آمریکا به دنبال "تاکتیک بازگشتی" جنگ روانی علیه ایران
شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از "تاکتیک بازگشتی " (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد.
بررسی تحولات سیاسی جهان نشان می دهد که موج های جدیدی از عملیات روانی توسط کشورهای غربی علیه ایران سازمان دهی شده است. این گونه اقدامها می تواند ماهیت تبلیغاتی ، دیپلماتیک یا اقتصادی داشته باشد؛ اما غرب در نهایت به دنبال الگوی ستیزش امنیتی علیه ایران است.
شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از "تاکتیک بازگشتی " (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد. آنها همواره موضوعهایی که در دوران گذشته علیه ایران به کار گرفته می شد را مجدداً مطرح کرده و تبدیل به موضوع امنیتی ، جدیدمی نمایند. این امر بیانگر آن است که تاکتیک بازگشتی معطوف به ستیزش های فرایندی و تصاعد یابنده خواهد بود. درچنین شرایطی است که تاکتیک بازگشتی توسط ساخت های دیپلماتیک، سرویس های رسانه ای و موج های تبلیغاتی سازماندهی می شود. به هر میزان که چنین فرایندی گسترش بیشتری پیدا کند؛ زمینه برای تداوم منازعه در شرایط دیپلماتیک و نرم افزاری ادامه خواهد یافت.
برای تبیین شاخص های تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی آمریکا و جهان غرب علیه ایران لازم است تا اخبار و تحولات منطقه ای و بین المللی مربوط به ایران مورد بررسی قرار گیرد. درچنین الگویی، هریک از حوادث می تواند یکی از شاخص های منازعه تلقی شود؛ زیرا منازعه ماهیت فرایندی، برنامه ریزی شده، مرحله ای و تصاعد یابنده خواهد داشت. اگر فرایند حوادث به گونه ای تداوم یابد که مخاطرات و تضادهای امنیتی کاهش یابد؛ به معنای آن است که زمینه برای تغییر چنین الگویی وجود دارد. در حالی که اگر شاخص های منازعه قبل ، بازسازی شود به معنای آن است که ستیزش در قالب الگوهای جدیدی تداوم خواهد یافت.
۱) بررسی رویدادهای منطقه ای وبین المللی در چارچوب " تاکتیک بازگشتی"
درسال های گذشته همواره دو الگوی رفتاری جهان غرب همزمان علیه ایران به کار گرفته شده است. این الگوها بر اساس نشانه های "فشار- مذاکره" ، "تهدید – همکاری"، "مشارکت – مقابله" سازمان دهی گردیده و در قالب موضوعات امنیتی علیه ایران منعکس می شود. نشانه های یاد شده بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب از الگوی "چماق – هویج" (Carrot and stick) علیه ایران استفاده می نمایند. این الگو می تواند در قالب فرایندهای دیپلماتیک، عملیات روانی ، تبلیغاتی و امنیتی تداوم یابد. نشانه های رویکرد یادشده در رفتارهای سیاسی – بین المللی در ارتباط با ایران را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:
الف) گری گوری شولتی ، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن اعتراض به البرادعی اعلام داشت که الگوهای رفتاری آژانس منجر به ناامنی بیشتر جهان خواهد شد. وی تاکید داشت که آژانس باید فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال نماید.
او همچنین به این نکته پرداخت که اگر ایران قطعنامه شورای امنیت را به مرحله اجرا نگذارد در آن شرایط فشارهای اقتصادی و امنیتی بیشتری علیه ایران به کار گرفته خواهد شد. ایران باید بداند نظام بین الملل در برخورد با آن کشور از هماهنگی و همبستگی لازم برخوردار است.
ب) "جوهان دربیک " نماینده بلژیک در سازمان ملل متحد و همچنین رئیس کمیته نظارت بر تحریم های شورای امنیت، اعلام داشت که باید تمامی مفاد قطعنامه علیه ایران به مرحله اجرا درآید. نباید ایران احساس نماید که می تواند از قطعنامه عبور کند. بنابراین تمامی کشورها باید گزارش دهند که چه اقدامهایی علیه سیاست های امنیتی ایران انجام خواهند داد.
ج) مذاکرات لاریجانی و سولانا منجر به تداوم الگوی رفتار دیپلماتیک گردید. سولانا بر این اعتقاد است که می توان رفتار ایران را از طریق دیپلماسی تغییر داد. بنابراین همواره تلاش دارد تا فضای جدیدی در روابط ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد نماید.
ز) اجلاسیه ۴ جانبه شرم الشیخ با شرکت کشورهای مصر، اردن، اسرائیل و طرف فلسطینی (محمود عباس) برگزار گردید. جنبش حماس با اجلاسیه یادشده مخالفت نمود و آن را عامل بی ثباتی بیشتر در منطقه دانست.
ح) در ماه های فوریه تا ژوئن ۲۰۰۷ تلاش های گسترده ای انجام گرفت تا زمینه برای الحاق کشور اسرائیل به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فراهم شود. این اقدام از طرف آمریکا سازماندهی گردیده است. آمریکایی ها تلاش دارندتا شرایطی را به وجود آورند که به موجب آن زمینه برای افزایش مشارکت عملیاتی اسرائیل در ماموریت های ناتو به وجود آید.
۲) نشانه های عملیات روانی در چارچوب تاکتیک بازگشتی
زمانی که آمریکا از ضرورت تداوم فشارهای امنیتی بیشتر علیه ایران صحبت به عمل می آورد، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا محدودیت های سازمان یافته علیه ایران را بازسازی نمایند. در این ارتباط "گری گوری شولتی" و همچنین "کاندولیزا رایس" تلاش های بیشتری را برای اعمال فشارهای تهدیدآمیز به کار گرفته اند.
اعمال فشار علیه ایران را می توان در اظهارات خانم رایس و همچنین سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه مورد توجه قرار داد. "رابرت گیتس" تلاش دارد تا هرگونه مخاطره امنیتی برای نیروهای آمریکایی را متوجه ایران نماید. بنابراین سفرهای دوره ای مقامهای آمریکایی به منطقه را می توان نمادی از دیپلماسی مبتنی بر فشار علیه ایران دانست.
از سوی دیگر آمریکایی ها مبادرت به گسترش تبلیغات سیاسی خود برای متهم سازی ایران به فعالیت های استراتژیک هسته ای می نمایند. آنان تلاش موثرتری را از طریق متنوع سازی فعالیت های دیپلماتیک و امنیتی در ارتباط با ایران به کار گرفتند. زمانی که چنین شرایطی ایجاد می شود، می توان نشانه های محدودیت دیپلماتیک را نیز مشاهده نمود.
در چنین روندی برخی از مقامهای کشورهای عربی نیز ایران را متهم به ایجاد بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه نموده اند. در ماه های گذشته مقامهای برخی از این کشورها چنین نقشی را ایفا کردند.
به این ترتیب مشاهده می شود که آمریکایی ها به موازات انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی از سیاست محدودسازی ایران حمایت می کنند. سفر رایس به کشورهای اروپایی در راستای چنین اهدافی انجام می گیرد. بنابراین لازم است تا شاخص های رفتار آمریکا در جهت گسترش ائتلاف سازی برای محدود کردن موقعیت ایران در امنیت جهانی را مورد توجه قرار داد. اگر آمریکا بتواند، الگوی ائتلاف منطقه ای و بین المللی را تداوم بخشد، در آن شرایط موج های جدیدی از تهدید و فشار امنیتی علیه ایران ایجاد خواهد شد و باید ایران تلاش کند تا چنین ائتلافی شکل نگیرد.
دقت در اظهارنظرهای دیپلماتیکی و مواضع می تواند در شکست موج جدید تهدید غرب و ایجاد ائتلاف منطقه ای علیه ایران موثر باشد.
۳) چگونگی مقابله با عملیات روانی آمریکا علیه ایران
آنچه که بیان گردید نشانه آن است که فشارهای امنیتی آمریکا در مرحله جدید نیز تداوم یافته است. به عبارت دیگر آمریکایی ها از طریق "الگوی فشار مستقیم" (تهدید ایران به حداکثرسازی محدودیت ها)، "الگوی فشار امنیتی" (افزایش نیروهای نظامی آمریکا در عراق) و همچنین از "الگوی ترغیب مرحله ای" (اعلام آمادگی برای مذاکره با ایران) بهره گرفته اند که رفتار آمریکا در قالب به کارگیری الگوهای ترکیبی (بهره گیری از ۳ الگوی یادشده به صورت همزمان) بوده و در نتیجه آن از روش های دیپلماتیک، نظامی و تبلیغاتی بهره گرفته است.
برای خنثی سازی چنین فرآیندی می توان از الگوها و روش های متنوع و فراگیری استفاده نمود. بهره گیری از الگوهای امنیتی و دیپلماتیک صرفاً در شرایطی از مطلوبیت لازم برخوردار است که امکان فعال سازی روش های تبلیغاتی برای خنثی سازی تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی فراهم شود. تحقق این امر از طریق روش های زیر امکانپذیر است.
الف) خبرگزاری رویترز در گفت و گوهای ایران و آمریکا در مساله عراق، مدعی شده بود که ایران نهایتاً از مواضع خود عدول کرده و رویکرد مذاکره با آمریکا را در پیش گرفته است و این گفت و گوها را سرآغاز مذاکرات ایران و آمریکا در موضوعات دیگر معرفی کرده بود. با توجه به جنگ روانی انگلیس در این رابطه، نقد چنین مواردی ضروری به نظر می رسد.
ب) اختلافات آمریکا با فرانسه در مورد مسائل هسته ای ایران مورد پیگیری جدی قرار گیرد.
ج) زمینه برای حداکثرسازی دیپلماسی ایران با اتحادیه اروپا ایجاد شود.
د) رایزنی با کشورهای منطقه ای به ویژه غیرمتعهدها در آژانس فراهم شود.
و) در ارتباط با مذاکرات جدید لاریجانی – سولانا و در صورت تصویب قطعنامه سوم، ممکن است این گونه القا شود که غرب موفق شد با فرسایشی کردن مذاکرات زمینه های لازم برای صدور قطعنامه و جلوگیری از ابتکار عمل ایران را فراهم آورد و بدین وسیله نظام را در برابر افکار عمومی به انفعال بکشاند و لذا باید از هم اکنون راه های برون رفت از چنین فضای تبلیغاتی و عملیات روانی پیش بینی گردد.
● صفری: اغراض سیاسی، تهدید کننده ثبات جهانی است
مهدی صفری معاون وزیر امور خارجه ایران در امور آسیا و اقیانوسیه و مشترک المنافع، از وجود اغراض سیاسی در نحوه برخورد برخی کشورها با مسائل جهانی به عنوان آفت ها و عوامل تهدیدکننده ثبات جهانی یاد کرد.
به گزارش ایرنا،صفری که برای شرکت در شانزدهمین نشست کمیته مشورتی سیاسی ایران و ژاپن به این کشور سفر کرده بود ، دیروز در دیدار با جمعی از اندیشمندان، صاحبنظران سیاسی و روسای مراکز مطالعاتی ژاپن بر لزوم مقابله با این گونه ناهنجاری ها در سطح منطقه و جهان تاکید کرد. وی همچنین از وجود استانداردهای دوگانه در میان برخی کشورهای جهان در برخورد با کشورهای مختلف انتقاد کرد.
صفری ضمن ارائه توضیحاتی پیرامون برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، اهداف و الزامات رویکرد کشورمان در بهره گیری صلح آمیز از انرژی هسته ای را برای حاضران تشریح کرد. معاون وزیر امور خارجه ایران با اشاره به حقوق شناخته شده تمامی کشورهای عضو پیمان منع گسترش سلاح هسته ای (T.P.N) در بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای، بر لزوم به رسمیت شناخته شدن حقوق ایران از سوی جامعه بین المللی تاکید کرد.