تارا فایل

پاورپوینت مغولان که بودند



مغولان که بودند؟
مغولان از اقوام بیابانگردی بودند که در سرزمین مغولستان واقع در شمال چین و جنوب سیبری میزیستند.آب وهوای سرد و خشک منطقه، موجب شده بود که آنها شیوه ی زندگی کوچ نشینی و دامداری را برگزینند. قبایل مغول تا پیش از
چنگیزخان پراکنده بودند و حکومتی نداشتند. این قبایل به سبب افزایش جمعیت و کمبود مراتع ناگزیر بودند برای تامین زندگی،
به غارت یکدیگر و همسایگان روی آورند.

اطلاعات بیشتر
مُغول قومی از نژاد زرد است که سرزمین مادری آنان مغولستان می باشد. جمعیت کنونی مغول ها حدود ۱۰ میلیون تن است که بیشتر در مغولستان (۲/۷ میلیون)، چین (۵/۸ میلیون) و روسیه (۱ میلیون) زندگی می کنند. البته به دلیل جنگاوری و مهاجرت های آنان در سده های پیش، ردپای آنان به نقاط مختلف آسیا و حتی شرق اروپا (به ویژه قفقاز شمالی) هم کشیده شده است. بیشتر مغولان پیرو آیین های بودایی تبتی و شمنیسم هستند و عدهٔ کمی از آنها مسیحی و مسلمان هستند و به زبان مغولی تکلم می کنند.
بنا به نظر هارولد لمب در کتاب زندگی نامه چنگیز خان مغول، در سده های اخیر این اشتباه به وجود آمد که ترک ها نیز از نژاد مغول هستند.او معتقد است که چنین نیست و مغول ها و ترک ها دو قوم کاملا متفاوت هستند. اما در مغولستان بسیاری از ترک ها و مغول ها در کنار هم می زیستند. ترک ها هم قوم متمدنی بودند.

چنگیز
چنگیز رئیس یکی از قبایل مغول بود که قبیله های مغول را زیر فرمان خود
درآورد و حکومتی نیرومند تشکیل داد و برای ادارهٔ آن کشور، مجموعه قوانینی را با
عنوان یاسای چنگیزی٭ تدوین کرد و به اجرا گذاشت.
یکی از اصول مهم «یاسا » آن بود کسانی که خود را تسلیم سپاه مغول میکردند، از قتل
و غارت در امان بودند، اما آنان که مقاومت میکردند، باید قتل عام و غارت میشدند.
چنگیز در فنون رزمی مهارت کامل داشت و در حیله های جنگی استاد بود.
وی، مردی بی رحم بود و سربازان، سرداران و حتی فرزندانش باید بدون چون و چرا
فرمانش را اطاعت میکردند.

هجوم اقوام کوچ نشین به شهرها و سرزمین های آباد، در تاریخ بارها تکرار شده است. مغولان هم پس از آنکه متحد و
قدرتمند شدند، به فکر حمله به سرزمین های آباد و تصاحب ثروت آنها افتادند. آنها نخست به چین حمله و شهر ثروتمند پکن را
تسخیر و غارت کردند. مغولان سپس با فتح سرزمین هایی در غرب مغولستان، به مرزهای ایران نزدیک شدند.
هجوم اقوام کوچ نشین

هجوم مغولان به ایران
مغولان در زمان خوارزمشاهیان به ایران هجوم آوردند. در زمان سلطان محمد خوارزمشاه وقتی اعضای یک کاروان
تجاری مغول به یکی از شهرهای ایران آمده بودند، به دستور حاکم آن شهر به جرم جاسوسی دستگیر و کشته شدند. چنگیزخان
این موضوع را بهانه قرار داد و با لشکری عظیم به ایران هجوم آورد ( 616 ق). سلطان محمد به مقابله شتافت، اما در همان
برخورد اول با سپاه مغول، چنان دچار بیم و هراس شد که فرار کرد. فرار او، روحیهٔ سپاهیان و مردم را ضعیف کرد.
لشکریان مغول به چند گروه تقسیم شدند و به تعداد زیادی از شهرها و آبادی های ایران یورش بردند. هر جا که مقاومتی صورت
میگرفت، ساکنان آنجا به طرز بیرحمانه ای قتل عام می شدند.

سلطان جلال الدین، پسر و جانشین سلطان محمد خوارزمشاه، شهامتی از خود نشان داد و در یک جنگ بر مغولان
پیروز شد، اما به دلیل اختلافات و درگیری های داخلی، کاری از پیش نبرد.
در آن شرایط حساس، برخی از سرداران و حاکمان محلی و نیز خلیفهٔ عباسی
نه تنها جلال الدین را یاری نکردند، بلکه با وی وارد جنگ شدند.
هجوم هولناک چنگیز، یکی از فجایع تاریخ ایران بود. بر اثر این
هجوم، بسیاری از ایرانیان جان باختند و تعداد زیادی به اسارت درآمدند
یا آواره شدند. ترس و وحشت سراسر ایران را فراگرفت و مردم دچار
سرخوردگی شدند. از اینرو، میل به گوشه گیری و دوری از اجتماع در
جامعه، رواج یافت. سپاهیان چنگیز در جریان هجوم به ایران، شهرها و
آبادی های زیادی را ویران کردند و آسیب فراوانی به مزارع کشاورزی و
قناتها وارد آوردند. مغولان همچنین مساجد، مدارس و کتابخانه ها را خراب کردند و کتاب ها را سوزاندند.

حکومت مغولان بر ایران

پس از مرگ چنگیز، حملات پراکنده ی مغولان به ایران ادامه داشت، تا اینکه هلاکوخان نوه ی چنگیز، مامور شد فتوحات
مغول را در ایران و دیگر بخش های جهان اسلام، کامل کند. او، نخست اسماعیلیان ایران را از بین برد و قلعه های آنان را
ویران کرد؛ سپس با تسخیر بغداد و کشتن خلیفه ( 656 ق)، خلافت عباسی را برانداخت.
هلاکوخان پس از نابودی خلافت عباسی، حکومت ایلخانان را تاسیس کرد. او به همراه فرزندان و نوادگانش، حدود
هشتاد سال بر ایران فرمان راندند. در دوران فرمانروایی سلسلهٔ ایلخانان، ایران از نظر سیاسی یکپارچه و متحد شد و حکام
و سرداران محلی تحت حاکمیت و سلطهٔ مغولان، قرار گرفتند. حکومت ایلخانان با سایر حکومت های مغولی در آسیا و
دولت های اروپایی ارتباط برقرار کرد. اروپاییان هم پس از جنگ های صلیبی، بیش از گذشته علاقه مند بودند که با کشورهای
مسلمان و آسیایی، رابطهٔ سیاسی و بازرگانی داشته باشند.

پس از مرگ آخرین ایلخان مغول (ابوسعید)، حکومت ایلخانان
فرو پاشید. ایران بار دیگر گرفتار هرج و مرج، آشوب، جنگ و قتل و
غارت های بی حساب شد؛ یکپارچگی و اتحاد سیاسی کشور ما از بین رفت
و حاکمان محلی و سرداران مغول و غیرمغول، هر کدام بر بخشی از آن
مسلط شدند و با یکدیگر به رقابت و ستیز برخاستند

قیام سربداران
همزمان با فروپاشی حکومت ایلخانان، بی عدالتی و ستمگری حاکمان محلی، خشم و نارضایتی مردم را برانگیخت و
موجب بروز قیام های مردمی در گوشه و کنار ایران شد. یکی از مهمترین این قیام ها، قیام سربداران بود که از روستای
باشتین در سبزوار آغاز شد. مردم سبزوار در آن زمان بر اثر تعلیمات شیخ خلیفه و شیخ حسن جوری، آمادهٔ مقابله با ظلم و
ظالمان شده بودند.
ساکنان روستای باشتین که از زیاده خواهی و گستاخی ماموران حاکم مغولی خراسان به ستوه آمده بودند، به پا خاستند
و ماموران مغول را مجازات کردند. آنان سپس با شعار «سر به دار می دهیم، تن به ذلّت نمیدهیم »، سپاه حاکم مغول را در آن
ولایت شکست دادند. قیام به سرعت گسترش یافت و سربداران پس از تصرف شهر سبزوار، حکومت خود را تاسیس کردند.
آنان با پیروزی بر سرداران و حاکمان مغول در خراسان، قلمرو خود را به مناطق همجوار گسترش دادند. حکومت سربداران،
پشتیبان مذهب شیعه بود. این حکومت محلّی پس از یورش تیمور به ایران از بین رفت.

عکس هایی از مجموعه ی سربداران

هجوم تیمور به ایران
در اواخر قرن هشتم هجری، بار دیگر سرزمین ما با یورش های وحشتناک اقوام بیابان گرد، از سمت شمال شرق روبه رو
شد. این یور شها را شخصی به نام تیمور، فرماندهی میکرد
تیمور گورکانی٭ یکی از فاتحان مشهور در تاریخ است که بخش
وسیعی از آسیا را فتح کرد و امپراتوری تیموری را بنیان گذاشت. او خود
را از خاندان چنگیز می دانست. تیمور در بی رحمی و خونریزی دست کمی از
چنگیزخان مغول نداشت.
او به هنر، علاقه نشان م یداد و هر شهر و ولایتی را که می گشود،
هنرمندان و صنعتگرانش را به پایتخت خود سمرقند )امروزی( م یفرستاد.
تیمور حرص و طمع بسیاری به کشورگشایی داشت و در اندیشهٔ فتح چین بود
که مرگ، امانش نداد.


تعداد صفحات : 14 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود