بحران های ترافیکی در هنگام وقوع زلزله
مقدمه:
وقوع بلایای طبیعی، همانند سیل و زلزله، توفان و گردباد اغلب موارد تاثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی باقی گذارده است و تلفات سنگینی بر ساکنان آنها وارد ساخته است و ساختمان ها، زیر ساختها را نابود کرده و عوارض اقتصادی و اجتماعی پردامنه ای بر جوامع و کشور ها تحمیل کرده است. آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی نسبت به بلایای طبیعی، در نتیجه تمرکز جمعیت و فعالیت های اقتصادی در نواحی وسیع و متراکم وضعیت نابسامان و بی قاعده سکونتگاه های ساکنان کم در آمد نواحی شهری و روستایی، به طور مداوم افزایش یافته است. دامنه خسارتی که یک سانحه به وجود می آورد، تنها وابسته به قدرت ویرانگری آن نیست.
این میزان برای مثال به وضعیت سازه های زیرساختی که در معرض سانحه قرار می گیرد نیز وابسته است. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه که با تمرکز شدید جمعیت، حصیر آبادها، محله های فقیر نشین و حاشیه نشین مشخص می شوند، یک سانحه طبیعی می تواند حتی در جایی که تاثیرات اولیه آن چندان جدی نبوده است، به فاجعه بینجامد. این در حالی است که انسان همواره در سراسر تاریخ شناخته شده اش با نیروها و حوادث طبیعی چون سیل، زلزله و مسائلی از این قبیل درگیر بوده است و همواره خسارت ها و صدمات زیادی را تحمل نموده است. لیکن با همه پیشرفت هایی که به دست آورده به دلیل عدم آگاهی کافی، همچنین به لحاظ محدودیت امکانات لازم تاکنون نتوانسته کنترل های مطلوب را برای پیشگیری کامل از بلایای طبیعی تدارک نماید. از طرفی باید توجه داشته باشیم، شدت بروز پدیده های طبیعی نیست که به عنوان یک فاجعه تلقی می شود؛ بلکه ضایعات عظیم مادی ناشی از آنهاست.
شدت و فراوانی این بلایای طبیعی هرقدر بیشتر باشد، به طور حتم میزان تلفات انسانی و خسارت های جانی و مالی نیز بیشتر می گردد. گرچه انسان در کنترل تمامی حوادث طبیعی عاجز است ولی می تواند با کنترل آن با هوشمندی از شدت فاجعه بکاهد. درست است که در انجام این کار از نظر اقتصادی متحمل هزینه هایی می گردد. به طور مثال در دسامبر سال 1947 در شهر "های چانگ" چین علایم وقوع زلزله به وسیله دانشمندان دریافت و بررسی شد که شهر تخلیه شد و خسارات جانی به بار نیامد، ولی 18 ماه بعد در زلزله ای که در همین شهر روی داد، 750000 نفر کشته شدند. جالب اینکه در پیش بینی اولیه، ده هزار متخصص حرفه ای و هزار فرد غیر حرفه ای فعالیت می کرده اند. بدین ترتیب سازمانی برای پیش بینی و از سر گذراندن چنین بحران هایی لازم است.
در این مقاله سعی می شود تا خوانندگان محترم با مدیریت بحران، عملکرد و ابعاد فعالیت آن آشنا گردند. از آنجایی که کشور ما بیشتر در معرض خطر هایی چون زلزله و سیل است، سعی شده با ذکر مثالهایی نسبت به روشن شدن ذهن خوانندگان اقدام شود. در حقیقت ژاپنی ها پس از زلزله سال 1923 توکیو به فکر طراحی سیستمهای مقابله با سوانح طبیعی افتاده اند، تا حدی که امروزه زلزله های سهمگین در کشور های جهان سوم به امری عادی در شهر توکیو تبدیل گردیده است. مقابله با سوانح طبیعی صرفاً مقاوم سازی نیست، بلکه باید یک دید کلی نگری سازمانی جهت مقابله با بحران پدید آورد تا از این طریق ابعاد بحران به حد اقل کاهش یابد و بدین ترتیب در سالهای اخیر مدیریت بحران نقش و جایگاه خود را در این امر یافته است. در ابتدا بهتر است به بررسی یک بحران بپردازیم.
بحران یعنی وجود یک وضعیت غیر عادی؛ وضعیتی که جامعه به عنوان یک سیستم در شرایط عمومی آن حالت را ندارد. بحران یک واقعیت وجودی است، بدین معنی که در موقع بروز بحران عوامل داخلی موجب بحران می شوند و حتی در مواردی که عوامل خارجی در ماجرا مشهود است، می بینیم که جامعه استعداد درونی برای بروز پیشامد را داشته است. به عنوان مثال می توان گفت زلزله فاجعه نیست، بلکه ساخت و ساز ما فاجعه است. از خصوصیات دیگر بحران، بروز پارامترهای غیر قابل کنترل است. بحران انواعی دارد مانند بحران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی که در این مجموعه به بحران های ترافیکی درهنگام زلزله می پردازیم.
رفتارهای انسانی در شبکه ترافیک
در هنگام وقوع زلزله، ما با پارامترهای نامعین متفاوتی روبرو هستیم. یکی از مهمترین این پارامترها، رفتارهای انسانی است؛ یعنی تحلیل شبکه که شامل برآورد عرضه وتقاضا وسپس بهره گیری از عرضه پاسخگویی به تقاضاست. در تمام مراحل، نیاز به شناخت رفتارهای انسانی دارد. بعد از زلزله عده ای از افراد در سطح شبکه حرکت کرده، برای نجات، امداد و برقراری نظم کمک می کنند وعده ای دیگر به عنوان افراد آسیب دیده برای اطلاع از وضعیت خانواده، تخلیه شهر و با کمک رسانی،از سطح شبکه استفاده خواهند کرد.
از مسائل مهم نگرانی مردم در هنگام زلزله، اطلاع از وضعیت اعضای خانواده آنها است. در طول روز تعداد زیادی از بچه ها به عنوان دانش آموز در مدارس یا در مهدکودک ها هستند. مطمئناً اطلاع از وضعیت این کودکان ونوجوانان وکمک به آنها مشکلات ترافیکی زیادی را ایجاد می کند. در شبکه حمل ونقل وارزیابی آن با چند گروه از افراد روبرو خواهیم بود.
اولین آنها رانندگانی اندکه در هنگام بروز زلزله در سطح شبکه راه ها در حال رانندگی هستند. وسیله نقلیه آنها نیز به نوعی می تواند سبب انسداد مسیرها گردد.
دومین گروه مردمی هستند که بعد از بروز زلزله، از شبکه با وسیله خود یا بدون آن برای اطلاع از وضعیت خانواده و یا تخلیه آنها ویا کمک رسانی به سایر مردم استفاده می کنند.
سومین گروه، نیروهای انتظامی هستند که باید ترافیک شبکه را بعد از زلزله کنترل کنند و در بازکردن مسیرواختصاص آن به نیروهای امدادی، در جهت امدادرسانی کمک نمایند.
چهارمین گروه نیروهای امدادی هستند که برای انجام ماموریت خود از شبکه استفاده می کنند.
پنجمین گروه نیز نیروهای مدیریت بحران در مسئله امدادرسانی می باشند .
