تارا فایل

بلوغ و ناگهان همه چیز تغییر می کند


بلوغ و ناگهان همه چیز تغییر می کند
بلوغ
هنگامی که از افراد بزرگسال – چه مرد و زن – پرسیده می شود که شما دقیقاً از چه زمانی بالغ شده اید معمولاً سر خود را تکان داده و پاسخی نا مشخص می دهند ؛ " کلاس پنجم یا اول راهنمایی " آنها زمان یا اصولا ً تاریخ دقیقی از آغاز بلوغ خود به خاطر ندارند . چرا اینطور است ؟
"بلوغ " روند تغییر و دگرگونی آرام و کند از پسر به مرد و از دختر به زن ، تبدیل شدن است . در چنین شرایطی خوب متوجه می شوی که در تو اتفاقاتی در حال رخ دادن است . اما هر چه می کوشی نمی توانی به طور دقیق مشخص کنی که این اتفاقات چه هستند .
فقط تعدادی علامت پیدا می شود :
جسم ، روان ، جهان بینی و ارتباطات تو با والدین و دوستانت همه دستخوش تغییرات فراوان می شود . در این شرایط جسم تو علایمی واضح و آشکار از خود نشان می دهد و این در حالی است که به طور معمول ، رفتارهایت از نظر روانی غیر عادی به نظر می آید . ممکن است اکنون خوردن شکلات هایی که تا به حال هر قدر دلت می خواست از آنها می خوردی ، بدون اینکه حتی یک گرم به وزنت اضافه شود . باعث چاقی تو شوند . امکان دارد رشد تو بیش از حد باشد و در میان همکلاسی هایت هیکلی درشت تر از همه داشته باشی . ممکن است خجالتی باشی و بدون اینکه رفتار نامناسبی از تو سر زده باشد صورتت از شرم سرخ شود . در شرایط بلوغ همه چیز ممکن است ؛ و در ضمن همه چیز طبیعی هم هست .
بلوغ چیست ؟
زمان بلوغ پسران و دختران بین سنین نه تا هجده سالگی است ؛ احتمال دارد عده ای در هشت سالگی متوجه نخستین تغییرات جسمانی خود شوند در حالی که عده ای دیگر تا سن پانزده سالگی هم متوجه چیزی نشوند . دختران به طور متوسط یک تا دو سال زودتر از پسران به سن بلوغ می رسند . در مجموع در روزگار ما شروع بلوغ در کشورهای صنعتی با دیگر جوامع تفاوت می کند و معمولاً زودتر صورت می گیرد . در حالی که در قرن نوزدهم بلوغ تازه از سیزده سالگی آغاز می شد .
بلوغ زود رس در روزگار ما دلایل مختلفی دارد ؛ از جمله : تغذیه مناسب ، توجه دقیق تر و بهتر به سلامتی بدن و بر آورده شدن حداقل نیازهای روزانه زندگی که همگی باعث می شود رشد جسمانی و روانی کودکان و نوجوانان در شرایطی مناسب صورت گیرد . اگر تو جزو آن عده از افرادی هستی که احتمال می دهی بلوغ در تو زودتر یا دیرتر به وقوع بپیوندد ، بدان که این موضوع به وراثت نیز بستگی زیادی دارد و این موضوع که بلوغ والدین یا پدربزرگ و مادر بزرگت در چه سنی شروع شده است ، در سن آغاز بلوغ تو بسیار تعیین کننده است .
قبل از اینکه ویژگی ها و علایم مهم بلوغ را مورد بحث قرار دهیم و آنها را توصیف کنیم – که امیدواریم از همین طریق به پاسخ بسیاری از سوالات خود برسی -چند کلمه در مورد معنای بلوغ متذکر می شویم . کلمه بلوغ در واقع از کجا ریشه می گیرد و به چه معنایی است ؟
ریشه این کلمه از لاتین است و ترجمه آن چیزهایی مانند رشد جنسی و مردانگی است . اما بلوغ امروزه به این صورت معنا می شود :
"آغاز رشد جنسی تا پایان آن را ، چه در مورد پسران و چه در مورد دختران ، بلوغ می گویند . "
این کلمه در پایان قرن پانزدهم توسط پژوهشگرانی که متون لاتین را مطالعه می کردند کشف و به فرهنگ زبان های گوناگون وارد شد . از آن زمان به بعد پزشکان ، دانشمندان ، مربیان ، والدین و نوجوانان بسیاری به موضوع بلوغ پرداخته ، در مورد آن اندیشه کرده و مطالبی نوشته اند .
مفهوم بلوغ و نگرش نسبت به آن در گذر سال ها و دوران های مختلف دستخوش تغییرات زیادی شده است . به عنوان مثال مدت ها به کودکان و نوجوانان به عنوان افراد ناقص و ناکامل نگاه می شد و به همین دلیل به احساسات و رفتارهای عاطفی آنها نیز بهایی داده نمی شد . وقتی که نوجوانان دختر یا پسر به زنان و مردان بالغی تبدیل می شدند تازه به عنوان عضوی قابل ارزش در اجتماع به شمار می آمدند . اما امروزه همه می دانند که بلوغ فصل جدیدی در زندگی نوجوانان است و در چگونگی رشد و پرورش آنها و نیز آینده آنها تاثیر چشمگیری دارد . بنابراین اهمیت زیادی دارد که همگان درباره تمام تغییراتی که در دوران بلوغ دخ می دهد آگاهی پیدا کنند ، اهمیت و معنای آن را بشناسند و از نتیجه آن نیز آگاه شوند تا از طریق بتوانند با خود و دیگران رفتاری درست و صحیح داشته باشند .
تغییرات جسمانی
هر فردی برای آنکه به یک مرد کامل تبدیل شود به اجبار باید سال های بلوغ را پشت سر بگذارد و هر نوجوان به اقتضای شرایط خاص خود ، به مرور شاهد تغییراتی در جسم خود است . ممکن است در حالی که صورت همه دوستانت از کرک هایی که در آینده به ریش تبدیل خواهد شد پر شده باشد ، پوست صورت تو هنوز مثل بچه ها لطیف باشد . امکان دارد در حالی که همکلاسی هایت اندام تپل و بچگانه خود را بدون هیچ گونه احساس ناراحتی در کلاس ورزش به نمایش می گذارند ، تو با خود فکر کنی که برای داشتن عضلاتی ورزیده و قدرتمند باید مثل "ملوان شجاع "مقداری اسفناج بخوری . اما آنچه مسلم است این است که همه افراد دیر یا زود و کم یا زیاد متوجه تغییراتی عجیب و خاص در بدن خود خواهد شد ، چرا که در این سنین بدن دستخوش تغییرات بسیاری می گردد. با مطالعه مطالب زیر متوجه خواهی شد که طی دوران بلوغ چه اتفاقی در جسم تو رخ می دهد و چگونه و چرا تغییر می کند .
قد و وزن
کلیه تغییرات جسمانی دوران بلوغ در فرد نوجوان تحت تاثیر هورمون ها می باشد ، حتی رشد طولی و عرضی بدن ، در این هیچ قسمتی از بدن نیست که تغییر نکند . شروع این تغییرات نیز در همه ی اندام های بدن یکسان نیست . معمولاً رشد طولی به سرعت شروع می شود ، تا آنجا که به نظر می رسد دست و پای بیشتر دختران و پسران نوجوان ، بیش از حد رشد کرده است . اما جای هیچ نگرانی نیست . تا اتمام دوران بلوغ این گونه رشدهای غیر مناسب در اندام با رشد متناسب سایر اندام ها جبران خواهد شد و بدن بار دیگر شکلی متناسب به خود خواهد گرفت . اگر قد تو به نظر خودت نسبت به دیگران بیش از حد کوتان یا بلند می آید . هیچ ناراحت نباشد . ممکن است این موضوع به اختلاف زمان رشد تو با هم سن و سالهایت مربوط باشد . کمی که بگذرد قد تو متناسب با قد و هم سن و سالهایت خواهد شد . اگر به دلیل کوتاه یا بلند بوده بیش از حد قد والدینت نگران هستی و فکر می کنی که قد تو نیز به صورت ارثی به آنها خواهد رفت می توانی با مرجعه به پزشک و انجام آزمایش هایی از اندازه ی تقریبی قدت مطلع شوی .
پزشکان با رادیو گرافی که از مفاصل دستت به عمل می آورند می توانند درجه استحکام استخوان ها، بلندی آنها و ماهیت رشد مفاصل را مشخص کنند . آنها با مقایسه این رادیوگرام با رادیوگرام های زمان کودکی و مقایسه آن با معیارهای موجود ، سن و میزان رشد استخوان بندی را حدس می زنند . این کار مشخص می کند که استخوان ها در چه زمانی ، چه اندازه رشد داشته اند و آیا این رشد کم بوده یا نه . پزشکان با سه بار انجام دادن این آزمایش ها می توانند به میزان رشد استخوان بندی پی برده و با این کار تا حدودی مشخص کنند که اندازه قد تو به طور متوسط در بزرگسالی چقدر خواهد بود .
ماهیچه ها
در دوران بلوغ بدن نوجوانان پسر و دختر ، پیش از رسیدن به حداکثر ارتفاع قد ، رشد نهایی خود را می کند ؛ در مورد پسرها این تظاهرات به صورت قوی تر و پهن تر شدن شانه ها بروز می کند . زیرا ماهیچه ها رشد کرده و شانه ها عریض تر می شوند . تغییرات بلوغ در دختران شامل رشد باسن ، ران ها ، بافت های چربی و برجسته شدن سینه ها می باشد ، به طوری که در مجموع تقریباً حالتی گرد به خود می گیرند . اما این حالات در تمام افراد یکسان نیست . دخترانی هم هستند که بعد از بلوغ اندامی بسیار استخوانی ، سینه و باسنی بسیار کوچک دارند ؛ همچنین پسرانی که به هیچ عنوان اندام آنها چهار شانه و قوی نمی شود بلکه ، یا شکلی گرد پیدا می کند و یا لاغر و استخوانی باقی می ماند . در هر حال تو می توانی با تغذیه ی صحیح و روش مناسب وضعیت خود را تا حدودی تعدیل کنی .
رشد موها
موهای جنسی : هورمون "تستسترون " در پسران مسئولیت رشد موهای جنسی را در ناحیه تناسلی بر عهده دارد . رشد موها که یکباره شروع شده است ، ظرف مدت یک یا دو سال چنان زیاد میشود که روی ران ها ، اطراف اعضای تناسلی و نشیمنگاه را می پوشاند . رشد موهای جنسی با رشد چند تار مو شروع شده و بعد به سرعت ادامه می یابد . به طوری که تارهای مو محکم تر و مجعد تر شده و زمانی که رشد این موها متوقف می شود یک ترکیب سه گوشه ی تیز پیدا می کند که از قسمت پایین انتهای شکم شروع می شود و تا روی پوست ناحیه ی تناسلی ادامه دارد .
موهای جنسی نیز به تبعیت از رنگ و قطر تارهای موی سر ، تقریباً همان رنگ و قطر را پیدا می کنند .
موهای بدن : موهای بدن با شروع بلوغ پرپشت تر می شوند . شاید اصلاً تاکنون متوجه موهای روی سینه ، پشت ، پاها و دست هایت شده باشی ، زیرا این موها کاملاً روشن و نرم و پرز مانند بودند . اما حقیقت این است که تمام بدن از موهای نازکی پوشیده شده است که اکنون رفته رفته تیره تر و قطور تر می شوند . بیشتر مردها بر روی سینه ، پاها و دست ها و حتی پشتشان کاملاً از مو پوشیده شده است و این یکی از علایم مخصوص مرد بودن است . و البته مردان کم مو از نظر رفتار مردانگی درست مانند همان مردانی هستند که بدنشان کاملاً از مو پوشیده است و این امر در فعالیتهای جنسی آنها تاثیری ندارد . همان طور که می دانی سلیقه افراد با هم متفاوت است در زیر بغل نیز موهایی می روید که مقدار و رنگ آنها با هم متفاوت است .
چون ترشح عرق در دوران بلوغ افزایش می یابد . موی سر در این زمان سریع تر چرب شده و شوره می گذارد . اگر در مورد موهایت مشکلی داری در بخش "تندرستی ونشاط " راه حل های مناسبی برای آن پیدا خوهی کرد .
ریش و سبیل : به طور کلی در قسمت بالای لب و دو طرف صورت پسران چهارده تا هجده ساله موهایی شروع به روییدن می کند . مراقبت صحیح از پوست و مو بسیار اهمیت دارد .
تغییر صدا
با شروع بلوغ در نوجوانان تغییر صدا به وجود می آید و صدای شفاف ، رسا و بچ
گانه ی آنها ت، تغییر ناگهانی کرده و صداهای ناجور و خش دار در آنها ظاهر می شود ؛ بدون این که فرد بر روی صدای خود تسلطی داشته باشد . این موضوع به بلند تر و کلفت تر شدن تارهای صوتی و رشد حنجره مربوط میشود ؛ که هورمون "تستسترون " این عمل را انجام می دهد . در نتیجه این تغییر صدا منجر به بم تر شدن صدای افراد نسبت به صدای سابقشان خواهد شد . بعضی از جوانان کمتر از دیگران به این تغییرات صدا اهمیت می دهند ، در حالیکه بعضی دیگر ماه ها جرات نمی کنند در مدرسه یا در بین دوستان خود دهان به سخن گفتن بازکنند ، زیرا می ترسند که صدای دورگه ی آنها باعث تمسخر دیگران شود ؛ عده ای گمان می کنند که فقط چند هفته ای صدایشان گرفته است . در هر صورت تاثیر متقابل قسمت های مختلف بدن و هورمون ها باعث می شود که صدای تولید شده تا مدتی خوب به نظر نرسد ، زیرا در حال تغییر و تحول است .
اگر جزو گروه اول هستی ، مافقط به تو توصیه می کنیم که این گونه مسائل را شوخی بگیری ، بهتر است در جواب حرف های نا خوشایند ی از قبیل : " هی امروز صبح رنده قورت داده ای ؟ "بگویی : "بله ، خوراک رنده و پیچ و مهره در حال حاضر بهترین غذای من است . "
این نمایانگر اعتماد به نفس تو و توانایی بالای شنیدن و طنز و شوخی از سوی دیگران است . تو نشان می دهی که با این صحبت ها و تحقیر نشده و به خودت اطمینان داری .
