دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تهران – جنوب
دانشکده عمران
موضوع :
نتایج و پیامدهای سیاسی انقلاب اسلامی ایران
درس :
انقلاب اسلامی
استاد راهنما :
جناب آقای دکتر کلانتر
تهیه و تدوین :
فرشید ستار
زمستان 83
طرح مسئله
پدیده انقلاب بدون در نظر گرفتن محدوده زمانی و مکانی ، در اکثر نقاط جهان چه در گذشته و چه در دوران معاصر . مراحل و فرایند نسبتاً مشابهی را طی کرده است . به گونه ای که در این زمینه . نظریه مشهور برینتون در کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب (فرانسه ، روسیه ، چین و امریکا) موید نظر فوق است . به عبارت دیگر ، در اکثر انقلابات دیگر مراحلی وجود دارد که بطور متوالی رخ می نمایند . مراحلی که در دوران پیش از وقوع انقلاب آغاز می شود و در شرایط انقلابی به اوج می رسد و در دوران پس از وقوع انقلابات تداوم می یابند تا دوره ثبات پیش آید .
اما آنچه که نیاز به اعتنا و توجه روز افزون دارد . بعد دستاوردها و پیامدهای انقلابات است . این تاکید به این معنی نیست که بررسی سایر ابعاد و وجوه انقلابات از جمله علل و عوامل ، اهداف و آرمانها ، ایدئولوژی ، رهبری و سازمان دهی ، بسیج عمومی ، تغییرات نظام ارزشی ، سیاسی ، سلسله مراتب اجتماعی – اقتصادی مهم نیستند ، بلکه به منظور بررسی دقیق تر و پاسخگویی به نیاز تبیینی بر جنبه پیامد سیاسی انقلاب اسلامی تاکید می گردد تا شناختی عمیق تر فراهم آید .
بنابراین ، موضوع اصلی این نوشتار بررسی پیامدهای سیاسی انقلاب اسلامی در سطوح داخلی و بین المللی است .
بدین خاطر ، ابتدا ضرورت دارد از جنبه های مختلف اهمیت استراتژیک ، اقتصادی ، سیاسی ، نظامی ایران مورد مطالعه قرار گیرد .
همین طور ، آثار و تبعات روابط بین المللی حکومت پهلوی را با قدرتهای خارجی بررسی می کنیم . و سپس در کنار مقوله تحلیل نتایج سیاسی انقلاب اسلامی ، نگاهی به اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خواهیم داشت تا با تکیه بر روش مطالعه اسنادی این اصول پیامدهای سیاسی انقلاب مورد بازبینی قرار گیرد .
در این میان نظری به مقوله جنبش ها و تاثیرات انقلاب اسلامی بر این جنبشها و حرکتهای مردمی خواهیم افکند و در نهایت ، به بررسی پیوند مبانی ایدئولوژی انقلاب اسلامی با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران توجه خواهیم کرد .
ایران و معادلات سیاسی منطقه ای در روابط بین المللی
در باب اهمیت ایران از نظر سیاسی ، اقتصادی و استراتژیک می توان از عواملی چون : همجواری ایران با اتحاد جماهیر شوروی سابق ، واقع شدن ایران بر مرز قابل توجهی از خلیج فارس و دریای عمان ، داشتن ذخایر غنی نفت و گاز طبیعی ، جمعیتی قابل ملاحظه در مقایسه با سایر کشورهای منطقه، تسلط بر تنگه هرمز که 56% درصد نفت جهان از آن می گذرد ، داشتن نیروی مسلح و کارآمد و کشور حایل بر منطقه آسیای میانه و منطقه خلیج فارس یاد کرد .
این مجموعه عوامل فوق در دوره حاکمیت پهلوی نقشی عمده و برجسته به ایران در مبادلات و معادلات سیاسی منطقه ای و جهانی داده بود .
اما فروپاشی رژیم پهلوی و رخ دادن انقلاب اسلامی و تحولات سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی باعث گردید تا توازن سیاسی – نظامی منطقه دگرگون شود . این در حالی بود که غرب تا قبل از انقلاب اسلامی ، کشور ایران را به عنوان پایگاهی مستحکم در مقابل نفوذ کمونیسم می دید . بطوری که ، موضوع سیاست خارجی اتحاد جماهیر شوروی سابق در منطقه خلیج و همچنین مساله امنیت در این منطقه مورد توجه صاحب نظران غربی قرار
گرفته بود . 1
از سوی دیگر ، با طرح اندیشه عدم حضور مستقیم نظامی در مناطق مختلف جهان منجر به اتخاذ این سیاست شد که دولتهای دست نشانده حافظ منافع جهان غرب بخصوص امریکا گردند .
نظام های حکومتی مبتنی بر استبداد فردی در این راه بهترین نوع حکومت برای دست نشاندگی بوده اند . چرا که کنار آمدن دولتهای استعمارگر با این نوع حکومت ها در درون نظام روابط بین المللی به منظور دستیابی سریع به منافع اقتصادی و اهداف نظامی به سادگی میسر بوده است . در حالی که در سایر اشکال حکومتی تامین خواسته های استعمارگران به راحتی عملی نبوده است . 2
پیش از این ، در دورانی که هنوز پای آمریکائیها به آسیا باز نشده بود و دولتهای انگلیس و روسیه و تا حدودی فرانسه در عرصه اقتصادی ، سیاسی ، نظامی ایران حضوری فعال داشتند . سیاستمداران و تاجران این دولتها رقابت شدیدی با یکدیگر داشتند . ولی با وقوع جنگهای اول و دوم جهانی روابط بین المللی و رقابت بین قدرتهای جهانی تغییر شکل داد . بطوری که در عرصه روابط بین الملل ایران ، قدرت انحصاری انگلیس شکسته شد و با گذشت زمان، امریکا نقش بیشتری در این سطح از روابط کسب کرد . در همین راستا موافقت نامه ای بین آمریکا و انگلیس امضا شد که متضمن اصل برابری و تساوی در تحصیل امتیازات نفتی جدید بود . 3
این در حالی بود که خطر کمونیسم بعد از جهانی دوم در منطقه خاورمیانه افزایش می یافت . زیرا با شکست نیروهای نازی و پیشروی ارتش سرخ در اروپای شرقی حکومتهای کمونیستی جایگزین حکومتهای قبلی می شدند . و جهان غرب به رهبری آمریکا و انگلیس بعد از برطرف کردن خظر نازیسم ، درصدد مقابله با گسترش روزافزون کمونیسم در اروپا برآمد .
با تشکیل ناتو زنجیره دفاعی از اروپای غربی و شمال مدیترانه شروع شد و تا ترکیه یعنی مرز اتحاد جماهیر شوروی ادامه یافت و از طریق ایران و پاکستان به جنوب شرقی آسیا منتهی شد .
ایران در منطقه خاورمیانه به عنوان حلقه واسطه مقابله با نفوذ کمونیسم اهمیت زیادی در نظر غربیان بدست آورد . در واقع ، جهان غرب می خواست با ارتشی که خود آموزش می دهد مجهز می کند ، سپر دفاعی در مقابل اهداف سیاسی و اقتصادی شوروری در منطقه خلیج فارس ایجاد کند . به این ترتیب ، جهان غرب در صدد این بود که منابع عظیم انرژی خلیج فارس را در مقابل روند توسعه طلبی کمونیست ها حفظ کند4 .
در نتیجه رقابت های جهان غرب و شرق ، مطابق نظریه جهان دوقطبی و جنگ سرد ، کشور ایران ، در چارچوب اقتصادی سیاسی بین المللی اهمیت فوق العاده ای در روابط بین المللی پیدا کرد .
از این رو می توان ادعا کرد که عوامل اقتصادی در تعیین نقش ایران در
اقتصاد سیاسی بین المللی و روابط بین المللی تاثیر بسزایی داشته است .
البته دیدگاه صاحب نظران مسایل سیاسی امریکا این بود که با توجه به گسترش کمونیسم در یک سطح وسیع باید در کشورهای همجوار شوروری جریان فکری ناسیونالیسم رشد داده شود تا بدین ترتیب ، موانع فکری و ایدئولوژی کارآمد در مقابل کمونیسم بوجود آید در صورتی که با گذشت زمان و بطور عملی آمریکا سیاستی را در ایران اتخاذ کرد که بیشتر منافع اقتصادی تامین گردد . نمونه بارز آن ، سیاست آمریکا و انگلیس در قبال دولت ملی مصدق بود .
به عبارت دیگر ، سیاست امریکا و انگلیس در عمل به این نقطه رسید که مانورهای مصدق از جمله به سمت شوروی رفتن و بزرگ کردن خطر حزب توده نادیده گرفته شود و به اهمیت نفت بیش از خطر کمونیسم تاکید گردد . از این زمان ، روابط بین المللی ایران از قدرت انحصاری انگلیس خارج شد و امریکا نقش عمده ای در این روابط بدست آورد .
در همین راستا ، تا سال 1357 ایران به عنوان ژاندرام منطقه خلیج فارس حافظ امنیت و نیز علائق مورد نظر آمریکا در ابعاد اقتصادی در کنار ابعاد سیاسی بود . دولت آمریکا در میان کشورهای منطقه با حکومت شاهنشاهی ایران ، روابط صمیمانه تر و گسترده تری نسبت به دیگر حکومتها برقرار کرد. مهمترین عامل در بین عوامل مورد نظر آمریکا نیاز به یک کشور دوست و قدرتمند حافظ منافع خود و سایر کشورهای غربی در خلیج فارس بود . از طرف دیگر ، شاه نیز به ایفای این نقش توسط ایران علاقمند بود5 .
چرا که ساخت قدرت در ایران دوره پهلوی تطابق بیشتری با نقش ژاندارمی منطقه خلیج فارس داشت .و افزون بر آن ، در چنین حکومتی تنها راه برای بقا خودکامگی داخلی ، حمایت قوی خارجی بود . حمایت خارجی برای حکومت استبدادی پهلوی در دو عرصه سیاسی و نظامی صورت پذیرفت .
در این باب باید اضافه کرد که در واقع ، مقتضیات و ویژگی های ماهیتی حکومت استبدادی باعث شد که در سطح داخلی شاه بر قدرت خودکامه خویش بیافزاید و در سطح بین المللی روابط مسالمت جویانه ای را با قدرتهای بزرگ دنبال کند . زیرا در سطح داخلی دیگر برای حکومت فردی ایدئولوژی توجیه کننده حکومت مستبدانه شاه ، مقبول عامه مردم نبود و حاکمیت از مشروعیت نسبی نیز بی بهره بود .
بعد از سال 1336 یک برنامه سیاسی خاص در منطقه خلیج فارس حاکم
شده بود و بطور قابل ملاحظه ای در مدت 20 سال منطقه با ثبات به نظر می آمد . گفتنی است که این برنامه در بر گیرنده فعالیت های سیاسی نظامی برای تشکیل اتحادیه های به شکل رسمی و محلی بوده و شامل تعدادی بازیگر منطقه ای چون اسرائیل ، ترکیه و شاه ایران و بعضی از رژیمهای عربی می شد که با ایالات متحده دارای منافعی مشترک بودند . طی این سالها دولتهای اسرائیل ، ترکیه ، ایران و رژیمهای محافظه کار عرب به عنوان متحدان اصلی و صدیق امریکا توصیف می شدند و کشورهای سوریه ، مصر در زمان جمال عبدالناصر ، لیبی و عراق تا قبل از به قدرت رسیدن صدام حسین به عنوان کشورهای اقمار شوروی محسوب می شدند . در سال 1357 با قبول صلح کمپ دیوید از سوی مصر و تغیر جهت صدام حسین با اتحاد با کمپ دولتهای عرب محافظه کار ، برنامه بلند مدت سیاسی آمریکا در منطقه به اوج موفقیت خود نزدیک شد . در همین مقطع بود که انقلاب اسلامی در ایران به وقوع پیوست . بطوری که این انقلاب یک چالش سیاسی گسترده را در منطقه بوجود آورد و برنامه دراز مدت آمریکا در حفظ وضعیت موجود و
منافع جهان غرب را به مخاطره افکند6 .
حفظ مشی سیاست آمریکا در منطقه خور میانه تا پیش از انقلاب اسلامی مبتنی بر تامین منافع اقتصادی و تجاری با حمایت های نظامی و امنیتی کشورهایی چون اسرائیل ، ترکیه و دولتها عرب میانه رو و بخصوص رژیم شاه بود که رژیم استبدادی در این میان نقشی کلیدی و حلقه اتصالی کشورهای مذکور انگاشته می شد . ایران دوران پهلوی عامل و حافظ ثبات سیاسی و نظامی منطقه بشمار می رفت که جهان غرب خواستار این ثبات و آرامش در منطقه بود که سایه امنیت منطقه ای روابط اقتصادی و سیاسی خود را گسترش دهد .
افزون بر آن ، در زمان زمامداری نیکسون برای خروج نظامی انگلیس از شرق کانال حیاتی سوئز ، ایران و رژیم پهلوی نقش استراتژیک ویژه ای پیدا کرد . به همین منظور ، بر افزایش قدرت نظامی شاه تاکید بسیار شد و سلاح های پیشرفته نظامی در اختیار رژیم پهلوی قرار گرفت . 7
رژیم شاه که یکی از ستونهای دوگانه و اصلی دکترین نیکسون بود ، آنچنان اهمیتی داشت که روابط سیاسی امریکا با کشورهای دیگر منطقه مانند: پاکستان ، ترکیه ، شیخ نشین های خلیج فارس را تحت الشعاع خود قرار داده بود8 . چرا که از منظر سیاستمداران و کارشناسان ارشد ایالات متحده حکومت خودکامه ایران قدرت کارآمدی در منطقه ایجاد کرده بود . قدرتی که از لحاظ ماهیتی و عملکردی در مقایسه با سایر قدرتهای منطقه بیشتر با خواسته ها و منافع جهان غرب هماهنگ بود .
در همین راستا ، در حوزه مسایل نظامی همکاریهای گسترده ای بین ارتش رژیم پهلوی و امریکا آغاز گشت . البته این همکاریها و آموزشهای نظامی تا جایی تداوم یافت که منافع آمریکا اقتضا می کرد .
مستشاران نظامی ایالات متحده به ایران گسیل شدند . اما در واقع امر ، هدف اصلی از این برنامه نظامی تثبیت بخشیدن به روند تامین منافع امنیتی و اقتصادی جهان غرب و امریکا بود ، تا اینکه منافع امنیتی و اقتصادی ایران مدنظر باشد .
مستشاران امریکایی با آموزش افسران ایرانی نفوذ خود را بر ارتش رژیم پهلوی گسترش دادند . به گونه ای که فرمانده مستشاران به سمت مشاور
شخص شاه درآمد9 .
بدینسان ، مستشاران نظامی ایالات متحده آمریکا روش های سرکوب شورش های جمعی را به طور کامل به ارتشیان آموختند و در زمینه مسایل امنیتی و اطلاعاتی همکاری نزدیکی را در پیش گرفتند10 .
همچنین در زمینه تجارت اسلحه بین الملل مستشاران آمریکایی نقش عهده ای در فروش اسلحه های نظامی به رژیم پهلوی بر عهده داشتند و از طریق به طور غیرمستقیم منافع اقتصادی و امنیتی خود را تامین کردند . به طوری که در این زمینه به سادگی می توان دریافت ، با خرید اسلحه های نظامی درآمدهای نفتی ایران به جهان غرب به ویژه امریکا بازگشت و در مقابل ، این روند اقتصادی – نظامی ، وابستگی ایران را به صنایع نظامی غرب افزایش می داد . همچنین بودجه سنگین نظامی بر نظام اقتصادی ایران تحمیل
می کرد و بر تورم داخلی می افزود .
در همین مقوله می توان با آثار و تبعات حقوقی ، اجتماعی ، فرهنگی حضور مستشاران آمریکایی در ایران دوران پهلوی اشاره کرد که با وقوع انقلاب اسلامی ، وابستگی سیاسی نظامی رژیم پهلوی پایان یافت . حضور نظامیان ایالات متحده باعث گردید تا دولت امریکا تقاضای اعطای مصونیت سیاسی برای مستشاران خود بنماید و همانطوری که می دانیم ، مصونیت سیاسی به مستشاران امریکایی داده شد ، و این موضوع در هیچ کشوری سابقه و نمونه نداشت ، زیرا حاکمیت قضایی ایران با اعطای این مصونیت به طور کامل نقض گردید . در حالی که سایر کشور ها که نظامیان آمریکای در آنجا حضور داشتند ، کشور میزبان از حق رسیدگی ثانویه به جرایم نظامیان امریکا برخوردار بود ، اما دستگاه قضایی ایران در دوران حاکمیت رژیم پهلوی نه تنها حق رسیدگی به این نوع جرایم را نداشت ، بلکه می توانست مجرمان آمریکایی را بازداشت کند . به همین خاطر ، کاپیتولاسیون وجهه و مقبولیت رژیم پهلوی را در میان مردم ایران از لحاظ داشتن استقلال سیاسی – نظامی تضعیف کرد . افزون بر این ، از نظر فرهنگی ، مصونیت سیاسی برای امریکایی ها منجر به بروز رفتار های ضد اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران شد که آنان می توانستند نظم اجتماعی را بر هم زنند .11 بدین سان بود که امنیت اجتماعی ، روانی و حیثیتی بسیاری از افراد جامعه در آن دوره به طور جدی تهدید و تضعیف گردید و در نتیجه آن مردم دریافتند که بسیاری از انتظارات طبیعی آنان که ریشه در باورداشتهای اسلامی و فرهنگی دارد ، به طور عملی نادیده گرفته میشود .
اما در نتیجه انقلاب اسلامی نه تنها حضور نظامیان آمریکا در ایران خاتمه یافت بلکه وابستگی سیاسی نظامی جامعه ایران به جهان غرب به پایان رسید . و همچنین خلاء قدرت در منطقه پیش آمد و تعادل قدرت به ضرر منافع اقتصادی – سیاسی جهان غرب در منطقه خلیج فارس و به ویژه ایران دگرگون شد .
همانگونه که قبلاً گفتیم ، شاه روابط مسالمت آمیزی را با جهان غرب دنبال کرد . ولی انقلاب ایران روند اجرای استراتژی امریکا در ایران و منطقه خاورمیانه مختل کرد و از دیدگاه امریکا انقلاب خلاء قدرت قابل توجهی را در
منطقه ایجاد کرد که ضرورت برخورد مناسب با آن را ایجاب می کرد . 12
نتایج سیاسی انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران معادلات و برنامه های استراتژیک جهان غرب را در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه بر هم زد .
به گونه ای که انقلاب اسلامی 1979 ، فصل جدیدی را در عرصه سیاسی ایران پیش آورد . به سخن دیگر ، دگرگونی بنیادی نظام سیاسی در سیاستهای داخلی و خارجی ایران فصل نوینی را باز کرد .
با پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی جمهوری اسلامی ایران ، سیاستهای داخلی و خارجی کشور بر مبنای دو شعار برجسته و معروف انقلاب یعنی "استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی" و "نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری اسلامی " پایه ریزی کرد .
نمونه بارز و گویای استقلال در ایران پس از انقلاب اسلامی ، خاتمه دادن به هر گونه وابستگی نظامی – سیاسی به قدرتهای غربی ، خصوصاً
ایالات متحده بوده و هست .
آنچه که باید در اینجا یادآور شویم . این است که شرایط انقلابی ایران (1978-1977) شگفتی و حیرت نظریه پردازان ، اندیشمندان ، محققان ، تحلیل گران سیاسی دنیا در مراکز علمی را برانگیخت . چرا که آنان در دو سال شاهد بروز ناآرامیهای سیاسی – اجتماعی در ایران بودند و باور نمی کردند در طی دو سال تحولات عمیق و سریع عناطر نظام ارزشی ، ساخت قدرت ، سلسله مراتب اجتماعی – اقتصادی رخ بنمایاند . اما باید گفت که انقلابی که در 22 بهمن 1357 در ایران به پیروزی رسید ، نه در طول دو سال یا ده سال ، بلکه به دنبال حوادث و مبارزاتی که زنجیروار از یک صد سال پیش تر با قیام تنباکو آغاز گردید ، چهره بست .
به گونه ای که در این زمینه می توان اذعان کرد که مهمترین نتیجه انقلاب اسلامی ایران یعنی استقلال و برپایی حکومت جمهوری اسلامی ، تداوم مبارزات دیرینه مردم ایران بود که از آغاز قیام تنباکو هدفی جز مبارزه با استعمار جهانی و رهایی مردم مسلمان و آزادی خواه از بندهای کهنسال استبداد و رسیدن به عدالتخواهی در سایه آزادی و استقلال را در سر نداشتند. در این رهگذر ابتدا سلسله سلطنتی قاجاریه با نهضت مشروطیت به رهبری روحانیون و روشنفکران از قدرت برکنار گشت و سپس حتی با روی کار آمدن سلسله پهلوی ، اندیشه آزادی خواهی و استقلال طبی تداوم یافت تا اینکه با انقلاب اسلامی سرانجام نور آزادی ، عزت ، استقلال و عدالت الهی به منصه ظهور رسید و این بار با رهبری بی نظیر امام بسیج سیاسی مردم در جریان انقلاب اسلامی صورت واقعی به خود گرفت و ساخت سیاسی استبداد وابسته فرو پاشید .
بنابراین ، آنچه مسلم است ، تحولات سیاسی به عنوان مهمترین دستاورد انقلاب یعنی عدم وابستگی به غرب و شرق و استقلال در تصمیم گیری های سیاسی ، بدون اتکا به قدرت های بین المللی نمود ، پیدا کرد و در نتیجه آن اساس تصمیم گیری نهادهای سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی کشور بر مبنای منافع ملی – اسلامی کشور قرار گرفت .
مهمترین سند معتبر ملی که گویای استقلال ایران در دوران پس از انقلاب، قانون اساسی جمهوری اسلامی است .
استقلال در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
بررسی اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی نشانگر تاکید حکومت اسلامی بر نفی وابستگی در ابعاد گوناگون سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی
و نظامی است .13 این موضوع به معنای نفی روابط مثبت با دولتهای دیگر نیست ، بلکه بیانگر این است که نباید روابط بین المللی ایران بر مبنای روابط نابرابر و استثمار مابانه قرار گیرد .
از همین رو ، بر اساس قانون اساسی ، نهادها ، اجزاو عناصر نظام جامعه از روابط و شیوه های عملی که باعث گردند ، سلطه مجدد قدرت های بین المللی بر منافع و منابع ملی ایران سایه افکند ، باید به دور باشند .
در این باب به عنوان نمونه می توان از اصل 153 یاد کرد که می گوید : هر گونه قراردادی که موجب سلطه بیگانه بر منافع طبیعی و اقتصادی ، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است . و بر اساس اصل نهم قانون اساسی ، در نظام جمهوری اسلامی ایران ، آزادی ، استقلال ، وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند . و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است . هیچ گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، نظامی و تمامیت ارضی کشور ،
آزادی های مشروع را هر چند بار با وضع قوانین و مقررات سلب کند . 14
علاوه بر اصل یاد شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول دیگری نیز بر اصل استقلال کشور و ممانعت از راههایی که ممکن است آن را تهدید و از بین ببرد تاکید شده است . 15
با پیروزی انقلاب و برپایی نظام جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی ایران به عنوان یک کشور اصلی طرفدار غرب تغییر چهره داد و بر اساس سیاست نه شرقی و نه غربی سیاست های خارجی کشور مجدداً سامان گرفت . 16
افزون بر آنچه گفتیم ، یکی دیگر از ویژگیهای سیاست خارجی در ایران پس از انقلاب اسلامی که این دوره رتا از سیاستهای دوران پیشین متفاوت می سازد ، در اصل 153 قانون اساسی پیش بیی شده است و این ویژگی عبارت است از سیاست حمایت از حقوق مسلمانان و ملت های مستضعف در سراسر جهان .
به عبارت دقیق تر ، مطابق اصل 152 قانون اساسی ، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری ، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور ، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دولتهاب غیر متحارب استوار است . 17
در واقع ، بر خلاف خطوط اصلی سیاست خارجی حکومت استبدادی پهلوی که رو به جهان غرب داشت و در زمینه ایجاد روابط مطلوب با کشورهای مسلمان سستی نشان می داد و در مقابل کشور اسرائیل در سطح بالای روابط اقتصادی ، سیاسی و نظامی برقرار می کرد ، در ایران پس از انقلاب سیاستی در عرصه بین المللی دنبال می شود که به روابط گسترده با کشورهای اسلامی و حمایت و دفاع از حقوق جامعه مسلمانان جهان و عدم وابستگی و عدم تعهد در قبال قدرتهای اقتصادی – سیاسی بها داده می شود .
به این ترتیب ، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه باعث
گشته که حلقه پیوند بین منطقه خلیج فارس و جنوب غربی آسیا با اسرائیل و ناتو گسسته شود و ایران به عنوان یک کشور اسلامی در منطقه به یکباره در سیاست خارجی خود تغییر خط مشی اساسی بدهد . به طوری که وقوع انقلاب اسلامی علاوه بر این که توجه جهانیان را به کشور استراتژیک ایران بیش از پیش جلب کند ، همچنین نگرانی های زیادی را در میان مخالفان این انقلاب بوجود آورد .
انقلاب اسلامی و جنبش ها
پس از انقلاب اسلامی تغییر جهت گیری های سیاسی ایران در سطح بین المللی نه تنها منافع جهان غرب و شرق را به طور جدی به مخاطره انداخت، بلکه این اندیشه و نگرانی را در اذهان دولتهای منطقه بویژه اسرائیل پدید آورد که با پیروزی انقلاب اسلامی ، جنبش های اسلامی منطقه جان تازه ای خواهند گرفت و از این در هراس بودند که شعارها و آرمانهای انقلاب اسلامی در ارتباط با فلسطین به سایر کشورها نیز سرایت کند .
در این میان ، در دو دهه گذشته در بیشتر مراکز مطالعاتی صهیونیست توجه زایدالوصفی به شناخت و تبیین انقلاب اسلامی داشته اند . گفتنی است که مطالب بخش عمده ای از پژوهش های مراکز مطالعاتی صهیونیست به استناد منابع و نوشته های روزنامه نگاران غربی و یا گروهک ها و ایرانیان ضد انقلاب به سامان رسیده است .
اما در مراکز علمی و پژوهش داخل کشور مانند دانشکده های علوم سیاسی ، علوم اجتماعی و روابط بین الملل و گروهها و بخشهای مطالعات خاور میانه نیز به بررسی تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبش های اسلامی می پرداختند .
به گونه ای که موضوع تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر دو جنبش اخوان المسلمین مصر و توحید اسلامی در لبنان (طرابلس) بطور جدی مورد مطالعه قرار گرفته است . 18
در باب تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبش اخوان المسلمین می توان گفت که در فاصله زمانی 1979 تا جنگ خلیج فارس ، بکارگیری اصطلاحاتی چون بنیادگرایی اسلامی ، اصول گرایی اسلامی ، خیزش اسلامی ، انقلاب اسلامی و رادیکالیزم اسلامی در رسانه های همگانی جهان نشان می دهد که مطالعه هر گونه تغییر و تحولی در ساختار فعلی جهان بدون در نظر گرفتن روند بنیادگرایی اسلامی کاری عبث و بیهوده است . و نقش انقلاب اسلامی و بازتاب و تاثیر آن بر جنبش ها و قیامهای مختلف انکارناپذیر است . 19
از این رو ، برای بررسی روند بنیادگرایی اسلامی می توان به آثار و نتایج پیروزی انقلاب اسلامی بر روابط جنبش اخوان المسلمین و جمهوری اسلامی ایران تکیه کرد . چرا که در اثر پیروزی این انقلاب شعار و آرمانهای آزادی خواهانه بیش از پیش در میان این گونه جنبش ها تسری یافت . 20
همچنین در همین زمینه ، روابط جمهوری اسلامی ایران با جنبش توحید اسلامی در لبنان یز می تواند بازگو کننده تاثیر گذاری انقلاب اسلامی بر این جنبش باشد . به گونه ای که در این باره می توان ادعا کرد که جمهوری اسلامی توانسته از جنبش های آزادی بخش حمایت کند و بر وضع احزاب و گروههای فعال منطقه تاثیر بگذارد ، با این که در هیچ یک از حرکتهای بنیادگرایانه در کشورهای اسلامی دیگر تاکنون منجر به انقلاب نشده است . 21
افزون بر آنچه که گفتیم ، روابط ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با سازمان آزادی بخش فلسطین و تاثیر آن بر مواضع سیاسی کشورهای عربی قابل توجه است .
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، رئیس ساف ، نخستین رئیس دولتی بود که از ایران دیدار کرد . و بعد از آن ساف در محل نمایندگی سیاسی سابق اسرائیل ، دفتر نمایندگی تشکیل داد . این در حالی بود که پس از کنفرانس کمپ دیوید در سپتامبر 1978 برژینسکی گفته بود که "خداحافظ ساف" ، انقلاب اسلامی ایران فرصتی برای جناح های انقلابی فلسطینی فراهم آورد . 22
همچنین روابط جمهوری اسلامی ایران ، سازمان آزادی بخش فلسطین بر مواضع سایر کشورهای عربی نسبت به پیمان صلح با اسرائیل تاثیر گذاشت . به طوری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، یکی از رهبران فلسطینی در پاسخ به عبارت مشهور برژینسکی که پس از کنفرانس کمپ دیوید این عبارت را به کار برد که : "خداحافظ منافع امریکا در خاورمیانه" . 23
بدینسان ، تغییر نظام شاهنشاهی به نظام سیاسی که متحد فلسطینی هاست و گروههای انقلابی و مواضع کشورهای تندرو عرب را در قبال اسرائیل تائید می کند و بر مجموعه مسایل خلیج فارس تاثیر می گذارد ، از دیگر نتایج انقلاب اسلامی بود . از این زمان به بعد اندیشمندان و محققان امریکایی مجبور به اندیشیدن درباره مسایل غامض انقلاب اسلامی ایران شدند .
بر این مبنا ، موضع سازش ناپذیر ایران در قضیه فلسطین باعث گشت تا موقعیت ایران نزد جنبش های اسلامی در سراسر جهان تقویت شود .
از سوی دیگر ، سیاست مستقل و مبتنی بر عدم تعهد جمهوری اسلامی بر دیگر ملل آزادی خواه و مسلمان جهان تاثیر چشمگیری بر جای گذاشت .
به طوری که انقلاب اسلامی ایران انعکاس زیادی در ورای مرزهای خود داشته است و به این لحاظ ، هواخواهانی در میان ملتهای مختلف پیدا کرده است . دیگر اینکه ایران به عنوان یک نیروی سیاسی قابل توجه در روابط بین الملل جایگاه خاصی پیدا کرده است . 24
انقلاب اسلامی ایران در ایجاد احساس افتخار و اعتماد به نفس در میان مسلمانان چه سنی و چه شیعه بدون توجه به ملیت و یا تمایلات سیاسی آنها نقش بسزایی داشته است . از اندونزی تا جوامع اسلامی در غرب پیروزی انقلاب اسلامی ایران در حکم پیروزی اسلا م و آزادی خواهان بوده و توانایی بالقوه اسلام را برای رهبری مردم سرکوب شده برای مقابله با رژیمهای فاسد و استعمار خارجی مشخص نموده است . 25
به این ترتیب ، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، به عنوان نقطه امید همه ملل مستضعف و مطلوم جهان و الگویی برای حرکتها و جنبشهای استعمار ستیز گردید و این امر در تلاقی با منافع جهان غرب به ویژه آمریکا قرار داشت .
به عبارت دیگر ، تغییر سیاست های داخلی و خارجی ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی ، علاوه بر اینکه از لحاظ اقتصادی منافع بسیاری از کشورها در قالب اقتصاد سیاسی جهانی دیگر تامین نشد . افزون بر این ، از لحاظ سیاسی بسیاری از کشورها مجبور به تجدیدنظر در سیاست های خود شدند و از لحاظ نظامی موازات قدرت در منطقه خلیج فارس دگرگون شد .
به اعتقاد حامد الگار تاثیرات و بازتاب انقلاب اسلامی ایران دو بعد داشت: نخست اینکه ، با نظام استعمار جهانی به رهبری ایالات متحده برخوردی اقتصادی – سیاسی نمود . دوم اینکه ، تاثیرات متفاوتی بر کشورهای اسلامی بر جای گذاشت .
به نظر این اندیشمند انقلاب اسلامی ایران بزرگترین شکستی است که در قرن بیستم استعمار غرب تجربه کرده است و به مراتب عواقب و نتایج شدیدتری در مقایسه با شکست آمریکا در ویتنام بر استعمار جهانی وارد کرد.
سیاست های داخلی و خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی در مقایسه با سیاستهای ایران دوران حاکمیت پهلوی نشان می دهد که تغییرات اساسی در عرصه سیاسی منقطه و جهان بوجود آمده است .
برای نمونه می توان یادآور شد که کیسینجر وزیر خارجه وقت ایالات متحده درباره اقدامات شاه و سیاست خارجی آن دوره گفت که "ایران در میان کشورهای منطقه صرف نظر از اسرائیل ، دوستی با آمریکا را نقطه آغاز سیاست خارجی خود قرار داده است … و همواره نفوذ ایران در منطقه در راستای حمایت از منافع ایالات متحده بوده است .
امکانات و کمک ایران در انجام برخی از قراردادها در گوشه و کنار جهان باعث تقویت و تامین منافع ایالات متحده شده است . از آن جمله می توان به مواردی چون : کمک به ویتنام جنوبی در زمان انعقاد قرارداد پاریس در سال 1973 ، کمک به اروپای غربی در دوران بحران اقتصادی دهه 70 ، حمایت از میانه روهای آفریقا علیه تهاجم نیروهای مشترک شوروی و کوبا و سرانجام پشتیبانی از سادات در مراحل بعدی دیپلماسی خاورمیانه و در جنگ خاورمیانه اشاره کرد . همچنین ، ایران تنها کشور هم مرز اتحاد جماهیر شوروی هست که اجازه نداد ، شورویها از حریم فضایی ایران استفاده کنند . حال آنکه چندین کشور عضو ناتو چنین اجازه ای را دادند . شاه در راستای منافع جهان غربی نیرو و انرژی همسایگان عرب رادیکال خود را تحلیل برد تا اینکه این کشورهای تندرو نتوانند رژیمهای میانه رویی مثل عربستان و اردن و در مجموع منطقه خلیج فارس را مورد تهدید قرار دهند . شاه بدون قید و شرط به ناوگانهای جنگی ایالات متحده در خلیج فارس سوخت رساند و هرگز نفوذ و سلطه خود بر ضد منافع غرب استفاده نکرد . شاه هرگز به هیچ تحریم نفتی علیه غرب یا اسرائیل نپیوست26 . ایران در زمان حاکمیت شاه یکی از بهترین و مهمترین و وفادارترین دوستان ما در جهان بود . 27
اما ، هنگامی که انقلاب اسلامی در این حکومت پهلوی را از قدرت کنار زد، در واقع یکی از ستونهای اصلی استراتژی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس و جنوب غربی آسیا متزلزل گشت . از این جهت ، پاره ای از صاحب نظران و سیاستمداران معتقدند که شکست استراتژی آمریکا در خلیج فارس ، پس از شکست نظامی در ویتنام جدی ترین ضربه به منافع و اهداف آن کشور از زمان پایان یافتن جنگ دوم جهانی بود . به طوری که کیسینجر نیز سقفوط شاه را بزرگترین شکست آمریکا پس از جنگ جهانی دوم و یک شکست استراتژیک مهم برای سیاست خارجی امریکا توصیف شده است .
انقلاب اسلامی و کشورهای خلیج فارس
دگرگونی ها و تحولات عمیق در ایران بیش از هر کشور در جهان ، بر کشورهای خلیج فارس اثر گذاشت . همانا ، سامان یافتن حرکتهای مردمی در این کشورها به طور منسجم و برنامه ریزی شده ، بیانگر این نکته است که بطور جدی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بر شرایط سیاسی – اجتماعی کشورهای خلیج فارس تاثیراتی بر جای گذاشت .
در این میان ، شیعیان کشورهای حوزه خلیج فارس بیشتر تاثیر از انقلاب اسلامی پذیرفتند .
اکثر شیعیان منطقه خلیج فارس در بحرین و عراق ساکن هستند . 28
این در حالی بود که در هیچ یک از کشورهای خلیج فارس شیعیان قدرت سیاسی را به دست نیاورده اند . اما با وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، شیعیان این کشورها دریافتند که می توان در مقابل قدرتها به مقابله برخاست .
زیرا در طول دو قرن گذشته کشورهای مسلمان همواه در رویارویی با
غرب شکست خورده بودند و این روند تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.29
در این میان ، از آنجا که شیعیان عراق در ترکیب جمعیتی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند ،پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، بیش از هر کشور دیگری ثبات سیاسی عراق تهدید شد . و چنانچه انقلابی همانند انقلاب ایران در عراق به وقوع می پیوست ، سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز از لحاظ سیاسی متزلزل می شدند .
اما همانطوری که می دانیم ، شرایط سیاسی ، اجتماعی و فکری لازم برای انقلاب در سایر کشورهای منطقه فراهم نبوده است . به سخن دیگر ، شرایط انقلابی به سادگی در هر جامعه ای شکل نمی گیرد و این امر در کشورهای منطقه به این صورت بوده است که هیچ گونه تضادی بین ساختارهای آن کشورها وجود نداشته است . در هر حال ، موفقیت انقلاب اسلامی ایران تاثیر عمیق و سریعی در میان شیعیان عراق بوجود آورد . بطوریکه ، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ، ایجاد تشکلهای مخالف و انقلاب شیعه ، ثبات رژیم عراق را بر هم زد .
برای نخستین بار در تاریخ حرکتهای افراطی ، بطور جدی و فراگیر بین گروههای شیعی و دولت بعثی عراق برخورد سیاسی نمایان شد . نقطه آغازین این برخورد مقارن بود با بازگشت امام خمینی به تهران در بهمن ماه 1357 . در خارج از مسجد الحضره تظاهراتی با حمایت آیت الله محمد باقر صدر ترتیب یافت که بوسیله نیروهای امنیتی عراق مردم متفرق شدند .
در هر حال ، چالش سیاسی بین شیعیان و دولت عراق با اعدام آیت الله صدر و خواهرش تا حدود زیادی پایان یافت .
و این موضوع را نباید فراموش کرد که هر چند دولت عراق با اتخاذ سیاست سرکوب نهضت شیعیان را متوقف ساخت ، اما این امکان همچنان وجود داشت که ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی به عراق و دیگر کشورها تعمیم یابد .
در نتیجه ، در شهریور ماه سال 1359 جنگ تحمیلی عراق بر ایران با حمایت کشورهای منطقه و جهان غرب به رهبری آمریکا آغاز شد .
ایدئولوژی انقلاب اسلامی و سیاست خارجی
وقوع انقلاب اسلامی در مهمترین پایگاه آمریکا نه تنها در منطقه خلیج فارس تعادل قوا را بر هم زد ، بلکه با اعلام خط مشی اساسی سیاست خارجی ایران در دوران پس از انقلاب (یعنی نه شرقی نه غربی) یک قطب جدید سیاسی در عرصه ساست بین المللی نیز اندیشه های حاکم بر جهان بوجود آمد . این قطب جدید قدرت بر مبنای ایدئولوژی اسلامی ، و متمایز از ایدئولوژی های جهانی باعث شد که تغییرات و دگرگونیهای بسیاری در روابط بین المللی پدید آید . این امر بدین معنی بود که جهان غرب و بویژه آمریکا از این دور به بعد در راه تامین وحفظ منافع و علایق توسعه طلبانه خود در مناطق مختلف با مشکلات جدی مواجه خواهد شد .
سیاست نه شرقی ، نه غربی ، گویای این اندیشه انقلابی و اسلامی است که سلطه حاکمیت قدرتهای شرق و غرب پذیرفته شده نیست . و در واقع این اندیشه مضمون آیه قرآنی "لن یجعل الله الکافرین علی المومنین سبیلاً" است .
به سخن دیگر ، با مبنا قرار دادن این شعار به منظورتعین خط مشی سیاست خارجی ، در واقع اعلام شد که اسلام به عنوان جایگزین هر نوع راه حل دیگری تاییدی است بر اینکه :
"الاسلام یعلو و لایعلی علیه"30
اندیشه شناساندن و انتقال اهداف و آرمانها انقلاب از دیگر مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است . در نظر امام (ره) از آنجا که انقلاب ایران اسلامی است و افزون بر آن که اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمی باشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است ، به همین دلیل ضرورت دارد که معنویت و ایدئولوژی انقلای ایران را بنمایانیم . از این رو ، ایشان معتقدند که نباید شمشیری کشیده شود و تفنگی به دست گرفته شود . چرا که امام (ره) انقلاب اسلامی را انقلاب فرهنگی – اسلامی دانستند . 31
امام علت ایجابی صدور اندیشه انقلاب و بیان ابعاد مختلف قیام مردم مسلمان را ناشی از جنبه اسلامی بودن انقلاب دانستند که مردم ایران در مبارزات دیرینه خود علیه رژیم پهلوی به پا خواستند .
بنابراین ، امام خمینی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته موثر در تغییرات اجتماعی – سیاسی جهان معاصر در همه حال بر تفکر غرب ستیزی پایبند بود . 32
در یک جمع بندی می توان گفت که پیروزی انقلاب اسلامی در بر هم زدن معادلات روابط بین المللی و اقتصاد سیاسی جهانی موثر بود . زیرا همانگونه که قبلاً گفتیم ، نقش ایران دوران پهلوی در روابط بین المللی بعد از جنگ دوم جهانی با دو قطبی شدن نظام جهانی برجستگی خاصی پیدا کرده بود . موفقیت ژئوپولتیک بی همتای ایران با افزایش رقابت قدرتهای بین المللی در چارچوب اقتصاد سیاسی جهانی بیش از پیش مبرز شده بود .
جهان غرب تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سعی داشت ، از ایران به عنوان پایگاهی مستحکم در مقابل نفوذ کمونیسم و روند توسعه طلبی اتحاد جماهیر شوروی سابق بهره بجوید . از سوی دیگر ، با طرح استراتژی عدم حضور مستقیم نظامی از سوی امریکا منجر به اتخاذ این سیاست شد که مناطق مختلف جهان ، دولتهای دست نشانده حافظ منافع جهان غرب و بویژه آمریکا تقویت شوند .
حکومت پهلوی بر اساس استبداد فردی بهترین نوع حکومت برای دست نشاندگی بود . و چنانچه دیدیم ، جایگاه و نقش ایران بیش از این که بر اساس اهداف سیاسی تعیین شود ، بر مبنای منافع اقتصادی مشخص می شد . بعد از آنکه جهان غرب به رهبری آمریکا و انگلیس خطر نازیسم را برطرف کردند ، فاتحان غربی جنگ دوم جهانی در ایران اهمیتی به مانورهای سیاسی مصدق از آن جمله به سمت شوروی رفتن و بزرگ کردن خطر حزب توده ندادند و سیاست تامین منافع اقتصادی و تسلط بر منابع نفتی را در سرلوحه برنامه های خود قرار دادند .
این در حالی بود که رقابت شدیدی بین قدرتهای بین المللی بر سر منابع نفتی و بازارهای ایران در جریان بود .
بعد از کوتای 28 مرداد و سقوط دولت مصدق ، قدرت انحصاری انگلیس در روابط بین المللی ایران شکسته شد و امریکا نقش عمده ای را در این روابط کسب کرد .
به این ترتیب که تا سال 1357 ایران به عنوان ژاندارم منطقه خلیج فارس حافظ امنیت و منافع مورد علاقه آمریکا انگاشته می شد . ارتش رژیم پهلوی از سوی مستشاران نظامی آمریکا آموزش داده شدند و مستشارات به نفوذ نظامی و سیاسی خود در بخش های مختلف ایران افزودند . صنایع نظامی ایالات متحده به یمن این نفوذ و سلطه نظامی ، به تجهیز ارتش شاه به سلاحهای نظامی انگاشته می شد . به این طریق درآمدهای حاصل از فروش نفت را به غرب باز گردانند .
در آن زمان وابستگی سیاسی ، نظامی شاه به غرب برای تمام مردم ایران آشکار شده بود . چرا که شاه بر اساس مقتضیات و ویژگی های ماهیتی حکومت استبدادی خود ، سیاست روابط مسالمت جویانه را در قبال قدرت های غرب اتخاذ کرده بود ، اما در مقابل در سطح داخلی بر قدرت خودکامگی حکومت خود با تکیه بر قدرتهای بین المللی می افزود . و همان طوری که یادآور شدیم بعد از سال 1336 به مدت 20 سال منطقه خلیج فارس سیاسی از منظر تحلیل گران سیاسی با ثبات به نظر می آمد .
زیرا حکومت پهلوی از نقشی که بر عهده داشت به خوبی بر می آمد . نقش حکومت استبدادی شاه به عنوان اتصال ناتو از غرب به شرق آسیا بیشتر جهت گیری سیاسی – اقتصادی داشت . بازیگران منطقه ای که خواسته های غرب را برآورد می کنند ، شامل اسرائیل ترکیه وشاه ایران و بعضی از رژیم های عربی بود . در این میان ، رژیم ایران آن چنان اهمیتی داشت که روابط سیاسی امریکا با دیگر کشورهای منطقه را تحت الشعاع خود قرار داده بود .
اما فروپاشی رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی توازن سیاسی – نظامی منطقه را دگرگون ساخت .
برپایی جمهوری اسلامی و سقوط سلسله پهلوی به عنوان مهمترین نتیجه سیاسی انقلاب باعث کشت تا منافع اقتصادی – سیاسی بسیار از کشورها ، به خصوص ایالات متحده به مخاطره بیفتد .
با تغییر خط مشی سیاست های داخلی و خارجی کشور بر مبنای دو شعار برجسته و معروف انقلاب یعنی استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی و شعار نه شرقی و نه غربی ، جمهوری اسلامی به یقین وابستگی کشور به قدرتهای غربی در ابعاد سیاسی – نظامی خاتمه یافت . به طوری که تاکنون ، اکثر آزادی خواهان در تمام دنیا ویژگی استثمار ستیزی و عدم وابستگی ایران را باور کردند و بر مهر آن صحه زدند .
در واقع ، عدم وابستگی سیاسی و عدم تعهد جمهوری اسلامی ایران در جنبه های مختلف به قدرتهای جهانی منجر به این شد که انقلاب اسلامی به عنوان اساسی ترین اقدام سیاسی مردم ایران با رهبری امام خمینی در تمامی دنیای معاصر انعکاس گسترده ای بیابد .
یکی دیگر از زمینه های آثار انقلاب اسلامی در دو سطح داخلی و خارجی در مقوله وابستگی نظامی وابستگی نظامی – سیاسی رژیم پهلوی به امریکا جای دارد . به عبارت دیگر ، با وقوع انقلاب اسلامی بسیاری از آثار و تبعات حضور مستشاران آمریکایی در ایران دوران پهلوی از میان رفتا . چرا که حضور نظامیان ایالات متحده علاوه بر اینکه وابستگی نظامی – سیاسی را بوجود آورده بود ، پیامدهای دیگری را در ابعاد حقوقی اجتماعی ، فرهنگی
بر جامعه ایران تحمیل کرده بود .
در همین زمینه می توان ادعا کرد که حضور نظامیان امریکایی و اعطای مصونیت سیاسی برای آنان ، یکی از مهمترین عوامل موثر در قیام امام خمینی و مردم علیه رژیم پهلوی بود . به گونه ای که این ویژگی مبارزه طلبی انقلاب اسلامی ایران در مقابل استثمار بین المللی باعث شد که انسانهای آزادی خواه در سراسر جهان با احترام به انقلاب اسلامی بنگرند .
عدم وابستگی به قدرتهای بین المللی و استقلال نظام سیاسی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه تصمیم گیری های مربوط به مسایل سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی به طور آشکار و روشن در سند معتبر ملی کشور یعنی قانون اساسی آمده است .
به صراحت در قانون اساسی اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی منعکس شده است .
علاوه بر این که در قانون اساسی بر هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور تصریح شده است ، بر جنبه دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر نیز تاکید شده است .
به سخن دیگر ، بر خلاف جهت گیری اصلی رژیم پهلوی که در راستای خواسته ها و منافع نظام بین المللی حرکت می کرد ، با برپایی جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب 1357 ، سرفصل جدیدی در روابط بین المللی و اقتصادی سیاسی ایران با جهان ورق خورد .
به این ترتیب ، معادلات و توازن قدرت در منطقه خلیج فارس و جنوب شرق آسیا گسسته شد .
در مقابل ، اندیشه ها و اهداف انقلاب اسلامی جان تازه ای در کالبد جنبش های مبارز جهان معاصر دمید .به طوری که مراکز تحقیقاتی غربی و صهیونیستی اعتنای درخور توجهی به شناخت و تبیین انقلاب اسلامی نشان دادند .
انقلاب اسلامی بر روند جهت گیری جنبش های منطقه ای همانند جنبش اخوان المسلمین ، توحید اسلامی و بسیاری دیگر تاثیر گذاشت .
به همین سبب می توان ادعا کرد که زمان بررسی روند بنیادگرایی اسلامی در سطح بین المللی زمانی جامع خواهد بود که آثار و نتایج پیروزی انقلاب اسلامی بر جنبش ها مورد مطالعه قرار گیرد .
پس از دو دهه ، حاکمیت مبانی و ارزشهای دینی در ایران ، دیدگاه صاحب نظران اسلامی شناس در باب امکان برپایی حکومت اسلامی به عنوان یک اندیشه آرمانی تغییر یافته است .
در انتها باید گفت که سیاست خارجی ایران بعد از وقوع انقلاب اسلامی همواره انعکاسی از آرمانها و اهداف انقلاب بوده است .
به سخن دیگر ، سیاست خارجی ایران چالشی جدی در مقابل استعمار جهانی بوجود آورده است .
منابع فارسی
1-مهدی بهار : میراث خوار استعمار (تهران : امیرکبیر ، 1357 )
2-اسماعیل سهرابی : علایق استراتژیک و هدفهای آمریکا در خلیج فارس و تقویت نظامی کشورهای عرب در منطقه ، مجموعه مقالات خلیج فارس (تهران : مرکز مطالعات خلیج فارس ، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، 1368) .
3-عبدالرضا هوشنگ مهدوی : سیاست خارجی پهلوی (تهران : البرز ، 1373) .
4-بیژن اسدی : علایق و استراتژی آمریکا در خلیج فارس ، مجموعه مقالات خلیج فارس (تهران : مرکز مطالعات خلیج فارس دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، 1368 ) .
5-مسعود اسداللهی : نقش مستشاران نظامی آمریکا و تحولات سیاسی ایران (1358 – 1338) . پایان کارشناسی ارشد (تهران : دانشگاه امام صادق(ع) دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی ، 1371) .
6-قاسم فرج الهی : تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبش توحید اسلامی در لبنان (طرابلس) ، پایان نامه کارشناسی ارشد (تهران : دانشکده علوم سیاسی و معارف اسلامی ، دانشگاه امام صادق(ع) ، 1369).
7-المعجم المفهرس ، لالفاظ الحدیث النبوی ، تنظیم از الف . وی نسنک ، ج4 (لیدن : مطبعه بربل ، 1962) .
8-عباس خامه یار ، تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش اخوان المسلمین، پایان نامه کارشناسی ارشد (تهران : دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، دانشکده تهران ، 1371) .
9-صادق زیبا کلام : مقدمه ای بر انقلاب اسلامی (تهران : انتشارات روزنه : 1375) .
10-جیمز بیل : اسلام طغیانگر در خلیج فارس ، نشریه خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران ، 28 آبان ماه 1363.
منابع انگلیسی
– shahram Chubin : Soviet Policy towards Iran and the Gulf . London : International Institute for Strategic Studies , 1980 .
– Shahram Chubin : Secturity in the Persion Gulf , Domestic Political Factors . Hampshire , England : Gower . 1981 .
– Nikki . R . Keddie : Neither East , Nor west : Iran , The soviet Union and The United states . New Haven : Yale University Press, 1990 .
– John K. Cooley : Iran , The Plastinians and the Gulf , Foreign Affairs . Vol.57 , Sum 1979. No. 5.
– John K. Cooley , Iran : The Palestinians and The Gulf .
– James Bill : Resurgent Islam in the Persian Gulf . Foreign Affairs. Fall . 1984
1-در این باره می توان از دو اثر زیر نام برد :
– shahram Chubin : Soviet Policy towards Iran and the Gulf . London : International Institute for Strategic Studies , 1980 .
– Shahram Chubin : Secturity in the Persion Gulf , Domestic Political Factors . Hampshire , England : Gower . 1981 .
2-البته باید یادآورد شد که در هیچ دوره ای از تاریخ ، استعمار بطور مستقیم در ایران حضور داشته است . بلکه نظام استعماری با واسطه و در شکلی غیر مستقیم ، روابط نابرابر اقتصادی با اجزای نظام اقتصادی ایران برقرار ساخته است .
3-این موافقت نامه در دوم مهرماه 1324 (بیست و چهارم سپتامبر 1945) یعنی با پایان جنگ جهانی دوم انجام گرفت . برای اطلاع بیشتر در این زمینه بنگرید به مهدی بهار : میراث خوار استعمار (تهران : امیرکبیر ، 1357 ) ص 29 .
4-اسماعیل سهرابی : علایق استراتژیک و هدفهای آمریکا در خلیج فارس و تقویت نظامی کشورهای عرب در منطقه ، مجموعه مقالات خلیج فارس (تهران : مرکز مطالعات خلیج فارس ، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1368) ص 40-339 .
5-همان ، ص 78 .
6-See : Nikki . R . Keddie : Neither East , Nor west : Iran , The soviet Union and The United states . New Haven : Yale University Press, 1990 .
7-برای اطلاع بیشتر بنگرید به : عبدالرضا هوشنگ مهدوی : سیاست خارجی پهلوی (تهران : البرز ، 1373) ص 335 .
8-بیژن اسدی : علایق و استراتژی آمریکا در خلیج فارس ، مجموعه مقالات خلیج فارس (تهران : مرکز مطالعات خلیج فارس دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، 1368 ) ص 80 .
9-مسعود اسداللهی : نقش مستشاران نظامی آمریکا و تحولات سیاسی ایران (1358 – 1338) . پایان کارشناسی ارشد (تهران : دانشگاه امام صادق(ع) دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی ، 1371) ص 76.
10-همان .
11-برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به : مسعود اسداللهی : نقش مستشاران نظامی آمریکا و تحولات سیاسی ایران (1358 – 1338) .
12-برای آگاهی بیشتر بنگرید به : بیژن اسدی : علایق و استراتژی آمریکا در خلیج فارس ، مجموعه مقالات خلیج فارس ، ص 8-
13-در این باره مطابق اصل 43 قانون اساسی ، استقلال اقتصادی به معنی جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور و افزایش تولیدات داخلی برای رسیدن به مرحله خودکفایی و رهایی از وابستگی است .
14-برای اطلاع بیشتر در این زمینه بنگرید به : قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، ص 65 .
15-در این زمینه می توان اصول قانون اساسی زیر را نام برد : اصل 9 بند ج ، اصل 2 بند 8 ، اصل 43 و اصول 80 ، اصول 145 ، 146 ، 152 ، 153 ، 154.
16- Nikki . R . Keddie : Neither East , Nor west : Iran , The soviet Union and The United states . New Haven : Yale University Press, 1990 , P.8.
17-برای اطلاع بیشتر ر . ک . قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، ص 110 .
18-برای اطلاع بیشتر بنگرید به : عباس خامه یار ، تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش اخوان المسلمین، پایان نامه کارشناسی ارشد (تهران : دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، دانشکده تهران ، 1371) ص 32 . و نیز نگاه کنید به : قاسم فرج الهی : تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبش توحید اسلامی در لبنان (طرابلس) ، پایان نامه کارشناسی ارشد (تهران : دانشکده علوم سیاسی و معارف اسلامی ، دانشگاه امام صادق(ع) ، 1369) ص 79.
19-بنگرید به : عباس خامه یار ، تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش اخوان المسلمین، ص 40 .
20-برای آگاهی بیشتر ر.ک. : همان ، ص 92 .
21-صادق زیبا کلام : مقدمه ای بر انقلاب اسلامی (تهران : انتشارات روزنه ، 1375 ) ص 74 .
22-See : John K. Cooley : Iran , The Plastinians and the Gulf , Foreign Affairs . Vol.57 , Sum 1979. No. 5 , P.1016 .
23-Ibid , P.1018 .
24-See : The Iranian Revolution and The Muslim World , edited by David Menashri , P.7 .
25-Ibid , P.8.
26-در جنگ اعراب و اسرائیل ، کشورهای عرب ، جهان غرب و اسرائیل را تحریم نفتی کردند و این امر باعث گشت تا قیمت نفت بطور ناگهانی افزایش زیادی بیابد . در این اوضاع ، رژیم پهلوی به فروش نفت خود ادامه داد .
27-کیسینجر این سخنان را در دوران وزارت خارجه خود ایراد کرد . برای مطالعه بیشتر بنگرید به : روزنامه اطلاعات ، 11/11/1359 .
28-برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به : جیمز بیل : اسلام طغیانگر در خلیج فارس ، نشریه خبرگزاری جمهوری اسلامی ، 28 آبان 1363 ، ص 14 . توضیح اینکه این مقاله ترجمه ای است از :
– James Bill : Resurgent Islam in the Persian Gulf . Foreign Affairs. Fall . 1984 .
29-حامد الگار ، روزنامه اطلاعات ، 24/9/1358 .
30-المعجم المفهرس ، لالفاظ الحدیث النبوی ، تنظیم از الف . وی نسنک ، ج4 (لیدن : مطبعه بربل ، 1962) ص 341.
31-برای اطلاع بیشتر بنگرید به : صحیفه نور ، جلد 12 ، ص 19 و 283 .
32-در همین زمینه ، آقای میلتون و یورست طی مقاله ای که در هفته نامه تایم Time شماره 15 سال 1998 نگاشت ، معتقد است که "به یقین انقلاب اسلامی ایران فقط با رهبری و هدایت امام به پیروزی می رسید و تاکنون هیچ رهبری مانند امام در عرصه تحولات سیاسی – اجتماعی در راه اندازی ، سازماندهی و به پیروزی رساندن یک انقلاب اجتماعی عمل نکرده است ." در این مقاله نویسنده به مقایسه عملکرد دیگر رهبران برجسته جهان معاصر با امام خمینی می پردازد . از این جهت نگاهی به فعالیت ها و اقدامات ملی گرایانه جمال عبدالناصر دارد و روند مبارزات او در مقابل استعمار غرب مورد بررسی قرار می دهد و می نویسد که جمال عبدالناصر در مصر علیرغم جهت گیری غرب ستیزانه ، اندک اندک مجدداً به سوی غرب متمایل شد اما رهبر انقلاب ایران تا آخرین لحظه به اندیشه غرب ستیزی معتقد بود و به این اندیشه در قالب انقلاب جامه عمل پوشانید .
—————
————————————————————
—————
————————————————————
1
44