الف- رفتار رانندگان در هنگام وقوع زلزله
در هنگام بروز زلزله نیز عده ای از افراد با وسایل نقلیه خود در حال استفاده از شبکه هستند. وزلزله می تواند سبب انسداد مسیرها وبروز مشکلاتی گردد که ماشین های در حال حرکت را گرفتار در ترافیک وراهبندان ناشی از عوامل مختلف موجب انسداد مسیر گردد. مواردی مانند خرابی پل ها، ریزش دیوارهای حایل،تصادف ماشین ها، رها کردن ماشین ها در سطح جاده از جمله دلایل بسته شدن جاده ها می تواند باشد. از آنجایی که بعد از بروز زلزله میزان زیادی از سطح شبکه توسط وسایل نقلیه می تواند اشغال گردد،لذا رفتار رانندگان در شبکه می بایست کاملاً مورد توجه قرار گیرد.
ب- عوامل موثر در وضعیت ورفتار رانندگان
چهار پارامتر در نحوه رفتار رانندگان اهمیت زیادی دارد که عبارتند از :شدت زلزله (میزان آسیبها)، زمان وقوع زلزله، سطح فرهنگ وپایبندی به مقررات ومیزان اعمال مقررات …
زلزله هرچقدر شدیدتر باشد میزان آسیبها بیشتر وگسترده تر می شود ودر نتیجه وضعیت بحرانی تری در پیش خواهد بود. هراس بیشتری در رانندگان ایجاد می گردد ورفتار غیر منطقی بیشتری را شاهد خواهیم بود .انسداد مسیرها گسترده تر است؛ زیرا رانندگان تعجیل بیشتری برای اطلاع از وضعیت خانواده وکمک رسانی به آنها دارند.
زمان وقوع زلزله نیز در رفتار رانندگان دارای اهمیت است .بروز زلزله در شب نسبت به روز دیرتر احساس می گردد، اما وقوع زلزله در شدتهای بالا و در شب هنگام هراس بیشتری را ایجاد خواهد کرد. در طول شب اعمال مقررات (شرایط مشابه از نظر حجم ترافیکی ) سخت تر خواهد بود وبی نظمی بیشتری مشاهده می شود.مهمترین عاملی که استفاده از وسایل نقلیه را بغرنج می سازد بروز زلزله در ساعاتی است که شبکه در زمان اوج بهره برداری است. این زمان اوج معمولاً در ساعات اولیه صبح (برای مثال 7 تا9 صبح) ودر عصرها هنگام برگشت ازکارها(برای مثال ساعت 5 تا 7 بعد از ظهر) است. البته این زمان ها بسته به عوامل شبکه (آزاد راه ها، شریان های درجه 1و2، جمع کننده ها و یا خیابان های محلی)، موقعیت (کاربری زمین، نوع سفرهای ناشی از عادت اجتماعی مردم، ساعات کاری) موقعیت فصلی و مانند آن، متفاوت می باشد. در این زمان ها سطح بیشتری از خیابان ها توسط وسایل نقلیه اشغال شده اند.به هر حال در ساعات اوج، مسیرهای شهری با حداکثر ظرفیت خود در سطوح سرویس E کار می کنند. این سطح سرویس ناپایدار بوده وبه سرعت با بروز موانع کوچک در مسیر تبدیل به سطح سرویس F می گردد. زلزله در ساعت اوج می تواند اکثر مسیرهایی را که با ظرفیت نزدیک به ظرفیت خود حرکت می کنند، دچار مشکلات زیادی کند. تاکید عده ای بر استفاده از وسیله نقلیه شخصی و ادامه مسیر و در کنار آن رها کردن ماشین ها توسط افراد و… مشکلات زیادی را در ساعات اوج ایجاد می کند.
در جوامعی که تمایل زیادی به گریز از قوانین ومقررات وجود دارد و رانندگان خود را ملزم به رعایت حقوق دیگران نمی دانند، مشکلات ایجاد شده توسط وسایل نقلیه ای که در هنگام بروز زلزله در سطح شبکه قراردارند، بسیار خواهد بود.
کشورهای جهان سوم دارای ضعفهای عمده ای در این زمینه هستند. در این کشورها با وجود یک راهبندان کوچک در وضعیت های عادی، افراد سعی می کنند به هر صورت خود را از راهبندان خارج کنند که راحت ترین صورت آن استفاده از مسیر مقابل است. این مساله به خصوص با افزایش زمان راهبندان شدت می یابد و میزان پایبندی به مقررات را کاهش می دهد.
مطمئناً در هنگام زلزله ویا وقوع راهبندان های گسترده بویژه در ساعات اوج، امکان استفاده از سطح شبکه برای وسایل امدادی کاهش خواهد یافت. در بررسی عمیق تر شبکه حمل و نقل بعد از زلزله، شرایط اجتماعی و فرهنگی مردم اهمیت زیادی خواهد داشت. پوشاندن این نقص به اجرای دقیق تر مقررات و شدت عمل بیشتر پلیس نیازمند است. میزان اعمال مقررات در نوع رفتار رانندگان تاثیر خواهد داشت.درصورت عدم حضور چشمگیر و موثر پلیس و عدم اعمال مقررات بطور صحیح، رفتارهای رانندگان آسیب بیشتری به وضعیت عبور و مرور وارد می کند وسبب ناپایدار شدن شبکه حمل و نقل و اختلال در کار نیرو های امدادی می گردد. در چنین شرایطی، نظارت و اجرای شدید مقررات توسط پلیس، موجب قانونمند شدن رفتار رانندگان می گردد.
بحران های ترافیکی در هنگام زلزله
الف- اشغال سطح خیابانها
معمولاً مشکل ترین قسمت یک عملیات امداد رسانی، به امر حمل و نقل مربوط می شود. علی رغم سرعت فوق العاده ترابری هوایی و مزایای روانی آن، به علت محدودیت ظرفیت هواپیما و کمبود فرودگاه های قابل استفاده اغلب از بکارگیری آن در حجم زیاد، صرف نظر می شود بنابراین برای جابجایی گسترده می بایست از حمل و نقل زمینی استفاده نمود و وسایل و جاده های ثانوی حمل و نقل باید به دقت مورد بررسی و انتخاب قرارگیرد.
مهمترین مشکلی که توسط وسایل نقلیه ای که در هنگام بروز زلزله در سطح شبکه حرکت می کنند، ایجاد می گردد، اشغال سطح شبکه و راه های دسترسی است. نیروهای امداد ونجات و انتظامی، برای رسیدن به مقاصد خود نیاز به استفاده از خیابانهایی دارند که ممکن است توسط خودرو های شخصی اشغال شده باشند. خودروهایی که ممکن است جابجا نمودن آنها برای آزاد کردن سطح معابر مشکل باشد. از طرفی وسایل نقلیه ا ی که درهنگام بروز زلزله در خیابان ها حرکت می کنند لزوماً در مبدا و مقصد خود نیستند و لذا می خواهند ادامه مسیر داده و یا سعی می کنند به مبدا حرکت خود برگردند؛ این قضیه در ساعات اوج ترافیک پیچیده تر خواهد بود.
ب-تخلیه وسایل نقلیه و مشکلات آن
از اولین اقدامات بعد از زلزله، پاکسازی معابر و آزاد ردن آنها برای عبور وسایل نقلیه امدادی است، اما در این جهت مشکلات زیادی ممکن است مطرح گردد. در آزادراه ها که سهولت حرکت نسبت به میزان دسترسی ارجحیت دارد، امکان دسترسی به آزادراه ها از طریق ورودی وخروجی های محدود بوده وممکن است در طول چند کیلومتر هیچ گونه دسترسی وجود نداشته باشد. از طرفی انسداد خروجی ها امکان تخلیه را به خصوص در زمانی که حجم ترافیک عبوری در حد ظرفیت آزاد راه بوده است، مشکل می کند. همچنین ماموران در بعضی از مسیر ها برای رسیدن به محل انسداد مسیر و رفع آن، نیاز به عبور از مسیری دارند که توسط وسایل نقلیه دیگر اشغال شده اند و یا اینکه وسایل نقلیه گرفتار شده مجبورند مسیر طولانی و پر تراکمی را برای رسیدن به مناطقی که ظرفیت پذیرش آنها را برای توقف موقت دارند، طی کنند که بعداً در زمانی که امکان و اجازه حرکت برای آنها فراهم می گردد به حرکت خود ادامه دهند.
ج- عدم کارکرد احتمالی چراغها
در اثر زلزله ممکن است ایستگاههای تولید وخطوط انتقال برق دچار آسیب شود و برق مورد نیاز چراغهای راهنمائی قطع گردد، (وضعیتی که در زلزله های گذشته تجربه شده است) ویا اینکه خود چراغها آسیب دیده یا زمانبندی آنها متناسب با وضعیت بحرانی پیش آمده نباشد. این عوامل و همچنین عدم حضور نیروهای پلیس می تواند باعث بروز مشکلات زیادی در تقاطعاتی گردد که تردد بالایی در آنها انجام می پذیرد.
د- بروز تصادفات احتمالی
به علت هراس ایجادشده، عجله وعدم دقت لازم ویا خرابی های ناشی از راه، ممکن است تصادفاتی در سطح خیابانها رخ دهد. این تصادفات از سطح دسترسی به شبکه خواهند کاست.
هـ- وسایل نقلیه رهاشده
از جمله مشکلاتی که از طرف رانندگان ایجاد می گردد، رها کردن خودروها در سطح خیابانها است. این مسئله ممکن است در اثر آسیبهای وارده برخودروها باشدکه امکان حرکت از آنها گرفته شده است ویا شوک وهراس ناشی از وقوع زلزله ویا در اثر ناامیدی از بازشدن مسیرها وتعجیل در جهت اطلاع یافتن از وضعیت خانواده رخ می دهد، بخصوص اگر رانندگان در فاصله نزدیکی از محل زندگی خود باشند.
و- نگرانی های ناشی از زلزله و تبعات آن
در زلزله های با شدت بالا که خرابی های زیادی را نیز در پی دارد اگر آموزشها و آمادگی های ذهنی قبلی برای شهروندان وجود نداشته باشد؛رفتار رانندگان و سایر شهروندان می تواند در استفاده از معابر،مشکلات زیادی را ایجاد نماید.مواردی از قبیل عجله در اطلاع از وضعیت خانواده و یا تلاش برای رسیدن به یک نقطه امن و دشدن از مناطق خطرناک و یا فرار از خطر پس از زلزله احتمالی که می تواند باعث عدم توجه به مقررات و اختلال درجریان عبور و مرور معابر گردد.
ز- افزایش طول سفرها در اثر عدم اطلاع
از طرفی به علت سردرگمی وشوک وارده در تشخیص مسیر، رانندگان دچار اضطراب می شوند وحتی ممکن است مسیرهای اصلی را گم کنند و مسیرهای دیگری را طی نمایند و این امر باعث افزایش متوسط طول سفرها می گردد. از سوی دیگر به علت عدم آگاهی از محل و آسیب های مسیر، امکان انسداد در طول مسیر ویا تغییر مسیر نیز وجود دارد. این عمل تا رسیدن به مقصد مورد نظر احتمال دارد چندین بار برای آنها تکرار شود.
راه های مواجهه با بحران های ترافیکی در هنگام زلزله
بروز مشکلات در زلزله هایی با شدت بالا ودر طول روز بویژه در ساعت اوج، امری اجتناب ناپذیر است.
الف- آموزش واطلاع رسانی
آموزش همگانی واطلاع رسانی می توانند در تعدیل رفتارهای افراد بعد از بروز زلزله وکمک در تصمیم گیری صحیح آنها نقش موثر ی داشته باشند.
آموزشها باید گسترده بوده وجدای از نیروها امدادی وانتظامی برای افراد عادی با سطوح مختلف تحصیلی نیز اجرا گردد.
ب- تخلیه و بازگشایی مسیر
ساعات اولیه بعد از زلزله می تواند نقش مهمی را در زندگی افراد حادثه دیده داشته باشد. در این راستا تخلیه سطح راه ها از وسایل نقلیه عبوری موردنیاز
می باشد .برای تخلیه وسایل نقلیه، مشکلاتی مانند خروجی های محدود در طول آزاد راه ها، بسته شدن یک مسیر در اثر تخریب پل وعدم امکان عبور از تقاطع وبسته شدن مسیرهای کنارگذر،بسته بودن بعضی دسترسی ها به آزادراه ها وشریانها، وجود وسایل نقلیه متراکم در پشت سرموانع وعدم امکان عبور از صف ترافیکی ورسیدن به موانع ورفع آنها، وجود دارد.
ج- رفتار رانندگان در استفاده از شبکه بعد از زلزله
بعد از گذشت ساعت اولیه بحران، تقاضا برای سفرهای خاص مربوط به زلزله در سطح شبکه، توسط افراد عادی ایجاد می گردد. سفرهای حاصله از زلزله، در صورتی که محدود وکنترل وهدایت نشود، عرض محدود شبکه را اشغال می نماید و امدادرسانی را دچار مشکل می کند.
این سفرها می تواند به دلایل زیر ایجاد گردد:
• برای اطلاع از وضعیت خانواده وبستگان؛
• برای امدادرسانی ونجات مجروحان به مراکز امدادی؛
• برای فرار از منطقه در معرض خطر مانند بروز آتش سوزی؛
• برای تخلیه خود وخانواده از شهر ویا محل آسیب دیده ورساندن آنها به نقطه امن.
د- رفتار نیروهای انتظامی و امدادی
مطمئناً پیش بینی رفتار وشرایط این نیروها بعد از زلزله ونحوه استفاده از آنها در شرایط بحران، نقش اساسی دارد که باید در طرحهای مدیریت بحران هر شهر ومنطقه لحاظ شده باشد.
نیروهای پلیس، وظیفه گشودن و بازنگهداشتن مسیرها را (برای حرکت نیروها امدادی واستفاده از آنها) دارند تا با سرعت بیشتری ماموریت امداد و نجات انجام شود.
در عمل ممکن است مشکلاتی در استفاده از نیروها پیش آید که عبارتند از:
• در اثر زلزله، خود نیروها آسیب دیده باشند.این امر سبب اختلال در انجام وظائف این نیروها می گردد.
• درگیر کمک رسانی به خانواده خود باشند.
• دنبال اطلاع از وضعیت خانواده خود باشند.
• افراد در دسترس نبوده ویا دسترسی به مراکز خدمات برای آنها دشوار باشد.
• مراکز انتظامی وامدادی یا تجهیزات آسیب دیده باشند.
• مشکلات سازماندهی: ممکن است به علت عدم پیش بینی های لازم ویا بروز خرابی ها و آسیب های خارج از انتظار ویا عدم آموزش های لازم وعدم آمادگی برای چنین حوادثی، بهره دهی این نیروها پایین باشد.
• قطع سیستم های ارتباطی، به علت قطع این سیستم ها وارتباط آنها با مراکز مدیریت بحران بویژه در بیمارستانها ومراکز امدادی که تنها کانال ارتباطی آنها خطوط تلفن است سازماندهی صحیح انجام نشده، برآورد صحیحی از نیازهای مناطق آسیب دیده وتوانایی های مراکز امدادی وانتظامی انجام نگردد.
• برای رسیدن به محلهای ماموریت خود دچار مشکل باشند. حتی بعد از اینکه نیروها با سازماندهی از مراکز استقرار خود برای انجام ماموریت اعزام می شوند، به علت انسداد مسیرها ممکن است نتوانند بسرعت خود را به مناطق موردنظر برسانند.
• موانع انجام وظیفه در محل: شامل مواردی چون آتش سوزی، قطع آب وعدم امکان استفاده از نیروهای آتش نشانی.
اما برای حل این مشکلات و پیش بینی و مواجه با آنها می توان کارهای زیر را انجام داد:
1. مقاوم سازی ساختمان های محل استقرار: از آنجایی که حضور این نیروها وارائه خدمات در لحظات اولیه بحران زلزله اهمیت خاصی دارد، باید ساختمان های محل استقرار آنان بویژه بیمارستانها ومراکز درمانی با مقاومت بالایی طرح گردند تا در صورت بروز زلزله بتوانند پایدار بوده وخدمات خود را ارائه دهند.
2. داشتن طرح وبرنامه وپیش بینی های لازم برای مدیریت بحران: برای مقابله با زلزله بخصوص در کلان شهرهایی که در معرض زلزله هایی با شدت بالا هستند موارد مهمی را باید در نظر گرفت. در رابطه با نیروهای انتظامی وامدادی می توان به مواردی چون پیش بینی نحوه فراخوانی، نحوه سازماندهی مجدد، نحوه جایگزینی افراد آسیب دیده و یا دور از دسترس، محلها وموقعیتهایی که باید تحت پوشش قرار گیرند، اشاره کرد. در زلزله کوبه ژاپن، زلزله در ساعات اولیه صبح اتفاق افتاد. بعد از مدت کوتاهی وزارتخانه های مربوطه در جریان قرار گرفتند وهلیکوپتر برای برآورد آسیبها وزیانها بر فراز شهر به پرواز درآمد.
هم اکنون کارهای زیادی در جهت اطلاع گیری سریع از جمعیت بحران زده در ژاپن ودر مناطق زلزله خیز آمریکا انجام شده است. ریزپهنه بندی شهرها ومدل کردن وضعیت بحران برای سناریوهای مختلف وپیش بینی آسیبها وامکانات موردنیاز وتطبیق وآماده سازی وضعیت فعلی نیروها برای مواجه با شرایط، از جمله کارهایی است که انجام می شود.
3. استفاده از نیروهای کمکی خارج از منطقه آسیب دیده: این موضوع از کارهای بسیارمهمی است که بویژه در رابطه با شهرهای بزرگ باید انجام گیرد. نیروهایی که وظیفه امداد وکمک رسانی و یا برقراری نظم را دارند اگر خانواده های آنها در محل ویا حوزه آسیب قرار گرفته باشند،تاحصول اطمینان از وضعیت خانواده نمی توانند سرویس دهی مناسبی داشته باشند.
4. پیش بینی حجم گسترده نیروها وطرح های جایگزینی : با توجه به احتمال آسیب عده ای از نیروها وامکانات وحجم گسترده خرابی باید امکان استفاده از نیروهای انتظامی ونیروهای مردمی مدنظر قرار گیرد.
5. آموزش های لازم: نیروهای موظف انتظامی وامدادی،نیروهای کمکی خارج از شهر و نیروهای مردمی نیازمند به آموزش می باشند. در شرایط بحرانی تصمیم گیری صحیح مشکل است وبدون آمادگی ذهنی لازم اقدامات انجام شده می تواند اشتباه وعجولانه باشد.
6. پیش بینی دسترسی های سریع وجمع آوری اطلاعات فوری: با توجه به مشکلات احتمالی،جابجایی نیروها در سطح شهر بعد از بروز زلزله وانسداد مسیرها باید تمام راه های دسترسی سریع لحاظ گردد.مانند استفاده از هلیکوپتر که می تواند برای محلهای فاقد دسترسی وبحرانی مفید باشد ویا استفاده از سیستم مترو.
* سرهنگ دکتر علیرضا اسماعیلی/ استادیار دانشگاه علوم انتظامی و عضو مرکز تحقیقات دانشگاه شهید بهشتی