آلت تناسلی و بیضه ها
ارگان جنسی ظاهری پسران آلت تناسلی است که در زیر آن "کیسه ی بیضه ها " قرار دارد . ( علاوه بر اینها دیگر ارگان های جنسی مردانه عبارتند از : "زائده ی عقب بیضه ها " ، "لوله های منی بَر " ، " غده های کویَر " و "پروستات ". در داخل آلت تناسلی مردان دو عضو "نعوظ پذیر آلت تناسلی ، در امتداد "مجرای ادرار و منی " ، " گردی نوک آلت تناسلی " قرار دارد که دور تا دور گردی نوک تناسلی را "پوست قابل تطویل و تعریض شدن آلت تناسلی "، یعنی "پوست ختنه گاه "پوشانده است .
معیاری وجود ندارد که معلوم کند اندازه ی طبیعی آلت تناسلی چقدر باید باشد . در هر صورت آلت تناسلی و بیضه ها در حدود یازده تا پانزده سالگی شروع به رشد می کنند و به اندازه ی نهایی خود می رسند . رشد زمانی شروع می شود که بیضه ها ، هورمون جنسی مردانه ی تستسترون را تولید کنند . سپس بیضه ها به دلیل آن که درونشان مجراهای منی قرار دارد . بیش از همه ، طویل تر می شوند .
بسیاری از جوانان در دوران بلوغ نگران این موضوع می شوند که آیا ارگان های جنسی در آنها طبیعی است یا نه . آنها حساسیت خاصی به این موضوع پیدا می کنند ؛ یعنی می خواهند بدانند که شکل ، حالت و اندازه ی این اعضا طبیعی و مشابه دیگر دوستانشان است یا خیر . گاه پیش می آید که آنها در این باره صحبت کرده و یا مقایساتی نیز انجام دهند . که البته در بیشتر مواقع این گونه نگرانی ها بی دلیل است .
تفاوت در بزرگی و کوچکی بیضه ها
تفاوت در بزرگی و کوچکی هر دو بیضه هیچ جای نگرانی ندارد . هر دوی بیضه ها هم زمان با هم و به یک اندازه رشد نمی کنند . در بیشتر مواقع در مردان بزرگسال هم یک بیضه کوچک تر از بیضه ی دیگر و آویزان تر است .
در من بعضی چیزها طبیعی نیست …
در کنار نگرانی های یاد شده مربوط به ارگان های جنسی ، در بسیاری از پسران ، به طور طبیعی مسایل جدّی تر نیز وجود دارد که تا جای ممکن باید هر چه زودتر شناسایی شوند تا بتوان آنها را پی گیری و درمان کرد .
بالا بودن بیضه ها
از هر صد نوزاد پسر که به دنیا می آیند ، پنج نفر با مشکل بالا بودن بیضه ها مواجه هستند . پزشکان بلافاصله بعد از تولد نوزاد متوجه این موضوع می شوند ، درحالیکه غیرممکن است که تو اکنون متوجه آن شوی . در این عارضه یک بیضه درجای خود یعنی در "کیسه ی بیضه " قرار نمی گیرد ، بلکه در قسمت انتهایی مجرا یا در شکم باقی می ماند . در بعضی از موارد بیضه خود به خود حرکت کرده و درجای خود قرار می گیرد ، اما گاهی اوقات هم نیاز عمل جراحی یا "هورمون تراپی "پیش می آید . اگر بالا بودن بیضه ها مدت زیادی و بدون این که اقدامی در مورد آن صورت گیرد ، ادامه داشته باشد ، مرد قدرت باروری خود را پس از دوران بلوغ از دست داده و به علاوه این عارضه احتمال ابتلا به سرطان را بالا می برد .
اولین انزال
هورمون تستسترون که پیش از این در مورد آن صحبت شد ، در زمان بلوغ مسئولیت تولید منی در بیضه ها را بر عهده دارد ؛ که پس از تولید در " زائده عقب بیضه " جمع می شوند . هر گاه یک روز صبح که از خواب برخاستی . بر روی ملحفه ی خود لکه ی مرطوبی مشاهده کردی ، بدان که اولین انزال در تو صورت گرفته است . دلیلی برای نگرانی وجود ندارد ، بلکه این حالت نشانه ی اطمینان برای زندگی جدید تو در مرحله ی بزرگسالی و "بلوغ جنسی " است . به این طریق تو در آینده و زندگی مشترک آمادگی "بارور کردن "را داری .
در هر انزال تا 600 میلیون "اِسپرم " از مجرای ادرار خارج می شود ؛ ولی ادرار و منی هر دو با هم و هم زمان خارج نمی شوند .
از آنجا که تاثیر هورمون تستسترون و دیگر هورمون ها در بدن تو نوسانات زیادی دارد ، ممکن است بدون این که خودت بخواهی آلت تناسلی تو به حالت نعوظ یا ایستاده در بیاید . این امر اغلب به طور نا خواسته صورت گرفته و در موارد بسیاری هم پیش می آید . حتی شاید این اتفاق در موقعیت های نامناسبی رخ دهد ؛ برای مثال هنگام ورزش کردن یا سر کلاس درس یا در استخر . گرچه این موضوع ناراحت کننده است ، اما طبیعی است .
پذیرفتن حرف های بی پایه و اساس که بدون دانش و علم گفته می شوند ، تنها باعث ناراحتی و عصبیت تو خواهند شد .
تغییرات روانی
"این جوانک چقدر عجیب و غریب است …"
دوران بلوغ ، زندگی روانی تو را کاملاًَ دگرگون می کند . این موضوع است که دیگران متوجه آن شده و بیشتر از تو در مورد آن صحبت می کنند ؛ برای مثال خانواده ، دوستان و آشنایان . چراکه آنها رفتار تو را زیر نظر دارند .
"این جوانک چقدر عجیب و غریب است ! " شاید این جمله شکایت آمیز را از زبان مادر ، پدر ، عمه ، خاله ، پدر بزرگ و یا مادر بزرگ شنیده باشی . کسانی که این گونه در مورد تو صحبت می کنند ، در واقع می خواهند ابراز کنند که ما از این کارها سر در نمی آوریم ؛ آنها به دلیل سردر گمی این سخنان را می گویند . آنها ممکن است که تو را جوانی فهمیده ، باشعور، مهربان و مددکار بدانند ، اما حالا می بینند که سرحال نیستی ، با مادریا خواهرو برادرانت دعوا میکنی ، در مدرسه نمره های بد می گیری ، ترجیح می دهی در اتاقت بی هدف به این طرف و آن طرف بروی و در رویا فرو می روی . بیشتر اوقات رفتار تغییر یافته ی نوجوانان در دوران بلوغ نهفته می ماند و در خانواده حکم ماده ی آتش زا را دارد ؛ زیرا از طرفی برخی والدین قدرت درک کمی از نیازهای فرزندان خود دارند و از طرف دیگر جوانان احساس می کنند کسی آنها را درک نمی کند و دیر یا زود بالاخره از کوره در میروند .
اگر بزرگسالان می توانستند به یاد بیاورند که خودشان وقتی که در سن و سال تو بودند چه احساسات و عواطفی داشتند ، آن وقت شاید تلاش بیشتری برای درک کردن تو از خود نشان می دادند . بیشتر مردم مسایل ناراحت کننده ای را که زمانی با آن ها روبه رو بوده و یا اکنون با آن ها مواجه هستند از ذهن خود بیرون می کنند تا شرایط تنش و اختلاف از میان برود . آنها نمی خواهند به یاد آورند که دوران رشد و بلوغ برای آنها نیز چه دوران سخت و پر فشاری بوده است . در نتیجه و متاسفانه ، برخی از آنها به جای فراهم کردن زمینه رشد مناسب – با کمک مطالعه و شناخت بلوغ – پی در پی خرده گیری کرده و در حقیقت به جای معالجه ، محاکمه می کنند .
دوران بلوغ یک دوره ی انتقالی است ؛ یعنی دگرگونی و از حالتی به حالت دیگر درآمدن . تو می خواهی به تدریج از دوران کودکی خداحافظی کرده و قدم به زندگی بزرگسالی بگذاری . یعنی رفته رفته از حمایت والدین صرفنظر می کنی و کم کم در تمام محدوده ی زندگی و حتی خارج از محدوده ی خانواده ، موقعیت خود را حفظ می کنی . بعضی از روزها از مبارزه با مشکلات زندگی و این که روی پاهای خود ایستاده ای احساس خوشحالی می کنی ؛ و لحظه ای بعد ترجیح می دهی به رختخواب خود می روی و مادرت را صدا می کنی ، زیرا احساس می کنی در تمام دنیا هیچ کس نیست تا تو را درک کند .
این فراز و نشیب ها در زندگی کاملاً طبیعی است . تو می خواهی در دنیا جایی برای خود پیدا کنی که نه پدر و مادرت و نه هیچ کس دیگر نمی توانند آن را به طور دقیق به تو نشان دهند . آیا بهتر است به ندای درون خود گوش کنی و هر کاری که دلت خواست انجام دهی ؛ برای مثال مدرسه را ترک کنی تا آموزش حرفه ای را شروع کنی ؛ و یا این که بهتر است به حرف والدینت که مایلند تا تو دیپلم خود را بگیری ، عمل کنی ؟ چنین تصمیماتی به خوبی قابل بررسی خواهند بود . در دوران بلوغ شخصیت تو شکل می گیرد ، اما این فرایند گاهی باعث دشواری های بسیاری نیز میشود .
هیچ کس مرا درک نمیکند
برای برخورد با حالات روانی مانند : ناامنی ، ترس ، احساسات برانگیخته شده و حتی خوشحالی زیاد و انرژی فوق العاده ، هیچ را ه حل مشخصی وجود ندارد .
دیگر دلت نمی خواهد این چیزها را بشنوی : "همین است که هست " یا این که "باید مراقب رفتارت باشی " بنابراین بهتر است که با کسی صحبت کنی که به شنیدن مشکلات تو علاقه نشان داده و بتواند به سخنانت گوش کند . متاسفانه این افراد همیشه پدر و مادر نیستند . والدین تو انتظارات مشخصی دارند و شاید گاهی به خاطر تو می ترسند ، زیرا ناگهان حالت تهاجمی به خود گرفته و اوقاتت تلخ می شود . آنها می ترسند که تو راه خود را گم کرده باشی و یا این که در تحصیل خود موفق نباشی ؛ بنابراین از روی عدم اطمینان و شناخت خود واکنش احساساتی غلطی نشان میدهند . این قضیه و رفتار آنها با تو به این معنا نیست که والدینت تو را دوست ندارند . آنها خودشان بلاتکلیفی و سردر گمی هستند . اگر متوجه شوی که آنها از در ماندگی و ناچاری بدون این که بدانند چه می کنند و فقط وفقط به نیت کمک کردن نسبت به تو عکس العمل نشان می دهند ، نمی توانی از آنها دلخور شوی .
علاقه و اعتماد والدین نسبت به تو دلیل نمی شود که به طور خود کار و همیشگی تو را درک کرده و یا هر چه تو انجا م دهی موافق باشند . چنین چیزی غیرممکن است . بهترین والدین در دنیا نیز این مسایل را در ک نمی کنند که برای مثال تو موهایت را کوتاه کوتاه کنی و یا همیشه لباس سیاه به تن کنی . در هر صورت فرقی نمی کند ، گاه مشکل است که با والدینت کنار بیایی ، زیرا آنها به سادگی تورا در ک نمی کنند اما بهتر است تا می توانی سعی خودت را بکنی و از صحبت کردن با آنها طفره نروی .
اگر آنها ترا درک نمیکنند تو میتوانی آنها را درک کرده و برخوردی مناسب داشته باشی تا اوضاع بدتر نشود . البته نباید فراموش کرد که درک کردن به معنای تایید کردن نیست .یعنی هر که ما را بیشتر تایید کند پس بیشتر ما را در ک می کند ؛ بلکه به این معناست که مشکلات ما را بفهمد و یاریمان کند .
درک کردن و درک شدن – کار دشواری است
اگر نمی توانی در مورد مشکلاتت با والدینت صحبت کنی ، بهتر است آنها را با دوستان عاقل و موفق یا افراد با تجربه تر از خودت مطرح کنی .
صحبت کردن د رمورد خود و دیگران همیشه چاره ساز است حتی اگر گاهی گفتن مطالبی مانند احساس بودن ، حزن و بدبختی بسیار سخت باشد .هم احساسات مثبت مانند خشنودی از زندگی و یا د ر اوج احساسات بودن ، و هم احساسات منفی مانند احساس ناراحتی و نفرت از کسی یا چیزی ، هیچ یک پنهان نمانده و بروز می کند و در آینده واکنش های شدیدی به همراه می آورد . بنابراین برخی از پژوهشگران اجتماعی بین اعمال جنایی جوانان پاک و خوب و نداشتن توانایی کافی برای برخورد با تجربیات نادرست و عدم بروز احساساتشان ، ارتباطی می بینند .
درک متقابل به هیچ وجه خود به خود به وجد نمی آید ، همیشه باید در این کار مصصمم باشی . اگر می خواهی دیگران تو را درک کنند ، سعی کن بجای تحت فشار قرار دادن آنها ، یاریشان کنی و فرصت دهی تا درک کنند و نشان بده که تو هم دیگران را درک می کنی .
برقرار ی ارتباط میان دونفرن، همیشه دادو ستد ی دو طرفه است – اگر نمی دانی که در مورد مسایل خاص بهتر است به چه کسی اعتماد کنی ، مکان های ویژه ای وجود دارد که می توانی در آنجا با افراد متخصص مشاوره و صحبت کنی . در آنجا مطمئناً راهنمایی خواهی شد
حالات روانی و ناپایدار
اگر فرد بداند که احساس ناخوشایندی و یا عدم تفاهم که گاه به او دست می دهد از کجا ناشی شده و چرا چنین حالتی به فرد دست می دهد ، بسیار سودمند خواهد بود . ماسعی خواهیم کرد در ادامه "حالات روانی "افراد مختلف را وصف کنیم ؛ جوانانی را که در سیر بزرگسال شده هستند ، استنباط ها و تصورات چندگونه و تازه ای که افراد در حال بالغ شدن را در معرض خطر قرار داده است و تغییرات جسمانی و روانی که اکنون صورت می گیرد ، و تمامی حالاتی که افراد متفاوت را به طریق مختلف با آن مواجه می کند .
سر در گمی
شاید تمام این دگرگونی ها در زندگی کنونی تو ، باعث شود که در واقع دیگر خودت هم ندانی موضوع از چه قرار است . هیچ فرقی هم نمی کند ، دست به هر کاری بزنی ، در ظاهر همه چیز خراب از آب در می آید . همه چیز در تو چنین احساسی را زنده می کند که زندگی از تو توقع و انتظار زیاده از حد داشته و تو ناتوان از برنامه ریزی ، درک و استدلال کردن هستی ، احساس می کنی به نوعی فلج شده ای .
