تارا فایل

بررسی محراب،میل ها و مناره ها در معماری اسلامی




بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان:
محراب،میل ها و مناره ها در معماری اسلامی

فهرست
مقدمه 3
تعاریف 4
تاریخچه : 4
مناره ها در قبل از اسلام 4
تحول مناره در دوران اسلامی 5
کاربرد مناره 7
مسجد سلطان احمد استانبول 8
معماری مناره 8
تزئینات 11
مصالح ساختمانی : 15
مالویا 16
ساختمان مناره 16
مناره های منشوری 19
مناره های مخروطی 19
محراب مسجد 19
گودی محراب 20
ریشه کلمه 20
نقشه محراب 21
هنرهای تجسمی 21
گچ بری 22
ریشه کلمه محراب 28
گودی محراب نماز 28
چگونگی محراب در عبادتگاه سایر ادیان 29
محراب در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله 29
محراب 30
چگونگی محراب در عبادتگاه سایر ادیان 31
مناره 32
معنی لغوی 32
کاربرد 32
مناره ها سه کاربرد اصلی دارند: 32
قطب منار دهلی 33
اجزاء 33
بلندترین مناره های کهن 34
کاربرد 34
قطب منار دهلی 35
اجزاء 35
مناره ها از چهار جزء اصلی تشکیل شده اند: 35
مناره ها در تاریخ پیش از اسلام 37
مناره ها در تاریخ پس از اسلام تا دوره قاجاریه 38
نتیجه گیری: 39
مناره و کارکردهای آن در تاریخ اسلام 40
مناره ها 42
منابع: 43

مقدمه
مناره ها یکی از عناصر اصلی فن و هنر معماری اسلامی محسوب می شوند. الگوی اصلی مناره ها، برجهای کوتاه و مربع شکل پیش از اسلام سوریه بود که برای معابد و یا مقاصد کلیسایی ساخته می شد ولی معماران مسلمان بر ارتفاع آن افزودند و به بناهای پله دار چند طبقه ای از نوع فانوس های دریایی رومی نزدیک تر کردند. نخستین مناره در حدود سال 45 هجری به درخواست والی عراق، زیاد بن ابیهی، در مسجد جامع بصره برپا شد. بلافاصله پس از آن، به دستور حاکم مصر، چهار مناره به مسجد عمرو در فسطاط ملحق گردید و این در حالی است که در مصر، مناره های دیگری به مساجد اضافه می شدند. شاید بتوان رواج ساخت مناره ها در جوامعی با جمعیت غالب غیر مسلمان را در تمایل مسلمین به ابراز و تحکیم حضور خود و نیز عاملی در گردآوری مسلمانان پراکنده از نواحی مختلف شهر به منظور انجام فریضه نماز دانست. لغت: مناره .ماذنه .صومعه هر یک ریشه در جنبه های کاملا متفاوت عملکرد ساختمان دارند. این واژه هیچ گونه دلالت ضمنی به فراخوان مردم به نماز ندارد و به معنی مکان نور و روشنایی است.گاهی معادل با فانوس دریایی تصور می شود. به خصوص از زمانی که چنین ساختاری تا ظهور اسلام به طور گسترده برای اهداف نظامی بیزانسی در شمال آفریقا و سوریه استفاده می شد.
مناره جز اجزای ضروری معماری اسلامی نیست و می بینیم که جمعیت های اسلامی از کشمیر تا سودان به ویژه وهابیون عربستان از ساختن مناره پرهیز می کنند برج های استوانه ای که به قلعه های نظامی اسلامی در کرانه ی شمال آفریقا مانند تونس اضافه شدند نه تنها حکم فانوس دریایی و دیده بانی را داشتند بلکه مناره نیز نام گرفتند پس بدون تردید ریشه واژه ی مناره از لغت عربی نور به معنای روشنایی مشتق شده است از این ارتباط با روشنایی به عنوان پایه ای برای تفسیر نمادین مناره به عنوان تجلی نور الهی و یا تصویر درخشش معنوی نیز استفاده شده است.
لغت مناره در یک روند نزولی در مفهوم تابلوی راهنما و یا تیرک نشانه ، سنگ های مرزی و برج دیده بانی به کار برده می شود.
تعاریف
مناره یعنی جای نار، جای نور، جای روشنایی، ساختمان برج مانندی است که در کنار راه برای روشن کردن چراغ و راهنمایی می سازند .

مناره ها یکی از عناصر اصلی فن و هنر معماری اسلامی محسوب می شوند . الگوی اصلی مناره ها ، برجهای کوتاه و مربع شکل پیش از اسلام در سوریه بود که برای معابد و یا مقاصد کلیسایی ساخته می شد . ولی معماران مسلمان بر ارتفاع آن افزودند و به بناهای پله دار چند طبقه ای از نوع فانوس های دریایی رومی نزدیک تر کردند .
در ایران پیش از اسلام نیز ریشه های ساخت مناره به چشم می خورد . پیش از اسلام ، منار (میل) ، عنصر نمادین برای راه جویان بیابان ها بود که در حیطه حکومت ساسانی ، نوعی آتشگاه نیز محسوب می شد و مسئولیت نگهداری آتش آن بر عهده موبدان گذاشته شده بود . هدف از ساخت مناره ها در آن زمان ، عبادت و راهنمایی مسافران بود و پس از اسلام در کنار مساجد ، عنصری نمادین گشت برای هدایت دیده و دل به سوی مکان مقدس مسجد . نخستین مناره ها که مناره های گردی هستند ، به صورت تک ظاهر شدند . مناره از زمان ولیدبن عبدالملک در معماری جهان اسلام ظاهر شد و مسجد جامع دمشق هم به عنوان نقطه عطف معماری زمان ولیدبن عبدالملک می باشد .
تاریخچه :
زمانی به فن معماری اسلامی عموما و مناره خصوصا ، در ایران پی خواهیم برد که حتی الامکان در مورد کاربرد اولیه آن بررسی و تحقیق کرده باشیم . در این گفتار صرفا مناره های دوره اسلامی مورد نظر است ، لیکن از آنجا که معماری این دوره در ایران بدون تردید با تغییراتی ،ریشه در طرحهای معماری قبل از اسلام دارند ، اشاره به تاریخچه کوتاهی از معماری مناره ها ی قبل از اسلام نیز ضروری می نماید .
مناره ها در قبل از اسلام
از آثار و علایم مناره ها ی قبل از اسلام که تعداد بسیار اندکی از آن در ایران باقی مانده ، چنین بر می آیدکه مناره با هدف راهنما بودن در دوران قبل از اسلام ساخته می شده است بعضی از مورخین و باستان شناسان هر بنایی که بر آن آتش فروزان وجود داشت ، مناره می خوانند . تا جایی که به زیگورات چغار زنبیل در شوش و کعبه زرتشت در قارس که هیج شباهتی به مناره ندارد نیز نام مناره نهاده اند که این با آنچه به معنی " میل و منار "آمده است تفاوت فا حش دارد .
در حال حاضر در کنار مناره های قبل از اسلام نشانه ای از ساختمان دیده نمی شود ، بلکه میتوان گفت که مناره ها نشان دهنده وجود آتشکده ها و آتشگا ههای بزرگی بوده اند که اثبات آن محتاج به بررسی و تحقیق بیشتزی خواهد بود . قدیمی ترین مناره یا برج راهنما ی موجود میل نور آباد ، معروف به میل اژدها متعلق به دوره اشکانیان است که د رغرب نور آباد ممسنی قرار گرفته است
این میل دارای حدود هفت متر بلندی بوده ،قاعده و تمام بدنه آن با سنگهای سفید تراش منظم ساخته شده است .پلکان میل اژدها در درون برج قرار دارد و بر بالای آن آتشدان سنگی جای داشته است .
در زمان ساسانیان نیز مناره ای با خصوصیات متفاوت با مناره فوق به جای مانده است که اکنون در مرکز شهر باستانی فیروز آباد به صورت توده جسیمی از سنگ و گچ خود نمایی می کند .مناره به صورت چهارضلعی ساخته شده ،با پلکانی که بر بدنه بیرونی مناره احداث شده بود ،به بالای آن نیز می رفته اند . ارتفاع مناره که در ابتدا بیش از 33 متر بوده ، درحال جاضر 26 متر می باشد .ابعاد مناره در پایین بیش از 11 متر است و هرقدر بدنه مناره بالاتر می رود از پهنای آن کاسته می شود .با آنکه ویرانی بسیار به بنا راه یافته ،امروزه پایه مرتفع و قطور آن در وسط ویرانه ها ی فیروز آباد برافراشته است و ازمسافت دور جلب نظر می نماید . این بنا از این نظر که تنها مناره به جای مانده از قبل از اسلام با تمام خصوصیاتش می باشد از نظر تاریخ معماری ،منحصر به فرد و دارای اهمیت فراوانی است .
تحول مناره در دوران اسلامی
تاریخ احداث اولین مناره در دوران اسلامی نامعلوم است ظاهرا چنین به نظر میرسد که پیدایش مناره کمی پس از ساختن مساجد ،صورت گرفته ،لیکن منادیان خبر و موذنان آغاز اسلام جایگاهی بر رفیع ترین بنای شهر که دارای مرکزیت هم بوده است داشته اند .
به گفته مهمودی :بلال حبشی ،موذن خاص پیامبر اکرم (ص) ،بر بام خانه حفصه ،دختر عمربن خطا ب اذان می گفت .
ازمجموعه تواریخ و نوشته های پراکنده مورخین و سیاحان چنین مستفاد می کردد که احداث مناره به صورت کنونی نخستین بار بعد از اسلام در زمان خلافت امویان صورت گرفته است
آندره گدار معتقد است ":که فکر احداث مناره در زمان خلافت امویان در سوریه (ظاهرا مقصود مسجد جامع دمشق ) ظاهر گردیده است ."
اولین مسجد ی که در ظهور اسلام ساخته شد مسجد النبی (ص) ، مسجد ی بود که پیامبر اسلام (ص) با اصحاب مکرمش در مدینه بنا نهاد ، این مسجد بسیار ساده با نخل وسنگ ساخته شد وبعدامتعلقاتی جون مناره ، گنبد الخضرا، به آن اضافه شده ، وگسترش یافت وتا کنون هم روز به روزتزئینات و متعلقاتی به آن اضافه میگردد.. .
بر کتیبه تاریخی مناره شیخ دانیالخنجی د رخنج لارستان که تاریخ سال 711 دارد،در باب پیدایش اولین مناره چنین آمده است :"بعد فان المناره فی الاسلم …….وقد صح اول بنا مناره فی الاسلام عمر بن عبد العزیز رضی ا…..عنه ………"به تحقیق صحیح ترین آنها ، اولین کسی که مناره ای در اسلام بنا کرد عمر بن عبدالعزیز بود که خداوند از او راضی باشد …….
مولف کتاب تاریخ قم در مورد احداث نخستین مناره عالم اسلام عقیده دارد که : ( اولین مناره ای که در عالم اسلام ساخته شد مناری بود که ابودلف قاسم بن عیسی در زمان خلافت معتصم در کنار مسجد سامرا احداث نمود …….
در تاریخ ساخت اولین مناره در معماری اسلامی کشمکش هایی وجود دارد .ولی قدیمی ترین تاریخی را که برای ایجاد موذ نه و مناره بیان کرده اند ،سال 44 و 45 هجری است بلاذری در این مورد می نویسد که در این سال زیاد بن ابیه ،والی بصره ، برای مسجدجامع این شهر مناره ای به شکل مناره های کنونی از سنگ احداث کرد .
دومین مناره ، مناره های چهار گانه مسجد عمرو در خطاط مصر است که در سا ل 53هجری مسلم بن مخله ،والی مصر در زمان معاویه ساخته است .
مهمترین مناره را در سال 86-88 هجری ولید بن عبد الملک ساخته است وآن مناره مسجد جامع دمشق است که در هنگام توسعه این مسجد ساخته شد . در مورد احداث این مناره می نویسند : (وقتی خواستند در چهار طرف مسجد چهار مناره بسازند برای ساختن مناره ها نیز از برج ناقوسهای کلیسای یحیی در دمشق استفاده کردند و مناره ها را به صورت برجهای مرتفع مکعب شکل ساختند .) چهارمین مناره ای که به بنای آن اقدام گردید ،مناره مسجد پیغمبر اکرم (ص) در مدینه بود که عمربن عبدالعزیز ،والی مکه و مدینه از سوی ولید بن عبدالملک آن را ایجاد کرد
موذنه جامع قیروان تونس ، موذ نه مسجد الحرام ،مناره جامع قرطبه به ترتیب قابل ذکرند .مناره مهم دیگر در سال 240هجری از طرف متوکل خلیفه عباسی در کنار مسجد جامع سامرا ساخته شد که هم ماذنه و هم محل افراشتن لوای خلافت بود که به نام ملویه شهرت یافت ارتفاع این مناره 52 متر است و در تارک آن کلاهک قرار داشته که اکنون خراب است .شک نیست که مناره های اولیه اسلام دارای فرمی ساده و احیانا به صورت برجی کوتاه با سا یبان بوده اند که به تدریج در سالیان بعد به شکل تکامل یافته تری در آمده اند .
کاربرد مناره
از آن جا که بین انتخاب مکان حهت احداث مناره و کاربرد مناره رابطه ای هماهنگ و مستقیم وجود دارد می توان مکان احداث این نوع بنا را عملکرد آن در راستای خاص آن دانست .وجود تعداد بسیاری مناره و میل در تمام سرزمین پهناور اسلامی ، چه بر سر جاده های کاروانروی قدیمی ،چه بر روی تپه ها و ارتفاعات چه در آغوش مساجد و بقاع متبرکه در کنار کاروانسراها و مدارس و دار الضیافه ها هر کدام بازگو کننده کاربردی است که این بناها داشته اند در جاده قونیه -قیصریه بزرگترین و زیباترین کاروانسراها که دارای دار الضیافه و مسجد بوده است قرار دارد . که در درون آنها مساجد با مناره های زیبا و مدارس بنا شده بودند مانند: کاروانسراهای شهر سیواس مهمترین کاربرد مناره ها عبارتند از :
1- میل راهنما : شک نیست که میلهایی که در کنار راههای کاروانی قدیمی و دشتهای وسیع به چشم می خورد ، همان طور که از نامشان پیداست به صورت میل راهنما عمل کرده ، هدایتگر رهگذران و کاروانها یا پیکهایی بوده که از این مکانها می گذشته اند : مانند میل قاسم آباد ،
دربیشتر موارد میل فقط نشان راهنما به حساب می آمده ، لیکن گاه در کنار آنها هرجا که اوضاع و مکان مناسب می نمود رباطها و ساباطها و آب انبارها یی نیز ساخته می شد .به عبارت دیگر میل نشا ن دهنده وجود تاسیساتی بود که جهت تن آسایی کاروانیا ن خسته و ملتهب و عطشان در صحراها احداث می شده ،چنانکه در کنار میل قاسم آباد سیستان کاروانسرایی بزرگ و آباد بوده که به تدریج رو به ویرانی نهاده است .منار سنگ بست درکنار مقبره ارسلان جاذب ،نشان از رباط بزرگی دارد .
هیچ گونه شکی در راهنما بودن میلهای قبل از اسلام نیست ،به خصوص دو اثر بازمانده ازدوران اشکانی و ساسانی ،یعنی میل اژدها و مناره فیروز آباد که بر سر شاهراههای فارس قرار داشته اند . معمولا بر فراز مناره در شبهای تار یا روزهای مه آلود آتش می افروختند و بدین وسیله دیدگان گم کرده رهان را متوجه خود ساخته ،به هدایت آنها همت می گماشتند .وجود آتشدان سنگی بر فراز میل اژدها یا برج نور آباد نیز بر همین اساس می باشد . مناره دار الضیافه نشان دهنده و راهنمای میهمانخانه ای بوده که درویشان و غریبان را به میهمانی شام وناهار فرا می خوانده است . به جاست که در این مقوله از میلهاو فانوس دریایی که در خلیج فارس و دریای خزر به تعداد بسیاری وجود داشته ،نیز سخن به میان آید . این بناها مناره هایی بودند که آتش بر فراز آنها افروخته می شد و به چند علت احداث می شده اند :الف ) جهت یابی کشتیها در تاریکی شب ،ب)جلوگیری از خطر به گل نشستن کشتیها ، ج( خبر رسا نی به پایگاهها و شهر های زمینی یا کشتیها در صورت حمله متجاوزین دریایی
آثاری از فانوس دریایی در بوشهر (ریشهر قدیم ) ودر نزدیکی شهر ایلامی لیان، نیز در قلعه بندر گنگ موسوم به قلعه پرتغالیها
2-اذان گویی و خبررسانی :مناره در اصطلاح کنونی بنایی است که جهت اذان گویی به کار می رود .به همین جهت ، دردوران اسلامی مناره به نام موذنه نیز به خود گرفته است ،ولی این نام مستلزم صعود موذن برفراز آن نبوده ،بلکه موذن عموما در محل مناسب تری اذان می گفته است . بعضی از مناره ها به علت بلندی موذن بر آن اذان گفته نمی شد. بلکه فقط برای زینت بناهااستفاده می شد.
. مساجد ایران به علت بلندی مناره ها موذن بر بالای مسجد اذان می گوید نه در مناره ( تنها مناره ای که برای اذان گفتن به کار می رفته ، مناره گلدسته اصفهان است .) در حقیقت می توان گفت مناره ها ی بلند ایرانی بیشتر از آن که جنبه موذنه داشته باشد ،سمبل آوای ملکوتی اسلام بودند که در کنار مساجد و بقاع متبرکه ساخته می شد
،مسجد سلطان احمد استانبول 1609-1616 میلادی .شش مناره که هریک در گوشه ای از ساختمان و دو مناره در انتهای صحن جلو قرار دارد کاری بی نظیر است . به خصوص شکل بلند و باریک و مداد گونه این مناره ها سخت موثر است .
مسجد سلطان احمد استانبول
3-مناره سمبل پیروزی :پیروزی دین مبین اسلام آخرین دینی که خدای یکتا یه وسیله پیامبرش حضرت محمد (ص) برای راهنمایی بشریت فرستاده است و نشانه پایداری و مقاومت ، استحکام و ابدی بودن و نهایت اعتلای دین مبین و اعلام این سمبل در اذانهای سه گانه
معماری مناره
به طور کلی مناره از سه قسمت پایه ، ساقه یا بدنه و کلاهک یا تاج مناره تشکیل شده است .
1- پایه :
از آنجا که مناره با ارتفاع بسیار و مساحت کم زیر بنا ، فشار بسیاری را در سطح قاعده خود تحمل می کند ، هرگونه سستی در پایه ها باعث انهدام و فروریختن بنا می گردد .به همین جهت برای استحکام و اطمینان بیشتر زمین را تا جایی که به زمین سخت برسد حفر کرده ،سپس با شفته و سنگ آن را پرو مستحکم می سازند . آن گاه سکو یا پایه اصلی مناره را با سنگ و آجر بنا می نهند . عموما پایه ها به صورت سکوهای مربع شکل یا کثیر الاضلاع هستند، که مناره در وسط آن قرار گرفته ، رو به بالا ادامه می یابد.
.این پایه ها در مناره مسجد قتبه مراکش و همچنین مسجد جامع دمشق که گفته می شود که این مسجد از فرم برجهای پیشین کلیسا در سوریه پیروی کرده است . دیده می شود (715میلادی) فرم مربع شکل ، و مناره سین به فرم هشت ضلعی دیده می شود .بعضی از مناره ها فاقد پایه بوده ،مناره بدون اینکه روی سکویی قرار داشته باشد بر روی زمین قرار دارد ، مانند مناره مسجد برسیان ،
مسجد جامع دمشق در سمت راست ومسجد سلمانیه استانبول در سمت چپ
2- بدنه یا ساقه :
شکل فرم بدنه مناره در پهنه ممالک اسلامی متفاوت و دارای تنوع بسیاری است و با توجه به ذوق و ابتکار معماران هر ناحیه به صور گوناگون جلوه گر میشود از جمله در فلسطین ، سوریه و اسپانیا مناره ها دارای مقطعی مربع و مساجد اولیه دوره عباسی در بین النهرین مخروطی شکل با پله های مارپیچی بیرونی است .در بعضی مناطق دیگر مانند مناره های سردر مسجد لارنده قونیه (655 هجری)و قطب مناره دهلی از آثار اوایل قرن هفتم ،نمای خارجی آن مطبق و با ایجاد شیارهای طولی و بلند از نمونه های زیبای تنوع شکل و فرم مناره به شمار می آید. در دوره قبل ازاسلام با طرح های مربعی مناره ها روبرو هستیم ولیکن بعد از اسلام مناره ها عموما به صورت مدور ساخته شده است .
در بدو امرمناره ها در نقشه مساجد مستتر نبودند و همچون برجهای مچزا یی فاقد محل معین در مجتمع مسجد عمل می کردند . در قرن اول تا قرن پنجم مناره به صورت منفرد و گاه وصل به بنا و گاه با فاصله به بنا ساخته میشد یا احداث بنا و مسجد در اطراف آن ،در دوره های بعد صورت می گرفت .ازنمونه اول مناره منفرد مناره سلجوقی سمنان ،نمونه دوم مناره متصل به بنا مناره مسجد ملک کرمان ،نمونه سوم مناره گلپایگان میتوان اشاره کرد . مناره های ایرانی را میتوان به دودسته منفرد و زوجی تقسیم کرد .
مناره های منفرد ، این دسته از مناره ها دارای بدنه بلند و کشیده هستند که ازنظر تنوع و فرم به سه دسته تقسیم کرد. 1- مناره های استوانه ای 2- مناره مخروطی 3-مناره های منشوری .
قرن پنجم و ششم هجری را میتوان دوران شکوفایی معماری مناره ها دانست .در این دوره مناره سازی به حدی به درجه تکامل رسید که به جاست آنان را شاهکارهایی از هنر اسلامی و جلوه ای از ذوق و سلیقه معماران آن زمان به حساب آورد . زیباترین نمونه تکامل معماری مناره را در بعضی از مناره های مطبق سلجوقی میتوان دید .این مناره ها دو یا سه طبقه اند به عبازت دیگر این مناره ها دارای سه طرح شکل سازی است که هر کدام باریکتر و کوتاهتر برروی هم قرار گرفته اند یا دارای دو یا سه موذنه و تاج هستند.
مناره های زوجی در دوره سلجوقی مناره به دلایلی ساختمانی جزئی از بنای مسجد گردید و در این هنگام مناره ها در دوسوی ایوان یا طرفین سر در ورودی واقع شده ،با تعریض وتوسعه ای که در ایوانها ی دوره بعد صورت گرفت ،مناره ها ی زوجی نقش مناسبی برای مقابله با نیروهای رانشی که در اتاق ایوانها پدید می آید ایفا کرد .در عین حال با توجه به اهمیت قرینه سازی در معماری ایران به زیبایی سردر نیز می افزاید . مدرسه غیاثیه قم نمونه های بارز مناره های زوجی در ایران هستند .
در دوره های بعد تا تیموری نمای خارجی مناره های زوجی و ساقه آن از روی پشت بام مجاور ایوان آغاز گردید .بد نه مناره ها به صورت نسبتا باریکتر و ظریف تر ارائه شد . در دوره تیموری به عکس دوره های گذشته که قسمت پایین مناره در بنای ساختمان مخفی بود ،بدنه مناره به صورت آشکار در کنار ایوان یا با فاصله ای کم منتهابه صورت وابسته قرار میگیرد ،مانند مناره های مسجد گوهرشاد
دکل :ستون مدور یا چند ضلعی است که در مرکز مناره ساخته می شود پلکانها ی مارپیچی به دور آن می پیچد و بالا می زود .این دکل یا ستون در پایین دارای ضخامت بسیاری است که گاه قطر آن به بیش از 5/1 متر می رسد ،به تدریج هرچه به طرف بالا می رود از ضخامت آم متناسب با کم شده قطر بدنه مناره کاسته میشود .مانند دکل مناره برسیان ،قطر دکل مدور برسیان در پایین 82 سانیمتر و در بالا 72 سا نتیمتر ، به طور کلی با آجر و سنگ و گچ ساخته شده است گاه جهت استحکام دکل از سرب مذاب نیز استفاده می شده است ،مانند مناره های بارگاه حضرت معصومه (س).لازم است یاد آوری شود که دکل مناره های قبل از اسلام بسیار قطور و در دوران اسلامی ،عموما باریکتر و ظریف تر هستند .
پلکانها : پلکانها ی مناره ها عموما از روی نقشه برخلاف حرکت عقربه ساعت است به عبارت دیگر پله ها به صورت مارپیچی مانند بادبزن حول محور مرکزی یا دکل می پیچید وتا نعلبکی تاج ادامه می یابرد. پلکانهای مناره ابودلف سامرا بیرون و در فضای باز قرار دارند . مناره های دوره اسلامی پلکانها ظریف تر و به شکل مثلث در داخل مناره قرار میگیرند .مهمترین خاصیت پله های مارپیچی داخل مناره این است که به بنا حالت فنریت میدهدوبه مناره در برابر ارتعاش و زلزله ایستایی بیشتری می بخشد ،بخصوص این که شکل مدور مناره باعث می شود که مناره در برابر نیروی باد نیز به راحتی مقاومت کند .
در مناره های دوره اسلامی سبک جد یدی در ورود ی و خروجی مناره ها به چشم می خورد که این سبک از ایرانیان مشتق گردیده است مناره های مساجد در ایران دارای دو مدخل ورودی و دو پلکان است که یکی مختص صعود ودیگری مخصوص پایین آمدن از مناره است ، به طوری که هیچ گونه ارتباطی بین این دوقسمت به چشم نمی خورد طرز قرارگرفتن پلکان ها ی دوگانه به همان شیوه مارپیچی و به صورت موازی است که با احتساب ارتفاع و فاصله آن دو متناسب برای صعود یک فرد متواسط القامه است .از قدیمی ترین مناره هایی که به این سبک ساخته شده میتوان مناره جامع قرطبه در اندلس ،مناره های قوصون ،ازبک یوسفی وغوری در مصر ،مناره موصل در عراق ومناره سوق الغزل در بغداد نام برد .
نورگیرها :نورگیرها روزنه های بزرگ . کوچک هستند که دربدنه مناره تعبیه شده ،نورداخل پلکانها را تامین میکند ،به طورکلی نورگیرها به دودسته تقسیم میشوند الف)نورگیرهایی که به صورت روزنه به اندازه یک یا دوآجر به فواصل مختلف در بدنه تعبیه میشود
ب)نورگیرهای بزرگ که حالت پنجره ای به خود می گیرند. در حقیقت پنجره ها مدخل ورودی مناره ها نیز به جساب می آمده اند ،اما مسئله در مورد مناره هایی که پنجره هایشان در محل بالاتری تعبیه شده ،مورد وثوق نیست .چنین به نظر می رسد که از این پنجره ،علاوه بر نورگیری جهت اذان گویی نیز استفاده میشده است چرا که پنجره ها رو به قبله است .
3- تاج یا کلاهک مناره :
:بدنه مناره در نقطه گلوگاه با چند رشته مقرنس کاری یا پیش آمدگی مقعر گونه ،مانند گل نیلوفر یا گل شیپوری بازشده با افزایش مقطع عرضی به صورت دایره یا چند ضلعی در می آید . این مقطع به دست آمده ،نعلبکی مناره را که جایگاه موذن است به وجود می آورد .دیواره های مناره در وسط تاج یا جایگاه موذن بسیار باریک شده ،به صورت ستون موزونی در آمده ،از سرپوش تاج نیز خارج می شود و گاه به ارتفاع دو یا سه متر بالاتر از سقف تاج مناره ادامه می یابد. برای جلوگیری از سقوط موذن مهمولا در اطراف جایگاه دیواری کوتاه یا نرده ای مشبک فلزی یا چوبین با انواع گره بندی زیبا و استادانه به کار می رود که زیبایی خاصی به مناره می بخشد . ناگفته نماند که سرپوش یا سقف تاج مناره نیز با اشکال مختلف و فرمهای متعدد جلوه گر می شود .
تزئینات
بنای مناره در سالهای اول اسلام به صورت ساده ،با مختصر زیب و زینتی همراه بود. لکن بعدا که در فن ساختمان مناره تغییرات و تکامل به وجود آمد ،بدنه کشیده ووسیع بنا زمینه مناسبی در اختیار هنرمندان و معماران اعصار مختلف ،برای اعمال ذوق و سلیقه گذاشت .نه فقط آجر کاری و تزئینات آجری مورد توجه هنرمندان قرار کرفت ، بلکه با به کارگیری آجرهای گوشه دار ، مقرنسها ی زیبا ،قطار بندی آجری ، کتیبه های کوفی ، انواع و اقسام خطوط و آرایشهای متن کتیبه در ارائه هنرو و ذوق شهرت به سزایی یافت
استعمال کاشی برای تزئین مناره در اواخر دوره سلجوقی ظاهر گردید .زیبا ترین نمونه کاشیکاری ها را باید در قونیه ،پایتخت اصلی سرزمین سلجوقیان یافت .سلجوقیان روم به وسیله دادو ستد روزانه و مبادله کالا، بناها ی زیبایی را ،بدون استثنا ،به جای آجر با سنگ می ساختند، صنعتگران فنونی خاص را به کار می گرفتند و درباره سبک ،چیزهایی از دنیای بیزانس می آموختند . ظاهرا هردوکشور علیرغم اختلافات مذهبی ، نوعی همزیستی مسالمت آمیز بر مبنای دوستی معقول و حق برابری داشتند ،درواقع ،گاه اتفاق می افتاد که بیزانسی ها حفظ روابط نیکو با سلجوقیان را بر رابطه با دوستان مسیحی خویش ،یعنی صلیبیون ترجیح می دادند. در اینجاست که باید گفت نبوغ سلجوقیان و سبک های بیزانسی باعث خلق معماریی بدیع وزیبا در مساجد ،مدارس ، کاخها، قصرها و کلیساها گردید.
عصر مغول ودوران صفویه در ایران مناره ها فقط نشان دهنده یک هنر نبودند . بلکه بعضی از مناره ها عرصه جلوه مجموعه ای از هنرهای تزئینی ،مانند خطاطی ، کاشیکاری ، از معاقی گرفته تا معرق و مقرنس و پیچ تزئینی با نقوش هندسی و اسلیمی گردید وبه حق میتوان گفت که مسجد ، گالری و موزه اسلامی گردید ،و مناره ها آیینه تمام نمای آن موزه به شمار میرفت .تزئیناتی که در مناره ها به کار رفته ، عبارتند از :
تزئینات آجری :کاربر آجر و نقش آن در تزئینات پیکر خارجی مناره را به وضوح می توان در مناره های عصر سلجوقی مشاهده نمود .همان طور که اشاره شد صورت ظاهر مناره ها در اوایل بسیار ساده بود .پس از پذیرش اسلام ، هنرمندان ایران ارزنده ترین و مناسب ترین عنصر تزئیناتی را که مغایرت با دین اسلام نیز نداشت گره سازی تشخیص داده ، کار را با اشکال و نقفوش هندسی ساده آغاز کردند و در قرن چهارم هجری به صورت کاملا جا افتاده ای در آوردند .
دیری نپایید که در دوره سلجوقیان (قرن پنجم و ششم ) مناره ها تا حد بسیاری سادگی خود را از دست داده ، عنی ترین طرحها و فرمها ی تزئینا تی به جای آن نشست .طرخهای تزئیناتی پرکار و پر نقشه بر بدنه مناره به منصه ظهور رسید که یکی از خصوصیات ویژه معماری دوره سلجوقیان بود .
نقوش هندسی ،چند ضلعیها ، مستطیل ،مربعها ، مثلثها ،لوزیها ،زیگزاگها ،صلیبها، و مشبکها و غیره با ریزه کاری فوق العاده جالب و چشمگیر و با پس و پیش گذاشتن آجرها القا شده است که از نظر زیبایی در نهایت اعتبار است و تناسبی که بین بخشها از نظر تزئینات و طول آنها در نظر گرفته شده ،حاکی از آشنایی کامل هنرمندان به اصول مربوط به انتخاب ابعاد متناسب است .همین ذوق و دقت مناره های سلجوقی را به صورت ریباترین آثار معماری در آورده است .ناگفته نماند در این دوره جهت نصب کتیبه قطعاتی از آجر را با اسلوب معرق سازی روی رمین طرح ریزی و ساختمان نموده ، سپس در محل خود بر بدنه مناره روی گچ کارمی گذاشتند .بعضی از مناره ها ی این دوره ساده یا دارای آرایش کمتر هستند .
معقلی : کاربرد تزئینات مقلی را میتوان در آرایش بناهای قرن هفتم به بعد مشاهده کرد که هنرمندان کاشی کار با انتخاب کاشیهایی به رنگ لاجوردی ،سبز ، آبی و سفید در طرحهای متنوع ،پیشرفت تزئینات کاشی کاری را که در دوره سلجوقی به صورت ابتدایی دیده می شد ارائه دادند. طرحهای معقلی به صور گوناگون مورد استفاده قرار میگرفت که مهمترین آنها عبارتند از : پیچ تزئینی ، طرح مربع اریبی ، طرح زیگزاگی ، طرح خطوط بنایی
کاشی کاری :با آن که مساجد ، مدارس و کاروانسراها ، معمولا با سنگ ساخته می شده .در بخشهایی از چند بنا مانند آنچه در بیشهر قرار دارد از چوب نیز استفاده کرده اند مناره مدرسه سلطان ناصر محمد در قاهره از آرایش حجاری های زیبایی برخورداراست ، گرچه مناره ها رابیشتر با آجر می ساختند .شاید کار با آجر را به خاطر مقاومت در برابر زلزله و ضربتهای آن مفید تر یافته بودند. معمولا آجرها را به گونه ای روی هم می چیدند که در نمای ساختمان شکل هندسی بغرنج و تودر تو به وجود می آورد ، گاهی مانند چفته مناره در ارزروم ،علاوه بر آجر ساده بی لعاب ، از کاشیهای بزرگ سیاه و آبی نیز استفاده می کردند.این گونه نماسازی ،رنگی دلپذیرو شادی انگیز روی زمینه سرخ قهوه ای در بالا و سنگ خاکستری تیره در پایین مدخل اصلی نما ایجاد می کرد ، هرچند که معمولا کاشیکاری را برای بخشهای درونی بنا در نظر می گرفتند . همچنان که گفتیم زیباترین نمونه کاشی کاری را باید در قونیه یافت ظاهرا چنین استنباط می شود که این شهر مرکز تولید سفال لعابدار بوده ، و به طور یقین هنر کاشیکاری در همین مکان ره درجه کمال رسیده است رنگها محدودبه آبی ، سفید وسیاه بوده ، کاشی را همچون مکعبهای بزرگ موزائیک کار می گذاشتند تا به شکل طرح های گوشه دار تودرتو درآید .طرحهای بزرگ بالای راهروهای سر پوشیده و پیش آمدگیها ی گنبدها که به شکل ستاره مشبک هندسی کتیبه و طرحهای اصلی جالب توجه داشته ،بویژه تاثیر گذارنده است .در ایران رنگ غالب کاشی کاری ها فیروزه ای و لاجوردی بوده است .
مقرنس کاری : مقرنس در مناره ها علاوه بر جنبه تزئینی آن در حقیقت یکی از عناصر مهم معماری است که رابطه بین نعلبکی تاج مناره یا بدنه آن است بدین صورت با ساختن دو یا سه ردیف مقرنس د رگلوگاه مناره ،بدنه مناره شبیه گل شیپوری یا نیلوفر بازشده ، دایره چند ضلعی به دست آمده ،نعلبکی مناره را که جایگاه موذن است به وجود می آورد . متاسفانه تاج یا کلاهکهای بیشتر مناره های قرون اولیه اسلام ویران شده است . اما در دوره های بعد مقرنس پرکارتر وظریف تر بر گلوگاه مناره ها نشست و به تزئینات کاشی نیز آراسته شد . مهارت معماران و هنرمندان چنان در مقرنس کاری تبلور یافت که تاج مناره با مقرنس های ریز را میتوان چلچراغی انگاشت که بینندگان را به سوی خود میکشد .
کتیبه: کتیبه نویسی بر روی مناره محصول قرن چهارم است که در قرون پنجم و ششم هجری مقارن با دوره سلجوقی رواج و توسعه یافت ، تا جایی که برای اولین بار از کاشی و آجرهای لعابدار در کتیبه های مناره نیز استفاده شده .خط کوفی و انواع آن در معماری تمام ممالک اسلامی به کار برده می شد ولی ایرانیان با ابتکار جالب توجه و به کارگیری این خط برای تزئین و آرایش در بنا ،تغییر و تحولی در به وجود آوردن اشکال مختلف و انواع گوناگون آن ، نقش بس ارزنده ای را ایفا کرده اند .
خط کوفی : در معماری ، و تمام اشیایی که تصور شود در زندگی مورد استعمال داشته هیچ خطی مانند آن نوع خط عربی که کوفی نامیده می شود این اندازه برای تزئین و آرایش مناسب نمی باشد . تمام حروف کوفی دارای قاعده های افقی هستند وقتی پهلوی هم قرار داده شوند . تشکیل حاشیه و شیار می دهند و از این رو زمینه این خط را برای هر سطح تزئین لازم داشته باشد به کار برند .
مهمترین اقسام خطوط کوفی به کار رفته در منار ه ها را خط کوفی معقل (گوشه دار)و خط کوفی معقد )برگدار ، گره دار ) تشکیل می دهد .
قطعات حروف خط کوفی گوشه دار به صورت تسمه یا رشته های افقی و عمودی است و در آن معمولا انحنا وجود ندارد .در این خط که مربع و مستطیل و نباتی نیز گفته می شود از اسامی عبارات مقدس استفاده می شده است .اگر در این کتیبه ها فقط آجربه کار می رفت ، کوشش به عمل می آمد تا نامها و عبارات به صورت برجسته نصب شود واگر تزئینات معقلی بودند حروف کلمات را آجرهای کوچک لعابدار به رنگ سفید ، لاجوردی و فیروزه ای تشکیل می داد.
کتیبه کوفی معقد (گره دار): این خط که اصطلاحا کوفی برگدار نیز نامیده می شود، مختص کتیبه های دوره ای یا نواری است که به صورت نواری پهن در قسمت پایین مناره یا بالای آن نزدیک کلاهک یا تاج قرار می گرفت . دسته حروف این خط ، به خصوص الف و ل در انتهای فوقانی به صورت برگچه ای ظاهر می گردید . کتیبه ها ی حروف کوفی برگدار بیشتر در مناره های دوره سلجوقی متجلی شده .متن کتیبه ها شامل آیات قرآنی و گاهی حاوی نام بانی بنا و تاریخ احداث می باشد .
کتیبه های خط تدویری :از قرن ششم به بعد در ایران برای نوشتن کتیبه از خطوط تدویری ، به خصوص خط نسخ که سنگینی و ضخامت خط کوفی را نداشت ، استفاده شده است که به جای زوایا ی تیز و گوشه دار خط کوفی ، دوایری نرم و خوش ترکیب در آن دیده می شود خط نستعلیق وثلث نیز دیده شده است. باید کفت مناره ها بیشتر جلوه کاه ذوق و هنر خطاطان و کاشی تراشان چیره دست است .
مصالح ساختمانی :
ساختمان مناره در دوران مختلف چه از نظر فن معماری و تزئینات ، چه از نظر مواد و مصالح ساخنمانی فرق می کند . در مناره های قبل از اسلام سنگ مصالح غالب بود و در سالهای اولیه اسلام از خشت استفاده می شد ، لیکن در دوره های بعد آجر یکی از عناصر مهم معماری ساختمانی را تشکیل می داد که نه تنها در اسکلت کلی ساختمان ، بلکه در تزئینات رو بنایی نیز به کار می رفته است . در این دوره سلجوقی کلیه نیروهای مختلف فشاری و حتی برش آجزی به صورت بسیار جساب شده ، به کار رفته به طوری که بنا بعد از گذشت چندین قرن پابرجاست و ایستادگی خود را به خوبی حفظ کرده است .در بنیاد بعضی از مناره ها شفته مرکب از شن ، سنگ ، آهک و خاکستر و در تمام بدنه آجر با ملات و خاک به کار رفته است . کاشی با کاربرد تزئیناتی نیز از مصالح مهم مناره به حساب می آید .
مناره ها از عناصر شاخص معماری اسلامی می باشند که عموما درشهرها و در کنار مساجد و مدارس مذهبی بناشده و گاهی نیز در دشتها و مسیر کاروانها به عنوان علامت و راهنما به کار می رفته اند . قبل از ظهور اسلام مناره یا منار یامیل هایی بنا گردیده بود که بیشتر به عنوان راهنما استفاده می گردیده است . بعد از ظهور اسلام و گسترش هنر اسلامی که از تزویج هنر ساسانی وبیزانسی بود اولین مناره در کنارمسجد سامرا ساخته شد و بعد از آن در زمان خلفا و امویان در شام با ساختن مساجد زیبایی چون مسجد جامع دمشق و قبه الصخره و مسجد الاقصی در اورشلیم و مسجدالنبی (ص) در مدینه با زیباترین مناره هابنا گردید.. (البته مسجدالنبی (ص) درزمان پیامبر ساخته شده بود ولی بعدادر زمان خلفا گسترش دادند وگسترش آن نیز هنوز ادامه دارد .) در دوره سلجوقیان اواخر قرن چهارم واوایل قرن پنجم معماری وهنر اسلامی به شکوه وعظمت وتکامل خود رسید طرحهای تزئینی در عین زیبایی نمایشی از روح هنر قدسی از طریق نمادهای سنتی و تصویری برکتیبه ها و کاشیها نقش آرایشی ایفا می کنند .همان قدر که طراحان گوتیک زندگی مسیح را نمایش دادند .طراحان و معماران طرحهای ساده هندسی معماری گذشته به حروف عظیم کوفی تبدیل شد وآجرچینی ها دیوار را کاملا زنده کرد ونقش های آجری بر روی بدنه ها به ویژه در مناره ها ی سلجوقی یک معرق کاری عالی بر روی آحر رابه نمایش گذاشت واین شروع تازه ونوینی بود که بعدها در ساختن مناره ها صورت گرفت .و مناره های زیبایی در کنار مساجد ساخته شد. .
چون معماران بناهای زمان ولید (چه مذهبی و چه غیرمذهبی) معماران مسیحی تازه مسلمان بودند ، بنابراین اولین مناره های جهان اسلام از برجهای کلیسایی با مقطع مربع شکل گرفته است که اصالتاً رومی هستند و رومی ها نیز از اتروسکها گرفته بودند . (اتروسکها › رومنها › بیزانس ها › امویان).
دومین دسته از مناره های معماری اسلامی به تقلید از زیگوراتهای بابلی ـ آشوری و به صورت حلزونی می باشند . (مناره ابودلف، مسجد ابن طولون در مصر، مسجد شجره، مسجد نمایشگاه بین المللی تهران).
مالویا
پلکان آجری مارپیچی شکل (البته در ساختن آن از سنگ هم می توان استفاده کرد) . که بیرون از ساختمان قرار می گیرد، "مالویا" نامیده می شود .
سه نمونه از این نوع منار هم چنان باقی است :
دو نمونه در عراق "سامره" قرار دارد .
سومی در "قاهره" که مسجد "ابن طولون" می باشد.
منارهای مالویا ، همیشه جدا از ساختمان بودند.
ساختمان مناره
مناره از سه بخش تشکیل می شود :
1- پایه
2- ساقه
3-تاج
1- پایه یا سکو:
با توجه به ارتفاع زیاد و مساحت کم قاعده ، پایه مهمترین نقش را در مقاومت مناره داشته ، کوچکترین سستی در این قسمت یا زمین زیر آن منجر به فروریختن بنا می شود . بنابراین زمین را تا رسیدن به لایه های سخت حفر کرده ، با شفته و سنگ پر می کنند . سپس پایه یا سکو ساخته می شود . گاهی مناره ها را بدون پایه مستقیما روی زمین می سازند که از نمونه های آن می توان به منار علی و مناره مسجد برسیان اشاره کرد . پایه ها معمولا یا مربع بوده مانند منار رهروان اصفهان و منار خسروگرد سبزوار یا کثیرالاضلاع بوده مانند منارهای سین و زیاد که بدنه استوانه ای در وسط سکو قرار می گیرد.
2- ساقه یا بدنه:
از دوران پیش از اسلام می توان به میل اژدهای نورآباد که ساقه ای چهار ضلعی داشته اشاره کرد . همچنین می توان از میل فیروزآباد متعلق به دوره ساسانی نام برد . ساقه ای چهار ضلعی با پلکانی بر بدنه خارجی به ارتفاع سی و سه متر (در حال حاضر بیست و شش متر) که هر چه به سمت بالا می رود از پهنای آن کاسته می شود . بعد از اسلام ساقه استوانه ای تحفه مناره سازان شد و خود نیز بدل به برگ سبز نقاشی مقرنس کاران آجرکاران و کاشی کاران گشت . تا اوایل قرن پنجم مناره به صورت منفرد و مجزا از مجتمع مسجد ساخته می شد . گاهی مناره ای به مسجدی ساخته شده اضافه می شد و گاهی مسجدی در کنار مناره ای موجود احداث می گشت.
3- تاج:
سومین و بالاترین بخش یک مناره تاج یا کلاهک است . ساقه در نقطه گلوگاه با افزایش مقطع عرضی باز شده به صورت دایره یا چند ضلعی در آمده نعلبکی مناره یا جایگاه موذن را می سازد . دیواره مناره از نعلبکی یا کف تاج وسط تاج و سرپوش تاج گذشته تا حدود دو متر بالا تر از سقف تاج ادامه پیدا می کند . اطراف تاج با دیواری کوتاه یا نرده های مشبک فلزی وچوبی محصور می شود .
ساقه مناره ها سه گونه است :
الف) ساقه های استوانه ای بسیار ساده با تزئینات ناچیز . مانند : مناره گلپایگان و خرم آباد و مناره مسجد جامع تفرش
ب) ساقه های استوانه ای با ارتفاع زیاد که به دلیل مساحت بیشتر قاعده نسبت به مقطع فوقانی حالتی مخروطی داشته ایستایی بیشتری دارند .
ج) مناره های منشوری که با استقبال معماران ایرانی مواجه نشده و تنها معدودی از آنها در ایران ساخته شد . دراین مناره ها مقطع ساقه چند ضلعی است که با صعود به بالا از مساحت آن کاسته می شود . مانند مناره مسجد نائین . از حیث زیباشناسی با توجه به اهمیت قرینه سازی در معماری ایران ، مناره های زوجی چیزی بیشتراز یک شاهکار هستند و همانطور که دونا لد ویلبر می گوید ، استادانه ترین و زیباترین راه اهمیت دادن به سردر بلند ، ساختن آن و قراردادن دو مناره در دو طرف آن بوده . از دید فنی مناره های زوجی نقشی موثر در مقابله با نیروهای رانشی اتاق ایوان ایفا می کنند . نیروهای رانشی گنبد و ایوان به دو نیروی افقی و عمودی تبدیل می شوند . نیروی عمودی با نیروی عکس العمل زمین به وسیله پایه های قطور و نیروی افقی با عناصری مانند مناره که نیروی اضافی ایجاد می کند ، خنثی می گردد .
هر ساقه یا بدنه دارای بخشهای زیر است:
1- دکل:
با توجه به ساقه دکل چندضلعی یا استوانه ای است که پلکان مارپیچی به دور آن می چرخد و بالا می رود. دکل میلهای پیش از اسلام بسیار قطور بوده اند ولی در دوران اسلامی باریک تر و ظریف تر می شوند. دکلها معمولا از گچ سنگ و اجر ساخته شده و گاهی جهت استحکام بیشتر از سرب مذاب استفاده شده است.
2- پلکان:
پلکان میل فیروزآباد خارج از بنا قرار دارد اما در مناره های اسلامی پلکان به صورت مارپیچی حول دکل می چرخد. جهت پلکان عموما برخلاف حرکت عقربه ساعت بوده و تاثیر قابل ملاحظه ای بر مقاومت بنا در برابر زلزله دارد. در سه مناره مسجد جامع یزد مناره سلجوقی گلپایگان و مناره کوتاه مدرسه خان شیراز استثنایی در پلکان وجود دارد. در این مناره ها دو پلکان وجود دارد. یکی جهت صعود و بالا رفتن و دیگری جهت پایین آمدن به صورتی که هیچ ارتباطی بین این پلکانها نیست. در این حالت با در نظر گرفتن قد یک فرد متوسط القامه و با احتساب ارتفاع و فاصله خود راه پله ها دو پلکان به صورت مارپیچی و موازی هم ساخته می شوند.
3- نورگیرها:
الف) روزنه هایی کوچک به اندازه جای خالی یک یا چند آجر.
ب) پنجره هایی بزرگ که گاهی جهت اذان گویی نیز از آنها استفاده می شده است.
مناره های چهار گوش
مناره های استوانه ای
اغلب دارای پیکره ای ساده و در اندک مواردی تزیینات بسیار ابتدایی در بدنه استوانه ای آنها به چشم می خورد..
مناره های منشوری
از این نوع مناره که تنها معدودی از آن در معماری ایران به چشم می خورد ، در قاعده پند ضلعی دیده می شود که هر چه رو به بالا می رود از قطر قاعده آن کاسته می شود.
مناره های بلند و زیبای مسجد جامع نائین و مناره ی کوتاه مسجد امام حسن عسگری در آمل از این گونه اند.
مناره های مخروطی
این نوع مناره ها بسیار کشیده و به صورت مخروط مایل و موزون که سطح قائده ی آن در پائین از مقطع بالائی آن بزرگتر است می باشند . این فرم بدنه باعث استحکام و استیلای بیشتر مناره می گردد . از این نمونه می توان به مناره ی دامغان و سمنان و بسطام و ساربان و منار علی اشاره کرد. در سراسر جهان اسلام ، مناره ها اغلب از اجزای ثابت گفته شده تشکیل شده اند ، اما با تاثیر پذیری از شیوه معماری ملی هر منطقه ، شکلی خاص به خود گرفتند . مثلا در شمال آفریقا مناره ها حجیم و چهارگوش ، در مصر به صورت چند طبقه ، در ایران و مناطق همجوار به شکل استوانه ای لاغر ولی رفیع با گلدسته هایی زیبا و بی همتا ، در ترکیه عثمانی به گونه مدادی شکل با ردیفی از بالکن ها و در صحرای آفریقا و حتی حاشیه خلیج فارس به شکل هرم ناقص ساخته شدند.
علت دو ردیف پله منار های مسجد جامع یزد علتی امنیتی بود. به این خاطر که در تهاجمات و در گیری ها مخصوصا بعد از حمله مغول برای فرار ازدست مامورینی که برای دست گیری فرد خاطی آمده بودند فرد می توانست از پلکان دوم فرار کرده و از دست مامورین در امان بماند(از دست ما ایرانی ها!)
فرق عمده منار با میل در اینست که منار ها تو خالی و مجوف هستند اما میل ها تو پر.با این حال منار ها رو می تونستند مرتفع تر و بسازند و مقاومت استاتیکی آن ها از میل ها بیشتر بود چون پلکان هایی که داخل منار وجود داشت نقش فنریتی به منار می داد و آن را در برابر نیرو های جانبی مقاوم می کرد.از میل های قدیمی ایران میل اژدها (اشکانی) و اولین میل اسلامی میل امیربود.میل کلیان در افغانستان از میل های فوق العاده تیموریان بود.در شیوه رازی میل ها دارای پایه های قطور و محکم بودند اما در دوره آذری میل ها بلند ترو ظریف تر.میل های قبل از اسلام کوتاه تر و تو پر بودند اما بعد از اسلام ظریف تر بلند تر
محراب مسجد

محراب مسجد ایاصوفیه ی استانبول
مِحراب یا نمازگاه پیشوا، طاق نمایی است که جهت قبله را در مسجد نشان می دهد که پیشوای دینی یا پیش نماز در اثنای نماز گزاردن در آن می ایستد. در مسجدها محراب در وسط قبله مسجد قرار دارد. به طوریکه با ایستادن امام یا پیش نماز رویش به سمت قبله باشد و نماز بگزارد. طرز قرار گرفتن محراب، جهت قبله را در داخل مسجد مشخص می کند.https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D8%A8_%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF – cite_note-1 در واقع مذبح کلیسای مسیحی شکل کوچک شده محراب است. وجود محراب در همه مساجد لازم نیست. در مسجدی که بطور صحیح جهت یافته دیوار قبله بعنوان شاخصی هدایتگر، محراب را غیر ضروری می کندhttps://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D8%A8_%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF – cite_note-2
گودی محراب
دلیل اینکه در بعضی از مساجد محراب کمی گودتر از کف بقیه جای های دیگر مسجد است این است که امام جماعت باید پایین تر از مردم نماز بخواند. در واقع محراب باید یا گودتر باشد یا حداقل مساوی دیگر قسمت های زمین نماز گذاران باشد. گودی محراب مانند سنگر جنگ در راه خدا بوده و امام جماعت نیز به عنوان جنگجویی در راه خدا در جنگ حق علیه باطل است؛ و امام جماعت وظیفه سنگینی در برابر اسلام دارد که باید به نحو احسن از ارزش های اسلام دفاع کند. گودی محراب به امام جماعت با قرار گرفتن در محراب کمک می کند که این وظیفه ای که بر دوشش است را از یاد نبرد. همچنین است که برخی بر این عقیده اند که امام جماعت به دلیل اینکه نمادی از اسلام است در هنگام نماز در محراب مسجد باید پایین تر باشد تا عظمت خدا را از یاد نبرد، مغرور نشود و احساس برتری نسبت به مردم را نداشته باشد.
ریشه کلمه
برخی بر این باورند که ریشه محراب از فعل حرب (به معنی "جنگیدن"، از ریشه ح ر ب) است و بنابراین محراب هم به معنی "میدان جنگ" است و اشاره به "محل جنگیدن با شیطان" دارد و این را به حدیثی نبوی هم ارتباط می دهند. برخی دیگر این توضیح را برای ارتباط این واژه و فعل کافی نمی دانند و محراب را وام واژه می دانند و به دنبال ریشه آن در زبان های دیگر هستند؛ (به معنی "خرابه"، "قصر"، و معانی دیگر). البته همکنون این تئوری نامحتمل دانسته می شود. گفته می شود این واژه پیش از اسلام برای اشاره به نوعی بنا به کار می رفته است. همچنین به پرستشگاه های آیین مهرپرستی که در ایران و بین النهرین رواج داشته است مهرابه گفته می شده است.
نقشه محراب
نقشه های محرابی ریشه در آیین مهر دارد، معنی و ریشه درست قانع کننده ای در زبان عربی ندارد. می گویند یعنی محل جنگ (حرب) اما محراب جای جنگ نیست. ریشه این واژه را دکتر محمد مقدم استاد دانشگاه ادبیات روشن کرد. آب، آو و آوه به معنی ساختمان، خانه و امثال آن است. سردابه یعنی خانه سرد. گرمابه یعنی خانه گرم، محراب یعنی خانه مهر. نخستین محراب ها هم متعلق به آیین مهر است. محراب ها به شکل گنبد ساخته می شدند و در دو طرف آن نمادهای طلوع و غروب وجود داشت.
نقشه محرابی در ایران به شکل های مختلف بافته شد. اطراف و درون آن را به صدها طریق آراسته اند، اما حاشیه های آن، اگر هراتی یا دوستکامی باشد، با محراب و آیین مهر ارتباط دارد. در تعداد زیادی از محرابی ها از خط (دعاها، نام های خدا و سوره های قرآن) استفاده می شود. حتی نمونه های دوره صفوی در این مورد جذاب نیست. نه خط زیباست نه طرح متناسب، به طوری که اگر بناست بافت آن ها تجدید یا شبیه آن نقشه ها طراحی شود، تجدید نظر اساسی لازم دارد
مِحراب یا نمازگاه پیشوا، طاق نمایی است که جهت قبله را در مسجد نشان می دهد که پیشوای دینی یا پیش نماز در اثنای نماز گزاردن در آن می ایستد. در مسجدها محراب در وسط قبله مسجد قرار دارد. به طوریکه با ایستادن امام یا پیش نماز رویش به سمت قبله باشد و نماز بگزارد. طرز قرار گرفتن محراب، جهت قبله را در داخل مسجد مشخص می کند.https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D8%A8_%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF – cite_note-1 در واقع مذبح کلیسای مسیحی شکل کوچک شده محراب است. وجود محراب در همه مساجد لازم نیست. در مسجدی که بطور صحیح جهت یافته دیوار قبله بعنوان شاخصی هدایتگر، محراب را غیر ضروری می کندhttps://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D8%A8_%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF – cite_note-2
هنرهای تجسمی
نگاهی به تزیین محراب در معماری مساجد

محراب در مسجد مکانی است برای پیشوای مذهبی هنگامی که نماز به صورت جماعت می گزارد. معمولاً در ضلع جنوبی دیوار مسجد رو به قبله نمازگزاران بنا می شود، گاهی از سطح صحن مسجد گودتر و گاهی در قسمتی از دیوار فرو رفته است. همان گونه که با آراستن گنبدها و مناره ها و پوشش دیوار داخلی و خارجی مساجد در ایران پرداخته اند و کوشش می کردند که کمال ذوق و هنر را بر آنها بکاربرند، هنرمندان ایرانی محراب را عرصه هنرنمائی خود قرار داده تا قبله نمازگزاران خالی از لطایف هنری نماند و عابد را در خلوص و صفای عبادتش یاری دهد. به موازات تحولاتی که در هنر تزئینی ایران ، بعد از اسلام رخ داد محراب ها هم از گوناگونی کم نظیری برخوردار شدند، چنانکه کمال هنر گچ بری و کاشی کاری در آراستن محرابها نمایان شده است.
گچ بری
آثار موجود کهن در ایران نشان می دهد که هنرمندان ما از قرن سوم هجری به تزئین محراب توجه کرده اند و یک نمونه از آن، مسجد عتیق یا مسجد شیراز است که در سال ۲۸۱ هجری به دستور عمروبن لیث بنا شده و در اثر زلزله و علتهای دیگر چندین بار ویران و تجدید ساختمان گردیده است، و این موضوع تعیین و تشخیص شکل اصلی بنا را کمی دشوار می کند ولی از آثار مختصری که در قسمت جنوبی آن بجای مانده میتوان نکته هایی از نخستین بنا پیدا کرد. گچ بری عمیقی در قسمت زیر طاق محراب این مسجد به چشم می خورد که با طرح ساده گل، آراسته است، و از نظر آنکه پیرایه زیادی در آن نقشها مشاهده نمی شود زیبایی خاص یافته.
محراب مسجد جامع نائین را هم با گچ بری تزئین کرده اند و در نقش آن از کثیر الاضلاعهای هشت ضلعی و اشکال هندسی ساده و گلهای مختلف استفاده شده است ریزه کاری زیاد در گچ بری آن وجود ندارد ولی نقشها از زیبایی بی بهره نیستند، و چون این گچ بری عمیق کنده شده و از ظرافت عاری است چنین تصور می شود که محراب به دوره هایی که هنر گچ بری اولین قدمهای خود را بر میداشت متعلق باشد. درست است که محراب مسجد جامع نایین و شیراز از بعضی جهات شباهت زیادی با هم دارند، ولی به نظر می رسد که مسجد شیراز قدیمی تر از مسجد نایین باشد.
در نیریز دویست کیلومتری مشرق شیراز مسجدی است که شاید اواسط قرن چهارم هجری ساخته شده باشد، و محرابی دارد که بعداً اضافه شده و از نظر سادگی در طرح و زیبایی نقش حایز اهمیت است.
زیباترین و پیچیده ترین گچ بریها درزمان سلجوقیان انجام گرفته است. در این عصر با کتیبه هایی که نقشهای مفصل و پرکار داشتند اطراف محراب را می پوشاندند. قسمت بالا و اطراف طاق نوک تیز طاقچه ای را، حاشیه احاطه کرده بود و معمولاً در بخش بالا حاشیه زیاد تری با نقشهای درشتتر گچ بری می کردند. اطراف طاق مرکزی حاشیه مستطیلی منقوش می شد و طرح ها عبارت بودند از نقوش اسلیمی، نقش مو و تاک و برگهائی که سوراخ شده و شکل لانه زنبور به خود گرفته بودند.
از محرابهای کهن دوره سلجوقی، محراب مدرسهُ خارجرد باید نام ببریم در حدود ۴۶۰ هجری (۱۰۶۸ میلادی) ساخته شده و محراب مسجد ملک کرمان در ۴۷۷ هجری (۹۶ـ۱۰۸۴ ) و محراب مشهور امامزاده کرار (۱۱۳۳ میلادی) .
کتیبه این محراب به خط نسخ نوشته شده و نخستین نمونه خط نسخ است که در تزیئنات محراب دیده می شود زیرا قبلاً خط کوفی را تقریباً استثناء بکار می برده اند.
محراب جالب توجه دیگر که از آجر ساخته و گچ بری شده در برسیان است که تاریخ ۵۲۸ هجری دارد و محراب زواره نزدیک اردستان که در۵۳۰ هجری (۱۱۳۵ میلادی) بنا شده است. در مسجد جامع اردستان ۵۵۵ هجری (۱۱۶۰ میلادی) سه محراب وجود دارد که از لحاظ زیبایی در تزیین یکی از دیگری بهتر است. در اینجا چند نوع نقش تزیینی اسلیمی با یکدیگر ترکیب شده اند و یکی بروی دیگری قرار گرفته و زمینه از اسلیمی برجسته پوشیده شده است.
محراب گنبد علویان همدان را که بعضی متعلق به دوره های بعد می دانند پروفسور پوپ و پروفسور مینورسکی معتقدند که در زمان سلجوقیان بنا شده است. پروفسور پوپ می گوید "از نظر استادی و مهارت در اجرای طرحها , و زیبایی در جزییات نقش , این گچ بری از شاهکارهای نوع خود محسوب میشود" می توان گفت که نقش گچ بری این مقبره با عالیترین نقشه قالی برابری می کند. حاشیه مزین خط کوفی دور طاقی که محراب در آن قرار دارد نیز خالی از لطف و ظرافت نیست. نظیر این کتیبه عالی در بیشتر مساجد اسلامی دیده شده که محض نمونه حاشیه کوفی مدرسه حیدریه قزوین را باید اشاره کرد که از شاهکارهای گچ بری کتیبه کوفی می باشد.
از زمان سلجوقیان در دماوند مسجدی بجا ی مانده که شاید تاریخ آن در حدود ۵۰۰ هجری باشد و محراب گچ بری این مسجد بسیار قابل توجه و جالب نظر است.
در عهد مغول هم دست بکار تزیین محراب از گچ بری زده اند و محراب مسجد جامع رضائیه از بهترین آثار این دوره محسوب است. این محراب بزرگ در زمان سلطنت اباقا در تاریخ ۶۷۶ هجری (۱۲۷۷میلادی) ساخته شده، بلندی آن ۷ متر و ۸۲ سانتیمتر و عرض ۵ مترو ۴۸ سانتیمتر است. گچ بری بسیار زیبای آن شبیه به پارچه توری است، چند کتیبه جالب توجه در میان طرحهای گچی کنده شده است، بین ستونهای طرفین محراب این جمله نوشته شده"عمل عبدالمومن بن شرف شاه النقاش التبریزی فی شهر ربیع الآخرسنه ست و سبعین و ست ماه " که ترجمه آن این است: کار عبدالمومن پسر شرف شاه نقاش تبریزی مورخ ربیع الآخر سنه ۶۷۶ هجری (۱۲۷۷ میلادی ).
دو محراب با تزئین گچ بری در بسطام باقیمانده که قابل ملاحظه است یکی از آنها محراب مرقد بایزید است که سطح داخلی آن نقش هندسی دارد دو کتیبه به خط نسخ بالای آن است و دور محراب کتیبه های خط کوفی سطح بزرگی را پوشانده است.
در مسجد جامع مرند محرابی دیگر با تزیین گچ بری موجود است که از نظر ساختمان در صف محرابهای خوب قرار نمی گیرد و کتیبه ای روی آن است که آن را به زمان سلطنت ابوسعید نسبت می دهد"جدد من فواضل الفام السلطان الاعظم مالک الرقاب الامم ابوسعید بهادر خان خلد الله ملکه فی سنه احدی و ثلاثین و سبعمائه"تاریخ ۷۳۱ هجری (۱۳۳۰ ـ ۱۳۳۱ میلادی) و بین دو ستونی که طاق آن را نگاه می دارد نوشته شده . عمل الفقیر العبد الفقیر نظام بند گیر التبریزی.
مسجد ورامین هم در تاریخ ۷۲۲ ـ ۷۲۶ هجری یعنی در زمان سلطنت ابوسعید پسر الجاتیو بنا شده است. در فضای زیر گنبد این مسجد محرابی است که گچ بری تزیینی اش فضای بسیار زیادی را اشغال کرده است، این محراب در زمان شاهرخ هنگام تعمیر مسجد ساخته شده و کاملاً تمام نشده است.
آثاری از تزیینات گچ بری مربوط به عهد صفوی باقی مانده است که در جای خود مورد مطالعه می تواند باشد ؛ یکی از آنها که به زمان شاه اسمعیل صفوی نسبت داده می شود مسجد جامع ساوه است. در محوطه زیر گنبد محراب، گچ بری قشنگی است که با رنگهای مختلف نقاشی شده. این گچ بری را ابتدا با ماده ای سفید رنگ پوشانده اند تا زمینه را برای نقاشی مناسب کنند.
محراب دیگر در مسجد میدان ساوه است که گچ بری شده است. محراب مسجد میدان ساوه به ظرافت و بزرگی محراب مسجد جامع نیست ولی چهار قسم کتیبه کوفی و نسخ روی آن تزیین و نقش کرده اند که محض همین کتیبه ها محراب معروفی شده است.
هنگامیکه در کاشان طریقه حرارت دادن به قطعات بزرگ سفال را آموختند محرابها را با سفال لعابی پوشاندند. از مشهورترین محرابهای کاشی کاری سه محراب در مرقد حضرت امام رضا در مشهد می باشد که عمل محمد بن ابی طاهر است ۶۱۲ هجری (۱۶ـ۱۲۱۵ میلادی). این شخص از خانواده های کاشانی بود که راز سفال سازی در آن خانواده از پدر به پسر به ارث می رسید.
محرابی در حرم حضرت رضا است که امضای ابوزید و تاریخ سال ۶۱۲ هجری دارد، این محراب با قدرت معماری طراحی شده، طاقهای هلالی تودرتو، ظاهر در هم پیچیده ای به آن داده، در خانه های محیط بر یکدیگر کتیبه هایی بر جسته به رنگ کبود روشن دارد که در زمینه جالبی از برگهای مو، طلایی و سفید قرار گرفته و ستونها و هلالهایی به رنگ آبی فیروزه ای پیرامون این کتیبه ها را پوشانده اند این محراب روی هم رفته درخشندگی و جلوه زرینی دارد که در نگاه اول همه نقوش و خطوط را تحت الشعاع قرار می دهد.
از شاهکارهای سفال سازی کاشان محراب مسجد میدان این شهر است که فعلاً در مجموعه اسلامی موزه برلین حفظ می شود. از نوشته روی محراب چنین بر می آید که سازنده آن "حسن بن عرب شاه" است و در تاریخ ۶۲۳ هجری (۱۲۲۶ میلادی) زیور یافته است، گرچه از شهر کاشان نامی در آن نیست ولی تردیدی نیست که در آنجا ساخته شده است.
محراب امامزاده یحیی در ورامین چهل و یکسال بعد توسط "علی بن ابن طاهر" بنا شده شبیه محراب مسجد میدان کاشان است. علی بن محمد بن ابی طاهر سازنده محراب قم نیز بوده که تاریخ ۶۶۳ هجری (۱۲۶۴ میلادی) دارد، این محراب اکنون در موزه برلین است و صنعت کاشی کاری ایران را در اوج کمال خود نشان می دهد. طرح و نقش تزیینی آن عبارتست از انواع مختلف اشکال نباتی اسلیمی بعضی به تناسب بزرگ و برخی به تناسب کوچک، که زمینه کتیبه ها را تشکیل می دهد و کتیبه ها به رنگ آبی برجسته نقاشی شده است.
هنرمندان ایرانی کاشان از ترکیب نوشته و اشکال تزیینی به رنگ آبی و فیروزه ای که گاهی صاف و گاهی برجسته نقاشی می شد طرح تزیینی جدیدی برای کاشی بوجود آوردند که در تمام [۳۸] قرن هفتم و هشتم هجری (۱۳و۱۴ میلادی) آن را در قسمت مرکزی محرابها بکار می زدند که نمونه هایی موجود است و بعضی از قطعات آنها در موزه "مترو پولتین" نیویورک حفظ می شود.
در تزیین پوششی ابنیه و عمارات و مساجد و مقابر کاشی های جلا دار نیز بطور قابل ملاحظه ای بکار می رفتند، این کاشی ها ستاره شکل، صلیب شکل و یا مستطیل شکل بودند که در آراستن محراب و تزیین حاشیه نقش بزرگی را بازی می کردند. امامزاده یحیی در ورامین کاشی های بشکل ستاره و صلیب دارد و تاریخ آنها ۶۶۱ (۱۲۶۲ میلادی ) و یا ۶۶۲ هجری است.
اما تزیین با کاشی معرق در اصفهان به حد اعلا پیشرفت و ترقی کرده بود و یکی از نمونه های آن مقبره بابا قاسم است که در سال ۲ـ۷۴۱ هجری توسط هنرمندی به نام "ابو الحسن طالوت دامغانی" بنا شده و محرابش کاملاً از سفال موزائیک پوشیده شده و طرح تزیینی آن اشکال و نقشهای نباتی است به رنگ سفید و آبی تیره و آبی روشن.
نزدیک مقبره بابا قاسم مدرسه امامی واقع شده که تاریخ ۷۵۵ هجری (۱۳۳۴ میلادی) دارد و محراب کم نظیر این مدرسه اکنون در موزه "مترو پولیتن" نیویورک نگاهداری می شود.
تزیین محراب مدرسه که نماینده صنعت سفال موزائیک در دوره مغول می باشد عبارت از کتیبه ای در حاشیه حاوی آیات قرآن بخط کوفی که حروف بلند و مدور با اشکال نباتی و هندسی دارد. اشکال هندسی، در قسمت مرکزی و قسمت فوقانی بالای طاق محراب را پوشانیده اند. رنگ های که در کاشی های معرق بکار رفته عبارتند از سفید، آبی ، آبی فیروزه ای، پرتقالی و سبز.
زمینه طرح بطور کلی آبی است و طرح و اشکال جالب روی محراب که سبک و خصایص مغولی دارد بطرز خاصی بر زمینه جلوه میکند. از خصوصیات دیگر شیوه عهد مغول ترسیم اشکال نباتی و گل نیلوفر آبی به طرز طبیعی است
از نمونه های دیگر کاشی موزائیک مسجد جامع اصفهان و مسجد یزد است که از محراب های شگفت انگیز و عالی محسوب می شوند و در سال ۷۷۷ هجری(۱۳۷۵ میلادی) ساخته شده است نقشهای تزیینی چندین مسجد و مدرسه در اصفهان با کاشی معرق، از انواع بسیار ارزنده ای هستند که بدوره صفوی متعلق اند و هنر شکفته ای که بر دیوار ها و محرابها و گنبدها و مناره ها شان جلوه می کند افتخاری است که هنرمندان ایرانی نصیب ما کرده اند. مسجد شاه اصفهان، مسجد شیخ لطف الله، مدرسه چهار باغ از نمونه های بزرگ و مشخصی این هنرند. مساجدی که نام برده شد صد سال بعد از مسجد ساوه ساخته شدند و هر دو در میدان نقش جهان قرار دارند. در سمت جنوب میدان نقش جهان سر در بزرگ مسجد شاه دیده می شود که از هر طرف مناره ای بزرگ دارد از فضای بزرگ زیر طاق بلند نوک تیز کاشی کاری، واردین بطرف راست متمایل می گردند و داخل در صحن مسجد می شوند. این صحن کاملاً در قسمت جنوب میدان قرار نگرفته بلکه در گوشه ای از آن واقع می شود تا اینکه محراب مسجد بطرف قبله قرار گیرد. نقش کاشی موزائیک یا کاشی هفت رنگ محرابهای این مساجد کم نظیرند.
بر سطح داخلی محراب یکی از این مساجد درخت زندگی را نقش کرده اند که بسیار دلفریب است. کتیبه ها با خطوط نسخ بلند نوشته شده اند که جلوه خاصی به دیوارها داده اند.
نگاهی به معانی زیبایی شناسانه "محراب" در معماری مساجد.
استفاده از تزئینات خاص و شیوه های مختلف معماری اسلامی در زیباسازی محراب مساجد نشانگر اهتمام به مباحث معنوی و عرفانی است، چرا که محراب به عنوان عنصر داخلی مسجد با بهره گیری از رنگهای خاص وحدت و یکانگی خداوند را به تصویر می کشد.
مسجد موجب پیدایش قالبهای بسیاری در معماری اسلامی شده است که در طول دهه های اخیر، برای تمام دنیا می تواند به عنوان عامل تمدن و فرهنگ غنی مسلمانان به شمار رود.
ویژگی خاصی که در مساجد وجود دارد، از جمله کاربرد گنبد، مناره، محراب، قبه و بخشهای دیگر نشان از تنوع معماری اسلامی دارد، چرا که هر کدام با ویژگی خاص خود و برگرفته از سنتهای اسلامی ساخته شدند که تنها به مسجد تعلق داشته و افزایش آن نشان از رشد روز افزون مسلمانان در جهان دارد.
محراب از ریشه حرب به معنای محل مبارزه با شیطان است. محراب جایی در مسجد است که امام و یا پیش نماز در هنگام اقامه نماز در آن می ایستند، محراب در گوشه قبله مسجد قرار دارد که باید به سمت قبله باشد.
محراب ازنوآوری های نخستین معماری اسلامی است که منشا آن هنوز مورد گفتگوست
. اولین محراب در سال ۲۴ هجری در زمان عثمان و دومین محراب در زمان عمر بن عاص در سال ۵۳ هجری در مسجد النبی ساخته شدند. محراب مقعر در سال ۹۰ هجری وارد معماری اسلامی شد و آن زمانی بود که خلیفه عمر بن عبدالعزیز معماران قبطی را به منظور بازسازی مسجد النبی به مدینه فرا خواند.
به طور کلی، محراب به عنوان نشانه ای برای تعیین جهت قبله شناخته شده و در بناهای مختلف مانند مساجد، مدارس و آرامگاه ها نیز دیده می شود.
در واقع محراب یک فرورفتگی در نما است که به صورتهای مختلف از قبیل کادرسازی و متمایز کردن آن به وسیله رنگ و مصالح، از بخشهای دیگر ساختمان و بنا جدا می شود. رسول اکرم(ص) از سال دوم هجری در مسجد قبا و مدینه، محراب خصوصی نداشت. طرح اصلی محراب که از قرن سوم هجری رایج شد، به واسطه تزئینات خاص تحول یافت. محراب در طول دوره های مختلف به شیوه های گوناگون تزیین شد، محرابهای گچبری شده با نقوش برجسته، استفاده از سفال های لعابدار، استفاده از کاشی، آجرکاری و یا زمینه ای ساده از سنگ مرمر از شیوه های مختلف تزیین محراب به شمار می روند.
هر کدام از کشورهای اسلامی با توجه به سنت و شیوه خاص معماری محراب را تزئین می کردند که نشانگر توجه به مباحث خاص معنوی و یا قدمت معماری برجسته آنها بود. چرا که
محراب به عنوان عنصر داخلی مسجد نشانگر توحید و یگانگی خداوند است که با نقش و نگارهای زیبا و با دقت آن را می آراستند.
ریشه کلمه محراب
برخی بر این باورند که ریشه محراب از فعل حرب به معنی "جنگیدن" است و بنابراین محراب هم به معنی "میدان جنگ" است و اشاره به "محل جنگیدن با شیطان" دارد و برخی دیگر این توضیح را برای ارتباط این واژه و فعل کافی نمی دانند و به دنبال ریشه آن در زبان های دیگر هستند.
این واژه پیش از اسلام برای اشاره به نوعی بنا به کار می رفته است. همچنین به پرستش گاه های آیین مهرپرستی که در ایران و بین النهرین رواج داشته است مهرابه گفته می شده است. محراب، به معنای غرفه جای امام جماعت مسجد و معبد است.
این کلمه در عرب پیش از اسلام نیز معروف بوده چنانکه از عدی بی زید شعری مشتمل بر این لفظ منقول است (ح۳ص۲۳). کدمی العاج فی المحاریب او کالنو رمن الارض زهره مستطیر وعدی پیش از اسلام در گذشت و مراد وی از محراب آن جای بتخانه است که در آن مجسمه عاج می گذاشتند. محراب در بیت المقدس جائی بود که تابوت سکینه را آنجا نهاده بودند و پیغمبران وحی را در آنجا می شنیدند.
گودی محراب نماز
گفته شد که محراب در تعابیر اهل معنا؛ محل حرب با شیطان و نفس اماره را گویند. به همین دلیل در مذهب شیعه آن را گود می سازند؛ تا از بروز غرور در نفس امام جماعت جلوگیری کند. البته از منظر فقهی گودی محراب به این خاطر است که مکان ایستادن امام باید از محل ایستادن مامومین بالاتر نبوده و حداقل مساوی باشد؛ لذا در مسجد باید کف محراب عبادت از محل ایستادن ماموم پائین تر باشد.
همچنین گفته شده که گودی محراب تداعی کننده سنگر مجاهدین و مبارزین در جبهه های جنگ است و این خود به امام جماعت این معنا را القاء می کند که در چه جایگاه خطیری قرار داشته و وظیفه دفاع از حقانیت دین را بر عهده دارد و باید متوجه باشد که در سنگر تبیین معارف دین و احکام اسلام و قرآن ایستاده است.
چگونگی محراب در عبادتگاه سایر ادیان
یکی از جلوه گاه های معماری آیینی در مذهب یهود و نصاری و مسلمانان؛ محراب معابد است که در مساجد دور آن را به شکل قوسی آیات قرآن می نویسند. شریف ترین محل نشستن و صدر مجلس را هم محراب می گویند.
گفته شده که در آیین مهرپرستی؛ مهرابه محل پرستش و راز و نیاز بوده است و در خانه های قدیمی قسمتی فرورفته در شبستان ها بود که به آن "مهرابه" می گفتند و در طول زمان و استعمال زیاد مهرابه به محراب تبدیل شد.
در دین یهود و نصاری و اسلام، معبد و محراب از جایگاه خاصی برخوردار است. یهودیان محراب را به شکل اتاقک و بالاتر از زمین می ساختند (آیه ۲۱ سوره صاد دلالت بر این حقیقت دارد). روی همین حساب است که گویند کسانی که دو طرف محراب می ایستند باید امام را ببینند والا نمازشان باطل است.
محراب در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله
این که محراب در زمان پیغمبر صلی الله علیه و آله بوده یا خیر؛ مشخص نیست. به احتمال قوی جهت نمایی در دیوار وجود داشته که جایگاه امام جماعت و سمت قبله را به مامومین نشان می داده، قدر مسلم این است که محراب مقعر در زمان امویان ابداع شد.
البته در اخبار رسیده از طریق عامه در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وجود محراب در مسجد تائید شده است. بیهقی در [۱] نقل می کند که " رسول الله صلی الله علیه و آله نهض الی المسجد فدخل المحراب ثم رفع یدیه بالتکبیر".
محراب
محراب: بالای خانه، صدر مجلس، جای ایستادن پیشنماز، قبله
محراب از نوآوری های نخستین معماری اسلامی است که منشاء آن هنوز مورد گفتگوست. اولین محراب در سال 24 هجری یعنی درست در زمان عثمان و دومین محراب در زمان عمروعاص در سال 53 هجری در مسجد النبی ساخته شدند. محراب مقعر در سال 90 هجری وارد معماری اسلامی شد و آن زمانی بود که خلیفه زمان، عمر بن عبدالعزیز، بنایان قبطی را به منظور بازسازی مسجد النبی به مدینه فرا خواند. این بنایان تاقچه و دیوار فرو رفته ای را که در کلیساهای قبطی کار کرده بودند در دیوار قبله ایجاد کردند.
به طور کلی، محراب به عنوان نشانه ای برای تعیین جهت قبله شناخته می شود و در بناهای مختلف مانند مساجد، مدارس و آرامگاه ها ساخته می شود. محراب از لحاظ کالبدی، یک فرورفتگی در نماست که به صورت های مختلف از قبیل کادرسازی و متمایز کردن آن به وسیله رنگ و مصالح ، از بخشهای دیگر نما جدا می شود و چه بسا حکم زنده نگداشتن خاطره مکانی را دارد که حضرت محمد (ص) شخصا در آنجا به امامت نماز جماعت می پرداختند.
رسول اکرم از سال دوم هجری در مسجد قبا و مدینه، محراب به خصوصی نداشتند و به گمان قوی تنها محلی در دیوار قبله وجود داشت که ساده بود. هر بار که دیوار قبله را خراب می کردند و یا در مسجد نبوی توسعه ای صورت می دادند، این محراب عمق بیشتری می یافت تا در زمان عثمان شکل کاملی به خود گرفت. طرح اصلی محراب که از قرن سوم هجری به بعد رایج گردید، تقریبآ در تمام ادوار یکسان بود و تنها به کمک عوامل تزیینی تحول یافت. محراب در طول دوره های مختلف به شیوه های گوناگون تزیین شده است. محرابهای گچ بری شده با نقوش برجسته، استفاده از سفالهای لعابدار، استفاده از کاشی، آجرکاری و یا زمینه ای ساده از سنگ مرمر از شیوه های مختلف تزیین محراب محسوب می شوند.
مِحراب یا نمازگاه، محلی در مسجد و کلیسا است که پیشوای دینی یا پیش نماز در اثنای نماز گزاردن در آن می ایستد. در مسجدها محراب در گوشهٔ قبله مسجد قرار دارد طرز قرار گرفتن محراب، جهت قبله را در داخل مسجد مشخص می کند.
به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) درباره فلسفه وجود محراب در منابع اسلامی سخن گفته شده است. در تعابیر اهل معنا محراب؛ یعنی" محل حرب و جنگ"، بنابراین وقتی امام جماعت و یا هر انسان دیگری برای خود مکانی را به عنوان محراب انتخاب می‏ کند و در آن به نماز می‏ ایستد در واقع با شیطان باطنی و ظاهری در جنگ است و با هر گونه شرک و کفر مبارزه می‏ کند و تنها خدا را می‏ پرستد و او را تسبیح و تقدیس می‏ کند.برخی بر این باورند که ریشهٔ محراب از فعل حرب به معنی "جنگیدن"، است و بنابراین محراب هم به معنی "میدان جنگ" است و اشاره به "محل جنگیدن با شیطان" دارد و برخی دیگر این توضیح را برای ارتباط این واژه و فعل کافی نمی دانند و به دنبال ریشه آن در زبان های دیگر هستند. البته هم اکنون این تئوری نامحتمل دانسته می شود زیرا گفته می شود این واژه پیش از اسلام برای اشاره به نوعی بنا به کار می رفته است.همچنین به پرستش گاه های آیین مهرپرستی که در ایران و بین النهرین رواج داشته است مهرابه گفته می شده است.
گفته شد که محراب در تعابیر اهل معنا؛ محل حرب با شیطان و نفس اماره را گویند. به همین دلیل در مذهب شیعه آن را گود می سازند؛ تا از بروز غرور در نفس امام جماعت جلوگیری کند. البته از منظر فقهی گودی محراب به این خاطر است که مکان ایستادن امام باید از محل ایستادن مامومین بالاتر نبوده و حداقل مساوی باشد؛ لذا در مسجد باید کف محراب عبادت از محل ایستادن ماموم پائین تر باشد.
همچنین گفته شده که گودی محراب تداعی کننده سنگر مجاهدین و مبارزین در جبهه های جنگ است و این خود به امام جماعت این معنا را القاء می کند که در چه جایگاه خطیری قرار داشته و وظیفه دفاع از حقانیت دین را بر عهده دارد و باید متوجه باشد که در سنگر تبیین معارف دین و احکام اسلام و قرآن ایستاده است.
چگونگی محراب در عبادتگاه سایر ادیان
یکی از جلوه گاه های معماری آیینی در مذهب یهود و نصاری و مسلمانان؛ محراب معابد است که در مساجد دور آن را به شکل قوسی آیات قرآن می نویسند. شریف ترین محل نشستن و صدر مجلس را هم محراب می گویند.
گفته شده که در آیین مهرپرستی؛ مهرابه محل پرستش و راز و نیاز بوده است و در خانه های قدیمی قسمتی فرورفته در شبستان ها بود که به آن " مهرابه " می گفتند و در طول زمان و استعمال زیاد مهرابه به محراب تبدیل شد.
در دین یهود و نصاری و اسلام، معبد و محراب از جایگاه خاصی برخوردار است. یهودیان محراب را به شکل اتاقک و بالاتر از زمین می ساختند (آیه 21 سوره صاد دلالت بر این حقیقت دارد). روی همین حساب است که گویند کسانی که دو طرف محراب می ایستند باید امام را ببینند والا نمازشان باطل است.
آیا محراب در زمان پیامبر(ص) بوده؟
اینکه محراب در زمان پیغمبر(ص) بوده یا خیر؛ مشخص نیست. به احتمال قوی جهت نمایی در دیوار وجود داشته که جایگاه امام جماعت و سمت قبله را به مامومین نشان می داده، قدر مسلم این است که محراب مقعر در زمان امویان ابداع شد.
البته در اخبار رسیده از طریق عامه در زمان پیامبر(ص) وجود محراب در مسجد تائید شده است. بیهقی در(سنن ج2ص30)نقل می کند که " رسول الله(ص) نهض الی المسجد فدخل المحراب ثم رفع یدیه بالتکبیر
مناره
مناره یا گلدسته برجی مدور است که یکی از اجزاء معماری اسلامی است و بیشتر در مسجدها بکار می رود.
معنی لغوی
مناره. [ م َ رَ / رِ ] (از ع، اِ) منار و جوتره؛ و فنار. (ناظم الاطباء). نشان که در راه از سنگ و خشت برپا کنند و در اصل لغت به معنی چراغ پایه باشد ظاهراً وجه تسمیه آن باشد که سابق برای راه یافتن مسافران چراغی بر مناره می افروختند، زیرا که در بلاد عرب به شبها می روند.
کاربرد

نمایی از مناره حرم زینب دختر علی ابن ابیطالب در دمشق
مناره ها سه کاربرد اصلی دارند:
میل راهنما: برای راهنمایی کاروان ها در مسیر جاده ها و نشان دادن مکانهای اصلی بافت شهری.

قطب منار دهلی
اذان گویی و خبررسانی: مکانی برای گفتن اذان.
مناره نماد پیروزی: این نوع مناره ها را از جمجمه سر انسان ها و حیوانات می ساختند.[۱]
اجزاء
مناره ها از چهار جزء اصلی تشکیل شده اند:
پایه یا سکو: مربعی شکل یا چندپهلو بوده که بدنه یا ساقه مناره در وسط آن قرار می گیرد. پایهٔ مناره رهروان اصفهان و مناره خسروگرد سبزوار مربعی شکل بوده و پایهٔ مناره گار، مناره سین و مناره زیار هشت ضلعی. برخی از مناره ها هم بدون سکو هستند مانند: مناره برسیان، مناره علی و مناره ساربان.
ساقه: در ایران در مناره های پیش از اسلام اغلب مربعی شکل و در دوران اسلامی به شکل استوانه یا مخروطی ساخته می شده.
سرپوش: مربع و هشت گوش که مهم ترین بخش مناره است.
راس: سایبان که به اشکال مختلف ساخته می شود.

مناره دارالضیافه اصفهان
بلندترین مناره های کهن
قطب منار
منار جام
منار ساربان
ممنوعیت ساخت مناره ها در سوئیس
دولت سوئیس پس از یک همه پرسی ساخت مناره برای مساجد را ممنوع کرد. اولریش اشلوئر از رهبران مخالف ساخت مناره ها در مصاحبه ای مناره ها را سمبل ادعای برتری اسلام بر مسیحیت دانست. این اقدام با اعتراض گسترده نهادهای اروپایی و واتیکان روبرو شد.
مناره یا گلدسته برجی مدور است که یکی از اجزاء معماری اسلامی است و بیشتر در مسجدها بکار می رود.
مناره. [ م َ رَ / رِ ] (از ع، اِ) منار و جوتره؛ و فنار. (ناظم الاطباء). نشان که در راه از سنگ و خشت برپا کنند و در اصل لغت به معنی چراغ پایه باشد ظاهراً وجه تسمیه آن باشد که سابق برای راه یافتن مسافران چراغی بر مناره می افروختند، زیرا که در بلاد عرب به شبها می روند.
کاربرد
نمایی از مناره حرم زینب دختر علی ابن ابیطالب در دمشق
مناره ها سه کاربرد اصلی دارند:
میل راهنما: برای راهنمایی کاروان ها در مسیر جاده ها و نشان دادن مکانهای اصلی بافت شهری.
قطب منار دهلی
اذان گویی و خبررسانی: مکانی برای گفتن اذان.
مناره نماد پیروزی: این نوع مناره ها را از جمجمه سر انسان ها و حیوانات می ساختند.
اجزاء
مناره ها از چهار جزء اصلی تشکیل شده اند:
پایه یا سکو: مربعی شکل یا چندپهلو بوده که بدنه یا ساقه مناره در وسط آن قرار می گیرد. پایهٔ مناره رهروان اصفهان و مناره خسروگرد سبزوار مربعی شکل بوده و پایهٔ مناره گار، مناره سین و مناره زیار هشت ضلعی. برخی از مناره ها هم بدون سکو هستند مانند: مناره برسیان، مناره علی و مناره ساربان.
ساقه: در ایران در مناره های پیش از اسلام اغلب مربعی شکل و در دوران اسلامی به شکل استوانه یا مخروطی ساخته می شده.
سرپوش: مربع و هشت گوش که مهم ترین بخش مناره است.
دولت سوئیس پس از یک همه پرسی ساخت مناره برای مساجد را ممنوع کرد. اولریش اشلوئر از رهبران مخالف ساخت مناره ها در مصاحبه ای مناره ها را سمبل ادعای برتری اسلام بر مسیحیت دانست. این اقدام با اعتراض گسترده نهادهای اروپایی و واتیکان روبرو شد.
منار یا مناره و یا میل که در قدیم به آن چراغدان و چراغپایه نیز گفته می شده در لغت به معنای کانون یا محل نور و روشنایی و جای نار است
در دوران پیش از اسلام مناره یا میل راهنما را جهت راحتی مسافران می ساختند. این هادیان قافله ها و راهنمایان کاروان ها را عموما" در کنار راه ها و جاده ها می ساختند و در تاج آنها آتشی روشن کرده تا گمگشتگان با دیدن نور آنها در شب های تاریک یا روزهای مه گرفته راه را از بی راه تشخیص دهند.
مناره ها یا میل ها، از همان ابتدای ساخت شان بنایی مستقل بوده اند و ربطی به بنایی دیگر نداشته اند. از میل ها در دوران باستان برای پیام رسانی، پست و راهنمایی راه ها استفاده می شده؛ هر چند تزئین های عالی آ ن ها جای بحث درباره کاربردشان را باز می گذارد.
همچنین مناره یا میل، راهنما یا پیام رسانی است که با استفاده از پرتوهای نور، پیام های رمزی مثل تلگراف به مناطق دورتر فرستاده می شده.
در واقع یک مناره، نمونه ای با کاربرد بَعدی مورس و تلگراف است که با پوشاندن جلوی پرتوها و سپس کنار بردن آن مانع، پیامی رمزی را ارسال می کرده اند. در ایران نزدیک به 30 میل یا مناره منفرد وجود دارد.
بیشتر میل های ایران متعلق به سده های چهارم تا ششم. همگی میل ها یک پلکان برای بالا رفتن دارند و بعضی هم (مثل منار گار) دو پلکان مارپیچی و کاملا مجزا دارند.
در ورودی پلکان معمولا فاصله زیادی با سطح زمین دارد و دلیلش هم این است که هر کسی از آدم گرفته تا جانور، راحت نتواند وارد آن شود.
قدیمی ترین میل راهنمای موجود میل اژدهاست. بنایی 7 متری متعلق به دوره اشکانیان در غرب نورآباد ممسنی که در بالای آن آتشدانی سنگی قرارداشته است.
مناره از 3 بخش تشکیل می شود: پایه، ساقه و تاج. هر ساقه یا بدنه دارای بخش های دکل، پلکان و نورگیر است. بدنه مناره ها داراى روزنه هاى بزرگ و کوچکى هستند که روشنایى داخل مناره را تامین می کنند. تاج مناره در قسمت بالا قرار دارد و مطابق سبک ها و روش هاى هر سرزمینى به گونه ای زیبا ساخته می شوند. مناره از مهم ترین عناصری است که جایگاه مهم و ویژه ای در معماری مساجد ایرانی در دوران اسلامی دارد. مخلصی در کتاب معماری ایران در دوره اسلامی مناره را این گونه معرفی می کند: "مناره یا منار به معنی جای نور و نار و در اصطلاح، بنایی بلند و گاهی اوقات باریک که در کنار مساجد و بقاع متبرکه جهت گفتن اذان یا به عنوان میل راهنما در کنار جاده ها، مساجد، کاروانسراها، مدارس و دارالضیافه ها احداث شده است. به علت روشن نمودن چراغ یا آتش برفراز آن جهت راهنمایی در شب به مناره یا محل نور موسوم شده است.
سمیرا اصغرپور سارویی*- مناره از مهم ترین عناصری است که جایگاه مهم و ویژه ای در معماری مساجد ایرانی در دوران اسلامی دارد. مخلصی در کتاب معماری ایران در دوره اسلامی مناره را این گونه معرفی می کند: "مناره یا منار به معنی جای نور و نار و در اصطلاح، بنایی بلند و گاهی اوقات باریک که در کنار مساجد و بقاع متبرکه جهت گفتن اذان یا به عنوان میل راهنما در کنار جاده ها، مساجد، کاروانسراها، مدارس و دارالضیافه ها احداث شده است. به علت روشن نمودن چراغ یا آتش برفراز آن جهت راهنمایی در شب به مناره یا محل نور موسوم شده است
بنابر فرهنگ نظام (منار-مناره: جای نور، برج مانندی که برای نشان دادن راه و سرحد سازند و نیز ستون یا برج مانندی که در مسجد سازند و موذن بر بالای آن اذان گوید. (داعی الاسلام، فرهنگ نظام، جلد 5)
دو اثر بازمانده از دوران اشکانی و ساسانی که بر شاهراه های استان فارس قرار داشته اند که معمولا بر فراز آنها آتش می افروخته اند و به این وسیله گم کرده های راه را متوجه مسیر می کرده اند. آتشدان سنگی بر فراز میل اژدها یا برج نورآباد ممسنی موید این امر است. شاید وجه تسمیه نورآباد هم بر این اساس بوده است.
مناره در اصطلاح کنونی بنایی است که جهت اذان گفتن به کار می رود، به همین جهت در دوره اسلامی مناره نام ماذنه نیز به خود گرفته است. ولی این نام مستلزم صعود موذن بر فراز آن نبوده است، بلکه موذن عموما در محل مناسب تری در مسجد اذان می گفته است. دکتر زکی محمددانشمند مصری معتقد است که مناره های ایران به واسطه ارتفاع برای اذان گفتن به کار نمی رفته اند و موذن بالای بام مسجد اذان می گفته است، در واقع این مناره ها برای زینت بنا به کار می رفته است.
مناره ها در تاریخ پیش از اسلام
یقینا تاریخچه مناره به پیش از اسلام بر می گردد، اما متاسفانه از آثار و علائم مناره های قبل از اسلام تعداد اندکی در ایران باقی مانده است. در حال حاضر در کنار مناره های قبل از اسلام در ایران نشانه ای از ساختمان دیده نمی شود.
قدیمی ترین مناره یا برج راهنمای موجود میل نور آباد،معروف به میل اژدها متعلق به دوره اشکانیان در غرب نور آباد ممسنی فارس قرار گرفته است. این میل دارای حدود هفت متر بلندی بوده و قاعده و تمام بدنه آن با سنگ های سفید تراش منظم داده شده است. پلکان میل اژدها در درون برج قرار دارد و بر بالای آن آتشدان سنگی جای داشته است.
از زمان ساسانیان نیز مناره ای با خصوصیات متفاوت با مناره فوق بر جای مانده است که اکنون در مرکز شهر باستانی فیروزآباد به صورت توده جسیمی از سنگ و گچ خودنمایی می کند. مناره به صورت چهار ضلعی ساخته شده با پلکانی که بر بدنه بیرونی مناره احداث شده بود به بالای آن نیز می رفته اند. ارتفاع مناره که در ابتدا بیش از ۳۳ متر بوده است در حال حاضر ۲۶ متر است. ابعاد مناره در پایین بیش از ۱۱ متر است و هر قدر بدنه مناره بالاتر می رود از پهنای آن کاسته می شود. با آنکه ویرانی بسیار به بنا راه یافته است، امروزه پایه مرتفع و قطور آن در وسط ویرانه های فیروزآباد بر افراشته است و از مسافت دور جلب نظر کند. این بنا از این نظر که تنها مناره بر جای مانده از قبل از اسلام با تمام خصوصیات می باشد از نظر تاریخ معماری منحصر به فرد و دارای اهمیت بسیار است.
مناره ها در تاریخ پس از اسلام تا دوره قاجاریه
اگر گفته گیرشمن مبنی بر اینکه مناره مسجد شوش در قرن اول هجری یعنی همزمان با مسجد جامع دمشق ساخته شده است درست باشد بدون تردید می توان گفت که این مناره جزو اولین مناره هایی است که در ایران بعد از اسلام به عنوان ماذنه در کنار مساجد جلوه گر شده است. مناره مسجد شوش دارای بدنه ای استوانه ای بوده است و پلکان از داخل داشته است.
قرن سوم هجری معماری ایران شاهد پیدایش اولین مناره آجری است، خصوصیات مهم این عنصر معماری این است که به صورت میل ساده و منفرد به عنوان میل راهنما و گاهی متصل به مسجد بوده است.
از مناره های به جای مانده از دوران قبل از اسلام با طرح های مربع چون مناره فیروزآباد ومناره نور آباد روبه رو هستیم لیکن بعد از اسلام مناره ها عموما به صورت مدور ساخته شده است و در بدو امر مناره ها در نقشه مساجد مستتر نبودند و همچون برج های مجزای فاقد محل در مجتمع مسجد عمل می کردند. به این ترتیب که از قرن اول تا پنجم هجری قمری مناره به صورت منفرد و گاه وصل به بنا و گاه با فاصله از بنا ساخته می شد یا احداث بنا و مسجد در اطراف آن در دوره های بعدصورت می گرفت. از نمونه اول یعنی مناره منفرد به مناره خسروجرد و مناره سلجوقی سمنان و از نمونه دوم، یعنی مناره متصل به بنا به مناره ارسلان جاذب، میل قاسم آباد در سیستان و بلوچستان و از نمونه سوم یعنی با فاصله از بنا به مناره مسجد میدان ساوه و مناره گلپایگان می توان اشاره کرد.
مناره در معماری ایران پس از اسلام از مقام ویژه ای برخوردار است جنبه تزیینی آن در ایران به سرعت شدت گرفت، به گونه ای که محلی برای نمایش انواع هنرهای تزیینی از جمله آجرکاری و کاشی کاری شد.
ساختن مناره در زمان سلجوقیان در سطح بسیار گسترده ای توسعه و تکامل یافته که از اهمیت خاصی برخوردار است.در این دوره ایجاد مناره به صورت نشانی از مسجد و همچنین راهنمای کاروانیان به شهر، رواج فوق العاده ای داشت که در طرز بنای آنها نیز دگرگونی هایی پیدا شده است.
در دوره مغول و تیموریان ایران دستخوش حوادث و ویرانی بسیار شد، اما بعد از مدتی با کمک وزرای لایق و مدبردراماکن مذهبی و مساجد مناره های بلند ساخته شد با این تفاوت که مناره های قرن هشتم به بعد عمدتا زوج بوده اند که بر فراز ایوان قرار داشته اند. بر عکس دوره مغول که مناره از قسمت پایین تا لب ایوان در بنای مسجد یا مقبره مخفی بود. بیشتر مناره های دوره تیموریان به صورت آشکار در کنار ایوان همراه آن یا جدا از آن احداث می شود و تزئینات این مناره ها به صورت کاشی کاری و معلقی بوده است. از مناره های دوره ایلخانی می توان به مناره های مسجد جامع مظفری کرمان، سلطان بخت آغااصفهان و از مناره های دوره تیموری به مناره های مسجد گوهرشاد اشاره کرد.
مناره های ایران را می توان به دو دسته منفرد و زوجی تقسیم کرد. مناره های منفرد مناره هایی دارای بدنه بلند و کشیده هستند، مناره های استوانه ای از این دست اغلب دارای بدنه ای ساده با تزئینات اندک هستند، مناره گلپایگان از این دست است اما شکل دیگر از این مناره ها به صورت مخروطی شکل هستند که غالبا کشیده و به صورت مخروط ملایم و موزون هستند، به عبارت دیگر، سطح قاعده مناره در پایین از مقطع فوقانی آن بزرگ تر است و این امر باعث ایستایی بیشتر مناره می شود برای نمونه مناره های دامغان و سمنان، بسطام و ساربان در اصفهان را می توان مثال زد.درمورد دیگری از این مناره ها می توان به مناره های منشوری شکل اشاره کرد که طرحی چند ضلعی است که هرچه رو به بالا می رود از قطر قاعده آن کاسته می شود، مناره بلند و زیبای مسجد جامع نائین از آن جمله است
از زمان صفوی تا دوره قاجار معماری مناره رو به افول رفت. تعداد این مناره ها ناچیز و فقط مناره آجری ساده مسجد جامع بروجرد که از آثار زندیه است باقی مانده است که اطلاعات جامعی به ما نمی دهد. در دوره قاجار منار پامنار، حضرت شاه عبدالعظیم و حرم حضرت معصومه و مدرسه سپهسالار قدیم در اختیار است، اما بیشتر مناره ها کوتاه هستند.
نتیجه گیری:
ساخت مناره ها در دوره پس از اسلام در ایران متاثر از میل ها و برج های راهنمای پیش از اسلام بوده است. حالت منفرد و مجزای مناره ها در دوران اولیه پس از اسلام و ادامه آن تا دوره سلجوقی مقارن با قرون پنجم و ششم هجری قمری از جمله (منار خسروجرد) ادامه سنت دیرین پیش از اسلام است که علاوه بر کارکرد میل راهنما نقش عبادی مساجد به عنوان جایگاه گفتن اذان را به عهده داشته است. به جرات می توان گفت احداث مناره در دوره سلجوقی به اوج تکامل خود می رسد و با گذشت زمان در این دوره و دوره های بعد تطوراتی به آن راه یافته و بر تزئینات بدنه آن علاوه بر آجرکاری، کتیبه و کاشی کاری افزوده شده است. مناره ها در قرن پنجم هجری قمری به بعد نقش تزئینی بنا به خود گرفته و بر نقشه مساجد اضافه شدند و از حالت منفرد به حالت زوجی درآمدند. در دوران تیموری مناره هایی با ارتفاع زیاد ساخته شدند و در دوران صفوی بدنه مناره ها به نقش ها و تزئینات بیشمار آراسته شد و از این دوره به بعد مناره ها سیر نزولی خود را سپری کردند. از دوران زندیه و افشاریه مناره های بسیار اندکی باقی مانده است و در دوره قاجار از ارتفاع مناره ها کاسته شد.لذا اوج تکامل معماری مناره ها را می توان مقارن با دوران سلجوقیان در ایران دانست.
معماری و بناها
مناره و کارکردهای آن در تاریخ اسلام
به تصور برخی مهمترین دلیل وجود "مناره" در مساجد، اذان گویی است. اما این دلیل محل بحث و چون و چرای بسیار است، زیرا می توان از فراز بام مسجد نیز مسلمانان را به مسجد فراخواند. بر حسب روایات، وقتی مسلمانان به مدینه آمدند طبق عادت و بدون هیچ گونه دعوتی برای ادای فریضه نماز در مسجد حضور پیدا می کردند. این عدم دعوت روزی به بحث گذاشته شد و فردی پیشنهاد داد که بگذارید مانند مسیحیان ناقوس داشته باشیم.
دیگری گفت مانند یهودیان شیپور بدمیم. با این حال پیامبر (ص) فردی را معین نمود که مردم را به نماز فراخواند و پیامبر (ص) به بلال فرمود: "برخیز و مردم را به نماز فراخوان" این نکته این واقعیت را نشان می دهد که مناره بخش جدایی ناپذیر از مراسم عبادی اسلام نیست و تا امروز هم در بسیاری از کشورهای اسلامی از ساختن مناره به جهت حالت متظاهرانه و غیر ضروری اجتناب می کنند و برخی تنها یک سکو در بام مسجد در نظر گرفته اند که موذن از آنجا اذان می گوید.
این نکته یک حقیقت دیگر را هم آشکار می سازد و آن اینکه از بالای مناره کمتر می توان صدای اذان را به مسافتی بیش از بیست – سی متر رسانید بنابراین کارکرد اصلی مناره جای فقط اذان گویی نیست.
۲) بنا به روایات، اولین مناره در سال ۴۵ هجری توسط "زیادبن ابیه" حاکم عراق ساخته شد. این مناره یک برج سنگی بود که متناسب با وضع مسجد بصره بدان اضافه شد. کمی بعد در سال ۵۳ به حکم حاکم مصر، مسجد عمرو در فسطاط صاحب چهار مناره شد و همین جریان به مساجد دیگر مصر نیز گسترش یافت. در زمان معاویه مناره های مسجد فسطاط در مصر ساخته و عده ای معتقدند دستور ساخت این مناره ها را معاویه به حاکم مصر داد. این نظریه تصریح می کند در شام
مسیحی که مسلمانان اقلیت کوچکی را تشکیل می دادند، کلیساهایی با سنگهای گرانبها تزیین می شدند و برجسته ترین وجه خارجی آنها، برج بلندشان بود که ناقوس کلیسا بر فراز آنها نواخته می شد و نیایشگران را به نیایش دعوت می کرد.
مسلمانان که نسبت به موفقیت مسیحیت حساس بودند، درصدد برآمدند بدین معماری رنگ و بوی اسلامی بخشند. به عبارتی دیگر، در اینجا نیز رقابت دینی امر مهمی بوده و حاکمان مسلمان خواهان نشان دادن این نکته بودند که اسلام در عرصه معماری نیز مانند جنبه های معرفتی و نظامی، از رقبای خود چیزی کم ندارد
۳) تبار شناسی ریشه واژه "مناره" نیز نکاتی گویا در باب علل پیدایش به ما گوشزد می نماید. معنی اصلی کلمه "مناره"، مکان نور یا آتش است. اگر هم اکنون در زبان پارسی به مناره "گلدسته" می گویند، به جهت همین معنای آن است. اتفاقاً این واژه از طریق زبان ترکی به زبان انگلیسی نیز راه پیدا کرده و "Minaret" نام گرفته است. این کلمه در عربستان پیش از اسلام به اماکن بلندی اطلاق می شد که از فراز آن علائمی توسط دود یا آتش ارسال می شده اند. به همین سبب، کلمه مناره را اغلب معادل با چراغ خانه به کار می بردند.
بیزانسی ها از چنین بناهایی در شمال آفریقا و سوری ها در دوران اسلامی به شکل وسیعی برای مقاصد نظامی استفاده می کردند. فانوس اسکندریه که یکی از عجایب هفتگانه جهان بوده و در سده دوم هجری از بین رفته، علاوه بر مصارف دیگر چنین کار کردی نیز داشته است. علاوه بر این، برجهای استوانه ای متصل به قلعه های اسلامی واقع در بخشهایی از ساحل آفریقای شمالی مثل تونس که به عنوان چراغ خانه و محل دیده بانی مورد استفاده قرار می گرفته نیز "مناره" نامیده می شده است. با توجه به آنکه ریشه این از نور است، بر پایه تفاسیر از مناره به عنوان تجلیگاه انوار الهی یا صورتی از اشراق روحانی یاد شده است.
می توان گفت، واژه مناره دو مفهوم متمایز نور یا آتش و نشان را به هم پیوند می دهد که هیچ یک از این مفاهیم در آیین عبادی اسلامی جایی ندارند. به همین جهت، پژوهشگران هنر اسلامی در صد برآمدند که اصل نضج گیری مناره را به تعالیم و آموزه های اسلامی منتسب ندانند و آن را گونه ای معماری قلمداد کنند که قبل از اسلام وجود داشته و به مسلمانان به ارث رسیده است. به تعبیر دیگر، مسلمانان از این معماری در راستای هویت بخشی به آیینهای خود استفاده کرده اند.
۴) از راههای شناختن کارکردهای مناره ها در دوره های مختلف تاریخی، توجه به شکل و شمایل آنهاست. در یک تقسیم بندی کلان، مناره ها به دو دسته تقسیم می شوند؛ یک دسته مناره هایی هستند که واجد فضاهای داخلی فراوانند. گروه دیگر مناره هایی هستند که فضای داخلی آنها محدود به همان فضایی می شود که بتواند با پلکان مارپیچ، درون مناره را در خود جای دهد. می توان تجسم کرد مناره هایی که فضای داخلی زیادی ندارند، برای یک کارکرد در نظر گرفته می شده اند که این کارکرد می تواند پیام رسانی از هر نوع آن – و از جمله اذان گفتن – باشد. مناره هایی را که دارای فضای داخلی زیادی هستند، می توان آثاری دانست که جنبه های زیبایی شناسی و هنری پررنگتری داشته اند. با این همه، این تقسیم بندی نیز با توجه به آنکه تاریخ ساخت بسیاری از مناره ها مشخص نیست، مشکلات خاصی را به وجود می آورد. در این میان، مناره های مسجد بزرگ دمشق مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و آنها تصریح کرده اند با توجه به آنکه این مناره ها احتمالاً متعلق به کلیسای "یوحنا" بوده اند و ولید با تبدیل این محوطه به مسجد آنها را باقی نگه داشته است.
می توان تاکید کرد که بسیاری از این مناره ها همان برجهای فرهنگهای مختلف بوده اند و از مدل آنها پیروی شده است. در این میان، توجه به سنت مناره ها در ایران زمین نیز قابل توجه است. در ایران، مناره های مارپیچ و به شکل کاملاً متفاوتی توسعه یافتند که به صورت مجلل کشیده و استوانه ای بودند. درباب اینکه ایرانیان چرا به این شکل از معماری مناره روی آوردند، سخن بسیار است. "شرودر" این نوع معماری را با معماری یونانی، هندی و ایرانی پیش از دوره هخامنشی مرتبط می داند. با این همه، شکی نیست که این نوع معماری با معماری مناره های چهار گوش و شش گوش و هشت گوش شامات و غرب جهان اسلام مرتبط نیست.
در شرق و شمال ایران معماریهای زیادی مشابه این نوع معماری موجودند. در اینجا نیز پژوهشگران معتقدند معماری مناره ای ایرانی پل واسط میان معماریهای مناره شرقی از یک سو و معماریهای مناره های غرب جهان اسلام از سوی دیگر، هستند.
مناره ها
مناره یا منار در لغت یعنی جای نور و روشنایی و در اصطلاح، بنایی است بلند که از قدیم بر فراز ایوان اصلی مسجدها، زیارتگاه ها و مدارس دینی می ساختند و از آن برای پرتو افکنی و اذان گویی استفاده می کردند.
علاوه بر این، مناره یا گلدسته، نمادی از مهم ترین عناصر معماری است که جایگاه ویژه ای در فرهنگ معماری اسلامی و آداب و سنن اجتماعی ایران دارد. بنابراین، پیش از آنکه مناره در کنار مسجدها برای اذان گویی ایجاد شود، به عنوان برج های راهنمایی بوده که مسافران را هدایت می کرده و در مواردی میلِ نشان راهنما به حساب می آمده است.
اکنون با احتساب دو مناره رفیع مسجد گوهرشاد، دوازده مناره در بناهای حوزه حرم حضرت امام رضا (علیه السلام) وجود دارد.
در مجموعه قدیمی آستان قدس رضوی، دو مناره با اختلاف قدمت وجود دارد؛ یکی در جنوب صحن انقلاب، نزدیک گنبد طلا و دیگری مقابل و به قرینه آن، در شمال صحن و بالای ایوان عباسی.
این دو مناره هر دو با روکش طلا تزیین شده اند و مناره نزدیک گنبد که به صورت منفرد ساخته شده، از سابقه تاریخی و قدمت بیشتری برخوردار است.
احداث مناره به صورت منفرد تا قرن ششم ادامه داشته و از آن به بعد ساختن مناره به صورت زوج معمول شد. بنابراین، تاریخ بنای مناره کنار گنبد به اوایل قرن ششم باز می گردد که به جای احداث دو مناره کنار گنبد، یک مناره ساخته شد. طهماسب صفوی در قرن دهم مناره مذکور را مرمت و به طلا آراسته کرد.
بعد از آن، نادر شاه افشار همزمان با طلاکاری ایوان امیر علیشیر، مناره کنار گنبد را نیز دوباره طلاکاری کرد.
بلندی مناره کنار گنبد، از سطح صحن انقلاب تا انتها، 5/40 متر و محیط آن حدود 13 متر است. ابتدای قسمت پایین گلدسته از سطح بام ایوان آجرچینی شده و بالای آن با کاشی تزیین یافته است. از بالای کاشی تا انتهای گلدسته با خشت های مطلا از نوع خشت های مطلای گنبد پوشیده شده است. زیر مناره، کتیبه ای به خط ثلث برجسته، حاوی صلوات بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم (علیهم السلام) وجود دارد که در آخر آن نوشته شده: "کتبه بهاء الدین محمد الخادم 1142 هجری". بعد از آن آیه شریفه "ان الله یمسک السموات و الارض ان تزولا" دیده می شود. آیه شریفه "انا فتحنا لک فتحاً مبیناً" نیزبه خط بنایی درشت، زیرکاشی کاری ساقه مناره نوشته شده است. گلدسته کنار گنبد که در 252 سال قبل طلاکاری شده بود، به دلیل ضخامت کم (حدود 4 هزارم میلیمتر) و تاثیر عوامل طبیعی، فرسوده و بدنما شده بود. از این رو پس از انقلاب اسلامی با خشت های مطلای جدید بازسازی شد. به همین منظور، مانند بازسازی گنبد، خشت های مطلای قدیمی و فرسوده برچیده و زیر آن بتون ریزی شد، پس از آن سطح گلدسته مجدداً با ورق های مسی که به روش الکترولیت، حدود 16 هزارم میلیمتر روکش طلا شده بود، پوشیده شد. اکنون حدود 145 متر مربع خشت زرین بر سطح گلدسته وجود دارد.
دومین مناره، روی ایوان عباسی در شمال صحن انقلاب است که از آثار عهد نادری به شمار می رود. در تاریخ آمده است: نادر شاه دستور داد گلدسته دیگری در مقابل گلدسته شاهرخی بسازند و گلدسته ها و ایوان امیر علیشیر نوایی در صحن انقلاب را طلا کنند. استاد علی نقی مشهدی در مدت یک سال، گلدسته جدید را ساخت و طلاکاری کرد.
این مناره نیز از نظر کاشی کاری و آجرچینی ساقه و طلاکاری بالای آن، به قرینه و همچون مناره کنار گنبد است. در کتیبه این گلدسته نیز صلوات بر معصومان (علیهم السلام) بر خشت های زراندود به خط ثلث نوشته شده و در آخر آن عبارت "فی ذیقعده الحرام سنه 1145" و زیر آن به خط نستعلیق عبارت "عالی جناب سلاله السادات العظام امیر سید احمد الحسینی سرکشیک و کلب عتبه علیه روضه رضویه محمد جعفر خادم فی شهر رمضان المبارک 1146" دیده می شود.
منابع:
*حاتم، غلامعلی، معماری اسلامی ایران در دوره سلجوقیان، نشر جهاد دانشگاهی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹
*داعی النظام، فرهنگ نظام، جلد پنجم
*زمانی،عباس، تاثیر هنر ساسانی در هنر اسلامی، نشر جهاد دانشگاهی، تهران، ۲۵۳۵
*فاضل، محمود، پیدایش مناره در اسلام، تهران، مجله هنر و مردم، شماره ۷۷ و ۷۸،۸-۱۳۴۷
*فیض، عباس، گنجینه آثار قم،جلد دوم، قم، مهر ۱۳۵۰
* عمید، حسن، فرهنگ عمید،۱۳۳۷
*مخلصی، محمد علی، مجموعه مقالات متون و کتیبه های دوران اسلامی، تالیف پژوهشگران، نشر سازمان میراث فرهنگی، تهران، ۱۳۸۵
*مصطفوی، محمد تقی، اقلیم پارس، انجمن آثار ملی، تهران، ۱۳۴۳
*نره ئی، بابر، پژوهشی در مناره های دوره سلجوقی ایران از دیدگاه باستان شناسی، کارشناسی ارشد باستان شناسی، استاد راهنما دکتر جواد نیستانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، خرداد ۱۳۸۷
*واندنبرگ، لویی، باستان شناسی ایران باستان، ترجمه عیسی بهنام، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران ۱۳۳۷
لغت نامه دهخدا
ویکی پدیای عربی
فرهنگ ناظم الاطباء
http://www.sakhtbazar.com/contents/1476698080

محراب،میل ها و منار ها در معماری اسلامی
2017

1


تعداد صفحات : 44 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود