امروز ما در میدان نظامی جنگ نداریم ، اما عزیزان من ! در میدان سیاسی و فرهنگی یک جنگ حقیقی وحود دارد ، هشیارانه و مدبرانه باید کار کرد . در میدان جنگ نظامی ,آنها که بوده اند ، می دانند ، هیچ لشگری به این ترتیب که سرش را پایین بیندازد و تفنگ ها را بگیرد و مرتب شلیک کند و جلو برود ، به جایی نمی رسد همه شان را درو می کنند ، لذا باید نقشه بکشد ، باید دشمن را دور بزند ، باید از غفلت دشمن استفاده کند ، باید طراحی تاکتیک بکند تا موفق بشود ، در جنگ سیاسی و فرهنگی هم عیناً همین طور است ، اگر سرمان را پایین بیندازیم و همین طور جلو برویم ، کاری صورت نمی گیرد ، تدبیر ، آگاهی ، هوشیاری ، خبرویت و حسابگری دقیق بر اساس اصول لازم است و شما این کارها را بکنید .
ریشه های نزدیک انقلاب مخملی در ایران
با تاکید بر حوادث اخیر
تاثیرات پیروزی اصولگرایان در انتخابات سال 1384
شکست طرح خاورمیانه بزرگ وطرح پنتاگون برای شبکه سازی مسلمانان لیبرال (کسینجر)
شکست طرح فروپاشی شیعه در سال 2010 (مایکل برانت)
شکست طرح مهندسی معکوس فوکویاما علیه ایران (1986-اورشلیم)
اعلام ”قرن آمریکا تمام شد“ و ”پتانسیل غرب به پایان رسید“ از سوی ریچارد رورتی (2005)
نداشتن بازیگر در درون حاکمیت و پتانسیل لازم برای تغییر رفتار و تغییر ساختار ج.ا.ا
ایجاد بازدارندگی و ناممکن گردیدن اقدام نظامی علیه ایران (جوزف نای)
احیاء گفتمان انقلاب، امام (ره) و رهبری
یکپارچه شدن حاکمیت در ج.ا.ا و ایجاد انسجام ملی
تولید قدرت ملی و ایجاد توانایی برای پیگیری اهداف ملی و دفاع از منافع ملی
تقویت گفتمان بیداری اسلامی
افزایش قدرت نرم و بازیگری ایران در مناسبات منطقه ای و بین المللی
راه اندازی مجدد کمیته خطر جاری در سال 1384
توصیه های کمیته خطر جاری (مهر 84) درباره مقابله با جمهوری اسلامی ایران، مبنی بر بی فایده بودن جنگ سخت و لزوم تمرکز فعالیت ها بر سه محور دکترین مهار، جنگ رسانه ای و ساماندهی نافرمانی مدنی:
1) تغییر رویکرد در مقابله و بسیج همه نیروها برای این استراتژی و قرار گرفتن ایران در صدر برنامه های ساست خارجی آمریکا در 4 سال آینده.
2) بازبینی تمام تجربیات گذشته در این زمینه و درسهایی که از فروپاشی بلوک شرق و تغییر حکومتها در کشورهایی مانند شیلی و اندونزی گرفته شده است.
3) استفاده از اختلافات درونی ایران و ضعف سیاست های اقتصادی.
4) دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل های دانشجویی و نهادهای غیر دولتی و صنفی.
5) راه اندازی شبکه های متعدد رادیو تلویزیونی برای ایرانیان و تلاش برای رساندن پیام های خود به مردم ایران با پیشرفته ترین تکنولوژی های روز.
6) تاکید پی در پی بر حمایت از حقوق بشر و دمکراسی در ایران برای تقویت ارتباط با مردم ایران.
7) حمایت از اپوزسیون بعنوان یکی از عوامل موثر بر تغییر رژیم ایران.
8) سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد امریکا به ایران بعنوان جهانگرد و در صورت نیاز، پیوستن آنها به جنبش های مدنی و نافرمانی ها.
توصیه های کمیته خطر جاری
9) تسهیل فعالیت NGO های آمریکایی در ایران.
10) صدور ویزا و دعوت از فعالان جوان ایرانی (انتخاب شده از سوی مقامات آمریکایی، نه نهادهای ایرانی) به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک. اینکار در صربستان، فیلیپین، اندونزی، شیلس و کشورهای دیگر موفقیت آمیز بوده است.
11) استفاده موثر از سفارتخانه های کشورهای دیگر در تهران و حضور در جلست محاکمه، درخواست مشترک برای آزادی زندانیان سیاسی، کمک مالی به خوانواده های زندانیان و گروه های مخالف حکومت و حتی نظارت یا مشارکت در اعتراض ها و بررسی تصویب قانون ”آزادی ایرانیان“ در کنگره بمنظور حمایت از اینگونه فعالیت های تاثیرگذار.
12) در دستور کار قرار گرفتن تضعیف ستون های حمایتی حکومت ایران، یعنی سرویس های امنیتی و نظامی این کشور.
13) از بین بردن قدرت بسیج و سپاه و ایجاد تغییرات اساسی در وزارت اطلاعات و یا بطور کل حذف آن.
15) وادار کردن رهبران روحانی ایران که در راس قدرت هستند، به کناره گیری از قدرت سیاسی.
16) احتیاط، دوراندیشی و عملکرد چند جانبه در برخورد با فعالیت های هسته ای ایران با افزایش فشار دیپلماتیک از طریق متحدان به منظور توقف داوطلبانه فعالیتها از سوی ایران و در غیر اینصورت افزایش فشارها و ارسال پرونده به شورای امنیت.
تغییر رویکرد آمریکا از اصلاح طلبان سکولار به تکنوکرات های لیبرال
شکست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم و سوخته شدن گفتمان اصلاحات
رویکرد به تکنوکرات های لیبرال
(طراحی پروژه وحدت ملی، عدم حمایت کارگزاران از خاتمی، حمایت از میرحسین)
توصیه مثلث استراتژیست های ایرانی شورای روابط خارجی آمریکا
(عدم حمایت آمریکا از گفتمان سوخته و شکست سه طرح استراتژیک آمریکا توسط اصلاح طلبان و تاکید بر تقویت تکنوکراتهای لیبرال)
اعتراف به شکست سکولارها در ایران توسط ریچارد رورتی بعد از انتخابات مجلس هفتم
تصویب طرح بی ثبات سازی ایران (2007)
در ماه می سال 2007، روزنامه "دیلی تلگراف "، چاپ لندن گزارش کرد:
«جان بولتون فاش کرد که حمله نظامی آمریکا به ایران " گزینه آخری است که پس از شکست تحریم های اقتصادی و تلاش برای ایجاد یک انقلاب در ایران وجود دارد "».
این در حالی بود که دو هفته پس از انتشار این خبر، روزنامه دیلی تلگراف بطور مستقل گزارش شبکه تلویزیونی ای بی سی را تایید کرد. این گزارش در رابطه با امضای اسنادی از سوی بوش بود که به سیا ماموریت می داد از طریق ایجاد جنجال های تبلیغاتی و انتشار اطلاعات دروغ موجبات براندازی دولت ایران را فراهم کند .
تصویب طرح بی ثبات سازی ایران (2007)
در اوایل ماه می سال 2008 میلادی " اندرو کاکبرن "، نیز با انتشار گزارش در نشریه کانترپانچ اقدام به افشای برخی اطلاعات کرد که تصریح می کرد:
"بوش سند مخفی را امضا کرده است که به مامورین آمریکایی اجازه ایجاد یک حرکت تهاجمی و مخفی علیه رژیم ایران را می داد، بطوریکه با مقایسه محتوای این دستور با موارد مشابه، چنین حرکتی در حوزه خود بی سابقه محسوب می شود. "
در این راستا " زلمای خلیل زاد " صراحتاً اذعان می دارد:
" ایران در معرض اختلافات داخلی است. باید همه تلاش ها برای بی ثبات کردن ایران صورت پذیرد ".
تصویب طرح بی ثبات سازی ایران (2007)
در 29 ژوئن 2008، " سیمور هرش "، در نشریه نیویورکر با تایید تمامی گزارشات پیشین نوشت: «سال گذشته کنگره با درخواست بوش برای حمایت مالی از یک عملیات پنهانی علیه ایران موافقت کرد و بر اساس منابع کنونی و سابق نظامی، اطلاعاتی و کنگره ای، این عملیات که رئیس جمهور 400 میلیون دلار برای آن درخواست کرده و به عنوان یک حکم ریاست جمهوری امضا شده است، برای بی ثبات سازی رهبری مذهبی ایران طراحی شده است».
هرش با نقل قول از برخی فعالین سیاسی افزود:
«جمع آوری اطلاعات در رابطه با برنامه هسته ای ایران، تحلیل بردن توانایی های هسته ای ایران، و تلاش برای تضعیف دولت ایران از طریق کار بر روی گروه های مخالف و ارایه پول به آنها به منظور تغییر رژیم در ایران از جمله اقدامات تصویب شده در دستور بوش بود».
بی ثبات سازی
تضعیف انسجام ملی، قدرت ملی و امنیت ملی را عملیات بی ثبات سازی می نامند. این اقدام موجبات مشغول سازی و مهار داخلی کشور هدف را فراهم می سازد.
در عملیات بی ثبات سازی، با تحمیل بحران های طراحی شده در عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و همچنین اقدامات ضد امنیتی، عملا فضای روانی کشور هدف را بصورت فزاینده ای نا امن می سازند.
فرآیندبی ثبات سازی
بی ثبات سازی اقتصادی:
ایجاد گرانی های کاذب بویژه در اقلام سبد کالای مصرفی جامعه و کالاهای اساسی
اختلال در سیستم نقدینگی
نا امنی روانی در فضای اقتصادی کشور
بی ثبات سازی سیاسی:
سعی در کاهش تبعیت از رهبری نظام در قوای سه گانه
تلاش برای عدم تعامل و همکاری قوای سه گانه کشور با یکدیگر
تشدید اختلافات و ایجاد تضاد بین عناصر و جریانهای سیاسی
برهم زدن مرزبندی های سیاسی (خودی و غیرخودی)
ناکارآمد ساختن طرح های اقتصادی در کشور هدف
فرآیند بی ثبات سازی
بی ثبات سازی فرهنگی- اجتماعی:
انجام خرابکاری ، ترور و بمب گذاری
فعال نمودن گسل های قومی و فرقه ای
گسترش لمپنیسم در جامعه
ایجاد انقلاب رنگی یا مخملی:
سازماندهی جنبش و آموزش انقلاب مخملی و بهره برداری از ابزارها و رسانه ها
القاء ناکارآمدی حاکمیت و سیاه نمایی از وضعیت کشور
متهم نمودن حکومت به فساد سیاسی و مالی
متهم نمودن حکومت به تقلب در انتخابات
فراخوان مخالفین، برای اعتراضات خیابانی و نافرمانی مدنی
تاکید بر لیبرالیسم، دمکراسی خواهی و حقوق بشر
حمایت مالی، سیاسی و تبلیغاتی آمریکا و غرب از شبکه های انقلاب مخملی
انقلاب های مخملی یا «انقلاب های رنگی» و «گلی» از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت همراه با مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل می شود.
انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی ”والسلاو هادل“ رئیس جمهور پیشین چک، که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود، وارد ادبیات سیاسی گردید.
انقلاب های رنگین و مخملین، جنگ سرد جدید و غیر ایدئولوژیکی بود که در راستای راهبرد جهانی امریکا برای پر کردن خلاء قدرت شوروی سابق در اروپای مرکزی و شرقی، آسیای مرکزی و قفقاز و از میان برداشتن موانع هژمونی امریکا عملیاتی گردید.
انقلاب های رنگین
مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیره ای در طی یک دوره شش هفته ای 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور، موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند.
با فروپاشی شوروی سابق و نفوذ آمریکا و ناتو به حلقه اول سپر دفاعی هارتلند یعنی اروپای شرقی، توسعه نفوذ در حلقه دوم سپر هارتلند (آسیای مرکزی و قفقاز) در دستور کار آمریکا گنجانیده شد و در این میان نفوذ در گرجستان به عنوان منطقه خارج نزدیک روسیه در اولویت قرار گرفت.
در این راستا پس از صربستان (طی دو مرحله 1997 – 2000)، پدیده دگرگونی و جابجایی قدرت به شکل زنجیره ای در گرجستان (2003)، اوکراین (2004) و قرقیزستان (2005) ادامه یافت.
ضمن آنکه تاکنون تلاش برای انقلاب رنگی در ایران، لبنان، ونزوئلا و … با شکست مواجه شده است.
تاریخچه انقلاب های رنگین
اهداف آمریکا از انقلاب های رنگین
تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی
حذف و یا مهار نظامهای چالش گرو موانع نظم هژمونیک امریکا
کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن
ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی
همسو نمودن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا.
فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا
مهار بیداری اسلامی
در کوران رقابت انتخاباتی، بنیاد سوروس که مسئولیت پشتیبانی از انقلاب مخملین در گرجستان را عهده دار بود، با استفاده افکار سنجی (نظرسازی)، پیروزی ائتلاف تروئیکا را پیشاپیش اعلام نمود. اما پس از انتخابات، نتایج شمارش آراء، بر پیروزی ائتلاف برای گرجستان نو دلالت می کرد. با اعلام نتایج اولیه انتخابات ائتلاف تروئیکای گرجستان به نتیجه اعتراض نمود و دولت را متهم به تقلب در انتخابات کرد.
ائتلاف تروئیکای گرجستان که از طریق رسانه های امریکایی و اروپایی حمایت می شدند، هواداران خود را به مبارزه منفی و نافرمانی مدنی فرا خواندند. جنبش سازماندهی شده کامارا توانست پانزده هزار نفر را در پایتخت به خیابانها کشاند. آنان چند روز در مقابل ساختمان های دولتی از جمله ریاست جمهوری تجمع نمودند و به پلیس و ارتش گرجستان شاخه های گل رز اهداء می کردند.
انقلاب گل رز گرجستان
در روز افتتاح پارلمان این کشور و در حالی که شواردنادزه مشغول سخنرانی بود، مخالفان به رهبری ساکاشویلی، بدون مقاومت پلیس وارد پارلمان شده و مانع از تثبیت ائتلاف برای گرجستان نو در قدرت شدند.
سرانجام با موافقت مقامات روسی، شوارد نادزه مجبور به استعفاء شد و انقلاب به اصطلاح گل رز به پیروزی رسید.
انقلاب گل رز گرجستان
1- تزریق کمک های مالی امریکا و غرب به مخالفان حکومت گرجستان
2- حمایت تبلیغاتی وسیع امریکا و غرب از ائتلاف تروئیکای گرجستان و جابجایی افکار عمومی
3 – متهم نمودن نظام حاکم در گرجستان به فساد مالی، سیاسی و نا کار آمدی
4- افزایش انتظارات و مطالبات عمومی در جریان مبارزات انتخاباتی
5 – متهم نمودن دولت گرجستان به تقلب در انتخابات
6 – از پیش برنده اعلام نمودن جریان های متمایل به امریکا و غرب
7- درخواست باز شماری آراء و به رسمیت شناختن پیروزی مخالفان از طرف دولت
8 – فراخوان مخالفان به مبارزه منفی و نافرمانی مدنی
9 – تصرف پارلمان و اماکن دولتی و به تعطیلی کشانیدن ادارات
فرایند انقلاب گل رز گرجستان
در سال 2004 و در جریان انتخابات رئیس جمهوری اوکراین ، هیچ یک از نامزدهای انتخاباتی نتوانستند حدنساب لازم را در مرحله اول کسب نمایند. یانوکویچ نخست وزیر وقت و هوادار روسیه در دور اول 8/39 درصد و ویکتور یوشچنکو نامزد مورد حمایت امریکا و غرب 2/39 درصد آراء را به دست آوردند و در نتیجه انتخابات به دور دوم کشیده شد.
در مرحله دوم بنا بر اعلام غیر رسمی، یانوکویچ با کسب 4/49 درصد آراء بر یوشچنکو که 6/46 درصد آراء را کسب کرده بود پیروز شد. اما این نتیجه از سوی یوشچنکو و طرفدارانش مورد قبول قرار نگرفت و آنان دولت یانوکویچ را به تقلب در انتخابات متهم نمودند.
انقلاب نارنجی اوکراین
با اعلام نتیجه انتخابات جنبش پارا که از مدت ها قبل با حمایت مالی و تبلیغاتی امریکا سازماندهی شده بود، با حضور در خیابان های کیف، اقدام به تحصن و تظاهرات نمودند. متحصنین که تی شرت، باز و بند، کمر بند و هد بند نارنجی بر تن داشتند و با خود پرچم های نارنجی حمل می کردند خواستار اعلام پیروزی یوشچنکو از سوی کمیسیون انتخابات شدند. اما کمیسیون انتخابات پیروزی یانوکویچ را رسما اعلام نمود و با اصرار این کمیسیون پارلمان اوکراین نیز نتیجه انتخابات را به تصویب رسانید.
با اعلام نتیجه انتخابات از سوی پارلمان اوکراین، تظاهرات کنندگان مانع ورود یانوکویچ به دفتر نخست وزیری شدند و کشور در شرایطی جنگ داخلی و تجزیه به دو بخش شرقی (طرفداران یانوکویچ ) و بخش غربی ( به هواداری یوشچنکو) قرار گرفت. با فوق العاده شدن وضعیت کشور، پارلمان اوکراین در رای خود تجدید نظر کرد و اعلام نمود که در انتخابات تقلب صورت پذیرفته است و از رئیس جمهور کوچما درخواست کرد تا کمیسیون انتخابات را منحل کند.
انقلاب نارنجی اوکراین
با جانبداری وزیر دفاع از یوشچنکو، شرایط به سود غرب گرایان و افراد مورد حمایت امریکا تغییر کرد. در نتیجه دادگاه عالی اوکراین سرانجام در 7 دسامبر نتیجه انتخابات را باطل و تاریخ 26 دسامبر را برای برگزاری انتخابات مجدد اعلام نمود.
انتخابات مجدد در تاریخ 26 دسامبر و با حضور 12000 ناظر بین المللی برگزار گردید و یوشچنکو با کمک تبلیغاتی رسانه های امریکایی و اروپایی 6/52 درصد آرا را کسب نمود ورئیس جمهور این کشور شد.
انقلاب نارنجی اوکراین
1 – تزریق کمک های مالی امریکا و غرب به مخالفان دولت اوکراین (65 میلیون دلار)
2 – انجام عملیات مشروعیت قهقرایی با متهم نمودن دولت اوکراین به خشونت، ترور مخالفان، فساد مالی، اداری و سیاسی
3 – القاء نا کار آمدی دولت
4 – تصویر سازی مطلوب از یوشچنکو و مخدوش نمودن چهره یانوکویچ توسط رسانه های امریکایی و غربی
5- جابجایی افکاری عمومی از طریق پخش شایعه مسموم کردن یوشنچکو توسط دولت یانوکویچ
6 – القاء تقلب در انتخابات توسط دولت
7 – مخالفت با اعلام نتیجه انتخابات و درخواست ابطال انتخابات
8- فراخوان مخالفان به نافرمانی مدنی و مبارزه منفی
9 – انعکاس گسترده تحولات اوکراین توسط سی ان ان، بی بی سی و یورو نیوز و هدایت افکار عمومی
فرایند انقلاب نارنجی اوکراین
فرآیند انقلاب رنگی یا مخملی در ایران
شبکه سازی و نهادسازی برای انقلاب رنگی (سازماندهی NGO ها و سازمان رای 88)
ترجمه و انتشار کتابها و فیلم های آموزش انقلاب مخملی
آموزش عناصر جذب شده در شبکه ها و نهادهای سازماندهی شده در دبی، دهلی نو، امریکا، هلند و …
دعوت بنیاد سوروس تعدادی از روزنامه نگاران به آمریکا
زیر سوال بردن سلامت انتخابات در ایران با تشکیل کمیته صیانت از آراء و القاء تقلب در انتخابات
بحران نمایی، تهدیدنمایی و سیاه نمایی از وضعیت کشور و القاء ناکارآمدی دولت
متهم نمودن دولت به دروغگویی و تقلب برای جابجایی افکار عمومی
طراحی سناریوی اقدام ضد امنیتی و فریب اطلاعاتی در ماجرای پرواز اهواز (شباهت سازی با مدل اکراین)
نمادسازی برای تهییج افکار عمومی
اعلام پیروزی قاطع در انتخابات قبل از انتخابات و درحین برگزاری انتخابات
درخواست ابطال انتخابات
راه اندازی بی بی سی فارسی و تغییر سفیر انگلیس
فراخوان برای نافرمانی مدنی پس از اعلام نتایج انتخابات
آشنایی با یکی از کتاب های آموزشی کودتای مخملی
نظریه پرداز اصلی این تفکر، آقای جین شارپ (Gene Sharp)، دکتر فلسفه و استاد علوم سیاسی چندین دانشگاه امریکا و عضو ارشد اندیشکده آلبرت اینشتین می باشد که از اواسط قرن بیستم نظریه خود را تبیین و بسط داد و معروف ترین کتاب وی تحت عنوان «از دیکتاتوری تا دموکراسی From Dictatorship to Democracy ) است .
این کتاب که خلاصه ای از مبانی نظری و بیشتر با رویکردی عملی، آموزه های کودتای نرم را بیان می کند توسط موسسه آلبرت اینشتین به منظور استفاده «مبارزان راه دموکراسی» در رژیم های به زعم آنها دیکتاتوری، به زبان های مختلف از جمله فارسی ترجمه شده است.
آشنایی با یکی از کتاب های آموزشی کودتای مخملی
این کتاب حدود 70 صفحه و شامل 10 فصل و یک پیوست می باشد که عناوین فصل های آن به این شرح است:
فصل اول – مواجهه واقع بینانه با دیکتاتورها
فصل دوم- خطرات مذاکره
فصل سوم – قدرت از کجا می آید؟
فصل چهارم – دیکتاتوری ها ضعف هایی دارند
فصل پنجم – بکارگیری قدرت
فصل ششم – ضرورت برنامه ریزی استراتژیک
فصل هفتم – برنامه ریزی استراتژی
فصل هشتم – کاربرد مبارزه طلبی سیاسی
فصل نهم – فروپاشاندن دیکتاتور
فصل دهم – زیربنای دموکراسی پایدار
در پیوست همین کتاب، 198 اقدام عملی پیشنهادی برای سرنگونی یک دیکتاتور شماره گذاری شده است.
پیوست کتاب: روش های اقدام غیر خشونت آمیز
روش های عدم همکاری اجتماعی
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز
روش های عدم همکاری اقتصادی (تحریم های اقتصادی)
روش های عدم همکاری اقتصادی (اعتصاب)
روش های عدم همکاری سیاسی
روش های تهاجم غیر خشونت آمیز
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
الف) اعلام بیانیه های رسمی
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
ب) ایجاد ارتباط گسترده با مخاطبین
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
ج) اقدامات گروهی
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
د) اقدامات گروهی نمادین
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
د) اقدامات گروهی نمادین
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
ه) اعمال فشار بر روی افراد
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
و) اجرای تئاتر و موسیقی
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
ز) راهپیمایی و تظاهرات مردمی
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
ح) تشییع جنازه
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
ط) اجتماعات عمومی
روش های اعتراض و استدلال غیر خشونت آمیز:
ی) خودداری و انکار
روش های عدم همکاری اجتماعی:
الف)عدم همکاری با روندهای اجتماعی، رسوم و نهادها
روش های عدم همکاری اجتماعی:
ب) کناره گیری از نظام اجتماعی
روش های عدم همکاری اقتصادی (تحریم های اقتصادی):
الف) اقدام از سوی مالکین و مدیران
روش های عدم همکاری اقتصادی (تحریم های اقتصادی):
ب) اقدام از سوی دولتها
روش های عدم همکاری اقتصادی (اعتصاب):
الف) اعتصاب های محدود
روش های عدم همکاری اقتصادی (اعتصاب):
ب) اعتصاب های چند صنعتی (چندبعدی)
روش های عدم همکاری اقتصادی (اعتصاب):
ج) ترکیب اعتصاب ها و تعطیلی های اقتصادی صنعتی عمومی
روش های عدم همکاری سیاسی:
الف) نفی مشروعیت
روش های عدم همکاری سیاسی:
ب) عدم همکاری شهروندان حکومت
روش های عدم همکاری سیاسی:
ج) گزینه های نوع اطاعت شهروندان
روش های عدم همکاری سیاسی:
د) اقدام از سوی کارمندان دولت
روش های عدم همکاری سیاسی:
ه) اقدامات دولت در سطح داخلی
روش های تهاجم غیر خشونت آمیز:
الف) تهاجم روانی
روش های تهاجم غیر خشونت آمیز:
ب) تهاجم فیزیکی
روش های تهاجم غیر خشونت آمیز:
ج) تهاجم فیزیکی
روش های تهاجم غیر خشونت آمیز:
د) تهاجم اجتماعی
روش های تهاجم غیر خشونت آمیز:
ه) تهاجم اقتصادی
روش های تهاجم غیر خشونت آمیز:
و) تهاجم سیاسی
فرجام انقلاب مخملی در ایران
انقلاب مخملی در ایران شکست خورد اما تلاش دشمن در این زمینه ادامه خواهد داشت
دلایل شکست انقلاب مخملی در ایران :
1) قرار داشتن ولایت و رهبری در راس نظام جمهوری اسلامی
2) دلبستگی آحاد مردم به گفتمان انقلاب، امام و رهبری
3) وجود نهاد مقدس سپاه و بسیج
4) تفاوت ماهوی نظام ج.ا.ا با کشورهای مدل
5) روشنگری و تنویر افکار عمومی پیرامون توطئه انقلاب مخملی
6) و …
انقلاب مخملی می تواند بصورت ژله ای در ایام انتخابات باز تولید شود
محسن سازگارا مجموعه راهکارهایی برای پیشبرد براندازی نرم در ایران به نام چگونگی مقابله با کودتا برای برخی از افراد داخل کشور ارسال نموده که پس از ویرایش و اصلاح به صورت وسیعی در کشور منتشر شده است. وی در این نوشتار ابتدا به هدف مورد نظر و سپس روش تقویت یکپارچگی و مقاومت اغتشاشگران همچنین تاکتیک های پیشنهادی چگونگی فرسایش نیروهای انقلاب پرداخته و آنگاه تاکتیک های ضد این جنبش از طرف جمهموری اسلامی را مورد بررسی قرار داده است. استراژی سه مرحله ای مقابله عبارت است از: الف- تقویت یکپارچگی و مقاومت ملی ب- فرسایش کودتاچیان ج- فلج سازی حکومت کودتا
58
راهکارهای پیشبرد براندازی نرم در ایران
تاکتیک های پیشنهادی ذیل این سه سرفصل: الف- تاکتیک ها برای تقویت یکپارچگی و مقاومت ملی 1- الله اکبر گفتن تمام مردم روی پشت بام ها هر شب از ساعت 10 تا 10:30 و خواندن دعاها و شعارهای واحد در هر جای ممکن و در هر مراسمی 2- جلب حمایت بین المللی برای همبستگی با ملت ایران و انزوای کودتاچیان(وظیفه مبارزین خارج از کشور) 3- افزایش حاشیه امنیت برای جنبش اعتراضی از طریق اعتراض های کم هزینه تر مثل شعارنویسی روی دیوارها، چسباندن برچسب های سبز روی عکس های خامنه ای، ساختن اشعار جدی و شوخی برای رهبر کودتا(آقای خامنه ای) و خواندن آن ها در اماکن عمومی و ده ها روش ابتکاری دیگر 4- پایین آوردن انتظارات عمومی برای یک پیروزی سریع(مبارزه ممکن است چند ماه طول بکشد) 5- استفاده از رنگ(در حال حاضر، رنگ سبز، رنگ جنبش است) و سمبل های همگانی دیگر مثل سرودها یا علامت ها
59
ب- فرسایش کودتاچیان 1- حضور مردم در خیابان ها و تظاهرات موضعی در نقاط مختلف شهرها و روستاها برای فرسایش و پراکنده کردن قوای کودتاچیان 2- مختل کردن خطوط ارتباط و انتقال قوای کودتاچیان(مثال: مختل کردن ترافیک، تظاهرات همزمان در نقاط متفاوت و ایجاد مانع برای حمل و نقل قوای کودتا(مثال: شیراز- بستن خیابان با بشکه و تیرآهن) 3- جنگ روانی با کودتاچیان از طریق جذب بخش هایی از سپاه و بسیج و پلیس، شعار به نفع ارتش، مقابله و ایجاد ترس و وحشت در دل سرکوبگران به خصوص لباس شخصی ها و انتشار اسم و عکس و کارکردن روی خانواده های آن ها و ده ها روش دیگر 4- بزرگداشت یاد زندانیان و قربانیان و شهدای جنبش و برگزاری مراسم ابتکاری و پی در پی شور انگیز برای آنها، روشن کردن شمع پشت پنجره خانه ها، تکثیر عکس و زندگی نامه آنها و خواندن سرود و ده ها روش ابتکاری دیگر 5- استفاده از زنان برای پیشبرد جنبش به خصوص زنان و مادران و دختران فعالین شهید شده و زندانی 6- تحصن در مناطق مختلف
60
ج- فلج سازی حکومت کودتا 1- ساختن کانال های ارتباطی بین جنبش های اجتماعی زنان، کارگران، دانشجویان، معلمان و اقلیت ها به خصوص تلاش برای جذب جنبش کارگری(مهمترین عنصر برای مقابله با کودتا) 2- مختل کردن مراکز قدرت کودتاچیان به خصوص مراکز ارتباطی و اطلاع رسانی مثل سایت های اینترنتی، روزنامه ها و رادیو تلویزیون و مراکز انرژی 3- تسخیر مراکز کودتاچی ها به خصوص نقاطی که کارشان را مختل می کند. 4- تشکیل کمیته های اعتصاب در بین اقشار مختلف به خصوص کارگران و شبکه های حمل و نقل مثل مترو و اتوبوس 5- ایجاد شبکه های مالی برای پشتیبانی از اعتصاب کنندگان، قربانیان و فعالان در بند و کمک روانی و روحی به خانواده ها 6- سازماندهی اعتصابات موضعی به سمت اعتصابات سراسری تا سرحد فلج سازی کامل کشور. در این مرحله کار حکومت کودتا تمام می شود.
61