هیچ چیز اهمیت ندارد
بسیاری از نوجوانان چه دختر و چه پسر ، در برابر تغییرات شایان توجهی که در زندگی آنها رخ می دهد، طوری واکنش نشان می دهند که این تغییرات را به عمد بی معنا و بی اهمیت جلوه دهند . برای مثال ، طلاق والدین خود را به عنوان موضوعی که "خیلی مهم نیست " مطرح می کنند . جوش های روی صورت خود را نمی بینند و گرفتن نمرهای بد در مدرسه برای آنها تفاوتی نمی کند . این بی تفاوتی در مقابل چیزهای نو ظهور ، در خدمت حفاظت از خویش است . نوجوانانی که این گونه واکنش نشان می دهند ، آن طور که در نگاه اول به نظر می رسد، بی احساس و بی خیال نیستند ؛ بلکه کاملاً برعکس ، در اوج احساسات به سر می برند . اگر د رمورد خودت هم متوجه این گونه واکنش ها می شوی ، بهتر است سعی کنی ، زیاده روی نکنی ، اگر هم نمی خواهی در این مورد که چه اتفاقاتی در درون تو می افتد صحبت کنی ، سعی کن احساساتت را بنویسی تا انباشته نشدن این احساسات ، تو را تحت فشار نگذارد .
اندوه بی پایان
تغییرات جسمانی و روانی دوران بلوغ که بسیار مورد توجه است ، تصویر گر دوران بحرانی عبور از دنیای کودکی به دنیای مرد شدن است .
بیشتر نوجوانان در این مورد با "خود انتقادی " شدید واکنش نشان می دهند . هیچ چیز در زندگی آنها را راضی نکرده و اغلب بسیار ناراحت هستند . غمگین و ناراحت بودن تا حدودی طبیعی بوده و جای نگرانی نیست . اما اگر زمانی طولانی و اغلب اوقات غمگین هستی و گاهی نمی دانی که چرا اصلا ً دلت نمی خواهد از جایت بلند شوی ؛ دلایلی برای نگرانی وجود دارد . حزنی که زمانی طولانی در تو وجود داشته باشد ، با احساس درماندگی و عدم قدرت ارتباط دارد . متخصصین . حساسیت ، زودرنجی ، حالت های روانی ناخوشایند ، بی خوابی ، در هنگام ناراحتی ، بی اشتهایی ، بی تفاوتی و بی علاقگی را ، افسردگی می نامند . اگر چند ماه و به طور مستمر چنین احساسی می کنی ، ممکن است دچار افسردگی شده باشی و چون نمیدانی که به تنهایی چطور میتوانی خود را از این مخمصه رها سازی ، حتماً با پزشک متخصص و مورد اطمینان صحبت کن تا در حل این مشکل به کمکت بیاید
حفظ کردن آرامش در هر شرایطی
به نظر می رسد نوجوانان دیگری که در سن و سال تو هستند ، از این احساسات درهم و برهمی که تو داری ، هیچ خبر و تجربه ای ندارند آنها از این همه جوش که روی صورتشان دارند و یا از این که تحت فشار روانی و درگیری با پدرشان هستند ، خلاصه به خاطر هیچ چیز و هیچ کس آرامش و خونسردی خود را ازدست نداده و با خونسردی واکنش نشان می دهند . آنها واقعیت را به همان صورتی که هست می پذیرند و مطمئن هستند که همه چیز دوباره رو به راه می شود . نوع دیگر ، افرادی هستند که مسایل را به عمد بی اهمیت جلوه می دهند . اما جوانانی که از نظر روحی تعادل دارند ، مسایل را تشخیص می دهند و برای حل آنها تلاش می کنند ، آنها به ندرت آشفته می شوند و یا اصلاً مضطرب نمی شوند . اعجاب انگیز است !
من کی هستم ؟
می گویند : "بهترین شکل دفاع حمله است " ؛ بنابر این بعضی از نوجوانان برای رسیدن به اهداف خود به هر کاری دست می زنند و هر کاری که دلشان بخواهد انجام می دهند تا در نهایت خواسته هایشان محقق شود .
آنها هر چه را که به نظرشان جالب می رسد امتحان می کنند : برای مثال روش لباس پوشیدن ، دوستان ، رفتارهای مختلف و شیوه ی زندگی ، اگر جزو آن دسته از جوانانی هستی که هه چیز را امتحان می کنند ، احتمال دارد که در میان خانواده مشکلات زیادی داشته باشی که به همین علت است .
والدین تو می ترسند که شاید در راه نادرستی قدم بگذاری و به همین دلیل ممکن است از تو ایرادهای مختلف بگیرند . اما آنچه که در نهایت امر اهمیت دارد این است که تو تمام اهداف جدید خود را با جدیت دنبال کنی و به آنچه که برایت بهترین است ، دست پیدا کنی . سعی کن برای والدین یا بزرگترهای دیگرت همه چیز را توضیح دهی ! در هر صورت بهترین پیشنهاد ما این است که نسبت به عقاید والدین یا بزرگترهای دیگرکاملاً بی توجه نباشی . شنیدن صحبت های دیگران به معنای لزوم عمل کردن به آنها نیست علاوه بر این افراد با تجربه بسیاری از چیزها را بهتر از شما می دانند . به پیشنهاد ما بهترین کار این است که هر کس در مورد همه چیز با صداقت و صریح صحبت کرده و نقطه نظرات مربوط به خود را روشن کند .
فکر خود کشی
بچه ها آنقدر خوب و درست فکر می کنند که هرگز تصور خود کشی به ذهنشان را ه پیدا نمی کند . یکی از ویژگی های بچه ها این است که فکر می کنند تنها خودشان مطرح هستند . سپس به تدریج و با شروع دوران مدرسه ، بچه ها مانند دیگران تجربیاتی کسب می کنند و تازه می فهمند که با دیگرا ن فرق دارند و دیگران هم با آنها فرق دارند ؛ آنها "من " را می شناسند . در دوران بلوغ این امر پیچیده تر می شود ؛ زیرا اکنون مساله ی تفاوت شخصیت اهمیت پیدا می کند . هیچ زمانی چه قبل و چه بعد از دوران بلوغ ، انسان مانند دوران بلوغ تا این حد احساس ناراحتی نکرده و تا این اندازه با دنیا د ر تضاد قرار ندارد . به همین دلیل فکر خودکشی ممکن است در این مرحله از زندگی شکل بگیرد .
اما این تفکر در مقایسه با عملکرد بزرگ ترها ، به ندرت در میان نوجوانان جامه ی عمل می پوشد . در سنین پرفراز و نشیب بین ده تا هیجده سالگی ، معمولاً بسیاری از نوجوانان و شاید خود تو به خودکشی بیندیشند ، بدون این که چنین اقدامی انجام شود . آنها پیش خود تجسم می کنند که چگونه پدر آنها را پس از خوردن قرص ها پیدا خواهد کرد . آنها هم کلاسی هایشان را بالای قبر خود تصور می کنند و مادرشان را می بینند که گریه می کند .
این خیالات تا حدودی طبیعی است . اما این که چه کسی در این مورد جدی فکر کند و چه کسی شوخی ، فهم آن مشکل است . یعنی ؛ وقتی که دوست تو مرتب چنین فکری را حتی مشتاق تر از سابق ابراز می کند ، تو فکر می کنی که او فقط می خواهد جلب توجه کند . اما شاید حدس تو درست و یا غلط باشد . بدون این که به درستی فکرت اطمینان کنی ، باید با او صحبت کرده و یا با بزرگتری که قابل اعتماد است ، مشورت کنی . دوست تو می گوید : "می خواهم همه چیز را تمام کنم . " تو با گفتن این موضوع به شخص دیگر در مورد دوستت اشتباه نمی کنی . ممکن است او در لحظه ی اول به این دلیل از تو دلگیر و ناراحت شود اما بعد ، متوجه می شود که علت واقعی کار تو علاقه ی زیاد و دوستی صادقانه نسبت به اوست .
زنگ خطر جدی زمانی به صدا در می آید که متوجه شوی دوستت افسرده است و معمولاً خیلی جدی فکر خودکشی را بیان می کند . در این صورت تو باید بلا فاصله با او ، با والدینش و با معلّّمان صحبت کنی .
چگونه می توانم افسردگی را تشخیص بدهم ؟
تشخیص افسردگی در افراد ، بسیار مشکل است . بعضی از افراد از این بیماری رنج می کشند بدون اینکه اطرافیان آنها متوجه شوند که در آنها تغییراتی رخ داده است و دچار افسردگی هستند . در مورد افراد دیگر علایم این بیماری طوری بروز می کند که انگار فرد دچار افسردگی است در حالی که این طور نیست و در واقع دچار افسردگی نمی باشد . مطمئناً در توان و تخصص تو نیست که تشخیص دهی دوستت – یا حتی خودت – دچار افسردگی هستید یا نه . اگر چنین احتمالی می دهی ، باید به پزشک مراجه کنی و یا به والدینت اطلاع دهی . به هر صورت علایمی از این بیماری را که اغلب بیماران بیش از علایم دیگر ظاهر می شود معرفی می کنیم ؛
فرد افسرده دارای این خصوصیات است : معمولاً به مدت طولانی غمگین است .
عادات خوردن و خوابیدن او متغیر است . بدین صورت که معمولاً کم اشتها شده و دچار بی خوابی و یا پرخوابی می شود .
احساس درماندگی و ناامیدی می کند و تحمل خودش را هم ندارد .
نمی تواند تمرکز کند و کوچکترین تمایلی برای شروع هیچ کا ری ندارد .
احساس می کند همه چیز او را خسته می کند ، حتی حرف زدن و لباس پوشیدن .
رفتار او معمولاً حالت تهاجمی دارد .
در مدرسه به طور ناگهانی دچار تغییر رفتار و افت نمره می شود .
همواره به دنبال تنوع و سرگرمی است .
از قوانین سر پیچی کرده و از دوستی با دیگران اجتناب می کند .


تعداد صفحات : حجم فایل:78 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود