موضوع تحقیق:
آشنایی با همسران و مادران اهل بیت
استاد راهنما:
محقق:
عنوان صفحه
مقدمه 3
خدیجه مادر حضرت فاطمه(س) 4
حضرت فاطمه زهرا(س) 7
سیره حضرت فاطمه (س) 8
حضرت زینب علیهاالسلام 12
سیره ی حضرت زینب (س) 15
ام کلثوم 17
زندگانی مادارن چهارده معصوم(ع) 18
نتیجه گیری 24
منابع و ماخذ 26
"مقدمه"
زن در لغت به معنی، نقیض مرد، مادینه ی انسان، همسر مرد است. اما شخصیت این مخلوق الهی در تمامی اعصار، قرون و زمانه متفاوت، و تعابیر و معانی خاصی داشته است.
اعراب مشرک و متعصب، دختران را موجودی شوم پنداشته و آن را مایه ننگ و عار می دانستند و آنان را زنده به گور می ساختند.
پروردگار جهانیان، زن را مظهر خلاقیت و جمال و زیبایی خویش آفرید و او را به خلاقیت خود مربی و پرورش دهنده ی افراد جامعه انسانی قرار داد. در اسلام، زنان همانند مردان در مسائل اجتماعی، سیاسی، پایگاه و جایگاهی مناسب دارند. آنان چون مردان با پیامبر اکرم(ص) بیعت نمودند و علیرغم سلب تکلیف آنان در جهاد، همگام با آزادمردان لباس رزم بر تن کرده و در جبهه های نبرد با کفار حضور داشتند. ام مسطح از زنانی بود که در جنگ بدر شرکت کرده بود، و خدیجه اولین زنی بود که به پیامبر ایمان آورد و تمامی ثروتش را برای ترویج اسلام ایثار کرد وسمیه اولین زنی بود که در راه بقای اسلام به شهادت رسید. حماسه شیر زنانی چون حضرت زینب علیها السلام، ام کلثوم و ام وهب در واقعه ی کربلا نمونه ای برجسته از حضور زنان در صحنه های نبرد حق علیه باطل می باشد.
در قرآن سوره ای به نام "نساء" و آیاتی درباره ی حقوق و فضیلت زنان آمده و از تعدادی زنان بزرگ چون ، همسران آدم، ابراهیم و مادران موسی و عیسی علیهم السلام به نیکی یاد کرده است. که این خود نشانگر اهمیت اسلام به این ودیعه الهی می باشد.
زنان صدر اسلام فرهنگ پاک زیستن، عالم زیستن، مجاهد زیستن، مطیع الی الله بودن، در ولایت ذوب گشتن، همسر و مادر نمونه شدن، را در جامعه بانوان ترویج داده اند تا تمام زنان عالم از الگوهای رفتاری آن ها در زندگانی فردی و اجتماعی خود بهره جویند.
خدیجه (مادر حضرت فاطمه (ع))
نام پدر حضرت خدیجه خویلد بن اسد بی عبدالغری بن قصی بن کلاب، از تیره ای معروف و از قهرمان قریش بود. خویلد در دوره ی جاهلیت مهتر طائفه ی خود بود.
خدیجه پیش از ظهور اسلام از زنان برجسته ی قریش به شمار رفته است. تا آنجا که او را طاهره و سیده ی زنان قریش می خواندند. او در سال 68 قبل از هجرت به دنیا آمد. پیش از آنکه به عقد رسول اکرم (ص) درآید نخست زن ابوهاله هند بن نباش بن زراره و پس از آن زن عتیق بن عائد از نبی مخزوم گردید. وی از ابوهاله صاحب دو پرواز عتیق صاحب دختری گردید. اینان برادر و خواهر مادری فاطمه (ع)اند.
پس از این دو ازدواج، با آنکه زنی زیبا و مالدار بود و خواهان فراوان داشت، شوی نپذیرفت و با مالی که داشت به بازرگانی پرداخت. تا آنگاه که ابوطالب از برادرزاده ی خود خواست او هم مانند دیگر خویشاوندانش عامل خدیجه گردد، و از سوی او به تجارت شام رود و چنین شد. پس از این سفر تجارتی بود که به زناشویی با محمد (ص) مایل گردید، خدیجه به هنگام ازدواج با محمد (ص) 40 سال داشت در حالی که حضرت محمد (ص) 25 سال پیش نداشت. جز ابراهیم که از کنیزکی آزاد شده به نام ماریه قبطیه متولد شد، قاسم و عبدالله همگی از خدیجه (ع)اند. قاسم در دو سالگی پیش از بعثت و عبدالله در مکه پیش از هجرت وفات یافتند. اما دختران به مدینه هجرت کردند و همگی پیش از فاطمه(ع) زندگی را به درود گفتند. خدیجه نخستین زنی بود که به پیغمبر ایمان آورد. هنگامی که پیغمبر دعوت خود را آشکار کرد و ثروتمندان مکه روی درروی او ایستادند، و به آزار پیروان او و خود وی نیز برخاستند، ابوطالب برادرزاده خود را از گزند این دشمنان سرسخت حفظ می کرد، اما خدیجه نیز برای او پشتیبانی بود که درون خانه بدو آرامش و دلگرمی می بخشید و برای همین خوی انسانی و خصلت مسلمانی بود که رسول خدا پیوسته یاد او را گرامی می داشت. او در سخت ترین شرایط دوران رسالت پیامبر اسلام (ص) لحظه ای از حمایت و پشتیبانی حضرت محمد (ص) کوتاهی نکرد و سرانجام در شعب ابوطالب هنگامی که همه ی مسلمانان در محاصره اقتصادی بودند، خدیجه (ع) به دیدار حق شتافت و پیامبر یکی از حامیان دلسوز خود را از دست داد.
هنگامی که خدیجه با رسول خدا (ص) ازدواج کرد، زنان مکه از وی کناره گیری کرده و رفت و آمد خود را با او قطع کردند، خدیجه از این جهت غمگین شد تا چون به فاطمه حامله شد. این نوزاد در شکم با خدیجه سخن می گفت، خدیجه را دلداری می داد و خدیجه این مطلب را از رسول خدا (ص) پنهان می کرد، تا روزی که حضرت وارد خانه شد و شنید که خدیجه با کسی سخن می گوید، پرسید: "ای خدیجه با که سخن می گفتی؟"
پاسخ داد: این جنینی که در شکم من است با من سخن می گوید و همدم من است. چندی از این ماجرا گذشت تا هنگام وضع حمل فاطمه شد. خدیجه کسی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه ی او آیند و هنگام ولادت فاطمه او را کمک کنند. ولی زنان برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابی طالب که ثروت نداشت ازدواج کردی، ما نیز به کمک تو نخواهیم آمد. خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال غم و اندوه به سر می برد که به ناگاه چهارزن گندمگون و بلند قامت را که همچون زنان بنی هاشم بودند مشاهده کرد که بر وی وارد شدند. خدیجه از دیدن آنها نگران شد اما یکی از آن چهارزن به سخن آمد و گفت: "ای خدیجه! نترس و محزون مباش که پرودگار تو ما را فرستاد و ما خواهران تو هستیم، من ساره هستم، و این یکی آسیه همسر فرعون است که همدم تو در بهشت خواهد بود، و آن دیگر دختر عمران و چهارمی کلثم دختر موسی بن عمران است خدای تعالی ما را فرستاد تا در امر وضع حمل تو را کمک کنیم. و آن گاه کمک کردند و فاطمه به دنیا آمد.
حضرت فاطمه (ع) در دامان پدری چون پیامبر اکرم (ص) و مادری زاهد و فداکار چون حضرت خدیجه (ع) پرورش یافت. وی در علم و فقاهت، زهد و عبادت، ایثار و شهامت، حیاو عفت، فصاحت و بلاغت و صبر و بردباری، یگانه ی اعصار و قرون شد.
حضرت فاطمه زهرا(س)
چون حضرت فاطمه به دنیا آمد، خدای عزوجل به یکی از فرشتگان وحی فرمود که به زمین برود و نام های فاطمه را به زبان پیامبر (ص) بگذارد. "فاطمه در پیشگاه خدای عزوجل نه نام دارد. فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا."
ولادت صدیقه ی طاهره، فاطمه زهرا(س) روز جمعه، 20 جمادی الاخره سال پنجم بعثت بوده است.
دوران کودکی آن حضرت همراه با آغاز رسالت پیامبر اکرم (ص) بود، منزل پدرش پناهگاه مسلمانان، مرکز نزول وحی و آیه های قرآن بود. بانک آسمانی الله اکبر و مراسم نیایش پروردگار در روح و روان این خردسال اثری نیکو گذاشت که سال ها بعد آشکار شد. دوران کودکی وی در تنهایی گذشت، زیرا دو خواهر او رقیه و ام کلثوم از او بزرگتر بودند و فاطمه (س) هیچ همبازی نداشت، و همین نوعی ریاضت های جسمانی و آموزش های روحانی برای آن حضرت بود. او شاهد شکنجه و آزار مسلمانان به دست کفار قریش بود. وی جانشین عبدالله، عبد المطلب، ابوطالب، و خدیجه بود. او اینک ام ابیها مادر پدر است. و چه نام نیکویی، یعنی او باید وظیفه ی مادرش را بر عهده گیرد، باید برای پدرش هم دختر و هم مادر باشد. فاطمه (ع) پس از مرگ پدر، دیگر لب به خنده نگشود.
حضرت فاطمه(ع)، اندامی باریک و لاغر داشت و پیامبر خدا (ص) به او گفته بود: تو نخستین کسی از اهل بیت هستی که به من ملحق خواهد شد." و بیش از 75 روز طول نکشید که فاطمه پس از مرگ پدر، به وی پیوست. فاطمه (س) روز سه شنبه، 3 جمادی الاخره سال 11 هجرت رحلت فرمود و مدت عمر شریفش تقریباً 18 سال، بوده است.
متاسفانه مزار دختر پیامبر روشن نیست. علمای شیعه روایت هایی آورده اند که نشان می دهد فاطمه(س) را در بقیع به خاک سپرده اند.
سیره ی حضرت فاطمه (علیها السلام)
الف- همسرداری حضرت زهرا:
امام علی (ع) می فرماید: "جهاد زن این است که خوب همسرداری کند."
حضرت فاطمه(ع) در خانه ی علی(ع) لحظه ای از این جهاد مقدس و وظیفه ی سنگین غفلت نورزید. آن بزرگوار، هنگام ازدواج با حضرت علی(ع) 9 سال داشت. آغاز زندگانی مشترک فاطمه (ع) و علی (ع)، آغاز رسالت پیامبر اکرم (ص) بود. امام علی (ع) درباره ی حضرت زهرا(ع) چنین می فرماید: "وقتی به خانه می آمدم و به زهرا نگاه می کردم تمام غم و اندوهم برطرف می شد."
موقعیت اجتماعی حضرت فاطمه (ع) چنان بود که می توانست از هر گونه موهبتی بهره مند شود. می توانست همسری قدرتمند انتخاب کند، اما او در دامان پیامبر(ص) پرورش یافته بود وی نمونه کامل زن در جهان اسلام بود. و بانوان عالم باید به زندگانی او تاسی می جستند. بنابراین با بهترین انسان بعد از پدرش یعنی حضرت علی(ع) ازدواج کرد وبا زندگانی ساده ای عمر را سپری کرد نه تنها هرگز شکوه و گلایه ای برزبان نیاورد. بلکه خانه را امن و آسایش شوی و فرزندانش قرار داد.
ب- زهد و عبادت حضرت فاطمه(ع)
زندگانی فاطمه زهرا(س) سراسر عبادت بود. وی به خانه ی فقیران و بیچارگان و درماندگان سر می زد و به آنها طعام می داد. ایثارگر بود و از خود گذشته، احکام شرعی را تعلیم می داد و سختی های زندگی را تحمل می کرد. پایبند تجملات نبود و در شوهرداری و دفاع از امامت و ولایت اسوه بود، و مصیبت ها و رنج هایی که پس از رحلت پدرش رسول الله (ص) کشید، در واقع نشان دهنده ی عبودیت خالصانه وی به درگاه پروردگار سبحان است.
ج- بعد سیاسی، اجتماعی حضرت
حضرت فاطمه(س) خود در متن مسائل سیاسی و اجتماعی بود و همواره از حق و اسلام و اهل بیت دفاع می کرد. نقل می کنند که در جنگ احد که اکثر مجاهدان گریختند، تنها علی(ع) و معدودی افراد در کنار رسول الله(ص) مقاومت می کردند. در آن لحظه های حساس، فاطمه (ع) نیز در جبهه حاضر می شود و به مداوای مجروحان می پردازد و زخم های پدر را مرحم می نهد پس از رحلت پیامبر (ص) شرایط حساس و دشوار و بحرانی که فتنه و دشمنی تمامیت اسلام و قرآن را تهدید می کرد، این فاطمه زهرا(ع) بود که با پیوستن در صحنه سیاسی و اجتماعی و دفاع از مقام ولایت و رهبری اساس و بقای اسلام را تضمین کرد.
حضرت فاطمه (س) خدمت به خلق را نوعی مسئولیت می داند. او در این راه هم جنبه های ظاهری و مادی وهم در جنبه ی معنوی زندگی خود را وقف مردم و اسلام کرد و روز و شب در فکر کیفیت اجرای این خدمت بود. او در شب عروسی جامه ی نو را به فقیر می دهد و خود با جامه ای کهنه به خانه ی علی می رود. شب تا سحر عبادت می کند و برای خلق الله خیر و سعادت و آمرزش می طلبد.
او به زنان درس می دهد و به آنان می فهماند که با حفظ شخصیت اسلامی و قرآنی خود می توانند آزاد باشند، جلوی راه استثمارگران را سد کنند و بنا به رسالت اجتماعی که بر دوش دارند وظیفه ای عهده دار شوند.
د- فاطمه ام التربیه
از مهمترین صفات رسول خدا(ص) اهتمام آن حضرت به تربیت مردم و امت اسلامی بود. کتاب و حکمت را به مردم تعلیم می داد و مردم را ارشاد می کرد. فاطمه زهرا(س) در مکتب پدر پرورش یافت و این صفت را از پیامبر(ص) به ارث برد و فرزندانی کامل و شایسته را تربیت کرد.
ه- سخاوت و بخشندگی حضرت فاطمه(س)
ر- حیا و پاکدامنی حضرت فاطمه(س)
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: "حیا از ایمان است و هر کس که حیا ندارد ایمان ندارد" حفظ حجاب، متانت و عفت و پاکدامنی در زنان یکی از اصول با ارزش در شریعت اسلامی است که نه تنها پایه های خانواده را استوار، بلکه مقام و ارزش زن را در جامعه بالا می برد و فاطمه (س) بانویی عفیف، شریف، پاکدامنی و خود مثالی برای آن بود.
ز- فاطمه علیهاالسلام ام التطهیر والعصمته
"انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً"
"ای اهل بیت، خدا می خواهد پلیدی را از شما دور کند و شما را پاک دارد."
(سوره ی احزاب، آیه ی 33)
در این آیه مواد شان اهل بیت، حضرت علی، فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام است. در احادیث و روایات فراوان آمده است که فاطمه (س) از هر نوع آلودگی پاک و منزه بوده است و بی سبب نیست که چون اویی را مادر پاک و عصمت نامیده اند.
س- فاطمه ام البلاغه
حضرت رسول (ص) ارباب بلاغت و سخنوری بود و کلام پیامبر برتر از کلام و سخن مخلوقات و پایین تر از سطح کلام خالق است حضرت زهرا(س) در سخنوری و بلاغت چون پدر و همسرشان علی بن ابیطالب بود و به همین سبب او را ام البلاغه می گفتند.
زهرا(ع) چون دیگر افراد اهل بیت از موهبت فصاحت و بلاغت بهره ای وافر داشت. سخنانش ساختاری مناسب و جمله هایی روان و عالی داشت، و با نیروی گفتار خود بر دل ها فرمانروایی می کرد و با بیان استوار جان ها را در کمند جذبه خویش می کشید و با نیکوترین روش های برگزیده سخن می گفت و سرعت انتقالش از همه افزونتر بود. همه ی این امتیازات در خطابه ای که فاطمه (س) به مخالفت با تصدی مقام خلافت به دست ابوبکر و با وی مسئله فدک ایراد کرد مشهود است.
حضرت زینب علیها السلام
ولادت با سعادت آن صدف بحر عصمت، پرورش یافته ی دامان ولایت، ملیکه نساء ، محبوبه مصطفی، نوردیده ی مرتضی، حضرت زینب کبری (ع) در پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجرت یعنی دو یا سه سال پس از ولادت برادر بزرگوارش امام حسین (ع) بوده است.
روایت می کنند که وقتی زینب علیها السلام زاده شد، حضرت فاطمه زهرا(س) او را برای نامگذرای به نزد حضرت علی (ع) می برد. آما آن حضرت می فرماید: "من در این زمینه از رسول خدا (ص) پیشی نمی گیرم. صبر کنیم تا حضرت بیاید و نام این نوزاد را معین فرماید." در آن هنگام رسول خدا (ص) درسفر بود، پس از سه روز مراجعت از تولد دختر با خبر باشد. وقتی طفل را برای نام نهادن نزد حضرت بودند، فرمود: "من هیچگاه از جانب خود این کار را نمی کنم و بر خدای تعالی پیشی نمی گیرم". در این هنگام جبرئیل امین نازل شد وعرض کرد: خدای تعالی می فرماید:
"سم هذه المرلوده زینب، فقداختار الله لماهذا الاسم."
نام این نوزاد را زینب گذار زیرا خدا نام را برگزیده است.
کینه آن حضرت ام الحسن و ام کلثوم بوده است.
اولین معلم و مربی او وجود مقدس رسول خدا (ص) بود. پس از آن حضرت مادرش فاطمه و پدرش علی و برادرانش امام حسن و حسین علیهم السلام سعی بسیار در تربیت و پرورش زینب داشتند.
در آن ایامی که حضرت علی (ع) در کوفه بود، زینب مجلسی داشت که برای زنان قرآن تفسیر می کرد. در یکی از روزها مشغول تفسیر "کهیعص" بود که پدرش علی(ع) وارد می شود. حضرت فرمود: "ای نوردیده، شنیدم کهیعص، را تفسیر می کنی؟" عرض کرد: "بله پدر!" حضرت فرمود: "ای نوردیده! بدان که این رمزی است در مصیبت وارده بر شما عترت پیامبر و مصایب و نوایب که در آینده بر شما وارد می شود." و زینب از شنیدن این ماجرا شروع کرد به گریستن و فریاد ناله اش بلند شد! حضرت زینب کبری علیه السلام به جهت فضایل و مناقب بسیار و نسب منحصر به فردی که داشت، دارای خواستگاران زیادی بود. از جمله خواستگاران این مخدره "اشعث بن قیس" بود که حضرت زینب را از علی(ع) خواستگاری کرد.
زینب کبری در سال هفده هجری با پسر عموی خود عبدالله بن جعفربن ابی طالب ازدواج کرد با وجود. با وجودی که خواستگاران زیادی برای زینب آمده بود، امیرالمومنین به هیچکدام راضی نمی شد، چرا که با لیاقت و منزلتی که زینب داشت باید با مردی ازدواج کند که اولاً: از خاندان ابی طالب بوده و ثانیاً: دارای فضایل و کمالاتی باشد که عبدالله بن جعفر دارای هر دو امتیاز بود. ثمری این ازدواج پنج فرزند بود به نام های محمد، جعفر، عون، علی و ام کلثون. دو تن از فرزندان زینب به نام های عون و محمد در کربلا در رکاب دایی گرامیشان امام حسین (ع) شهید شدند.
زینب علیهاالسلام چنان علاقه ای به برادرش امام حسین (ع) داشت که هنگام ازدواج به عبدالله شرط کرد که هرگاه امام خواست به سفر برود. زینب بتواند همراه برادرمسافرت کند و عبدالله از رفتن وی جلوگیری نکند. سفر تاریخی زینب (ع) از اینجا آغاز می شود، وی درتمامی منازل کنار امام بود و او را تنها نمی گذاشت. او سختی راه سفر را تحمل کرد، حوادث توقف قافله اهل بیت (ع) را دید، لشکرکشی و تهدید های دشمنان را لمس کرد، فریاد واعطشای کودکان را در حرم شنید و در برابر همه تالمات پایداری کرد و برای برادر و مولایش امام حسین (ع) یاوری دلسوز بود. پس از اینکه امام (ع) شهید شد. زینب به سرعت به طرف میدان حرکت کرد. روز عاشورا یکی از ایام سخت و دردناک برای زینب بود. او می دید که چگونه لشکر جنایتکار عمرسعد، فرزندان و ذریه رسول خدا (ص) و بهترین یاران و اصحاب امام حسین(ع) را به شهادت می رسانند و سر از بدنشان جدا می سازند و وظیفه داشت در برابر این همه مصیبت خویشتنداری کرده و سرپرستی خاندان عصمت و طهارت را برعهده گیرد.
در تاریخ هر جا که نام مبارک حضرت زینب (ع) آمده، از او به عنوان یاری رسانی از جان گذشته و حامی و یاوری جان برکف سخن رانده اند. زینب (ع) در تمامی صحنه ها چون کوهی استوار، مقاومت کرد تا رسالتی را که بر عهده گرفته است به شایستگی به سرانجام رساند.
درباره محل دفن حضرت زینب سه نظر متفاوت وجود دارد:
1) مدینه منوره، در کنار قبور خاندان اهل بیت علیهم السلام در قبرستان بقیع.
2) قاهره مصر
3) مقام معروف و مشهور در قریه (روایه) واقع در منطقه غوطه دمشق.
درباره ی قول اول ظاهراً مدرکی در دست نیست، گویا می گویند حضرت زینب (س) پس از حادثه کربلا به مدینه مراجعه می کند و در همانجا دارفانی را وداع می گوید. در مورد دوم ، مدرک معتبری در دست نیست. با تجزیه و تحلیل اقوال فوق، اعتبار قول سوم ثابت می شود که قبر حضرت زینب (ع) در قریه روایه از منطقه غوطه شام، در 7 کیلومتری جنوب شرقی دمشق، است.
"سیره حضرت زینب سلام الله علیها"
الف- زهد و عبادت
حضرت زینب کبری تمام شبش را به عبادت می پرداخت و در دوران حیات خود هیچگاه تهجد را ترک نکرد. آن چنان اشتغال به عبادت ورزید که ملقب به لقب "عابده آل علی" شد. ارتباط و عبادت زینب آن چنان با خدا قوی بود که دیگران از آن حضرت التماس دعا داشتند. مصائب و مشکلات نتوانست در روحیه زینب اثر گذاشته و ارتباط آن حضرت را با خدا قطع نماید. در جریان اسارت هم زینب خود را نباخت و همچنان به عبادت ادامه داد.
ب- شجاعت و شهامت
از امتیازات و ویژگی های دیگری که زینب کبری دارد شجاعت است. شجاعتی علی گونه که در عاشورا بسیار مورد نیاز بود. اگر ذره ای ترس و وحشت از حکومت طاغوتی و جبار یزید در دل ایشان بود. هیچگاه ایراد کند و او را مفتضح نماید. او با جباران و ظالمین مقابله می کرد در حالی که آنان در اوج عظمت و اقتدارشان بودند، ولی زینب، تنها، غریب، بی کس و در حالت اسارت و مظلومیت بود نه یاری داشت و نه معینی.
ج- فصاحت و بلاغت حضرت زینب (س)
دیگر از ویژگی های زینب که به او موقعیت مخصوص می داد، فصاحت و بلاغت بود. زینب همچون پدر بزرگوارش زیبا سخن می گفت، آن چنان زیبا و با منطقی قوی و استوار که فرصت هر نوع خدشه و اظهارنظر را از دیگران می گرفت.
مسلماً در کوفه و شام، شمشیر و سنان به کار نمی آمد، شمشیر و سنان، به مقدار نیاز در کربلا و عاشورا به کار گرفته شده بود، در آنجا سخن گفتن لازم بود و منطقی پولادین.
زینب این سلاح را دارا بود. شیوه ی سخن گفتن را به خوبی از پدر آموخته بود. می دانست در کوفه چگونه باید سخن بگوید و در شام چطور. با نگاهی به خطبه های ایشان فصاحت و بلاغت آن برای ما نمایان می شود. می بینیم که جملات فصیح، در خور فهم مخاطبین و بنا به مقتضای حال و مقام ادا شده است. حضرت زینب (س) در کوفه به یک نحوه سخن رانده و در شام، در مجلس یزید به گونه ای در خور آن مجلس.
د- تربیت حضرت زینب(س)
اساس و منشاء همه ی فضایل در تربیت صحیح و درست نهفته است، اما قبل از هر چیز، مربی و کسی که امر تربیت اطفال را عهده دار گردیده اهمیت دارد. اولین چیزی که در تربیت مورد نیاز است این است که مربی خودش باید فوری کامل و عامل باشد تا بتواند از عهده این امر مهم و خطیر برآید. این خود امتیازی است که حضرت زینب(س) از مربیان و معلمانی برخوردار بوده است که جزیره العرب، بلکه پهندشت کره خاکی در طول تاریخ به خود ندیده و نمی بیند. اولین معلم و مربی او وجود مقدس رسول خدا (ص) بود.
ه- سخاوت در خردسالی
روزی امام علی (ع) میهمانی همراه خود به منزل آورده بود. آن گاه به فاطمه (ع) فرمود: "در خانه چه داری؟" عرض کرد: "تنها قرصی نان است که آن را برای دخترم زینب گذارده ام" زینب (س) اگر چه آن زمان چهار ساله بود وقتی این سخن را شنید گفت: "مادر جان نان را برای مهمان ببرید"
ام کلثوم
ام کلثوم صغری دومین دختر امیر المومنین علیه السلام از فاطمه است. ام کلثوم پس از سال هشتم هجری متولد شد و سال هفدهم به عمر بن الخطاب شوهر کرد و چون عمر کشته شد نخست عون و پس از مرگ او برادرش محمدبن جعفر بن ابی طالب او را به زنی گرفت. بیشتر تذکره نویسان نوشته اند ام کلثون پس از مرگ و یا کشته شدن محمد شوهری اختیار نکرد. اما ابن خرم نویسد: عبدالله بن جعفر بن ابی طالب پس از طلاق زینب (ع) او با به زنی گرفت.
ام کلثوم از عمر دارای پسری بنام زید بوده است. ام کلثوم در بازار کوفه مردمان را اشارت کرد با خاموش شدند و سپس خطبه ای با چنان بلاغت خواند که گوئی علی بن ابی طالب است. زید و مادرش ام کلثوم هر دو در یک روز مردند و عبدالله بن عمر بر آن دو نماز خواند. مرگ ام کلثوم پس از بازگشت او از کوفه بمدینه و بین سالهای چهل ودو تا پنجاه و شش است.
زندگانی مادران چهارده معصوم (ع)
فاطمه بنت اسد (مادر امام علی علیه السلام)
فاطمه دختر اسد بن هاشم بن عبد مناف قریش هاشمی و همسرش ابوطالب (عبد مناف) بود. ابوطالب عموی رسول خدا(ص) و فرزندش علی (ع) است. فاطمه بنت اسد در مدینه به سال چهارم هجری در گذشت و در بقیع مدفون شد.
فاطمه بنت اسد فضایل و صفت های بی شماری داشت، ایشان در حق پیامبر (ص) مادری کرد و آن حضرت را به فرزندان خویش برتری داد و مقدم داشت آنگاه که خدیجه از دنیا رفت و فاطمه زهرا(س) خردسال بود. فاطمه برای او مادری کرد . وی نخستین زنی است که پس از حضرت خدیجه مسلمان شده و اولین زنی است که با پای پیاده هجرت کرد و در مدینه بر رسول خدا (ص) وارد شد. تنها زنی است که دیوار کعبه برایش شکافته شد و در خانه خدا وضع حمل کرد. فاطمه بنت اسد اولین زن هاشمی است که فرزند هاشمی زاد.
شهربانو مادر امام زین العابدین علیه السلام
این بانو، دختر یزدگرد سوم پادشاه ایران بود، پس از شکست ایران در جنگ با مسلمانان همراه با خواهرش به اسارت قوای اسلام در آمد و حریث بن حابر او را به خدمت حضرت علی (ع) آورد و علی بن ابی طالب (ع) شهربانو را به عقد امام حسین (ع) درآورد که از این پیوند مبارک حضرت سجاد (ع) زاده شده و دیگری را به محمدبن ابی بکر بخشید که قاسم ثمره ی آن وصلت است به گفته ی مورخان این بانوی مکرمه به هنگام ولادت امام زین العابدین (ع) دنیا را وداع گفت. شهربانو را شاه زنان و سلافه و خوله و غزاله نیز می خواندند.
فاطمه بنت الحسن مادر امام محمد باقر علیه السلام
وی دختر امام حسن مجتبی (ع) بود. در باب مقام و منزلت وی، امام صادق (ع) می فرماید: "در میان فرزندان امام حسن زنی با عصمت و علم و فضل و شرف و حیا و عفت بهتر از او نبود."
کنیه این بانوی مکرمه ام عبدالله و همسر امام زین العابدین (ع) و مادر امام محمد باقر (ع) بود. وی از امام سجاد (ع)، امام محمد باقر(ع) و سه پسر به نام های حسن و حسین و عبدالله به دنیا آورد. در پاره ای مقاتل ذکر کرده اند که این بانوی با فضیلت با همسرش امام زین العابدین (ع) و فرزند خردسالش امام محمد باقر (ع) در کربلا اسیر شد و در جمیع مصایب با اهل بیت شریک و سهیم بود.
ام فروه مادر امام جعفر صادق علیه السلام
وی دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر و همسر امام محمد باقر (ع) بوده است. ام فروه نامش فاطمه و بسیار جلیل القدر بود که به سبب آن از امام صادق (ع) به ابن المکرمه تعبیر می کردند. ام فروه از زنان برجسته ی شیعه و عابد و زاهد و محدث بوده است.
حمیده مادر امام کاظم علیه السلام
حمیده البربریه المصفاه، دختر صاعدبربری اندلسی ملقب به لولو و مکنی به ام محمد بود. وی مادر موسی بن جعفر، اسحق، محمد و فرزندان امام صادق (ع) بود. امام صادق (ع) درباره اش فرمود: حمیده مانند شمش طلا از پلیدی ها پاک است به سبب کرامتی که خدا نسبت به من و حجت پس از من دارد، ملائکه همواره او را نگهداری کردند تا به من رسید."
حمیده از خاندان بزرگ غیر عرب بود. ابوعبدالله الصادق (ع) به بانوان می گفت که در احکام به او رجوع کنند. امام صادق علیه السلام حقوق اهل مدینه را به دست مادر خود و بانوی حرم خویش حمیده المصفاه انجام می داد. می گویند او کنیزی بود که به دستور امام محمد باقر (ع) توسط خادم آن حضرت خریداری و به عقد امام صادق (ع) در آمد.
نجمه مادر امام رضا علیه السلام
سکن النوبیه، ام ولد موسی الکاظم (ع) و والده امام رضا (ع) بوده است و کنیه اش ام البنین است . آنگاه که امام رضا (ع) را به دنیا آورد. طاهره نام گرفت وی از اشراف عجم بود، اما در ملک عرب زاده شد و در میان فرزندان آنها رشد و تربیت یافت.
خیزران مادر امام جواد علیه السلام
خیزران مادر امام جواد(ع) از خانواده ی ماریه قبطیه اهل نوبه است و کنیه اش ام الحسن است. او را سبکیه، نوبیه، مریسیه، ریحانه و دره نیز نامیده اند. اهل نوبه مسیحی بودند. پس از اینکه از مسلمانان شکست خوردند سبکیه در زمره اسرا بود و او را به بردگی فروختند.
خیزران از برترین و فاضلترین و پرهیزگارترین زنان عصر خویش است. وی همسر امام رضا(ع) و مادر امام جواد (ع) است. این موقعیت نشان دهنده ی منزلت و ارزش او در درگاه الهی بود. زیرا، چنین مرتبه ای نصیب هر کسی نمی شود.
سمانه مادر امام هادی علیه السلام
سمانه مغربی، مادر امام هادی علیه السلام و کنیه اش ام الفضل است. امام جواد(ع) فرمودند: سمانه در زهد و تقوی زبانزد خاص و عام بود. وی بیشتر ایام روزه بود و بی سبب نبود که این شرف و فضلیت را یافت که همسر امام جواد (ع) و مادر امام هادی (ع) شود.
سوسن مادر امام عسکری علیه السلام
مادر امام حسن عسکری(ع) بانویی با تقوا و عفیف و صالح بود. امام هادی (ع) درباره ی وی می فرماید: "سوسن از بدی ها و پلیدی ها و زشتی ها و ناپاکی ها و آلودگی ها پاک است." احمدبن ابراهیم می گوید: "از حکیمه خاتون پرسیدم امروز که امام حسن عسکری (ع) از دنیا رفته، شیعه به چه کسی روی آورد؟
فرمود: به سوسن مادر امام".
این بانوی گرامی و عابد و متقی واسطه ی میان امام و امامت، و وصی امام بود و چنین مقام والایی به ائمه اختصاص دارد. و به سبب موقعیت زمان و صغر سن و غیبت صغری حضرت امام زمان علیه السلام، شامل حال وی شد.
شیخ ذبیح الله محلاتی می نویسد: "سوسن در ولایت خود پادشاه زاهد بود."
نرجس خاتون مادر امام زمان (ع)
نرجس خاتون مادر مکرمه امام زمان حضرت مهدی علیه السلام و همسر گرامی امام حسن عسکری (ع) و نامش ملیکه دختر یشوعای، فرزند قیصر پادشاه روم و مادرش از فرزندان حواریون منسوب به شمعون وصی حضرت مسیح علیه السلام بود. گویند وی خواب دید که رسول خدا (ص) و امام علی (ع) با عده ای از فرزندانش از وی نزد حضرت عیسی علیه السلام و شمعون خواستگاری کردند، که پس از موافقت شمعون، حضرت رسول اکرم(ص) خطیه ای انشا، فرمود و با حضرت مسیح (ع) وی را به نام حسن عسکری (ع) عقد بستند. در خوابی دیگر حضرت فاطمه (س) را دید و به اسلام ایمان آورد. نرجس خاتون این خواب را از همگان مخفی داشت ولی آتش محبت به امام (ع) او را رنجور نمود تا با اصرار او، قیصر اسیران مسلمان را آزاد می کند.
وی همه شب امام (ع) را در خواب می دید تا شبی به توصیه حضرت، در عقب لشکریان جدش (قیصر) که به جنگ مسلمانان بسیج شده بودند حرکت می کند و خود را به هیبت کنیزان در می آورد. چون قیصر شکست می خورد و عده ای اسیر می شوند. او نیز در میان اسیران بود. زماین که اسیران زن را به معرض فروش می گذارند. او را فرستاده ی امام هادی (ع) به نام بشر بن سلیمان خریداری می کند. امام (ع) او را به حکیمه خاتون، خواهرش می سپارد تا به او احکام بیاموزد و واجبات را فراگیرد. پس از چندی او به عقد امام حسن عسکری (ع) در می آید.
نرجس خاتون بسیار با عفت و پرهیزگار بود. برای او این مقام و مرتبه کافی است که مادر امام زمان (ع)، آخرین حجت خدا و برپا دارنده قسط و عدل است.
نتیجه گیری:
انبیاء و رسل که راهنما و رهبر خلایق در عصر خود بوده اند. زنان آنها نیز بهترین زنان عصر خود و مربی ممتاز و سرمشقی برای تهذیب نفس بوده اند.
آنچه مسلم است خداوند کارهای خوب را بدست بندگان خوب خود به عمل می گذارد و همانطور که انبیاء طبیب نفوس بشری بوده اند زنان آنها نیز واسطه هدایت و ارشاد زنان عصر خود بوده و تربیت و تهذیب اخلاقی زنان بهتر می توانند در مردان بوجود آورند و تحرک فکری ایجاد نمایند.
برنامه اسلام در تربیت نفوس بسیار طبیعی و ساده بود آنها حق را می گفتند و حق می جستند و به راه حق می رفتند و هر کس برخلاف آن بود بر حسب وظیفه از انحراف راهنمایی می نمودند.
در مکتب اسلام سادگی و عظمت با هم مبانیت نداشت همه راه و رسم وفاداری را پیش گرفته بودند و فداکاری در راه دین خود می نمودند. اسلام به زن که هیچ ارزش نداشت این قدرت و جسارت را داد که برابر خلفا بایستند و سخن از حق بگویند و دم از حقیقت بزنند.
خلفا و سلاطینی که بوی خون در شمشیرشان به مشام هم میرسید کی زنی جرئت داشت برابر آنها برود و سخن بگوید. اما زنان تربیت شده مکتب اسلام به پیروی از فاطمه زهرا (س) یگانه دختر باقی مانده رسول خدا (ص) و تربیت شده او زینب کبری سلام الله علیها در برابر قدرتهای سرسخت ایستادند و از حق سخن گفتند و بیمی به خود راه ندارند.
و شگفت آور است که این شیرزنها قهرمان مکتب اسلام سالهای پس از شهادت علی (ع) که زبان همه را در ذکر مناقبش بزر و زور قطع کرده بودند آنها در ذکر مناقب و فضایل علی کوشا و با شهامت بودند.
زنان مکتب اسلام مردم جنگجو را تشویق و ترغیب به دفاع از حق و حقیقت می نمودند و تا در برابر جاه طلبان مشرک و بت پرست و مسلمانان ظاهری قیام حق جویانه نمایند و پیشوای خود را یاری کنند. اسلام زن را برای همفکری، تربیت صحیح دین و بنیاد تقویت عقیده و ایمان به خدا و رسول و امام توصیه نمود و تربیت کرده است و پیغمبر اسلام (ص) و امامان دیگر، زنان خود را طوری تربیت نموده که سرمشق زنان دیگر باشند.
"فهرست منابع و ماخذ"
1- زنان پیغمبر اسلام .- عماد الدین حسین اصفهانی شهیربه عمادزاده، نشر محمد.
2- زن در آئینه جلال و جمال- آیت الله جوادی آملی، مرکز نشر فرهنگی رجاء.
3- زندگانی فاطمه زهرا (س)- دکتر سید جعفر شهیدی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
4- فاطمه فاطمه است- دکتر علی شریعتی. حسینیه ارشاد. تهران.
5- زنان نامدار شیعه- احمد عیسی فر، انتشارات رایحه عترت.
6- فاطمه (س) گلواژه آفرینش- سید ضیاء مرتضو- مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
1
5