دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
1
موضوع:
اسوالد اشپنگلر
Oswald Spngler
1880-1936
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
2
بیوگرافی:
تولد: بلنکنبورگ آلمان ، 1880
تحصیلات دبیرستانی: ریاضیات ـ علوم طبیعی ـزبان لاتین و یونانی
تحصیلات دانشگاهی: فلسفه ـ تاریخ ـ ریاضیات ـ علوم طبیعی ـ ادبیات ـ موسیقی ـ هنرهای تجسمی
رساله دکترایش در مورد هراکلیتوس بود که بیشتربه خاطر این جمله که «جنگ مادر تمام چیزهاست» به یاد آورده می شود، که این رساله در 1903 به دلیل نقصان منابع مردود شد ودر سال 1904 سرانجام موفق به اخذ مدرک دکترا شد.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
3
وی تحت تاثیر ایده های گوته و نیچه بود.
زندگی حرفه ای: وی زندگی حرفه ای خود را با معلمی در دبیرستانی شروع کرد ولی در 1911 که مادرش فوت کرد برای او ارثی به جای ماند که استقلال مالی وی را تضمین می کرد این را گرفت و حرفه تدریس را رها کرد.
کتاب های وی: افول غرب 1917، انسان و فن 1931 ، زمان تمیم 1934 و…
«افول غرب» جنجال برانگیزترین کتاب اشپنگلر است که بسیاری از متفکرین زمان خود را به دلیل رویکرد غیر علمی به واکنش واداشت.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
4
ماکس وبر کار وی را در این کتاب غیر هوشمندانه و ابتدایی خواند و کارل پوپر آن را بی هدف قلمداد کرد. کسلر نیز کتاب وی را کپی برداری از داده های نیچه دانست
مقدمه ی بر آراء و نظرات وی:
اسوالد اشپنگلر فیلسوف تاریخی آلمانی الاصل، تاریخ را همچون موجود زنده ای فرض می کند و از تاریخ تفسیر ادواری دارد. از نظر وی هر دوره تاریخی حدود 1000 سال زندگی می کند و با مرگ خویش از بین می رود و دوره بعد جایگزین آن می شود. او هر دوره تاریخی را شامل 2 مرحله می داند: تمدن و فرهنگ.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
5
فرهنگ مرحله زایش تمدن ومقدم بر آن
تمدن مرحله مرگ فرهنگ و موخر از آن
براساس همین بیشن تمدن معاصر غرب را در سراشیبی و انحطاط می بیند و اعتقاد دارد که به جای آن تمدن جدیدی از آسیا جایگزین خواهد شد.
هنر اشپنگلر این بود که روح شیطانی غرب را به وضوح نشان داد و به همن دلیل مغضوب و مورد انتقادات روز سیاستمدار و فیلسوف دنیای متعدد باخترزمین قرارگرفت.
اشپنگلر از تحلیلگران و فیلسوفانی نیست که وقایع و تحولات فکری و سیاسی در مغرب زمین را مجرد از زمان و مکان و تاریخ آن بررسی کند.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
6
ویژگی و حسن اشپنگلر وتفکر او این است که اسیر و گرفتار ظواهر فریبنده و پرزرق و برق تمدن غربی نشده است و تمدن غربی را از باطن آن و در زوایای افکار و آداب و رسوم و مناسبات مردم متمدن و شهرنشین بررسی کرده است.
ازمیان کسانی که از نظرات اشپنگلر الهام گرفته اند می توان به هنری کیسینجر اشاره کرد که استراتژیست معروف آمریکایی است و نقش برجسته ای در تعیین استراتژی غرب دارد. . با این تفاوت که کیسینجر معتقد است که علیرغم آن که تمدن غرب امروزه در سراشیبی قرار گرفته، اما به دلیل آن که غرب از امتیازی برخوردار است که تمدن های گذشته از آن محروم بوده اند، می توان هزاره حاکمیت، فرهنگ وتمدن غرب را به درازا کشاندو زوال آن را به تاخیرانداخت و آن
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
7
امتیاز، قدرت تکنیکی و تکنولوژیکی غرب است.
افول غرب ـ تاریخ دوری:
اشپنگلر در کتاب افول غرب به بیان نظریه تاریخ دوری خود می پردازد. از نظر وی تا کنون تاریخ غرب به صورت یک خط مستقیم در خلال تاریخ و مانند یک نردبان نامحدود تصور نمی شده است. نردبانی که شامل مراحل تاریخی یونانی، رمی، قرون وسطی، رنسانس ومدرن بوده است. اما تفسیر دوره ای وی از تاریخ بر این مبناست که تمدن یک اندام واره است که دوره عمر معین و تعریف شده ای دارد و از نوزادی تا پیری و مرگ را با الزاماتی درونی طی می کند که قابل قیاس با الزامات درونی بیولوژیکی است که انسان از سادگی کودکانه تا ضعف پیری از سر می گذراند.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
8
مقصود اشپنگلر آن است که هر فرهنگی در زمان معینی در سرزمینی محدود پدید می آید ولی همین که فرهنگی تولد یافت از آن ساعت به بعد، مانند هر موجود زنده ای دوره های کودکی و جوانی و بزرگسالی را طی کرده و سپس رو به انحطاط می گذارد. در همین موقع است که پا به مرحله تمدن نهاده ومدنیت عظیمی که مختصات آن تاسیس شهرهای بزرگ است، را به وجود آورده و دوران پیری و فرسودگی خود را در میان دیوارهای سنگ و زندگانی شهری می گذراند.
در نظر اشپنگلر این حرکت گردشی محدود به تمدن غرب نمی شود. وی تاریخ مدون بشر را به 8 تمدن تقسیم می کند.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
9
تمدن هند، بین النهرین (سومر ـ آکد)، مصر ، چین، مکزیک (آزتک ـ مایا) ، عربی، کلاسیک (یونانی ـ رمی)، اروپایی ـ غربی و روسی.
هر کدام از این تمدن ها یک اندامواره هستند که مسیر حیات خود را طی مراحلی شامل تولد، رشد، کمال، افول و مرگ را از سر می گذرانند.
وی آنچه را که تحت عنوان تمدن می شناسیم، قبل از ورود به مرحله افول، یک فرهنگ والا می خواند که بعد از ورود به آن مرحله نام تمدن را به خود می گیرد. فاز تمدن، شاهد تغییرات اجتماعی سنگین، تحرکات گسترده مردم، جنگ های پی در پی و نقاط عطف تاریخی بسیار است. همه این ها با پدید آمدن و رشد مگالوپلیس همراه است. مراکز شهری و حومه شهری که اعتبار، قدرت، روح و نواحی پیرامونی
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
10
را جذب خود می کند.
شهرهای بزرگ:
اشپنگلر: تاریخ جهان در تاریخ شهرهایش نهفته است.
اشپنگلر از رشد شهرهای بزرگ نیز مانند فرهنگ ها و تمدن ها، یک ریخت شناسی تاریخی ارائه می دهد. از نظر وی شهرها گونه دگردیسی خود را از گونه «مراکز مبادله» آغاز می کنند و در نهایت در «شهر ـ جهان» افول می یابند. انسان نیز در این دگردیسی تحول می یابد. وی از جانور سرگردان یا شکارچی به دهقان وابسته به زمین بدل می شود و در نهایت با رشد شهر ـ جهان، انسان متمدن یا کوچ نشین ذهنی متولد می گردد.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
11
اشپنگلر در مورد این که چگونه بسط و توسعه شهرهای بزرگ باعث زوال و فنای فرهنگ و تمدن می شود، می گوید که همان طور که نژادهای با فرهنگ در هررشته از فعالیت های حیات که وارد شدند آن قدر می کوشیدند تا آن را به کمال برسانند، همین که شهرهای بزرگ روی کار می آیند تمام نیروهای ذاتی آنان در راه توسعه و عظمت شهر مصرف می شود و از اطراف سرزمینی که مورد تمدن بود بهترین خون نژادی یا زبده ترین و نیرومندترین مردان و زنان به داخل آن شهر هجوم آورده و به هر نحوی که شده دست خود را درآن شهر بند می کنند ولی نیروی فرهنگی که با غرایز نباتی و حیوانی رابطه مخصوصی داشته در پس دیوارهای سنگی بلند از مناظر ومنابع طبیعی محروم شد و در اثر زرق وبرق
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
12
مصنوعی شهر از مجرای ذاتی خود منحرف می شود. پس از یکی 2 قرن در ولایات نیرویی باقی نماند. و در آن دشتهای وسیع و خرم کسی باقی نمی ماند.
2دوره کلی برای زندگی انسان در نظر می گیرد:
قبل از یکجا نشین شدن
پس از یکجا نشین شدن
عقیم شدن شهرهای بزرگ:
برخی از گفته های اشپنگلر راجع به شهرهای بزرگ و سرنوشت فرهنگ و تمدن آنها به زبان خود او چنین است:
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
13
«در انتهای مسیر حیات هر فرهنگ بزرگی، هیکل سنگی عظیم «شهر جهانی» برپا می شود و… »
«تمام اجزای این شهرهای نهایی منحصراً نماینده هوش و ذکاوت است و از نیروی فرهنگ و احساسات عاری می باشد، خانه های آن شباهتی به خانه های یونیک و باروک ندارد. این خانه ها فقط مستغلاتی است که بر اثر فشار احتیاج و مقاصد تجاری ساخته شده است.»
اشپنگلر تحولات کالبدی شهر را در گذار از «شهر ـ فرهنگ» به «شهر ـ جهان» این گونه تفسیر می کند که:
«شهر از منظر طبیعی خود فاصله می گیرد و هر چه بیشتر از زمین قطع رابطه می کند.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
14
شهر طبیعتی مصنوعی را خلق می کند. فواره ها به جای چشمه ها می نشیند و باغچه های گلکاری شده، استخرها و پرچین ها جای سبزه زاران، برکه ها و بیشه ها را می گیرند… دهقان مات ومبهوت با چهره ای ابلهانه بر روی سنگفرش ها باقی مانده است، هیچ چیزی را نمی فهمد، هیچ کس او را نمی فهمد، حماقتی بی اندازه برای آن که به موجودی مضحک بدل شود. موجودی که نان این شهر جهانی را تدارک می بیند.»
«اگر از بالای یکی از برج های بلند بر این دریای عمارات و مستغلات نظر افکنیم مجموعه ای از تحجرات و سنگواره های یک موجود تاریخی را می بینیم حاکی از آن که دوره رشد و بلوغی که مربوط به یک موجود جاندار بود به پایان رسید.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
15
و دوره توسعه یک موجود بی جان شروع شده است. در همین موقع جنبه مصنوعی بودن این موجود بی روح به وسیله معمار و شهرسازی از روی نقشه و پشت پا زدن به تمام مناظر و مختصات طبیعی شدت می یابد. بدون شک در تمام تمدن ها طرحی که مطلوب این شهرهاست تقسیمات شطرنجی است که نشان بارز بی روحی و بی جانی است.»
اشپنگلر شهر امروز غربی را با شهرهای بزرگ تمدن های گذشته مقایسه می کند و تحولات کالبدی آنها را موازی یکدیگر می داند. شهر معاصر از نظر وی یک پدیده هنری و ریاضی است که برای دهقان کاملاً بیگانه است، شهری که هدفش چون مقام تمدن ها رسیدن به شکل شطرنجی است…
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
16
عقیم شدن شهر های بزرگ:
اشپنگلر عقیم شدن شهرهای بزرگ را به این ترتیب توصیف می کند که:
پس از آن که ذات فطری انسان ریشه های اولیه خود را به قدر کافی از دست داد و ذات فکری و عقلی او به قدر کفایت دچار فشار شد، ناگهان در عرصه روشن تاریخ پدیده مخصوصی روی دایره می آید و اینک برای خاتمه دادن به این داستان تاریخی تمدن، قدم به میدان می گذارد و آن «عقیم شدن مردم متمدن» است. در چنین دوره ای تمام تمدن ها وارد مرحله مخصوصی می شوند که تا چند قرن جمعیت دائماً رو به نقصان می رود. خرابی از بالاترین طبقه شروع شده و به
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
17
شالوده منتهی می شود یعنی اول شهرهای جهانی سپس شهرستان ها و بعد کلیه خاک وطن از نیروی ذاتی تهی می شود. این سرگذشت مختصات یک یا دو فرهنگ نبوده بلکه تمام فرهنگ ها همین راه ارتقاء و انحطاط را به همین ترتیب پیموده و سرانجامشان یکی بوده است.
سرمایه در شهر های بزرگ:
پول و سرمایه ای که در شهر ها وجود دارد و اقتصاد نوین که با شهر معنی می شود،شهروندان را تبدیل به اشیایی می کند و در نتیجه تبدیل شدن انسان به شی ،شهر هم عاری از روحیات انسانی شده و تبدیل به شی میشود…
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
18
شهرهای ریشه دار:
در هیچ جای دیگری و با چنین قوتی احساس بستگی به زمین در سیاره کیهانی آن چنان که در این شهرهای کهن و کوچک وجود دارد دیده نمی شود. شهرهایی نه چندان گسترده تر از یک چهار راه که در اطراف یک قطعه بازار یا معبد جمع گشته اند.
شهرهای بی ریشه:
موجودی جدا افتاده از نیروهای منظر و هدایا، برش یافته به وسیله سنگفرشی برای قدم زدن که هر چه احساس و عقل قوت یابند ضعیفتر می شود. هنرها و مذاهب آرام آرام نسبت به منظر طبیعی بیگانه می شوند.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
19
روستا و شهر:
روستا: منظر طبیعی روستا را تایید کرده و سیمای آنرا ارتقاء می بخشد، ارتقای که تنها از سوی شهر آتی مورد بدبینی واقع می شود.
شهر: هاله شهر درتقابل با خطوط طبیعی قرار می گیرد و هر طبیعتی را نفی می کند. شهر آن است که خود را از طبیعت متمایز کند و طبیعت را جا گذارد.
شهرهای بزرگ و کوچک:
قبل از هر چیز تفاوت عمیق کالبدی بین شهر بزرگ و کوچک قابل یادآوری است. شهر کوچک با نام با مسمای شهر روستایی، به بخشی از منظر عمومی تبدیل می گردد
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
20
که دیگر معنایی ندارد. در این شهرهای کوچک، تمایز این چنین قطعی بین شهروند و روستایی، تقریباً به وسیله فاصله تازه ای که بین این شهرها و روستا و هر دو با شهر بزرگ ایجاد شده از میان رفته است.
روشن است که هر شهر بزرگ گوشه هایی را در خود حفظ کرده است که در کوچه پس کوچه های آن بخش هایی از جمعیت انسانی، تقریباً روستایی، چون در مزراع زندگی می کنند واز طریق خیابان روابطی تقریباً روستایی را برقرار کرده اند، سلسله مراتبی سازمانی از این مردمان تقریبا روستایی شکل می گیرد و در قله خود تعداد بسیار محدودی از شهروندان بزرگ را دارد، گروهی که تقریباً همه جا را خانه خویش می دانند.
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
21
شهر جهانی:
سرانجام شهر جهانی نماد خارق العاده و پربار ذهنی کاملاً آزاد شده متولد می گردد، نقطه مرکزی که در نهایت همه جریان های تاریخ جهانی در آن متمرکز می گردند. این شهرهای غول اسا با تعدادی بس معدود، در همه تمدن ها منظر عمومی و طبیعی را که در فرهنگشان بوده نفی کرده و می کند. امروزه به استثنای 2 یا 3 نقطه همه مکان ها، روستا، شهر کوچک و بزرگ، شهرستان و حومه هستند. تاریخ 1000 ساله سبک شناسی، سبک جاندار معماری گوتیک را به ماده بی روح این برهوت سنگی و شیطانی تغییر شکل داده است…
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
22
شهر جدید و بی پایانی:
آرمان انسان عتیق در عرصه کالبدی باقی می ماند در حالی که شهرهای غول آسا و جدید ما هرگونه گرایشی را به بی پایانی ترجمه می کنند…
اشپنگلرختم حیات شهر را هنگامی می داند که شهروند شهر جهانی از زندگی در جایی جز این زمین مصنوعی باز می ماند. این نهایت تاریخ شهر است. رشد از مرکز مبادله به «شهر ـ فرهنگ» و پایان یافتن در «شهر ـ جهان».
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
23
منابع:
-آریانپور،ا.م.(1346).درآستانه رستاخیز:رساله ای درباب دینامیزم تاریخ.تهران:امیرکبیر
-اشپنگلر،ا.سالهای تصمیم یا اوضاع اجتماعی سیاسی جهان در 2 قرن اخیر.تهران:وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،1331
-اشپنگلر،ا.فلسفه سیاست = چهره عریان دموکراسی غرب .تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1369
-شوای،ف.(1384).شهرسازی،تخیلات وواقعیات.س.م.حبیبی (مترجم).تهران:دانشگاه تهران
دانشگاه تهران گروه شهرسازی اساتید:دکترحبیبی پردیس هنرهای زیبا دانشجو:هدی قندی مهندس جابری
اسوالد اشپنگلر
24
منابع:
Oliver,r.p(1998).oswald spengler,criticism and tribute.retrieved December,13,2006,from institute of historical review web site:http//www.ihr.org/jhr/v17/v17n2p10_oliver.htm1
-spengler,o.(1917).decline of the west.retrived december13,2006,from(alphalink(Australia)pty ltd.website:http//home.alphalink.com.au/ radnat/spengler/spengler04.htm1
-stimely,k.(1998).oswald spengler,an introduction to his life and ideas.retrieved december13,2006,from institute of historical revew website:http.//www.ihr.org/jhr/v17/v17n2p2_2_stimely.htm1
Wikipedia.retrieved December,13,2006,from wikipedia,the free encyclopedia website:http.//en.wikipedia.org/wiki/Oswald_spengler