حوزه اول:
پیشنهاد طرح تحقیق
حوزه اول:پیشنهاد طرح تحقیق
پیشگفتار:
مشارکت به معنای عام خود از گذشته های بسیار دور در زندگی انسان وجود داشته ولی به معنای جدید خود بخصوص در عرصه ی سیاست پس از جنگ جهانی دوم در جهان غرب آغاز شده و به شرق گسترش یافت.
این مشارکت در بعضی کشورهای صنعتی جهان (بخصوص آنهایی که در جنگ شکست خورده بودند) در زمینه ی اقتصاد و صنعت آغاز شد تا مردم را در حاکمیت شریک سازند و پایه های اقتصاد و صنعت مستحکم گردد و به اقتدار حکومت ها کمک کند و به حاکمیت مشروعیت بخشد. (نظر به تئوری ایجاد تمدن های بزرگ پس از جنگ های بزرگ)
دخالت آگاهانه ی مردم در تمام عرصه های زندگی امروزه شرایطی را می تواند به وجود آورد که آنها بتوانند در سرنوشت خود مداخله نمایند.
در ایران مشارکت های سنتی در امور شهر و امور مذهبی از گذشته وجود داشته و با وجود تمام
دگرگونی های صدساله ی اخیر ایران هنوز هم با قدرت در شهرها و روستاهای دور و نزدیک وجود دارد.
عزاداری های مذهبی ـ ساختن مسجد نمونه هایی از این مشارکت های مردمی اند که به صورت سنتی اتفاق می افتد.
مشارکت های مردمی جدید را می توان برنامه هایی دانست که دولت برای تحقق اهداف خاص خود به کار می گیرد و با ساماندهی و برنامه ریزی های لازم تلاش دارد تا در زمینه هایی که در زندگی اجتماعی جامعه پیشینه ای داشته، مشارکت مردمی را جلب کند.
برای نمونه تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا از تلاش های دولت برای جلب مشارکت مردمی در اداره مور شهرهاست.
از نظر تاریخی می توان آغاز الگوی مشارکتی جدید اداره امور شهرها در ایران را انقلاب مشروطیت در سال 1287 هـ .ش دانست. در واقع تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب قانون اساسی و متمم آن، خود نخستین تجربه های مشارکتی به شمار می روند، موضوعی که با توجه به خودکامگی همیشگی نظام سیاسی ایران قبل از انقلاب بی سابقه می نمود.
با توجه به افزایش جمعیت شهرنشین از سال 1335 و ازدیاد شهرها هنوز قسمت اعظم جامعه سنتی از اصول شهروندی بی بهره اند. گسترش کالبد شهر، پیچیدگی و تنوع روابط اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی در شهر از جمله مشکلاتی است که مدیریت شهری ایران با آن درگیر است.
بدون شک "فرهنگ شهروندی" در شهرهای ایران هنگامی تحقق خواهد یافت که به شهروندان مسئولیت شرکت در اداره امور جامعه واگذار شود.
طرح موضوع واهمیت آن
حیات مدنی از جدی ترین موضوعاتی است که به جامعه ی بشری رنگ و بوی انسانی و حرکت و رشد می بخشد و فضای شهری از جمله فضاهایی است که حیات مدنی در آن جریان یافته وحادثه ها وواقعه ها رخ می دهند.
وقایع و حوادث حیات مدنی را به حیات واقعه ای تبدیل نموده و سبب می گردند خاطره ها شکل گیرند. بنابراین فضای شهر مکان اصلی حیات واقعه ای است و محل انباشت خاطره های فردی و جمعی.
با توجه به افزایش جمعیت شهرنشین در ایران و روند رو به رشد آن نیاز به تبادل اطلاعات و مراودات فرهنگی در جهت بهتر شدن اداره ی امور شهرها امری لازم و ضروری می نماید.
اداره ی امور شهرها می تواند به صورت دولتی ـ مردمی که چیزی جز کنشی متقابل از روابط رسمی و غیررسمی نیست اتفاق بیفتد زیرا حکومت ها تنها و بدون حضور مردم نمی توانند حکومت کنند و برای اداره ی امور به مردم متکی اند. بنابراین تنها بخشی از تصمیم گیری ها و فعالیت های مختلف مربوط به زندگی شهری می تواند به صورت رسمی و دولتی اتفاق افتد و سایر تصمیمات مرتبط با حیات مدنی شهرها باید به وسیله مردم و با مشارکت عمومی به وقوع بپیوندد.
چیستی پروژه:
مرکز همایش های مردمی فضایی عمومی ـ مردمی در عین حال دارای رسمیت جهت فرآیندها و روابط رسمی و غیررسمی و کنش و واکنش مردم و دولت از طریق گفتمان می باشد.
مرکز همایش های مردمی "مشهد" به منظور پاسخگویی به برخی نیازهای فرهنگی ـ اجتماعی و تامین مکانی مناسب و در خور شخصیت شهر مشهد به عنوان بزرگترین شهر مذهبی کشور و یکی از کلان شهرهای ایران جهت برگزاری جلسات و همایش ها و سمینارها و سایر فعالیت های مردمی و جمعی و مکانی جهت استقرار نهادهای مردمی (NGO) ها و تشکل ها و نمایندگی ارگانهای دولتی و غیردولتی مختلف مرتبط با مردم در نظر گرفته شده است.
با توجه به معنای معماری گذشته ی ایران از جهت ایجاد فضاهای شهری و هسته های کالبدی محلی و اجتماعی لزوم بررسی الگوبرداری از نظام و اصول پایدار معماری در این دوره خالی از اهمیت نیست و نیز کوششی است در جهت هویت مند نمودن فضای معماری در قالب یک معماری ایرانی در دوره ی معاصر.
در این راستا لازم است به بازشناسی مختصر موضوعاتی چون مردم، فرهنگ، پیشینه ی تمدن، هویت، هویت مندی فضا، تبادل فرهنگی مردم، شهرنشینی، سنت ها و ارزش ها، جنبش های اجتماعی، فضای شهری گذشته و امروز ویژگی های عام و خاص فضای جمعی و … پرداخته شود.
حوزه دوم
شناخت
بخش اول: مطالعات پایه
فصل اول: شناخت مراکز همایش
شناخت مراکز همایش
فضاهای اجتماعی از جمله فضاهایی هستند که اگر چه تغییرات فراوانی را در گذر زمان به خود دیده اند، اما قدمتی به طور تاریخ حیات اجتماعی بشر دارند. انسان به دلیل خصلت اجتماعی اش در حیات خود خواهان زندگی اجتماعی بر اساس مبادله اندیشه و کار می باشد. از این رو مفاهیمی مانند جمع و اجتماع و جامعه با وجود تحولات شگرف، همواره برای انسان شناخته شده و ملموس بوده است. افراد در جمع و در کنار یکدیگر از یک روح جمعی برخوردار می شوند.
از آنجایی که مراکز برگزاری همایش های شهری جزئی از فضاهای اجتماعی شهر محسوب می شوند، برای شناخت موقعیت تاریخی این گونه مراکز به تاریخچعه ی فضاهای اجتماعی اشاره می نماییم.
تاریخچـه احداث فضاهای اجتماعی
می توان برای شناخت تاریخی فضاهای اجتماعی، ابتدا به یونان باستان اشاره کرد. یونانی که عنوان اولین حکومت دموکراسی و جامعه مدنی را در تاریخ بشری به یدک می کشد.
آگورا مشهورترین فضای عمومی در ساختار شهری شهرهای یونان باستان بوده است. میدان عمومی اصلی که گردهمایی مردم شهر در آنجا رخ می داده است. آگورا نخست و پیش از هر چیز دیگر محلی جهت خرید و فروش بود. ارسطو می نویسد: "تقریباً در هر شهر لزوماً باید هم فروشنده و هم خریدار وجود داشته باشد تا خواستهای متقابل یکدیگر را برآورند و این است ثمربخش ترین آسایش زندگی و به همین دلیل است که انسان در یک اجتماع گردهم آمده اند." و برای مراسم عمومی امور حکومتی و معاوضه کالا و خدمات استفاده می شوند.
در کتاب معماری حضور زمان و مکان در مورد ویژگی های آگورا آمده است که در مرکز شهرهای یونان (پولیس) آگورا، پلکان پرستشگاه و تئاتر شهر وجود داشته. دیدارگاه اصلی ساکنان شهر آگورا است که مجسمه های گوناگونی در آن قرار گرفته اند و نشانه هایی دارد که تجربه ی دیدار از شهر را بعد تاریخی و فرهنگی می بخشد. در یک طرف این میدان، بولئوتریون یا تالار شهر واقع بوده است.
نوربرگ شولتز بیان می کند: توصیف دولت شهرهای یونان نشان می دهد که کاربرد مکان و موقعیت مکان به کیفیات مشخص جاهای آن ارتباط دارند. از نگاه شولتز در این شهرها هر مکان با کاربری خود دقیقاً در جای مناسب خود قرار گرفته است. وجود مکانی به نام آگورا جهت دیدار مردم در فضایی که با توجه به عناصر عینی، تئاتر، مجسمه ها و بازار، بعد تاریخی فرهنگی پیدا کرده حضور تالار شهر در میان این عناصر اهمیت فضاهای اجتماعی را چندین برابر می کند.
فضاهای عمومی با شرایطی که از آگوراهای یونان باستان توصیف کردیم در تمام شهرهای سنتی و متمدن بشری وجود داشته که البته نونع استفاده از این گونه فضاهای شهری بر اساس فرهنگ و خصوصیات اجتماعی موجود در هر منطقه متفاوت بوده و هست.
در بررسی شهرهای باستانی ایران خصوصاً شهرهای ساسانی نیز شاهد وجود عناصر جامعه مدنی و فضاهای اجتماعی هستیم به طوری که در زمان ساسانیان مجلس قانون گذاری که از نمایندگان مردم تشکیل شده بود به نام بهارستان احداث شد. وجود این مجلس از افتخارات ایرانیان محسوب می گردد و نشان از اهتمام این فن در نهادینه کردن عناصر جامعه مدنی در آن دوران بوده است. حتی با ورود اسلام سازمان کالبدی استفاده شده در شهرهای ایرانی که بر اساس شهرهای ساسانی بود تغییر عمده ای نکرد اگر چه با توجه به نفوذ اسلام سازمانهای دینی و مساجد نقش مهمی را در نظام اجتماعی شهرها ایفا کردند با حمله مغول به ایران اوضاع شهرهای ایران به ویرانی نهاد و خسارتهای جبران ناپذیری به گسترش و روند شهرنشینی آنها وارد شد که از این جمله شهرها می توان به نیشابور و ری اشاره کرد. این وضع تا هنگام حکومت صفویه ادامه داشت و از این زمان به بعد شهرنشینی دوباره رونق پیدا کرد و دو شهر اصفهان و شیراز که پایتخت شاهان صفوی و زندیه بود از آبادی و رونق بیشتری برخوردار بودند.
در بررسی وضعیت شهرهای سنتی ایران پس از ورود اسلام نیز به فضاهای اجتماعی به بسیاری می توانیم اشاره کنیم که بر اساس خصوصیات فرهنگی مردم ایران تعریف شده اند. از جمله این فضاها می توان به میادین و مساجد اشاره کرد.
آقای حسین سلطان زاده در کتاب فضاهای شهری در بافتهای تاریخی ایران میدان را این گونه تعریف
می کنند: فضاهای باز وسیعی که دارای محدوده ای محصور یا کمابیش معین بودند و در کنار راهها یا در محل تقاطع آنها قرار داشتند و دارای کارکردی ارتباطی، اجتماعی، تجاری، ورزشی، نظامی یا ترکیبی از دو یا چند کارکرد بوده اند.
یکی از انواع میدانهای موجود در شهرهای سنتی ما میدانهای عمومی شهری بوده که کمابیش در تمام سکونتگاه ها شهر یا روستا به میدان یا میدانچه عمومی وجود داشت که محل تجمع مردم بوده و بعضی از فضاهای عمومی مانند مسجد، آب انبار یا نهر آب و به نسبت وسعت سکونتگاه تعدادی فضای تجاری یا بازار در پیرامون یا مجاور آن قرار داشته آقای دکتر سلطان زاده این گونه فعالیتها و فضاهای موجود در میدانهای عمومی را توصیف می کند. (فضاهای شهری در بافتهای تاریخی ایران، ص 102)
فعالیتها و فضاهایی که پیرامون میدانهای عمومی وجود داشتند از لحاظ سلسله مراتب کارکردی بیشتر از نوع فعالیتها و فضاهای عمومی و شهری بودند؛ مانند مسجد جامع. بازار و سایر فضاهای تجاری. فضاهایی برای گذران اوقات فراغت و در مواردی برخی از فضاهای اداری و حکومتی که عموماً با کارکردی متناسب با نقش کارکردی و میدان و همزمان با آن ساخته می شوند.
در دوران معاصـر
در دوران معاصر تلاشهای عمده ای، در جهت باز زنده سازی مکانهای عمومی (که عموماً در بافت قدیمی شهرها واقع شده) صورت گرفته است. متخصصان با تزریق کاربری های فرهنگی اجتماعی جدید به مراکز عمومی واقع در بافت های کهن به قصد و احیاء مکانهای گمشده ی این بافت ها به فکر باز زنده سازی خصوصیات گذشته فضاهای عمومی شهرها پرداختند.
آنچه در احیاء فضاهای عمومی شهرها، حائز اهمیت است، جنبه هویت بخشی به شهر و شهروند می باشد که باعث ایجاد حس تعلق میان آن دو می گردد که به تبع آن مشارکت شهروندان را در اداره امور شهر برمی انگیزد. امروزه در احداث مراکز مربوط به اداره امور شهرهایی که دارای خصوصیات جامعه مدنی هستند، آنچه مورد توجه قرار می گیرد، اهمیت به حضور مردم در جهت مشارکت می باشد. یکی از فضاهای فرهنگی که با خصوصیات اجتماعی نقش ترویج فرهنگ مشارکت را در میان مردم دارد، مراکز گردهمایی های مدنی شهرها می باشد. این گونه مراکز برای یاری رساندن و تحقق بخشیدنِ اصول جامعه مدنی در شهرها احداث می گردد. در واقع تبلور یک جامعه مدنی در مراکز گردهمایی شهرها صورت می پذیرد، فضایی که مردم در آن با مسئولان ارتباط برقرار می کنند، با مشکلات و پیشرفت هایی که در شهر آنها صورت می پذیرد، آشنا می شوند. تشکلهای غیردولتی در غالب بخش های صنفی، حزب های سیاسی، کانون های اجتماعی در آن شکل می گیرد و مفهوم مشارکت عینیت پیدا می کند.
در ایران با وجود سابقه فرهنگی بسیار، طرح مفهوم جامعه مدنی طرحی نوپا و نوظهور بوده و حداکثر مربوط به صد سال گذشته می باشد، که در این مدت کوتاه بارها مورد جفا و بی مهری واقع شده است. تنها چند سالی است (بعد از انتخابات 1376) که مفاهیم جامعه مدنی مورد توجه واقع شده است. در این زمینه فعالیتهایی نیز صورت گرفته است از قبیل احداث شوراهای شهر و روستا. اهمیت به پاسخگویی مسئولان و توجه به ترویج فرهنگ مشارکت صورت پذیرفته است.
آنچه در احداث مراکز گردهمایی شهرها دارای اهمیت است خلق فضای فرهنگی مناسب به جهت گسترش مفاهیم نوپای جامعه مدنی می باشد. در ادامه به تعریف این گونه مراکز، وظایف و ویژگی های آنها خواهیم پرداخت.
تعریف مراکز همایش شهـری
در تعریف مراکز همایشهای شهری، تعریف و شیوه بهره برداری از فضا بسیار بااهمیت می باشد. ولی
می توان به طور کلی فضاهای گردهمایی شهری را جزئی از فضاهای اجتماعی شهرها دانست که به صورت نامحدود در اختیار عموم مردم شهر قرار می گیرد. هدف این مراکز ضمن نهادینه کردن عناصر جامعه مدنی ایجاد شرایط مناسب برای برقراری ارتباط میان مسئولان شهر و مردم می باشد تا از این طریق مشارکت مردم را در اداره امور شهر جلب نماید و مردم به واسطه مشارکت در امور شهر نسبت به شهر خود احساس تعلق پیدا کنند. در ادامه برای روشن شدن تعریف فضاهای گردهمایی شهری به بیان وظایف و ویژگی های این گونه مراکز می پردازیم.
وظایف مراکز برگزاری همایش های شهر
بر اساس تعریفی که از مرکز همایشهای شهر بیان شد وظایف این مرکز را این گونه تعریف می نماییم.
الف) کمک به شکل گیری گروهها و تقویت عناصر جامعه مدنی در شهر.
ب) ایجاد مکانی که مردم ضمن اطلاع یافتن از شرایط شهر، به ملاقات یکدیگر نائل گردند.
ج) مرکز گردهمایی شهر مکانی است که مردم را در تامین سرنوشت خود و مسئولان را در راستای خدمت کردن به مردم یاری می رساند.
تقویت عنصر جامعه مدنی
وظایف: اطلاع رسانی هویت بخشی
مشارکت مردم
علاوه بر وظایفی که گفته شد، باید به دنبال فضایی بود که به شهر مشهد و شهروند آن هویت ببخشد. در واقع پروژه به دنبال خلق فضایی اجتماعی است که پویا و زنده باشد و مردم آن را از خود بدانند، بدیهی است شرط موفقیت این امر هنگامی است که مردم شهر در تبیین اصول و مبانی جامعه مدنی تلاش کنند.
ویـژگی های مراکز برگزاری همایش های شهر:
یکی از راهکارهای ترویج جامعه مدنی حمایت و یاری رساندن به نهادهای فعال مدنی در عرصه عمومی می باشد. برای این منظور خلق مکانی مناسب به نظر لازم می باشد تا نهادهای برخاسته از مردم بتوانند با مسئولان در ارتباط مستقیم باشند و بدین ترتیب است که مردم خود را در اداره امور شهر شریک می دانند فضایی که مردم در آن بتوانند برای اصلاح امور خود با دولت به مناظره و چانه زنی بپردازند یا به قول محسن آرمین فضایی که واسطه میان دولت و مردم باشد و به بسط مشارکت مردم در اداره امور خویش و روند تصحیح سازی و حفظ حقوق ایشان بپردازد یکی از ویژگی های عمده مراکز همایش عمومی بودن آن است. به عبارت دیگر اقشار مختلف مردم می توانند از مرکز گردهمایی مدنی استفاده نمایند. بدین واسطه کارهای متفاوت برای افراد باسلیقه های مختلف و انواع سن ها در مرکز وجود دارد.
مرکز همایش شهر مرکزی است برای برقراری ارتباط میان افراد جامعه در مرکز همایش شهر است که مردم با افکار و نظریات یکدیگر آشنا می شوند و افکار یکدیگر را مورد نقد و بررسی قرار
می دهند تا مسیر درست را برای هدایت جامعه پیدا کنند.
یکی دیگر از ویژگی های تمام مراکز همایش های مدنی جنبه فرهنگی بودن آنها می باشد.
سیتی هال
هدف از تنظیم این بخش باز نمودن ابعاد گوناگون مقوله سیتی هال جهت دستیابی به تعریفی برای مرکز همایش های مردمی باشد. این امر ما را در پاسخگویی به نیازها و عملکردهای مناسب با چنین
مجموعه ای در قالب طراحی موضوع پروژه یاری می رساند.
تعریف سیتی هال
ابتدا به تعاریف استخراج شده از فرهنگ لغات گوناگون نگاهی می اندازیم.
در Cityhall,Webster, new twentieth century dicionnary دارای دو معنای زیر است:
الف) ساختمانی که محل قرارگیری مجموعه دفاتر و ادارات دولت منطقه است.
ب) دولت منطقه ای.
The Random house dictionary of the English Language برای Cityhall معانی زیر معرفی نموده است.
الف) ساختمان اداری یک دولت شهر.
ب) اداره شهر.
پ) مجموعه ای از قوانین و قواعد اداری مربوط به اداره شهر.
در فرهنگ لغت عباس آریانپور معانی؛ عمارت شهرداری، مقام شهرداری برای Cityhall بیان شده است.
می بینیم که Cityhall در معنای حجمی و کالبدی خود ساختمانی اداری معرفی شده است که ادارات، مستقر در ان با اداره امور شهر مربوط می شوند. محتوی سیتی هال با نگاهی به تجارب صورت گرفته در غرب یعنی در خاستگاه اخیر آن و همین طور با توجه به کاربری های مستقر در آن روشن تر می شود.
هدف از طرح موضوع مرکز همایش های مردمی، ایجاد فضایی مردمی ـ دولتی است، فضایی که شامل میدان پیاده شهری و مراکز رسمی دولتی است.
این مرکز می کوشد تا با ایجاد فضایی گرم و راحت برای عموم مردم، امکان هر چه بیشتر مشارکت و ابراز نظر مردم را در پروژه ها و طرح های در حال تصویب شورای شهر و شهرداری، امکان پذیر سازد.
همچنین به علت ویژگی خاص سایت، این پروژه سعی دارد تا امکانات و قابلیت هایی را برای جبران کمبودهای سایر کاربردی های اداری در جداره بلوار خیام (از جمله پارکینگ، سالن های اجتماعات و کنفرانس، مهد کودک و …) عرضه نماید.
کارکرد مراکز همایش های مردمی (سیتی هال)
ـ تاریخچـه و منطق تمرکز تجهیـزات خدماتی در شهر
احداث خدمات مختلف شهری اعم از فعالیتهای اداری، فعالیتهای تجاری، فعالیتهای فرهنگی و … در قالب مجموعه ای نزدیک به یکدیگر از نیازی ساختاری سرچشمه می گیرد، چرا که منطق ارائه خدمات به عموم مردم حکم می کند که سهولت در ارائه و همچنین در دریافت آن خدمات در نظر گرفته شود و از سوی دیگر پتانسیل جمعیتی ایجاد شده توسط یک فضای خدماتی از سوی فضایی دیگر که ادامه حیاتش در گرو جذب افراد است، (مانند فعالیت تجاری) مورد استفاده قرار گیرد. فعالیتهای فرهنگی و تجاری نمونه های بارز فعالیتهایی هستند که در زیر چتر جاذبه خود به کاربری های دیگر رونق بیشتری می دهند و خود نیز از رونق آنها بهره مند می شود بنابراین این ضرورتهای بیان شده باعث گردیده که در طول تاریخ ساختمان های ارائه دهنده خدمات در مجتمع های زیستی (و قطعاً در ابعاد زمان خود) در مجموعه ای نزدیک به هم بنا گردند.
در تاریخ شهرسازی ایران مراکز خدماتی مجتمع در هر دوره بلندمدت شکل ویژه ای داشته است. اگر چه این نوع از مراکز ارائه خدمات را با انواع غربی آن نمی توان همسنگ دانست اما در دوره هایی که حکومت های متمرکز و دارای امکانات و بنیه بالای مالی و اقتصادی در راس قدرت بوده و فرصت و مجال کافی برای تحکیم ارگان قدرت و تثبیت شکل معماری ابنیه حکومتی و خدماتی داشته اند. اشکال خاصی از این گونه مراکز با محتوا و اندیشه ویژه همان دوره بخصوص صورت تحقق به خود گرفته اند. بی شک نوع احتیاجات و قلت مراکز مختلف خدماتی در مقام قیاس با زندگی اجتماعی کنونی تعدد عملکردهای آنان را در حد پائینی نگاه می داشته است، که به هیچ رو با عدد اینگونه ادارات و ارگان های خدماتی در زندگی روزمره جامعه شهری مباینتی ندارد.
به عنوان نمونه، هسته های کوچک محله ای به عنوان کوچکترین مراکز تجمع خدمات در سطح شهرها همواره به اشکال متفاوت در بافتهای کهن شهرهای مختلف ایران وجود داشته ند که هم اینک نیز نمونه های بارز و کاملاً تیپیک آنها را می توان در شهرهائی چون یزد و کاشان که از گزند تحولات و تغییرات بنیادی در بافت کهن کمتر آسیب دیده اند مشاهده نمود. در روند خدمات رسانی شهری این مراکز در مقیاس های مختلف تا بدانجا پیش می روند که میدانهایی چون میدان گنجعلی خان کرمان و میدان نقش جهان اصفهان به مثابه بارزترین مراکز تجلی قدرت، و همچنین وحدت و انسجام حکومتی و کانون ارائه خدمات شهری (خدمات لازم در زمان ساخت مجموعه) عرض اندام می نمایند.
به طور کلی تصویری که از عملکرد فضاهای مزبور می تواند امروزه مطرح باشد، در مرحله نخست فضائی با وحدت در فرم و تاکید بر استیل معماری مشخص عصر و ترکیبی جاافتاده از کلیه المانهای ارزشمند خدماتی دوره مورد بحث بوده است. عناصری چون بازار به عنوان کامل ترین عرصه داد و ستد و کانون برقراری معتبرترین شکل مراودات و روابط اجتماعی اقتصادی و نیز ابنیه ای نظیر مسجد، حسینیه، حمام، آب انبار، تیمچه و کاروانسراها و همچنین مرکز حکومتی، شامل نظمیه و ادارات دیوانی و احیاناً مقر حکمران محلی برای نمایش تعزیه و ورزش و … من حیث المجموع پاسخگوی بخش اعظم نیازهای زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهروندان را به صورت جامع بر عهده داشته اند.
نکته مهمی که در این مقال می توان اشاره ای کوتاه بدان داشت مطرح گردیدن نقطه ای شاخص و یگانه در بافت هم تنیده شهری است که به بافت عمومی شهر، مراکز مختلف خدماتی، معابر لکه های و فضاهای سبز و حتی سمت و سوی حرکت روزمره مردم و جریان آب جهتی خاص می داده و عملاً به مثابه صورت مشخصه یک شهر و در مواردی نقش می بسته است، بارزترین نمونه چنین موردی میدان نقش جهان است که به عنوان یک نقطه عطف در بطن شهر اصفهان و در مقیاسی بزرگتر در سطح ایران و باز هم در معیاری بسیار عظیم تر در جهان فضایی شناخته شده و دارای هویت بی همتاست؛ تا بدانجا که به عنوان میراث فرهنگی و جهانی ثبت گردیده است.
آنچه که امروز و در شرایط کنونی کشورمان می تواند به عنوان میراث فرهنگی و تاریخی از مراکز کهن خدمات به برنامه ریزی و شهرسازان کنونی به ارث می رسد همانا ارزشهای معمارانه و ویژگی ها و نحوه عملکرد این کانون های با ارزش در جذب مردم طی چندین قرن متمادی و خصوصیات کالبدی به یادماندنی آنهاست.
اصولاً سیتی هال در تمام شهرهای بزرگ جهان صنعتی با مختصر تفاوت هایی ماهیت بنایی سمبلیک و واحد را در سطح شهر داشته. عمدتاً عملکردی تشریفاتی دارد که در قالب سالن ها و فضاهای شاخص و بزرگ برای برگزاری مجامع و کنفرانس های مهم و مراسم ویژه تجلی می یابد و در یک کلام عملکردهای خدماتی آن در مقایسه با عملکرد تشریفاتی فوق در مقام دوم اهمیت قرار می گیرند.
در حقیقت با احداث سیتی هال، هدف ایجاد مرکزی است با گردآوری مجموعه ای از ادارات، ارگانها و سازمانهای ارائه دهنده خدمات به شهروندان در مناطق مختلف شهر مشهد تجمع غیرمنطقی ارگانها و ادارات و نتیجتاً مراجعه بسیار فشرده و حجیم مراجعین به مرکز اصلی اداری شهر مشهد را کاهش داده، گامی موثر در جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان افزایش راندمان کلیه دوایر و ارگانها در خدمت به مردم و کاهش چشمگیر سفرهای روزانه شهری در عرصه شهر برداشته شود.
با عنایت به مفاد فوق به فضاهای خدماتی موسوم به Civic Center که برگردان آن را مرکز شهروند با خانه شهروند می توان دانست. علی الاصول فضاهایی مقبول تر و نزدیک تر به هدف والای خدمت رسانی به شهرنشینان محسوب می گردند.
این مراکز همانگونه که از مفهوم نامشان برمی آید فضائی منطقه ای، برای ارائه خدمات دولتی به ساکنین یک شهر بزرگ می باشند و بر اساس الگوهای جاافتاده خدمات رسانی شهری در فواصلی مشخص استقرار می یابند. طبیعتاً فاکتورهایی چون تراکم جمعیتی منطقه، تراکم ساختمانی، کیفیت دسترسی ها، ویژگی های تاریخی و مشخصاً بافت اجتماعی، فرهنگی، ساکنین و … در مکان یابی این مراکز نقش حیاتی ایفا می نمایند. در حقیقت مرکز شهروندی CivicCenter همواره بخشی از شهر یا مرکز شهر مختص ساختمان هایی برای ادارات خاصه ارگانهای شهری، سالن عمومی شهر، ادارات دولتی، دادگاهها، و گاه مراکز گذران اوقات فراغت و ساختمانهایی با اهداف فرهنگی است و در طول تاریخ نیز همواره کوشش به عمل آمده است تا با تاکید بر جنبه های زیبایی شناختی و معماری از مرکز شهروندی به عنوان عنصر هدایت بخش در کالبد شهر استفاده شود و با ترکیب کار و اوقات فراغت، زندگی شبانه روزی به چنین مرکزی بخشیده با ظرافتی خاص پویایی آن را در ساعات طولانی حفظ کرد.
ضرورت ایجاد مجتمع خدمات اداری منطبق با نیازهای روز جامعه شهری
از مسائل و مشکلات مهمی که جامعه و نظام اداری با آن مواجه می باشد نحوه استقرار تشکیلات اداری کشور در سطح شهرهای بزرگ می باشد.
از آنجا که استقرار ساختمانهای دولتی بر اساس ارتباط سازمانی و بر اساس بنیاد و پایه فکری منسجم و آینده نگری صورت نگرفته است، سبب گردیده که تشکیلات اداری بدون نگرش به ارتباطات و پیوستگی های سازمانی در سطح شهرهای بزرگ پراکنده شده و ضمن ایجاد ناهماهنگی و گسیختگی در مناسبات سازمانی و عدم تعقیب اهداف مشترک از طریق ارگانهای دولتی، نارضایتی خدمت گیرندگان را نیز به دنبال داشته است.
آن دسته از دستگاه های دولتی که طبیعت و ماهیت وظایف آنها ارتباط مستمر با مردم را ایجاب می کند. پراکندگی و دور بودن فیزیکی آنها از هم سبب گردیده که اوقات و هزینه های زیادی از طرف مراجعه کنندگان به این دستگاه ها صرف شده که این امر نهایتاً گردش امور اجتماعی را کند ساخته و در مجموع تکاپوی اجتماعی علاوه بر ضرر و زیان مادی (نظیر ترافیک سنگین، جابجایی غیر ضروری مردم در سطح شهر که ضایعات مادی و مالی به دنبال دارد) به تنشها و ناهنجاری هایی در اجتماع منجر می شود. در جواب این سوال که دستگاه های اداری و اجرایی کشور می بایست به صورت متمرکز در یک مکان استقرار یابند و یا به صورت غیرمتمرکز در مناطق مختلف باشند این امر بستگی به نوع و ماهیت وظایف دستگاه های زیر ربط دارد. بدین ترتیب که آن دسته از دستگاهها که انجام امور ستادی و پشتیبانی را به عهده دارد (مانند وزارتخانه ها و حوزه ستادی سازمانها) بهتر است که به صورت متمرکز در یک نقطه مستقر شوند سایر دستگاههایی که وظایف آنها در ارتباط مستقیم با مردم می باشد باید به صورت شعبات در هر منطقه ایجاد گردد. با ایجاد مجتمع های اداری، خدماتی که در آن، شعبات ادارات و سازمانهای مختلف مانند آموزش و پرورش، ثبت احوال، بیمه خدمات درمانی و اجتماعی مستقر باشند امر مردم در همان مکان انجام می گیرد و دیگر نیازی به مسافرتهای داخل شهری وجود نخواهد داشت.
ـ ضرورت ایجاد مرکز همایش های مردمی در شهـر مشهـد
آن بخش از ارائه خدمات اداری که به کیفیت دسترسی شهری و به چرخه ارائه خدمات مربوط می گردد، در نظام شهرسازی دارای قاعده ای نیست و این بی قاعدگی در شهری با ابعاد مشهد چه از نظر جمعیت و چه از نظر وسعت، چه با نگاه به کمیت مشکلات ایجاد شده و چه با توجه به کیفیت همان مشکلات، ما را با معضلات بسیاری روبرو می کند که بازتاب خود را از نظر اقتصادی و فرهنگی در ابعاد بسیار وسیع بر جا می گذارد.
ما به چه راه حلی اندیشیده ایم؟ در غرب در قالب مجتمع هایی به نام City hall و یا Civic center به این بی قاعدگی، نظمی مطلوب بخشیده شده و ما بر آن شده ایم که از این نظم به صورتی در نظام شهری خود تحت عنوان مرکز همایش های مردمی بهره ور شویم.
سیتی هال که عمدتاً دو نوع فعالیت مختلف را در بر می گیرد شامل:
الف) مجموعه ای از خدمات اداری شهری برای جوابگویی به نیازهای مردم شهر
ب) مکان هایی برای گردهم آیی و تبادل آرا می گردد. در مواردی نیز در کنار سیتی هال برخی
فعالیت های فرهنگی یا تجاری (مثل نمایشگاه، کتابخانه، فضایی برای فعالیت های مذهبی، تفریحی و …) مطرح می شود و تمام اینها در قالب یک معماری اصیل با عملکردهای منطقی و نمادی.
ج) خدمات اداری شهری می تواند در کنار تشکیلات شورای شهر مطرح باشد و یا نباشد. همجواری این دو بستگی به شرایط دارد. اینکه در مجتمع خدمات اداری چه دوایری گرد آید و اصولاً این مجتمع ها در چه فواصلی قرار گیرند نیز بستگی به موقعیت ویژه هر شهر دارد.
د) در مورد اینکه مکان های گردهم آیی چه فعالیت هایی را در برگیرد باید گفت که اساس شکل گیری آنها به نظام اداره شهر که ناشی از انتخاب شورای شهر به وسیله مردم هر شهر است، مربوط می شود و اصولاً پیشنهاد این که چنین مکان های گرد هم آیی برای شهر چه معنایی دارد و برای چگونه عالیت هایی می خواهیم از آن استفاده کنیم نیاز به یک بررسی اجتماعی همراه با در نظر داشتن پتانسیل های جامعه دارد.
و اما گسترده تر از سیتی هال درغرب به مجموعه هایی به نام Civic center یا مرکز شهر برمی خوریم که فعالیت ها و خدمات متعدد شهری را در بر می گیرند. تصمیم گیری در مورد تک تک موارد گفته شده نیاز به نگاه به مسئله در یک دید کلان شهری دارد که در بخش پیشنهادات به آن پرداخته و کمی بیشتر وارد جزئیات آن می شویم. اما خوب است قبلاً برای سیتی هال و زیرمجموعه های آن و همین طور برای Civic center به نامی هماهنگ با محتوای این مجموعه ها و مناسب فرهنگ و زبان جامعه خویش دست یابیم.
معنای کلمه به کلمه City hall که تالار شهر است همواره باعث اشتباه اذهان نسبت به مفهوم آن خواهد شد و ممکن است فضایی برای تجمع افراد جهت فعالیت های فرهنگی مانند (تالار وحدت) تلقی شود. حال آن که مفهوم سیتی هال به نظام اداره شهر و خدمات مربوط به آن باز می گردد.
(در مجموع عنوان در نظر گرفته شده، مرکز همایش های مردمی است که شامل دو بخش عملکردی، مردم و دولت می باشد.)
تجزیه و تحلیل کلی پراکنـدگی ادارات، سازمانهای دولتی و عمومی در شهر مشهد
با نگاهی به تعداد ساختمانهای سازمانهای دولتی و نحوه استقرار و میزان پراکندگی آنها در شهر مشهد
می بینیم که استقرار ساختمانهای مذکور بر اساس ارتباط سازمانی صحیح صورت نگرفته و تشکیلات دولتی بدون نگرش به ارتباط و پیوستگی سازمان در سطح شهرستان مشهد پراکنده شده است که موجب ناهماهنگی و گسیختگی در مناسبات و اهداف مشترک سازمانی گشته و نارضایتی خدمت گیرندگان را نیز به دنبال داشته است. پراکندگی و دور بودن فیزیکی ساختمانهای یک سازمان از یکدیگر سبب کندی گردش کار اداری و اجرایی گردیده و باعث اتلاف وقت و هزینه به میزان چشمگیر می گردد.
طرح ایجاد مجتمـع های اداری خدماتی
سیستم پراکنده خدمات شهری که بخشایش آن از روند منطقی پیروی نمی کند می بایست جای خود را به سیستم پویایی دهد که بتواند در هر لحظه با شرایط موجود خود را سازگار ساخته و بهترین عملکرد ممکنه را ارائه دهد.
طرح ایجاد مجتمع های اداری ـ خدماتی بیانگر آن است که در هر منطقه مجتمع ایجاد گردیده و کلیه امور عمومی مردم هر منطقه در همان منطقه انجام گیرد.
طرح پیشنهادی فوق از 2 دیدگاه مورد توجه قرار گرفته است:
1. از دیدگاه ارتباط مردم با ارگانهای مسئول ارائه خدمات
2. از دیدگاه ارتباط و هماهنگی دستگاه های مسئول و امور خدمات با یکدیگر.
این مجتمع ها می توانند در مناطق شهرداری ایجاد شوند و با شعاعهای عملکردی و طیف وسیع کاربردی خویش خدماتی را چون امور مربوط به کسب مجوزهای لازم برای احداث وسیع تر بناهای شهری، امور شناسنامه ای و ثبت احوال، امور مشترکین متقاضیان تلفن، آب، برق، گاز، امور شناسنامه ای و ثبت احوال، امور مربوط به راهنمایی، رانندگی، گذرنامه امور محضری، خدمات اطلاعاتی مخصوص مسائل درمانی و بهداشتی و اورژانس، امور بیمه، کاریابی، مالیاتی و بانکی و پستی را ارائه دهند.
محاسن ایجاد مجتمـع اداری ـ خدماتی؛
1. صرفه جویی در وقت و کاهش زمان انجام امور و بهبود کیفیت ارائه خدمات دولتی
2. جلوگیری از سفرهای بین منطقه ای
3. بهبود کلی ترافیک شهر
4. هماهنگی بین سازمانهای اداری ـ خدماتی
5. صرفه جویی در مصرف مواد سوختنی
6. تاثیر زیست محیطی و کاهش میزان آلودگی هوا
7. کاهش تعداد تصادفات
8. صرفه جویی در مصرف قطعات یدکی و کاهش استهلاک اتومبیل
9. ایجاد تسهیلات ارتباطی و هماهنگی بین سازمانهای مختلف خدماتی
10. پاسخگویی سریع به مراجعین و انجام خدمات مرتبط به هم
11. تقلیل در هزینه جاری و نهایتاً ارائه خدمات مورد نیاز جامعه با کمترین هزینه
12. استفاده کلیه دستگاه های مستقر در مجتمع ادرای از خدمات پشتیبانی و اداری واحد
13. جلوگیری از افزایش غیرمنطقی نیروی انسانی دستگاه های دولتی
14. رهایی دستگاهها از امور اجرایی و امکان برنامه ریزی دقیق تر و مطلوب تر
15. امکان استفاده مشترک از تاسیسات زیربنایی و صرفه جویی کلی در این راستا
الف) کلیه سیستم های تاسیساتی
ب) کلیه سیستم های خدماتی رفاهی از قبیل:
1. پارکینگ
2. راه ورودی
3. محوطه سازی
4. انبارها
ج) کلیه سیستم های ارتباطی و شبکه از قبیل:
1. تلفن
2. فاکس
3. تلکس
4. شبکه کامپیوتری
کاربـری های مستقـر
برای آن که تجسمی روشن تر از فعالیت های مستقر در City hall, Civic center شهرهای غربی داشته باشیم به چند نمونه خاص توجه نموده و موارد تشابه و تمایز آنها را مقایسه می کنیم:
در ساختمان مجتمع سیتی هال (طراحی شده توسط آلوار آلتو) آرشتکت فنلاندی برای یکی از شهرهای آن کشور فضای زیر قرار دارد:
ادارات مختلف شهری
ساختمان شورای شهر
سالن اجتماعات چندمنظوره
تآتر
کتابخانه
در مرکز نوشهر (کمبرنالد) در انگلستان شاهد فضاهای زیر هستیم:
دوایر دولتی
فضایی برای فعالیتهای مختلف تجاری
فضاهای ورزشی و پارک
فضای عبوری ویژه عابر پیاده پارکینگ
فضای ورزشی و پارک
محوطه ویژه گسترش
در مرکز نوشهر (هارلو) در انگلستان قرارگیری،
ادارات دولتی و خصوصی
بانک
فروشگاه های بزرگ و سوپر مارکت
کتابخانه و مرکز فعالیتهای بعد از مدرسه
کلیسا
سینما
ایستگاه اتوبوس
پیش بینی شده است.
در سیتی هال فوئینکس آریزونا که توسط مایکل گریوز طراحی شده است، انجمن شهر، دادگاهها، ساختمان آب و فاضلاب و ساختمان خدمات شهر قرار دارد. و این همه موارد محوطه سازی مفصل شامل حیاط های پی در پی و سرپوشیده ها، آب نما و استخرها به عنوان فضایی برای استفاده های گوناگون.
به طور کلی در مجتمع اداری این مراکز شهری ادارات مختلفی مانند شهرداری و متعلقات، اداره بهداشت، مخابرات، اداره پلیس، ادارات جنایی، دادگاهها، آتش نشانی، پست، گذرنامه، … قرار دارند. کاربری های مستقر در سیتی هال را می توان به دو دسته کاربری های اداری و سالنهای گردهم آیی تفکیک نمود و کاربری های مستقر در مرکز خدمات شهری (Civic center) علاوه بر دو کاربری عمده ذکر شده شامل فضایی برای فعالیت های فرهنگی، فعالیتهای ورزشی، فعالیتهای تجاری و اصولاً کلیه خدمات ضروری شهری می گردد که در موقعیتهای مختلف، ترکیبات متفاوت از این تقسیم بندی ها گرد هم می آیند.
باید توجه داشت که ساختمان شورای شهر معمولاً جزیی از مجتمع اداری است. اما این نیز قاعده ای کلی نبوده و در همه جا شرایط ویژه، حکم نهایی را صادر می نماید. بنابراین نمی توان به کاربری های ثابتی برای سیتی هال و یا در ابعاد وسیع تر برای Civic center دست یافت؛ مگر با توجه به شرایط ویژه هر شهر که آن نیز با توجه به طبیعت متحول هر شهر ابداً چهارچوب ثابتی ندارد.
فصل دوم:
بررسی تعاریف ـ و ضوابط عملکـردی کیفی، فضاهای مرکز همایش
انواع گردهم آیی و تعاریف آن:
اگرچه ما از دیرباز برای مسائل مختلف سیاسی و فرهنگی و تبادل اطلاعات اقتصادی و فنی جمع شده ایم و بشر بدین طریق به نتایج و موفقیتهای روزافزون رسیده، ولی تاکنون دارای تعریفات ثابت و مورد قبول همگان در این زمینه نبوده ایم. مثلاً اتحادیه شرکتها و سازمان های بین المللی در امریکا بر اساس داده های آماری مندرج در سالنامه خود اجتماعات ختلف را از لحاظ تعداد افراد و نحوه چگونگی برپائی به یک شکل تعریف نموده است و سازمان توریستی بریتانیا به شکلی دیگر دسته بندی و تعریف نموده است.
بر اساس بررسی های مختلف در ایران از نظر تعداد و انواع دور هم جمع شدن اشخاص تقسیم بندی فوق ارائه و انتخاب می شود.
کنفـرانس Conference
عبارت است از اجتماعی که حداقل با 25 نفر در یک محل و یک زمان مشخص با برنامه ای معلوم برای توسعه فرهنگ و دانش در زمین های ویژه جهت استفاده عموم تشکیل می گردد. قوانین برگزاری کنفرانس ها نسبت به مقررات مربوط به اداره جلسات متفاوت است. رئیس و گردانندگان کنفرانسها که از قبل تعیین می شوند مسئولیت اداره آن را بر عهده گرفتن و ترتیبات امور شرکت کنندگان را خواهند داد. شرکت کنندگان نیز قبل از کنفرانس مقاله هایی درباره موضوع مورد بحث تهیه و ارائه می کنند. در خاتمه کنفرانسها معمولاً نتیجه مقالات و اظهار نظر شرکت کنندگان به صورت یک مجموعه جمع آوری و منتشر می شود. همچنین در بعضی مواقع نتیجه کار می تواند به صورت یک قطعنامه عنوان می شود. فضای لازم برای کنفرانسها معمولاً سالنهای بزرگ با امکانات میز و صندلی سخنرانی گوشی های شنیداری و سیستم رای گیری است.
کنوانسیـون
کنوانسیون از واژه لاتین Convention به معنی موافقت و پیمان مشتق شده است. کنوانسیون اجتماعی است با یک هدف خاص برای تبادل نظر و داد و ستد اطلاعات مورد علاقه یک گروه افراد و یا یک صنف تعداد شرکت کنندگان در یک کنوانسیون معمولاً از 50 نفر بیشتر است. افراد شرکت کننده قتصادی و … هستند و موضوع آن از قبل تعیین شده است.
در بیشتر کشورها کنوانسیون به گردهمائی سالانه افراد یک سازمان شرکت و یا تشکیلات گفته می شود که در آن اکثریت اعضا حضور دارند.
کنوانسیون معمولاً در چند معنی زیر اطلاق می گردد:
1. به اسناد چند جانبه بین المللی گفته می شود که شبیه معاهده است. کنوانسیون معمولاً مسائلی از قبیل مسائل پستی کنسولی و روابط دیپلماتیک را در بر می گیرد و مورد قبول تعداد زیادی از دولتهاست مانند کنوانسیون های مربوط به جنگ و قواعد آن.
2. موافقنامه ای که بین دو یا چند دولت در امور مربوط به بازرگانی و یا مقررات اداری تماسهای
بین المللی و سایر مسائلی که در درجه دوم اهمیت دارند بسته می شود موافقتنامه های مربوط به مسائل مهم در درجه اول را پیمان یا عهدنامه گویند.
3. نام مجلس فوق العاده ای است که قدرت مستقله حاکم بدان داده می شود برای ایجاد تغییرات مهم در قانون اساسی مانند کنوانسیون سال 1660 که شارل دوم را احضار و بار دیگر به قدرت رسانید.
4. نام مجلسی است که به فواصل غیرمنظم زمانی برای تجدیدنظر در قانون اساسی و پیشنهاد آن به انتخاب کنندگان اطلاق می شود.
5. جلسه و اجتماعی از رای دهندگان یک حزب در یک شهر یا بخش و یا نمایندگان شهرستان های یک ایالت که کاندیداهای حزبی را برای انتخابات تعیین می کنند و برنامه و هدفهای حزب و مقررات سازمانی حزب را دفع می کنند عناوینی که در کنوانسیون بحث و تبادل نظر می شود از قبل تعیین می نمایند و معمولاً جلسات عمومی نداشته و فقط اطلاعات خاص راجع به موضوعات معلوم به افراد شرکت کننده می دهند.
شرکت کنندگان نیز سهمی در مباحثات ندارند و نتیجه کار کنوانسیون بالا بردن سطح اطلاعات و معلومات فرد نسبت به موضوع مورد بحث می باشد. کنوانسیون معمولاً در سطح ملی برگزار شده و به جلسات بین المللی اطلاق نمی شود.
سمینار Seminar
سمینار دارای ریشه لاتین (Seminariom) به معنی کلاس درس بوده و در گذشته دور به گرد هم آمدن شاگردان برای استفاده از راهنمائی های استادان فن اطلاق می شد. گرچه امروزه نیز در دانشگاهها گاهی به کلاسهای درس عنوان سمینر داده می شود ولی منظور از سمینار بین المللی مجموعه ای از جلسات است که حضور جمعی از افراد متخصص در رشته های ویژه تشکیل می گردد تا آخرین پیشرفتهای علمی و فنی از طریق استادان برجسته به سمع ایشان رسیده و مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.
سمینار ممکن است یک تا چند روز به طول انجامد، همچنین در برخی از موارد سمینارها ممکن است به عنوان بخشی از برنامه یک گردهمائی تشکیل شوند. معمولاض شرکت کنندگان در یک سمینار بیشتر برای کسب اطلاعات حضور می یابند.
سمپوزیوم (Symposium)
در زمان یونان قدیم که (Symposium) به مجالس مهمانی و ضیافتی گفته می شود که پس از صرف طعام میهمانان به تماشای رقص و شنیدن موسیقی می پرداختند پیرامون دستاوردهائی که پیرامون یک رشته بخصوص تشکیل می شود، سمپوزیوم می نامند.
تفاوت میان سمپوزیوم و سمینار در این است که در سمپوزیوم ارائه دهندگان مقالات و سخنرانی ها و مستمعین ایشان از لحاظ درجه علمی هم سطح می باشند لکن در سمینار سطح علمی سخنران و مستمعین یکسان نیست.
میـزگرد (Round Table)
سابقه میزگرد به گذشته دور باز می گردد. در قرن ششم میلادی به دستور آرتور پادشاه انگلستان میز مدوری ساخته شد تا به هنگام تشکیل جلسات مشورتی با شوالیه ها و فرماندهان نظامی خود که از نظر سلسله مراتب و مقام جملگی در یک سطح قرار داشتند از لحاظ قرار گرفتن در پشت میز کسی را بر دیگری رجحانی نباشد و بدین ترتیب اختلافی میان آنها به وجود نیاید.
امروزه به گردهمایی هایی که در آن عده ای شخصیت و صاحبنظر همطراز و هم رتبه دور هم جمع شده و درباره موضوعی خاص به مباحثه و گفتگو بپردازند میزگرد گفته می شود. از جمله مقررات میزگرد آن است که شرکت کنندگان با اجازه رئیس صحبت نمایند و گفتگو منحصراً درباره موضوعی باشد که قبلاً تعیین گردیده است.
فوروم (Forum)
اجتماعی است از دو دسته افراد که جمع می شوند تا به مباحثه بپردازند. شرکت کنندگان در این نوع گردهمایی می توانند آزدانه عقاید و نظرهای خود را بیان کنند. معمولاً این نوع گردهمایی به یک نشست عمومی با مباحثات پانل (جلسات پرسش و پاسخ) و مشارکت حاضرین اطلاق می گردد.
مجمع (Assembly)
مجمع (Assembly) در لغت به معنی محل، جای گردآمدن، مجلس و جمعیت آمده است اما از نظر حقوقی به تجمعاتی اطلاق می شود که از همه افراد یک جمعیت تشکیل شود و به همین دلیل نیز آن را مجمع عمومی گویند.
مجمع عمومی یکی از ارکان مهم سازمانهاست که همه اختیارات را به دست دارد و در حقیقت قوه مقننه و حاکم هر جمعیتی محسوب می شود. مانند مجمع عمومی سازمان ملل متحد که رکن اصلی و مرکزی این سازمان بین المللی است یا مجامع عمومی شرکتهای سهامی که گرداننده واقعی شرکتها به شمار می آیند. در همین مجامع عمومی است که تمام شرکت کنندگان به مهمترین مسائل سازمان خواه سیاسی، خواه اقتصادی رسیدگی می کنند و تصمیمات لازم را می گیرند.
کارگاه آمـوزشی (Workshop)
به یک برنامه آموزشی کوتاه مدت که در آن گروه کوچکی از افراد پیرامون مسائل خاصی گفتگو
می نمایند کارگاه آموزشی اطلاق می گردد. کارگاه آموزشی ممکن است در خلال برگزاری یک کنفرانس کنگره، کنوانسیون و غیره تشکیل گردد.
سخنـرانی (Lecture)
به ساده ترین شکل گردهمایی که در آن فردی متخصص پیرامون موضوع خاصی برای حضار سخن
می گویند، سخنرانی گفته می شود.
کمیسیـون (Commission)
به گردهمایی که برای تحقیق و مطالعه و بررسی درباره موضوعی تشکیل گردد کمیسیون اطلاق می گردد. معمولاً این تجمع در مقیاس کوچکتر و با واحد کمتری تشکیل شده و غالباً شعبه ای از مجامع بزرگ می باشد مانند:
1. هر یک از شعب مجلس شورای اسلامی که از عده ای از وکلا تشکیل شده و به یکی از امور مملکتی رسیدگی می نمایند نظیر کمیسیون سیاست خارجی، کمیسیون برنامه و بودجه و غیره.
2. کمیسیون فرعی سازمان ملل متحد.
شکل دیگر کمیسیون، کمیسیون مشترک است که به نشستهای رسمی مقامات دو کشور که به طور ادواری جهت تنظیم و توسعه روابط در زمینه های مختلف تشکیل می گردد اطلاق می گردد.
کمیتـه (Committee)
در حقیقت کمیته از حیث مفهوم مترادف کلمه کمیسیون است با این تفاوت که کمیسیون معمولاً وظیفه تحقیق، مطالعه و بررسی پیرامون موضوعی را بر عهده داشته و کمتر به امور اجرایی می پردازد در حالی که کمیته می تواند قدرت اجرایی نیز داشته باشد بدین معنی که ممکن است به یک کمیته ماموریت داده شود که تصمیم متخذه ای را به اجرا درآورده و یا پس از تبادل نظر و مشورت تصمیمی اتخاذ و آن را به مورد اجرا گذارد.
کمیته ها معمولاً به عنوان شعبه ای از یک ارگان بزرگتر عمل می نمایند مانند اغلب کمیته های سازمان ملل متحد و یا کمیته هایی که در چارچوب کمیسیونهای مشترک میان کشورها ایجاد و ماموریت و وظیفه خاصی را به انجام می رسانند. لکن ممکن است ارگانهایی نیز با عنوان کمیته به طور مستقل فعالیت نمایند مانند کمیته بین المللی صلیب سرخ.
مناظـره
اجتماعی از افراد است که جمع شده اند تا مباحثه بین دو نفر را که نفر سومی آن را اداره می کند، بشوند، شرکت کنندگان در این نوع گردهمایی ها در بحث ها دخالت نمی کنند.
انستیتـو (Institute)
اجتماعی از کارمندان یک محل که در جلسات رو در رو دور هم آمده اند تا در مورد جنبه های مختلف یک موضوع بحث و تبادل نظر نمایند. هدف شرکت کنندگان بیشتر یادگیری و فراگرفتن است اما نوع گردهمایی همانند کلاسهای درس و سخنرانی در یک آموزشگاه یا دانشکده حالت رسمی ندارد.
جلسـه
به گردهمایی اطلاق می گردد که جهت بحث و گفتگو و اخذ تصمیم درباره موضوع خاص در محل معلوم و از قبل تعیین شده تشکیل شود. در این نوع جلسات از قبل تعداد شرکت کنندگان و موضوع بحث محل تشکیل و زمان برگزاری تعیین می شود. برگزاری جلسات تابع قوانین خاصی است و معمولاً یک نفر از شرکت کنندگان به عنوان رئیس برای اداره جلسات انتخاب می گردد. نتیجه کار اکثراً صورت جلسه ای است که پس از بحث و بررسی کامل بر اساس موضوعاتی که در دستور جلسه آمده و تصمیماتی که اتخاذ گردیده تنظیم می شود.
گروهبنـدی گردهمائی ها
الف) گروه اجلاس های بستـه:
منظور اجلاس هائی است که ورود عموم به سالنها و شرکت همگانی به جلسات و استفاده از سخنران ها و مطالب آزاد نمی باشد. شرکت کنندگان در این گونه گردهمائی ها از نظر ترکیب ممکن است نمایندگان رسمی دولتهای متبوع خویش و یا نمایندگان اعزامی از سازمانهای بین المللی باشند مانند اجلاس های وزارت خارجه و یا اقتصاد.
شرکت کنندگان ممکن است نمایندگی رسمی دولتها را نداشته باشند بلکه به لحاظ موقعیت علمی و مذهبی خود دعوت شده اند.
اجلاسهای بسته از نظر موضوع ممکن است اجلاسهایی باشند که بر اساس آیین نامه کاری یک سازمان بین المللی منطقه ای به صورت سالیانه و یا دو سال یکبار به منظور پیش بینی حاصله در برنامه های سازمان تشکیل می گردند یا با هدف و منظور خاصی یا به مناسبت ویژه ای برگزار شوند.
ب) گروه اجلاسهای باز:
منظور آن دسته از اجلاسها و گردهمائی های بین المللی است که حضور افراد مختلف و شرکت همگانی در آنها اصولاً تابع مقررات و ضوابط محدود شده ای نبوده است.
البته شرکت کنندگان رسمی این گونه اجلاسها را معمولاً اشخاصی تشکیل می دهند که مقاله یا سخنرانی قابل ملاحظه ای جهت ارائه در دست داشته باشند از نظر موضوع نیز اجلاسهای باز طیف بسیار گسترده ای را شامل می شود که ممکن است سیاسی، علمی، مذهبی، صنعتی، هنری، فنی و … می باشد.
لازم به ذکر است که هدف نهائی برپائی چنین اجلاسهائی معمولاً همکاری و انجام تبادل نظرهای دانشمندان و متخصصان بر اساس آخرین پیشرفتهای علمی است.
انواع مراکز اجتماعات و استانـداردهای موجود
انواع مراکز اجتماع را به طور کلی می توان در سه گروه عمده دسته بندی نمود:
تالار اجتماعات:
اتاق جلسه:
کوچکترین فضا جهت برگزاری یک گردهمایی اتاق جلسه است. ابعاد اتاق جلسه بستگی به تعداد شرکت کنندگان، نوع جلسه امکانات و وسایل مورد نظر دارد. طرز قرار گرفتن نیز، معمولاً به صورت مستطیل و یا نعلی شکل در وسط اتاق است. مقابل هر شرکت کننده وسایل لازم برای یادداشت مطالب و در صورت نیاز میکروفون نصب می شود. داشتن امکانات دیگری از قبیل: پروژکتور، اسلاید، تابلوی نمایش جهت نشان دادن نمودارها و غیره می تواند کاملاً مفید باشد.
تالار اجتماعات:
واحد وسیع تری که در آن می توان گردهمایی بزرگتری تشکیل داد، تالار اجتماعات یا سالن کنفرانس نام دارد. این سالن مجهز به اغلب امکانات لازم از قبیل: میز و سکوی خطابه، پروژکتور، اسلاید، دوربین های پخش فیلم، سیستم کامل صوتی و غیره می باشد. سالنهای کنفرانس معمولاً طوری طراحی می شوند، که با توجه به نوع و وسعیت کنفرانس قابلیت تغییر فرم داشته باشند. در صورت نیاز در کنار این سالنها معمولاً تعدادی فضا نیز برای اجتماع خبرنگاران یا گردانندگان کنفرانس در نظر گرفته می شود.
مراکز برگـزاری گردهمایی:
این مراکز برای تشکیل گردهمایی های بزرگ ساخته شده و دارای انواع سالنهای کوچک و بزرگ برای تشکیل کمیته های مختلف و یک تالار وسیع با گنجایش چند هزار نفر شرکت کننده و تماشاچی می باشند. در جوار این مرکز انواع وسایل رفاهی و ارتباطی بیش از آنچه در تالار اجتماعات وجود دارد و نیز هتل هایی برای شرکت کنندگان دائر می شود.
تالار و اصـول و معیارهای کلی در طراحی آنها
توجه به ضوابط و اصول طراحی و ملاحظات برنامه ریزی در تمام مجموعه بخصوص بخش تالارهای گرد هم آیی بسیار بااهمیت تلقی می شود؛ چرا که این قسمت از مجموعه به دلیل کاربردهای زیاد نکات پیچیده فنی و صرف هزینه های بسیار از حساس ترین فضاهای این گونه ابنیه به شمار می آیند. بنابراین باید قوانین و ضوابط خاص در طراحی آنها به کار گرفته شود تا فضا، فضایی ایده آل بدون نقص و سودمند گردد. نکات زیر خلاصه ای از اصول اینگونه طراحی هاست که در ادامه همین بخش اجمالاً درباره برخی از آنها صحبت به میان خواهد آمد.
1. تعیین ظرفیت واقعی فضا و متراژ آن بر مبنای تعداد صندلی ها و روش های مختلف استقرار.
2. تعیین بهترین میدان دید و استفاده از شیب کف به طور احسن در سالن ها و کلاسهای آموزشی.
3. کنترل و تنظیم تابش نور طبیعی به داخل سالن.
4. با توجه به اصول طراحی آکوستیکی سالنها از لحاظ حجم فرم و شکل سالن و رعایت نکات طراحی آکوستیکی داخل سالن.
5. طراحی منطبق با اصول تصویرپردازی و صداگذاری به عنوان سه فاکتور اساسی سالن ها.
6. با توجه به مسایل حرارتی ـ برودتی و تهویه مطبوع در طراحی تالارها و سایر فضاهای وابسته.
7. رعایت قوانین طراحی در صحنه و فضاهای پشتیبانی آن.
بی تردید برشمردن مطالب اخیر به معنای بی ارزش تلقی شدن اصول و مبانی طراحی سایر فضاها همچون فضاهای اداری، فرهنگی، رفاهی، خدماتی و … نخواهد بود. و مسلماً هر کدام از فضاهای
فوق الذکر ارزش منحصر به فرد خویش را از نظر رعایت نکات و معیارهای کالبدی و معماری داراست که شایسته است ضمن پروسه طراحی لحاظ گردد.
اکوستیک در تالارها
برای طراحی عملی تالارها بایستی از اصول تئوری های اکوستیکی نتایجی به منظور رسیدن به بهترین راه حل با توجه به تجربیات گذشتگان برای تعیین فرم و حجم و پوشش دیوارها به دست آورد.
بدین ترتیب سه فاکتور اصلی که برای طرح آکوستیکی تالار مطرح می باشد عبارتست از:
1. حجم (کمیت حجمی).
2. فرم (فرم داخلی تالار).
3. پخشایی اصوات.
حجم: چنانچه حجم تالار را بزرگتر نمایید، به همان نسبت نیز سطوح آن بزرگتر می شود و چون سرچشمه صدا دارای توان معین می باشد لذا با بزرگتر کردن حجم، چگالی انرژی در فضای تالار کاهش می یابد.
فرم: در مورد تعیین فرم تالارها نخستین نکته ای که بررسی می شود نسبت طول و عرض و ارتفاع به یکدیگر می باشد.
در مورد فرم کف بایستی دقت گردد که بخصوص شنوندگان دور از سرچشمه صدا که برای آنها اصوات مستقیم متناسب با توان دوم فاصله تضعیف می گردد، در هر حال دید مستقیم داشته باشند و از این رو بایستی ردیف های مختلف نسبت به ردیف قبلی قدری بلندتر باشد که راه مستقیم صوتی برای کلید ردیف ها موجود باشد.
سابقاً اختلاف ارتفاع ردیف های مختلف را از یکدیگر 12 سانتی متر انتخاب می نمودند ولی امروزه طبق استاندارد فرانسه 8 سانتی متر کفایت می کند.
برای مشخص کردن فرم سقف می توان با استفاده از قوانین آکوستیک هندسی فرم مناسب را انتخاب نمود. در هر حال با توجه به نمونه های موجود می توان نتیجه گرفت که در تالارها از ایجاد سطوح گرد در هر صورت باید دوری جست که شعاع انحناء این سطوح در حدود ابعاد تالار باشد. بدیهی است که سطوح گود با شعاع انحناء کوچک اشکال چندانی ایجاد نمی نمایند ولی سطوح گرد با شعاع انحناء بزرگ (حتی بزرگتر از ابعاد تالار) ممکن است ایجاد پژواک نمایند که از وضوح گفتار می کاهد.
پخشایی: علاوه بر پخش یکنواخت انرژی در حجم تالار نکته مهم دیگری که باید همواره در طرح تالارها مدنظر قرار داده شود، میرایی یکنواخت امواج با فرکانس ویژه می باشد. چنان چه تالاری فقط به منظور سخنرانی یا تئاتر ساخته شود بدیهی است که شنوایی خوب و درک کلمات گویندگان مطلوب و مورد نظر است. از اینه رو در چنین مواردی می توان کمیت قابل اندازه گیری، به نام وضوح تعیین نمود که بر حسب درصد مشخص می گردد و به موجب بررسی هایی که در این مورد به عمل آمده است تابع واکنش تالار نیز می باشد.
حـدود تقـریبی حجم سالن ها
یکی از بارزترین عوامل جذب ضد صدا در آدیتوریم ها وجود حصار است که گاه تا حدود 70 درصد (به طور نمونه در مورد فرکانس 500 هرتز) از صداها را جذب می کند. بنابراین برای متعادل کردن مجموع مقادیر جذب صدا بهتر است حجم هر اتاق یا سالن بر حسب عملکرد با تعداد جمعیت آن محاسبه شود.
در جدول صفحه زیر مقادیر تقریبی فضا بر اساس متر مکعب حجم به ازاء نفر نشان داده شده است.
اتاقهای کوچک کنفرانس و جلسه که به طور نسبی جمعیت محدود و قابل تغییری را به خود می پذیرد باید با سطوح و مبلمان شدیداً جاذب صدا تجهیز شوند تا به این ترتیب تاثیر آکوستیکی انسانها در جذب صدا به حداقل ممکن کاهش یافته و اوضاع آکوستیکی نسبتاً ثابتی ایجاد گردد.
در ادیتوریم های کوچک که حداکثر گنجایش آنها در حدود 300 نفر است برای این که جذب صدا به مقادیر کافی صورت گرفته و برای کلام رضایت بخش باشد، حجم سالن به ازاء هر نفر برابر با 3 متر مکعب در نظر گرفته می شود در این سالنها مقادیر کلی جذب صدا، معمولاً با ملحوظ نمودن تمهیدات ویژه جذب اکوستیکی صدا محاسبه می گردد.
جدول معرفی حجم مناسب برای سالنهای مختلف
شرح فضا
حجم به ازاء متر مکعب
اتاقهای جلسه و نظایر آن
8/2
سالنهای کنگره
4/2- 2/4
سالنهای کنگره با سیستم تقویت الکترونیک صدا
5/3- 2/4
سینماها
2/4
سالنهای تئاتر
4- 5
سالنهای کوچک کنسرت
7/5 – 4/6
سالنهای بزرگ کنسرت
4/6 – 5/8 (با نیاز به بازتابندهای اکوستیکی)
ـ حجم مناسب فضاهای مختلف در مراکز گردهمایی به ازاء هر نفر شرکت کننده:
در آدیتوری های بزرگ، حجمی بیشتر از 2 متر مکعب به ازاء هر نفر مورد نیاز خواهد بود، تا مستقیماً مساحت سطوح جاذب نیز افزایش یابد. در مورد موسیقی حجمی تا حدود 9 متر مکعب به ازاء هر نفر مطلوب است؛ چرا که لازمه ارائه موسیقی خوب داشتن طنین های طولانی است.
فصل سوم:
نیازهای فضائی و لازمه های کلی مراکز همایش
فرمهای مربوط به سطوح زیربنا
برای به دست آوردن حداقل سطوح زیربنای لازم جهت طراحی و آگاهی از حداکثر امکان فشردگی صندلیها در یک ادیتوریوم یا هر نوع سالن گردهمائی دیگر اصولاً با توجه به موضوع رابطه بین استانداردهای ایمنی فضا و تراکم اشخاص، به آئین نامه ها و مقررات محافظت در برابر حریق مراجعه می شود. بر حسب مورد فوق، در زیر حداقل سطح زیربنای قسمتهای مختلف سالنهای گردهمائی بررسی و جمع آوری شده منتها باید توجه داشته که سطح زیربنا در هر بخش اغلب در ارتباط با شکل فضا، ابعاد و نوع عملکرد ممکن است در برخی موارد تغییرات قابل ملاحظه ای نیز داشته باشد.
حداقل سطوح بخشهای مختلف
فضا به ازای هر شخص یا اشخاص
متر مربع
ملاحظات
سالنهای گردهمایی به صورت تئاتر
8/0
حداقل سطح برای سالنهای سخنرانی در شرایط فشرده 6/0 متر مربع است
سالنهای گردهمائی به صورت کلاس درس
6/1
با در نظر گرفتن میزهای اختصاصی به طور متراکم
سالنهای برگزاری جلسات سالنهای مهمانی
2
گروههای 10 تا 25 نفری دور یک میز
سالنهای شام با امکان نمایش سرگرم کننده
2/1
بر اساس استفاده از یک سالن معمولی
قسمت پذیرش و هال ورودی
8/0
هال انتظار مربوط به سالن
6/0
اگر بر اساس گنجایش سالن باشد 3/0 متر مربع به ازای هر شخص
سطوح ارتباطی به ازای هر 100 نفر
2
به ارقام بالا اضافه می شود
سطح نمایشگاه به ازای هر بازدیدکننده
5/1
حداکثر تراکم اعم از بازدیدکنندگان و کارکنان
سطح نمایشگاه
14
به ازای هر غرفه نمایشگاهی
سطح ارتباطی به ازای هر غرفه
5
به احتساب 3 متر عرض راه
سطح صحنه نمایش
80
تقریباً 9 متر در 9 متر
اتاقک پروژکتور
28
قسمتهای ترجمه و تفسیر همزمان
6
به ازای هر غرفه
رستوران
2
کافی شاپ
7/1
اسنک بار
5/1
چاپخانه همراه با فضای استراحت
7/1
کافه قسمت ورودی
5/1
بر اساس تعداد اشخاص پذیرائی شونده
توالت مردانه
05/0
بر اساس ظرفیت سالن اصلی و توالتهای مربوط به رستورانها و کافه ها پیش بینی می شود سه توالت برای هر 100 مورد
بر اساس ظرفیت ظرفیت سالن اصلی و توالتهای مربوط به رستورانها و کافه ها پیش بینی می شود سه توالت برای هر 100 مورد
یک توالت برای هر 100 زن، هر توالت یک دستشوئی لازم دارد.
اگر از نوعن پیش ساخته نباشد به 07/0 افزایش می یابد.
طول پیشخوان 5/7 متر
طول پیشخوان 5/10 متر
در مورد گروههای بزرگ به 14 متر مربع افزایش می یابد.
جداگانه حساب می شود
برای یک هتل بزرگ و مناسب گردهمائی ملزومات عادی دفتر لازم است. برخی از این تقسیمات ممکن است در یک مرکز کنگره لازم نباشد.
تلفنخانه
23
دفتر مدیر داخلی
11
دفتر معاونت مدیر و صندوقدار
11
فضای عمومی اداری
مدیر عمومی، مدیر عامل
19
منشی
11
معاونت
13
منشی
11
مدیر فروش
14
منشی
11
دفتر فروش
19
مدیر روابط عمومی
13
مدیر تدارک آذوقه و نوشابه
14
منشی
11
دفتر دبیرخانه
23
قسمت کارکنان
مدیر کارگزینی
14
منشی
11
مدیر خرید
11
قسمت پرداخت وجه
11
دفتر ایمنی و حفاظت
14
قسمت حسابداری
نظارت و بررسی حسابها
14
منشی
11
دفتر حسابداری
19
خدمات فنی
رئیس مهندسی
13
معاون مهندسی
11
اتاق نقشه ها
مدیریت صحنه
13
برای مراکز چندمنظوره
نیازهای فضائی قسمتهای خدماتی طرح
خدمات کارپردازی
آشپزخانه ویژه رستوران
5/0
به ازای هر شخص که پذیرائی شود
آشپزخانه ویژه مهمانیها
3/0
به ازای هر صندلی مهمان بر اساس حداکثر انبارهای اصلی بر اساس صندلیهای رستوران و 50% میز بابت مهمانی به آن اضافه می شود
انبار آذوقه
1
انبار نوشابه
3/0
انبار ملحفه، چینی آلات و ظروف
1
انبار اثاثه و مبل و صندلی
5/1
به ازای هر صندلی در مواردی که نوع بهره گیری از سالن تغییر می کند
فضاهای ارتباطی قسمت خدمات به ازای هر 100 صندلی
3/1
این سطح بستگی به نوع مدیریت و اجرای کار دارد معمولاً فضا تا 10 درصد سطح قسمت خدمات است.
کارگاهها
برق، تعمیرات و نگهداری
تجهیزات
ارتباطات تلفنی
موتورخانه ها
دیگ ها و وسایل گرمایش
تجهیزات هوارسانی
چنانچه در زیرزمین یا بالاتر از سطح خیابان واقع شود پیش بینی آسانسور برای نقل و انتقال وسایل سنگین حتماً ضروری است.
کمپرسورهای سردکننده و یخچالها
جعبه کلیدها
تجهیزات تلفن
قسمت بارگیری و دفتر تحویل کالا
انبار زباله و فشرده کردن آن
تنـوع بهره گیـری از فضا و قدرت در نوع سالنهای اجتماع
سالنهای اجتماع عموماً از لحاظ عملرد و نوع بهره گیری از فضا با یکدیگر تفاوتهای اساسی دارند. به طور مثال در یک سالن کنگره، بر خلاف سالن تئاتر و سینما یا حتی یک آمفی تئاتر سخنرانی همواره لازم است توان پاسخگوئی به خواسته های متفاوت در نظر گرفته شود. یک سالن کنگره باید بتواند انواع گردهمائی های کوچک و بزرگ (با ملزومات ویژه و گوناگون از قبیل تجهیزات مربوط به سکوی سخنران، تجهیزات سمعی و بصری، وسایل نمایش و غیره) را در خود بپذیرد. حدود تنوع این خواسته ها چیزی است که همزمان با تعیین هدفها و برنامه ریزی طرح مشخص می گردد.
سالنهائی که اختصاصاً برای برگزاری کنفرانس و کنگره طرح می شوند
مراکزی که اختصاصاً برای برگزاری کنفرانس و کنگره طرح می شوند معمولاً باید دارای تعدادی سالن که هر کدام برای مقصودی معلوم مناسب است باشند. ادیتوریوم یا سالن اصلی کنگره که طبعاً برای پذیرش تعداد اشخاص بسیار در نظر گرفته می شود اغلب با ردیف صندلی های شیب دار طراحی می گردد که از لحاظ دید و آکوستیک وضعیت مناسبی فراهم آورد. این سالن برای جوابگوئی به مقاصد مختلف ممکن است به نحوی طراحی شود که قابل توسعه و گسترش و یا تفکیک شدن به سالنهای کوچکتر باشد. یک سالن جداگانه اغلب به عنوان نمایشگاه به سالن اصلی منضم می شود که در ضمن می تواند مورد استفاده مهمانیها، ضیافتها و پذیرشها نیز قرار گیرد.
برای برگزاری سمینارها، کنفرانسها و ملاقاتهای سندیکائی معمولاً لازم است سوئیتهائی با چند اتاق به ابعاد مختلف برای روسا و اولیای امور پیش بینی شود و این علاوه بر تسهیلاتی است که هتلهای مربوط به گردهمائی برای نمایندگان و دعوت شدگان فراهم می کنند. به طور کلی باید توجه داشت که سالنهای کنفرانس و کنگره اغلب برای مقاصد گوناگون می توانند مورد استفاده قرار گرفته و در برآورد احتیاجات مختلف یک جامعه خدمات وسیع تری انجام دهند. سعی و تشویق در بیشتر به کار گرفتن سالنها در تمام طول سال همواره جزیی از زندگی پویای یک جامعه به شمار می آید.
سالنهای هنری چندمنظوره
سالنهای هنری از قبیل کنسرت هالها اگر قرار باشد پاسخگوی فعالیتهای دیگری نیز در جامعه باشند به برنامه ای از پیش بررسی شده نیاز خواهند داشت. بین این گونه سالنها و سالنهای گردهمائی چندمنظوره همیشه بعضی مشابهات گنگ وجود دارد. این ابهام ها اساساً از آنجا ناشی می شود که نحوه استفاده از بنا در مورد گردهمائی های مختلف، نامشخص و متفاوت است. به هر صورت امروزه بسیاری از تئاترهای معمولی دست کم دومنظوره طراحی می شوند و تعداد آن دسته از تالارهای موسیقی که در آنها کنگره هائی نیز برگزار می شود کم نیست.
هزینه مناسب سازی یک تئاتر برای برگزاری کنگره چندان زیاد نخواهد بود. هر چند که پیش بینی تسهیلات مهمانی و نمایشگاه در این گروه بناها ممکن است مشکلاتی به وجود آورد. به طور کلی تایید این نظریه، زیاد منطقی به نظر نمی رسد. که همواره یک فضا برای برگزاری مهمانی یا نمایش کالاهای تجاری به تئاتر اضافه شود با توجه به این که دو خواسته اخیر در اغلب کنگره ها مطرح می باشد. به طور کلی می توان گفت اکثر تئاترهای چندمنظوره و سالنهای هنری معمولاً از این بابت دارای نقص هستند. مگر این که تسهیلات و حمایتهائی از طرف هتلهای منطقه در این مورد انجام گیرد.
تغییرات در ابعاد سالن
ادیتوریومها یا سالنهائی که با ردیف صندلی های شیبدار طراحی می شوند، می توانند به صورتهای زیر به فضاهای کوچکتر تبدیل گردند:
* مجزا کردن قسمت بالکن به کمک دیوار جداکننده.
* مجزا کردن قسمت زیر بالکن از جایگاه اصلی به کمک دیوارهای جداکننده.
* تقسیم فضای سالن به دو بخش یا بیشتر توسط دیوارهای جداکننده.
همچنین از لحاظ ابعاد بسیاری تغییرات ظاهری و بصری را می توان با کم و زیاد کردن نور در بعضی از قسمتها به وجود آورد. به طور مثال می توان مقدار نور در قسمت انتهای سالن را کاهش داد و دقت و توجه اشخاص را به سمت صحنه متمرکز نمود. البته سالن باید در همه حال از لحاظ آکوستیک متعادل بوده و صندلی ها با مشخصات استاندارد آرایش و نصب شوند.
در ادیتوریومهای بسیار بزرگ، چنانچه کاهش مقیاس ابعاد از لحاظ احساس مورد نظر باشد، می توان نوع صندلی ها را در بخشهای مختلف سالن به طور متنوع و متفاوت انتخاب نمود. تشخیص صندلی ها در گروههای کوچکتر می تواند در بیان احساس فوق کاملاً موثر واقع گردد. با بخش کردن سطح نشیمن سالن به سطوح مختلف و در ارتفاعات متفاوت می توان مسائل آکوستیکی فضا را بهتر حل نمود. مضافاً برای چیدن صندلیها در بخشهای مختلف، می توان از رنگهای گوناگون کمک گرفت.
پیش بینی انجام تغییرات در نحوه چیدن و نوع صندلی ها
در بسیاری از سالنها لازم است بتوان صندلیها را جهت پاسخگوئی به نیازها و مقاصد مختلف و نهایتاً مناسب نمودن سالن در هر موقعیت برای هر نوع کنفرانس تا حدی تغییر داد. ادیتوریومهائی که با
صندلی های شیبدار طراحی می شوند، اساساً از این بابت ضعیف بوده و از لحاظ ترتیب آرایش صندلی ها تقریباً ثابتند. البته ثابت بودن صندلی ها مزایائی هم دارد، اینکه با کاهش میزان سطح زیربنا به ازای هر شخص، ظرفیت سالن می تواند تا حدودی افزایش یابد و ضمناً این امکان فراهم شود که ویژگی های مربوط به مسائل بصری و آکوستیک سالن بسیار دقیق تر طرح گردند.
به طور کلی حتی در سالنهائی که صندلی های آنها ثابت طرح شده انجام بعضی تغییرات امکان پذیر
می باشد هر چند این تغییرات معمولاً با هزینه ای گزاف توام بوده و اصولاً باید منوط به دریافت اجازه نامه جهت پاسخگوئی به مقررات حفاظت از حریق و قوانین راههای خروج باشد. در مواردی که به یادداشت برداری از مباحث کنفرانس و نوشتن مطالب نیاز باشد می توان میزهائی به صورت ثابت یا تاشو به دسته صندلی ها و یا این که طبقه هائی به صورت کشوئی یا لولائی به پشت صندلی های ردیف جلو نصب نمود. طراحی این وسایل باید به صورت انجام گیرد که به هیچ وجه مزاحم راه عبور نشده و کارآئی و سهولت تخلیه و خروج اشخاص را مضمحل نکند. در یک سالن گردهمائی، تامین حرکت سریع اشخاص با راحتی و آرامش، بی سروصدا و دور از خطر همواره از اهمّ مسائل است.
نوع دیگر مناسب سازی فضا به این شکل می تواند انجام گیرد که صندلی ها به طور یک ردیف در میان از سالن برداشته شده و به جای آن میزهای تحریر جانشین شود. در این روش که انجام آن نیازمند تدوین برنامه ای از پیش طراحی شده است، میزها باید به صورت کاملاً مطمئن در محل قفل و بست شوند. این نوع مناسب سازی (که در واقع یک سالن نوع تئاتر را به یک کلاس درس تبدیل می کند) هر چند ظرفیت پذیرائی سالن را کاهش می دهد، در عوض امکان انجام بسیاری کنفرانسها، سمینارها و گردهمائی های سندیکائی را فراهم خواهد نمود.
معمولی ترین فرم سالن برای حداکثر بهره وری از تغییرات به این شکل است که در سطح مرکزی سالن قسمتی مسطح در نظر گرفته شود و صندلی های اطراف آن بر روی پلکانهای مخصوص در سطحی بالاتر قرار گیرد. به این ترتیب سطح افقی و همواری پیش بینی شده است که می تواند هر بار به شکلی خاص چیده شده و برای نیازهای مختلف به شکلهای دلخواه استفاده شود. برای افزایش ظرفیت سالن می توان محدوده هموار سالن را نیز به کمک سکوهای تاشو به صورت پلکان درآورد و یا در آن قسمت، از صندلی های قابل انتقال استفاده نمود. تنوع استفاده از فضا و انعطافهای مورد نظر اغلب با ساختن سن های متحرک و پائین یا بالارونده نیز می تواند تا حدی گسترش یابد.
طراحی ادیتوریومها
در طراحی ادیتوریوم، اصول و معیارهائی حاکم است که طراح بدون رعایت آنها قادر به ارائه طرح نخواهد بود. هر چه گنجایش ادیتوریوم بیشتر باشد تعداد و اهمیت این اصول افزایش می یابد. به طور کلی موفقیت طرح یک ادیتوریوم در گرو بکارگیری ترکیب درستی از اصول و معیارهائی خواهد بود که به بخشی از آن در زیر اشاره می شود:
* حداکثر گنجایش سالن، بر حسب تعداد اشخاص باید حدوداً مشخص شود و چگونگی تقسیم و تغییرپذیری آن به منظور مناسبت با جمعیتهای مختلف و عملکرهای متنوع، معلوم گردد.
* به غیر از استفاده جهت برگزاری کنگره و گردهمائی های رسمی، حالات دیگر بهره گیری از سالن مانند انجام نمایشهای صحنه ای، کنسرت، نمایشگاه و غیره معلوم شود.
* پیش نیازهای هر نوع بهره گیری، جداگانه و به ترتیب اولویت مشخص گردد.
* اعتبار مالی و سقف هزینه های مربوط به هر یک از بخشهای مختلف طرح و تجهیزات و ملزومات آنها، به طوری که بتوان بر اساس آن کل پروژه را برآورد و ارزیابی نموده به تفکیک تعیین شود.
* انواع خدمات جانبی و مکمل طرح که در ارتباط با سالن اصلی یا برای فضاهای ورودی و انتظار ضروری است مانند امکانات پذیرائی، خدمات ارتباطی، تسهیلات اقامتی و نظایر آن مشخص شود.
* شکل و بافت کلی مجموعه و ارتباط سالن اصلی با دیگر ساختمانها و محوطه ها معلوم گردد.
* با توجه به شکل و بافت کلی مجموعه، چگونگی دسترسی به فضاها و ساختمانهای اصلی و اولویت ارتباطات بین آنها، همچنین ملزومات مربوط به هدایت و عبور اشخاص و خودروها مشخص گردد.
چنانچه مواردی که ذکر شد به دقت استخراج شوند و سنجش درستی از آنها به عمل آید، قاعدتاً باید بتوان به اتکای آنها، چهار نکته اساسی را که وابسته به هم بوده و در ارتباط با هم تجزیه و تحلیل
می شوند مشخص نمود. این نکات عبارتند از:
* اندازه و وسعت سالن.
* چگونگی طراحی کف سالن (افقی، شیبدار و یا دارای کفهای مختلف).
* شکل کلی و فرم سالن (از درون و از بیرون).
* چگونگی طرح صفحه و پیش صحنه و مشخصات ملزومات آنها.
برای دستیابی به مقاصد فوق ذیلاً انواع مختلف ادیتوریوم از لحاظ شکل پلان بررسی می شود:
پلان های مستطیل شکل
این نوع پلانها: در صورتی که با کف افقی طرح شوند، معمولی ترین فرم برای سالنهای چندمنظوره به شمار می آیند. سالنهای مستطیل شکل علاوه بر این که از نظر ساختمانی دارای طرح و اصولی نسبتاً ساده هستند خواص مطلوب دیگری نیز دارند از جمله این که می توان آنها را به کمک دیوارهای تقسیم کننده فضا به بخشهای کوچکتر بخش بندی کرده با پیش بینی تغییرپذیری فضاهای ورودی و انتظار، امکان دسترسی به بخشهای تفکیک شده و ارتباط آنها با سرسراهای خدماتی را فراهم نمود.
همچنین با تغییر آرایش صندلیها می توان از فضای مربوط به جایگاه حضار را به صحنه تبدیل کرد و یا تمامی صحنه را برچید و با بکارگیری سکوهای متحرک، دگرگونی وسیع در سالن به وجود آورد. و به این ترتیب آن را به محل برگزاری مهمانی، سالن نمایش، تئاتر، کنگره و نظایر آن تبدیل کرد.
این گروه سالنها به دلیل داشتن حداکثر انعطاف پذیری، معمولاً برای بهره گیری بیشتر و پاسخگوئی به نیازها و منظورهای مختلف طرح می شوند هر چند امکاناتی که این سالنها عرضه می کنند حد و حدودی مشخص دارند مثلاً حضار مستقر در بخشهای انتهائی سالن ممکن است دید خوبی به صحنه یا پرده نمایش نداشته و یا با اشکالات صوتی مواجه باشند. به همین دلیل در اینگونه پلانها تعیین معیارهای مربوط به قسمت انتهای سالن همیشه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اگر چه بخشی از این مسائل را می توان با ارتقاء سطح صحنه و بالا بردن سکوهای سخنرانی حل کرد، اما به هر صورت به هنگام پروژکسیون محدودیتهائی در زاویه دید، به خصوص برای صندلی های کناری در جلوی سالن، وجود خواهد داشت و این مشکلات ایجاب می کند که بدواً رابطه متناسبی بین طول و عرض سالن انتخاب شود و محدودیت گنجایش سالن به دقت مدنظر قرار گیرد.
در سالنهای مستطیل شکل چنان چه طول سالن تقریباً دو برابر عرض آن در نظر گرفته شود، مناسب ترین رابطه بین ابعاد سالن برقرار شده و انعطاف پذیری فضا به حداکثر خواهد رسید. با تفکیک طول سالن به 2 یا 3 قسمت و نصب دیوارهای متحرک، می توان فضاهائی با ابعاد 2/1، یا 3/1 و 3/2 در اختیار داشت و هر یک را برای منظوری متفاوت به کار گرفت.
در برگزاری بهتر کنگره ها و ارائه خدمات لازم برای آنها، مفیدتر این است که سالن به 3 قسمت تقسیم شود، چون هنگامی که یک بخش از سالن به برگزاری گردهمائی اختصاص می یابد، بخش دیگر می تواند به عنوان سالن پذیرایی مورد استفاده قرار گرفته و بخش میانی (که بین مکان پذیرائی و کنگره واقع می شود) عملاً برای انبار نمودن ملزومات به کار رود. این بخش هم به هر دو فضا سرویس می دهد و هم می تواند به عنوان فیلتر صدا بین آن دو عمل کند.
باید توجه داشت که سالنهای مستطیل شکل عموماً از لحاظ اصول آکوستیکی، مناسبت چندانی برای سخنرانی ندارند. در واقع، بازتابهای صوتی که از برخورد اصوات از یک دیوار به دیوار مقابل حاصل
می آید می تواند رزونانس ماندگار و پژواک ایجاد نماید، مگر آن که دیوارهای جانبی با مصالح جاذب صدا روکش شوند و یا طرح و ساختی داشته باشند که بتوانند اصوات را در جهات گوناگون پخش کنند.
چنانچه ارتفاع سقف، در مقایسه با عرض سالن، زیاد باشد (مثلاً بیشتر از 6 متر) افزایش طنین، وضوح صدا را کاهش خواهد داد که در این مورد می توان با آویختن پانلهای آکوستیکی در زیر سقف، بازتاب و طنین صدا را به قاعده درآورد.
یکی از مهمترین ملزومات سالنهای اجتماع، اغلب پخش موسیقی و اجرای کنسرت می باشد که کیفیت آن به ویژگی های آکوستیکی محیط بستگی دارد. از این رو سعی می شود ابعاد و حجم سالنها به گونه ای طرح شود که تعادل مناسبی در پخش صداهای مستقیم و غیرمستقیم و شرایط نسبتاً خوبی برای بازتابهای صوتی و یکنواختی صدا فراهم آید.
تجربه نشان می دهد سالنهائی که ارتفاع، عرض و طول آنها به نسبت 8، 4، 3 یا 5، 3، 2 می باشد از لحاظ پخش صدا خصوصیات خوبی دارند و در واقع این نسبتها، نسبتهای بهینه طرح مکعب مستطیلی ادیتوریومهاست که به دلیل مشابهت، اصطلاحاً به طرح "جعبه کفش" مشهور شده است.
به هر حال، هر نوع بهره گیری از سالنهای چندمئظوره به شرایط آکوستیکی خاص خود نیاز دارد و تامین همه آنها تنها با تغییرپذیری خصوصیات آکوستیکی سالن ممکن خواهد شد. آویختن پانلهای آکوستیکی از سقف، در جلوی صحنه و اتخاذ تدابیری برای کوتاه کردن ارتفاع سقف و مجزا کردن و عایق بندی بالائی سقف در مقابل صوت، در بسیاری موارد مفید واقع شده است. در بعضی از سالنها می توان از سقفهای کاذب متحرک استفاده نمود. در این روش، سقف متحرک را تا حدود سطح بالکنها پایین می آورند تا هم ارتفاع و هم حجم آن برای مقاصد نمایشی و با برگزاری کنگره مناسب شود.
پلانهای بادبـزن شکل
فرمهای بادبزنی، ذوزنقه و یا قطاع دایره، الگوهای بسیار مناسب و رایجی برای طرح سالنهای سخنرانی به شمار می آیند. طراحی سالنهای گردهمائی به فرمهای فوق، این امکان را فراهم می آورد که صندلیها در ردیف های منحنی قرار گرفته و ضمن ایجاد هماهنگی بیشتر با فرم ادیتوریوم کیفیت دیدن و شنیدن مطلوب تر شود.
نقشه جایگاه، بسته به فرم سالن، معمولاً به دو صورت طرح می گردد. در روش نخست: که برای قطاعی از دایره مناسبت بیشتری دارد و به نوع "کنتینانتال" معروف است، پلان دارای دو راهروی طولی در کنار دیوارهای جانبی بوده و صندلیها در دوایر متحدالمرکز چیده می شوند. در این نظام آرایش، از حداقل گنجایش استفاده به عمل می آید و دید هر یک از حضار به صحنه، در راستائی رو به جلو خواهد بود.
در روش دیگر، که معمولاً برای سالنهای بادبزن شکل و یا ذوزنقه ای انتخاب می گردد، علاوه بر راهروهای واقع در کنار دیوارهای جانبی، دو راهروی طولی دیگر به طور متقارن نسبت به محور اصلی ادیتوریوم در نظر گرفته و جایگاه به سه بخش تفکیک می شود. در این شیوه به ردیف صندلیها نمی توان قوس داده اما می توان ردیفهای جانبی را با زاویه اندکی نسبت به محور سالن اریب نمود و یا در صورتی که امکان داشته باشد آنها را به سطحی در ارتفاع بالاتر از بخش مرکزی انتقال داد تا هم تنوعی به جایگاه داده شود و هم پخش بازتابهای صوتی مطلوب تر گردد.
در طراحی و آرایش جایگاه، رعایت زاویه دید مناسب برای هر شخص به صحنه از ضابطه های اساسی به شمار می آید. توجه به این زاویه، بخصوص در مورد پروژکسیون بر روی پرده، از اهمیت زیاد برخوردار است زیرا چنان چه زاویه دید از 45 درجه بیشتر گردد، ناظر با پدیده اعوجاج و عدم وضوح تصاویر مواجه خواهد شد. از این رو، در تالارهای سخنرانی و هر جا که تصاویر را بر روی پرده نمایش دهند، عرض پرده و ارتباط آن با نظام چیدن صندلهای باید مدنظر قرار گیرد.
لازمه های آکوستیکی نیز با نوع عملکرد سالن تغییر می کنند. مثلاً، اگرچه زاویه افقی پخش مستقیم صدا حداکثر تا 135 درجه می تواند در نظر گرفته شود، اما به منظور تسلط بیشتر سخنران بر شنوندگان، بهتر است نقشه جایگاه به گونه ای طراحی گردد که بیشتر حضار در محدوده قطاعی به زاویه 90 درجه از منبع صدا مستقر شوند.
یکبر کردن دیوارهای جانبی به طرف داخل سالن در تقویت و بازپخش صدا موثر بوده و شرایط آکوستیکی نسبتاً مناسبی فراهم خواهد آورد. اما زاویه هر یک از این دیوارها با کف سالن نباید از 25 درجه بیشتر شود. البته می توان با ایجاد برجستگی و فرورفتگی در سطح دیوارهای جانبی و یا با دندانه دندانه کردن آنها و دیگر شیوه های مشابه، ضمن تامین همان شرایط آکوستیکی، زاویه دیوارها را کمتر نمود. همچنین می توان با آویختن پانلهای آکوستیکی به صورتی که با محور طولی سالن زاویه کمتری داشته باشند و یا با نصب آنها تحت همین شرایط و به صورت قائم بر روی دیوارهای جانبی، زاویه یکبر شدن دیوارها را کاهش داد. مشخصات این پانلها را می توان با شرایط مورد نیاز برای آکوستیک سالن تطبیق داد و با اعمال تغییراتی در خاصیت جذب صدا، استفاده های متنوعی از آنها حاصل نمود.
به طور کلی برای برگزاری کنسرت و پخش موسیقی معمولاً بازتابنده های صوتی که در سقف نصب
می شوند، از لحاظ آکوستیکی مناسبت چندانی ندارند. بنابراین بهتر است در این موارد، تمهیدات آکوستیکی بر دیوارهای جانبی و انتهایی ادیتوریوم اعمال گردد. در سالنهای چندمنظوره، به کمک سطوح زاویه دار دیوارهای جانبی، می توان از بروز آن نوع پدیده صوتی که به بازتابهای عرضی (از یک دیوار به طرف دیوار مقابل و بالعکس) معروف است پیشگیری نمود. در این شکل سالنها، هر چه به صحنه نزدیکتر شویم فاصله دیوارهای جانبی از یکدیگر کمتر می شود و بازتابهای عرضی صدا شدیدتر خواهد بود. همین مسئله در سالنهای مستطیل شکل و یا 6 ضلعی، برای تقریباً تمامی سالن وجود خواهد داشت که از طریق یکبر کردن دیوارهای جانبی و برخی دیگر تمهیدات آکوستیکی، آن را تخفیف می دهند.
دیوار انتهائی آدیتوریوم می تواند مستقیم باشد و یا این که مقعر در نظر گرفته شود که با نقشه جایگاه، هماهنگی بیشتری داشته باشد. در هر یک از دو حالت فوق (بخصوص برای حالت مقعر) سطح دیوار باید برای تمامی طیف فرکانسهای صوتی، کاملاً جاذب صدا و یا پخش کننده باشد. در عقب سالن اغلب می توان بالکنهائی در نظر گرفت. موقعیت و ارتفاع و نیز تمهیدات آکوستیکی سطح لبه جلویی این بالکنها (بخصوص در حالت مقعر) و همچنین تاثیری که جایگاههای واقع در زیر آنها بر آکوستیک سالن دارند، از اهمیت خاص برخوردار است.
در مواردی که داشتن گنجایش بیشتر برای جایگاه مدنظر باشد، نظیر سالنهای مخصوص برگزاری
کنگره ها، معمولاً بدون افزایش طول سالن، فرمهای بادبزنی را گسترش داده و ربع دایره عریضی را به وجود می آورند. از نمونه این گونه سالنها مرکز کنفرانس ومبلی در انگلستان می باشد. به این ترتیب، می توان انعطاف پذیری وسیعی در کاربرد سالن به وجود آورد و چنانچه جمعیت کمتری در سالن گرد هم آیند، آنها را در بخشهای مرکزی متمرکز نمود.
پلانهای شش ضلعی
فرمهای شش ضلعی معمولی یا تعدیل شده، در بسیاری موارد، بخصوص در طراحی سالنهای چندمنظوره، مراکز انجمن شهر (سالنهائی که هم مورد استفاده تئاتر و کنسرت قرار می گیرند و هم کنگره در آنها برگزار می شود) الگوی مناسبی به شمار می آید.
در این شکل سالنها با استفاده صحیح از فرم سقف، سطوح مختلف دیوارها و دیگر گوشه و کنار محیط، می توان به خصوصیات فنی ادیتوریوم پیوندهای منطقی داد و از ثمرات آن که صدای خوب مستقیم، بازتابهای صوتی کنترل شده و دید مناسب است بهره مند شد. در طراحی آرایش جایگاه این گونه سالنها دست طراح باز است و امکان داشتن نظامهای متنوع چه در سطح و چه ارتفاع از جمله بالکنها وجود خواهد داشت.
سقف ادیتوریوم می تواند به گونه ای طرح گردد که ضمن القاء نمودن بخشی از نمود فرم چندضلعی بام به فضای داخل، با متمایل شدن سطوح بزرگ آن در زیر، به خود فرم گرفته و توسط روکشهای
پخش کننده صدا، بازتاب اصوات را به جهت های گوناگون و مورد نظر هدایت و یا صداهای مزاحم و ناخواسته را جذب کند. اما لازمه این نوع استفاده از سقف، دقت کافی در رعایت ضوابط آکوستیکی و اعمال کنترلهائی به منظور پیشگیری از بروز مشکلات صوتی است.
سالنهای شش ضلعی، برای فعالیتهائی از قبیل اجرای نمایشهای بزرگ و کنسرتهای با گروه کر که نیازمند صحنه وسیع هستند، مناسبند. همچنین فرم این سالنها امکان می دهد که جایگاه حضار در قطاعی از دایره با زاویه 180 (به صورت نیم دایره) تا 220 درجه صحنه را به احاطه درآورد.
برای داشتن انعطاف پذیری بیشتر در استفاده از سالن و مناسب نمودن آن با عملکردهای متنوع و جمعیتهای کوچک و بزرگ، بهتر است کف قسمت مرکزی سالن، افقی طراحی شود و گرداگرد آن
صندلی ها قابل برچیده شدن یا سکوهائی که دارای چنین عملکردی هستند قرار گیرد و چنانچه در محوطه مرکزی سالن هم صندلی های قابل انتقال استفاده شود. اعمال تغییرات دلخواه در صحنه و توسعه آن نیز میسر خواهد شد.
در ادیتوریومهای شش ضلعی، بالکنها معمولاً در 3 جانب انتهایی سالن طراحی می شوند و در آنها فقط صندلی های ثابت نصب می شود. رعایت زوایای دید برای حضار مستقر در این بالکنها ایجاب می کند که به صندلی ها زوایای مناسبی، چه در پلان و چه در مقطع، داده شود. سالن ریدینگ (Reading) انگلستان، که پلان شش ضلعی دارد، یکی از نمونه های موفق اینگونه سالنها به شمار آمده و الگوی مناسبی برای طراحان در ایجاد تنوع در نظام آرایش جایگاه ها و صحنه می باشد.
درستی هر یک از عملکردهای این شکل سالنهای چندمنظوره، منوط به رعایت مشخصاتی خواهد بود که گاه در تضاد با ویژگی های لازم برای عملکرد دیگر است. به عنوان مثال برای وضوح شنیدن صدای سخنران ضروری است که زمانهای طنین کوتاه باشد حال آن که لازمه خوب شنیدن انواعی از موسیقی، ایجاد طنین های طولانی است. حجم سالن که به ازاء هر نفر با صندلی، تا 6 متر مکعب در نظر گرفته می شود نیز در تشدید این تضاد سهیم است و معمولاً مناسبت چندانی در تامین شرایط کافی برای شنیدن موسیقی ندارد. به این دلایل غالباً باید با کمک از وسائل الکترونیک، آواها را تقویت و تعدیل کرد و با ایجاد تشدید کمکی یا طنینهای طولانی، آمیزش و کیفیت رضایت بخشی به پخش موسیقی داد.
نقطه ضعف دیگر اینگونه سالنها، محدودیت در استفاده از حداکثر گنجایش برای تمام مقاصد است. با این توضیح که دیوارها، دکورها و سایر تمهیداتی که در آریشهای خاص، به منظور استتار و یا تحدید جوانب صحنه بین پیش صحنه و صحنه بکار می روند، باعث می شوند خطوط دید از نقاط انتهائی کناره های سالن، با موانع ذکر شده برخورد کند و تسلط بصری حضار به صحنه کاهش یابد. در چنین مواردی، اجباراً بخشهائی از جایگاه حضار، که چنین موقعیتی دارند، برچیده و به گنجایش کمتر ادیتوریوم بسنده می شود. این محدودیتها را در حین برگزاری کنگره یا کنوانسیون نیز باید اعمال نمود.
روش دیگری که برای فائق آمدن بر بخش عمده ای از این معضلات به کار می آید این است که از ابتدا، شکل هندسی ساختمان به فرمی شبیه به سم اسب طرح شود. این شکل که صورت تعدیل و اصلاح شده شش ضلعی است، همان فرم سنتی است که در تئائرهای سبک جورجیا، به عنوان فرم شاخص به کارمی رفته است. باید توجه داشت که در این روش تطبیقی هر چند فرم سالن برای اجرای کنسرت مناسب است برای برگزاری کنگره نامناسب خواهد بود.
پلانهای مدور و بیضوی
از روزگاران بسیار دور تا به امروز این نوع پلانها بیشتر برای ایجاد استادیومها انتخاب شده اند. ویژگی عمده این شکل پلانها بیشتر در صحنه یا میدان مرکزی آنهاست که از هر سو توسط جایگاه احاطه شده و آرنا Arena نامیده می شود. از نمونه های بارز استادیومهای مدور یا بیضوی، می توان عمارت کلیزیوم Coliseum در شهر رم را نام برد، که در دوران امپراطوری روم باستان احداث گردیده است.
در آن زمانها پیکارهای خونین گلادیاتورها، آئین های رسمی و نمایشهای سرگرم کننده و مفرح مهمترین و رایج ترین عملکرد اینگونه استادیومهای غالباً روباز بود. اما استادیومهای مدور یا بیضوی شکل امروز کاربردهای اجتماعی متنوع تری همچون برگزاری نمایشگاه، انجام مسابقات ورزشی، اجرای کنسرت و غیره و حتی برگزاری کنوانسیونها و کنگره های بزرگ را نیز یافته اند. اینگونه تحولات از یک سو، و پیشرفت تکنولوژی ساختمان از سوی دیگر، که امکان پوشش کامل سقف برای آنها را به وجود آورده، بهره گیری دائم و همیشگی از اینگونه پلانها را میسر ساخته است.
بزرگی این بناها و نیاز به پخش و انتقال صدا به تمامی فضا، ایجاب می کند که تاسیسات صوتی پیچیده و نوع خاصی از بلندگو نصب و به کار گرفته شود. در محاسبات تاسیسات صوتی، هر بخش از جایگاه حضار به مثابه یک سطح جاذب صدا منظور می شود و سیگنالها با آمپلیتود محاسبه شده، از طریق "ستون بلندگو" هائی با موقعیت مناسب به سمت هر یک از این سطوح پخش می گردد.
در این روش با کنترل مشخصات، جهت و زاویه امواج صوتی، از طنین یا پژواک ناخواسته اجتناب
می گردد و چنانچه ضروری باشد با اعمال فواصل زمانی بسیار کوتاه و تاخیردهنده در سیستم پخش، صداهای مستقیم و ارسالی را همزمان می کنند.
این شکل ساختمانها چنانچه قرار باشد روباز ساخته شوند، معمولاً در محوطه هائی مستقر می شوند که سروصدای محیط اطراف، مشکلی جدی به وجود نیاورد و در پیرامون منابع صوتی درونی به طراحی آکوستیک ویژه ای نیاز نباشد. در این موارد برای برگرداندن صداهای خارجی به محیط خود، می توان در صورت لزوم از بازتابنده های صوتی نیز استفاده کرد. بهرحال چنانچه از محدودیتهای آکوستیکی (که در اینگونه بناها معمولاً اجتناب ناپذیر است) چشم پوشی شود، امکان پذیرش جمعیتهای بسیار زیاد و تدارک اتمسفری با جذابیت خاص، از امتیازات قابل توجه و منحصر به فرد این شکل استادیومها محسوب می گردد.
جلسات عمومی آغاز و انجام کنگره ها و کنوانسیونها، که جمعیت زیادی در آنها شرکت می کنند معمولاً در انواع سرپوشیده این استادیوم ها برگزار می شود و نظر به این که در زمانهای بین این جلسات، مباحثات تخصصی و کارشناسی در گروههای کوچکتر انجام می گردد بهتر است اینگونه استادیومها، در خود فضاهای کوچکتری نیز برای انجام این فعالیتها داشته باشند تا امکان استفاده جامع و کامل از آنها که به عنوان یک اصل مهم در ارتباطات اجتماعی، روابط بازرگانی و سیاستهای اقتصادی بشمار آمده، تامین گردیده و راههای جذب بیشتر مردم و انجام گردهمائی های پرثمر هموارتر شود.
سالنهای نمایشگاهی
سالنهای نمایشگاهی در عملکرد نسبت به ادیتوریومها تفاوتهای بسیار دارند. هرچند نیازهای مشابه و ملاحظات یکسان اغلب آنها را در مقوله واحدی قرای می دهد. ارائه خدمات صوتی و تصویری در اینگونه سالنها کار حساس و دقیقی است که دانش و تجربه استفاده از سیستمهای پیشرفته و طراحی خاصی می طلبد. پیچیدگی این موضوع هنگامی بهتر آشکار می شود که در نظر آوریم یک سالن نمایشگاهی توسط پارتیشنهای مختلف به بخشها و غرفه های متنوع کوچک و بزرگی تقسیم می گردد و غرفه ها اکثراً بدون سقف مختص بخود، با سایر فضاها در زیر یک پوشش بزرگ واقع می شوند. این بخشها هم به خدمات صوتی همگانی و هم به تجهیزات صوتی و تصویری ویژه متناسب با عملکردهای خاص، نیاز دازند. از این رو مشخصات آکوستیکی کل سالن، همراه با خصوصیات موضعی آن باید یک جا، و در واقع چند منظوره طراحی شود.
ویژگی های تجاری حاکم بر سالنهای نمایشگاهی ایجاب می کند برای دیگر صداهای تولید شده در سالن نیز تدابیر آکوستیکی مناسب اتخاذ گردد. برنامه های تبلیغاتی صوتی/ تصویری از پیش ضبط شده، نمایشهای موردی همراه با سخنرانی، مبادله اطلاعات بین بازدیدکنندگان و مسئولان غرفه ها، سروصدای ماشینها و ابزارهای مکانیکی مورد بازدید، و بالاخره همهمه عمومی، از جمله صداهائی هستند که از گوشه و کنار سالن به گوش رسیده و فضا را پر می کنند.
در این سالن ها، تجهیزات فنی و خدمات مهندسی مختلفی مورد نیاز خواهد بود که بدون پیش بینی کانالها و کابلهای تاسیساتی و تدابیر ایمنی مناسب، امکان تدارک و تامین نخواهد داشت. این نکات، همچنین لزوم استفاده از کفهای کاذب و آویزها و نگهدارنده های سقفی را روشن می سازد که در هر مورد به طراحی های متفاوتی نیاز خواهد داشت.
مشکلات آکوستیکی نمایشگاهی، غالباً از طنین دار شدن صداهای مزاحم در موقعیتهائی نزدیک به زیر سقف اصلی، و از تداخل صداها و نامفهوم شدن آن ها بروز می نماید و علاوه بر این، انتقال صداهای ناخواسته از طریق کانالها و داکتهای تاسیساتی نیز معضل مهمی به شمار می آید. البته عایق بندی صدا بین غرفه ها می تواند تا حدی در رفع یا کاهش این مشکلات موثر افتد اما به هر صورت سطوح مختلف سقفها و دیوارها، لوازم و وسایل مورد نمایش، تاسیسات ساختمانی نمایان، دکورها و آرایشهای گوناگون سقف و کف و حتی خود مردم می توانند در جذب یا پخش صداها موثر باشند و در محاسبات آکوستیکی، منظور شوند.
خدمات صوتی همگانی معمولاً از طریق بلندگوهای ستونی نصب شده در ارتفاع مناسب (برای پیشگیری از برخورد امواج صدا با موانع میانی و سطحی) ارائه می گردد. این بلندگوها از نوع چند شیپوره Mullion انتخاب و صدای آنها به قدر کافی بلند و با زاویه ای رو به پائین تنظیم و پخش می شود تا برای همگان قابل شنیدن باشد. سایر تاسیسات صوتی و تصویری نیز به اقتضای مورد، در درون یا اطراف غرفه ها تعبیه و به خدمت گرفته می شود.
در سالنهای نمایشگاهی، باید خدمات دیگری نیز به بازدیدکنندگان ارائه شود. بخشی از این خدمات عبارت است از: بوفه و چایخانه، تلفن همگانی برای ارتباط های داخلی، شهری و بین المللی، تلکس، مرکز اطلاعات (که غالباً باید خدمات کامپیوتری وسیعی ارائه دهد). سرویس های بهداشتی، بانک (با امکان ارائه خدمات ارزی و بین المللی)، و گوشه های مبادله شده برای استراحت و مطالعه. همچنین در بیرون سالنهای نمایشگاهی می توان رستوران، دکه فروش مطبوعات و سوغات، رختکنهای خصوصی کارکنان، بخش امانات و اشیاء گمشده، صندوق و دفتر پست، ایستگاه اتوبوس و سایر خدمات لازم را پیش بینی نمود.
معمولاً در انواع سرپوشیده این استادیومها برگزار می شود و نظر به این که در زمانهای بین این جلسات، مباحثات تخصصی و کارشناسی در گروههای کوچکتر انجام می گردد بهتر است اینگونه استادیومها، در خود فضاهای کوچکتری نیز برای انجام این فعالیتها داشته باشند تا امکان استفاده جامع و کامل از آنها که به عنوان یک اصل مهم در ارتباطات اجتماعی، روابط بازرگانی و سیاستهای اقتصادی به شمار آمده، تامین گردیده و راههای جذب بیشتر مردم و انجام گردهمائی های پرثمر هموارتر شود.
راههای ورود و دسترسی به سالنهای نمایشگاهی، مسیرهای حرکتی بازدیدکنندگان در درون آنها، و راههائی که برای انجام خدمات ویژه و جابجائی کالاها تدارک می شود، جزئیات طرح را تحت تاثیر قرار می دهد. این ارتباطات همراه با راههای خروج اضطراری، معمولاً یک جا مورد مطالعه و طراحی واقع می شوند. در این باره، استفاده از علائم و تابلوهای راهنما یا منع کننده، به عنوان یکی از ضروریات این نوع سالنها، تاثیر بسزائی در هدایت بازدیدکنندگان خواهد داشت و هر چه طرح این نشانه ها و موقعیت آنها بهتر باشد مفیدتر خواهند شد.
فرم پلان سالنهای نمایشگاهی، تقریباً همیشه به صورت مربع مستطیل در نظر گرفته می شود و عملکردهای نمایشگاه، موضوعات مورد نمایش، مسائل اقتصادی، ملاحظات مربوط به طراحی سازه و دهانه های وسیع و … در تعیین ابعاد آن دخالت داده می شود.
در کنار سالنهای نمایشگاهی، در فضای آزاد، باید محوطه هائی برای نمایش ماشین آلات دستگاهها و وسائل حجیم و بزرگ اختصاص داده شود، اما بیرونی بودن این عملکرد به هیچ وجه نباید توجیهی برای عدم ارائه خدماتی از آن قبیل که گفته شده بشمار آید و البته ارائه خدمات مزبور در فضای آزاد، با در نظر گرفتن شرایط جوی، به اتخاذ تدابیر ویژه ای برای حفاظت، ایمنی و آسایش نیاز خواهد داشت.
شکلهای نمایشی پلانها
شکلهای ترسیمی زیر، به منظور دستیابی به آگاهیهای کلی در خصوص ارتباط عملکرد با فرم، تنظیم گردیده و طرح سالنهای گردهمائی و ادیتوریومها را به صورت ساده نمایش می دهد.
الف ـ سالنهای با صحنه مرکزی
در این نوع طرحها، گرداگرد صحنه یا عرصه نمایش، در 360 درجه کامل به احاطه جایگاه در می آید. استادیومها و برخی سالنهای چندمنظوره معمولاً به این فرم طرح می شوند. در اینگونه سالنها، کنترل جهت و مشخصات صدا برای بخشهای مختلف به صورت موضعی ضروری خواهد بود. آرایش جایگاه را می توان با استفاده از صندلیهای قابل انتقال و یا نیمکت و سکو، به فرمهای مختلف هماهنگ با تنوع شکلی این سالنها درآورد. کاربرد این طرح در نمایشهای مختلف، مسابقات ورزشی و اجرای کنسرت است.
ب ـ سالنهای به شکل قطاع دایره (با زاویه مرکزی گسترده تا 135 درجه)
این فرم پلان برای سالنهای سخنرانی بسیار مناسب است. زیرا حداکثر زاویه پخش صدای سخنران، 135 درجه است. با این طرح، گنجایش قابل توجهی به سالن داده می شود و وسعت صحنه تابع حد ردیفهای جلوئی جایگاه می گردد. در این سالنها، ناظرینی که در ردیفهای کناری استقرار می یابند با محدودیت دید مواجه خواهند بود بنابراین بهتر است صندلی های کناری، بخصوص در نمایشهای صحنه وسیع، حذف شود.
پ ـ سالنهای به شکل قطاع دایره (با زاویه مرکزی 90 درجه)
در این فرم سالنها، دیوارهای کناری و انتهائی سالن، متنوع طرح می شوند این کار امکان می دهد که سالن به شکل هشت ضلعی درآید. علیرغم وجود صدای مستقیم خوب، ممکن است در بعضی آرایشهای خاص، ناظران مستقر در صندلی های کناری سالن دید خوبی به صحنه نداشته باشند. در این فرم سالنها معمولاً بالکنهائی نیز پیش بینی می شود.
ت ـ سالنهای شش ضلعی (با زاویه صفحه 60 درجه)
این فرم پلان که برای طراحی سالنهای چندمنظوره نیز می تواند به کار گرفته شود انعطاف پذیری مناسبی به صحنه و پیش صحنه می دهد. در این گروه طرحها معمولاً دورتادور سالن و بالکنها با صندلی های ثابت و بقیه سطوح با صندلی های قابل انتقال آراسته می شود تا امکان استفاده های مختلف فراهم گردد. استفاده از فرمهای شبیه به سم اسب که تعدیل یافته شش ضلعی است نیز در ساختمان اینگونه سالنها مرسوم است.
ث ـ سالنهای مستطیل شکل
تقریباً اکثر سالنهای چندمنظوره به این شکل طرح می شوند صحنه این سالنها یا در خود پلان مستطیل واقع شده و یا اندکی از آن فراتر رفته و در بیرون سالن گسترش می یابد (شکل الف ـ 1)
دیوارهای جانبی را می توان در نزدیکی صحنه به طوری که صحنه را در بر می گیرند به هم نزدیک نمود (شکل پ ـ 2) این فرم برای سالنهای کنسرت بسیار مناسب است. در این سالنها، سروصدای محیط توسط دیوارهای جانبی منعکس و تشدید می شود و به همین دلیل جذب یا پخش صداها را باید با نصب روکشهای آکوستیکی کنترل کرد.
ج ـ سالنهای بادبزن شکل
سالنهای به شکل قطاع دایره با زاویه مرکزی تا 60 درجه را اصطلاحاً "بادبزن شکل" می نامند. از
ویژگی های این فرم سالن، تامین صدای مستقیم و دید خوب به صحنه است. از این رو سالنهای سخنرانی را ترجیحاً به این شکل بنا می کنند. در اینگونه طرحها دیوار قوسی انتهای سالن، موقعیت آکوستیکی موثری دارد و باید مناسبتهای پخش یا جذب صدا به آن داده شود. در شکلهای ث ـ ب و ج، محل استقرار این دیوار همراه با آرایش جایگاه به شکل رایج و بین المللی آن نشان داده شده است.
معیـارهای طراحی
معیارهای مربوط به پخش صدا بدون استفاده از تجهیـزات صوتی
یکی از مهمترین و حساس ترین مشخصه هائی که برای هر ادیتوریوم وجود دارد مناسب بودن آن جهت ایراد سخنرانی است. اگر چه به کمک دستگاههای الکترونیک و تجهیزات تقویت کننده صوت، صدا رساتر، موزون تر و دوربردتر می شود، اما تالارهائی که فقط به منظور ایراد سخنرانی یا برگزاری کنگره طرح می شوند. در مفهوم جامع و سنتی خود و به دلایلی باید بدون نیاز به این تجهیزات بتوانند صدا را به گوش حدود 500 شنونده که در فاصله حداکثر 20 متری از سخنران مستقر شده اند برسانند. در اینگونه تالارها، چند و چون صدای مستقیم سخنران و فاصله تاثیر آن تابع عواملی به شرح زیر می گردد.
الف ـ توانائی های شخصی سخنـران: که شامل قدرت صدای او، نحوه ادای مطالب و سرعت سخنرانی است (شمرده و واضح، تند و نامفهوم، یا کند و کسل کننده).
ب ـ فرم پلان و حجم تالار و چگونگی استقرار حضار: که در میزان دریافت هر شنونده از صداهای مستقیم تاثیر می گذارد.
پ ـ مشخصات و ویژگی های آکوستیکی محیط: که تابع خصوصیات جذب و پخش صدا در سطوح مختلف بوده و بازتابهای آکوستیکی اصلاح شده و مناسب، یا تداخل صداهای زمینه ای و طنینهای طولانی را موجب می شود.
از طرفی کیفیت دریافت مفاهیم، تنها به وضوح صدا و "خوب شنیدن" مربوط نمی گردد، عوامل دیگری در این باره موثرند که "آداب و رموز سخنرانی" نام گرفته اند و چنان چه دقت کافی بدانها مبذول گردد، نارسائی های پخش صدا به طور مستقیم را تا حدی جبران می کند.
مشخصات ظاهری سخنران و بخصوص حرکات صورت، دستها و بدن، و دیگر اشارات و رفتارهای دراماتیک وی می تواند تاثیرات مثبت یا منفی بر شنوندگان گذاشته و تمایل به پیگیری سخنرانی در آنها را افزایش یا کاهش دهد. همچنین رعایت حدود علائق و پذیرش حضار، استفاده از تصاویر و سایر امکانات جنبی، تنوع مطالب، و بالاخره نورپردازی مناسب، همه و همه در برد تاثیر و نفوذ سخنرانی و گیرائی آن سهیم هستند. در این روش کار سخنران دشوارتر از هنگامی است که از تجهیزات صوتی نیز بهره می گیرد زیرا در واقع او باید فقط به صدای خود و قابلیتهای آکوستیکی محیط متکی شود.
تقویت و تعدیل صدا به کمک وسائل و تجهیـزات صوتی
چنانچه در یک ادیتوریوم، امکان پخش صدا به طور مستقیم فراهم باشد، برای تقویت و تعدیل صدا، بخصوص در مواقع سخنرانی و برگزاری کنگره به امکانات فراوان و سیستمهای چندان پیچیده ای نیاز نخواهد بود، اما به هر صورت به دلایلی که ذیلاً شرح داده می شود، استفاده از این وسایل در اکثر موارد اجتناب ناپذیر است.
* در تالارهای سخنرانی و مراکز برگزاری کنگره، میزان مشخصی از "وضوح صدا" مورد نیاز خواهد بود که غالباً تنها به کمک دستگاههای الکترونیک حاصل می آید.
* چنانچه ترجمه شفاهی همزمان مورد نظر باشد، ناچار باید از این وسایل کمک گرفته شود.
* برقراری ارتباط رسمی بین حضار و سخنران یا گروه سخنرانان و پاسخ به پرسشهای مطرح شده متکی به این تجهیزات خواهد بود.
* سالنهای چندمنظوره به تناسب عملکردهای مختلف خود، نیاز به شرایط آکوستیکی گوناگون و کیفیتهای صوتی متفاوت دارند. این انعطاف پذیری و تامین شرایط بهینه برای "خوب شنیدن" فقط به کمک وسایل و سیستمهای صوتی فراهم می آید. لازمه های ایجاد آن بسته به تعداد جمعیت، کم و کیف متفاوت دارد. برای جمعیتهای تا 100 نفر، چنانچه شرایط آکوستیکی و طراحی ابعاد و حجم سالن مناسب باشد، به جز مواردی که ترجمه شفاهی همزمان لازم است، چندان نیازی به اینگونه تجهیزات نخواهد بود. در مورد جمعیتهای بین 100 تا 500 نفر، فرم سالن باید همانگونه که در بالا ذکر شد به گونه ای طرح شود که نیازی به سیستمهای تقویت کننده صدا نباشد. اما اینگونه وسایل کمکی لازم است موجود و آماده به خدمت باشند و برای جمعیتهای بیش از 500 نفر، بهرحال، طراحی آکوستکی سالن و چند و چون صدا، بدون بهره گیری از امکانات الکترونیک، میسر نخواهد بود.
* در ادیتوریومهای بزرگ (بخصوص مواقعی که سالن مملو از جمعیت می شود) انعکاس و طنین صدای سخنران اهمیت خاص می یابد. طنین های طولانی تر از حدی معین، وضوح صدا را از بین می برند و طنین های کوتاه نیز ضمن ایجاد احساس ناخوشایند در سخنران و وارد آوردن فشار و خستگی به او، احتمالاً در حضار نیز حالتی که به اصطلاح ترس از فضاهای تنگ و محصور یا Chaustrophobia نامیده شده ایجاد می نمایند. به همین دلیل غالباً حد معلومی از طنین (بین 75% تا 1 ثانیه) برای صدا، تعیین و منظور شده که برای تامین آن باید تعادل مناسبی بین حجم سالن و میزان جذب صدا در آن برقرار باشد. در اکثر سالنها معمولاً حدود 50 تا 60 درصد صداها توسط حضار مستقر در سالن جذب شده و مابقی در فضا تحلیل می رود. تجربه نشان داده چنانچه حجم سالن طوری طراحی گردد که به ازاء هر صندلی بین 8/2 تا 3 متر مکعب فضا موجود باشد طنین مناسبی در سالن برقرار خواهد شد. به این منظور ارتفاع سالن از حدود 5 متر نمی تواند بیشتر شود، با توجه به این ارتباط هر تغییری که در آرایش جایگاه حضار و تعداد صندلی ها اعمال گردد اوضاع آکوستیکی سالن را نیز دگرگون خواهد نمود، مگر آن که میزان جذب آکوستیکی هر صندلی و کفپوش های متعلقه، حدوداً برابر با مقداری باشد که توسط هر یک از حضار جذب می شود.
در مواردی که سیستمهای تقویت کننده صدا به کار گرفته می شوند (بخصوص چنانچه بازتابهای تاخیری نیز تقویت شوند) تنظیم و حفظ زمانهای طنین به تعداد حداقل خود، ضرورت بیشتری خواهد یافت. روشن است که اگر با توسل به تمهیدات مناسب، حجم سالن کاهش داده شده و مقدار جذب صدا در محیط افزایش یابد (ترجیحاً این که از مقدار 5/3 متر مکعب به ازاء هر صندلی بیشتر نشود)، در آن صورت بهترین شرایط آکوستیکی سالن فراهم گردیده است.
نکاتی که اشاره شد، فقط در مورد تالارهائی که به عنوان سالن سخنرانی طرح و استفاده می شوند مصداق دارد زیرا برای این نوع سالنها پاسخهای آکوستیکی محیط، ثابت فرض می شود. در مواردی که از یک تالار استفاده های متعدد به عمل آید و در واقع، سالن چندمنظوره طرح شود، نمی توان شرایط آکوستیکی محیط را ثابت فرض کرد چون هر عملکرد به شرایط آکوستیکی ویژه خود نیاز دارد، مثلاً برای اجرای کنسرتهای موسیقی و گروه خوانی حتماً طنین های نسبتاً طولانی تر لازم است.
دستیابی به هدف فوق دو راه دارد: یکی پیش بینی امکاناتی که بتوان با استفاده از آنها حجم مفید سالن را به طور فیزیکی کاهش داد، و دیگر توسل به دستگاه های الکتریکی که طنینهای کوتاه یا بلند به وجود می آورند. در صورت انتخاب روش نخست، باز هم دو راه در پیش رو خواهد بود، یکی طراحی سقف اصلی به صورت متحرک، که به اقتضای مورد در ارتفاع لازم بالا و پایین می شود و دیگر، استفاده از سقفهای کاذب معلق که به عنوان سطوح بازتابنده صوت در زیر سقف اصلی تنظیم می شوند، این بازتابنده ها معمولاً در موقعیتی واقع و با مشخصاتی طرح می گردند که فاصله زمانی بین صدای غیرمستقیم (طنین) و صدای مستقیم حداکثر به 35 هزارم ثانیه تعدیل شود و به عبارت دیگر اضافه مسیری که صدای انعکاس یافته، در مقایسه با صدای مستقیم طی می کند حداکثر از 12 متر بیشتر نباشد.
روابط بین سالن و صحنه
اشخاصی که در سخنرانیها و کنگره ها شرکت می کنند انتظار دارند صداها را خوب شنیده و صحنه یا سکوی سخنرانی را به راحتی ببینند. برای رسیدن به این منظور، علاوه بر معیارهائی که قبلاً شرح داده شد، لازمه های دیگری به کار می آیند که روابط بین سالن و صحنه را شکل داده و در طراحی معماری ادیتوریوم و آرایش جایگاه تاثیر مستقیم دارند.
روابط بین سالن و صحنه در چند و چون صدائی که به گوش می رسد و تصاویر صحنه ای که به چشم می آید نخستین عامل تعیین کننده است. آشنائی به روابط مزبور و تصحیح و تعدیل آنها باعث می شود که نه فقط بخش به اصطلاح درجه 1 سالن هر چه بیشتر وسعت یافته و نفرات بیشتری از بهترین صدا و دید بهره مند شوند بلکه بخشهای دیگر نیز موقعیتی قابل قبول داشته باشند. برای ارزیابی این روابط، باید "زوایای دید"، "خطوط منظر"، "مسیر صدای مستقیم" و "بازتابهای صوتی"، چه در پلان و چه در برشهای عمودی بنا، به ترسیم درآمده و ملاک سنجش موقعیت هر بخش از جایگاه واقع شوند. به این منظور صندلی وسط (یا نزدیک به وسط) و صندلی های ابتدا و انتهای هر ردیف به عنوان شاخص در نظر گرفته می شوند و موانع و مشکلات مربوط به دید و صدا در مورد هر یک از آنها بررسی می گردد. توجه به مورد زیر به عنوان نمونه، موضوع را روشن تر می نماید:
اگر کف سالن افقی باشد و تمامی حضار در یک تراز جا داده شوند و ارتفاع سکو یا صحنه نیز به میزان حداقل در نظر گرفته شود، صدای مستقیم سخنران عمدتاً جذب ردیفهای جلو شده و با افزایش فاصله، به شدت تحلیل می رود، در نتیجه به ردیفهای انتهائی سالن بهره کمتری خواهد رسید و این علاوه بر موانعی است که سرهای حضار هر ردیف برای دید ردیفهای پشت سر خود به وجود می آورند. برای رفع این مشکلات و موانع دو راه پیشنهاد شده، راه نخست که در ضمن کم هزینه تر نیز هست به این صورت است که تراز سکو یا صحنه در ارتفاعی واقع شود که سخنران به حضار تسلط بیشتری داشته باشد و راه حل دوم این که کف سالن شیبدار طراحی شود تا صندلی های هر ردیف، نسبت به ردیف جلوتر، در تراز بالاتری قرار گیرند.
روابط عنوان شده در مثال فوق، بیشتر در مقطع عمودی سالن نمود می یابد. در پلان ادیتوریوم روابط دیگری نیز مطرح است. مثلاً صندلی های کناری هر ردیف، بخصوص در جلوی جایگاه از لحاظ دید به سکو معمولاً در موقعیت بدی قرار دارند. در بالکنهای کناری و جایگاه انتهائی سالن نیز صدا و دید به سکو چندان مطلوب نیست. همه این مشکلات و موانع را می توان با ترسیم روابط بین سالن و صحنه مشخص و در صورت امکان برطرف نمود. در سنجش ترسیمی مورد نظر کنترل مواردی که ذیلاً شرح داده می شود از اهمیت وافر برخوردار است.
ارتفاع شاخص دیـد به سکو
در برش عمودی ادیتوریوم، ارتفاعی فرضی بر روی سکو را به عنوان شاخص دید کامل ناظران به صحنه در نظر می گیرند. اگر تمام ناظران بتوانند این ارتفاع را که در پلان به صورت خطی افقی مطرح می شود به راحتی ببینند، می توان گفت امکان دید به تمامی بخشهای صحنه فراهم شده است. ارتفاع این مسیر برای ناظران مستقر در طبقه همکف 5 سانتیمتر بالاتر از انتهائی ترین بخش فعال صحنه (سکو) و در مورد حضار مستقر در بالکنها 5 سانتیمتر بالاتر از لبه جلوئی صحنه در نظر گرفته می شود. روشن است که ارتفاع مسیر دید تابع ارتفاع صحنه نیز خواهد بود.
ارتفاع صحنه یا سکو
در سالنهای چندمنظوره، صحنه یا سکوی سخنرانی را معمولاً در ارتفاع بین 80 تا 110 سانتیمتر از کف اصلی ثابت می کنند. اما چنان چه ساختار صحنه به گونه ای باشد که بتوان کف آن را به دلخواه بالا و پایین برد، باید مراقب بود که ارتفاع مسیر دید طوری با ارتفاع سکو تنظیم شود که از محدوده مجاز خارج نگردد. در سکو یا صحنه های موقت که کف آنها از کف اصلی، فقط 30 سانتی متر بالاتر واقع می شود ممکن است مسیر دید در ارتفاعی قرار گیرد که کف سکو برای تمامی ناظران قابل مشاهده نباشد.
تراز چشم ناظر
این تراز معمولاً در ارتفاع 112 سانتیمتر از کف سالن، در محور مرکزی هر ردیف واقع می شود. البته مکان واقعی چشم هر ناظر بسته به ارتفاع کف صندلی و اندازه های بدنی فردی که بر آن می نشیند می تواند تغییراتی داشته باشد.
فاصله قائم بین تراز متوسط چشمان ناظر و بالاترین نقطه روی سر
طراحی جایگاه حضار در سالنهای چندمنظوره، باید آنچنان باشد که بدون آن که سر ناظر جلوئی مانع دید ناظر پشت سر شود، امکان دید راحت و مستقیم به صحنه را برای تمامی حضار فراهم آورد به این منظور فاصله قائم بین تراز متوسط چشمان ناظر و بالاترین نقطه روی سر را حداقل 5/7 سانتیمتر و در سالنهای با عملکرد ویژه بین 5/7 تا 5/12 سانتیمتر در نظر می گیرند. توجه به این فاصله در ترسیم زوایای دید و خطوط منظر و طرح شیب کف سالن اهمیت دارد.
حداکثر زاویه قائم دید رو به بالا
به منظور تامین آسایش بیشتر و دید راحت تر برای حضاری که در نزدیک ترین فاصله تا صحنه مستقر می شوند حداکثر زاویه قائم دید رو به بالا نباید از 30 درجه بیشتر باشد.
حداکثر زاویه قائم دید رو به پائین
حضاری که در بالکن ها مستقر می شوند با زاویه ای رو به پائین به صحنه می نگرند، از این رو به منظور تامین شرایط راحت برای این ناظران حداکثر زاویه قائم دید رو به پائین نباید از 35 درجه (و ترجیحاً 30 درجه) بیشتر باشد.
جزئیات طراحی ردیف صندلی ها
با توجه به فاصله قائم بین تراز متوسط چشمان ناظر و بالاترین نقطه روی سر، چنانچه طراحی ردیفها به گونه ای باشد که صندلی ها در یک خط و درست پشت سر یکدیگر نصب شوند، کف هر صندلی باید از کف صندلی ردیف جلوی خود 5/7 تا 5/12 سانتیمتر بالاتر قرار گیرد. اما چنانچه صندلی ها، یک ردیف در میان پشت یکدیگر واقع شوند، این اختلاف ارتفاع نیز باید یک ردیف در میان رعایت گردد و بهر صورت فاصله افقی بین سرهای ناظران ردیف های جلوئی باید کنترل شود تا مزاحمتی در دید ناظران پشت سر به وجود نیاید.
شیب کف سالن
چنانچه طراحی ردیف صندلی ها با توجه به نقاط تعیین شده برای چشم ناظران، به درستی انجام گیرد و دیگر معیارهای ترسیمی نیز رعایت شود می توان سطح کف صندلی ها و نتیجتاً شیب کف سالن را مشخص نمود. این شیب در بهترین حالت، به صورت یک سهمی خواهد بود که در بخش جلوئی آن، ناظران رو به بالا و در بخش انتهائی آن، ناظران، رو به پائین به صحنه یا سکو نگاه خواهند کرد.
کف سهمی شکل سالن امکان می دهد که اختلاف ارتفاع بین جلو و عقب سالن به حداقل ممکن کاهش یافته و همه حضار، در موقعیتی نسبتاً مشابه از لحاظ صدا و دید، مستقر شوند. به این ترتیب، می توان پله پله کردن کف که با رعایت 5/7 تا 5/12 سانتیمتر اختلاف ارتفاع هر ردیف به ردیف، بعد هم باعث افزایش بی رویه ارتفاع و حجم سالن می شود و هم شرایط نامطلوبی در بخشهای انتهائی سالن به وجود می آورد جلوگیری نمود.
در مواردی که صندلیها به جای واقع شدن بر روی سکوی مشخص خود مستقیماً بر روی شیب کف نصب می شوند، حداکثر شیب مجاز کف در راهروهای طولی 1 به 10 خواهد بود. در حالی که کف های پله پله ای معمولاً دارای شیب های 1 به 8 می باشند و بهتر است توجه داشت که حداکثر شیب مجاز برای معلولان 1 به 12 توصیه شده است. جزئیات مربوط به صندلیها، نحوه چیدن آنها و آرایش جایگاه در انواع سالنهای گردهمائی تحت شماره 4-5 در همین فصل نگاشته شده است.
خطوط منظر
اضلاع زاویه عمودی در هر ناظر به بالا و پائین پرده نایش را، خطوط منظر می گویند. طراحی جزئیات جایگاه باید به نحوی باشد که در ترسیم این خطوط از چشم کلیه ناظران دست اندازها، اختلاف سطوح و غیره مانع دید مناسب به صحنه نشود.
زاویه دید به پرده نمایش
این زاویه در پلان ادیتوریوم مطرح می گردد و زاویه ای است که راس آن در محل برخورد محور مرکزی پروژکسیون روی پرده نمایش و دو ضلع آن یکی همان محور پروژکسیون و دیگری خطی است که به چشم ناظر وصل می شود. در معیارهای مربوط به دید، برای این که تصویر با کمترین اعوجاج قابل مشاهده شود حداکثر این زاویه باید 45 درجه باشد. توجه به این زاویه در طراحی پلان باعث می شود که ناظران مستقر در ردیفهای کناری سالن دید بهتری به پرده نمایش داشته باشند و بهترین دید برای این ناظران هنگامی فراهم می آید که راس زاویه دید در دورترین لبه تصویر فرض شود.
بهرحال وقتی ناظر تحت زاویه 45 درجه به تصاویر نگاه می کند تصاویر با حدود هفتاد درصد وضوح نسبت به حالتی که ناظر کاملاً روبروی پرده نمایش مستقر می شود دیده خواهد شد.
فاصله دیـد
با فرض این که اسلایدها، فیلم ها و غیره طبق استانداردهای مربوطه، روشنی و وضوح قابل قبولی را ارائه نمایند و مشخصات دستگاه پروژکتور و پرده نمایش هم مطلوب باشد و مناسب تصویربرداری از لحاظ نشان دادن جزئیات نیز رعایت شود (مثلاً اندازه حروف و تناسبات آنها) می توان گفت حداقل و حداکثر فواصلی که برای دید مناسب به دست می آید به طور کلی تابع عرض تصویر ایجادی خواهد بود.
برای واضح و خوانا بودن تصاویر در ارتباط با فاصله، توصیه های متفاوتی ارائه شده که اهم مطالب آنها به شرح زیر است:
* حداکثر فاصله دید (فاصله بین چشم ناظر تا سطح پرده نمایش) نباید از 6 برابر عرض تصویر ایجاد شده بیشتر باشد.
* حداقل فاصله دید نباید از 4/1 و ترجیحاً 2 برابر عرض تصویر ایجاد شده کمتر باشد.
* محدوده بهینه برای استقرار جایگاه حضار در فاصله ای بین 3 تا 5 برابر عرض تصویر ایجادی پیشنهاد شده است.
بر اساس ضوابط فوق، جایگاه حضار را می توان در محدوده ای با فاصله بین 4/1 تا 6 برابر عرض تصویر ایجادی طرح نمود که بخش مناسب آن همانگونه که گفته شد فاصله ای بین 3 تا 5 برابر عرض تصویر تا پرده نمایش خواهد داشت.
زاویه قائم دیـد
زاویه ای است که یک ضلع آن امتداد چشم به بالاترین نقطه پرده نمایش و ضلع دیگر تراز افقی چشم ناظر می باشد. در مورد نزدیک ترین ناظران به پرده نمایش، اندازه این زاویه نباید از 35 درجه بیشتر شود.
معیارهای مربوط به مشاهـده تصاویر تلویزیونی
از مانیتورهای تلویزیونی می توان به عنوان یک وسیله کمکی برای دید بهتر اشخاص که در بخشهای انتهائی سالن مستقر می شوند استفاده نمود. این مانیتورها معمولاً در سطحی بالاتر از سر حضار و با اندک زاویه ای رو به پائین نصب می شوند. برای راحتی بیشتر و دید بهتر، حداکثر زاویه قائم دید رو به بالا تا مرکز تصویر مانیتورها نباید از 30 درجه بیشتر باشد و ناظران را نباید در فاصله ای کمتر از 3 برابر عرض و بیشتر از 10 یا حداکثر 12 برابر عرض تصویر تلویزیونی مستقر نمود.
زاویه افقی دید به یک تصویر تلویزیونی، نسبت به محور مرکزی آن، نباید از 45 درجه بیشتر باشد و اگر موقعیت طوری است که از روبرو نگاه کردن به تصویر، واقعاً اهمیت دارد حداکثر این زاویه باید به 30 درجه کاهش داده شود. سایر لازمه های مشاهده تصاویر تلویزیونی همانهائی است که قبلاً به آنها اشاره گردید.
سکو یا صحنـه
طراحی سکوی سخنرانی یا صحنه نمایش به چگونگی استفاده از سالن بستگی می یابد. سکو را می توان به فرم کاملاً تجهیز شده که برای نمایش تئاتر و اپرا به کار می رود یا از نوع ساده ای که برای سخنرانیها و مقاصد آموزشی استفاده می شود طرح نمود. ارتفاع سکو نباید از 30 سانتیمتر کمتر و از 120 سانتیمتر بیشتر باشد.
ارتفاع کمتر از 30 سانتیمتر، باعث کاهش تسلط سخنران به حضار، و ارتفاع بیش از 120 سانتیمتر باعث کاهش دید حضار ردیفهای جلوئی به بخشهای انتهائی صحنه می گردد.
در برگزاری کنگره ها، برای این که بحثهای گروهی (panel)، و نمایش اسلاید و نظایر آن به خوبی میسر باشد حداقل عمق یا تورفتگی سکو، 2 تا 3 متر و حداقل عرض آن، 4 تا 5 متر در نظر گرفته
می شود. سکو باید مجهز به کرسی خطابه از نوع متحرک بوده و بسته به تعداد اشخاص، پریزهائی که در کف آن برای اتصالات برق، میکروفن و ارتباطات دیگر تعبیه شود. معیارها و ملزومات مربوط به صحنه ها در انواع سالنهای گردهمایی به طور مشروح تحت شماره 4-6 در همین فصل نگاشته شده است.
سقف ادیتوریوم و تاسیسات و تجهیـزات آن
در ادیتوریومها یکی از مهمترین و حساس ترین بخشهای کار، طراحی سقف به شمار می آید چرا که بسیاری مسائل اعم از سازه، معماری تاسیسات و تجهیزات فنی، آکوستیک و معماری داخلی، به طور اساسی در آن دست دارند و اثرات هر یک به طور مستقیم یا غیرمستقیم ساختمان سقف را دگرگون
می نماید.
با چنین شرایطی، تلفیق و ترکیب معقول خواسته های متفاوت طراحان، غالباً به دو پوش کردن سقف
می انجامد، اما طراحی سقف کاذب نیز در اینجا کار چندان ساده ای نیست زیرا بسیاری از تاسیسات و تجهیزات که لازم است از دیدها پنهان باشد در واقع باید بین سقف کاذب و سقف اصلی جا داده شود و برخی دیگر نیز آویزان و نمایان بماند.
به طور کلی ساختمان سقف باید بتواند ضمن تحمل بار فضای کافی و امکان دسترسی به تاسیسات را تامین کرده پروفیل و سیمای مناسبی داشته باشد.
برای تعیین ارتفاع سقف که معمولاً تناسب با سایر اندازه های فضا در نظر گرفته می شود، رعایت معیارهای آکوستیکی و تهویه مطبوع نیز بااهمیت است. به عنوان مثال، حجم مطلوب برای سالنهای کنسرت از لحاظ آکوستیک به ازاء هر نفر در حدود 9 متر مکعب مشخص شده، حال آن که چنانچه سالن فقط برای برگزاری کنگره مورد استفاده واقع شود، حجمی در حدود 3 تا 4 متر مکعب احتمالاً تکافو خواهد کرد. از این رو حجم سالنهای چندمنظوره، معمولاً با رعایت معیارهای مربوط به برگزاری کنگره یعنی با حجم کمتر تعیین و نقایص آکوستیکی آن به کمک وسائل الکترونیک (جهت ایجاد طنینهای طولانی تر) برطرف می شود. انتخاب حجم کمتر با معیارهای مربوط به تهویه مطبوع نیز منطبق است چرا که برای تهویه سالنهای گردهمائی، حداقل حجم لازم به ازاء هر نفر 3 متر مکعب پیش بینی می شود.
عوامل عملکردی هر ادیتوریوم، معمولاً نحوه طراحی سقف را مشخص می کند. به طور کلی در یک سالن بزرگ که به طور خاص برای برگزاری کنگره طرح شود، طراحی ساختمان سقف باید با توجه به تاسیسات و تجهیزاتی که در زیر شرح داده می شود انجام گیرد.
ملزومات مربوط به مسائل آکوستیک
شامل پانلهای بازتابنده و سطوح قابل تنظیم که خاصیت پراکنده و پخش صدا دارند. از اینگونه تجهیزات برای توزیع مناسب صدا بر روی تمامی محوطه جایگاه استفاده موثر به عمل می آید.
ملزومات مربوط به نورپردازی و روشنائی
برای روشنائی ادیتوریوم و نورپردازی موضعی صحنه، غالباً از پروژکتورهای سقفی استفاده می شود. هر یک از این پروژکتورها قاب نگهدارنده ای دارد که از فلز ساخته شده و به سقف آویخته می شود و بسته به موقعیت و نوع طرح، بخشهائی از کل این ساختار باید در فضای زیر سقف مخفی گردد. گاهی طراحی به گونه ای است که منابع نوری نباید دیده شوند. به این منظور شکافهائی در نیمرخ سقف تعبیه و پروژکتورها در آن جاسازی و با تمهیداتی استتار می گردند.
نورپردازی از سقف، معمولاً به دو روش انجام می گیرد. در روش قدیمی، شخص گرداننده در کنار پروژکتورها مستقر شده، زاویه تابش نور، سطح روشنائی و رنگ آن را تنظیم می کند. در روش جدید تمام این اعمال به توسط موتورهای الکتریکی انجام و از راه دور کنترل می شود که در هر دو صورت، برای تعمیر و نگهداری، باید پلهای ارتباط و دسترسی در فضای سقف ایجاد شده باشد.
لازمه دیگر تدارک، روشنائی اضطراری است که منبع انرژی آن باید از روشنائی معمولی سالن مجزا باشد. در این مورد نیز عموماً از پروژکتورهای سقفی برای روشن کردن بخشهای مشخصی از سالن و راهروهای منتهی به خروج استفاده می شود.
بهره گیری از پروژکتورهای سقفی، به طور کلی به کابل کشی های گسترده ای نیاز دارد که باید با رعایت تمامی مقررات ایمنی، از غلافها و شبکه های ویژه در سقف عبور داده شوند و اتصالات لازم برای آنها پیش بینی گردد.
ملزومات مربوط به تهویه مطبوع
در ادیتوریومها بیشتر تاسیسات تهویه مطبوع مانند کانالهای پخش و دریچه های توزیع کننده هوا در سقفها نصب می شود. در این سالنها، حجم هوا زیاد و فاصله تجدید آن کوتاه است. از این رو باید تدابیری پیش بینی شود که صدای عبور هوا از درون کانالها و دریچه ها به حداقل ممکن کاهش یافته، کنترل و تنظیم تهویه از راه دور نیز امکان پذیر باشد. همچنین در مواردی که مکنده های هوا در سقفها نصب می شوند باید نوع، تعداد و ظرفیت مکش آنها آنچنان انتخاب و تعیین شود که آثار ناشی از دود، ذرات معلق و سایر آلودگیهای هوا بر آنها، به کمترین مقدار ممکن به چشم آید.
انتخاب سیستم مناسب با ظرفیت کافی، این امکان را می دهد که در اکثر موارد دستگاهها با آرامش و صدای کمتری کار کرده و نیاز به بهره گیری از حداکثر توان آنها نباشد، نصب اصولی این تاسیسات ایجاب می کند که برای نظافت و تعمیرات همانند آنچه که در مورد ملزومات روشنائی و نورپردازی سقفی شرح داده شد دسترسی های لازم به بخشهای مختلف فراهم گردد.
ملزومات مربوط به کنترل حریق
آن بخش از ملزومات کنترل حریق که در سقفها تعبیه می شوند عبارتست از: خاموش کننده های خودکار (sprinklers) و وسایلی که به طور اتوماتیک دریچه ها را باز و سیستم تخلیه دوده را به کار می اندازند. بسته به نوع تمهیدات پیش بینی شده، تاسیسات مختلفی از قبیل شبکه لوله کشی آب مخازن تحت فشار، گاز پودر و کف و نصب بعضی دستگاه های مکانیکی، الکتریکی و غیره نیز لازم خواهد بود.
ملزومات مربوط به نمایش بر روی پرده
مهمترین ملزومات مربوط به نمایش روی پرده که در ارتباط با پروفیل سقف مطرح می گردد عبارت است از: رعایت حریم یا فاصله کافی بین بالاترین بخش پرتو پروژکسیون با پروفیل سقف، همچنین باید توجه داشت که ارتفاع مناسب پرده نمایش و سایر وسایل و تجهیزات کمک نمایشی اغلب ممکن است بر محل استقرار سقف تاثیر بگذارد.
ملزومات مربوط به دید حضار
این ملزومات به طور خاص در ارتباط با بالکنها مطرح می شود و منظور از آن رعایت خطوط منظر در مورد آن دسته از ناظرانی است که در زیر و یا روی طبقه بالکن، در دورتریهن فاصله تا صحنه نمایش مستقر می شوند.
ملزومات مربوط به سقف صحنه برای نمایشهای بزرگ
در ادیتوریومهائی که به منظور اجرای تئاتر، اپرا و نمایشهای مشابه به صحنه های وسیع نیاز باشد، صحنه پردازی و تجدید سریع دکورها اهمیت بسزا می یابد. لازمه اعمال این تغییرات بکارگیری سیستمهای تعلیق و بالا و پائین بر دکورهاست که کلاً از سقف کنترل و تنظیم می شوند. سیستم تعلیق مجموعه ای از قرقره ها، اهرمها، موتورها، بالابرها و وزنه های تعادل را شامل است که در سازه ویژه ای به نام برج تعلیق نصب می شود و امکان دسترسی به آنها به منظور تعمیرات، هدایت و غیره باید پیش بینی شود. دکورهای گوناگون متصل به کابلها، به حالت انتشار در فضای بالای صحنه معلق و در مواقع لازم جانشین دکورهای قبلی می شوند. این دکورها معمولاً تا زیر شبکه خاصی به نام Gridiron هدایت می شوند که وسایل و تجهیزات تعلیق در بالای آن واقع شده است. پرده ایمنی نیز که در هنگام وقوع حریق، فضای صحنه را کاملاًً از فضای سالن مجزا و دودبندی می کند توسط همین سیستم نگهداری می گردد.
جایگاه
گنجایش جایگاه
تعیین حداکثر تراکم صندلیها و گنجایش مجاز جایگاه، صرف نظر از این که رابطه مستقیم با سطح سالن دارد اصولاً باید با توجه به قوانین ایمنی و کسب توافق مقامات مسئول حفاظت از حریق انجام گیرد. برای محاسبه گنجایش جایگاه بر اساس سطح، معیارهای متفاوتی ارائه شده که به وضعیت نشسته یا ایستاده حضار مربوط است.
علاوه بر این، نوع صندلی و درجه رفاه و آسایش نیز مدنظر قرار می گیرد. مثلاً برای مواردی که صندلیها از نوع ثابت در نظر گرفته شوند، سطح ناخالص سالن (شامل راهروها و خروجها به غیر از قسمت صحنه) به شرح زیر محاسبه می گردد:
برای جایگاههای سنتی 65/0 تا 74/0 متر مربع به ازاء هر صندلی
برای جایگاه های کنتینال 74/0 تا 84/0 متر مربع به ازاء هر صندلی
آرایش جایگاه
نحوه چیدن صندلیها و آرایش جایگاه نیز با رعایت مقررات ایمنی طرح و تعیین می گردد، اما عوامل دیگری هم در آن ملحوظ می شود که عبارتند از: زیبائی و نظم جایگاه، سهولت نظافت و نگهداری صندلیهاف مساله نظافت کف، توجه به زوایای دید، خطوط منظر، جهت گیری صندلیها نسبت به موقعیت سخنران و وسایل و تجهیزات نمایشی، چگونگی تفکیک یا بازآرائی جایگاه برای عملکرها و جمعیتهای مختلف، چگونگی استفاده از صندلیهای قابل حمل و بالاخره نوع، مشخصات و تعداد صندلی ها در هر ردیف و فاصله ردیفها از یکدیگر که بر اساس فاصله های مجاز تا صحنه یا پرده نمایش تعیین و محدوده کلی جایگاه را مشخص می نمایند.
جزئیات مربوط به صندلیها و نحوه چیـدن آنها
صندلیهای ثابت و دائمی
صندلیها نوع ثابت معمولاً در سالنهای سخنرانی، سینماها و ادیتوریومهائی مورد استفاده قرار می گیرند که منظور از ایجاد سالن و عملکرد آن قبلاً کاملاً معلوم بوده و کف سالن به صورت پلکان یا سطح شیبدار طراحی شده است. با چنین برنامه ای و استفاده از این نوع صندلیها می توان از لحاظ سمعی و بصری شرایطی بهتر و راحت تر و از لحاظ سمعی و بصری شرایطی بهتر و راحت تر و از لحاظ ظرفیت تراکم بیشتری برای نشستن ایجاد نمود. تجهیزات فنی و ابزار تکمیلی هر صندلی از قبیل کابلهای سیم کشی، میکروفنها، وسائل رای گیری و نظایر آن می تواند در قاب صندلیها و در داخل دسته توخالی آنها نصب شود. در موارد پیشرفته تر (نظیر آنچه که در سالن یورک هتل هیترو لندن به کار رفته) ممکن است زیردستی جهت نوشتن و مانیتورهای تلویزیونی هم به قسمت پشت صندلیهای ردیف جلو نصب گردد. برای کاهش فضای بین ردیفها، می توان صندلیها را از نوع بلندشو و یا جمع شونده انتخاب کرد و برای داشتن انعطاف پذیری بیشتر از لحاظ نشستن، نیز می توان بخشی از صندلیها را مثلاً یک ردیف در میان در عین حال که ثابتند طوری طرح کرد که قابل برداشت بوده و بتوان به جای آنها میزهای مناسب نصب نمود. در سالنهای چندمنظوره و سالنهای ورزشی، نصب صندلیهای نوع ثابت و دائمی گاهی فقط به قسمتهای پله دار محدود می گردد. داشتن یک سطح هموار و خالی از صندلی در وسط برای بسیاری مقاصد، مناسب بوده و در برخی موارد کاملاً ضروری به نظر می رسد. از این سطح می توان برای انجام مسابقات ورزشی، ترتیب دادن بعضی امور نمایشی و یا به منظور ازدیاد ظرفیت سطح نشستن در هنگام برگزاری کنگره ها استفاده نمود. به طور کلی طراحی محل نشستن و صندلیهای یک سالن باید همیشه با این هدف انجام گیرد که حد رضایت بخشی از راحتی و آسایش در تمام طول مدت نشستن برای شرکت کنندگان فراهم آید.
مبانی مربوط به اندازه های بدنی انسان
همانگونه که گفته شد طراحی محل نشستن و صندلیها باید با این هدف انجام گیرد که حد رضایت بخشی از راحتی و آسایش برای تمام طول مدت نشستن فراهم آید. بدین منظور از دیدگاه بازاریابی و داشتن حداکثر امکان واگذاری سالن به اجاره، باید اندازه های بدنی گروههای مختلف اشخاص شرکت کننده در نظر گرفته شود. این مورد بستگی زیادی به خصوصیات نژادی، جنسیت و سن اشخاص و نیز موقعیت اقتصادی اجتماعی جامعه ای دارد که سالن در آن احداث می شود.
در بین نسلهای مختلف، از جائی به جای دیگر قدرت تحمل ناراحتی تفاوت قابل ملاحظه ای دارد. در یک سالن دانشگاه یا احتمالاً یک ورزشگاه ممکن است نصب صندلیهائی ساده و بی تجمل مناسب باشد، در حالی که همین صندلیها برای افراد مسن که در یک کنگره حضور به هم می رسانند، قابل قبول به نظر نرسد. ابعاد صندلیها عموماً بر اساس حد متوسط اندازه های متوسط اندازه های افراد استفاده کننده از آنها تعیین می شود و امکان ایجاد بعضی تغییرات در آنها به کمک تشکچه و فنر باید به عنوان جزئی از طراحی مدنظر باشد به نحوی که در همه حال رضایت 90 تا 95 درصد افراد فراهم گردد.
* وضعیت
طرح یک صندلی نباید طوری باشد که شخص استفاده کننده از آن برای مدت طولانی در یک وضعیت خاص نگه داشته شده و توان حرکت از وی سلب گردد. وضعیت نشستن بر روی صندلی در به تاخیر انداختن خستگی اهمیت زیاد دارد و نشستن به یک حالت خاص به هیچ وجه مناسب نیست.
* وزن
سنگینی بدن انسان اساساً به کمک استخوانهای رگ و ماهیچه ها و بافتهای باسن تحمل می شوند. تحت فشار قرار گرفتن رانها و فشار بر رگهای خونی و اعصاب سیاتیک می تواند موجبات بی حالی و عدم آسایش بر روی صندلی را فراهم نماید.
* ارتفاع
در صورتی که فضائی برای حرکت پا در زیر صندلی برجا باشد، ارتفاع مطلوب سطح نشستن 5 تا 5/7 سانتیمتر کمتر از ارتفاع پشت زانو تا کف زمین در نظر گرفته می شود. ارتفاع نشیمنگاه صندلی معمولاً 43 سانتیمتر توصیه شده است.
* پشتی صندلی
برای استراحت ناحیه کمر و مهره های پشت، صندلی باید دارای تکیه گاهی در ارتفاع حدود 17 سانتیمتر تا تقریباً 33 سانتیمتر در بالای نشیمنگاه باشد. در صندلیهای ادیتوریوم ارتفاع پشتی ها، اغلب تا حدود 80 سانتیمتر بالای کف زمین ادامه می یابد.
* عرض صندلی
عرض صندلی متناسب با عرض شانه و باسن تعیین و اندازه آن به مقادیر زیر توصیه شده است:
حداقل اندازه مناسب
صندلیهای دسته دار 50 سانتیمتر 56 تا 61 سانتیمتر
صندلیهای بی دسته 45 سانتیمتر 50 تا 56 سانتیمتر
طبق مقررات شهر نیویورک حداقل عرض لازم برای صندلی سالنهی گردهمائی 5/47 سانتیمتر تعیین شده است. انتخاب متفاوت و عرض صندلیها این امکان را می دهد که وقتی در یک پلان غیرمستطیل شکل چیده شوند، بتوان آنها را ردیف نموده و به نظم آورد.
* عمق صندلی
عمق صندلی بستگی به این دارد که تا چه حد راحتی، ظرافت و زیبائی مورد درخواست باشد. سرتاسر عمق به انضمام ضخامت پشتی صندلی معمولاً حدود 64 تا 66 سانتیمتر است. در حالی که صندلی از نوع بلندشو یا جمع شونده انتخاب شود. این اندازه به 23 سانتیمتر کاهش می یابد.
* شیب صندلی
شیب کف صندلی و پشتی آن بستگی به عملکرد صندلی، ارتفاع و وضعیت آن دارد. اندازه معمول این زوایا به شرح زیر است:
نوع صندلی زاویه کف صندلی نسبت به افق زاویه پشتی صندلی نسبت به قائم
صندلیهای تئاتری 7 تا 12 درجه 102 تا 105 درجه
صندلیهای مهمانی و معمولی صفر تا 2 درجه 98 تا 102 درجه
آخرین ردیفهای صندلی های سالن چنانچه در مقابل دیوار یا مانع دیگری قرار گیرد، به منظور حرکت سر به اطراف و عقب باید حداقل 5/7 تا 10 سانتیمتر با مانع یا دیوار فاصله داشته باشد.
* دسته صندلی
اندازه دسته صندلی ها چنانچه با طول و عرض 30 و 5 سانتیمتر طراحی شود می تواند سوئیچهای کنترل کننده و سیمهای ترجمه همزمان را در حد مطلوب در خود جای دهد.
* زیردستی جهت نوشتن
سطح زیردستی جهت نوشتن می تواند به روشهای زیر ساخته شود:
از نوع غیرثابت و موقتی باشد که به دسته صندلی نصب شده و به طور لولائی حول دسته بچرخد یا به صورت چرخشی و بلندشو عمل کند.
از نوع ثابت و دائمی بوده که به صورت چرخشی یا خود بلندشو عمل کند.
از نوع لولاکشوئی نظیر میزهای هواپیما بوده و بر قسمت پشت صندلی ردیف جلو نصب گردد.
اجزا متحرک این نوع زیردستیها باید طوری طراحی شوند که ساده، بی سروصدا، محکم و برای انگشتان زانوها و یا لباس بی خطر باشند. سطح زیردستیها باید دست کم دارای اندازه A4 (21×30 سانتیمتر) بوده، غیربراق و ترجیحاً قابل تنظیم طرح شوند.
* راحتی صندلی
نوع صندلی علاوه بر تامین راحتی جهت نشستن باید برای جمع آوری اطلاعات و یادداشت برداری نیز مناسب باشد. این امر بستگی زیادی به چگونگی لایه گذاری تشکچه های صندلی، زاویه قسمت نشیمن به پشت و ابعاد صندلی دارد.
صندلیهای ثابت ادیتـوریوم
در جدول و شکلهای زیر، مشخصات ابعادی صندلیهای سنتی و صندلیهای کنتینانتال برای سالنهای کنفرانس و کنگره، همچنین طرح ردیف صندلیها به صورت مستقیم الخط و شعاعی درج و ترسیم گردیده است باید توجه داشت اندازه ها و ابعادی که بر روی شکلها داده شده 5/2 + سانتیمتر متغیر می باشد.
a: عمق صندلی در حالت باز (پائین آمده) 65 سانتیمتر
چنانچه دسته صندلی بیرون باشد 72 سانتیمتر
b: عمق صندلی در حالت بسته (بالارفته) 38 سانتیمتر
چنانچه دسته صندلی به طرف داخل رفته یا پائین افتاده باشد 51 سانتیمتر
c: ارتفاع پشت صندلی 81 سانتیمتر
d: فاصله جلوی صندلی تا خط منظر 40 سانتیمتر
e: عرض صندلی 53 تا 56 سانتیمتر
r: حداقل فضای بین ردیفها در حالت سنتی 5/81 سانتیمتر
r: حداقل فضای بین ردیفها در حالت کنتینانتال 5/96 سانتیمتر
s: حداقل عرض عبور در حالت سنتی 5/30 سانتیمتر
s: حداقل عرض عبور در حالت کنتینانتال 46 سانتیمتر
t: ارتفاع خط منظر 112 سانتیمتر
استانـدارد میزها و ترتیب چیدن آنها به شکلهای مختلف
میزهائی که در اتاق جلسه چیده می شوند معمولاً دارای 76 سانتیمتر عرض و 120، 180 یا 240 سانتیمتر طول هستند. برای تغییر جهت امتداد میز در گوشه ها، معمولاً از تکه میزهای نیم یا ربع دایره استفاده می شود. به دلیل اهمیت جلوه میز پس از چیده شدن، بهتر است میزها همیشه با یک رومیزی پارچه ای که از دو طرف مقداری آویزان شده است، پوشش شوند.
حداقل طول سطح میز لازم برای هر نفر به طور معمول 60 سانتیمتر می باشد ولی بعضی جلسات گردهمائی های گروههای علمی و حرفه ای و یا ملاقاتهای کارگردانها و مدیران، سطح بیشتری از میز را برای گذاشتن لوازم تحریر مورد نیاز طلب می نماید.
بر روی میز باید یک زیردستی و مداد جهت یادداشت مطالب، برای استفاده هر شخص پیش بینی گردد. آب یخ و لیوان در سینی ها به طور پراکنده، معمولاً به نسبت 10 لیوان و یک پارچ آب در هر سینی به ازاء هر 16 نفر شرکت کننده بر روی میز گذارده می شود.
معمولاً برای هر 6 نفر یک زیرسیگاری در نظر گرفته می شود و بهتر است محل گذاردن آن منحصراً به یک سر میز باشد. صندلیها به فواصل 30 سانتیمتری از میز قرار می گیرند تا دسترسی به میز آسان باشد.
لزومات صحنه در سالنهای چندمنظوره
کلیات
آشنائی مردم کشور ما با انواع مختلف ساختمان های گردهمائی بسیار اندک است و آن عده که نمونه هائی از این بناها را دیده اند نیز غالباً یک مکان ویژه برگزاری کنگره را از یک کنسرت هال، و یک سالن چندمنظوره، به درستی تمیز نمی دهند. متاسفانه بسیاری از مهندسان، مدیران و دست اندرکاران امر نیز به تفاوتهای اساسی موجود بین این مکانها آگاهی وافر ندارند.
این سوء شخصیتها دو دلیل عمده دارد نخست، مشابتهای ظاهری سالنها و دیگر، انواع استفاده های بجا یا نابجائی است که از هر یک از این سالنها به عمل می آید. چه همه، اینگونه مکانها دست کم یک سکوی انعطاف پذیر و تجهیزات حداقلی در بالای صحنه دارند که به آنها امکان می دهند، حسب اقتضا، به منظور اجرای نمایش، کنسرت، سخنرانی و برگزاری سمینار و غیره مورد بهره گیری واقع شوند.
امروزه، برای اکثر مردم اهمیت برگزاری سمینارها، کنوانسیونها، کنگره ها، نمایشگاه ها و سایر گردهمائیهای اجتماعی ثابت شده و تمایل به سرمایه گذاری برای احداث انواع سالنهای گردهمائی افزایش یافته است. اما به هر صورت در تعیین نوع اندازه و دیگر مشخصات این سالنها، ملاحظات اقتصادی همیشه عامل مهمی بشمار می آید. مثلاً چنانچه میزان استفاده پیش بینی شده از یک سالن خاص با عملکرد ویژه به قدر کافی مخارج ساخت و بهره وری آن را توجیه ننماید، غالباً ترجیح داده می شود که به جای آن یک سالن چندمنظوره بنا گردد. چه، سالنهای مزبور به هر دو مقوله نیازهای اجتماعی اعم از فرهنگی و هنری، بهتر پاسخگو بوده و بیشتر مورد استفاده واقع می شوند. در طراحی سالنهای چندمنظوره، انعطاف پذیری صحنه یا سکو همواره از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا متناسب با اندازه و امکانات خود باید عملکردهای متفاوت داشته باشد.
در این بخش، کلیاتی از انواع موقعیتهای صحنه و سکو، تجهیزات گوناگون و معیارهای اساسی برای طراحی آنها در یک مرکز بزرگ چندمنظوره ارائه شده و اگر چه تنها گوشه ای از تخصص طراحی صحنه را آشکار می سازد، با وجود این، در آن سعی شده به "طراحی صحنه های" انطباق پذیر و سازگار با نیازهای متنوع، ارزش مخصوص داده شود.
طراحی موقعیت صحنه یا سکو
همانطور که گفته شد، سالنهای چندمنظوره برای استفاده های گوناگون طرح می شوند، بنابراین هر چه در آنها امکانات و تجهیزات متنوع تر و انعطاف پذیری بیشتری پیش بینی شود، مناسبت جامع تری برای انجام فعالیتهای هنری، فرهنگی، تجاری، ورزشی و غیره خواهند داشت. هر یک از این فعالیت ها، به صحنه یا سکوئی مخصوص نیاز دارد که طراحی آن ممکن است اعمال تغییراتی در جایگاه حضار را نیز اجتناب ناپذیر نماید. از این رو یکی از ویژگی های مهم سالنهای چندمنظوره، داشتن کف افقی برای بخش عمده ای از جایگاه می باشد که گاهی شامل تمام سالن نیز می گردد.
هر سالن چندمنظوره باید دست کم یک فضای همیشگی به عنوان صحنه اصلی نمایش و تعدادی سکو داشته باشد که در موقعیتهای مورد نیاز، در فضای جلو صحنه یا در بخشهائی از جایگاه، به طرف موقت برپا شود و برگزاری و ارائه فعالیتهای گوناگون بر روی آنها میسر گردد.
موقعیت صحنه یا سکو، رابطه مستقیم با عملکرد مورد نظر دارد. به عنوان مثال، برای برگزاری نمایشها و مسابقات ورزشی، غالباً به صحنه ای نیاز خواهد بود. حال آن که در یک مجلس سخنرانی، صحنه بهتر است در انتهای سالن طرح شود.
انواع صحنه یا سکو
صحنـه مرکزی
در بسیاری از سالنها چنانچه به هنگام طراحی داشتن اینگونه صحنه ها مدنظر قرار گرفته باشد، می توان با پیش بینی برخی تغییرات در آرایش جایگاه صحنه ای مرکزی آماده نمود تا امکان استقرار حضار به صورت رو در رو با صحنه دست کم از سه طرف، فراهم شود.
مسابقات تنیس روی میز، کشتی، ژیمناستیک و نظایر آن و نیز بعضی از نمایشهای زنده در چنین
صحنه هائی برگزار می شوند و چنانچه به استفاده از سکو نیاز باشد، سکوها به طور موقت بر پا و سپس برچیده می شوند.
صحنه انتهائی
نمایشهائی مانند تئاتر و اپرا، همچنین کنسرت، همخوانی و نظایر آن معمولاً در صحنه هائی واقع در انتهای سالن به اجرا در می آیند. در چنین مواردی جایگاه حضار در قطاعی از دایره با زاویه 180 تا 220 درجه را احاطه می کند.
پیش صحنه
بیشتر سالنهای بزرگ، صحنه انتهائی دو بخش دارند که بخش جلوئی آن که نزدیکتر به حضار است پیش صحنه و بخش دیگر آن صحنه اصلی نامیده می شود. پیش صحنه فضائی مستقل از صحنه اصلی نمایش می باشد که با سازه ای خاص به نام دیوار پیش صحنه از آن مجزا می گردد.
در این دیوار دهانه ای تعبیه می شود تا دو بخش صحنه به هم ارتباط یابند و در اکثر موارد، پانلها یا
پرده هائی در این دهانه و کناره های آن نصب می گردند.
پیش صحنه در زیر برج تعلیق یا تاسیسات پیش بینی شده در سقف صحنه واقع نمی شود، بنابراین کاربردهای آن منحصر به سالنها و گردهمائیهائی است که اولاً به تجهیزات و امکانات پیچیده صحنه پردازی و دکورهای آویز نیاز نداشته باشد و ثانیاً فضای نسبتاً کوچک پیش صحنه برای آنها تکافو نماید. این موارد عبارتند از:
سخنرانیها، بحثهای گروهی کوچک، مراسم معرفی اشخاص، قدردانی و نظایر آن، همچنین نمایش فیلم و اسلاید بر روی پرده.
دیوار پیش صحنه عملکردهائی دارد که به دلیل اهمیت و رابطه مستقیم آن با هر دو بخش صحنه ذیلاً به آن اشاره می شود.
* تفکیک فضاهای صحنه به دو بخش پیش صحنه و صحنه اصلی.
* استتار بخشهای کناری و فضای بالای صحنه اصلی که غالباً به عنوان فضاهای خدماتی، کنترل و هدایت به کار گرفته می شوند.
* جدا کردن فضای صحنه اصلی نمایش از جایگاه بهنگام بروز حریق که در این موارد پرده ایمنی به طور خودکار، دهانه پیش صحنه و راههای نفوذ دوده، گازهای سمی و سرایش آتش به فضای جایگاه را می بندد.
* چنانچه امکان تغییرپذیری دیوار پیش صحنه از لحاظ عرض، ارتفاع و موقعیت، پیش بینی شده باشد، می توان تمامی سطح پیش صحنه را به سطح صحنه اصلی نمایش اضافه نمود تا فضای کافی برای اجرای نمایشهائی که در صحنه بزرگ اجرا می شوند، فراهم آید. همچنین در مواردی که صحنه ای متوسط (نه به کوچکی پیش صحنه و نه به بزرگی صحنه اصلی) در نزدیکی جایگاه مورد نیاز باشد، می توان بخشی از صحنه اصلی را به فضای پیش صحنه اضافه و مابقی را به کمک پانل استتار نمود.
چون همیشه فضای اصلی نمایش از پشت دهانه دیوار پیش صحنه مشاهده می شود، لذا ابعاد دهانه با توجه به عملکردهای صحنه مشخص می گردد و در مواردی که حداقل اندازه برای ارتفاع و عرض دهانه مورد نظر باشد، رعایت خطوط منظر و زوایای دید نیز، از اهمیت خاص برخوردار می گردد. به طور معمول عرض دهانه دیوار پیش صحنه در سالنهای چندمنظوره در حدود 10 تا 14 متر و ارتفاع آن 6 متر یا بیشتر است اما این اندازه ها را نباید "حداکثر" بشمار آورد چرا که در بعضی نمایشها، به عرضی در حدود 18 متر و یا بیشتر و ارتفاعی در حدود 10 متر نیاز خواهد بود.
تطبیق پذیـری صحنه
مهمترین ویژگی صحنه در سالنهای0 چندمنظوره، تطبیق پذیری آن است، چرا که مستقیماً با امکانات و تجهیزات پیش بینی شده ارزیابی می گردد. هر چه سرمایه بیشتری به تطبیق پذیری صحنه اختصاص داده شود عملکردهای صحنه و سرعت تغییرپذیری آن بیشتر خواهد شد.
تطبیق پذیری صحنه موارد بسیاری را شامل می شود که اهمّ آنها عبارتند از:
* ابعاد (امکان بزرگ و کوچک شدن و بخش بندی صحنه).
* موقعیت (امکان جابجائی مکان صحنه).
* ارتفاع (امکان بالا و پائین کردن سطح صحنه یا بخشهائی از آن).
* تنوع خدمات آکوستیکی.
* تنوع خدمات روشنائی و نورپردازی.
* تنوع خدمات صحنه پردازی.
* تنوع خدمات نمایشی و ارتباطات بین صحنه و سالن.
صحنه سالنهای چندمنظوره، لزوماً نباید از تمامی امکاناتی که ذکر گردید بهره مند باشد. زیرا هزینه طراحی، خرید، نصب و نگهداری تجهیزات صحنه بسیار سنگین است. از این رو غالباً به نمونه های تعدیل یافته و خلاصه شده آنها اکتفا می شود و یکی از بهترین شاخصها در تمیز دادن سالنهای چندمنظوره از مراکز بزرگ هنری و فرهنگی بر همین مطالب استوار شده است.
در تئاترهای بزرگ، ارائه خدمات صحنه ای توسط ساختمانی عظیم به نام برج تعلیق امکان پذیر می گردد. در حالی که در سالنهای چندمنظوره، هر چند به برخی از آن خدمات نیاز خواهد بود اما به تاسیسات مشابله و ساده تری اکتفا می شود و لزوماً به برج تعلیق نیاز نخواهد بود.
وجه تمایز دیگر، به تغییرپذیری و جابجائی مکانیکی صحنه اصلی مربوط می گردد که در تماشاخانه های بزرگ با بالابرها و سایر تمهیدات ویژه صورت می گیرد اما در سالنهای چندمنظوره، چنین تشکیلاتی ضروری نیست، مگر در مورد پیش صحنه، که با انتقال آن به سطح کف جایگاه از فضای به دست آمده در وسعت دادن بیشتر به سالن استفاده می شود.
از طرفی در سالن های چندمنظوره، برخی تجهیزات و تاسیسات نیز نصب و به کار گرفته می شود که همانند کامل ترین آنها در سایر مراکز بزرگ اجتماعی است.
کنترل خودکار پرده ها، سیستم منظره پردازی زمینه ای در انتهای صحنه، نورپردازی و خدمات آکوستیکی، از مهمترین این امکانات به شمار می آیند. همچنین، اغلب لازم است با استفاده از پانلهائی که بر پاشنه خود می گردند و دیگر پانلهای متحرک و مدولار، فضاسازیهای لازم صورت گرفته و متناسب با هر صحنه پردازی، پانلهای بازتابنده آکوستیکی، در موقعیت های مناسب واقع و از لحاظ جهت و خصوصیات لازم تنظیم و تعدیل گردند.
بیرون صحنـه
آن بخش از صحنه (غالباً پیش صحنه و ندرتاً خود صحنه اصلی) که از حد انتهائی سالن بیرون آمده و به طرف جایگاه پیش آمدگی داشته باشد، بیرون صحنه نامیده می شود.
طرح و ساخت بیرون صحنه ها معمولاً به گونه ای است که جابجائی تمام یا بخشی از آنها را در
موقعیت های قائم ممکن سازد. لازمه این جابجائیها بخش بندی کف و طراحی مدولار سکوهائی است که بیرون صحنه را تشکیل می دهند. سکوها توسط بالابرهای ویژه یا جک های هیدرولیک که در زیر آنها تعبیه شده بالا و پائین برده می شوند.
در مواردی نیز، با ترکیب سکو و بالابر، از سکوهای آسانسوری استفاده می شود. به این ترتیب، به تناسب عملکرد صحنه و نیازهای صحنه پردازی یا سکوبندی، هر بخش از کف بیرون صحنه در تراز یا ترازهائی از پیش تعیین شده و یا دلخواه قرار داده می شود. مهمترین ترازهائی که برای جابجائی این سکوها پیش بینی می گردد به شرح زیر است:
* تراز هم سطح با کف صحنه اصلی:
چنانچه افزایش سطح صحنه مورد نظر باشد، سکوها در جلوی صحنه اصلی و هم تراز با آن واقع می شوند تا فضای کافی برای برگزاری کنوانسیون، بخشهای گروهی و استقرار گروه نوازندگان موسیقی یا آوازخوانان، به دست آید.
* تراز هم سطح با کف جایگاه:
هرگاه افزایش سطح سلن و گنجایش جایگاه مورد نظر باشد، سکوها در تراز کف جایگاه واقع می شود. در این موقعیت، حضار نزدیکترین فاصله با صحنه اصلی را خواهند داشت زیرا در واقع، بیرون صحنه حذف شده است.
* تراز پائین تر از کف سالن:
در مواردی که اجزای موسیقی به طور زنده اما بااهمیت درجه 2، همزمان با ارائه نمایش یا برنامه ای ویژ] مانند اپرا مورد نظر باشد، باید فضائی در جلوی صحنه و پائین تر از کف سالن برای استقرار نوازندگان به طور اختفاء فراهم گردد. با پائین بردن سکوها در حدود لازم، به زیر تراز کف سالن، این فضا ایجاد می شود، اما چنانچه قرار باشد بخشی از این فضا به زیر کف صحنه نیز امتداد یابد، سکوها باید در ترازی واقع شوند که دست کم 215 سانتی متر ارتفاع بدون مانع تامین گردد.
* تراز هم سطح با کف زیرزمین و انبارها:
در موردی که سکوهای صحنه به عنوان آسانسور حمل وسایل، مبلمان و سایر وسایل صحنه ای به کار گرفته شوند، پائین ترین تراز جابجائی آنها، هم سطح با کف زیرزمین در نظر گرفته می شود. در این حالت حداقل ارتفاع زیرزمین نباید از 250 سانتی متر کمتر باشد.
در دستورالعمل های ایمنی حاکم بر تصرف های تجمعی، تصریح شده است که برای هر یک از حالاتی که نام برده شد باید تمهیدات خاص محافظت در برابر آتش سوزی (از قبیل دودبندهای خودکار برای مجزاسازی کامل جایگاه از صحنه و تمامی فضاهای متعلق به آن پیش بینی شود.
* صحنه های قابل برچیده شدن:
در بعضی از سالنهای چندمنظوره، مانند آنچه که در بیشتر هتلها وجود دارد، صحنه غالباً چیزی جز "سکوم نیست که از چند واحد صحنه ای ساخته و پرداخته می شود. این سکوها از نوع تاشو یا جمع شو انتخاب و در مواقع غیرضروری، تماماً یا بعضاً برچیده می شوند و فضای اشغال شده توسط آنها به سالن اختصاص می یابد. چنانچه از قبل پیش بینی های لازم به عمل آمده باشد، سکوها را می توان در تورفتگی دیوارها یا فضاهای خاص مجاور صحنه که به عنوان انبار ملزومات طراحی شده، پنهان و انبار کرد تا نیروی انسانی لازم برای جابجائی و حمل و نقل آنها صرفه جوئی گردد. چنانچه سکوها به کلی قابل جمع شدن باشند می توان از فضای سالن به طور یک دست و یکپارچه، برای برگزاری مراسمی مانند ضیافت ها و پذیرش میهمانان دعوت شده برای کنوانسیون ها و کنگره ها استفاده نمود روشن است که با هر نوع آرایش خاص، به تناسب نیاز به هر سطح مشخص، می توان از واحدهای صحنه ای درموقعیت های متفاوت استفاده های گوناگون به عمل آورد.
ابعاد صحنـه ها
ابعاد صحنه در سالنهای چندمنظوره به قدری متفاوت است که نمی توان اندازه کلی برای آن ارائه نمود تغییرپذیری صحنه، تجهیزات صحنه پردازی، امکانات حمل و نقل و جابجائی، برخورداری از عملکردهای مختلف و بسیاری عوامل دیگر در تعیین حدود و اندازه های صحنه موثرند.
ابعاد صحنه برای اجزای تئاتر و نمایشهای معمولی
بخش نمایان صحنه که اصطلاحاً بخش فعال نیز خوانده می شوند، به طور متوسط در حدود 9 متر عرض و 5/4 متر عمق (تورفتگی) دارد، که در سه طرف آن به غیر از سمت مواجه با جایگاه، فضاهایی برای خدمات نیز در نظر گرفته می شود.
این فضاها عبارتند از: راهروئی به عرض حداقل 2 متر، برای تنظیم صحنه و کنترل آن و راهروئی به عرض حداقل 2/1 متر برای رفت و آمد کارکنان ارتباطات لازم با صحنه. این دو راهرو هر جا که لازم باشد از طریق بازشوهائی به هم مربوط می شوند.
به این ترتیب، صحنه و فضاهای خدماتی آن در مجموع حداقل 4/15 متر عرض و 2/9 متر عمق (تورفتگی) خواهد داشت اما چنانچه فضای انباری نیز در کنار صحنه در نظر گرفته شود ابعاد کلی صحنه و متعلقات آن در حدود 22 تا 27 متر عرض و 9 تا 12 متر تورفتگی خواهد بود.
ابعاد صحنه های گردان، که در بعضی نمایشهای ویژه کارائی دارند، بسته به امکانات و فضاهای از قبل پیش بینی شده تعیین می گردد. این صحنه ها اغلب عمق بیشتری نسبت به آنچه در بالا ذکر شده لازم دارند.
ابعاد صحنه برای اجرای کنسرت های گروهی
ارکسترهای بزرگ که گاه تا 140 نوازنده را در بر می گیرند. به صحنه ای نیاز دارند که تقریباً 160 متر مربع وسعت، داشته باشد. صحنه ای با این وسعت برای استقرار یک گروه کر 220 نفره با 60 نوازنده نیز مناسب خواهد بود. ابعاد چنین صحنه هائی، با در نظر گرفتن وسعت مورد نظر، مستقیماً بسته به نحوه استقرار نوازندگان یا خوانندگان تعیین می گردد و گاه آرایشس اینگونه استقرارها، تابع محدودیتهای اندازه و ابعاد صحنه می شود. فضاهای خدماتی نیز معمولاً به طور ثابت همانند آنچه که در مورد نمایش تئاتر شرح داده شد به ابعاد این صحنه ها اضافه می گردد.
در مورد آن گروه سالنهای چندمنظوره که به طور معمول برای اجرای کنسرتهای موسیقی مورد استفاده واقع می شود می توان آرایش خاصی برای صحنه در نظر گرفته و تمهیداتی در طراحی سقف و دیوارها به کار بست تا صدا هر چه بهتر به طرف جایگاه هدایت شود.
اداره کردن صحنـه
برای اجرای برنامه هائی از قبیل نمایشهای تئاتری، اغلب باید بتوان در فرصتی کوتاه صحنه ها را جانشین نمود و به همین سبب سرعت تعویض صحنه و دکورها از اهمیت فراوانی برخوردار است. تغییر یا تعویض صحنه ها و دکورها معمولاً به سه روش انجام و متناسب با نوع تجهیزات و تاسیسات قبلاً پیش بینی شده، بهتر است ترکیبی از همه آنها به کار گرفته شود. این روشها عبارتند از: اول سیستم تعلیق، دوم سیستم جابجائی قائم صحنه و سکوها و سوم جابجائی افقی صحنه ها.
سیستم تعلیق
سریع ترین تعویض ها و تغییرات در مورد صحنه هنگامی عملی خواهد بود که دکورهای لازم برای تمامی مراحل اجرای نمایش، از قبل آماده شده، در فضای بالای صحنه به حالت انتظار، آویزان یا معلق و در موقع خود وارد صحنه شوند.
لازمه های این کار، داشتن فضای کافی انتظار و دسترسی های خوب در بالای صحنه برای دکورها، داشتن تاسیسات الکتریکی و مکانیکی مناسب برای جابجائی آنها و بالاخره تنظیم برنامه زمانی دقیق و بهنگام می باشد.
همانگونه که پیشتر شرح داده شد، فضائی که اینگونه خدمات در آن انجام می شود برج تعلیق نام دارد. استفاده از برج تعلیق، باعث صرفه جوئی در سطح کف صحنه و حذف احتمالی انبارهای جانبی آن شده و سرعت قابل توجهی در تعویض صحنه ها در اختیار می نهد، از این رو بیشترین کارآئی ها را در تماشاخانه های بزرگ مانند سالنهای خاص اجرای تئاتر و اپرا دارا می باشد.
هر یک از قطعات، مناظر و اشیاء مورد نیاز برای صحنه پردازی، پس از آماده شدن، به میله ای افقی وصل می شوند که حداقل به 3 طناب یا کابل آویزان است. این کابلها به دور قرقره هائی می چرخند که به سازه ساختمان برج تعلیق در فضای بالای صحنه و یا مستقیماً به سقف شبکه ای صحنه و سکوی دسترسی به تجهیزات بالای آن ثابت شده اند.
نیروی کششی لازم برای جابجائیها، به کمک موتورهای الکتریکی یا هیدرولیکی تامین و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از طریق یک واحد کنترل کننده اعمال می شود.
اعمال این نیروها، هم با کنترل دستی به طور دلخواه و هم به صورت برنامه ریزی شده خودکار برای نقاط توقف از پیش تعیین شده انجام می گیرد. سیستم تعلیق، بدون وجود وزنه های تعادل، کارآئی و ایمنی کافی نخواهد داشت. وزنه های تعادل باعث یکنواختی جابجائی می شوند و در عین حال از سقوط ناگهانی دکورها جلوگیری می کنند. نصب تاسیسات مربوط به وزنه های تعادل به گونه ای انجام می گیرد که هر نوع توقف غیرمنتظره و حرکات غیرلازم نیز به حداقل ممکن کاهش یابد. در بعضی موارد، برای اجتناب از طولانی شدن مسیر جابجائی وزنه ها، از نوع دو مفصله آنها استفاده می شود که به این ترتیب مسیر حرکت به نصف تقلیل می یابد.
وزنه های تعادل معمولاً در مسیری جابجا می شوند که فضای آن در بدنه دیوارهای جانبی برج تعلیق
تامین می گردد. شبکه روی سقف صحنه، که به دیوارهای برج تعلیق محدود می گردد دارای شیارهائی به عرض 15 تا 20 سانتیمتر به موازات عرض صحنه است که کابلها از آن عبور داده می شوند. تعداد شیارهای مورد استفاده و مجموعه های تعلیق (موتورهای کشنده، وزنه های تعادل، کابلها، طنابها، و میله های نگهدارنده) مستقیماً به نیازهای مربوط به نمایش بستگی دارد. به عنوان مثال، در یک نمایش زنده مانند تئاتر، حداقل 40 مجموعه تعلیق به کار گرفته می شود که تجهیزات نسبتاً متوسط و معمولی به شمار می آید.
سیستم تعلیق، منحصر به دکورهای صحنه نیست بلکه برای بالا و پائین کردن پروژکتورها، پانلهای آکوستیکی، پرده نمایش (پروژکسیون)، پرده ها و دیوارهای استتار، پرده ایمنی و کتیبه های بالای دیوار پیش صحنه نیز به کار گرفته می شود. در بعضی از برجهای تعلیق تاسیسات مشابهی نیز برای جابجائیهای افقی نصب و مورد استفاده واقع می شود. بدین ترتیب با برنامه ریزی دقیق، به طور همزمان و هماهنگ، جابجائی های متنوعی در صفحات قائم عملی خواهد بود.
ارتفاع شبکه روی صحنه باید دست کم 5/2 برابر ارتفاع دهانه دیوار پیش صحنه باشد، تا خدمات تعلیق به طور کامل و جامع امکان پذیر شود. این ارتفاع در تئاترها بین 16 تا 20 متر و در سالنهای اپرا، 24 متر یا بیشتر در نظر گرفته می شود. روی شبکه نیز حداقل 5/2 متر ارتفاع برای خدمات و دسترسی ها تامین می گردد.
برای فراهم نمودن دسترسی های لازم به مجموعه های تعلیق و انجام خدمات تعمیر و نگهداری بر روی شبکه بالای صحنه احداث راهروهائی دست کم در دو ارتفاع متفاوت هر یک از دیواره های کناری برج لازم خواهد بود و اگر چه ممکن است از این راهروها به عنوان اتاقک های نورپردازی نیز استفاده به عمل آید، اما بهتر است برای آنها فضائی مجزا در نظر گرفته شود. اتاقکهای نورپردازی باید، هر جا که ممکن باشد، به پله های نورپردازی واقع بر روی سالن نیز مرتبط گردند.
صحنه ها یا سکوهای بالا و پائین شونده
همانگونه که قبلاً شرح داده شد، چنانچه قطعات یا سکوهای تشکیل دهنده کف صحنهه به صورت مدولار طراحی شده باشند، می توان هر بخش از آنها را بالا و پائین و در ارتفاع مورد نظر ثابت کرد. در اینگونه موارد از بالابرها و جکهای هیدرولیک استفاده موثر به عمل می آید.
مکانیزم دیگری نیز که به توسط آن سکوها به سمت بالا کشیده می شوند وجود دارد. این مکانیزم شامل کابل یا طنابهای مخصوص، وزنه های تعادل، موتور الکتریکی، جکهای مکانیکی و پیستونهای هیدرولیکی است.
با استفاده از هر یک از دو روش فوق می توان نقاط توقف یا سکونی برای سکوها در نظر گرفت که از سطح سکوی سخنران تا پائین ترین سطوح زیرزمینها را شامل شود و حتی صحنه به صورت پله پله درآید. در این جابجائیها، حداکثر فاصله ای که سکوها انتقال داده می شوند معمولاً از 10 متر تجاوز نمی کند.
جابجائی افقی صحنه
ساده ترین روش تعویض صحنه ها جابجائی افقی آنهاست. این روش امکان جایگزینی صحنه نمایش را با تمامی دکورهایش به طور یکجا با صحنه بعدی، که از قبیل در فضائی مجزا آماده شده، فراهم می سازد.
این شیوه صحنه سازی، هم به طور مستقل و هم به عنوان مکمل خدمات برج تعلیق در سالنهای بزرگ تئاتر و اپرا، که نمایشهای چندپرده ای در آنها اجرا می شود، کارائی بسیار دارد.
لازمه تسهیل و تسریع جابجائی افقی، وجود فضاهائی همسطح و مجاور با صحنه نمایش و نیز نصب تاسیسات و تجهیزات ویژه ای در کف آنها می باشد. اینگونه فضاها که در طرفین و پشت صحنه نمایش در نظر گرفته می شوند و در واقع از دید حضار پنهان می مانند، صحنه یا فضاهای کمکی به شمار می آیند.
به هنگام اجرای نمایش، دست کم یکی از فضاهای کمکی خالی نگهداشته می شود تا صحنه مرکزی در زمان تعویض، بدانجا انتقال داده شود و بقیه فضاهای کمکی نیز برای آماده کردن صحنه های بعدی بکار گرفته می شوند.
هر یک از این فضاها به کلی متحرک که اصطلاحاً واگن حمل کننده نام گرفته، مجهز می باشد. بر روی این واگنها، صحنه های کامل، آن طور که باید به نمایش درآیند، آماده شده و در زمان لازم، جایگزین صحنه مرکزی می گردند.
در بعضی موارد، در کف فضاهای کمکی، صفحه یا صفحاتی گردان تعبیه می شود تا صحنه ها بر روی آنها ایجاد و پس از جابجائی، دقیقاً در موقعیت و زاویه مورد نظر به نمایش گذاشته شوند. در صورت نیاز، این صفحات از زیر به یک موتور گرداننده وصل شده و صحنه به دوران درمی آید. صفحات گردان را می توان به طور همیشگی و یا موقت برای موارد ویژه مورد استفاده قرار داد.
گاهی لازم می شود که کف بخشی از صحنه، در حین نمایش، به طور افقی جابجا و مثلاً از سمتی وارد و از سمت دیگر خارج گردد. در این موارد، از تسمه های نقاله استفاده می شود.
از دیواره های بین صحنه مرکزی و صحنه های کمکی نیز در تعویض دکورهای زمینه ای استفاده موثر به عمل می آید. این دیواره ها با چرخش حول محور مرکزی و قائم خود منظره، نما یا دکور جدیدی عرضه می دارند که از قبل در پشت آنها ایجاد شده است. همچنین، مدول بندی این دیواره ها و پیش بینی امکان چرخش هر یک به طور مجزا بر محور خود، باعث می شود که همانند تیغه های عمودی کرکره های دیواری زوایای مختلف به آنها داده شود. این تمهیدات به ایجاد فضای مناسب برای پرده یا پرده های بعدی، سرعت قابل ملاحظه ای می بخشد.
ملزومات عمومی صحنه ها
ملزومات عمومی صحنه اصطلاحاً به انواع پرده ها، استتارکننده ها، دیوارپوشها و پارچه های آویز گفته می شود و صحنه هائی که در انتهای سالن طرح می شوند، بسته به نوع عملکرد خود، هر یک به چند نوع از این ملزومات مجهز می گردند. مهمترین ملزومات عمومی صحنه عبارتند از:
پرده ایمنی
مطابق مقررات استانداردهای ایمنی، سالنهای گردهمائی با ظرفیت حداکثر تا 500 نفر چنانچه طبق مقررات، کلیه تمهیدات ایمنی در آنها پیش بینی و بکار گرفته شود از داشتن این پرده مستثنی می شوند. بهر صورت، لزوم نصب موارد شمول و مشخصات پرده ایمنی در مبحث ایمنی مکانهای تجمعی و مجزاسازی صحنه از جایگاه به طور مشروح ذکر خواهد شد بنابراین در اینجا از تکرار آن خودداری شده است.
پرده پیش صحنه
این پرده در واقع نوعی پرده ایمنی با مشخصات ساده تر است که به اجبار در پشت تمام دیوارهای پیش صحنه نصب می شود و در موارد عادی، بعنوان پرده ای ثانوی برای بستن صحنه نمایش مورد استفاده قرار می گیرد. مکانیزم باز و بسته شدن پرده پیش صحنه، معمولاً از سمتی به سمت دیگر و یا از وسط به طرفین و بالعکس می باشد. جنس پارچه این پرده ها باید مقاوم شعله و یا شعله ناپذیر انتخاب شود از این رو غالباً از نوع خاصی پارچه مخملی استفاده می گردد.
پرده های صحنه
این پرده ها شامل پرده های استتار کامل فضای صحنه، پرده های استتار جوانب صحنه، و دیوارپوشها و پرده های زمینه و سیکلوراما می شوند.
پرده های استتار، هم در جلوی دیوار پیش صحنه ـ به عنوان نخستین پرده ارتباط با صحنه نمایش ـ و هم در پشت آن ـ برای استتار جوانب و فضاهای کناری صحنه، به صورت باریکه های قائمی از پرده به صورت همپوش ـ نصب می شوند. در عملیات صحنه ای، این پرده ها ممکن است شامل تعدادی از واحدهای کنار ـ هم باشد که در آن صورت اصطلاحاًٌ دیوار کاذب، یا پرده های مانع دید به قسمتهای ناخواسته صحنه نیز نامیده می شوند. این پرده ها معمولاً از پارچه هائی به رنگ روشن با قابلیت بازتابی نور، مانند اطلس و با بافت جناقی یا راه راه تهیه می گردند و مکانیزم باز و بسته شدن آنها به هر دو روش حرکت جانبی (افقی) و یا حرکت از بالا به پائین و بالعکس (قائم) طرح می شود.
* گاهی برای فراهم نمودن دید کامل به صحنه یا استتار جوانب آن، از قابلیت جابجائی خود دیوار پیش صحنه استفاده می شود. در این موارد، ممکن است دیوار پیش صحنه کاملاً برچیده شود و یا عرض آن تغییر کند.
* پرده ها یا دیوارپوشهای کناری یا انتهائی صحنه، معمولاً به صورت باریکه هائی در کنار هم آویزان شده و ایجاد مناظر زمینه ای می نمایند. جنس این پرده ها و دیوارپوشها معمولاً از
پارچه های کتانی یا کرباس انتخاب می شود.
* پرده سیکلوراما، یک پارچه کشی بزرگ است که غالباً به دور تا دور صحنه (بجز بخش جلوئی) کشیده شده و با رنگ آمیزی، نورپردازی و سایر تمهیدات مشابه، مناظری از آسمان، دریا و فاصله بر روی آن فراهم می گردد.
لازمـه های استفاده از دکورهای پیش ساخته
دکورهای صحنه، از مواد و مصالح گوناگون و به روشهای مختلف ساخته و پرداخته می شوند. در کشورهای پیشرفته تعداد زیاد نمایشها ایجاب می کند برای سالنهای تئاتر و اپرا و بعضی از سالنهای چندمنظوره، اغلب از دکورهای پیش ساخته استفاده شود. کار کردن با دکورهای پیش ساخته باعث صرفه جوئی در وقت و هزینه، سهولت حمل و نقل و تعویض سریع صحنه ها می شود و مهمتر از همه این که از این دکورها می توان مکرراً، استفاده نمود. از این رو در طراحی فضاهای پشت یا مجاور به صحنه نمایش، کارگاههائی به منظور مناسب سازی و تولید برخی دکورها پیش بینی می شود و کارهای اصلی پیش سازی معمولاً در کارگاههای دیگر انجام می گیرد، اما در هر صورت لازمه های انتقال و انبار کردن آنها نباید از نظر دور باشد.
در این خصوص طراحی مسیر جابجائی های موقعیت رامپها و سکوهای باراندازی و ابعاد راهروها، درها بازشوها و انبارها بسیار مهم تلقی می شود. همچنین در سالنهای چندمنظوره که اکثراً کاربردهای نمایشگاهی نیز دارند، تسهیلاتی برای نمایش و ارائه موضوعات بزرگ و سنگین مانند خودروها فراهم می گردد. انبارها و کارگاههائی که در پشت صحنه مورد استفاده واقع می شوند به تناسب نوع مواد و مصالح و میزان خطرات ناشی از آنها، به خصوص از لحاظ آتش سوزی و انفجار، طراحی و از یکدیگر مجزا می گردند. فهرست مصالحی که برای دکورهای پیش ساخته صحنه ای به کار می رود، در این باره راهنمای مناسبی خواهد بود. این مصالح عبارتند از: انواع پارچه، انواع چوب، انواع فلز، انواع رنگ، انواع مواد و مصالح ساختمانی، انواع رزین (بخصوص پلیستر)، الیاف شیشه، گستره ای از پلاستیکها و ترموپلاستیکها (مانند پلی استایرینه و پلی وینیل کلراید) انواع اکریلیک و بسیاری مواد و مصالح دیگر که غالباً با قابهائی از چوب طناب یا فلز دوربندی و مستحکم می شوند .
مثلاً تصاویر صحنه بزرگ از فاصله 50 متری یا بیشتر نیز به خوبی قابل استفاده خواهد بود. پخش تصاویر تلویزیونی در صحنه های متوسط و بزرگ به روش نمایش از پشت پرده نیز امکان پذیر است.
اخیراً تصاویر تلویزیونی را بر روی صفحات شیشه ای مخصوص و در اندازه های مختلف نیز به نمایش درمی آورند. این صفحات شیشه ای دارای اندازه هایی متفاوت از حدود 1×1 متر تا 40×25 متر می باشند. تصویری که از یک هواپیمای متوسط به مقیاس واقعی در نمایشگاه جهانی 58 Expo ژاپن به نمایش گذاردهشده بود نمونه ای از این روش به شمار می آید.
روش نمایش چنـدتصویری
در این روش به منظور نمایش چند اسلاید در کنار هم، و یا نمایش هم زمان فیلم و اسلاید پروژکتورهای متعدد و مختلف به کار گرفته می شود تا مجموعه ای از تصاویر گوناگون ثابت و متحرک بر روی پرده به نمایش درآید.
این سیستم، مورداستفاده روزافزونی در مراکز اجتماعات داشته و برای ارائه تصاویر جنبی و زمینه ای در نمایشگاه ها، مراکز هدایت توریستها، مراکز آموزشی، تجاری و … نیز به کار گرفته می شود. در روش مالتی ویژن تا 60 تصویر را می توان به کمک پروژکتورهای متعدد در یک صحنه به نمایش درآورد. همچنین این تصاویر را می توان به روش نمایش از پشت پرده نیز ارائه داد.
اندازه و چگونگی تصاویر
برخی از فیلمها و تصاویر نیازمند پرده نمایش مستطیلی با کناره های پوشش شده می باشند حال آن که اسلایدهای 25 میلیمتری و Ohp صحنه ای مربع شکل لازم دارند.
بنابراین طراحی پرده ها و صحنه باید به گونه ای صورت گیرد که انعطاف پذیری لازم در موارد مختلف نمایش را دارا باشد. به هر صورت، نسبت اندازه های ارتفاع به پهنای صحنه های عادی نمایش عبارت است از: 2 به 3، 3 به 4، و یا 1 به 1، در حالی که در صحنه های عریض، این نسبتها 1 به 2 و یا 1 به 3 می باشد.
در سالنهای بزرگ، با ارتفاع نسبتاً کوتاه سقف یا موانع سقفی، بهترین کارآئی را صحنه های عریض (enswide scre) که دارای امکان نمایش تصاویر چندگانه می باشند، ارائه می کنند.
شیـوه های نمایش بر روی پرده
نمایش تصاویر بر سطح پرده، به سه روش مستقیم، غیرمستقیم و از پشت به پرده صورت می گیرد.
الف ـ پروژکسیون مستقیم
در این روش، پروژکتور در انتهای سالن و پشت سر حضار (معمولاً در اتاقک پروژکسیون) واقع شده و طراحی سالن، و آرایش جایگاه حضار به گونه ای است که در مسیر پروژکسیون هیچ مانعی وجود نداشته باشد.
ب ـ پروژکسیون غیرمستقیم
در این روش، نور پروژکتوری که در نزدیکی و یا زیر پرده نمایش قرار گرفته، به واسطه یک یا چند آئینه، بر روی پرده منعکس می گردد.
هر جا که به دلیل محدودیت در ارتفاع یا فضای سالن نتوان از روشهای دیگر پروژکسیون استفاده کرد، این روش به کار گرفته می شود. اما به طور کلی، به دلیل غبارگرفتگی آئینه ها و نیاز همیشگی به تنظیم دقیق آنها، و مشکلاتی که در نگهداری و سرویس این گونه دستگاههای حساس بازتابنده وجود دارد، روش پروژکسیون غیرمستقیم، ممکن است بازده اقتصادی و فنی خوبی نداشته باشد.
پ ـ پروژکسیون از پشت پرده
چنانچه در پشت پرده نمایش، فضای کافی در نظر گرفته شده باشد، می توان از روش پروژکسیون از پشت پرده استفاده کرد. این روش بیشتر در نمایش فیلمهای 16 میلیمتری و اسلاید کاربرد دارد اما در پروژکسیون تصاویر تلویزیونی نیز از آن استفاده می شود. در نمایش فیلمهای سینمائی و اسلایدهای
نوشته دار، معکوس کردن نهائی تصویر لازم خواهد بود زیرا تصویر پشت و رو به ناظر ارائه می شود.
پرده های نمایش از پشت، از نقطه نظر پخش نور، قوس دید (Arc of viewing) را محدود می نمایند به این دلیل، آرایش جایگاه حضار و صندلیها باید متناسب با آن تنظیم گردد. از پخش نوارهای پراکنده در محیط، چه از ناحیه پشت و چه از ناحیه جلوی پرده نیز باید پرهیز گردد تا مانع وضوع تصویر نشوند.
مهمترین امتیاز این روش علاوه بر جدا بودن اتاقک پروژکسیون از فضای اصلی سالن، این است که به کمک یک اتاق مرکزی پروژکسیون که در مرکز چند تالار سخنرانی و در پشت همه آنها قرار گرفته باشد می توان برای همه تالارها پروژکسیون از پشت پرده را تامین نمود.
اتاق پروژکسیون
این اتاق در پشت و بالای ادیتوریوم و تا آنجا که ممکن است عقب واقع می شود تا حداکثر فاصله کانونی را فراهم نماید. ابعاد اتاقک پروژکسیون، به تعداد و تنوعن پروژکتورها، تجهیزات و ضمائم آنها بستگی دارد. نوع پروژکسیون، اندازه فیلمها، و فاصله نمایش، در چگونگی استقرار جایگاه اتاقک، پروژکتورها، و ارتباط فضائی آنها با سالن و پرده نمایش بسیار موثر است.
چنانچه اتاقک دارای یک پروژکتور باشد، تا حد امکان باید محور آن بر محور پرده نمایش منطبق باشد که از اعوجاج تصویری پیشگیری بعمل آید. در صورتی که از دو پروژکتور استفاده می شود، پروژکتورها را باید با رعایت حریم لازم، و فاصله یکسان از محور مرکزی پرده نمایش، مستقر نمود. انجام عایق کاری صوتی بین اتاقک پروژکسیون و ادیتوریوم، در تسهیل فعالیتهای اتاقک و تامین آرامش سالن، از اهمیت مخصوص برخوردار است.
خدمات عمومی مورد نیاز این اتاق، عبارت است از نیروی برق کافی، روشنائی موضعی و عمومی، تهویه مناسب، مجاورت با اتاق فرمان و کنترل نور، و دسترسی به ژنراتورهای اضطراری، دیگر شرایط محیطی و ارتباطی این اتاق همانند اتاق فرمان می باشد.
پرده های نمایش
نمایش تصاویر در مراکز گردهمائی و کنگره معمولاً بر روی پرده صورت می گیرد. در این مراکز، پرده ها کارآئیهای متفاوت داشته و مشخصات آنها بهتر است طوری انتخاب شود که متناسب با عملکردهای مختلف انعطاف پذیر باشد. به طور کلی پرده های نمایش یا به صورت موقت و یا همیشگی مورد استفاده واقع می شوند و همین تفاوت در عملکرد، بر استقرار ثابت یا متحرک آنها تاثیر خواهد گذاشت. سالنهای نمایش فیلم، اعم از سینماهای معمولی و یا سالنهای ویژه در مراکز بزرگ گردهمائی معمولاً پرده های ثابت و همیشگی دارند. در چنین مواردی، ارجح این است که پرده ها به صورت قوسی شکل طرح و اجرا شوند.
پرده های قوسی شکل، دارای خاصیت بازتاب سطحی در جهت مشخص بوده و به همین دلیل، آرایش صندلیها در ارتباط با آن تنظیم و تطبیق داده می شوند. پرده های ثابت به دو نوع wide,aspecl و استاندارد تفکیک شده اند که نوع اول برای نمایشهای ویژه و تخصصی به کار می رود.
پرده های موقت که انعطاف بیشتری به محیط می دهند در اکثر موارد بدون قوس و به صورت صفحه مسطح به کار گرفته شده و عموماً بر سه نوعند:
الف ـ پرده های یکراست
این پرده ها در مواقع غیرضروری به درون فضای از پیش جاسازی شده در سقف ارائه شده و یا توسط پرده تزئینی و پانل پوشانده می شوند. به همین دلیل، با استفاده دائم و مکرر نیز از این نوع پرده ها مقدور خواهد بود.
ب ـ پرده های جمع شونده
این پرده ها به دور یک قرقره که در بالای فضای صحنه جاسازی شده، جمع شده و یا از آن باز می شوند و برای استفاده های نیمه مکرر مناسبند.
پ ـ پرده های قابل حمل
این پرده ها به اقسام مختلف ساخته شده و از انواع بسیار سبک و کوچک خانگی تا مدلهای بزرگ آن وجود دارد. پرده های قابل حمل گاه به گاه مورد استفاده واقع می شوند.
* مشخصات و جنس پرده ها
جنس پرده بسته به چگونگی استفاده از آن، عمدتاً از الیاف بافته شده و یا پلاستیک می باشد. پرده ها را گاهی با روکشی از porlux می پوشانند که در آن صورت به رنگ شیشه ای و یا نقره ای درآمده، و بازدهی بهتری یافته و جلوه بیشتری به تصویر می دهند. این نوع روکش دارای خصوصیت انعکاس در جهت مشخص بوده و اصولاً برای پرده های قوسی شکل مناسب است.
پرده های نمایش باید به قدر کافی دارای خاصیت بازتابی نور و ارائه رنگها با کیفیت خوب باشند. ابعاد پرده ها در ارتباط با عملکرد، اندازه تصویر مورد نظر، تناوب استفاده و برخی عوامل دیگر انتخاب می گردد.
نحوه استقرار و موقعیت پرده بسیار اهمیت دارد. مهمترین نکته در ارتباط بین پروژکتور و پرده نمایش این است که محور پرده تا حد امکان بر محور پروژکتور منطبق باشد تا از اعوجاج تصویری و در هم شدن رنگها و حاشیه دار شدن تصاویر جلوگیری به عمل آید.
* پرده های ویژه
در مواقعی که نمایش از پشت پرده صورت گیرد، به پرده های خاصی نیاز خواهد بود که نور را به خوبی انتقال داده، تصاویر را واضح و شفاف و بدون اعوجاج نشان دهند. در این نوع پرده ها، بازتابی رنگها با کیفیت مطلوب از اهمیت خاصی برخوردار است.
فصل چهارم:
بررسی فضاهای جمعی و سابق آنها در ایران و جهان
ویژگی های عام فضاهای جمعی
فضای جمعی از دورترین دوران تمدن بش در ابتدایی ترین نوع استقرارها تا روستاها و شهرها به هدف ایجاد امکان برخورد و زندگی مشترک انسان ها شکل گرفته اند. در طول شکل گیری زندگی شهری همواره مرز بین فضاهای خصوصی و جمعی قابل تشخیص است. فضاهای جمعی به اشکال، ابعاد و نام های مختلف صحنه هایی هستند برای انجام فعالیت های گوناگون مراسم و جشن ها و یا سایر فعالیت های تجاری، فرهنگی و … .
این فضاها عمدتا به دو گروه تقسیم می شوند:
اول: فضاهایی که از سهم زندگی جمعی لحظاتی را دربرگینرد که مردم درحرکت و رفت و آمد هستند. (خیابان ها، گذرگاه ها و بندرگاه ها و …)
دوم: فضاهایی که مقصد هستند یعنی در آن ها به هدف خاصی توقف می کنیم (میدام ها، کاروانسراها، بازارها و …) اگرچه اغلب این فضاها بامعماری خصوصی یعنی خانه ها و مغازه ها شکل گرفته اند ولی عملکرد آن ها زندگی جمعی است.
یا Piazza نوعی از فضای جمعی که در فرهنگ ما میدان و در سایر زبان ها پیاتزا نامیده می شود. از نظر کالبدی فضاهای ساخته شده ای هستند که گاه با square اشکال ساده شروع و تدریجا غنی می گردند و گاه از پایه با شکوهمندی به صورت نمایی بنا می شوند.
اشکال این فضاها می تواند منظم یا غیرمنظم با بدنه های کوتاه یا بلند، مداوم یا منقطع و محصور یا نیمه محصور باشد یا کلا از طریق عناصری مثل یک چشمه، مجسمه، ستون و … در وسط تعریف گردند. در شهرها و مجموعه های کوچک غالبا تنها یک فضای جمعی و در شهرهای بزرگ تعداد بیشتری از این گونه فضاها وجود دارد.
نمونه دیگری از فضاهای جمعی بازار می باشد. بازار بارزترین نماد زندگی شهروندی و مکان همگانی شهروندان است. بازارها به طور مستمر در دل شهرها ایران رشد کرده و نقش تعیین کننده در شکل دادن به شالوده کالبدی آن ها را داشتند.
از مشخصات عملکردی چنین فضاهایی جمعی این است که فرد یا جمع می توانند آزادانه برای گردش یا خرید و هواخوری و یا ملاقات با دیگران و بالاخره هر نوع وقت گذرانی در اوقات مختلف به آن جا بروند. علاوه بر عملکردهای آزاد فضاهای جمعی دارای عملکردهای برنامه ریزی شده مانند جشن ها، نمایشات، اعتراضات جمعی، استقبال از قهرمانان، تجدیدخاطره پیروزی ها، کشتارها و جایگزین کردن آن می باشند.
چه بسا اتفاق می افتد فضای جمعی برای منظور خاصی ساخته می شود و در دوران بعد به هدف دیگری مورد استفاده قرار می گیرد ولی به هر حال و در یک کدام فضای جمعی به منزله تالویی است که وقایع اجتماعی روی آن به تصویر کشیده می شوند.
عمده ترین عنصر حیات بخش فضای جمعی انسان است و این مردم هستند که با حضور خود به این فضاهای زندگی می بخشند. بنابراین فضاهای جمعی باید قابل دسترس و لذت بخش بوده و به استفاده کنندگان نشان احساس امنیت کامل بدهند در غیر این صورت محیط هایی خواهند بود با کلکسیونی از ساختمان ها و سایر عناصر شهری که با صحنه سازی تئاتر تفاوت چندانی ندارند. نهایتا این که باید ویژگی بنیادی فضای جمعی شهری را جوابگویی به نیازمندی های مردم دانست و پرداختن به آن را تنها به معنی آراستن این که امروز نقش جدی در زندگی شهری دارند به هیچ وجه جای فضاهای جمعی از نوع میدان ها را نمی گیرند زیرا برای استفاده هر روزه نبوده و به همین دلیل به تعداد محدود و در فاصله های نسبتا زیاد با سکونتگاه ها قرار دارند.
امروز اگرچه مجموعه های شهری نسبت به گذشته از نظر عملکرد و تعداد عناصر بسیار پیچیده بوده و پیدا کردن راه حل های تازه و امروزی برای ایجاد این نوع فضاها کار آسانی نیست، بازنگری و شناخت دقیق این عنصر شهری و احیای آن در بافت شهر از وظایف جدی طراحان شهری به شمار می رود.
بررسی فضاها و ساختمان های همگانی در تاریخ ایران
ساختمان ها و فضاهای همگانی ایران در دوره بعد از اسلام
هنوز یاد سوگواری ها و جشن های سنتی و آیینی در فضاها و ساختمان های همگانی دوره اسلامی از خاطر پدران و پدربزرگان ما پاک نشده است؛ هنوز یاد صحن مسجد و یا میدان کوچک محله یا آخرین عزاداری برگزار شده ماه محرم در حیاط حسینیه در ذهن مادربزرگان ما کم رنگ نشده است؛ هنوز داستان ها خاطرات آن ها برای من و شمایی که این قصه ها را تجربه نکرده ایم، جذابیت خاصی دارد.
هنوز صحن مساجد، میدان های پیاده شهری، بازارها و حسینیه ها از بارزترین فضاهای همگانی ایران در دوره بعد از اسلام می باشد که در بخش های بعدی به طور مفصل در مورد آن به صحبت خواهیم پرداخت. اکنون با توجه به موضوعیت مردمی- دولتی بودن پروژه به اختصار در مورد کاروان سراهای ایران سخن به میان می آوریم.
کاروانسراهای ایران
یکی دیگر از یادگارهای پرارزش کاروانسراهاست که از روزگار کهن به دلایل گوناگون نظیر برقراری ارتباط نقل و انتقال های اقتصادی و نظامی و از همه مهم تر رفاه مردمی که سفر می کردند، بنیاد گردیده اند.
واژه "کاروانسرا" مشتق از "کاروان" (به معنی جمع مسافرانی که به صورت گروهی سفر می کردند)= "قافله" و "سرا" (به معنی خانه و مکان) است.
با توجه به عملکرد کاروانسراها علل ایجاد و توسعه و گسترش آن ها را می توان نیاز اساسی و حمایت از کاروان ها دانست. بنابراین بناهای مشابهی که با نام هایی احداث می شده اند به احتمال زیاد دارای یک هدف اساسی، یعنی رفاه مردم بوده اند. علاوه بر کاربرد رفاهی، از دیدگاه اجتماعی نیز کاروانسراها حائز اهمیت فراوانند.
کاروانسراها با اجتماع مردم گوناگون در آن محل برخورد اندیشه ها و تبادل نظرها درباره مسائل اجتماعی و بیان خاطرات و وقایع و آداب و رسوم و مسائل مذهبی اقوام مختلف بوده است. بی تردید این بحث و گفت و گو و مناظره ها، تاثیر شگرفی در بیداری افکار عمومی و آگاهی مردمی که از جاهی مختلف آمده و اینک در یک مرکز دور هم جمع شده بودند، داشته است.
پیشینه تاریخی
بر اساس منابع تاریخی، بنیاد کاروانسراها در ایران، از زمان هخامنشیان آغاز می شود که هرودوت مورخ یونانی در کتاب خود از آن ها نام برده است. هرودوت از 115 بنای شبیه کاروانسرا (چاپارخانه) نام می برد که در فاصله حدود 2500 کیلومتر بین پایتخت هخامنشی ها و سارد در یونان بنا گردیده است و کاروانیان این فاصله را در مدت سه ماه طی می کردند. در دوره اسلامی، تحولات جدیدی در احداث کاروانسراها به وجود آمد و ضرورت احداث آن ها بیشتر شد.
اما اطلاعات ما در مورد کاروانسراها اوایل اسلام چندان زیاد نیست و منحصرا سیاحان و جهان گردان از جمله ناصرخسرو قبادیانی در سفرنامه های خود اشاراتی به آن ها دارند.
در دوره سلجوقی به دلیل وجود امنیت سیاسی و اقتصادی، تجارت و داد و ستد رونق گرفت. از این رو، ایجاد شبکه ارتباطی راه ها مورد نیاز بود. برای تامین امنیت و استراحت کاروان هایی که در مسیر این جاده ها در رفت و آمد بودند، احداث کاروانسراهای متعدد یکی از نیازهای اولیه بود. از نمونه های کاروانسراهای این دوره که شهرت بسیار دارد "کاروانسرای شرف" است که به نام "رباط شرف" مشهور است.
طرح این بنای هزار ساله که در نزدیکی شهر مرزی سرخس، در شمال شرقی خراسان قرار دارد، دارای دو حیاط تو در تو با حجره و اتاق های متعدد برای استراحت کاروانیان است. شهرت این بنا بیشتر مربوط به تزئینات آجری زیبا و متنوع آن است که آن به کار گرفته است.
و شکوفایی احداث کاروانسراها در ایران دوره صفویه است. رونق تجارت داخلی و خارجی و اهمیت دادن به راه ها، به ویژه راه های زیارتی موجب احداث کاروانسراهای زیادی در مسیر جاده های زیارتی نظیر راه هایی که به مشهد مقدس ختم می شد، برای اقامت زوار ساخته شد. کاروانسراسازی، بعدها در دوره قاجاریه نیز ادامه یافت و آن ها نیز تعدادی کاروانسرا در گوشه و کنار ایران بنا کردند.
به طورکلی کاروانسراهای ایران به چند گروه تقسیم می شوند:
الف- کاروانسراهای کاملا پویشده مناطق کوهستانی مانند کاروانسرای امام زاده هاشم سر راه تهران به شمال؛
ب- کاروانسراهای حاشیه خلیج فارس که فاقد حیاط هستند؛
ج- کاروانسراهایی که طرح و نقشه مدور و 8 ضلعی دارند مانند کاروانسراهای رباط ؟؟؟، رباط زین الدین و کاروانسراهای زیزه و امین آباد و خان خوره و ده بید؛
د- کاروانسراهای دو ایوانی مانند کاروانسراهای اقبال، دو کوهک و تینوش؛
هـ- کاروانسراهای چهار ایوانی مانند کاروانسراهای زواره و مادرشاه در اصفهان و نطنز و یزدخواست سر راه اصفهان و هم چنین کاروانسراهای سن سن واقع در جاده ؟؟؟ به کاشان (صفوی)، کاروانسرای چاکرو در جاده کرمان به مشهد (صفوی) و کاروانسراهای چهار ایوانی ریواد و بستان در جاده نایین به اصفهان و کوهپایه در جاده یزد به نایین.
ویژگی های معماری کاروانسراهای ایران
در کاروانسراها، جایگاه هایی به صورت اتاق انفرادی و در مقابل آن ها، ایوان های کوچکی قرار دارد. در پشت اتاق ها و گرداگرد کاروانسراها محل نگهداری احشام و اصطبل چهارپایان واقع است. حصارهای کاروانسراها را ابتدا با خشت خام و بعد با آجر می ساختند و برای حفاظت از حمله مهاجمان و راهزنان به ویژه کاروانسراهایی که دور از شهرها و آبادی ها قرار داشتند، برج هایی پیش آمده از خارج بنا به صورت نیم دایره احداث می کردند و در آن ها به دیده بانی می پرداختند.
کاروانسراها منحصرا یک در برای رفت و آمد داشتند که در ورودی و خروجی کاروانسرا محسوب می شد. ورودی ها دارای سردر و ایوان بودند که سقف بعضی از ایوان ها فقط از یک نیم گنبد ساده و سقف برخی دیگر دارای تزئینات بودند. معمولا ایوان ورودی دو طبقه و شاه نشینی در طبقه دوم اقامت بزرگان و افراد معین ساخته شده بود که احتمالا برای دیده بانی و شناسایی افرادی که به کاروانسراها رفت و آمد می کردند نیز کاربرد داشته است.
بقیه بنای کاروانسرا یک طبقه و در روی یک سکو و یا صفه که از سطح زمین بلندتر بوده با چند پله به آن راه می یافت، ساخته شده بود. هم چنین ورودی هایی برای هدایت چهارپایان در فضای مابین پشت اتاق ها و حصار کاروانسرا در نظر گرفته شده بود. دروازه و یا ورودی کاروانسرا دارای در بزرگ دو لته و محکم از جنس چوب های چنار و گردو بود که به عنوان تزئین بر روی آن ها نصب شده بود. به هنگام شب و بسته شدن کاروانسرا برای چفت و بست درها استفاده می کردند. به این ترتیب کسی نمی توانست به آسانی آن را باز کند.
معمولا ایوان های ورودی را با کاشی و آجر و یا گچ به صورت مقرنس های ساده تزئین می کردند و در کتیبه هایی که اطراف ایوان ورودی قرار داشت، نام سازنده و بانی آن و هم چنین تاریخ ساخت کاروانسرا را با خطوط ثلث و یا نستعلیق ذکر می کردند. کتیبه ها در شیوه رازی بیشتر از آجر و کاشی و در شیوه های آذری و اصفهانی و در دوره قاجار کاربرد کتیبه ها اغلب از سنگ و کاشی است.
اتاق های کاروانسرا دارای درهای چوبی یک لته هستند و نیازی به پنجره برای اتاق ها نبود، زیرا زندگی در آن ها منحصرا برای خوابیدن در شب بود. در جلوی اتاق ها ایوان کوچکی به صورت مستقل وجود دارد و حداکثر فضای اتاق ها و و بعضا کمتر بود. سقف اتاق ها عموما گنبدی شکل است که با لاشه سنگ و یا آجر و ساروج پوشیده شده، نمای حیاط کاروانسراها از آجر و کف صحن حیاط با قلوه سنگ مفروش شده و کف ایوان ها و اتاق ها را با آجر فرش می کردند و دیوار اتاق ها اندود گچ داشت.
در وسط حیاط مرکزی بعضی از کاروانسراها جاه و یا حوض آبی از سنگ بود و در تعدادی از آن ها در وسط حیاط سکویی شش ضلعی قرار داشت تا بازرگانان کالاهای خود را بر روی این سکو عرضه کنند. ناودان های نصب شده بر پشت بام ها آب باران را به خارج از فضای کاروانسرا هدایت می کرد. پوشش پشت بام های کاروانسراها از کاه گل و یا با آجر بود. کامل ترین کاروانسراها، کاروانسراهای چهار ایوانی هستند که اغلب در زمان صفویه و قاجاریه در گوشه و کنار ایران به ویژه سر راه اماکن زیارتی ساخته شده اند.
در حال حاضر بیشتر کاروانسراها کاربرد ندارند غیر از تعدادی از آن ها که به محل نگهداری احشام تبدیل شده است و بعضی دیگر از کاروانسراهای درون شهری مانند هتل عباسی در شهر اصفهان که قبلا کاروانسرای مادرشاه و در کنار مدرسه مادرشاه بوده است و هم اکنون با ایجاد تغییرات و تعمیرات به یکی از بهترین هتل های اصفهان مبدل شده است.
میادین
میدان، فضایی شهری برای گفت و گو
انسان در طول زندگی اش هرگز در هیچ قالبی از فضای زیستی جای نگرفته و جای داده نیز نیامده است.
انسان هایی که برای خود به میل و سلیقه خود فضایی برای سکونت و مکانی برای عبادت ساختند. با گذشت روزگار یعنی با پایدار آمدن اندیشه های تازه و با آفریده شدن ابزارهای کالبدی- فضایی تازه خود آن چه ساخته بودند را دگرگون کردند و احترام به فرآورده های خویش را مقارن با حفظ صوری و کالبدی آن ندانستند.
اما سوای تظاهرات فردی زندگی انسانی که به حیات این جهانی اش بیشتر وابسته اند و سوای تمایلات درونی و ذاتی وی به کاوش در کائنات و به جست و جو در عالم معنی که تا امروز گنجینه هایی عظیم از فرآورده های فکری به بار آورده اند.
انسان نیازمند به فضایی است که در آن:
فرد را با دیگران بیابد و میزان اجتماعی بودن خویش را بیازماید و به نمایش گذارد و از آن بنابر هر گرایش و خواسته ای که پی گرفته، بهره برد و این امر نه در خانه و نه در معبد می تواند متظاهر شود چه این هر دو دارای ابعادی محدودند. میدان و بازار نمونه ای از این گونه فضاهایی است که نسل های یکجانشین و سازمان یافته در داخل شهرهای خود به این منظور ساخته اند.
آن چه شهروند ایرانی از عنصر مهمی چون "میدان" در شکل گیری شهر خود می داند، فضای تقسیم کننده اتومبیل است که اغلب با جدول های بلند، محصور و هراز چندگاهی یادمان های متنوعی در آن برپا می شود که بیشتر شگفت انگیز و غریب است تا شوق انگیز. طرح این جلب کننده نگاه ازدحام جمعیت هیاهوی سرسام آور مکانیکی و امواج گریز از آن طاقت فرساست.
در اغلب میدان های شهری ما، روح و روان شهروندان هیچ سهمی ندارند. در طرح این گونه میدان ها به دست طراحان شهری و یا توسط بولدوزر شهرداری ها انگیزه گشودن گره های ترافیک مجال اولویت بندی به نیازهای روحی- روانی شهروندان را نداده و همیشه پاسخ در مساله پراشتباه ازدیاد اتومبیل ها جست و جو می شود. علی رغم تجربیات و نمونه های تاریخی موجود در بافت های کهن برخی شهرهای که از همه مهم تر میدان نقش جهان است. ضمن بی توجهی به زنده سازی این میدان ها از جوهره کارکردی یا ماهیت جانمایی آن ها در تقسیم دسترسی های بافت و ایجاد ارتباطات اجتماعی بهره ای حاصل نمی گردد.
میدانی که یک شهروند در یک همسایگانی صمیمی با عناصر آن روز خود را با گفت و گویی در این فضا آغاز می کند از آسان ترین مسیر پا به این فضا می گذارد. برای کبوتران دور آب نما دانه می پاشد، آب فواره را بر سر و صورت خود می زند. بوی مطبوع گل و گیاه باغچه میدان را به اعماق شش ها فرو می دهد، بر لبه پرچین آن به موسیقی پراکنده پیرامون خود گوش می سپارد، با دور نمای پیرامون میدان احساس امنیت می کند، لحظاتی را در سطوح بدون پستی و بلندی آزاردهنده با همان جنسیتی که سایر معابر دارند، سر می کند و در گفت و گوی روزانه با اهل محل، به آرامی در رگه های شهر جریان می یابد.
این میدان آرمانی، فضای تنفس و زنگ تفریح گریز از دغدغه های شهری است.پیوند ارگانیک میدان ها با سایر فضاها و عناصر شهری بیشتر میدان ها در کنار کارکرد و نقش ارتباطی، زمینه و فضایی برای انجام بعضی از فعالیت های مهم اجتماعی و شهری بودند. البته همه انواع میدان ها از خصوصیات کارکردی و کالبدی یکسانی برخوردار نبودند، بلکه بعضی از آن ها مانند میدان های عمومی برخی از میدان های تجاری و بسیاری از میدان ها با بسیاری از فعالیت ها و فضاهای مهم را در خود جای می دادند. بنابراین همواره نوعی هم جواری و پیوند بین فضاهای مهم شهری و این گونه میدان ها وجود داشت.
هم جواری و پیوندی که بر اساس الگوهایی کمابیش معین استوار بود. البته ناگفته نماند که خصوصیات کارکردی و کالبدی هر یک از انواع میدان ها در شهرهای مختلف گاهی تفاوت هایی با یکدیگر داشتند. برای مثال میدان نقش جهان اصفهان یک میدان عمومی و حکومتی بود که ضمن دارا بودن نقش ارتباطی در شبکه راه های شهری بعضی از فضاهای مهم شهری مانند مسجد عالی قاپو و بازار در پیوند با آن ساخته شده در حالی که ؟؟؟ میدان در تهران که میدان عمومی بود یا میدان ارگ که بیشتر جنبه حکومتی داشت از نظر فضایی- کارکردی و عناصر هم جوارشان همانند و نظیر میدان نقش جهان نبودند.
بنابراین ساخت و بافت کارکردی و کالبدی هر شهر، نقش مهمی در شکل گیری انواع میدان ها و پیوند و هم جواری آن ها با سایر فضاهای شهری داشت.
نتیجه
میدان به عنوان فضای باز شهری در تاریخ شهرسازی ایران جایگاه ویژه در مجموعه عناصر شهری داشته است. این عنصر که فعالیت های مختلف فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همواره در آن جریان داشته، همیشه با روند تکامل تاریخی شهر پیش رفته و تصویر نهادین سرگذشت شهر است. در شهرهای ایرانی به ویژه شهرهای دوره اسلامی به بعد، شهرها دارای یک نقطه مرکزی هستند که خود شامل اجزایی بسیار مهم به این شرح است:
– بازار و بناهای بازرگانی
– مسجد جامع و مدارس
– میدان
بررسی های انجام شده نشان می دهد که در فضای باز شهری به وسیله عامل عملکرد هویت پیدا می کند و خود شامل دو بخش می شود:
– عملکرد فضاهای پیرامون آن
– عملکرد فضاهای ساخته شده درون آن
در تمام دوره های تاریخی مجموعه های موفق آن هایی هستند که ساکنان ملزم هستند، برای زندگی کردن به آن مراجعه کنند.
میدان به عنوان جزیی زنده و پویا از شهر، مرتبط با شرایط اجتماعی- اقتصادی وقتی در حال تغییر است، در حقیقت یک میدان موفق ساخته می شود که اولا سرشار از کارکردهای معنادار باشد و ثانیا در محل مناسبی با دسترسی های مناسب در چارچوب آرایش کلی شهر طراحی شود.
کارکردهای لازم برای یک میدان عبارتند از:
– کارکردهای فرهنگی
– کارکردهای تجاری
– کارکردهای م سکونی
این نتیجه گیری در عین آن که می تواند درست باشد در انطباق با شرایط مختلف اجتماع، اقتصادی و کالبدی به اشکال مختلف درخواهد آمد.
میدان های پیاده شهری
یکی از ابتدایی ترین روش های طبقه بندی فضاهای عمومی شهری تقسیم آن به دو بخش اصلی فضاهای حرکت و فضاهای مکث است. در این روش فضاهای حرکت معبر و فضاهای مکث (استقرار) میدان نامیده می شود. یکی از مهم ترین وجوه تمایر این دو گونه فضا این واقعیت است که اکثر استفاده کنندگان از معبر به سمت مقصدی حرکت می کنند، یعنی استفاده کنندگان از این فضا هدفی را در خارج آن جست و جو می کنند، در صورتی که میدان که فضایی برای مکث و استقرار است خود هدف و مقصد استفاده کنندگان را شکل می دهد.
شاید یادآوری این نکته بی فایده نباشد که منظور از میدان در این نوشته به خصوص میدان پیاده مطلقا با مفهوم گره ترافیکی و تقاطع ترافیکی متفاوت است. از این دیدگاه در شهر تهران فضاهایی از قبیل میدان ولیعصر یا میدان ونک بیشتر گره ترافیکی محسوب می شوند نه میدان.
سیر تاریخی کالبد فضاهای شهری ایران اختلاف جایگاه فضای مورد بحث میدان پیاده شهری را نزد سازندگان شهرهای سنتی و مدرن نشان می دهد. در شهرهای سنتی ایران میدان ها که معمولا دارای پلان هندسی هستند، اکثر مستطیل در جایگاه یک فضای خالی طراحی شده قرا رمی گیرند که ساختمان ها (فضای پر) در اطراف آن و به تبعیت از فرم آن شکل می گیرد، یعنی فضا بر ساختمان ها و فضای خالی میدان بر توجه به یکدیگر طراحی و ساخته می شود. در صورتی که در دهه های اخیر در شهرهای ما توجه سازندگان بیشتر طراحی و ساختن فضای پر خود ساختمان معطوف بوده و فضای شهری بیشتر به صورت پس مانده زمین در این ساخت و سازها مطرح بوده است، یعنی ما با فضاهای خالی طراحی نشده مواجه هستیم.
توجه به اهمیت و جایگاه میدان های پیاده شهری میزان فقر فضایی شهرهای ما را در این زمینه کاملا هویدا می سازد. همان طور که یک خانه یا آپارتمان فضاهایی مجزا را برای زندگی خصوصی و عمومی در اختیار ساکنین خود قرار می دهد یک شهر هم باید بر اساس چنین طبقه بندی فضاهایی را برای زندگی عمومی و روابط اجتماعی در اختیار شهروندان خود قرار دهد.
بخش مهمی از زندگی اجتماعی شهری به عنوان یک فرایند مدنی در همین میادین پیاده شهری اتفاق می افتد.
در این فضاست که شهروندان همراه با سایرین می توانند احساس مالکیت عمومی نسب تبه یک فضای شهری را به قوی ترین شکل تجربه کنند و در چارچوب همین تجربه هم بستگی اجتماعی و مسئولیت پذیر مدنی در سایه حس شهروندی تقویت می شود.
اگر نیروی مولد ساخته شدن شهرها را به صورت مثلثی که دولت، متخصصین و مردم سه ضلع آن را تشکیل می دهند تصور کنیم، همین عدم وجود میادین شهری به عنوان فضای عمومی طراحی شده توازن عبرت آموزی را به نمایش می گذارد.
یکی از کیفیاتی که یک فضای شهری موفق باید در اختیار انسان ها قرار دهد امکان اتفاق افتادن خاطره است. خاطره ها برای این که در ذهن انسان ها تداوم داشته باشند به پس زمینه تصویری و فضایی مناسب خود احتیاج دارند، در این جاست که فضاهای باز عمومی شهری (public open spaces) نقش خود را در ساختار روان شناختی عاطفی زندگی اجتماعی ایفا می کند.
هیچ بحث معماری به اندازه طراحی شهری با جامعه آمیخته نیست. بحث اجتماعی بودن یکی از عوامل تعیین کننده پروژه های طراحی هری است. طراحی فضاهای عمومی مانند پارک ها و میدان ها به علت اجتماعی بودن این فضاها و دامنه گسترده راه حل های طراحی که برای این گونه فضاها وجود دارد، یکی از مباحث کلیدی طراحی شهری است.
ایجاد تنوع یکی از ویژگی های خلاقه ای بشر و مشخصه ویژه طراحی این گونه فضاهای عمومی است که اغلب به صورت نمادهای معماری برگرفته از هویت ساکنین شهر متجلی می شود. در زمینه طراحی میدان ها باید به چند هدف اساسی توجه کرد. این اهداف شامل باز زنده سازی منطقه ای از شهر، بازسازی محیط شهری متداخل کردن محله ها با هم و ایجاد بافت منسجم شهری و توجه به اهمیت محلات تاریخی می باشند.
برانگیختن کنجکاوی گروه های مردم از طبقات مختلف اجتماعی و توجه به برنامه ریزی شهری و محیطی عواملی هستند که کار معمار را تحت تاثیر قرار می دهند.
ظاهرا میدان به وسیله ویژگی مصالح به کار رفته در ساختار آن مبلمان شهری و محیط پیرامون تعیین می شود. یک میدان می تواند در تضاد یا در هماهنگ با محیط پیرامون زمینه معماری باشد. عملکرد میدان نیز از عوامل بسیار تعیین کننده شکل آن می باشد، این گونه میدان ها طبیعت چندمنظوره دارند که این طبیعت چندمنظوره به وضوح در میدان های محلات جدیدی که نیاز مبرم به فضاهای عمومی دارند به چشم می خورد. این میادین فضاهای پیچیده ای هستند که قسمتی از محیط بزرگ تر را شکل می دهد و در هر دوره از زمان نقش متفاوتی بسته به وضعیت اجتماعی شهری که در آن قرار دارند، بازی می کند مانند برگزاری جشن ها، مراسم سوگواری، اعیاد و … .
مطالعه نمونه های این پروژه ذات پیچیده میدان ها را به عنوان یک پروژه معماری آشکار می سازد. عملکرد شکل محیط اجتماعی، رنگ ها، اصوات و همگی در ذهن استفاده کننده ترکیب می شوند و تصویری از محیط باز عمومی را ایجاد می کنند. میدان ها با کل شهر مرتبط هستند. همان طور که آلدو رسی می گوید (Aldo Rossi) هر میدان یک فضای موقتی و دنیوی و یک پدیده کالبدی و اجتماعی است.
به منظور درک اهمیت میدان لازم است که تمام عواملی که تعیین کننده معماری میدان هستند، بررسی شده و به این موضوع توجه شود که این میدان های عمومی به سمت ایجاد یک مجموعه متراکم فرهنگی حرکت کنند.
چند عامل طراحی یک میدان را تحت تاثیر قرار می دهد، یکی از این عوامل فضاهای سبز هستند که در تقابل یا جدایی شهر از محیط طبیعی قرار می گیرند. مساله دیگر که باید به آن توجه شود، نیاز به جداسازی فضاهای پیاده از سواره است. همان طور که در پروژه های مختلف دیده می شود این مشکل راه حل های گوناگون دارد یک معمار در هنگام طراحی باید فضایی محفوظ از سر و صدا و آلودگی سواره ایجاد کند.
ایجاد ارتباط بین سابقه تاریخی محل و ساکنان آن با میدان دید یکی دیگر از عوامل تعیین کننده در فضاهای باز شهر است در بعضی کارها بهترین راه حل در همان فضاهای تاریخی نهفته است، فضاهای تاریخی می توانند نیرو و جاذبه اصلی کار باشند گذشته و حال دو مفهوم قابل انطباق هستند که فعالیت های خلاق را در زمان ما تعریف می کنند.
مساله مهم دیگر ایجاد امنیت در فضاهای عمومی و محافظانه محیط از تخریبی است که متاسفانه در اغلب فضاهای عمومی وجود دارد، این تخریب بر اثر تضاد بین نیازهای مردم و عملکرد فضا به وجود می آید. برای جلوگیری از این مشکل راه حل هایی هم چون استفاده از مصالح به دوام مبلمان شهری مقاوم حجم ها و سازه های توپر و محکم و سعی در تطبیق عملکرد این فضاها با نیازهای مردم مطرح می شود.
تاریخچه مختصری از میادین سنتی در ایران
مقدمه
میدان یا فضای عمومی شهر و محله از همان آغاز از عهد باستان گرفته تا به امروز، نقش جمع کردن خانه ها یا عناصر شهری و محله ای را داشته است. در واقع گرد آمدن حول یک فضاست که میدان را شکل می دهد. "زوکه" مفهوم میدان را به عنوان جزیی زنده و پویا از شهر مرتبط با شرایط اجتماعی- اقتصادی و فنی در حال تغییر می داند و بر این عقیده است که شکل گیری میدان برخلاف یک تابلوی نقاشی یا مسجمه در زمان معین با آخرین اثر حرکت یک قلم به تابلوی نقاشی یا با آخرین تراش بر پیکر یک مجسمه پایان نمی یابد.
عناصر میدان و ساختمان های محصورکننده آن در طول زمان تغییر می کنند.
برخی ممکن است از بین بروند یا ویران شوند و به جای آن ها عناصر یا ابنیه دیگری با ترکیبی متفاوت ایجاد گردند. مقایسه تصاویر قدیم و وضع موجود فضاهای شهری این خصوصیت را به خوبی نشان می دهد و در ایران این تغییرات فضایی در میدان هایی مانند نقش جهان اصفهان و توپ خانه تهران به خوبی پیداست. به طوری که اطلاق فضای شهری به برخی از این مکان ها مانند توپ خانه تهران دیگر درست به نظر نمی رسد، چون ارزش های فضایی خود را به کلی از دست داده اند.
تصور ابتدایی از میدان فضایی است محصور در زمینه منظم که فقط با خیابان ها یا گذرگاه هایی که بدان راه پیدا می کنند، قطع می شود. طرح میدان به صورت مربع یا مستطیل دایره و اشکال هندسی منظم دیگر نخستین عاملی است که در نمود سیمای بصری میدان موثر است. دومین عامل شکل بدنه محصورکننده فضای میدان است. در بسیاری از شهرهای اروپایی بدنه های همانندی از خانه ها با بناهای دیگر که به میدان مشرف هستند، مکررا فضای میدان را محصور نمی کند و البته این یکسانی لزوما به یکنواختی منجر نمی شود.
حتی در مواردی که بدنه ها کاملا همانند هستند، استقرار بناهایی شاخص تنوعی را در این ریتم ایجاد می نماید. از دیگر مواردی که در ترکیب فضای میدان موثرند می توان از مقیاس یکایک واحدهای معماری که میدان را در برمی گیرد، اختلاف ارتفاع آن ها، نسبت ابعاد آن ها با ابعاد میدان، محل قرارگیری بناهای شاخص و تزئینات، عناصر واقع در فضای خالی میدان، تعادل و برابر نیروهای افقی و عمودی در فضا، رنگ، بافت و چگونگی ترکیب ساختمان ها با یکدیگر نام برد. به مجموعه عوامل فوق اگر عوامل طبیعی (فضای سبز و …) را اضافه کنیم، شکل میدان را به وجود می آورند که این شکل بسته به شرایط متفاوت و زمانی (فصول مختلف و روز و شب و …) تغییراتی را پذیرا می شود.
در میادین قدیمی فضا و کلیه ابنیه و عناصر آن از نظر کالبدی در تسلط بنا یا مجموعه بناهای خاص است. این بناها عموما یک مسجد با قصر، تالار، شهرداری تئاتر یا عناصر فرعی تر مانند یک منار، یک میل، یک نواره و یا یک آبشار عظیم می باشند.
در واقع این عنصر مسلط است که در مجموعه فضاهای میدان و اطراف آن ارتباطات فضای بصری را جهت می دهد، مصداق این امر میدان نقش جهان است که در آن علی رغم وسعت فضا، ناظر به سرعت متوجه عناصر محوری میدان یعنی مجموعه شورانگیز گنبدها و مناره ها در مقابل ریتم آرام و یکنواخت بدنه دور میدان می شود.
در میدانی ک حالتی هسته ای دارد و فضای آن حول مرکزی شکل گرفته است، عنصر هسته ای به صورت یک نشانه مانند یک فواره یا یک ستون هرمی یادبود یا میل و برج ساعت است که از لحاظ بصری در فضای پیرامون کششی به سوی خود ایجاد می کند و عناصر متفاوت را در کل مجموعه به هم پیوند می دهد و خود مرکز این پیوند می شود. در چنین فضایی اندازه مناسب میدان و عنصر مرکزی و بدنه ها و دیگر اجزا تاثیر بسیاری در ایجاد این احساس بصری دارد.
برای مثال اگر وسعت میدان نسبت به عنصر مرکزی زیاد باشد، وحدت شکلی مجموع از بین می رود و ناظر نمی تواند اطلاعات بصری عناصر مختلف میدان را در زمان مطلوب جمع کند و عنصر مرکزی فقط به صورت منفرد و نه مرتبط درخواهدآمد.
نوع دیگر از میادین فضاهای با اشکال غیرمنظم و وسیع هستند. از اطلاق نامنظم بودن به یک فضا ممکن است چنین نتیجه گیری شود که آن فضا فاقد ارزش زیبایی است. در حالی که اگر برخی از خصوصیات انواع قبلی را داراباشد که معمولا نیز چنین است، دیگر نمی توان آن را مطقا نازیبا دانست. اما به هر حال باید دانست که وسعت و مقیاس نامتناسب بر ارزش های زیباشناسی آن تاثیر منفی می گذارد.
پس باید توجه داشت هنگامی که مطالعه یک فضای شهری موجود یا طراحی یک فضای شهری جدید مطرح است، نباید تنها اسیر کل ظاهر معماری شد بلکه باید به معنی و جوهر اساسی فضاهای باارزش به صورتی متباین و متقابل از سویی و متناسب و موزون از سوی دیگر توجه داشت.
مطالعه فضاهای باز تاریخی نیز باید در بستر مکانی و زمانی مربوط به آن انجام پذیرد و با استخراج ارزش ها مفهومی و عملکردی فضا آن ها را در طراحی امروزین به کار گرفت.
اولین نمونه های این فضاها با گسترش فضای داخلی بنا به خارج شکل گرفتند که در این رابطه می توان به صفحه های بزرگ کاخ ها و آتشگاه ها در قبل از اسلام ورودی بازارها و مساجد پس از حاکمیت اسلام اشاره کرد.
در شهرهای ایرانی بعد از ورود اسلام و ایجاد حکومت دینی نوع دیگری نیز از فضاهای باز شهری با عملکردی نزدیک به میدان مطرح می شود که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده است. آن صحن مساجد جامع شهرهاست. ابلاغ و اجرای احکام حکومتی ایجاد قضاوت ها، تدریس علوم و تجمع های مهم عمومی اموری بودند که در صحن مسجد بزرگ شهر انجام می گرفتند و وجود مساجدی دارای صحن هایی با بیش از یک در، که در مسیر گذرهای پراهمیت شهری قرار داشته اند، نشان دهنده نقش اساسی این فضاها در تحرکات عمومی روزانه در شهر بوده است.
در شهرهای مرکزی ایران فضاهای باز جمعی اکثرا هم چون سایر اندام های عمومی شهر در رابطه نزدیک با محور خدماتی شهر می باشد و به ندرت می توان آن ها را جدا از هم مشاهده کرد، یعنی در دو طرف محور اصلی که معمولا مسیر بازارها نیز هست، ارگان های جمعی شهر از جمله تجارت خانه ها و کاروانسراها، مدارس و مساجد و گرمابه های عمومی و کارگاه های تولیدی و … قرار می گیرند.
در طرح توسعه اصفهان در زمان شاه عباس اول این محور محوطه باز عظیمی به طول 520 و عرض 160 متر را دور زده و فضایی را ایجاد می کند که بناهای حکومتی (قصر عالی قاپو) و مذهبی (مسجد شاه و مسجد شیخ لطف ا…) را در کنار خود می گیرد و بدین ترتیب میدان نقش جهان بزرگ ترین میدان جهان آفریده می شود.
این میدان از یک طرف توسط سردر و بازار قیصریه به بازار قدیم اصفهان و از طرف دیگر با سایر بناهای حکومتی و بالاخره محور عظیم چهار باغ مربوط می گردد. این طرح علاوه بر ایجاد یکی از پویاترین سیستم های شهری، نوعی از پیوند را بین دو بافت قدیم و جدید در شهر برقرار می کند که در نوع خود بی نظیر است.
محور چهار باغ نیز نوع جدیدی از یک فضای جمعی را به وجود می آورد. فضایی که در حین حفظ الگوی شانه ای بازار، ولی این بار در فضای آزاد و با استفاده از عناصر طبیعی و هم چون درختان، مسیر آب و آب نماها امکانات جدیدی را برای طراحی شهری ایجاد می کند و این محور عظیم تا باغ هزار جریب ادامه می یابد که عمود بر بازار و مدرسه مادرشاه و یا مماس به باغات و کوشک های درون آن ها قرار می گیرد و در مجموع این طرح با کیفیت انعطاف پذیر خود نه تنها جواب گوی شهر 600 هزار نفر صفوی می گردد، بلکه پتانسیل حل مسائل شهری را تا آینده های بسیار دور از خود نشان می دهد.
با فرا رسیدن دوران زوال سیاسی و اقتصادی، زمینه های مساعد حرکت و شکوفایی شهرها نیز از بین رفت و بالاخره با سپری شدن بیش از دویست سال رخوت و ویرانی با انقلاب مشروطیت و تحولات ناشی از آن، کشور وارد سیر تکاملی نوینی گردید که در تقابل محسوسی با مدیریت کهن قرار داشت و پدیده شهر و شهرنشینی هم چنین شالوده کالبدی آن را کاملا دگرگون ساخت.
تاریخچه مختصری از میادین اروپایی
در شهری که ارسطو ترسیم می کند "میدان آزادشهر" به عنوان مکانی دور از فعالیت هایی که ما امروز آن ها را موظف و انتفاعی و خدماتی عمومی می خوانیم، خواسته می شود. نقش جواب گویی به خواسته های آزاد شهروندان در زمینه فرهنگ اجتماعی و رشد و پرورش فکری فردی و جمعی آنان را به عهده دارد.
ارسطو "میدان آزادشهر" را چنین می خواهد "… که نه در آن مردم حق داد و ستد داشته باشند و نه برزگران و پیشه وران به آن راه یابند. مگر آن که فرمانروایان ایشان را به آن جا فرا خوانند. هم چنین بسیار پسندیده است که پیران نیز به این گردشگاه ها بیایند و جای هر کس از روی سنش معین شود.
آگوارا
شکل کالبدی "آگورا" در شهرهای مختلف با توجه به چگونگی شکل گیری شهر معمولا دو گونه است. یا در شهرهای موجود به بنای "میدان آزاد" اقدام شده و یا در شهرهای دارای نقشه نو در حالت اول متناسب با امکانات موجود در بافت شهر و در حالت دوم، در ارتباط با طرح شطرنجی شبکه راه یابی داخلی شهر ساخته می شده است. آگورا در همه حال فضایی محدود و مشخص برای برگزاری آزادانه رابطه های اجتماعی و فرهنگی میان شهروندان بوده و همیشه از این دو خصیصه اصلی برخوردار بوده است، سرپوشیده نبودن و محدود بودن.
به تدریج که یونانیان از مراحل متفاوتی از زندگی سیاسی و اجتماعی را تجدید می کنند، آگورا معنای خود را از دست می دهد. فضاهای دیگر، در نقاطی دیگر و در رابطه با شالوده اقتصادی- بازرگانی آن به وجود می آیند و برگزاری روابط آزاد شهروندان را از قالب محدود فضایی آن خارج می کند. میدان آزاد از دو خصیصه اصلی که اشاره شد یکی را نگه می دارد و یکی دیگر را رها می کند. سرپوشیده نبودن فضا تا امروز نیز نزد شهروندان اروپا حفظ می شود و محدود بودن میدان از راه بیرون بردن فعالیت های اصلی به تدریج از بین می رود.
فوروم
فوروم را رومیان، نه در تقابل با یونانیان بلکه در هماهنگی با نظام اداری شهرهای خود و جواب گویی به نیازهای خاص زندگی جمعی شان ساختند و همانند یونانیان هرگز نتوانستند شکل یکپارچه و قالبی یکسان برایش بسازند. فوروم ها در هر شهر شکلی مستقل یا جدا از تجارت یکدیگر داشتند.
فعالیت های اصلی در فوروم ها عبارتند بودند از برگزاری امور اداری شهروندان، انجام امور تجاری و انجام امور سیاسی و گاه بخشی از امور مذهبی، آن چه که درخور توجه است، این که فوروم ها متکی بر نظام زندگی اقتصادی شهرها بودند و به همین دلیل دارای شکل کالبدی یکسانی نبودند. گاه بیشتر به فعالیت های تجاری می پرداختند و گاه چنان به تشریفات اداری اختصاص می یافتند که موجودیتشان به یک مجموعه "مونومنتال" تبدیل می گشت. فوروم ها در مرکز شهرها قرار می گرفتند و نقطه عطف زندگی کاربردی بودن و به شکل میدان هایی محصور با بناها و سرپوشیده های ستون دار نمود پیدا می کردند.
پیاتزا
در زبان فارسی واژه "میدان" برابر "پیاتزا" قرار گرفته است که مکان پاره ای از تظاهرات جمعی یا میان فردی انسان های شهرنشین می باشد. در میدان سخن از نمایش است و جلوه هایی از زندگی فردی که به معنویات شهر و به ارزش های جمعی- انسانی متوجه است، به نمایش درمی آیند.
"پیاتزا" مکان کم و بیش گسترده ای است که به شکل های متنوع و منظم هندسی و یا غیرمنظم و برآمده از گرد هم ساخته شدن بناهایی که هر یک شاخص نهادی اجتماعی و فرهنگی و مذهبی یا نقطه عطف منافع و نیازهای شهر هستند و تقریبا همیشه در نقاط مرکزی زیستگاه ها شکل م گیرد.
خیابان های اصلی شهر، همیشه راه به پیاتزا می برند و به تعبیری دیگر از آن عبور می کنند. در این فضا گردهمایی ها آزاد و رشته فعالیت هایی که برگزاریشان مستلزم ؟؟؟ نیست، شکل می گیرند و فضای ساختمانی در واقع نامنظم و قرار داده نشده ای که دور تا دور بناهای اصلی و مشرف به پیاتزا گرفته، محدودیت و هویت کالبدی خاصی دارد.
انواع میدان
1- میدان های عمومی
کمابیش در همه سکونت گاه ها میدان یا میدانچه ای عمومی وجود داشت که محل تجمع مردم بود و بعضی از فضاهای عمومی مانند عبادتگاه، آب انبار یا نهر آب و به نسبت وسعت سکونت گاه، تعدادی فضای تجاری یا بازار در پیرامون یا مجاور آن قرار داشت. سبزه میدان تهران و اصفهان از این گونه میدان ها بودند.
2- میدان های تجاری
در شهرهای متوسط و بزرگ به غیر از میدان عمومی شهر یک یا چند میدان وجود داشت که کارکرد اصلی و عمده آن ها تجاری بود. برخی از این میدان ها تنها به فرآورده و کالای معینی اختصاص داشت. این میدان ها اغلب به نام فرآورده یا کالایی که در آن ها فروخته می شده، نامیده می شدند.
3- میدان حکومتی
معمولا در پایتخت ها و شهرهای بزرگ یک میدان حکومتی وجود داشت که برای تمرین های نظامی، و رژه و انجام مراسم رسمی و احیانا مجازات مجرمان مورد استفاده قرار می گرفت. در بعضی موارد این گونه میدان ها تنها جنبه حکومتی و سلطنتی داشتند و فعالیت های مهم و عمده دیگریدر آن ها انجام نمی شد.
در پیرامون این میدان ها، بناهای نظامی، حکومتی و سلطنتی قرار داشتند اما در مواردی در هنگام ساختن یا بازسازی چنین میدانی، آن را به گونه طراحی می کردند که میدان دارای کارکردهای اجتماعی نیز باشد. پیرامون این گونه میدان ها معمولا در کنار فضاهای نظامی، حکومتی و سلطنتی، مسجد، بازار و برخی دیگر از فضاها و بناهای شهری ساخته می شد. میدان نقش جهان اصفهان یکی از نمونه های خوب این گونه میدان هاست.
4- میدان های نظامی
در پایتخت و بعضی از شهرهای بزرگ و مهم یک میدان مخصوص تمرین های مداوم نظامی و استقرار و اقامت نظامیان ساخته می شد که متشکل از یک فضای باز و ؟؟؟ و فضاهایی در پیرامون بود.
5- میدان های محله ای
در هر یک از محله های بزرگ و متوسط شهرهای تاریخی یک مرکز محله وجود داشت. این مراکز از نظر کالبدی و شکل به دو صورت وجود داشتند. نخست به صورت یک راسته یا گذر که کمی از گذرهای دیگر در محل استقرار فضاهای تجاری و اجتماعی عریض تر بودند، نوع دوم محله به صورت میدانچه بود. این میدانچه ها اغلب در محل تقاطع چند راه یا در کنار راه اصلی محله قرار داشتند و در پیرامون برخی از آن ها تعدادی دکان برای عرضه کالاهای ضروری قرار داشت.
6- میدان های ارتباطی
منظور از میدان های ارتباطی میدان ها و میدانچه هایی است که مهم ترین کارکرد آن ها جنبه ارتباطی داشت، هر چند که ممکن بود مراسم عمومی نیز به صورت سالانه یا فصلی در آن ها برگزار شود. معمولا درب این گونه میدانچه ها یا میدان ها هیچ فضای هم اجتماعی یا تجاری وجود نداشت، از این گونه میدان ها می توان از کینیک ها نام برد.
7- میدان ورزشی
برخی از انواع ورزش ها و بازی ها در بعضی اوقات در بسیاری از میدان های عمومی و حکومتی برگزار می شد، اما در داخل یا حومه معدودی از شهرها، میدان هایی وجود داشت که بیشتر به انجام بازی ها و مسابقات ورزشی اختصاص یافت.
بررسی نمونه هایی از میادین ایرانی
میدان نقش جهان
ارزش ها
چیزها در خود فی نفسه فاقد ارزش اند چیزها، بیرون از ما هیچ ارزشی ندارند، و در واقع ماییم که ارزش ها را در چیزها می افکنیم ما برچسب خواست، اهداف چشم انداز و مانند این ها ارزش ها را برچیزها سوار می کنیم هر چشم اندازی، ارزشی را بر چیزی می نهد و با تغییر چشم اندازها، ارزش ها دگرگون می شوند. ارزش های متناقض در چیزها، حاصل چشم اندازهای متفاوت است. در دنیای چشم اندازها زندگی می کنیم. چشم اندازها، ارزش ها را می سازند و ویران می کنند.
ما گاه در افکندن ارزش در چیزها، آن قدر پیش می رویم تا آن چیز به شیئی مقدس تبدیل می شود. شیء مقدس، خطرناک ترین چیزهاست. شی ء مقدس انتقاد نمی پذیرد؛ باید آن را بی چون و چرا پذیرفت؛ باید آن را سالیان سال بی تغییر تکرار کرد؛ باید به آن تفکر نکرد.
این جاست که ارزش ها، بیهوده جاودانه می کردند. ما نباید سنجش ارزش هاییم باید از ارزش این ارزش ها پرسش کنیم و به وضعیتی بیندیشیم که آن ارزش ها، در آن وضعیت نهاده شده اند. این وضعیت را کسانی با چشم اندازهایی ساخته اند. باید آن وضعیت را فهمید.
فهم اکنون ما از میدان نقش جهان، حاصل وضعیتی ویژه است. وضعیتی که دیگران در آن، فاعل شناسانید. دیگران با انگاشت ها و فهم هایی ویژه خود، با حمل چشم اندازی ویژه، درون وضعیتی ویژه، به تفکر پرداخته اند. این وضعیت ویژه به میدان نقش جهان چیزهایی را افکنده که چه بسا در خود میدان حضور نداشته اند. بسیاری از آن چیزهایی که ما اکنون درباره کیفیت های فضایی، عملکردی، نمادین، روحانی و مانند این ها از نقش جهان می دانیم، حاصل این تفکر ویژه است: اشاره سقف گنبدی به آسمان، وحدت وجود در گره گنبدها، وحدت در کثرت، کثرت در وحدت، و جز این ها، دیگران ارزش هایی را در میدان بر چیزهای افکنده اند که چشم اندازشان می نمود. اصطلاحات و ترکیبات هم حاصل آن وضعیت ویژه اند.
بی گمان بخشی از این وضعیت ویژه، بهت زدگی در مقابل کیفیت های میدان است. این بهت زدگی و سرمستی، اغراق ها را در پی داشته است و توصیف این بهت را در عبارات و ترکیباتی افکنده اند که بسیار "دیگرانه"اند. در فضای بهت آلود، اندیشه به خوبی پروبال نمی گیرد. آن چه ما اکنون از نقش جهان می دانیم، حاصل شرق شناسی دیگران است نه خودشناسی ما میدان نقش جهان، نیازمند سنجش این ارزش ها از چشم اندازی دیگر است، از چشم اندازی نه مقدس، به ارزش هایی نه مقدس، باید جاودنگی را از ارزش ها زدود و ارزش ها را به زمان دوخت.
انسان
مسجد امام، توان خود را از دست داده است. انسان دیروزی درون روابطی دیگر، و از چشم اندازی دیگر، پای بر میدان می نهاد، میدان، روابط اجتماعی پیرامونی آن، بازار،قصر حکومتی و فضای میدان، با گونه زندگی او هم آور بود. مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله، درون گونه ای از فهم خدا، برای انسان دیروز فهم می شدند، میان مسجد و میدان و بازار شکافی نبود. انسان دیروزی، در هندسه سخت میدان، و حضور سنگین عالی قاپو، فهمی خاص از حکومت قدرت را در فضای میدان بار تولید می کرد، شاه، از بالای عالی قاپو، بر تمامی میدان مسلط بود.
انسان امروز، مسجد امام را، مسجد شیخ لطف الله را و عالی قاپور را، به گونه ای دیگر درک می کند این میدان، قدرت و روابط حکومتی به گونه امروزی را در خود ندارد. فهم ما از عالی قاپور نه فهمی از قدرت و روابط آن در دنیای امروز، که فهمی از قدرت دیروز است. دیگر قالی قاپو، چشم های سلطه شاه را در خود نمی شناسد. این میدان، قدرتی زوال یافته را می نماید. مسجد امام، امروز، برای ما موزه ای بیش نیست؛ موزه ای که نشان از تاریخ دارد. ما از پیچیدگی کاشی کاری در شگفت می شویم، به عظمت بنا می اندیشیم، و به دنبال هفت پژواک گنبدیم. انسان امروز، در ساخت مسجد امام، اسنان تماشاگر است؛ انسانی بیرون مسجد و مسجد تابلویی است که بر دیوار شهر آویخته مسجد امام، توان خدا آن خدا از مسجد امام گریخته است. خدا همانا گونه ای که از فهم خداست. ما در هر دورانی، درون فهمی از خداییم. خدا برای انسان دیروزی دیگر گونه بود. نه آن گونه که برای ما، خدا در نزدیکی، روابط اجتماعی، بازار، در داخل مسجد امام و در خطوط هندسی مسجد شیخ لطف الله حضور داشت. خدا، درون اسلیمی ها، در خطوط قرآنی کتیبه ها و مانند این ها آشکار بود. برای انسان دیروز، مسجد امام محضر خدایش بود، نه اثری هنری.
ما اکنون در مسجد امام به دنبال خدا نیستم. به دنبال شگفتی های این اثر هنری بزرگیم. در اسلیمی ها چنان غرق می شویم که خدا را فراموش می کنیم. در این موزه، خدا فراموش گشته است. ما هنگام گام نهادن بر صحن مسجد، قصد خدا نمی کنیم و چون بر ایوان های آن گام می نهیم، به خدا نمی اندیشیم. گویی آن خدا از مسجد امام به بیرون رفته است. مسجد امام، خدایی دیگر را در خود دارد.
هندسه
این هندسه، مستطیلی است که شهر را شکافته، بافت ارگانیک شهر، برش خورده و در واقع این مستطیل بر بافت شهر تحمیل شده است. شکل میدان با پیرامون خود هماهنگ نیست و گونه ای متمایز اندیشه ای برای سامان دادن و نهادینه ساختن قدرت و اعتبار و توان خود، شهر را شکافته است. او تنها به توان خود می اندیشید. خواست او، نه انسان است و نه خدا؛ که سلطه است. هندسه این میدان نیز هندسه سلطه است.
دربان مسجد امام، هنگام داخل شدن به ما گفت: قبول باشد.
میدان امام خمینی در همدان
در مرکز شهر همدان و در کنار بافت سنتی که بازار قدیمی و مسجد جامع این شهر را در دل خود دارد میدان نسبتاً وسیعی ساخته شده که امروزه میدان امام خمینی نام دارد.
شهرسازانی که در مورد شهر همدان تحقیق می کنند مجذوب ویژگی های این میدان قوی در همدان می شوند. این میدان در سال 1307 توسط مهندسین آلمانی طراحی و از سال 1302 الی 1312 اجرای آن به طول انجامید. سبک معماری این میدان را می توان به سبک باروک اروپا نسبت داد که میدان حسن آباد تهران نیز در ابعاد کوچک تر به همین سبک ساخته شده، میدان امام که به لحاظ موقعیت شهری مهم ترین و پررفت و آمد ترین منطقه همدان است، مرکز کل دوایر متحدالمرکزی است که خیابان های اصلی شهر را شکل داده اند.
انشعاب خیابان شریعتی به عنوان محور فرهنگی توریستی بسیار قوی و خیابان بوعلی به عنوان محور تجاری فرهنگی قوی یا از میدان امام به قدرت این میدان افزوده است. هم چنین هم جوار این میدان با مسجد جامع همدان بازار قدیمی و سبزه میدان و شعب اصلی بانک ها اهمیت میدان را دو چندان کرده است.
گروهی مشکلات ترافیکی شهر همدان را به سیستم شهرسازی و میدان امام نسبت می دهند و برای رفع مشکل ترافیک میدان امام طرح های متفاوتی ارائه می دهند. اما بدون تردید به لحاظ تاریخی و معماری این میدان به عنوان یکی از مراکز منحصر به فرد شهری در سطح ایران مطرح است و امروزه خود به عنوان یک اثر ویژه و باارزش که مربوط به سبکی خاص از معماری مربوط به قرن نوزده اروپاست، باید مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به اهمیت، این میدان و زیبایی خاصی که در معماری آن نهفته، می توان آن را از جمله مراکز پرجاذبه توریستی دانست که امیداوریم با همت شهرداری همدان و رفع مشکلات مربوط به ترافیک آن منطقه بر جذابیت میدان افزوده گردد. از میدان امام شش خیابان منشعب می شود که اسکلت اصلی شهر همدان را شکل می دهند.
حرم مطهر امام رضا (ع)
نکته مهم درباره حرم حضرت رضا این است که هسته آرایه آن شباهت بسیار زیادی به بنای گور ارسلان جانب والی توس در زمان محمود غزنوی دارد. بنایی که اکنون در محل سنگ بست مشهد با نام مقبره ایار شهرت دارد.
اگر بپذیریم که هندسه اولیه حرم حضرت رضا چنان که اکنون هست، هم زمان با احداث قبر ارسلان جاذب طرح ریزی شده، در آن صورت باید قبول کرد که بنای اولیه صند سمالی پس از هارون و مامون ساخته شده و متاثر از چهار طاقی های ساسانی بوده، چنان که به هم بقعه ارسلان چنین است و هم قبر امیر اسماعیل سامانی، از قضا نقشه حرم رضوی نیز چهار طاقی بنای اولیه آن را با همان ابعاد تقریبی مقبره ارسلان جاذب و گور امیر اسماعیل سامانی در بخارا می نمایاند.
بازار
مقدمه
در گذشته، شبکه منظمی از نقاط و محورهای خدمت رسانی، شهرهای قدیمی ایران را می پوشانید، نقاط خدمت خدمات نقاط رسانی به صورت مراکز فرعی از محور اصلی فعالیت های عمومی شهر بوده و معمولاً در دل محلات مسکونی جای می گیرند.
بازار شهرهای ایران در اردو گذشته، به جهت این که شالوده ای بوده اند که کلیه فعالیت های عمومی شهر را در خود متمرکز می کردند، از نقطه نظر اقتصادی- اجتماعی و هم فرهنگی مرکز شهر محسوب می شدند و با گذشت زمان و تقویت نقش تعیین کننده بازار در سرنوشت شهر، این مرکزیت تا حد جامعیت آن در تعیین خطوط اصلی زندگی کلیه شهروندان توسعه می یابد.
بازار که هیچ گاه از پیش کامل طرح نمی شد و دارای پذیرش انعطاف زیادی در زمینه کاربردی و فضایی بوده است، با گسترش شهرهای بازرگانی و تولیدکننده فرآورده های صنعتی کوچک، به تدریج پیکره کالبدی بزرگی را به وجود می آورد و دارای دسترسی های مستقیم به آن تعداد واحدهای معماری- شهری منحصر به فرد می شود که قبلا به دلایل ذاتی خاص خود، خارج از آن وجود داشته اند مانند مساجد جامع، اماکن حکومی، کاروانسراهای مجاور شهر و … .
به عبارتی بازار همیشه به عنوان تنها عنصر شهری مسلط بر شهر و مشروط کننده شهر مطرح است و بیشتر مشابه میدان در شهرهای قرون وسطایی اروپا شده و دارای وحدت کاربردی و کالبدی می شود.
شهر در حال توسعه در جهت های متفاوت دور تا دور پیکر بازار توسعه می یابد و به تدریج مرکزیت آن را چه از نظر مکانی و چه از نظر کاربردی- تشکیلاتی تقویت می کند. بازار تا قبل از تغییر وضع اقتصادی در سطح شهر و منطقه وابسته به آن ستون فقرات پیکره شهر محسوب می شود و مراکز محله های مسکونی نیز برای خالص تر نگه داشتن کاربردهای تجاری تولیدی منطقه ای و میان شهری و تامین رفاه سکونتی شهروندان ساکن در محلات شهر آن دسته از کاربردهای زائد را از خود جدا می کند.
مشخصات کاربردی عناصر متشکله بازارها و مراکز محله
سه کاربرد اصلی به عهده بازار شهرها گذاشته می شود:
1- پابرجا نگه داشتن و توسعه دادن اقتصاد عمومی شهر (از راه مبادلات بازرگانی)؛
2- پرورش دادن روحیه و اعتلای روابط اجتماعی- فرهنگی شهروندان (از راه استقرار تماس های آزاد در کلیه اماکنی که به منظوری ساخته شده و در دسترس مستقیم بازاریان قرار گرفته باشد)؛
3- تقویت عقاید مذهبی- اخلاقی و بنیادهایی که می توانند به کار ابتلای دین اسلامی آیند و به این ترتیب بازار نقش مهمی در تعیین سیاست های اجتماعی اداری شهر دارا بوده است و البته درباره فضاهای متشکله بازارها با قید تفکیک هر یک از آن ها برای کاربردی خاص به کارکردهای اجتماعی فرهنگی اش نیز باید توجه داشت. مساجد و به خصوص مساجد جامع هیچ گاه فقط برای عبادت ساته نشده اند کما این که "اوقات گم شده" که بازاریان فارغ از کار تجارت در حجره ها می گذرانند نه اتلاف وقت است و نه فاقد اهداف اجتماعی و فرهنگی در سطح بازار و در سطح شهر.
بازار در عرضه کردن راسته بازارها و در مقیاسی متفاوت تیم ها و تیمچه ها به برقراری دو رشته امکانات ویژه برای جمیع شهروندان و برای خود بازاریان موفق می شود. از یک سو امکان انتخاب آزاد بر مبنای مقایسه برای خریداران و تجار و از سویی دیگر در راه زنده نگه داشتن روحیه روابط تولیدی و عرضه کردن هر چه بهتر فرآورده های خود به رقابت بین تولیدکنندگان و تجار دامن می زند.
بازار مکان بنیادهای جمعی
انسان های یکجانشین و سازمان یافته، همیشه به مکانی همگانی نیاز دارند تا بتوانند در پهنه اش و در کنج و کنارش، به برقرار کردن رابطه هایی آزاد بین خویش و با دیگران بپردازند. هر محیط فرهنگی، طبق سنت ها و محدودیت ها و هدف هایی که در لحظه های زندگی اش دارد، این فضا را به وجود می آورد و در چگونه شکل دادن به آن از ساختن فضاهای بسته می پرهیزد.
بسته نبودن این فضا، هم در معنای کارکردی و هم در معنای فضایی آن، منظور است. هم از فضای عمومی شهر باید بتوان به آسانی بیرون رفت و هم باید بتوان بی مخاطره و به راحتی به درون آن راه یافت. و این امر، سبب تشکیل فضای اسفنج گونه ای در اطراف مکانی عمومی می شود، قابل انعطاف و نفوذپذیر از دیگر سوء در معنایی فضایی آزاد بودن در دو جهت خواسته می شود:
– در جهت عمودی (یا باز بودن مکان همگانی به طرف آسمان)
– در جهت افقی (یعنی باز بودن آن به طرف پیکره اصلی یا بافت مسکونی شهر)
بازار "ستون فقرات" شهرهای ایرانی، فرآورده کالبدی به ظرافت بافته ای است، دارای توان اقتصادی و توان اجتماعی و توان فرهنگی.
از قرن سوم و چهارم هجری به این سو که در واقع نظام اقتصادی- اجتماعی شهرهای ایران بحران های بسیارپذیرفته و تحول نیز یافته اند گاه تخریب هایی سخت را نیز متحمل شده اند. بازارها به گونه ای مستمر در دل شهرهای ایران رشد کردند و نقش تعیین کننده ای نیز در شکل دادن به شالوده کالبدی آن ها را دارا شدند. در حقیقت بازار، در سرزمینی که زاده شده، در ایران بیش از سایر جاها رشد کرده و به تکامل کالبدی و کاربردی رسیده است.
در پی یادآوری هایی که در نوشتارهای پیشین این رساله در زمینه ریشه های کهن بازار این عنصر مهم شهرسازانه و بیان شالوده شهری داشتیم، به مناسبت گفت و گویی که به شرایط اساسی سرزمین معماری ایران می نگرد و قصدش شناخت چگونگی های شکل گیری و دگرگونی مولفه هایی است که به تولید فضای معماری می انجامند، به این مبحث بازمی گردیم و دورنمایی از گذشته بازار را به عنوان مکانی که مهم ترین بنیادهای جمعی را در درون خود داده پرورش داده، عرضه می ااریم.
مکان آن را رده از بنیادهای جمعی که زاده می شوند تا موجودیت شهر را اثبات مالی و اقتصادی بخشند و دگرگون می شوند تا بمانند و از میان می روند تا جایی به بنیادهایی دهند ویژه نظام اقتصادی صنعتی پیشرفته و مدرن.
نقش بازار در شهرهای ایران (هسته اجتماعی- فرهنگی)
اگر اندیشه هایی وجود نداشته باشند، برانگیزاننده فردها و گروه هایی خواستار مکانی متعادل و متناسب، فراگیرنده و حفاظت دهنده، پذیرنده و آرامش بخش، غنی و برخوردار از تجهیزات لازم چه برای تولید و چه برای جمع آوری و حفاظت و داد و ستد و چه برای ارائه خدمات به بازاریان و به مهمانان وارد شده و یا فراخوانده شده به شهر، پیش از این که اینان مجبور شوند تا راه خانه بازرگانان شهر را پیش گیرند، به بازار با ترکیب فضایی ویژه ای که در شهرهای ایران دیده می شود، نمی رسیدیم.
در حقیقت امر، با وجود تمامی سختی ها و تهاجم ها و تخریب هایی که بر شهرهای ما تحمیل شده، بازار توانسته پایدار بماند و به پایداری شهر کمک کند. آن چه ما می توانیم در این زمینه مورد پرشس قرار دهیم، شاید بتواند چنین خلاصه شود: چگونه و به مدد چه کس یا کسانی بازار توانسته ساخته شود و سازنده باشد در طول تاریخ شهر بماند؟ و در پاسخ بیش از هر چیز باید خواستار شناخت دقیق نهادهای جمعی شهری شویم.
بازار و توان فرهنگی آن
اشاره به نقش بازار در طول تاریخ گذشته ایران و به ویژه در دورانی که نظام حکومتی اداری ساسانیان جای خود را به نظام حکومتی اداری اسلامی می داد، به بازشناسانیدن جوی که در بازارهای ایران وجود داشت، کمک می کند. بازار که در فضای آزاد ربض رشد تازه خود را آغاز می کرد، جایی بود که مردمان با آزادی بیشتری نسبت آن چه در فضاهای دیگر می توانستند یافت، گردهم می آمدند و مسائل گوناگون روز را در ارتباط با آینده شهر بحث می کردند.
بازارهایی که در سده های اولیه اسلامی شناخته شدند توان جذب و حفاظت و نیز امکان پرورش دادن اندیشه ها و نهادهایی را داشتند که هم به نیازها و به گرایش های مادی و اقتصادی متوجه بودند و هم شهر را بر دانش و بی فرهنگ خاص خود نمی خواستند. جهان بینی جدید و سلیقه ها و سنت ها و رسوم قدیمی در ارتباط تاثیرگذاری هایی که از طبیعت (از مجموعه شرایط اقلیمی جغرافیایی و از مجموعه شرایط بیواکولوژی سرزمین شهرها روستاهای اطراف آن ها ریشه داشتند، در بازار شهر امکان ارزیابی و گزینش می یافتند و بازار به این نحو مکان کتابخانه ها و ماوی دانشمندان و هنرمندان می شد، بعدها مسجد جامع نقطه عطف اساسی شهر شد و باسیر اندیشه ها و هنرها اثر گذاری داشت، اما از این مهم تر در طول این دوران نقش بازار در تعادل بخشیدن تحرک اجتماعی شهروندان است و تعیین راستاهای روند شکل گیری فرهنگ شهرنشینی که بر حسب تاریخچه شهر دیر یا زود آغاز شده و تداوم یافته است.
بازار و محیط اقتصادی شهرها
بازار برای آن چه هدف خود قرار داده، محیطی جامع است، نه فضاهای متشکله بازار و نه کل پیکره بندی بازار به مثاله شالوده ای که می تواند بر حسب لزوم در سطح شهر در میدان محله های مسکونی مجاور خود از کناره های آن ها بخش هایی را در برگیرد و در فصل مشترک با آن ها گسترش یابد، به تناسب رابطه داد و ستدی میان شهری (و حتی میان کشوری) پیرو حد معینی نیست که جز از نیازهایی آنی، اما دوراندیش زاده نشده یا منبعث نشده باشد در پیکره کالبدی بازار هر سه گونه فضایی را می یابیم که به کار پیشبرد اهداف اقتصادی شهر و به کار تضمین حفاظت شهر و به کار برخوردار کردن واردشدگان به شهر از خدمات ویژه می آیند: در واقع فضاها با مکان هایی که به کار تولید می آیند و هم به امور بازرگانی مکان هایی که به ظاهر تنها به کار بازرگانی می آیند اما تعیین میزان و تولید کالاهای نیمه صنعتی و صنعتی شهر نیز در آن ها تحقق می پذیرد.
مکان هایی که راز ثروت را نگه می دارند و مکان هایی که حاضران در بازار را از خانه های خود و از خانه مسکونی بی نیاز می کنند در طول بازارهای ایران دیده می شوند.
مجموعه این مکان ها شهر را دارای شخصیت اقتصادی می کند و به قدرت اتخاذ تصمیم در سطوحی گسترده تر از چه متعلق به خود شهرند، مجهز می سازد جای یادآوری است که کار در بازارها، به گونه ای سواری رده بندی منطقی کاربردی که برای شناخت دگرگونی و تشخیص مکان ها یا فضای متشکله آن ها می توانیم تدوین کنیم، تحقق می پذیرد.
بازار شهرهای ایران به فراخور امکانات و در ارتباط با نگرانی هایی که سر در تجربه و تاریخ و ریشه در سنگ های محلی دارند، کاربری های خاص خود را به شیوه ای با یکدیگر ادغام می کند که اصل تمایز و تفکیک بر حسب کاربرد را زیر سوال می برد.
خصوصیات فضایی معماری معاصر
به وجود آوردن فضایی که هویت یگانه داشته باشد، همیشه مورد گفت و گو بوده است. معماری معاصر ایران نه خانه سازی و نه در بناهای ساختمان های اداری و نه در ساختن بیمارستان و حتی مدارس بلکه در ساختن بناهای که باید وجه نمادین می داشته اند، به این مهم دقت بسیار کرده و بناهایی را برپا داشته است.
بنای آرامگاه خیام در نیشابور و بوعلی سینا در همدان و سعدی در شیر از کم یا بیش در همان سال هایی برپا شد که معماری معاصر ایران سرگرم برپا داشتن مجموعه بناهای دانشگاه تهران و موزه ایران باستان در تهران بود. شهرهای کوچک ایران دست به کار ساختمان هایی شده بود که با وجود این که به شهرداری و فرمانداری اختصاص می یافتند، به دلیل این که تنها ساختمان بزرگ و مدرن شهر بودن نقطه عطف همگانی به شمار می آمد، نمی توانستند به شکل خارجی خود بی توجه بمانند. همان گونه که طراحان بانک ملی جای شهرهای بزرگ کوشیدند تا به ساختمان هیبتی بخشند که به تقارن و بر آهنگ موزونی از جایگزین کردن ستون ها و پنجره ها، کنج ها و پله ها و حفاظ ها استوار بود. مفهوم وحدت بناها در آرامگاه هایی که اشاره کردیم، در یکپارچه بودن، رفیع بودن و در نداشتن پیوند حجمی با بناهای اطراف خلاصه می شد و آن جا بیشتر خود را می نمود که حرکت عمودی بنا به کمک سطح یا حجم افقی کوتاهی تشدید می شد.
برای نمونه فضای درونی معمولا تابع شکل خارجی و بازتابی از حرکت حجمی آنان است، چنان که در آرامگاه خیام حرکت نورهای موزون و متقارنی که در یکدیگر می پیچند تا حجم شفاف و در عین یکپارچگی و یگانگی پرحرکتی را به وجود آورند، اگر از درون دیده شود خطاب بصری به وجود می آورد و راستای بلند و رفع خارج از محور عمودی به نظر می رساند.
در رشته تجربه های بعدی، معماری معاصر ایران به نتایج دقیق تری در تطبیق دادن دو وجه برونی و درونی می یابد و ضمن این که دیگر نمی تواند خواستار شود که بناهای به هر حال استثنایی را فارغ از پیوندهای حجمی ساختمان های مجاور طراحی کند دست به تدوین فضای درونی (به مثابه فضایی که رنگ ها و تناسب ها و فاصله های آهنگ جایگزین کردن عناصر معماری ویژه در حجم را تابع اندیشه های بیگانه می کند، به منظور پیشگیری از افتادن تصویرها و برداشت هایی در عامل تصورات ذهنی بینندگان) می پردازد.
در باب دیگری از آفرینش معماری، آن جا که معمولا معاصر ایران سرگرم واحدهای معماری- شهری ای می شود که به کار مصرف روزمره می آیند، مقوله وحدت فضای معماری جا به تدبیری می دهد که در بهترین شرایط استقلال حجمی و استقلال کاربردی نام می گیرند.
فضاهای همگانی در هم جواری های معماری معاصر ایران
نه تنها واحدهای ساختمانی ویژه سکونت، بلکه واحدهای معماری- شهری تشکیل دهنده پیکره کالبد بازارهای ایران (از دکان ها تا به گرمابه های همگانی و از تیمچه ها تا باراندازها) نیز به قید نکته سنجی ها و به قصد نگهداشت ارزش هایی با یکدیگر ترکیب حجمی و کاربردی و ساختمانی شده اند که بر وجود رمز و رازهایی هم جواری در همشهری گری دلالت دارند. بررسی فضای ساخته شده متعلق به گذشته دور و نزدیک شهرها ایران نشان می دهد که عبور از یک فضای همگانی (چه گذار و چه میدان) به صورتی بالافصل یا بی واسطه تحقق نمی یافته و همیشه فضایی به سان یک مفصل فضای همگانی و فضای فردی و خصوصی را از یکدیگر جدا می کرده و یا حائل میان این دو بوده است و جالب توجه است اگر بنگریم که چگونه معماری معاصر ایران به چنین موضوعی پرداخته است تا بتوانند تمامی خانه ها را به فضاهایی مجهز کنند که وجه همگانی دارند.
آن چه بیشتر به همگام می آمده و به دشواری در خانه جای می گرفته بیرون از آن تعبیه شده است و این نه آفرینش فضایی مفصل میان خانه و میدان شهر است، آن چه در سطح سکونت مشهود است این گونه تفسیر تواند شد که کوچه های بن بست به مخلوطی نظمی یافته از پله و پاگرد بدل شده اند که پس از جدا شدن از بر خیابان، از زمین ارتفاع می گیرند. در خانه بی فرصت مکانی خاصی که جای گفت و گویی! بی تکلیف میان همسایگان است روی به خانه مجاور باز و بسته می شود و ساکنان جز این که یا به درون آیند و یا برون از خانه بمانند، راهی دگر ندارند چنان که پیش از ورود به کارگاه و به گرمابه به دکان نمی توانی لختی به درون این ها بنگری در طول کوچه ها و خیابان ها که معماری و شهرسازی معاصر ایران می سازد، تنها می توانی عبور کنی و تنها وسیله ای که برای زندگی همسایگان داری و یا میهمان شدن بر آنان یا به میهمانی آورد، نشان است و یا تماسی که با تلفن توانی گرفت، خانه ساکنان کوچه ها و خیابان ها را با یکدیگر بیگانه بار می آورند.
شهرهای ما قدری برای فضاهای آزاد همگانی نمی شناسد و تنها در پی ضابطه شهرسازانه ای که از استانداردها و ضوابط و مقررات استخراج می کنند، فضای سبز در اختیار شهروندان می گذرانند هیچ میدانی را نمی سازند که تنها به کار عبور نماید، هیچ اداره، دولت و مدرسه و حتی مسجدی را نمی سازند که بتوان پیش از به درون آن شدن در کنارش بی تکلیف و شنود و بی هیچ قیدی پیش از ورود به آن برای دیدن حال و هوایش از آن دور توان شد.
و این که آمد قاعده ای بس رواج شده است که در تاییدش می توان مثال های کاملا استثنایی معماری معاصر ایران را گواه آورد. موزه هنرهای معاصر تهران ورودی به مسجد حسینیه ارشاد، ورودی به بانک ملی ایران در خیابان فردوسی تهران.
اگر از یک سو می توانیم این بی توجهی را ناشی از سهل انگاری های معماری ایران و فقر و فقدان تحلیل منظم فضاهای معماری سنتی ایران و استقبال و کاربرد و بی قید و شرط "مدل"های کاربردی- کالبدی غرب بدانیم از سوی دیگر نباید نادیده بگیریم که در طول دهه هایی که از انقلاب مشروطیت ایران می گذرد هم شهروندان و هم اداره کنندگان شهرها به بیداری بیشتری دست یافته اند؛ شهروندان به نوعی بیداری اجتماعی- سیاسی کلی گرا و تهی از آگاهی های تحلیلی و پدیده شناختی و مدیران شهرها، به شناخت نقش فضای باز همگانی برای برگزاری همجواری ها و همسایگی ها و آن چه ناگفته پیدا است، نقش معمارانی است که به هر دلیل قبول الگوی کاربردی غربی های از "بارون هوسمن" به این سو را برد آن ها ترجیح می دهند.
فصل پنجم :
بررسی اجمالی اصول پایدار درمعماری ایران
در توضیح و آغاز مطلب بهتر است تعریفی از معماری داشته باشیم، در یک تعریف جامع می توان گفت که معماری خلق یک فضاست، که از دو مقوله خلاقیت + فضا تشکیل شده است. در این رابطه خلاقیت ارتباط مسقیمی با ویژگیهای درونی هر شخص دارد که می توان ریتم، تعادل، تقارن، توازن، نظم، تضاد و… را در این خلاقیت مشاهده کرد، بعبارتی دیگر فرد خلاقیت آنچه را که در درون خود است را با ایجاد فضایی معمارانه به نمایش می گذارد.
مقوله دیگری که خلق یک فضا تاثیر گذار می باشد، فرهنگ و فولکور محلی و آداب و اعتقادات می باشد. واضح ترین این مقوله را می توان در بحث درونگرایی معماری ایران مشاهده کرد، هرچند که بحث درونگرایی نیز با توجه به شرایط اقلیمی یک منطقه دچار تغییر شده و گاه بی معنی می شود، برای مثال درونگرایی خانه های مناطق کویری مانند کاشان و یزد با درونگرایی که در خانه های شمال کشور داریم، تضاد بسیاری دارد. اقلیم ناحیه شمال اجبار می کند که معمار مفهوم درونگرایی را در بعد دیگری جستجو کند.
در نگاه اول آنچه درونگرایی یک فضا ما را به خود جلب می کند نظم و ترتیب و یا به عبارت دیگر سلسله مراتب دسترسی در یک بنا می باشد. اگر یک دیاگرام کلی از آنچه که در معماری یک خانه سنتی اتفاق می افتد را ترسیم کنیم، به وضوح روشن است که درونگرایی خوب عاملی بوده برای ترتیب دسترسی ها، جدا کردن فضای خصوصی و غیرخصوصی و… .
آسایش افراد خانواده در گرو آرامش آنها، دخیل نبودن نیروهای خارج از خانه (غریبه ها) در رفتارهای روزمره، حفظ محرمیت و… می باشد، پس معمار ایرانی برای اینکه محارم خود را در آرامش نگه دارد، و از ورود فرد غریبه که باعث از دست دادن حریم افراد در خانواده اش می شود، فضایی جداگانه برای وی تعریف می کند، در چنین فضایی محارم خانه در سویی زندگی همیشگی و عادی خود را می گذرانند و در سوی دیگر خانه به دور از محارم، میهمان پذیرش می شود.
با در نظر گرفتن این مساله که آسایش و آرامش چه روحی و چه جسمی اولین اولویت ایجاد سرپناه می باشد، معمار ایرانی نیز اندامهای فضاهای معماری را متناسب با نیازهای خود برطرف می سازد. در اینجا اولین سوالی که فکر هر محقق را به خود جلب می کند علل ایجاد و شکل گیری فرمها و فضاهای معماری است.
اگر معماری ایران را از زمانهای قدیم مطالعه کنیم، متوجه می شویم که معماری ایران از دورترین زمانها شناسنامه معتبر مردم این سرزمین بوده است و طبیعت اقلیمی ایران در این زمینه تاثیر خود را بر فرهنگهایی که با فاتحین و مغلوبین به این خطه راه گشود به بارزترین اشکال خود جلوه کرده است. آداب و رسوم ، مراسم مذهبی ، روحیه ، اخلاقیات ، اندیشه و عقیده نسلها در معماری ایران انعکاس واضحی دارد.
فرآیند آفرینش صورت هایی بدیع برای فضاهای معماری هیچگاه به پایان نخواهد رسید ، زیرا افزون بر آن که ماده فضای معماری به شکلی روزافزون در حال دگرگونی و تغییر ماهیت است ، صورتِ فضای معماری از یک سو به پیروی از ماده و از سوی دیگر به سبب دگرگونی های فرهنگی و اعتقادی دچار تغییر خواهد بود.
فون مایس اشاره می کند که : " انگیزه ها برای فرم معماری ، متعدد و پیچیده اند : رشته معماری در بردارنده حیطه هایی است که دامنه ای گسترده ، از قوانین نگرشی گرفته تا ملاحظات اجتماعی ـ روان شناختی و فرهنگی را در بر می گیرد ؛ و همچنین گستره ای از ویژگیهای هندسی و ابعادی اشیا و فضاهایی که قرار است ساخته شوند ، و طراحی برای نور و نگاه و مکان و مسیر و جز اینها ؛ اکنون هم ما مخمصه علت منطقی ساخت را نیز بر آن تحمیل کرده ایم. کار معماری عظمت راستین خود را از آمادگی و آراستگی همین اجزای چندگانه تشکیل دهنده ، در طرح نهایی واحد ، کسب می کند. تاکید نسبی بر این اجزاء نمی تواند منجر به روشی گردد که اعتبار همگانی داشته باشد. باید توازن خاص این قضیه را بر حسب سایت و دستور العمل ها یافت
در این مقوله پرفسور مهدی فرشاد در تقسیم بندی خود اولین عامل را هدف بانیان و سازندگان معرفی می کند و در آنجا می گوید: " هدف بانیان و سازندگان فرمهای ساختمانی برآوردن نیازهای ساختمانی ، ارتباط متافیزیکی و غیر دنیوی با این بناها بود ، بارزترین جلوه ارتباط کهن متافیزیکی که بصورت ساختمانی بدست ایرانیان پدید آمده زیگورات چغازنبیل است. (هدف زیگورات در ایران و میانرودان = نیاز به داشتن به نماد کوه شکل ، نشانه ای از بزرگی و نیروی برتر از این جهان و وسیله ای برای ارتباط متافیزیکی با قدرتهای والاتر بود. ) می توان در حالت کلی چنین نتیجه گیری کرد که یکی از علل ایجاد فرمها جوابگویی به نیازهای روحی بانیان آن است و گواه این مدعا تمایل به بلندگرایی در فرم ستونهای هخامنشی و عظمت تاغ کسرا در تیسفون و نیز فروتنی و تواضع را در بناهای اولیه اسلامی (مثل تاریخانه در دامغان ) مشاهده کرد. دیرباز ایرانیان به زیبایی و آرایش ساختمانها علاقه و توجه بسیار داشتند. در قدیم بیشتر ساختمانهای ایرانی برای برآوردن هدفهای مرکب ساختمانی و روانی و متافیزیکی و آرایش بوجود می آمده اند مانند پلها که در آنها نیازهای فنی با در نظر گرفتن جنبه های آرایشی ساخته می شدند".
اما آقای سلطانزاده در تقسیم بندی دقیقتری این موضوع را بیشتر و از جنبه های مختلفی مورد بررسی قرار می دهد. وی تقسیم بندی زیر را در مورد علل شکل گیری فرمهای ساختمانی ارائه می دهد:
1 ـ عوامل مادی
1 ـ 1. ماده
1 ـ 2. دانش و فن ساختمان
1 ـ 3. اقتصاد
2 ـ عوامل محیطی
2 ـ 1. اقلیم
2 ـ 2. محیط طبیعی
2 ـ 3. محیط مصنوع
3 ـ عوامل کارکردی
3 ـ 1. الگوهای رفتاری و ویژگی های فضایی فعالیت
3 ـ 2. تکنولوژی و ابزارهای زیست
4 ـ عوامل فرهنگی
4 ـ 1. فرهنگ و الگوهای پایدار
4 ـ 2. زیبایی ، مد و سلیقه
4 ـ 3. ابداع وخلاقیت
وی پس از معرفی عوامل تاثیرگذار بر فرمها و سبکهای ساختمانی به تشریح هر کدام ازآنها می پردازد ما در اینجا عواملی که می تواند در نتیجه گیری بحث ما مفید واقع شود به نقل از ایشان بیان خواهیم کرد. در مقوله جسمی و روحی شاید اولین موضوع بعد کارکردی مساله باشد، آقای سلطانزاده اشاره می کند " ویژگی های فضایی فعالیت یا فعالیت هایی که در فضایی معماری انجام می شود ، نقش تعیین کننده ای بر شکل فضای معماری دارد. تفاوت صورت یک فضای مسکونی با صورت یک کاروانسرا یا پاساژ و تفاوت آنها با صورت نیایشگاهی مانند مسجد به طور قابل ملاحظه ای به تفاوت شکل فعالیت های مربوط به هر کدام بستگی دارد، زیرا هر یک از فعالیت ها ، الگوی رفتاری و مشخصه های شکلی و فضایی خاصی دارد که نحوه شکل گیری فضای معماری را تحت تاثیر قرار می دهد.
برای نمونه ، الگوهای رایج شده در نحوه زندگی در زمانهای مختلف ، نه تنها بر نوع فعالیت ، بلکه الگوی رفتاری مربوط به آن بر شکل وصورت فضای معماری تاثیر می گذارد. تکنولوژی ، وسایل و ابزارهای زندگی را نیز باید از عواملی دانست که در شکل گیری صورتِ فضای معماری نقش مهمی دارد.
وابستگی شدید انسان به طبیعت در گذشته موجب می شد که نحوه شکل گیری فضاهای معماری نیز با توجه به عوامل و پدیده های طبیعی موثر در استقرار و ترکیب فضاها صورت گیرد. برای نمونه می توان از بخش تابستان نشین و بخش زمستان نشین در خانه های برخی نواحی کشور بویژه مناطق گرم وخشک نام برد. تقسیم عرصه های خانه به دو بخش فوق برای حداکثر بهره برداری از گرمای خورشید در زمستان و دوری از تابش آن در تابستان بود. "
اما مهمترین عامل در مساله روحی معماری و سا سلامتی روح مسائل اعتقادی و فرهنگی است، آقای سلطانزاده در تعریفی از این موضوع چنین می گوید" انسان در آفرینش هر فضای زیستی و حتا به طور کلی در پدید آوردن هر گونه ابزار یا پدیده کاربردی مانند پوشاک و لوازم خانه ، در وهله نخست به سودمند های کارکردی ، مادی و ملموس آن توجه دارد ، اما در صورت امکان وتوانایی ، هیچ گاه نه تنها به این جنبه اکتفا نمی کند بلکه تلاش می نماید تا از لحاظ هنری و فرهنگی نیز فضا یا پدیده ای خلق کند که زیبا ، خوشایند و تحسین برانگیز باشد و این خصوصیت یعنی جنبه های زیبایی شناسانه است که همواره انسان را به آفرینش آثار بدیع تشویق می کند."
وی ارزشهای زیباشناختی را به سه گروه تقسیم بندی می کند که از آنها به ارزشها و صورتهای پایدار وکهن، دوم ارزشها و صورت های نیمه پایدار یا سب، و سوم ارزشها و صورت های زودگذر یا مد نام می برد.
وی سپس به تشریح این موارد می پردازد " در معماری مانند سایر هنرها می توان تاثیر برخی از پدیده ها وجلوه های عمیق فرهنگ ملی و دینی را به شکل الگوها و صورت هایی پایدار مشاهده کرد. برخی از انواع طرح ها و الگوهای پایدار در معماری ایرانی مانند چهار صفه و طرح چهارباغ را می توان از این گونه طرح ها و الگوها دانست. این گونه از صورت ها و ارزش های ناشی از عوامل پدیده های اصلی فرهنگ و تمدن یک قوم یا ملت هستند و به همین دلیل از لحاظ گستره تاریخی و جغرافیایی غالباً بسیار پایدار و طولانی هستند.
سبک را می توان گونه ای از صورتها ، الگوها و بازتاب ارزش های هنر دانست که از لحاظ تاریخی ، دوره ای میان مدت را در بر می گیرد. در تاریخ هنر یک ملت ممکن است سبکهای متعددی در هر یک از هنرها پدید آید یا حتا در برخی هنرها دو یا چند سبک در چند حوزه جغرافیایی در یک دوره شکل گیرد. به هر صورت یک سبک یا شیوه هنری دوره کمابیش معینی دارد و در تاریخ بسیاری از اقوام و ملل سبکهای متعددی در برخی هنرها شکل می گیرد. مد نیز از صورتهای ناپایدار و ناگذار است که در پی تاثیرات و تبادلات و دگرگونی های فرهنگی واجتماعی حاصل می شود.
در کنار دو گروه از عوامل ( فرهنگ و ارزش های پایدار ، سبک و مد ) نمی توان نقش ابداع وخلاقیت هنرمند را در شکل دادن به هر گونه اثر هنری و از جمله به آثار معماری نادیده گرفت ، بلکه باید اشاره شود که آفرینش هنری در مرحله غایی توسط هنرمند تحقق می یابد و اوست که بازتاب و تاثیر عوامل گوناگون را در اثر معماری می نمایاند. ابداع و خلاقیت هنرمند از یک سو به تاریخ و فرهنگ طراحی در یک جامعه و از سوی دیگر به توانایی های فردی و ابداع شخص هنرمند بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ابداع و خلاقیت هنرمند در خلاء صورت نمی یابد ، بلکه در بستری اجتماعی ـ تاریخی تحقق می پذیرد که بر محتوا و شکل اثر هنری تاثیر می گذارد.
در کنار عوامل اصلی تاثیر گذار بر سبک ها و فرمهای معماری می توان در هر دوره از تاثیرات زیبایی شناختی برای پاسخگویی به نیازهای حسی و روحی هم آثاری دید، برای مثال در دوره های ابتدایی در تپه های باستانی می توان به رنگ آمیزی خانه ها و یا در دوره حکومت هخامنشی می توان به تزئینات کنده کاری شده عجین شده با معماری و … اشاره کرد.
اما هدف از طرح گفته های دکتر فرشاد و آقای سلطانزاده نتیجه گیری است که می توان از چنین مقوله ای انجام داد: در بحث پیدایش فضاها عواملی در نظر گرفته شده بودند که برای پاسخگویی به نیازهای افراد در آینده پیش بینی شده بود، ایجاد و خلق فضا برای اسکان و زندگی در آن است، پس معمار نیازها را شناخته و ابزار پاسخگویی به این نیازها را در فضای ساخته شده قرار می دهد، و این امر بدیهی است که وقتی ابزارهای پاسخگویی برای ما مهیا است و ما می توانیم به آنچه روح و جسم ما می خواهد پاسخ درست بدهیم، این دو مقوله را در شرایط ایده آل نگه داشته ایم.
سلامتی جسم و روح با پاسخگویی درست و مناسب به آن مهیا می شود. و این بزرگترین ویژگی معماری ایرانی است که تمام اصول را در یکجا قرار داده و علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جسمی و کارکردی به نیازهای روحی نیز پاسخ درست می دهد.
البته بحث برای چنین مقوله ای بسیار گسترده است، یعنی برای هر یک از نیازهای روحی و جسمی میتوان مقالات و کتابهای چندین صد صفحه ای نوشت، آنچه در اینجا مورد بررسی قرار گرفت اشاره ای کوتاه بود به عوامل پاسخگو و چرایی آن و رابطه ای که در یک معماری با سلامتی جسم و روح می توان مشاهده کرد.
در نوشته ای دیگر این مساله را به صورت مفصل تر مورد بررسی قرار خواهیم داد، مقاله قبلی و این مقاله پیش ذهنیتی در مورد اهداف اصلی معماری ایرانی برای ما بوجود آورده است.
بخشی از مطالب ارائه شده در این بخش از کتاب سیر دگرگونی فرم و کالبد در معماری ایران برداشت شده است.
رابطه فرهنگ و معماری:
انسان موجودی چند بعدی است و در هر یک از ابعاد وجودی خود نیز دارای نیازها و تمایلاتی است که حرکت و پویایی دائمی را برای او رقم می زند. تحولاتی که از ابتدای تاریخ تاکنون در زندگی بشر روی داده حاکی از عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. هریک از ابعاد روحی و جسمی انسان، امکانات و نیز خواسته هایی دراختیار او می گذارند که بعضاً در سایر ابعاد نیز تاثیر گذاشته و از آنان تاثیر می پذیرند، و در نهایت از انسان موجودی منسجم می سازند که در عین دارا بودن اجزاء و ابعاد متنوع (کثرت) واجد کلیتی یکپارچه (وحدت) به شمار می اید.
فرهنگ را در تعریفی کلی می توان محصول تلاشهای متفاوت انسان در راه خلق و آفرینش دانست که از آزادی عمل واراده او سرچشمه می گیرد. مجموعه آداب، عقاید، باورها و سنن یک جامعه که عمدتاً از دورن منبعث شده و در بدو امر نیز درون را تحت تاثیر قرار می دهند، فرهنگ را به وجود می آورند. گرایش اساسی کمال طلبی پایه ریز شالوده فرهنگ هاست. کمال طلبی زیر بنای جهان بینی فرهنگی را ساخته و مبانی فکری و نظری آن را تنظیم می کند. و این مبانی به نوبه خود اقدام به ارایه کالبدها و قوالبی در عرصه جوامع می نمایند که نمودی از آن زیر ساختها به شمار می آیند. ادبیات، هنر، مذاهب، عرف ، سنت و … از جمله مجاری تبلور یافتن روح فرهنگ یک جامعه می باشد و از این میان روی صحبت ما هنر و در میان ارکان هفت گانه آن تکیه برمعماری به عنوان یکی از عمده ترین محورهایی که درعین بر آوردن نیاز انسان به سر پناه و محیط مصنوع ، رابطه ای تنگاتنگ با فرهنگ برقرار می سازد، می باشد.
معماری به عنوان یک پدیده اجتماعی از فرهنگ نشات گرفته و بر آن تاثیر می گذارد و آینه ای است از اندیشه های انسان در رابطه با فضا، زیبایی شناسی، و فرهنگ. به همین سبب سبک معماری هر دوره انعکاسی از فرهنگ و هنر آن محسوب می شود و با دگرگونیهائی که در سایر عرصه های زندگی و هنر به وقوع می پیوندد، متناسب است و هر سبک جدید معماری بر اصول، روشها و سنتهای سبک پیشین استوار است، به همین خاطر بین سبکهای گوناگون معماری رابطه ای استوار وجود دارد و مرزبندی بین آنها دشوار به نظر می رسد.
نقاط عطف در مسیر فرهنگ و خلاقیت از مهمترین عوامل پیدایش و مکاتب متفاوت معماری می باشند. هر تمدن و فرهنگ جدیدی از نقطه ای شروع می شود که تمدن و فرهنگ قبلی به بن بست رسیده و یا با بحران مواجه شده باشد، ولی مسیر آن در ادامه و تکامل مسیر قبلی و تاریخی خود می باشد و صرفاً در مقاطعی به بازسازی ساختار خود می پردازد. بنابراین با توجه به تاثیر مستقیم فرهنگ در معماری، طبیعی است که تغییرات فرهنگ باعث دگرگونی در مبانی و مفاهیم موثر در پیدایش معماری می شود و در نتیجه آن، اندیشه های متفاوت معماری به وجود می آید که تعیین کننده شیوه های تعامل بین مفاهیم نظری و فرهنگی به طور عام و مفاهیم نظری و فضای معماری به طور خاص می شود.
جهت گیری فرهنگ ها، همواره بر مبنای فطرت بشری و اندیشه او انجام می شود و همین مسیر در شکل دهی به فضای زیست و پیدایش معماری موثر است. چرا که این فضا به عنوان یک نیاز بشری مطرح است و اینگونه نیازها همواره در مسیر عقل و فطرت الهی پاسخ داده می شوند. بنابراین معماری را قبل از اینکه یک تخصص فنی بدانیم یا از نظر هنری به آن بنگریم، باید به جنبه فرهنگی آن توجه کنیم. فضای معماری بر مبنای مفاهیم فرهنگی در عرصه زمان به رشد و تعالی می رسد و در بعد مکان تجلی می یابد. هنر به عنوان یک سیستم ارتباطی با زبان و فرهنگ در ارتباط می باشد و برای دریافت پیام موجود در آن، باید زمینه فرهنگی ای که هنر در مسیر آن بوجود آمده، مورد شناخت و مطالعه قرار گیرد، در غیر این صورت مفاهیم آن به خوبی قابل درک نخواهد بود. یکی از وظایف هنرمند در این میان آن است که افراد عادی را در جهت نظم بخشیدن به جهان فرهنگی شان یاری دهد. و در حقیقت هنرمند باید نشانه های طبیعت را با بیانی قوی تر و خواناتر برای مردم عادی به منصه ظهور برساند و موانع را برای آنان رفعه کند.
مردم هر دوره به زبان خاص آن دوره صبحت می کنند و معماری را نیز به همان زبان می فهمند. زبان عصری زبان زنده ای است که از زندگی، مسائل روز جامعه و تکنولوژی و علم روز تغذیه می کند. اگر حضور معماری در زندگی و مسائل یک عصر کمرنگ شود، این فقر حضور به زبان و فرهنگ هم منتقل می شود و اگر زبان و فرهنگ از حضور معماری تهی شود، نه تنها راه ورود به معماری آینده، بلکه حتی راه ادراک معماری گذشته مسدود می گردد. برای رجوع به معماری گذشته و برای ورود به معماری آینده باید از درون معماری حال گذر کرد.
هر اندیشه معماری را در ادامه بر پایه مسیر گذشته آن باید شناخت و هیچگاه نباید با تفکیک این اندیشه ها زمینه فراموشی مفاهیم گذشته را فراهم کنیم. هر الگویی با توجه به نیاز آن دوره و برای پاسخگویی به آن بوجود می آید. الگوهای گذشته مطرود نیستند و الگوهای حال هم اگر پاسخگوی نیاز حال باشند طرد نخواهند شد.
به هر سوالی باید پاسخی مناسب داد. یک صورت مسئله فارسی دری را با فارسی باستان یا با زبان انگلیسی جواب نمی دهند. هر الگویی که مطابق نیازها و فرهنگ ما باشد می تواند با انعطاف و تغییرات مناسب جایگزین مسائل معماری و فرهنگی باشد.
خصوصیات فرهنگی هر عصری را می توان در معماری آن شناخت، زیرا وقتی معماری تحت تاثیر شرایط متفاوت یک دوره بوجود آید مثل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و … به محض به وجود آمدن می تواند مستقل و زنده شناخته شود و صفاتی مخصوص را به خود بگیرد. وقتی اثرات بوجود آورنده یک اثر (معماری) از بین بروند آن معماری ممکن است به حیات خود ادامه دهد. حال اگر عوامل بوجود آورنده مطابق با خواستارهای فرهنگی باشد آن معماری ریشه ای عمیق می گیرد و اگر آن عوامل ناپایدار باشند معماری فاقد حیات می شود و عوامل جدید آن را از میان بر می دارند.
تحولات قرن حاضر موجب دگرگونی و تغییراتی در بین برخی جلوه های زندگی و فرهنگ جامعه شد. حرکت و روند معماری سنتی بازایستاد و از طرفی به علت سرعت وقوع تحولات فرصت تطابق با فرهنگ را پیدا نکرد. در حالیکه تحولات در کشورهای اروپایی گام به گام صورت گرفته بود و آنها تا حد زیادی تغییرات را به راحتی جایگزین کردند. حال اگر برای دوباره جان گرفتن فرهنگ و معماری کشورمان عوامل اساسی آن شناخته شوند و جان بگیرند، به حیات خود ادامه خواهند داد. معماری فقط مجموعه ای از سبک ها و فرم ها نیست و حتی کاملاً با شرایط اجتماعی و اقتصادی خود را مشخص نمی کند، بلکه مجموعه ای از اینهاست.
تاثیر عوامل فرهنگی بر فرم معماری:
الف- اهمیت مفهوم شکل یا فرم در فرهنگ معماری :
شکل معماری به دو دلیل می تواند بسیار مهم تلقی شود، اول آنکه هر تصور و تخیلی درباره معماری نمی تواند بی استناد به شکل تحقق پذیرد، دوم اینکه شکل ظاهری یا قابل رویت هر چیز، مهمترین و بی واسطه ترین برداشتی است که از فضای ساخته شده می توان داشت. شکل می تواند کلید راه یابی به فرهنگی باشد که از طریق فضای ساخته شده متظاهر می شود. موضوع شکل در رابطه با فرهنگ معماری را می توان در دو حالت مختلف بررسی کرد، اول آنگاه که با معماری موجود و ساخته به دست دیگران روبرو شویم و دوم، آنگاه که خود به معماری، به عنوان چیزی که قصد آفرینشش را داریم، می نگریم.
در مورد اول، فضای معماری، بی شناخت فرهنگ سازنده آن فهم نمی شود و هر آنچه از این فرهنگ بر می خیزد ، پس از گذر داده شدن از تدبیرها و شگردها و فن ها و ابداع ها، پدیده ای است که سخنی جز از راه شکل خود، نمی گوید. شکل بنایی که دیگران ساخته اند، سخن آنان در زمینه آنان بناست و این سخن از فرهنگ آنان در باب معماری سرچشمه می گیرد و یا بیانگر فرهنگ معماری آنان به شمار می اید. در مورد دوم، آنگاه که می خواهیم ، معماری تازه ای بیافرینیم، اگر لازم باشد که ترسیم و توصیفش کنیم، جز آنکه از شکل آن بگوئیم راهی نداریم.
فرهنگ ما، مجموعه ای نامشخص و پویا از اندوخته ها و آموخته های ما در رابطه با بنائی مشخص، نقش سازی اصلی و اساسی است . آنچه در تصور و درخیال خود می پروارنیم و به بیانش از راه توسل به شکل آن می پردازیم، فرهنگ معماری ماست، که البته نمی تواند به امر چگونه ساختن آن بی توجه بماند. معماری به مثابه دیدگاه یا خواستگاهی که در طول زمان دگرگونی و تحول یا فرود می پذیرد، ریشه در فرهنگ دارد که آن نیز هرگز شکلی ثابت را نمی پذیرد. بر این اساس چگونه معماری ای را خواستن و چگونه آن را آراستن، به عنوان دو لحظه جدا از یک پدیده واحدند . اولی به عنوان لحظه فرهنگی و دومی به عنوان لحظه تکنولوژیک ، بیانگر فرهنگ معماری، گروهها و جوامع به شمار می آیند.
در واقع همانطور که در فصل قبل به آن اشاره شد درک انسان از فضا ایستا نیست. این احساس پویاست، به این دلیل که به عمل مربوط می شود. یعنی آنچه که می توان در یک فضای معین انجام داد، نه آنچه که با دید غیر فعال دیده می شود.
آنچه که باعث می شود در پی پویایی جهان، آثاری که بشر خلق می کند جاودان بماند و حدتی است که در مفاهیم اوست. این مفاهیم در هر دوره به شکل متفاوتی بیان شده اند و منجر به تنوع و خلاقیت می شوند. همان گونه که انرژی در کل جهان ثابت است و فقط به طور گوناگونی پدیدار می شود و از بین نمی رود. به طور مثال انرژی گرمایی ثابت و پایدار است ، فقط کاربردهای متفاوتی می یابد و سیستم های پیشرفته جایگزین سیستم های قبلی شده و از هدر رفتن آن جلوگیری می کند و ممکن است چند سال بعد سیستمی با بهره وری بهتر بوجود آید.
روند طراحی و پیدایش فرم:
مرحله اول که مربوط به دوران اولیه حیات بشر است و نمودهای آن در زندگی قبایل بدوی مشاهده شده است. فضای مصنوع تحت تاثیر عوامل ارگانیک و کاملاً مشخص محلی و اقلیمی شکل می پذیرد. مرحله دوم، طبق قواعد معین و از پیش تعیین شده فرم به وجود می آید. قالب ها و الگوهای فضایی صوری و رسمی حاکم اند. مرحله سوم که از دوران مدرن به بعد به آن وارد شده ایم ، اکثر مرزها و قالبها از میان رفته اند و اندیشه آزاد در طراحی جایگزین آن شده است.
در دوران قبل از مدرن به دلیل اینکه سبک ها دارای روند تدریجی در تغییرات بوده و الگو داشتند به ندرت سبکهای متفاوتی در یک زمان پدید آمد، اما در دوران بعد از مدرن که وارد اندیشه آزاد طراحی شدیم سبکهای متفاوتی در هنر و معماری بوجودآمد که خود باعث پیدایش اشکال متفاوت شد و همچنین عملکرد و نوع بنا هم تاثیر غیر قابل انکاری در روند طراحی و چگونگی پیدایش فرم ایجاد کرد.
پدیده های معماری نه تنها در متن و زمینه های فرهنگی خودشان، بلکه به زمینه های تاریخی نیز تعمیم پیدا می کنند، بر این اساس اشکال معماری در هر دوره سبک مربوط به آن زمان را به وجود می آورند و فرمها برخاسته از مفاهیم محتوایی آن دوره می باشند. به بیان دیگر سبک فرم، شیوه تعامل بین مبانی نظری و محتوایی طرح وفضای معماری می باشد.
فرم معماری به عنوان بستری برای انتقال پیامهای فرهنگی مطرح است، در گذشته وقتی معماری ای ساخته می شد، فرهنگ خود را به همراه می آورد، بنابراین بخشی از فرهنگ در معماری گذشته نهفته است. امروزه هم نمی توان فرهنگ و معماری را از هم جدا کرد زیرا پیام معماری توسط ناظر یا بیننده اثر شکل می گیرد.
معماری یک هنرناب است و هنرهای انتزاعی به بیان خود می پردازند. به عنوان مثال یک اثر معماری پس از زاده شدن به یک شیء معمارانه تبدیل می شود که طراح آن از صحنه خارج شده است و ناظر اثر با مفاهیم ذهنی و دیدگاه خود به آن اثر می نگرد و پیام مورد نظر خود را از آن دریافت می کند و شاید این پیام همان پیامی نباشد که هنگام زاده شدن اثر با آن همراه بوده است. تلقی معمار از رابطه متقابل انسان و جهان منوط به تعریف او از نقطه اتصال توده و فضاست که فرم معماری از پیوند این دو عامل بوجود می آید. تا رابطه فلسفی این دو با هم روشن نشود فرم معماری مبهم خواهد ماند. به طور مثال هرم مصری بیان کاملی از فرمی است که از زمین سر بر می آورد و تجسم مطلقهای ازلی و ابدی است. در معماری چینی، نوع هماهنگی با طبیعت دیده می شود نه سلطه بر آن. تعقر بامها بیان فروتنی انسان و سازه های اوست که به سوی فضای کیهانی آغوش گشوده است. در معماری اسلامی با کاربرد متفاوت دیگری از فرم و فضا مواجه می شویم. گنبدهای با شکوه گویی فضای داخلی را باز می تاباند که برای بیان خود تا حد امکان پوسته را به بیرون می راند تا فرم را ایجاد کند، این ویژگی با گنبد کلیساهای مسیحی در اروپای غربی که سازه و توده تلقی می شود در تضاد است. بنابراین در تمام فرهنگهای جهان فرم معماری بیان فلسفی نیروهای توده و فضا در یکدیگر است که به نوبه خود بازتاب رابطه انسان با طبیعت و رابطه او با جهان است. جانداری و وضوح در تحقق توده و فضا تعیین کننده میزان تعالی اثر معماری در هر دوره از تکامل فرهنگی است.
ب: عوامل فرهنگی موثر در شکل گیری فضای معماری :
انسان در آفرینش هر فضای زیستی وحتی ابزارآلات سعی دارد درمرحله نخست به سودمندی های مادی، ملموس و کارکردی آن بپردازد. اما در صورت امکان به جنبه های هنری و فرهنگی فضا یا پدیده ای که خلق می کند توجه دارد و سعی می کند که اثر یا فضا زیبا باشد. خواسته و معیارهای زیبایی شناختی انسان ثابت نیست و به همین علت آفرینش آثار و صورتهای بدیع نیز در همه هنرها همواره ادامه خواهد یافت و در این میان برخی الگوها پایدارتر از سایرین است. سطوح و لایه های گوناگون ارزشهای زیبایی شناختی را می توان به سه گروه طبقه بندی کرد :
1) صورتها و ارزشهای پایدار و کهن
2) ارزشها و صورتهای نیمه پایدار و سبک
3) ارزشها و صورتهای زودگذر یا مد
در معماری مانند سایر هنرها می توان تاثیر برخی از پدیده ها و جلوه های عمیق فرهنگ ملی و دینی را به شکل الگو و صورتهایی پایدار مشاهده کرد. برخی از این طرحها و الگوها در معماری ایرانی مثل چهارصفه و چهارباغ که از عوامل و پدیده های اصلی فرهنگ و تمدن یک قوم یا ملت هستند بسیار طولانی و پایدار هستند. البته پایداری آنها به معنای فقدان پویایی آنها نیست.
در تاریخ هنر یک ملت ممکن است سبکهای متعددی در هر یک از هنرها پدید آید یا حتی گاهی چند سبک در چند حوزه جغرافیایی در یک دوره شکل می گیرد برخی ارزشها و صورت ها در همه هنرها و برخی صنایع در گستره زمانی کوتاهی مورد توجه هستند. اینگونه ارزشها تاثیر اساسی و ساختاری ندارند و در پی انواع دگرگونیها و تبادلات فرهنگی و هنری بین گروهها، قومها و ملتهای گوناگون پدید می آیند و در مدتی کوتاه مورد توجه هستند . مد که بیشتر در پی تاثیر دگرگونیها و تبادلات فرهنگی واجتماعی حاصل می شود و در دوره معاصر به شکل گسترده شاهد آن هستیم، از صورتهای ناپایدار و زودگذر به شمار می آید.
در کنار عوامل ذکر شده در بالا نمی توان نقش ابداع و خلاقیت هنرمند را در شکل دادن به هر گونه اثر هنری و از جمله آثار معماری نادیده گرفت. ابداع و خلاقیت هنرمند از یک سو به تاریخ و فرهنگ طراحی در یک جامعه و از سوی دیگر به توانایی های فردی و ابداع مشخص هنرمند بستگی دارد. این عامل به نحوی به آگاهی های هنری و غنای فرهنگ طراحی و تبادلات فرهنگی و هنری یک جامعه با جامعه های دیگر ارتباط دارد. به عبارت دیگر ابداع و خلاقیت هنرمند در خلاء صورت نمی پذیرد، بلکه در بستری اجتماعی- تاریخی تحقق می پذیرد که بر محتوا و شکل اثر هنری تاثیر می گذارد.
ج: بازتاب فرهنگ در صورت فضای معماری:
عوامل متعددی بر آثار هنری و فضاهای معماری تاثیر می گذارند که زیر مجموعه فرهنگ هستند. این تاثیر گاهی روشن و گاهی ظریف و غیر آشکار است. مانند تاثیر نقش صلیب در طراحی کلیساهای تاریخی به صورت آشکار و سلسله مراتب بین انواع فضاها از جمله عناصر فضای ورودی مسجد جامع ایرانی و مفهوم و محتوای فرهنگی آن که در مرحله نخست از دید مشاهده کننده پنهان می ماند. برخی از خصیصه های فرهنگ در صورت فضای معماری یکسان اثر نمی گذارند، برخی به سادگی و برخی به دشواری قابل شناسایی هستند. یکی از جلوه های فرهنگ در هنرها را می توان به صورت اهمیت یافتن برخی اعداد و اشکال دانست. یکی از علل توجه به اعداد مربوط به درک انسان از نظم جهان در گذشته بوده که آنرا به ملموس ترین شکل یعنی نظم عددی دریافت می کرد. بسیاری از این شکل ها و اعداد در فعالیتها و مراسم آئینی ، هنرها، مکتب های فکری و غیره به صورت ویژه ای کاربرد یافتند. کاربرد هر عدد یا شکل در هر یک از انواع فعالیتها یا هنرها از یک سو با ویژگیهای بصری و شمارشی آن فعالیت و از سوی دیگر با خصوصیات و مشخصه های آن شکل یا عدد بستگی داشته است. بنابراین شکلها و عددهائی در هنر معماری مورد توجه و استفاده قرار می گرفت که با ویژگیهای ریاضی، هندسی، کمی و ملموس این هنر و همچنین با فرهنگ عمومی این سرزمین سازگار باشد. مانند عدد چهار ، خصوصیات مربع و دایره ، ویژگیهای مشترک دایره ومربع ، مکعب، حجم های کروی شکل و چهار طاق و …
مبانی فرهنگ ایران و تاثیر آن بر معماری:
فرهنگها مظاهر گوناگونی دارند. به رغم تفاوت های ظاهری، مظاهر هرفرهنگ دارای شباهتهایی انکارناپذیرند. به طور مثال شباهت ادبیات و معماری و طرز لباس پوشیدن و آداب و رسوم ژاپنیان قرن هفدهم آشکار است. این شباهتها ناشی از ارتزاق هر یک از مظاهر فرهنگی از اصول و مبانی مشترک در فرهنگ است . در فرهنگ ایران در ادبیات فارسی کلمات گنجایش معانی بلند و عمیق را ندارد و به همین منظور شعرا و نویسندگان از استعاره، ایهام، کنایه و سایر صنایع ادبی برای رساندن مفهوم کلام و مقصود خود استفاده می کردند. پس الفاظ یک شعر دارای ماهیتی مادی هستند که برای بیان مفاهیم غیر مادی وضع شده اند.
پس در سایر مظاهر این فرهنگ نیز معانی عمیقی نهفته است و معماری در این فرهنگ حاوی معانی باطنی است. به خصوص اینکه در ایران خرده فرهنگهای بسیاری وجود دارد و مردم از مواریث تاریخی متکثر و متنوعی برخوردارند. اما این تنوع و تفاوتهای آن دارای محتوای درونی مشترکی است که همه آنها را تحت یک مجموعه کلی ساماندهی می کند.
در پشت هر فرم یک مفهوم و محتوای درونی نهفته است. از این دیدگاه انسان به مثابه ذی حیاتی دیده می شود که برای بیان محتواهای درونی خویش به اشکال و کالبدهایی بیرونی روی می آورد و از آنها برای به تصویر کشیدن آنچه که در باطن دارد، مدد می جوید. این مفاهیم دچار تحول های زودگذر نمی گردند اما هر تمدن انسانی در هر زمان و مکان جهت اصلاح و تکامل دیدگاهایش، خط مشی تازه ای همسو با اهداف و چشم اندازهای بنیادین جامعه از خویش ارائه می دهد.
به طور مثال دکتر پیرنیا شیوه های معماری ایرانی را به دو دوره قبل از اسلام و چهار دوره بعد از اسلام تقسیم می کند و علیرغم تفاوتهایی که در فرم و محتوای هر یک از شیوه ها با دیگری مشاهده می شود، همگی آنها را تحت پنج عامل مشترک (خودبسندگی، مردم داری، پرهیز از بیهودگی، درونگرایی و نیارش) قلمداد می کند. به عنوان مثال اگر بناها و فرمهای عظیم الجثه معماری پارگی را با حجم های ساده معماری خراسانی مقایسه کنیم شباهتی بین آنها دیده نمی شود، اما هر دو در پی بیان جایگاه برتر انسان بر زمین بوده اند. اما هر کدام روایت خاص خود را داشتند. هر دو در پی آن بودند که بگویند انسان مقامی فراتر از موجودات و پدیده های اطراف خویش دارد. در معماری پارتی این تفکر باعظمت گرایی بیرونی و در معماری خراسانی با عظمت گرایی درونی بیان شده است. حجم های سنگین با تناسبات غول آسا نظیر ایوان مدائن تبلور عینی و کالبدی از تسلط و سیطره انسان به اطرافش به شمار می آمده و همین ایده در قرون اولیه اسلامی با کاستن از جرم و ماده و افزودن به غنا و فضای یک معماری بیان گردیده است. خلق فضاهای سبک ، کم جرم، متنوع، غنی و سرشار از جلوه های فضایی از ویژگیهای بارز معماری دوران اسلامی ایران به شمار می آید.
می توان از این مطالب چنین نتیجه گرفت که علاوه بر جلوه های خارجی، مفاهیم و مضامینی مستتر در پس این کالبدها وجود دارد. اما دو عامل در انکار این حقیقت آشکار موثر بوده است: نخست نهضت مدرنیسم که اصولاً هر چیز فاقد فایده ظاهری برای شان مادی و دنیوی زندگی را زاید می شمرد و به اصطلاح "تزئینی" آن را رد می کرد، و کسانی که برای علمی جلوه دادن دین به تفسیر متکلفانه متون دینی پرداختند و آنها را با یافته های علوم تجربی تفسیر کردند و سعی کردند به همه عناصر، کاربردی مادی بدهند و آن را از شائبه تزئین دور کنند.
عامل دوم فقدان درک صحیح از نسبت و رابطه صورت و معنا یا ظاهر و باطن در معماری است. بسیاری ظاهر و باطن را دو ساخت منفک انگاشته اند.
آنان که معماری را برآوردنده احتیاجات مادی بشر فرض می کنند، معنا داشتن عناصر معماری را به منزله انکار فواید مادی آن می دانند و بالعکس. به طور مثال آنان که مناره را برای راه حل سازه ای رانش طاق می دانند، نماد معنوی بودن آن را انکار می کنند. و به نظر آنان این دو فرض جمع نشدنی است که یک مناره هم مقصود سازه ای را بر آورده سازد و هم متضمن معنا باشد . آیا فرهنگی که این معماری را پدید آورده نیز چنین رابطه ای را میان ظاهر وباطن معماری قائل است؟ برای فهم این مطلب به سراغ جهان شناسی این فرهنگ از دیدگاه قرآن کریم می رویم.
خداوند در آیه 82 از سوره یس می فرماید: "انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون" . (همانا امر او همین است که چون چیزی را اراده کرد بدان می گوید بشو، پس می شود)، گفتن خداوند عین فعل و ایجاد است. پس حقیقت وجود اشیاء منتسب به این "امر " است که به حق تعالی دارند . هر خلق در حقیقت امر الهی است. پس هر مخلوقی چیزی جز این نیست که از جوار مقدس الهی به مراتب پائین نزول می کند، پس پائین ترین مرتبه آن مرتبه مادی است. در آیه 83 سوره یس می فرماید: "فسبحان الذی بیده ملکوت کلی شیء" (پس منزه است آنکه ملکوت همه چیز به دست اوست). و از مقایسه این دو آیه بر می اید که مراد از ملکوت هر چیز جنبه انتساب آن به خداوند است. و لذا در آیه 75 سوره انعام می فرماید: "ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نمودیم"، منظور این است که چشم دل ابراهیم را به باطن حجابها را بر می دارند و دیدگان تیز می شود. (این مراتب که ذکر شد در وجود انسان هم هست) . هرانسان دارای سه مرحله است: اول بدن که عالم طبع و ماده است و همه ما آنرا می بینیم و حس می کنیم، دوم قوای فکر و تخیل است که از ان به عالم مثال و صورت تعبیر می شود. و این عالم مجرد بوده وعالم ملکوت پائین انسان است . سوم روح و نفس است که از آن به عالم نفس تعبیر می گردد، تجردش بیشتر است و عالم ملکوت بالای انسان است. این سه مرحله از یکدیگر جدا نبوده، بلکه داخل یکدیگرند. مانند یک دانه بادام که جسم آن حکم بدن، روغن که خارج از جسم نیست و در تمام اجزای آن است حکم جان و عالم مثال و صورت انسان است و عصاره آن که در تمام ذرات روغن منتشر است و حکم روح را دارد و عالم نفس. در مورد قرآن، در حدیث نبوی آمده است که ظاهر و باطنی دارد و در روایت دیگر آمده که هر بطن آن تا هفت (یا هفتاد) بطن دارد و چنان که می دانیم تفسیر و تاویل قرآن کریم از نظر عموم مفسران به شرطی صحیح است که با ظاهر قرآن و معنای ظاهری آن منافات نداشته باشد. بنابراین مفسران ابتدا به معنی ظاهری آیات پرداخته و ترجمه می کنند، سپس آن را تفسیر کرده و در مرتبه ای دیگر آن را تاویل می کنند. بدین ترتیب می توان از ظاهر و باطن آیه معانی و تفاسیری بدست داد که در عین اختلاف ، در آن واحد صحیح، بلکه موید هم باشند.
پس از منظر این فرهنگ هر چیز ظاهر و باطنی دارد که گرچه متفاوتند اما منفک نیستند. ظاهر بدون باطن وجود ندارد و باطن بدون ظاهر ، ظهور ندارد. در نتیجه هر باطن نسبت به مرتبه ما فوق خود ظاهر و نسبت به مرتبه مادون خود باطن است.
مومن وقتی به عالم می نگرد پیوسته از ظاهر آن به باطن سیر می کند و این سیر عبادت است. و بالطبع چنین منشی در کار هنری او هم دیده می شود. این سیر از ظاهر به باطن هم در عمل و هم در اثر هنری او متجلی می شود. هنرمند در حین کار با ماده و تغییر شکل مادی آن سعی می کند، آن را به صورت باطنی اش نزدیک کند. به همین علت این کیفیت در مخاطب او هم اثر می گذارد. چنین سیری در معماری به علت اینکه وجود مادی منحصر به ماده ای که اثر هنری با آن پدید می آید نیست دشوارتر است. از بنا انتظار می رود در درجه اول عملکرد مناسبی داشته باشد. این کارکردد با مواد و مصالح محدوده و معینی با توجه به محدودیتهای فنی و اقتضائات محیطی برآورده می شود. پس این سیر با تعدد قیود مادی مشکل تر می شود. ولی نتیجه آن رضایت بخش و شیرین تر از سایر هنرهاست.
مفهوم سیر از ظاهر به باطن در معماری اسلامی ایران:
سیر از ظاهر به باطن در معماری به این معناست که بنا باید علاوه بر نیازهایی که از شان جسمانی و دنیوی انسان بر می آورد، نیازهای شان اخروی و روحانی او را نیز برآورده سازد. به طور مثال اگر جسم به غذا محتاج است، روح هم غذای مناسب خود (علم و حکمت) را می خواهد . معمار این سیر را ظاهر به باطن را در معماری خود تسری می داد، حمامی که می ساخت هم حمام جسم بود و هم حمام روح. ماده را چنان می ساخت که از صورت مادی خود و لوازم و صفات آن فاصله بگیرد و به صورت باطنی و مثالی خود نزدیک گردد. به طور مثال اگر جسم به غذا محتاج است، روح هم غذای مناسب خود (علم و حکمت) را می خواهد. معماری این سیر از ظاهر به باطن را در معماری خود تسری می داد، حمامی که می ساخت هم حمام جسم بود و هم حمام روح. ماده را چنان می ساخت که از صورت مادی خود و لوازم و صفات آن فاصله بگیرد و به صورت باطنی و مثالی خود نزدیک گردد. به طور مثال سنگ را که دارای کدورت و خشونت است، چنان شفاف و لطیف جلوه می داد که کدورت مادیت آن فراموش شود و گاهی این صیقلی شدن باعث می شد تا نور را از خود عبور دهد، (مانند سنگ مرمر)، در فلزات از طلا استفاده می کرد تا با صیقل پذیری، شکل پذیری، فساد ناپذیری، درخشندگی و رنگ آفتابیش به اشرف موادتبدیل شود. آینه و شیشه هم به علت شفافیت ذاتی خود جسم بنا را سبک و لطیف و شفاف جلوه می دهند. طاق ها علاوه بر آنکه نقش پوشش را داشتند ، به مرتبه بالاتر هستی خود، یعنی طاق عالم یا سماوات و گنبد فلک تقرب می جستند. به این منظور با آجر، کاشی و گچ، رسمی و یزدی بندی و مقرنس ایجاد می کردند و آنها را پرچین و شکنج و پرستاره می کردند . نور را با روزنه هایی که به ظرافت تعبیر کرده بودند به درون بنا می پاشیدند و به فضا صورتی اثیری می بخشیدند. حتی گاهی آن را از صافی شیشه های الوان و منقوش که یادآور صور خیالی و مثالی است، عبور می دادند. آب علاوه بر برطرف کردن نیاز شستشو ، روح را نیز مطهر می کند چه با تصویری که از اجسام و انعکاس آنها و آسمان در آن پدید می آمد و چه با صدای گوشنوازش.
نیل به چنین کار آزمودگی و مهارتی نیازمند تجربه در مدتی بس مدید بود که در محدوده عمر یک معمار نمی گنجید، لذا از تجربه گذشتگانی که در همین مسیر گام زده بودند استفاده می کرد. کار معمار ساختن مکانی برای زیستن انسان است و به تناسب تعریفی که این فرهنگ از انسان دارد، او را منحصر به ظاهر نمی داند و برایش مراتب مختلف تودرتوئی قائل است، مکان زیستن او نیز واجد مراتب متعددی می شود که هر مرتبه از نیازها ، یکی از مراتب وجودی انسان را برآورده می سازد، که این مراتب در انسان در طول هم هستند، در بنا هم در طول یکدیگر قرار می گیرند و هر مرتبه ، ظاهر رتبه قبل از خود و قائم به آن می گردد. بنابراین کشف قواعد سازه ای و اقلیمی و کارکردی بنا به معنای نفی فواید باطنی و معنای نهفته برای مراتب عالیتر نیست و نه اثبات معنا به منزله از اعتبار انداختن فواید ظاهری. بنابراین اختلاف ظاهر و باطن از بین رفته و این دو موید یکدیگر می شوند.
– بهشتی- سیدمحمد، مقاله نسبت ظاهر و باطن در معماری ایران- مجموعه مقالات معماری و شهرسازی ارگ بم- سازمان میراث فرهنگی- 1378- دوره دوم- جلد دوم- صص 357 تا 364
عوامل بنیادی معماری در ایران:
مفاهیم بنیادی در معماری ، ویژگیهای کالبدی و فضایی معماری را در بر می گیرد. با توجه به اینکه این مبحث خود جای زیادی برای بحث و نقد دارد ولی به الزام اینکه مهمترین عامل تغییرات و دگرگونی فرم و کالبد در معماری ریشه در همین مفاهیم دارد ، در پایان اشاره ای کوتاه به این عوامل و نقش آنها در ایجاد سبک و فرم در معماری و تغییراتی که در گرو این مفاهیم در معماری ایران شده می پردازیم.
" در مطالعه معماری ایرانی ، کاملاً روشن است که بدون عمیق شدن در مسائل اجتماعی ، فرهنگی ، دینی و ادبی شناخت معماری ایران نا ممکن است. … کالبد همیشه قابل نقد علمی است ، به ویژه هنگامی که این نقد در ارتباط با محیط فیزیکی و جغرافیایی صورت می گیرد مفاهیم بنیادی در معماری باعث ایجاد اصولی در معماری می شوند که باعث پایداری آن شده و عامل انتقال این مفاهیم به دیگر تمدنها و درک بهتر و صحیح معماری از جانب بیننده و کاوشگر می شود.
در این وبلاگ سعی خواهد در هر روز یک اصل مورد بررسی قرار بگیرد
این اصول و مفاهیم عبارتند از :
1- اصل سیر از کثرت به وحدت :
" معنای وحدت در کثرت ، به هیچ رو ، تکرار ، همشکلی و یکپارچگی نیست. بلکه همکاری و هماهنگی اجزاء در رسیدن به یک هدف واحد است. … این اصل زیر بنای همه اصول دیگر می باشد. نکته مهمی که در بیان این اصل باید بدان توجه داشت این است که " وحدت " تنها یک مفهوم است و نمی تواند به عنوان یک اصل از آن نام برده شود. … اصول باید بتوانند میان چند مفهوم رابطه برقرار کنند و یا رابطه چند مفهوم را تبیین کنند. … این اصل در معماری و هنرهای وابسته به آن به شیوه های گوناگونی متجلی شده است. …ترجمان اصل وحدت در کالبد و فضاهای معماری به یاری اصول زیر بررسی می شود:
الف ـ تاکید بر کانون و مرکزیت فضایی ـ کالبدی با گرایش به الگوهای ساماندهی مرکزی.
ب ـ تاکید بر جفت سازی یا تقارن و محوربندی فضایی ـ کالبدی.
پ ـ جای گیری فضاهای اصلی ساختمان روی محورهای اصلی آن.
ت ـ جای گیری فضاهای فرعی و ارتباطی ساختمان روی محورهای فرعی.
ث ـ جای گیری فضاهای میانجی و میاندر در دو سوی محورهای اصلی.
ج ـ تاکید بر مرکزیت در آرایه سازی ها و نگاره های اسلیمی.
همه اصول یاد شده به گونه ای در پدید آمدن اصل حرکت از کثرت به وحدت موثر هستند. این اصول گاه از سوی برخی به گونه ای پراکنده و بی ارتباط با هم عنوان می شوند. ولی به گمان ما همه آنها بسیار به هم وابسته و در ارتباط با هم هستند و باید گفت وجوه متعدد یک پدیده هستند .
– اصل سیر از ظاهر به باطن :
" در ترجمان معماری ، ساماندهی اجزاء همواره با رویکرد سیر کردن از ظاهر پدیده ها و یادآور شدن باطن آنها همراه می باشد. … در جهان معماری کالبدها از آنجا که مادی هستند ، وابسته به زمان و مکان هستند و تنها به گونه نشانه ، رمزی و آیه و تمثیل می تواند برای انسان اندیشمند و دل آگاه معنایی پیدا کنند. همچنین هر مفهومی و هر ارزشی مانند مفهوم زیبایی می تواند در بی نهایت شکلها و کالبدهای گوناگون به گونه نسبی و تمثیلی متجلی شود و نوآوری و خلاقیت و ابداع در این بعد بخصوص با توجه به جمیع شرایط زمانی و مکانی ، پایانی ندارد. بنابراین هر مفهوم ثابتی می تواند در بی نهایت کالبدها و اشکال خلاقانه ، حکیمانه و بدیع ، ظهور و متجلی گردد.
۳- اصل فراوری و انتظاع از طبیعت :
طبق این اصل معمار به عناصر و شکلها و کالبدها ، ویژگی های فرا طبیعی می دهد. " در معماری از ساختمایه ها کمتر به شکل خام خشن آن بهره گیری شده و تلاش می شود از ویژگیهای نهفته آن برای خلق احجام ، شکلها و رنگهایی فرا طبیعی استفاده می شود. این اصل را می توان بیشتر در معماری اسلامی مشاهده کرد . … دلیل اصلی تجرید و ویژگی فرا طبیعی بودن هنر و معماری اسلامی به هستی شناسی اسلام برمی گردد که در آن ملموس و طبیعی ، در مرتبه ای فروتر جای داشته و در مراتب بالاتر حقایق برتری هست که نمودار سازی و ذکر و یادآوری آنها هدف و رسالت هنر شمرده می شود .
۴- اصل ساماندهی اهداف کارکردی ، سازه ای و کالبدی :
" در معماری و شهر سازی این اصل به گونه کارکردگرایی و داشتن منطق کاربردی همه عناصر و فضاها و کالبدها و پرهیز از بیهودگی جلوه می کند. تحقق این اصل به باور ما جزء با رده بندی کردن اهداف و دسته بندی آنها به اهداف اصلی و فرعی میسر نمی شود ، در یک نگاه کلی این اصل مورد پذیرش همگان است ، اما تحقق آن اصلاً ساده نیست. تحقق آن هنگامی به درستی میسر می گردد که ما بپذیریم اهدافی که در معماری و شهرسازی و در ساماندهی برمی گزینیم و دنبال می کنیم ، خودشان یک سامانه را باید تشکیل دهند.
شیوه هوشمندانه ای که معماران برای دستیابی به این امر در پیش گرفته اند ، در نظر گرفتن چند هدف هماهنگ برای یک عنصر یا فضای معماری است ، به گونه ای که مثلاً یک فضا همزمان می تواند به چند کارکرد پاسخ دهد ، یا یک عنصر کالبدی همزمان هم در سامانه سازه ای و هم در آرایه و تزئین ساختمان همکاری دارد. از این رو است که بیشتر عناصر و فضاها چند وجهی و چند کارکردی هستند.
1- شفافیت ( گستره پهنه دید ) :
شفافیت یا گستره پهنه دید ، به اصلی در معماری گفته می شود که یک بنا در محلهایی پسِ خود و فضاها و بناهای پشت خود را که قابل روئیت نیستند نمایان می سازد ، شفافیت در یک بنا نشان دهنده یک تداوم است که بیننده را وادار به ادامه مسیر می کند ، این اصل را چنین می توان تشریح کرد ، زمانی که در حال نزدیک شدن به یک بنا می باشیم ، بتدریج فضاها و مجموعه هایی از بین فضای اولی دیده شده و ما را وادار به حرکت به سمت بنای پسینِ بنای اصلی می کند. از نمونه های این شفافیت می توان به ورودی های مجموعه هایی مانند تخت جمشید و یا ساختمان مرکزی باغ فین کاشان ( شتر گلوی عباسی) اشاره کرد.
داراب دیبا در تشریح شفافیت می نویسد : " نقطه مقابل مفهوم فضای بسته و تمام شده ، مفهوم شفافیت و تداوم قرار دارد ، در چنین فضایی ، مسیر حکت انسان و یا نگاه او در تداومی پیوسته صورت می گیرد ، بطوری که گشایش های فضایی در خطوط افقی و عمودی موجب شفافیت ( Transparency ) در لابه لای دیوارها و ستونها می گردد که دورنما و منظر نهایی در افقی لایتناهی و مستهیل،مجدداً جان و جلوه تازه به خود می گیرد.
رنجبر پس از ارائه تعریفی از شفافیت از واژه " محصوریت " به عنوان نقطه مقابل شفافیت نام برده و می گوید : " شفافیت یا به تعبیر بهتر گسترش عرصه دید از مفاهیمی است که برداشتهای ناهمگونی از آن وجود دارد. برخی آن را از مفاهیم جدید معماری می دانند که به یاری فناوری های جدید به معماری وارد شده و حال آنکه برخی دیگر آن را یکی از مهمترین ویژگیهای معماری سنتی ایران می دانند. این مفهوم را می توان " امکان و قابلیت دید از وراء " تعریف کرد که با مفاهیمی همچون ارتباط درون و برون ، تداوم و یکپارچگی و سبکی و سرانجام نورانیت مرتبط می شود.
… ویژگی شفافیت… در آثار برجسته معماری کاملاً همراه با ویژگی مقابل آن ، یعنی محصوریت و پوشیدگی نمایان می شود. اساساً دراین معماری هیچگاه میان " بیرون" و " درون " شفافیتی پدید نمی آید ، بلکه در درون ساختمان ، میان فضاها گونه ای شفافیت و در برابر دید بودن را می توان تجربه کرد. این ویژگی در عین حفظ استقلال فضاها از هم و بجا ماندن مرزهای کالبدی فضاها در کنار هم رخ می نماید. بنابراین در معماری هرگز شفافیت به معنای پرده دری و باز شدن فضاها به هم ، به ویژه از میان رفتن حائلی میان درون و بیرون ، مانند آنچه که در معماری مدرن آهن و شیشه ای رخ داده ، پدید نیامده است.
… بنابراین در یک دسته بندی کلی ، شفافیت یا به تعبیر بهتر دلبازی و سبکی و صفای فضاهای معماری دارای دو ویژگی اصلی است : یکی کاستن از جرم و توده ساختمان و افزایش فضای خالی آن و دیگری تجلی وجه باطنی و ملکوتی مواد و مصالح با شگردهای گوناگون به یاری نور و بازتاب آن و نقوش و بافت و رنگ و خط و روش های دیگری که یکی از نمونه های ارزشمند آن را می توان در آینه کاری های زیارتگاه ها یافت که در نوع خود در معماری جهان بی مانند است. "
هندسه :
معماری از دو وجه کالبد + فضا تشکیل شده و این دو مولفه دارای دو ویژگی کمی و کیفی هستند:
1- ویژگیهای کمی : شامل هندسه و تناسبات ، اصل بکار گیری هندسه علمی
2- ویژگیهای کیفی : شامل اصول و قوائد
هندسه اشاره به اشکال دارد ، نه اعداد ، اشکالی مانند مربع ، مستطیل ، هشت ضلعی و … در این قسمت نیز ما با همین اشکال سر و کار داریم ، نه اعداد. هندسه را می توان به دو صورت بررسی کرد:
1- هندسه علمی : ریشه هندسه ، علمی و تجربی می باشد ، مانند تمام دروس علمی و تجربی که با آنها سر و کار داریم و نیز به علم و روش بدست آوردن آن اشاره دارد ، مانند ریاضیات ، هندسه ، فیزیک و … .
2- هندسه شهودی : هندسه ای که تجربی نیست و مبنای آن شهود است .
پس از شناخت دو نوع هندسه حال به بررسی ابزارهای درک انسان از محیط می پردازیم و پس از ارائه تعاریف این بخش به مفهوم هندسه در معماری خواهیم رسید :
ما برای شناخت همه چیز در دنیا سه ابزار درک در اختیار داریم :
1- ابزار حس و تجربه : حس ( شامل حواس پنجگانه) + تجربه . نتیجه این درک به یک قانون علمی می رسد که ما از آن بنام علم ( Science ) یاد می کنیم.
2- ابزار عقل : عقل + قیاس علمی . نتیجه درک این ابزار ما را به علم فلسفه می رساند.
3- ابزار شهود : در این ابزار چیزی با حواس پنجگانه حس نمی شود و چیزی هم یافت نمی شود که بتوان آن را با عقل درک کرد ، بلکه بصورت مشهود قابل درک است ، مانند : گرسنگی و تشنگی که برای درک آنها نیازی به علم و حواس پنجگانه خود نداریم . بیشتر آگاهیهای ما به خودمان شهودی است و بطور کلی احساساتی که خارج از حیطه درک حواس پنجگانه باشد بصورت شهودی تعریف می شود.
حال با توجه به مقوله هندسه شهودی و درک شهودی و رابطه میان این دو می توان هندسه را در معماری چنین تشریح کرد: در معماری فرهنگهای مختلف گونه ای شکل بکار می رفت که مبنای علمی نداشت و انسان از طریق شهود آنها را بدست آورده بود ( به آنها رسیده بود ). این شهود به یک شهود جمعی وابسته است ، که در مقابل شهود فردی قرار می گیرد. در جوامع و فرهنگهای مختلف بخاطر وجود اشتراکاتی در زندگی و هنجارهای جوامع و نیز تجربه های علمی مشترکی که از افراد بدست می آوردند ، به شهودهای مشترکی می رسیدند ، با این اشتراکات شهودی به تدریج شهود فردی تبدیل به یک شهود جمعی می شد. یعنی درک افراد یک جامعه از یک سری فرمهای هندسی با یک تعریف مشخص و یکسان ارائه می شد.
دانشمندان سده 20 نیز با توجه به نشانه ها ، سمبل ها و … اصل شهود جمعی را بدست آوردند و با بررسی قبایل بدوی ( که هم اکنون نیز به زندگی بدوی خود مشغول هستند ) و تحلیل سمبلها ، رقصها ، مجسمه سازیها و … که به شهود جمعی آنان برمی گردد ، شهودات و درک آنان را از فرمها و اشکال هندسی بدست آورند که در این زمینه می توان به کارل گوستاو یونگ دانشمند اتریشی اشاره کرد.
برای درک بهتر می توان شکل مربع را تحلیل کرد :
شکل مربع را در نظر می گیریم ، شکل مربع را همه از طریق هندسه علمی بصورت یک چهار ضعلی که چهار گوشه آن عمود بر هم می باشد درک کرده اند. ولی در درک شهودی از مربع ، احساساتی مانند تعادل ، تقادن ، فردیت ، قدرت ، سنگینی ، امنیت و … می رسیم ، در صورتی که ما از مربع تجربه ای نداریم و در درک این مشخصه ها از حس هاس پنجگانه و از قیاس عقلی هم استفاده نکردیم ، پس می توان چنین گفت که این دانش شهودی است که ما نسبت به مربع داریم ، این درک شهودی از مربع بین اکثر ما انسانها یکسان است.
تمام اشکال استفاده شده در معماری در پس ذهنیتی ایجاد شده از آن اشکال که توسط انسانها مشهود یافته بود ایجاد شده اند که حس خاصی را برای آنان ایجاد می کرد. فضا در معماری ایران و جهان هندسه مشخصی دارد ( مربع ، مستطیل ، پنج ضلعی منتظم و … ) سازه معماری پیش از اسلام نیز اقتضا می کرد که با تناسبات رعایت شده به یک سازه هندسی برسیم ، برای مثال برای ایجاد گنبد نیاز به آن داشتیم که زمینه ایجاد شده مربع باشد.
داراب دیبا از هندسه بعنوان مورد بسیار مهمی در درک معماری نام برده و می نویسد: " بدون شک زبان بیان معماری های جهان بر هندسه استوار است و از طریق روابط آن می توان کلیت کالبدی را آشکار کرد. " دیبا از کاخ هشت بهشت اصفهان به عنوان نمونه ای از یک ساختمان هندسی نام برده و ویژگیهای آن را چنین بر می شمرد : " هندسه ساختمان هشت بهشت درسه سطح متفاوت رشد می کند:
– حرکت افقی از آب نما ، پله ، ایوان ، اتاق های میانه و فضای مرکزی .
– حرکت عمودی که پیوند کف را با تحولات سه بعدی و دگرگونی های ارتفاعی که اوج آن در مرکز قرار می گیرد با آسمانه تامین می کند
– هندسه ای که حاصل برخورد سطوح افقی و عمودی است که حاوی گشایش های نوری دراتصال احجام و از ورای کالبد می باشد .
وی در ادامه تشریح کاخ هشت بهشت می نویسد : " … [در ساختمان هشت بهشت] برشهایی از کالبد توپُر در همجواری با شکاف های گشوده شده به سوی نور و طبیعت نتیجه ترکیبی است که در آن کثرت و تنوع عناصر درآمیزش با سایه و روشن های نوری ، احساس کامل یک هندسه منسجم را متظاهر می کند. داراب دیبا در نمونه ای دیگر از ساختمان چهل ستون نام می برد و از آن بعنوان نمونه ای از پیوند هندسی عناصر در سطوح افقی و عمودی و ترکیب فضاهای پر وخالی یاد می کند.
انعکاس :
" در اغلب فضاهای معماری ایران منظره کلی حاصل از شکل گیری عناصر کالبدی ، به وجود آورنده کلیتی بصری است که اجزای آن در قالب محور بندی های حساب شده و منظم ، چارچوبی را تشکیل می دهند که در آن موضوع شکل و تصویر به کمال می رسد. اجزاء ترکیبی در محورهای افقی و عمودی همواره رشد صعودی داشته و به منظور دستیابی به مرکزیت دید ( تصویر) خط حرکت عمودی در فضاهای باز به طرف آسمان و نور تنظیم می شود که پیوند معماری ، نور ، آسمان و انعکاس را به عنوان نتیجه بصری به دست می دهد. بهترین نمونه های این شکل گیری منظم از طریق انعکاس را می توان در آینه های مابعدالطبیعی مساجد چهار ایوانی دانست.
در مرکز مساجد چهار ایوانی ، سطح آب از لحاظ بصری به عنوان آینه انعکاس دهنده ، نه فقط بدنه های اطراف را معرفی می کند ، بلکه به علت موقعیت استثنایی خود ( مرکز ) تمثیل داستان آسمانی منعکس در تلالوهای آب به عنوان تصاویر برگردان حاضر ولی غیر مادی از زندگی انسان ها در میل به حقیقتی بالاتر و جاویدان است.
– اصل درون گرایی در عین برونگرایی :
" … این معماری دارای ویژگی خاصی است که بناچار باید از آن با دو صفت متضاد یاد می شود : ساختمان در عین داشتن یک هسته کانونی و مرکزی تهی که معمولاً فضای اصلی آن هم می باشد ، در نقاط خاصی بنام درآیگاه و درگاه و سر در و پیشخان کاملاً با بیرون ارتباط برقرار می کند و پذیرای آن می شود. دیوارهای بلند گرداگرد ساختمان آن را از بیرون به تمامی جدا می کند ، و در همان حال درآیگاه ، بیرونی ها را به درون فرا می خواند.
… برخی ساختمانهای سنتی در شمار ساختمانهای برون گرا آورده شده است. گرچه ویژگی برونگرایی آنها را نباید به صورت سطحی پذیرفت . نمونه های آن کوشک ها یا ساختمان های میان باغی است که تعداد آن ها از روزگار صفویان به بعد فراوان است. نصر با توجه به کلیت مجموعه یک باغ، این بناها را درونگرا دانسته است ، چرا که محیط پیرامون آن ، همراه ساختمان طراحی شده و همه را باید به صورت یکپارچه در نظر گرفت. به گفته نوایی و حاج قاسمی این ساختمانها به خوبی نشان می دهد که چگونه ، هنگامی که انسان با ذهنیتی درونگرا به نظاره دنیای بیرون می پردازد ، در عین برون نگری ، درونگرایی ذهنی خود را حفظ می کند. این مساله متناظر با همان تفکر اسلامی است که خداوند هم در دل همه اشیاء است و هم بر آنها احاطه دارد و محیط بر آنهاست.
– درون گرایی :
اقلیم و فرهنگ ایرانی در اولین جایی که می تواند خود را به دیگران نشان دهد معماری سنتی ایران است ، درونگرایی شاید یکی از اولین اصولی است که هر معمار سنتی ایرانی بدون توجه به دیگر نیازها آن را ناخودآگاه رعایت کرده و در طراحی معماری خود بکار می برد ، درونگرایی را از همان تمدنهای اولیه ایرانی مشاهده می کنیم و پس از اسلام هم شاهد رعایت این اصل به صورت فراوان هستیم. حفظ حریم خصوصی و مساله محرمانه بودن فضاها ، از دیر باز در فرهنگ ایرانی مطرح بود ، هر چند که گاهی شاهد این هستیم که مساله حفظ حریم را به بعد از اسلام نسبت می دهند ولی ما حتا در کاخهای هخامنشی هم این اصل را به کثرت می بینیم.
داراب دیبا علاوه بر بیان درونگرایی به عنوان اصلی از معماری در بیان مفهوم این اصل می نویسد :" درون گرایی مفهومی است که به صورت یک اصل در معماری ایران وجود داشته و با حضوری آشکار ، به صورت های متنوع ، قابل درک و مشاهده است. ویژگی معماری غیر قابل انکار آثار و ابنیه ای مانند خانه ، مسجد ، مدرسه ، کاروانسرا ، حمام و غیره به خصوصیت درون گرایانه آن است که ریشه ای عمیق در مبانی و اصول اجتماعی ـ فلسفی این سرزمین دارد. … درون گرایی در جستجوی حفظ حریم محیطی است که درآن شرایط کالبدی با پشتوانه تفکر ، تعمق و عبادت به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمانینه خاطر و آرامش اصیل در درون ، به نظمی موزون و متعالی رسیده است.
پیرنیا از درونگرایی به عنوان یکی از 5 اصل معماری ایرانی نام می برد ، وی در تشریح این اصل چنین می نویسد : " اصولاً در ساماندهی اندام های گوناگون ساختمان و بویژه خانه های سنتی ، باورهای مردم ، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر بگونه ای معماری ایران را درونگرا ساخته است.
معماری ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا ، ساختمان را از جهان بیرون جدا می کردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند می داد. خانه های درونگرا در اقلیم گرم و خشک ، همچون بهشتی در دل کویر هستند ، فضای درونگرا مانند آغوش گرم بسته است و از هر سو رو به درون دارد. … اندرونی جایگاه زندگی خانواده بود و بیگانگان بدان راه نداشتند ، بیرونی ، ویژه مهمانان و بیگانگان بود که جداگانه پذیرایی می شدند و گاهی مهمانان در بالاخانه ( اتاق روی هشتی ) که به اندرونی نزدیک بود پذیرایی می شدند.
… خانه های برونگرا در برخی سرزمینهای ایران نیز ساخته می شود ، مانند کردستان ، لرستان و شمال ایران ولی در سرزمینهای میانی و گرم و خشک ایران ، خانه های درونگرا ، پاسخ درخوری برای خشکی هوا ، بادهای آزار دهنده ، شن های روان و آفتاب تند هستند.
" بیشتر کسانی که به بررسی معماری ایرانی پرداخته اند. بر توجه خاص در این معماری به اصل درونگرایی تاکیر کرده اند ، که البته علل و انگیزه های متفاوتی را برای آن برشمرده اند. این انگیزه ها را می توان در دو گروه جای داد :
الف ) انگیزه ها و علت های مادی ( امنیت ، اقلیم و … )
ب ) درونگرایی به عنوان نوعی تفکر و جهان بینی
– تقارن :
تقارن شامل بر هم قرار گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است. به عبارت دیگر " اگر درموقعیتی خاص ، یک معمار عوامل حاکم بر ایجاد طرح را در یک زمان و از بیرون اعمال کند ، مساله تقارن معمولاً در کلیه جهت های ساختمان رعایت می شود. " چهار تاقی بنایی است دارای تقارن مرکزی است. برای نمونه می توان از بنای هشت بهشت اصفهان هم بعنوان بنای دارای تقارن محوری نام برد.
همچنین باید در نظر داشت که " واژه تقارن بدون در نظر گرفتن مجردات دیگر از قبیل تعادل و توازن و همچنین بدون وجود تناسب در معماری به معنای کامل خود نمی رسد و قابلیت نقد و بررسی واقعی را پیدا نمی کند ؛ چنانچه توازن با ریتم و تواتر همراه و توام است ، تناسب نیز تابع مقیاس است.
تقارن در معماری بخاطر خاصیت ویژه خود که به نوعی الگو گرفته از پدیده های طبیعی است جای بحثی برای منتقد نمی گذارد ، به دیگر معنی اگر در این معماری (معماری متقارن ) معماری خالی از هر ارزش معمارانه دیگر باشد و به اصطلاح یک معماری تک بنیانی باشد که بر اساس تقارن شکل گرفته ، هندسه و ترکیب بندی متقارن آن اثر امری بدیهی و بدون دلیل نمایان می کند و مورد قبول قرار می گیرد و نیازی به ارائه دلایل و توجیهات برای این ترکیب نداریم.
برای نمونه می توان به مثالی که در کتاب " ارزشهای پایدار در معماری " آمده است اشاره کرد ؛ در این مثال ایوان در سه موقعیت مختلف در بنا قرار گرفته که در حالت الف بخاطر تقارن موجود در طرح ، ایوان بدون توجیهی قابل قبول است ولی برای حالات ب و ج نیاز به ارائه دلیل و توجیه لازم به نطر می رسد. ارائه دلیل و توجیه برای ترکیب بندی جدید ایوان باعث ایجاد معماری چند بنیانی می شود که این ترکیب بندی جدید با گذشت زمان و تاثیرات اجتماعی دچار تغییر و تحول شده و به ایجاد ترکیبات تازه ای در معماری می شود.
استاد کریم پیرنیا درباره قرینگی بناهای مسکونی و بناهای عمومی می گوید که " از عمده ویژگی های مسجدها و مکانهای معتبر عمومی این است که در مساجد بنا باید " جفت " باشد یعنی قرینگی کامل حفظ شود تا نگاه به مرکزمجموعه که مهمترین قسمت بناست جلب گردد ، درست برعکس خانه های مسکونی که سعی می شد " پا جفت " باشد ، یعنی متنوع باشند و نیازمندی های روزانه را بر آورده سازند. حتا در بنایی مانند کاخ سروستان در فارس ، یک گنبدخانه در وسط بنا شده که در یک طرف آن اتاقی مربع شکل و در طرف دیگرش اتاقی بسیار کشیده جا دارد که سفره خانه است. یک طرف آن نیز ایوان بنا شده و یک طرفش حوضخانه است. اما در مجموع مرکز بنا اهمیت بیشتری دارد و با گنبدی رفیع پوشیده شده است.
چینگ تقارن را به دو قسمت تقسیم می کند : " 1 ـ تقارن دو جانبه ، به عناصر مشابه حول یک محور اتلاق می شود. 2 ـ تقارن شعاعی ، که از عناصر مشابهی تشکیل شده که حول دو یا چند محورِ متقاطع در یک نقطه مرکزی ، به حالت متعادل قرار گرفته اند.
" … [ اصطلاح " تقارن " ] تعادل خاصی که ناشی از طرز قرارگیری عناصر " منعکس شده " از یک سو ، و محور از سوی دیگر است ـ مثل آیینه ـ تقارن همانا مورد خاصی از طریق جهت گیری عناصر است. روان شناسی گشتالت نشان داده است که عامل تقارن توانمندتر از مشابهت است.
… تقارن چیزی است عیان و واضح. کلاسیک ها این وضوح انکار ناپذیر را برای عرضه قدرتی ، حکومتی یا مذهبی ـ که خود بر " انکار ناشدنی " بودنش تصریح می کند ـ مورد استفاده قرار می دادند .
فون مایس در کتاب خود به نام نگاهی به مبانی معماری ، تقارن را به دو بخش تقسیم می کند : استفاده از تقارن در معماری ، دارای دو مبنای نظری با ماهیتی متفاوت است :
1) تقارن به مثابه اصلی زیبا شناختی : … در تقارن محوری از اشغال کردن مرکز با عنصری صلب و پر پرهیز می گردد. … از دوران مصری ها تا رنسانس و تا قرن هجدهم ، تقارن مرکزی یا دو طرفه عمدتاً برای ساختمانهای مذهبی و آنهایی که در پی نمود بخشیدن به قدرت دنیوی بودند ، مورد استفاده قرار می گرفت. … استفاده بیش از حد از تقارن محوری احتمالاً نقشی غیر مستقیم در کمرنگ شدن یا به عبارتی بی اعتباری آن در دوره معاصر داشته است.
2) تقارن به عنوان اصلی در ساخت و ساز: تقارنی است که در اثر ایجاد چارچوب ها ، تاغ ها ، گنبدها ، دهانه های ساده و … ایجاد می شود. … این تقارن اغلب نوعی معذب شدن عجیب و غریب را دامن می زند ، و این حتا در کارهای استادان بزرگ نیز مشاهده می شود. آنچه در این میان آزار دهنده است ، نه خودِ تقارن ، بلکه رویکرد محوری نسبت به آن است ، که در اغلب مواقع حکمِ پیامد منطقی آن را دارد.
فون مایس در ادامه به جنبه دیگری از تقارن اشاره می کند " … یک جنبه ثانویه و کمی هم پیچیده تر در تقارن وجود دارد که می تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. هنگامی که شکلی متقارن برای دوم ـ بدون سلسله مراتب ـ تکرار می گردد ، آنگاه ما با سه محور متعارض یا رقیب سر و کار پیدا می کنیم و دیگر قادر نیستیم که انگاره یا تصویر متقارن را جدا کنیم.
گاه تقارن در معماری را می توان در یک تک بنا دید که هر یک از این تک بناهای متقارن عناصری هستند که خود مجموعه ای نامتقارن را تشکیل می دهند ، آکروپولیس در یونان و بازار اصفهان در ایران از نمونه های بارز این نمونه هستند ، هر چند این بازار از ترکیب تعدادی سرا ، مسجد ، کاروانسرا و مدرسه تشکیل شده که هر یک به تنهایی شکلی متقارن هستند ولی در کل ، مجموعه نامتقارنی را تشکیل می دهند.
افشار نادری با افراطی خواندن اصل تقارن در معماری ایران می نویسد : " یکی از اصول ، بلکه یکی از گرایشهای افراطی در معماری ایران تقارن است. بسیاری از الگوها مانند چهار ایوانی ، چهار صفه ، هشتی و … بر مبنای تقارن ساخته شده اند. تقارن نیز مانند بسیاری از جنبه های معماری ایران از قدیمی ترین انتظام های فضایی و فرمال شناخته شده توسط بشر است و ریشه آن به شناخت ابتدایی بشر از اندام خویش و سایر پدیده های طبیعی باز می گردد.
مرکزیت :
" ویژگی موازی با مساله درون گرایی ، مرکزیت در فضای معماری است. سیرتحول عناصر پراکنده
( کثرت ها ) به وحدت مرکزی در اغلب فضاهای معماری دنیای اسلام به چشم می خورد. میانسرای خانه ها ، مساجد ، مدرسه ها و کاروانسراها هسته های تشکیل دهنده این تفکر و رساندن عناصر عملکردی یا جزئیات میانه و دور به مرکز جمع کننده تنوع ها و گونه گونی ها می باشد. این فضای درونی مرکزی که گاه می تواند چیزی غیر از میانسرای مرکزی باشد تنظیم کننده تمام فعالیت ها بوده و اصل و مرکز فضا را در قسمتی قائل است که نقطه عطف و عروجی استثنایی در آن رخ می دهد.
به زبان ساده می توان چنین تعبیری از واژه مرکزیت داشت : عنصری واحد ، که در عین وحدتِ خود ، ارتباط دهنده و عامل دسترسی فضاهای گوناگون به یکدیگر می باشد. مرکزیت را می توان به نوعی در اکثر بناهای تاریخی مشاهده کرد. یکی از عوامل ایجاد مرکزیت میانسرا می باشد ، با در نظر گرفتن نقش میانسرا در مجموعه هایی مانند مدرسه ها ، کاروانسراها ، مساجد و بویژه در خانه ها می توان چنین اظهار داشت که میانسرا عنصری در معماری است که دارای نقشهایی زیاد در بناها می باشد ، عامل ارتباطی ، حفظ درونگرایی ، عامل شکل گیری هندسه های درونگرا ( سه دری ، پنج دری و … ) ، عامل ایجاد تعادل ، توازن و تقارن در فضا ، تسهیل در ایجاد محور گرایی و … .
در خانه های سنتی پس از عبور از فضاهای خاص به حریم خصوصی خانه وارد می شویم ، که در اکثر مواقع این حریم خصوصی با گشایش راهروهای ورودی به میانسرا آغاز می شود و میانسرا به عنوان عاملی در مرکزیت دادن فضاهای خصوصی ، ارتباط دهنده آنها نیز می باشد. در داخل فضاهای زندگی نیز می توان عواملی از مرکزیت فضاها را نام برد ، برای مثال شاه نشین خانه ها ، فضایی است ، دارای ویژگیهای مرکزی که ارتباط دهنده فضاهای دیگر خانه در مقطعی از مجموعه می باشد.
اگر بخواهیم ترسیمی دقیق از ویژگیهای یک فضای دارای اصل مرکزیت بگویم ، می توان با ترسیم دیاگرامی به فضای مرکزی یک مجموعه دست یافت ، نباید چنین پنداشت که مرکزیت یک فضا به اجبار آن را باید در مرکز فضا قرار دهد ، بلکه مرکزیت یک فضا بخاطر تعدد دفعات دسترسی و نیز تنظیم کننده ارتباطات بین فضاهای مجاور ایجاد می شود. در صورتی که فضای مرکزی از یک مجموعه معماری حذف شود ، ارتباطات بین فضاها دچار اختلال شده و نحوه دسترسی ها و سهولت گردش از مجموعه گرفته می شود. هر چند که در این حالت ، فضایی دیگر عهده دار این ویژگی خواهد بود ولی مسلماً نمی تواند تمام ویژگیهای فضای مرکزی اصلی را دارا باشد.
نمی توان گفت که فضایی دارای یک فضای مرکزی نیست ، هر مجموعه اعم از مجموعه های متشکله از عناصر کم و کوچک و مجموعه های تشکیل یافته از فضاهای پیچیده و زیاد ، دارای یک هسته مرکزی هستند ، که کل نیروی بصری و دسترسی ها به این فضا تکیه دارد ، پس در یک مجموعه معماری حتماً فضایی به نام فضای مرکزی وجود دارد.
– محور گرایی :
در این الگو فضاهای اصلی یک بنا یا یک مجموعه روی یک یا چند محور قرار می گیرند ، برای مثال می توان به مجموعه نقش جهان اصفهان اشاره کرد ، در این مجموعه فضاهای اصلی میدان بر روی دو محور اصلی قرار دارند ، مسجد امام و سر در بازار قیصریه بر روی یک محور ، مسجد شیخ لطف الله و کاخ عالی قاپو بر روی محوری دیگر.
15- سیالیت ( گسترش پهنه دید ) :
سیالیت یا گسترش پهنه دید عبارت است از ارتباط منطقی و در عین حال دسترسی آسان یک فضا با فضایی و یا چند فضا ، این اصل را به وفور می توان در خانه طباطبایی ها و نیز خانه عباسی مشاهده کرد.
" به گفته میرمیران " سلسله فضاها در معماری اصفهان ( به عنوان نمونه خوب معماری ایران ) مجموعهای از فضاهای مجزا و محصور شده که در ترکیب با یکدیگر قرار گرفته باشند ، نیستند ، بلکه فضاها در عین اینکه محدوده و شخصیت خود را دارند و از فضاهای دیگر قابل شناسایی هستند ( اصل استقلال فضایی ) ، در یک ترکیب کاملاً واحد قرار می گیرند ، به طریقی که حرکت انسان در درون سلسله فضاهای یک بنا ، حرکتی سیال و لغزنده است ".
به گفته اردلان " مفهوم زنده و مثبت فضا تمام آفرینشهای معماری را بوجود می آورد… این اصل اساسی که انسان در فضای آزاد و بی مانع و نه در جرم جامد حرکت می کند ، از ویژگیهای برجسته این گونه معماری است که صرف اتکای آن بر پیوستگی فضای مثبت ، هیچگونه گسستگی در آن به وجود نمی آورد و هیچ مانعی در سیر و حرکت ایجاد نمی کند و از این رو انسان به طور مداوم در فضایی گسترده و مواج که همیشه پیوسته و ناگسسته است ، حرکت می کند ".
16- تباین یا نا همگونی:
ناهمگونی به الگوهای معماری گفته می شود که در آنها کمتر تکرار یک فضا دیده می شود ، به بیان دیگر در یک ساختمان یا مجموعه کمتر شاهد تکرار یک فرم هندسی خاص هستیم و بناهای یک مجموعه و یا فضاهای یک ساختمان دارای تنوع فرم و شکل هستند. حمام ها از جمله ساختمان هایی هستند که در آنها شاهد تباین و ناهمگونی فضاها هستیم ، به عبارت دیگر در مجموعه یک حمام بخاطر کاربری های متفاوت ، فضاها نیز دارای فرمهای منطبق با کاربری های موجود می باشند و این باعث ناهمگونی فضاها و در نتیجه یکسان نبودن فرمهای فضاها می باشند.
بالعکس در کاروانسراها می توان شاهد فضاهایی تکراری بود ، در یک مجموعه کاروانسرا ما شاهد فضاهایی تکراری با کاربری های یکسان می باشیم ، اتاقهای مخصوص استراحت مسافران ، اشترخان ها و … . با توجه به مثالهای عنوان شده می توان در مورد این اصل چنین توجیهی را نیز قائل شد که متباین بودن فضاهای یک ساختمان ارتباط مستقیمی با کاربری ساختمان و در واحدهایی کوچکتر مرتبط با کاربری های فضاهای مختلف می باشد. در نتیجه هر چه فضاهای یک مجموعه دارای کاربری های متفاوتی از یکدیگر باشند ناهمگونی و تباین فضایی بیشتر مشهود خواهد بود و در نقطه مقابل این حالت هر چه کاربری فضاهای یک مجموعه همانند و نزدیک به یکدیگر باشد شاهد تکرار فرمها خواهیم بود. شاهکار استفاده از اصل فضاهای متباین کاخ شیرین می باشد.
– تعادل و توازن :
در نمونه بارز تعادل می توان از مجموعه نقش جهان اصفهان نام برد ، این مجموعه دارای تقارن محوری نیست ولی دارای تعادل می باشد. در نمونه ای دیگر در معماری غیر ایرانی می توان از مجموعه دیر برای راهبه های دمینپک در پنسیلوانیا ، با طرحی از لویی کان را نام برد.
فون مایس در مورد تعادل می نویسد : " تعادل بصری را نمی توان به شکلی عینی نمایش داد ؛ چنین چیزی موضع ارزیابی های فرعی است و با این حال میزان تفاوت ها و اختلاف عقیده ها چندان زیاد نیست.
توازن را می توان ترکیبی از تقارن و تعادل دانست ، که دارای خصوصیاتی از هر دو اصل می باشد." در مواردی که انگیزه ایجاد طرح درونی است ، محور اصلی توجه و دقت و تعادل و توازن است. … بسیاری از مساجد و خانه های شهری را که هر چند در حفظ اصول هندسی تقارن مرکزشان کوشش شده اما تقارنشان در پاسخگویی به فشارهای محیطی بالاخره از هم پاشیده و به توازن انجامیده است را می توان دلیلی بر این اصل دانست. مانند بنای مسجد جامع اصفهان که لبه های آن با محیط اطراف ممزوج شده است.
" تعادل زمانی آشکار است که عناصر مرتب شده و یا کنار هم قرار گرفته باشد ، زیرا با توجه به محور غیرفیزیکی ، هیچ عامل مشترک دیگری جز موقعیتشان وجود ندارد. سازمان یا ساختاری متقارن ، که از آن می توان کلیت مجموعه یا دست کم بخش مناسبی از آن را دید ، در مقایسه با چیزی که نامتقارن است ، همچون مغناطیس عمل می کند.
با توجه به مطالب گفته شده می توان چنین گفت که توازن نوعی تعادل غیر متقارن می باشد ، به عبارت دیگر ، وقتی توازنی دارای خط تقارن و یک به یک بودن عناصر در دو طرف خط تقارن باشیم ، به خود مفهوم تقارن می رسیم ، در صورتی که تعادل یک توازن نا متقارن می باشد ، پس چنین نتیجه گیری می کنیم که تقارن عبارتست از توازن متقارن و تعادل عبارتست از توازن نامتقارن.
" درک و بیان قوانین نهفته در توازن نا متقارن ( تعادل ) ، مشکل تر از آن چیزی است که در توازن متقارن ( تقارن ) به چشم می خورد. نقش های اصلی را در این میان عناصر عمودی و افقی بر عهده دارند. موقعیت قائم ، بالا و پایین ، خط افقی یا عمودی و زاویه درست بین این دو ، بلافاصله درک می گردد و می توان حتا ظریف ترین انحرافات را نیز تشخیص داد. درک و دریافت دقیق این پدیده ، آسانتر از تناسبات است.
نمونه اصل تعادل را می توان در نمای کاخ سروستان هم مشاهده کرد.
سلسله مراتب، تداوم (سلسله مراتب دسترسی) (اصل رده بندی فضایی):
برای دسترسی به فضایی باید از یک رده بندی خاص فضایی عبور کنیم ( برای رسیدن به فضایی از فضاهایی عبور کنیم ) از این الگوی معماری به مفهوم تداوم و سلسله مراتب در معماری نام برده می شود. برای مثال در ورودی ها باید از فضاهایی مانند پیش خان ، آستانه ، درگاه ، هشتی و دالان عبور کنیم تا به میانسرا برسیم. داراب دیبا نیز از هشتی به عنوان حد میانه و واسطه ای که تنظیم کننده حدود و عرصه های قابل روئیت و دریافت می باشد و رابطه فضای داخلی و مرکزی است نام می برد.
داراب دیبا از سلسله مراتب به نوعی ابهام ترکیبات پیچیده نام برده و آن را چنین تشریح می کند : " در لابه لای بدنه بناهای معماری ایران ، فضا هیچگاه با قاطعیت مشخص نمی شود و ابهام ترکیبات پیچیده آن به دلیل غنا بخشیدن به منظره ای است که نمی توان آن را در قالب محدود و تمامیت یافته تفسیر کرد. این فضا حامل پیام از پدیده ای است که پدیده دیگری را در درون خود دارد و حرکت به سوی آن ، حرکتی به سوی بخش دیگر فضا است با کلیت و جامعیتی گسترده.
در بیان اصل سلسله مراتب و مفهوم پرده های وصل دهنده ( Sequence ) ، یکی از خصوصیات معماری ایران برقراری تداوم مکانی می باشد. پرده های فضایی ، شروع و مقدمات آشکار ویژه ای را مشخص می نماید و اوج آن زمانی است که احوالات درون گرایانه به دلیل پشت سر گذاشتن مسیر و زمان به دریافت کاملی از یک حس باطنی در این عبور فضایی رسیده باشد.
مقدمات ، در مسیر تحول فضا به فضای عبور از مکان های شکل دهنده کل بنا مربوط می شود که فضای مرکزی جوهر و هسته اصلی آن است. این آمادگی متاثر از حرکت ، زمان ، نور و تنوع حجمی حاصل ، ایجاد می شود.
" سلسله مراتب ، به دلیل ترکیب عناصر ، با توجه به درجه و میزان اهمیتشان ، نوعی نظم پیچیده را به دست می دهد. در اینجا الزاماًً قرابتی میان عناصر وجود ندارد. برای بوجود آوردن سلسه مراتب نه تنها می توان به شیوه های دگرگونی اندازه های نسبی متوسل شد ، بلکه می توان به آمادگی ها و جنبه های استثنایی فرم در تعامل با متن یا بافت نیز توسل جست.
… سلسله مراتب تلویحاً در بردارنده عناصر اولیه و ثانویه است. در واقع نوعی وابستگی بین این عناصر وجود دارد ؛ بدین ترتیب که یک یا چند عنصر ، بر عناصر دیگر مسلط اند. … هنگامی که تنوع وجود دارد ، سلسله مراتب عامل قوی یکدست سازی بشمار می آید. سلسله مراتب ، امکان درآمیختن عناصر را با موجودات بزرگتر ، ساده تر و تشخیص پذیرتر فراهم می سازد. … ما سلسله مراتب های گوناگونی را همه روزه در سازماندهیِ تفکرات خود مورد استفاده قرار می دهیم. زیرا برای تسهیلِ جهت گیری مان در فضهای پیچیده ، به این گونه ارجاعات نیاز داریم. هنگامی که سلسله مراتب های متعدد و دارای ارزش های یکسان وجود داشته باشند ، وضوع سلسله مراتب خدشه دار می گردد.
رنجبر در تشریح این اصل چنین می نویسد : " هسته های فضایی در حالی که با دیگر فضاها ارتباط گسترده ای دارند ، در همان حال از نظر هندسه فضایی کاملاً مستقل و نسبت به سایر فضاها دارای حریم و مرز مشخصی می باشند ، این انگاره فضایی در کل یک تک بنا نیز دیده می شود ، یعنی مجموعه فضاهای یک خانه ( باز و سرپوشیده ) نسبت به کلیه فضاهای همجواری و راهها دارای مرز و حریم لازم می باشد و حتا یک مجموعه محلی و همسایگان نسبت به سایر واحدهای همسایگی. از بعد دیگر ، فضاها از نظر اهمیت عملکردی آن درجه بندی و جایابی می گردد.
وی در ادامه این اصل را به 2 نوع تقسیم می کند : " اصل رده بندی یا سلسله مراتب فضایی را می توان در سه سطح آشکار دید :
1- رده بندی فضایی میان درون و بیرون که بر مرز بندی حریم های فضائی تاکید دارد.
2- رده بندی کالبدی میان کالبدهای جزء و کالبدهای کل برای نمایش سیر از جزء به کل و از ساده به پیچیده.
اصول و روشهای طراحی شهری:
( برگرفته از : اصول و روشهای طراحی شهری در ایران اثر محمود توسلی )
طراحی در شهرهای ایران اعم از طراحی در بخش قدیمی و بخش جدید شهرهای موجود و یا طراحی شهرهای جدید باید براساس شناسایی اصول طراحی بافتهای قدیمی و توجه به خصوصیات کالبدی آنها و ویژگیهای فضای شهر ایرانی و بهره گیری منطقی از اصول گذشته انجام شود. این تاکید به طور ساده از آن جهت است که تجربه طراحی معماری ، طراحی بخشهای مسکونی و شهرها در چند دهه اخیر در ایران عمدتاً ناموفق بوده است. به عبارت دیگر بخش های جدید شهرها درسی برای آموختن ندارد جز اینکه نباید تکرار شود.
در جهان وقتیکه از واژه ها و ترکیبهای مانند فضای دلنشین و سازمان دادن فضای مطلوب سخن می گویند برای معرفی نمونه های مطلوب با مقیاس انسانی به طور عمده به معماری و شهرسازی گذشته اشاره دارند. ما نیز چاره ای نداریم جز اینکه در کار گذشتگان تفحص کنیم . کار ایشان از آنجا که شتابزده برپا نشده و در یک دوران طولانی و براساس احترام به اصول طرح ریزی چند هزارساله شکل گرفته در خور تعمق است. در غرب نیز جذابترین و دلپذیرترین شهرها هنوز شهرهای قدیمی است و شهرهای جدید اغلب جز رشته هایی از دسترسیهای خلوت و یکنواخت چیز دیگری نیست . تجربه طراحی بیشتر نوشهرها بعد از جنگ در کشورهای اروپای این گفته را خوب اثبات می کند.
* فضای خارجی ، فضای داخلی
به همان اندازه که معمار به فضای داخلی توجه دارد، طراح شهری باید به شیوه طراحی فضاهای خارجی توجه کند. فضای خارجی همانند فضای داخلی باید راحت و دلپذیر باشند. در طراحی فضای محصور شهری به ویژه به دو جنبه باید توجه نمود:
1) اصل پیوستگی و ارتباط فضاهای شهری در مراکز محلات از طریق گذرهای اصلی یاخیابانها با هم مورد تو زجه قرار گیرد، بدین معنی که فضاهای طراحی شده جزئی از ساخت فضایی موجود شهر گردد.
2) هر فضای شهری تابع نیازها و فعالیتهای مردم محل اندازه و شکل یابد.
* اصل محصور کردن فضا
از محصور کردن فضا به عنوان نخستین اصل حاکم برطراحی مکانهای شهری نام برده می شود. بطوریکه اگر فضا به شکل مطلوبی محصور نشود، نمی توان به یک مکان شهری جذاب دست یافت . این اصل در شهرهای قدیمی در اکثر نقاط جهان عمومیت دارد. فقط نحوه محصور شدن از نظر ابعاد و اندازه شکل ، دسترسی، بدنه محصور کننده و مانند آن تفاوت می کند.
عناصر محصور کننده فضا عموماً عناصر شهری ، محله ای یا خانه ها هستند، ]خیابان صفوی این اصل را با بدنه ای از درختان رعایت کرده است. [
احساس محصور بودن در فضا اساساً بر رابطه فاصله چشم ناظر از ارتفاع بدنه محصور کننده فضا استوار است. برخی منابع غربی این رابطه را برپایه زاویه بین خط عمود از چشم ناظر بر بدنه و خط واصل میان چشم ناظر و لبه بالایی بدنه مورد بحث قرارداده اند.
دو چشم ما دارای یک میدان دیدکلی و یک میدان دید جزیی است. در میدان دید کل شکل کلی اشیاء و در میدان دید جزیی جزئیات آنها با می توان دید. میدان دید کلی شکل مخروطی نامنظم دارد که از بالا تا حدود 30درجه، پایین 45 درجه و طرفین 75 درجه اندازه گیری می شود.
حدود 45 درجه (نسبت 1:1) احساس محصور بودن کامل،
دراین حالت لبه بالایی بدنه فضا داخل میدان دید قرار می گیرد. حدود 30 درجه (نسبت 2: 1) ، آستانه احساس محصور شدن در این حالت لبه بالایی بدنه تقریباً بر محدوده بالای میدان دید منطبق است.
حدود 18 درجه (نسبت 3 : 1) حداقل احساس محصور شدن
(لبه بالایی درون میدان دید واقع می شود.
حدود 14 درجه (نسبت 4 : 1) فقدان احساس محصور شدن
در فضا
* اصل سادگی و فضای محصور در شهر ایرانی
معماری ایران سهل و ممتنع است . باغهای ایران همینطور و ترکیب شهرهای قدیمی آن نیز ساده اند: این تنها اجزاء آجرکاری و کاشی کاری نیستد که به معماری ایران غنا می بخشند ، بلکه سادگی ترکیب توده ساختمانی و فضاهای معماری و شهر ایرانی است. چنانچه گنبد قابوس با تمام سادگی بحق شاهکاری معماری است.
تجزیه و تحلیل فضای باغ فین کمال این سادگی را نشان می دهد. چنانچه فضای مستطیل شکل ساده ای که با دیوار و ساختمان محصور می شود. به طرز ساده ای خیابان بندی شده آب گردانده شده و با بدنه و زمینی از درختان سرو در آن فضای محصور ایجاد شده است.
شکل 42- پلان باغ فین با خیابان بندی های ساده
شکل 43 شکل 44
دو چشم انداز پی در پی از یکی از خیابانها
* خصوصیت ایستایی و پویایی فضای محصور
رشته فضاهای ارتباط دهنده یعنی گذرهای اصلی و فضاهای میدان مانند که عناصر مختلف را چه در شهر به هم پیوند دهند ، واجد خصوصیت پویایی و ایستایی هستند. بدین معنی که از لحاظ شکل، میدان، میدانچه ، چهارسوق و مانند آن ایستاو گذر و خیابان پویاهستند . قرار گرفتن برخی عناصر ویژه شهری و محله ای مجاور میدان (فضایی در مسیر گذر اصلی که ناگهان گشاده می شود) از لحاظ عملکرد به آن معنی توقف می بخشد . ساده تر اینکه در مقابل فضای میدان مانند به شکل مربع که خصوصیت ایستا دارد، فضای مستطیل مانند و کشیده قرار می گیرد که در جهت طولش خصوصیت پویایی و حرکت پیدا می کنند.
نمونه ای از فضای پویا و ایستا که در اکثر بازارهای ایران بدان بر می خوریم .
* اصل مقیاس و تناسب
منظور از تناسب رابطه ابعاد مختلف یک فضا یا یک شی راست در رابطه ای مستقل از اندازه . اگر تناسب درست و انسانی باشد از نظر روانی در ناظر احساس آرامش ایجاد می کنند.
اما مقیاس به رابطه اندازه یک فضا و یا یک شی با فضاها یا اشیاء اطراف آن مربوط می شود . می توان گفت که یک فضا یا یک بنا در مقیاس یا خارج ا زمقیاس با محیط اطرافش می باشد.
مقیاس انسانی چیست؟ اگر اندازه یک فضا با پیکر انسان ارتباط مطلوب داشته باشد گفته ای می شود که فضا مقیاس انسانی دارد . این رابطه در خصوصیت یک فضای خارجی و برداشت بصری ناظر از آن فضا عاملی قوی محسوب می شود. تاثیر بصری فضا بر ناظر ازمحصور بودن و یا مقیاس انسانی داشتن با زاویه دید چشمان انسان ارتباط دارد. ( این زاویه در ثفحات قبل بحث شده است. )
دامنه تناسب متداول در کنارهای بخش قدیمی و میانی در بخش میانی و قدیمی شهرها، از نسبت ارتفاع به عرض 2 به 1 ، 1 به 1 تا 1 به 2 در طراحی فضاهایی که عمدتاً حالت پویا دارند و از نسبت ارتفاع به عرض 1 به 2 تا 1 به 6 در طراحی فضاهایی که بیشتر حالت ایستا و توقف دارند می توان درس گرفت .
تناسبات یکی از کوچه های یزد
* اصل فضاهای متباین
فضاهای متبادین فضاهایی هستند که از نظر خصوصیات عرض و طول و ارتفاع از طرفی و عناصر و اجزاء محصور کننده از طرف دیگر با یکدیگر تفاوت دارند شهرهای قدیمی ایران دارای گنجینه ای از فضاهای متباین و متفاوت می باشند که با نوع غربی خود متفاوت است. ارزش فضاهای متباین در این است که از یکنواختی فضاهای ارتباط دهنده می کاهد.
اصل پایه ای حاکم در طراحی شهر یا بخشهایی از آن، در واقع ایجاد رشته ای از فضاهای محصور متباین است که این فضاها واجد مقیاس انسانی باشند.
دو خصوصیت عمده فضاهای متباین در شهرهای قدیمی ایران، پهن و باریک شدن فضا و همچنین سرباز و سربسته بودن آن است، که خصوصیت دوم در شهرهای کویری از آنجا که سایه ایجاد می کند از اهمیت خاصی برخوردار است. کاشان محله درب باغ
* اصل قلمرو
معلوم و مشخص بودن حدو مرز یا قلمرو فضایی که انسان در آن زندگی می کند، خصلت فطری اوست. قلمرو فضایی معمولاً به دوصورت : خصوصی وعمومی قابل تشخیص است. بدیهی است که فضای خصوصی حد و مرز خصوص یک یا چند نفر تعریف می کند و فضای عمومی نشان می دهد که متعلق به همگان است. اگر به بررسی تجربه گذشتگان در شهرها قدیمی ایران بپردازیم ،
1) گذر عمومی مسکونی در ایران ,
سه فضا با خصوصیات متفاوت را از یکدیگر می توانیم 2) فضای خصوصی چند واحد مسکونی
تشخیص دهیم و از هم تفکیک کنیم: 3) فضای خصوصی هر واحد مسکونی
1- فضای خصوصی شامل حیاط و عناصر و در برگیرنده شدن.
2- فضای نیمه خصوصی نیمه عمومی به صورت یک بن بست اختصاص یا یک هشتی که به چند خانه راه داشته است .
3- فضای عمومی به صورت گذر میدان
فضای عمومی به صورت گذر و میدان
* اصل ترکیب ( کمپوزیسیون )
منظور از این واژه ها ترکیب فضاها و بدنه محصور کننده آنهاست برخلاف میدانهای غربی که توسط بناهای مشرف محصور می شوند در نمونه های ایران این خصوصیت توسط طاقها تامین می شوند.
اگر همچون نمونه های غربی ( و میدانهای امروزی ) فضای محصور از ترکیب بناهای مختلف ایجاد گردد ولازم است بین آنها آنچنان هماهنگی برقرار باشند (از نظر وحدت شکل ) که بدنه محصور کننده علی رغم تشکیل از ساختمانهای مختلف صورتی پیوسته پیدا کند.
* آگاهی از فضا
آن اصل پایه ای که طراح باید در جریان آموزش و عمل درک کند ، آگاهی پیدا کردن نسبت به فضاست . برای این مقصود باید دانست که دو جزء یا دو عنصر اساسی ترکیب معماری یا مجموعه ای از شهر حجم یا توده ساختمانی و فضاست. امروز طراحان آنقدر که به توده ساختمانی بها می دهند، به فضا توجهی ندارند. متخصصین غربی که مدت درازی به تحقیق در مساله حجم و فضا پرداخته اند ، عقیده مندند که اغلب طراحان "کور فضایی" هستد. بدین معنا که حجم ساختمانها را می بینند ولی از درک فضایی بین آنها عاجزند . حال آنکه معماری در واقع حجم و فضاست و طراحی عبارتست از برقراری رابطه متقابل میان این دو.
در طراحی یک مجموعه جدید نیز طراح می تواند به بررسی طرح خود بپردازد و از خود سوال کند که:
ایا این است همان شکلی که من می خواهم؟
آیا فضاها محصور شده اند؟ و تبایین فضایی حاصل شده است؟
آیا قلمرو فضاها مشخص شده اند؟
آیا مقیاس فضای طراحی شده با خصوصیت آن معنا مناسبتی دارد؟
و اینکه فضاها چگونه با ساختمانهای موجود در بخشهای مجاور تلفیق شده اند.
حجم ساختمانها در بخش مرکزی فضای بین ساختمانها در بخش
شهر سمنان مرکزی شهر سمنان
نمونه های تطبیقی بخش دوم:
معرفی نمونه های موجود در جهان
مقدمه:
در این بخش ابتدا برای آشنایی بیشتر با موضوع چند نمونه مهم از سیتی هالهای طراحی شده توسط معماران معروف را مورد بررسی قرار میدهیم .
ارزیابی بازشناسی خصوصیات کالبدی ومعماری این طرح ها می تواند ایده ها و راهبردهایی در زمینه طراحی موضوع پروژه بدست دهد.
مرکز فرهنگی ژورژ پمپیدو
اگرچه این مرکز از لحاظ نوع کاربری با موضوع رساله متفاوت می باشد ولی آنچه در این نمونه حائز اهمیت می باشد موفقیت مرکز فرهنگی پمپیدو در خلق مکان می باشد. برای این منظور از کتاب مرکز فرهنگی پمپیدو استفاده می کنم.
((بنای مشهور مرکز فرهنگی ، هنری ژرژ پمپیدو پدیده ای از معماری قرن بیست و یکم است که دیدار از پاریس بدون دیدنآنناقص و ناتمام می ماند)) تفکر ساخت اینمرکز توسط پمپیدو دئیس جمهور اسبق فرانسه ارائه شد او …. سال قبل از افتتاح مرکز پمپیدو چنین گفته بود: خواسته قلبی من این است که پاریس را داریا مرکزی فرهنگی ببینم که هم موزه باشد هم مرکز خلاقیت، جایی که هنرهای تجسمی موسیقی ، سینما وکتاب و امکانات دیداری و شنیداری برای پژوهش گرد آمده باشد) فکر ایجاد این مرکز علی رغم جنبه تخیلی آن از زمینه عینی مساعدی برخوردار بود. در واقع پمپیدو توقع خود را از پاریس در قالب یک تصور ذهنی ارائه داده بود که اگر چه ایده آلیستی بود ولی در واقع گرایی آن شکی نباید کرد. آنچه فکر پمپیدو را به خود مشغول کرده بود احتیاج شدید مردم پاریس به امکانات فرهنگی می بود. آنچه باعث واقع گرایی اینطرح شده بود توقع مردمپاریس به لحاظ نیاز به وجود امکانات فرهنگی در شهر بود.
در این اوضاع و احوال بود که پمپیدو ، این کارشناس هنر معاصر با فکر ایجاد این مرکز نوین پا به میدان گذاشت. خوشبختانه در منطقه پلاتو ببور منطقه ای تاریخی قطعه زمینی بود که از زمان تخریب تعداد زیادی از خانه های فرسوده آپارتمانیدر دهه 1930 بلا استفاده مانده بود استقرار مرکز در قلب پاریس اقدامی بود متهوارنه و هم عملی ((اوپلاتویبو)) که در زمان فرانسه به معنی زیباست بیش از سی سال بود که به عنوان پارکینگ مورد استفاده قرار
می گرفت. ظرف یکصد سال گذشته محله مورد بحث چندین باز تغییر و بازسازی شده است. اما این طرح اخیر بود که برای نخستین بار پمپیدو را به تفرجگاه تمام عیاری برای عابران پیاده تبدیل کرد، قبل از اجرای طرح طبقات متوسط و بالای جامعه به حومه شهر نقل مکان می کردند. ولی در دهه منتهی به زمان اجرای طرح پمپیدو بسیاری از اهالی که از دشواری آمد و شد روزانه بین منزل و محل کار خود به سطوح آمده بودند، بار دیگر به مرکز شهر روی آوردند ، نمایشگاهای کوچک آثار هنری و عتیقه فروشیهای بسیار دایر شد . چندین رستوران و کتابفروشی در گوشه کنار افتتاح گردید . مسئولان مرکز با اعمال قوانین منطقه بندی و کاربری اراضی شهری ، حتی نحوه توسعه محلات مجاور را نیز تحت کنترل دارند،
((جهت دستابی ، به هدف ساخت مرکز فرهنگی در محدوده، مسابقه بین المللی در سال 1971 برگزار شد و 681 طرح تسلیم هیئات داوران شد طرح مشترک گروه ایتالیائی – انگلیسی ، رنزو پیانو و راجرز مورد توجه هیات داورا قرار گرفت این طرح خصوصیات منحصر به فردی داشت، نخست آنکه نیمی از سطح زمین را اشغال می کرد دیگر اینکه با چارچوب برنامه انتباق داشت، و بالاخره اینکه اندیشه اصلی طرح به نوع اعجاب انگیزی ساده بود.
ویژگیهای خاص طرح راجرز و پیانو
اهمیت به خاطرات و تداعی آن یکی از ویژگیهای برجسته طرح مزبور میباشد ((پمپیدو محلی با روح و با صفا است، که مناسب برای خرید ، گردش ، صرف غذا ، استراحت و مهمتر از همه برخورداری از تسهیلات مرکز که بیشتر آن مجانی اس. زمینهای حدفاصل های و مرکز پمپیدو و به منطقه وسیعی برای آمد و شد عابران پیاده تبدیل کرده است که خاطره تفرجگاههای قدیم و کافه های کنار خیابان را زنده می کند.
یکی از خصوصیات بارز طرح پیانو – راجرز وجود فضای باز وسیعی است که در مقابل ساختمان می باشد وبه اندازه خود بناست . از قرون وسطی تا به حال میادین و خیابانهای پاریس همچون تئاترهای زنده ، صحنه معرکه گیری ، سیرک بازی و نمایشگاه های سرگرم کننده بوده و میدانگاه جدید ببورا این قاعده تخلف نورزیده است. ( تصویر2-3-12 و 2-3-13) طراحان مرکز با سخاوتمندی وسعت فضای باز مخصوص فعالیتهای عمومی ، را به اندازه خود ساتمان در نظر گرفته اند، میدان با شیب کم و کف سنگفرشِ خود صحنه ای است در اختیار همگان. میدانگاه ببور الگوی تاریخی یک فضای اجتماعی شهری است محل تلاقی توده های مردم جایی که فاصله میان روح از میان رفته است. جایی که اختلاف زبان مانع ارتباط نیست، این میدان بخشی از یک منطقه بزرگتر پیاده رو است، مرکز را به میدان ل ـ هال می پیوندد. "راجرز و پیانو درباره اثر خود می گویند: "این بنا تنها تجلیِ یک حرکت روشنفکرانه، فرهنگی در قالب ترکیبی از اجزاء و قطعات آب بندی شده نیست، بلکه مرکزی مردمی دانشگاهی است؛ که کوچه و بازار، کلاس درس آن است و می توانند منعکس کننده نیازهای دائمی در حال تغییر مراجعان خود باشد."
یکی دیگر از نکات مهمی که در طرح مرکز پمپیدو مورد توجه گرفته است. تغییرپذیری و انعطاف پذیری است. "… نخستین نکته ای که معمار باید به آن توجه می داشت طراحی سازه ای قابل انعطاف و فاقد شکل مشخص بود، که بتواند بر حسب موقعیتهای معین چه داخلی و چه خارجی شکل مناسب به خود بگیرد (تصویر 2-3-14). به عبارت دیگر طرح معماری این بنا محصول سبک یا فرضی از پیش اندیشیده نبود بلکه از عملکردهای دائماً در حال تغییر نشات می گرفت. این ساختمان در اصل به مثابه ابزاری ناتمام فرض شده بود تا تغییر و تعدیل آن در همه حال ممکن باشد. برای رسیدن به حداکثر انعطاف پذیری و قابلیت تغییر به منظور انطباق کلیه اجزای شبکه تاسیسات و همین اسکلت ساختمان طوری طراحی شده بود که در معرض دید باشد…" در واقع مردم تغییر و دگرگونی را هر لحظه در مجموعه مشاهده می کردند، و مردم جزئی از اثر معماری محسوب می شدند." فضاهای داخلی و نمایشگاه ها انعطاف پذیر قابل تنظیم و عاری از هرگونه ستون یا دیوار باربر بود."
یکی از ویژگیهای عمده پمپیدو عمومی بودن آن است" ورود برای عموم آزاد است. هنرمندان آماتور، دوستداران کتاب، علاقمندان به سینما و هر کس دیگری که بخواهد از امکانات این ماشین فرهنگی سر درآورد. هیچ کس ملزم به رعایت تشریفات نیست. هر کس می تواند، انبوه روزنامه ها، مجله ها و کتابها را تورق کند، به تازه های موسیقی گوش فرا دهد، برنامه خاص، از تلویزیون تماشا کند. لیوانی نوشابه یا فنجانی قهوه بیاشامد. و هر کس مجاز است با فرد بغل دستی خود سخن بگوید یا مجذوب و متحیر گردد و یا این که بی اعتنا باقی بماند."
یکی از ویژگی های مرکز پمپیدو که ما هم در مباحث مربوط به خلق مکان به اهمیت آن اشاره کردیم بحث مشارکت مردم می باشد. "اینجا تنها به عنوان محلی برای عرضه هنر در نظر گرفته نشده بود، بلکه به منزله تریبون آزادی بود تا هنرمند از طریق آن بتواند، مستقیماً با جامعه ارتباط برقرار سازد. مردم نیز در حل مشکلات زندگی روزمره وسائل محیط خود از کمک و راهنمایی متخصصان بهره مند شوند. در اینجا تنها موضوعی برای مشاهده نبود بلکه زمینه ای بود برای مشارکت." آنچه در رابطه با مرکز فرهنگی اجتماعی پمپیدو بیان کردیم. اصول و قواعدی بود که به نظر به واسطه رعایت این اصول مرکز فرهنگی پمپیدو یکی از محبوب ترین اثرهای معماری در سطح جهان می باشد. و امروز این اثر جزئی از هویت مردم شهر پاریس محسوب می گردد و پاریسی بدون پمپیدو برای شهروندان پاریس معنا ندارد.
آنچه رنزو و راجرز را موفق کرده، شناخت زندگی مردم پاریس و نیازهای آنها می باشد. آنه ظرف متناسب با مظروف آن یعنی مردم طراحی کرده اند و از این طریق به خلق معماری جاودانه قائل شده اند.
"مرکز فرهنگی پمپیدو ظرفِ پنج ماه از آغاز فعالیت خود بیش از مجموعه دیدارکنندگان سالانه موزه لوور و مقبره ناپلئون بازدیدکننده داشته امروزه در روز 26 تا 30 هزار نفر از این ماشین فرهنگی بازدید می کنند."
سیتی هال لندن :
زمانی که تونی بلر در انگلستان بر سر کار آمد گفت: این دولت نماینده بازگشت به مدرنسیم است اودر واقع از جامعه ای سخن می گفت که نگاهش رو به آینده است و به آینده می اندیشد . براساس همین دیدگاه بحث ایجاد ساختمانی در لندن به عنوان ساختمان شهرداری لندن مطرح گردید که سمبل ونماد چنین طرز تفکری باشد. پس از بررسی های انجام شده و ایده های مختلفی که در این میان مطرح شد طرح وسایت پیشنهادی نورمن فاستر طراحی و اجرا گردید. این طرح که همچون یک گوی تخم مرغی شفاف است در سواحل جنوبی رود تایمز قرار دارد در واقع آنچه توسط نورمن فاستر طراحی گردیده است ساختمان شهرداری و مجموعه ای از ساختمان ها در مجاورت آن است که شامل فضا های عمومی تجاری و فرهنگی از قبیل هتل رستوران سینما آمفی تئاتر ویک پارکینگ زیر زمینی است .
ساخت بنای شهرداری در سال 2000میلادی یعنی در آغاز قرن بیست و یکم آغاز گردید و در سال 2002میلادی به پایان رسید.
ساختمان شهرداری لندن: ویژگی های شکلی تدابیر گرمایشی چنانکه گفته شد ساختمان شهرداری لندن همچون یک گوی تخم مرغی درخشان در سواحل جنوبی رودخانه تایمز بر زمین نشسته است. این گوی ژئومتریک در دو نمای شمالی (رو به رودخانه ) و جنوبی کاملا متقارن است اما در دو نمای غربی و شرقی شکلی غیر متقارن دارد. اگر از درون ساختمان به دیواره های آن نگاه کنیم این دیواره در یک طرف به شدت به طرف نوک گوی انحنا پیدا کرده است و در طرف دیگر به حالت پله پله و به صورت منفی رو به بیرون به طرف نوک گوی حرکت کرده است. این ویژگی های شکلی در ساختمان شهرداری لندن تدابیری گرمایشی است چنانکه در نماهای شرقی و غربی می توان دید انحنای این ساختمان در جهت شمالی جنوبی به گونه ای است که حداقل سطح را در ضلع جنوبی در معرض تابش مستقیم خورشید داشته باشد. همچنین در این ضلع حالت پله ای طبقات موجب می شود هر طبقه روی طبقه زیرین خود سایه بیندازد تا تابش مستقیم نور خورشید را تعدیل کند.
در یک نگاه اجمالی به سختی می توان پذیرفت که ساختمان شهرداری لندن پذیرای عموم مردم است . اما در واقع امر آنچه در طراحی این ساختمان مد نظر بوده است طراحی مدلی معمارانه از دموکراسی است این بنا علاوه بر این که مجموعه شهرداری و شورای شهر درآن مستقر است . همچون یک مجموعه فرهنگی خدماتی در درون خود عملکردهای مختلفی دارد.
هر یک از شهروندان و نیز توریستها می توانند به راحتی وارد این ساختمان شوند در رامپ مارپیچی آن قدم بزنند وارد طبقات مختلف ساختمان و بخش های متعدد آن شوند از نمایشگاهایی که در آن برگزارمی شود دیدن کنند در کافی شاپ آن قهوه ای و جالب آن که اعضای منتخب خود در شورای شهر و شهرداری را در حال کار ببینند. این ساختمان را به عنوان نمادی از دوران جدید می شناسد چرا که در آن اصل بر شفافیت و آزادی است و پوسته های شیشه ای آن – همانند گنبدی که بر فراز مجلس آلملن در برلین طراحی شده است به صورت نمادین دولت را در یک موضع شفاف و فعالیتهای آن را در معرض دید مردم قرار می دهد.
. ویژگی خاص طرح او ایجاد چشم اندازهای خاص به پل لندن بود. یک فضای باز وگود در قسمت غربی سیتس هال در نظر گرفته شده بود که بیضی شکل بود . این فضا یک آمفی تئاتررو باز به گنجایش 1000نفر و یک فضای باز عمومی در روزهای آفتابی است . یک خروجی اظطراری هم در کافه تریای واقع در طبقه زیر زمین به سوی آمفی تئاتر وجود دارد ولی هیچ گونه ورودی برای عموم از فضای عمومی به سیتی هال وجود ندارد.
مجموعه تالار شهر جدید توکیو
که سه بلوک کامل را اشغال کرده است توسط "کنز و تانگه" طراحی شده است این مجموعه از سمت غرب به یک پارک واز سمت دیگر به ساختمانهای بلند مرتبه محدود می شود . به منظور جلوگیری از افزایش سطح اشغال ساختمانی در محدوده مذکور در طرح مجموعه یک میدان باز مرکزی پیش بینی شده است. این میدان تخم مرغی شکل بوسیله ساختمانهای اصلی و رامپهایی که به نرمی به سمت صحنه مرکزی پایین می روند احاطه شده است . بخش اداری در حدود 335000 متر مربع از مجموعه 380000 متر مربع زیر بنای کل را اشغال کرده است از این مقدار 195000متر مربع به دفاتردولتی اختصاص دارد که در ساختمان شماره یک مستقر هستند این ساختمان متشکل از دو برج است که ارتفاع آنها در بلند ترین نقطه به 243 متر می رسد . بخش عملیاتی (که در حدود 145000متر مربع زیر بنا دارد) در برج شماره (2) سیتی هال که متر ارتفاع دارد واقع است . هال اصلی مجموعه به طور نمادی بر فراز ساختمان اصلی که 15000 متر مربع وسعت دارد واقع شده و به کمک دو راهرو به برج شماره یک متصل می شود پرده مشبک والگوهای خطی تقسیم شده در پوشش خارجی نمای ساختمانها نماد تاریخ فرهنگ و پیشرفت شهر توکیو هستند.
تالار شهر بوستون
نمونه نادری از یک ساختمان مهم عمومی است که حاصل یک مسلبقه ملی می باشد . محل استقرار ساختمان قلب تاریخی شهر بوستون است. در زمان مسابقه زمین این ساختمان جز بخشی از برنامه نوسازی در مرکز اداری شهر بود که با هدف توسعه مجدد بوستون طراحی شد . هدف برنامه ساماندهی مجدد فعالیت های مالی مدیریتی و مسکونی موجود و رونق بخشیدن به واحدهای تجاری همجوار با میادین بود. بخاطر نظریات و عقاید حاکم در آن زمین ضعف و ناتوانی منطقه به کالبد بافت قدیمی آن نسبت داده شده لذا نوسازی منطقه راهی مناسب برای
فراهم آوردن زمینه جهت حضور ساختمانهای جدید بود این برنامه بواسطه عدم توجه آن به بافت موجود ودر نتیجه تخریب وضع اجتماعی وابسته به آن شدیدا مورد انتقاد قرار گرفت با این وجود هنوز وجود چنین طرح جامعی بویژه در امریکای شمالی کاملا منفی شمرده نمی شد . مطابق طرح جامع مذکور که از حیث وسعت در امریکای آن نادر بود تالار شهر جدید می توانست از جایگاه مناسبی برخوردار باشد. برای حضور و مشارکت فعال مردم شهر در امور شهر و نمایش عزم جدی در برقراری دمو کراسی نقشه ای برای احداث یک میدان تهیه شده و مقرر گردید تا بازآفرینی فعالیتها نسبت به هدف فوق در جایگاه فرعی قرار گیرد. میدان مذکوربخاطر طرح هندسی چشمگیر کفسازی آجری اش ویژگی یک فضای اصیل با تناسبات شهری را دارا است که مکانهای عمومی ایتالیایی را بخاطر می آورد . با این حال بواسطه فقدان یک زمینه تاریخی اصیل و حقیقی و نبود سنتها و خاطرات مشترک گویا فضای مذکوردر مقایسه با منتقدین ایتالیایی مشابه اش تا شهروندان طبقه متوسط فاصله زیادی دارد. شاید انطباق قوی تر برنامه با فعالیتهای فرهنگی و تجاری می توانست به ایجاد و مکان عمومی دوستانه ترنزدیکتری با مردم منجر شود . بدون اینکه ریسک ایجاد یک میدان شهری و یادمانی هدف قرار گیرد . بنابراین میدان مذکور بیشتر به عنوان یکی شی بصری و نمادی عمل کرد تا مکانی قابل استفاده برای گردهمایی ها و بحث و گفتگوهای شهری نتیجه اینکه لزومی نداشت که طراحی مقدماتی عناصری که متضمن کیفییت منطقه هستند.
برگیرنده جنبه های شاعرانه و نمادین باشد همه اینها به تقریبی متفاوت به درک شرایط شهر و برنامه ای متفاوت برای ساختمان نیاز داشت (آرشیتکت تالار شهر بوستون ) تصمیم گرفت تا به منظور اجتناب از طرح ساختمانی عمومی فراتر از مرزهای یادمانگرایی جدید دهه گذشته در محدوده برنامه اصول خودش را بکار برد. ساختمان تالار شهر بوستون تحت انقیاد قالب ترکیبی سخت و محکمی است که علیرغم وجود بسیاری از الگوهای خاص و نامنظم سه بخش پایه بدنه و کتیبه بارز و تاثیر گذار دارد. این ساختمان شامل دفاتر شهردار و شورای شهر و 30اداره شهرداری است و به سه بخش تقسیم می شود. طبقه زیرین که پیوسته در ارتباط و در خدمت مردم است طبقه میان که شامل فضاهای عمومی رسمی است و طبقه فوقانی (تاج مستطیل شکل ساختمان) که فعالیتهایی را که کمتر با ارباب رجوع در ارتباط هستند در خود جای داده است طبقات داخلی بنا بیشتر بیانگر داستانی از نور و تناسبات هستند تا تراکم ناشی از دسترسیها این افکت های خاص تئاتر گونه در مصالح ساختمان نیز بازتاب یافته اند.
یک سال بعد از مسابقه (انجمن معماران امریکا) از این بنا بعنوان بنایی که نه بواسطه ارتفاعش بلکه بخاطر فرم غنی و تاثیر گذارش به هدف خود نائل گشته است تقدیر کرد. بدین ترتیب ساختمان مذکور عنوان منحصر به فرد بهترین بنای عمومی در امریکای شمالی را بدست آورد.
نمونـه های داخلی
سیتی هال تهران :
در بین سالهای 1354الی 1356 "کنز و تانگه " به عنوان برنده طرح سیتی هال شهر تهران گوی سبقت را از دیگررقیبان بین المللی برد. در طرح یاد شده که در مراحل اولیه پروژه باقی مانده و بدلیل تحولات اجتماعی سالهای بعد هرگزجامعه عمل بخود نپوشید. آرشیتکت طراح عملکرد های اصلی سیتی هال تهران را به قرار ذیل برای خویش تفکیک ودر طرح پروژه اعمال نموده بود.
1- کانالی برای انجام فعالیتهای گوناگون اداری
2- مجوعه ای سالنهای اماکن رسمی برای مراسم تشریفات و پذیرایی ها
3- مرکزی برای برگزاری انواع فعالیتها و جنب و جوشهای عمومی و مردمی
4- مجموعه ای با معماری و منظره ی یگانه ویکتا به عنوان سمبل شهر تهران
وی در تعیین این مفاد فونکسیون های اول و دوم را در قالب طراحی های معمارانه کار و فونکسیونهای سوم و چهارم را در قالب طراحی های شهر سازانه قلمداد می نمود . توجه به رفیع بودن بنا و استفاده از عمده ترین منظر طبیعی شهرتهران یعنی رشته کوههای توچال و سپس در امتداد آنها قله دماوند برای سالنهای پذیرائی تشریفات و همچنین بهره گیری از ارزش های معماری ایرانی و اسلامی که در طرح با منظور نمودن حیاطی بسیار بزرگ یا به عبارت بهتر صحنی وسیع نماداصلی سیتی هال نیز در مرکز آن جای داده شده بود و کمک به ارتباطات راحت وسریع عابر پیاده برای دستیابی به فضاهای اداری و عمومی مورد نظر از جمله نکات مثبت پروژه مذکور تلقی می گردد.
تالار شهر تبریز
این ساختمان از تعدادی قسمتهای مختلف که با اهمیت ترین آنها سالن نمایش می باشد تشکیل شده. سالن نمایش به شکل هشت ضلعی بوده که این حجم را از بقیه قسمتهای بنا آشکار می کند. این سالن دارای گنجایشی در حدود 600 نفر است برای تشکیل جلسات انجمن های محلی و گردآوری اهالی شهر می باشد. این سالن دارای سن کوچکی برای محل سخنرانان و اکران کوچکی برای نشان دادن اسلاید و احیاناً ارائه برنامه های مخصوص می باشد. همچنین کتابخانه ای در طبقه دوم که تقریباً ساکت ترین نقطه است انتخاب شده و چون مشرف به خیابان شرقی است در سمت خیابان برای آن پنجره ای در نظر گرفته شده و بدین ترتیب از سروصدای خیابان در امان است.
پارکینگ برای 150 ایستگاه اتومبیل در دو قسمت پیش بینی شده که یک قسمت آن سرپوشیده (برای حدود 25 دستگاه ماشین) و در زیر تالار اصلی برای میهمانان در و بقیه محوطه منظور گردیده است.
ساختمان مذکور دارای خروجی های اضطراری و پله های فرار می باشد و از اطراف به فضاهای باز و سبز منتهی می شود. برای تالار اصلی در خروج اضطراری و پله فرار با رعایت اصول فنی به ترتیب در نظر گرفته شده که در مواقع ضروری تخلیه سالن از حاضرین در تالار با سرعت انجام پذیرد و برای قسمتهای اداری نیز با وجودی که پله فرار پیش بینی شده است، معهذا می توان در موارد اضطراری از پله سرویسی که ورودی آن در گوشه های غربی هال اصلی است، استفاده نمود.
بخش سوم: مطالعات زمینه
بازشناسی شهر مشهـد
ـ چگونگی پیدایش شهـر مشهـد
مهمترین عاملی که در طول تاریخ، در شکل گرفتن سکونت در این منطقه موثر بوده است، موقعیت طبیعی حوزه کشف رود و حوزه اترک می باشد. با در نظر گرفتن این عامل به عنوان امری نسبتاً ثابت برای جذب جمعیت، می توان تاثیر عوامل تاریخی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی را در دوره های مختلف مورد بررسی قرار داد. حوزه کشف رود در دوره اسلامی حتی در دوره پیش از اسلام، از مراکز عمده سکونت در خراسان شمالی بوده است. در دوره اسلامی، مهمترین و پرجمعیت ترین سکونت گاه حوزه کشف رود، ولایت طولل بوده که مرکز آن شهر طابران نامیده می شده است. به مرور زمان که از اهمیت شهر طابران و نیشابور کاسته شد، شهرهای جدیدی به اسامی نوغان و دهکده سناباد به وجود آمدند (نوغان محلی است که مشهد در آن به وجود آمد و سناباد قریه مشهوری است که حضرت رضا (ع) و هارون الرشید در آن محل مدفون شده اند) در سال 203 هجری قمری امام هشتم شیعیان علی بن موسی الرضا (ع) در طولل وفات یافت و در هارونیه به خاک سپرده شد. از آن تاریخ به بعد، این محل زیارتگاه شیعیان گردیده و به نام مشهد الرضا موسوم شد. نام مشهد برای نخستین بار در اواخر قرن چهارم هجری قمری به وسیله مقدسی آورده شده است.
ـ سلسله مراتب رشـد تاریخی شهر مشهـد
با ویران شدن دو شهر نیشابور و طابران، ساکنان این دو شهر، ناگزیر به مناطق اطراف مهاجرت کردند از جمله این مناطق، نوغان و سناباد بودند که سکونتگاه مهاجران نیشابور و طابران گردیدند. رفته رفته این دو شهر رو به توسعه نهاده و بعدها با ادغام آنها شهر مشهد کنونی به وجود آمد. در زمان دیالمه به خاطر عنایتی که نسبت به مذهب شیعه و امام رضا وجود داشت، مشهد مورد توجه بیشتری قرار گرفت و مردم از اطراف و اکناف برای زیارت مرقد مطهر به مشهد می آمدند. در نیمه قرن چهارم هجری قمری، سبکتکین غزنوی، گنبد و بارگاه حضرت را ویران کرد و مردم را از زیارت منع نمود. در اوایل قرن پنجم هجری، سلطان محمود به کار تعمیر بقعه و ساختن حصاری به گرد شهر پرداخت و پسرش مسعود نیز دیواری بر گرد بقعه کشید. در سال 617 هجری قمری، تمام آبادیهای طابران، نوغان و سناباد، پایمال لشکریان مغول گردیدند و به کلی غارت و تاراج شدند اما آرامگاه امام رضا در اثر توجه ثروتمندان شیعه مجدداً آباد شد.
از قرن هشتم هجری قمری به بعد، سناباد به مشهد معروف شد. در زمان حمدا… مستوفی مشهد به صورت شهری بزرگ درآمد که در آن مزارهای بسیار با گنبدهای متفاوت وجود داشتند. از جمله این مزارها می توان به قبر امام محمد غزالی و قبر فردوسی اشاره کرد. در زمان صفویه، مشهد واقعاً رونق گرفت و به صورت دومین زیارتگاه بااهمیت شیعیان جهان و مهمترین زیارتگاه شیعیان ایران درآمده از نظر سیاست مذهبی فرمانروایان صفوی برای نخستین بار تشیع را مذهب رسمی قلمرو حکومت خویش نمودند این سیاست آثار و نتایج کلی را برای رشد مشهد در برداشت. از دیدگاه سیاست اقتصادی به خصوص در زمان شاه عباس صفوی یک سلسله اقدامات موثر برای جلوگیری از فرار سرمایه های ایرانی به مکه و مدینه و کربلا و نجف برای رونق مشهد و ارتفاع آن به بزرگترین زیارتگاه شیعیان انجام گرفت و شاه عباس با سفر پیاده خود به مشهد، سیاست حکومت خویش را در این زمینه رسماً اعلام کرد.
در زمان شاه طهماسب صفوی، حصار تازه ای برای دفاع از حملات ازبکان به دور شهر کشیده شد. این حصار حدود 1800 متر طول داشت و دارای 141 برج در فواصل معین برای دفاع از شهر و نبرد با مهاجمین بود در این زمان در مشهد 6 دروازه وجود داشت. که تا اوایل قرن حاضر تقریباً به همین صورت باقی مانده بود. با وجود این همه توجیهات شهر مشهد به علت موقعیت خاص جغرافیایی خود که همواره در مسیر حملات ازبکان و طوایف دیگر قرار داشت یک بار دیگر در زمان شاه عباس مورد حمله قرار گرفت و خسارات فراوان دید. در شورش افغان ها نیز که در پایان عهد صفوی به وقوع پیوست مشهد مورد هجوم این قوم قرار گرفت و صدمات زیادی به آن وارد شد. نادرشاه به ترمیم خرابی های شهر پرداخت و برای خود و فرزندش مقبره ای در این شهر بنا کرد. در زمان شاهرخ (جانشین نادر) مشهد از رونق افتاد و وضعیت آن به خاطر هجوم هر ساله ازبک ها به 6000 نفر تقلیل پیدا کرد. در اوایل دوره قاجار شهر مشهد نیز همانند سایر شهرهای خراسان و دیگر شهرهای ایران به علت هرج و مرج که پس از زوال صفویه به خصوص پس از ناصرالدین شاه پدید آمده از رونق افتاد و دائماً مورد تهاجم قبایل ازبک و ترکمن قرار می گرفت.
شهر مشهد در اوایل دوره قاجار دچار خرابی و ویرانی گردید و توجهی به آن نمی شد ولی در زمان فتحعلی شاه رفته رفته دولت مرکزی به ترمیم ویرانی ها پرداخت. در زمان ناصرالدین شاه که امنیت در کشور برقرار می شد و اوضاع و احوال اقتصادی نسبت به گذشته رونق می گیرد، ناصرالدین شاه نیز توجه خاصی به مشهد می کند، و شهر رونق گذشته را باز می یابد.
سیمای ظاهری مشهد، در بین سالهای 1200 تا 1220 هجری شمسی تغییر کرد و تست تاثیر سیاست شهرسازی که در آن دوره عبارت از احداث چند خیابان و میدان بود قرار گرفت. در اوایل قرن حاضر دیوارهای اطراف شهر که برای دفاع مشهد از حملات ازبکان و عشایر دیگر برپا شده بودند و در اواخر دوره قاجاریه فرو ریخته و ویران شده بودند از میان رفتند.
ارگ که دارالحکومه شهر بود نیز از میان برداشته شد و عمارت بانک ملی سابق جای آن را گرفت.
ـ موقعیت جغرافیایی شهـر مشهـد
منطقه وسیع استان خراسان در شرق و شمال شرقی کشور قرار دارد. مساحت استان خراسان معادل یک پنجم مساحت کل کشور و در حدود 202692 کیلومتر مربع است.
کوهها: به طور کلی قسمت اعظم منطقه خراسان را کوهها فرا گرفته اند، امتداد رشته کوهها تقریباً و موازی فواصل آنها مطلوب است به طوری که قسمت اعظم جمعیت استان در این نواحی سکنی گزیده اند.
رودها و رودخانه های استان در دره ها و دشتها جریان دارند و برخی از این دره ها به نام رودخانه ای که در آن جاری است نامیده می شوند. رودهای کشف رود و اترک که مهم ترین رودهای استان هستند، از آن جمله اند. این دو رودخانه در بستر خود دره های حاصلخیز و نسبتاً وسیعی ایجاد نموده اند.
اترک به طول 525 کیلومتر از دامنه هزارمسجد در حدود شمال غرب قوچان سرچشمه می گیرد و در بستری سنگی جریان یافته وارد گرگان شده، مرز ایران و ترکمنستان را تشکیل داده، سرانجام به دریای خزر می ریزد. کشف رود به طول 300 کیلومتر نیز به خودی خود یکی از شعبات رودخانه مرزی هریرود است. از پیوستن آبراهه های فراوانی که از دامنه های شمالی بینالود سرچشمه می گیرند، تشکیل می گردد.
رودخانه های مرکز و جنوب استان نیز اغلب سیلابی بوده و دارای آب دایمی نیستند. شهرستان مشهد به وسعت 3500 کیلومتر مربع بخشی از دره کشف رود است که از شمال به کوههای هزارمسجد و از جنوب و مغرب به کوههای بینالود محدود می شود. این منطقه در طول جغرافیایی از 59 درجه 250 دقیقه شمالی قرار دارد. حداقل ارتفاع از سطح دریا 750 متر و حداکثر آن 1800 متر است، ارتفاع شهر مشهد از سطح دریا 9430 متر می باشد. حداکثر ارتفاع کوههای اطراف منطقه حدود 3150 متر است. بدین ترتیب تفاوت ارتفاع خط الراس کوهها و خط القعر دره کشف رود 2200 متر است و این حالت تاثیر بسزایی در تنظیم شبکه آبهای روان منطقه دارد.
ـ مطالعات اقتصادی
استان خراسان پس از استان تهران با اشتغالی بیش از 2/1 میلیون نفر، بزرگترین بازار کار کشور را داراست. تحولات نیروی کار در این منطقه متاثر از تحولات اقتصادی کشور و تاثیرات جنگ تحمیلی و نیز دگرگونی های سیاسی در کشور افغانستان و مهاجرتهای گسترده خارجی به این استان بوده است.
مقایسه ارقام مربوط به اشتغال در شهر مشهد و تفاوت آن با شهرهای بزرگ کشور سهولت پیدا کردن کار در بخشهایی از اشتغال را که نیاز چندانی به سرمایه، تخصص و سواد و مهارت ندارد؛ به خوبی روشن می سازد و آن را به نقطه ایده آلی برای مهاجران روستایی و افراد غیرماهر در می آورد. طبق آمار مشهد نزدیک به 5 درصد از تولید ناخالص داخلی را تولید کرده است. و در همین سال هم سهم جمعیتی شهر از کل جمعیت کشور 8/2 درصد و سهم آن از جمعیت استان نزدیک به 20 درصد بوده است. این ارقام بیانگر نقش پراهمیت و فرامنطقه ای این شهر در اقتصاد ملی و نیز ارزش افزوده سرانه ای بیش از سرانه کل کشور است تمرکز جمعیت در این شهر زیارتی و توریستی و مرکزیت آن از حیث خدمات اداری، آموزشی و بهداشتی از یک سو و سهولت ارتباط و وسعت بازار آن از سوی دیگر موجب شده است تا این منطقه به صورت قطب خدماتی استان عمل کند.
بر اساس آمار حاصل از سرشماری سال 1375 توزیع نسبی جمعیت شاغل در بخشهای اقتصادی شهر مشهد در سال 1375 به صورت زیر بوده است:
12/60 خدمات 580/2 کشاورزی و بقیه نیز نامشخص.
ـ مطالعات جمعیتی
نخستین اطلاع آماری دقیق از جمعیت شهر مشهد به سرشماری آبان ماه 1319 آن شهر مرتبط می شود. در طول دوره 1319 تا 1375 تعداد جمعیت و میزانهای رشد آن به شرح جدول زیر بوده است.
در ارزیابی میزان رشد جمعیت شهر مشهد در دهه های متوالی کافی است گفته شود میزان رشد جمعیت شهر مشهد در دوره 40 ساله 1335- 1375 به طور متوسط حدود 30 درصد بیش از میزان رشد جمعیت شهر تهران بوده است. همان گونه که ارقام جمعیتی شهر مشهد نشان می دهد، توسعه آن شهر در فاصله سالهای 1355- 1365 شدیدتر از دوره های زمانی مشابه قبل بوده و در همین دوره کوتاه 10 ساله بر جمعیت 668 هزار نفری آن شهر بیش از 795 هزار نفر افزوده شده است.
ترکیب جنسی و سن: جمعیت شهر مشهد از ترکیب جنس و سنی متعادلی برخوردار است. از نظر کلی مشهد دارای جمعیت بحرانی است و نسبت افراد از 15 سال در هرم سن شهر همواره بیش از 40 درصد بوده است.
وسعت خانوار و ترکیب آن: به تبع افزایش تعدادی جمعیت شهر مشهد و تقریباً متناسب با آن تعداد خانوارهای آن شهر نیز رو به افزایش نهاده است و از 54300 خانوار در سال 1335 به 300300 خانوار در سال 1365 رسیده است.
عوامل اصلی رشد جمعیت شهر مشهـد
بر اساس محاسباتی که به صورت تفصیلی در مورد عوامل اصلی رشد جمعیت شهر انجام گرفته است. میزان موالید در سال 1375 حدود 25 در هزار و میزان مرگ و میر عمومی در حدود 4 در هزار بوده است. بر اساس همین محاسبات مهاجرت به ویژه در سالهای 1355- 1375 نقش عمده ای در افزایش جمعیت شهر مشهد داشته است.
از نظر شناخت مبدا مهاجرت ها 2/63 درصد از مهاجران داخلی به مشهد از نقاط شهری و 1/22 درصد از نقاط روستایی بوده و منشا مهاجرتی 4/14 درصد از آنها نیز نامشخص بوده ست.
در بررسی مهاجرت به شهر مشهد بیش از 34 درصد مهاجران الحاق به خانوار خود 20/16 درصد پیدا کردن کار 80/14 درصد تامین رفاه بیشتر و 6/4 درصد ادامه تحصیل در آن شهر را دلیل اصلی مهاجرت اعلام نموده اند.
میزان دستیابی به اهداف مهاجرت نیز در گروههای مختلف بین 68 تا 90 درصد بوده است. در نتیجه
می توان شهر مشهد را قبله آمال مهاجران از نظر تحقق هدفهای مربوط به مهاجرت های آنان دانست.
زائرین
مشهد یکی از مهمترین شهرهای سیاحتی ـ زیارتی کشور است به دلایل مختلف شهر مشهد هرساله میزان چندین برابر جمعیت ساکن خود است.
با توجه به آمار زوار در 15 ساله اخیر به طور میانگین شهریور ماه بیشترین و بهمن ماه کمترین جمعیت زوار را پذیرا بوده است. روزهای خاص سال مانند ایام سوگواری و اعیاد مذهبی گذشته از تاثیر فصول بیشترین ظرفیت زایران را دارا هستند.
ـ نقاط و عناصـر شاخص شهر مشهـد
عناصر شاخص در شهر مشهد شامل آن بخش از بناها یا فضاهای شهری، و یا نقاط مهم شبکه ارتباطی (میادین، چهارراهها و …) هستند که به دلایل مختلف (نقش و اهمیت تاریخی و فرهنگی، کارکرد ویژه، موقعیت، وسعت و یا سیما و منظر منحصر به فرد و …) برای مردم شهر آشنا بوده و تشکیل دهنده بخشی از استخوان بندی شهر نیز هستند و به عنوان نشانه های شهر به شمار می روند. این عناصر بیشتر در مرکز و بخش های قدیمی تر شهر متمرکزند و به نسبت در نواحی جدید کمترند. شهر مشهد به جز مجموعه حرم مطهر که یک عنصر شاخص در سطح ملی و حتی فراملی است، دارای عناصر و نشانه های دیگری نیز هست، مانند کوهسنگی، خواجه ربیع، موزه نادری، باغ ملک آباد، و پارک ملت که نه تنها برای اهالی شهر، بلکه برای زائرینی که در طول اقامت خود معمولاً از این نقاط بازدید می کنند، آشنا و شاخص هستند. فرودگاه، ایستگاه راه آهن، بلوار وکیل آباد، ترمینال و گره های مهم شهری مانند میدان شهدا، فلکه تقی آباد، میدان آزادی و … نیز از این نقطه نظر اهمیت ویژه ای دارند.
وجود بارگاه ملکوتی ثامن الحجج امام رضا (ع) به شهر مشهد، هویت و تعریف خاصی بخشیده است. این هویت نه تنها در سطح شهر و منطقه، بلکه در مقیاس ملی و بین المللی نیز دارای اعتبار و اهمیت ویژه ای است، سالیانه میلیونها زائر از سراسر کشور، به قصد زیارت حرم مطهر به مشهد مسافرت می کنند و به طبع خود تاثیر فراوانی بر محیط شهری و شالوده شهر مشهد گذاشته اند. از سویی دیگر اطراف حرم مطهر (مرکز شهر مشهد) تا شعاع زیادی با تاسیس راسته ای از این کاربری به عملکردهای مذهبی، مانند مسجد، حسینیه، تکایا، مدارس علمیه و مقابر مقدس اختصاص یافته است. حوزه کاربری شامل محدوده محصور میان حد جنوبی خیابان طبرسی و حد شمالی خیابان امام رضا، حد غربی خیابان نواب صفوی و حد شرقی خیابان شیرازی به طور عمده شامل کاربری مذهبی است. بالاخص در حوالی فلکه حضرت، این کاربری از تراکم بیشتری برخوردار است. لازم به یادآوری است که این محدوده، ترکیبی از کاربری های متفاوت است، حتی کاربری های فرهنگی و آموزشی و گذران اوقات فراغت نیز در این هسته اصلی شهر جای گرفته اند.
لازم به یادآوری است که شهر مشهد از حیث فضای گذران اوقات فراغت بسیار فقیر و به دور از استانداردهای رایج این عملکرد در فضای شهری می باشد.
در مجموع می توان گفت: حوزه بندی عملکردهای اصلی شالوده شهر مشهد به مفهوم مشخص وجود نداشته و غیر از حوزه های همگن از فعالیتها، به طور کلی می توان الگوی حوزه بندی فعالیت های در حال انجام شالوده شهر مشهد را یک حوزه بندی مرکب از کاربری های مختلف دانست.
ـ تغییرات کالبـدی در قرن حاضر
بر اساس مدارک موجود در دو دهه آغازین قرن حاضر یعنی در سالهای 1300 تا 1325 ساختار شهر تغییرات زیادی را به خود دید. وجود اراضی کشاورزی مرغوب در شرق و شمال شهر امکان بهره برداری از منابع آبی در سمت غرب و جنوب غرب و اتصال جاده تهران ـ وکیل آباد، از عوامل موثر بر روند گسترش شهر در این دوره اند.
در دهه های بعد یعنی 1335 تا 1345 روند توسعه شهر بر پایه چند اقدام اساسی و بنیادین شکل گرفته است.
* ایجاد خط و فرودگاه و منطقه نظامی آن که موجب تثبیت نسبی حدود شرقی و جنوب شرقی شهر شدند.
* احداث جاده جدید تهران با هدایت توسعه شهر به سمت جنوب.
اما توسعه شهر در سالهای پس از سال 1345 را طرح جامع مشهد تعیین و هدایت کرده است. در این دوره تحولات خاصی در کالبد جدید شهر مشهد صورت می گیرد که اهم آنها عبارتند از:
ـ ایجاد کمربندی صد متری و تشدید روند توسعه های حاشیه ای در شمال و شمال شرق.
ـ احداث دانشگاه فردوسی و پارک ملت در محدوده غربی شهر.
ـ احداث محور سنتو که تعیین محدوده جنوبی و جنوب غربی شهر تا سال 1355 نیز به شمار می آید.
ـ گسترش حاشیه نشینی در شمال و شمال غربی و ادغام تعدادی از روستاها در بافت شهر.
ساختار کالبـدی شهـر در حال حاضر
همان طور که توریسم مذهبی زیرساختهای غیرکالبدی شهر را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ ساختار کالبدی شهر نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم از این عامل عمده تاثیر پذیرفته است.
ساختار کالبدی شهر را که از مرکز شعاع های منتهی به آن شکل می گیرد، مرقد حضرت رضا و محورهای تجاری ـ خدماتی شکل داده است.
الگوی توسعـه شهـر مشهـد
همانطور که پیش از این گفته شد شهر مشهد بزرگترین شهر کشور پس از تهران است و جمعیت آن در سال 1375 حدود 1900000 بوده است. مهمترین مساله ای که امروز شهر مشهد با آن مواجه است و در آینده نیز در صورت عدم اجرای جدی برنامه های مشخص وسعت و شدت بیشتری خواهد یافت؛ آثار و عوارض ناشی از رشد و توسعه سریع شهر می باشد.
امروزه شهر مشهد با آثار ناشی از اشغال نابسامان و بی رویه اراضی شهری روبرو می باشد و در حالی که بیش از سی درصد از اراضی داخل محدوده قانونی شهر بلااستفاده مانده است، بخش قابل توجهی از اراضی کشاورزی اطراف شهر بدون تابعیت از برنامه و طرح مشخص، تحت اشغال شهر درآمده است.
هر چند وجود یکی از مهمترین زیارتگاه های شیعیان جهان و نیز مرکزیت اداری و سیاسی بزرگترین استان کشور از عوامل موثر رشد و توسعه سریع مشهد بوده است؛ لیکن از دیدگاه برنامه ریزی مهمترین عاملی که در چگونگی توسعه شهر موثر بوده و در آینده نزدیک نیز کماکان تاثیر اصلی را خواهد داشت؛ شرایط نامساعد زندگی در مناطق جنوبی و میانی استان خراسان است که در طول تاریخ منشاء یک جریان مهاجرفرستی به سمت شمال استان بوده است.
بدیهی است که ایجاد شرایط مناسب زیست، اسکان جمعیت در مناطق میانی و جنوبی استان، تثبیت نسبی جمعیت و ایجاد تعادل در جریانهای مهاجرتی مستلزم تدوین و اجرای برنامه های بلندمدت ملی و منطقه ای خواهد بود.
مطالعات اقلیمی و بررسیهای محیطی شهر مشهد
فرم کلی شهر ، تاریخ کالبدی ، جهات توسعه ، پراکندگی عملکردی ، شبکه های ارتباطی ، ترتیب جغرافیایی ، ویژگیهای تاریخی ، اجتماعی ، فرهنگی ،و اقتصادی و … از عوامل و پارامترهایی هستند که دید کلی را نسبت به شهر مورد نظر و مورد طراحی بدست می دهند .
مختصات مشهد 59 درجه و 38 دقیقه طول شرقی و 16 دقیقه عرض شمالی می باشد
موقعیت جغرافیایی شهر مشهد
حداقل ارتفاع این منطقه از سطح دریا 750 متر و حد اکثر آن 1800 متر است شهر مشهد از سطح دریا 943 متر است . حد اکثر ارتفاع کوهها در دو طرف این دره 3150 متر است بدین ترتیب تفاوت ارتفاع خط الراس کوهها و خط القعر دره کشف رود 2400 متر است . در بررسیهای انجام شده از روی نقشه طبیعی ، شیب این دره از شمال غرب به سمت جنوب شرقی است .
(( شرایط اقلیمی یک شهر با محیط طبیعی خارج از شهر کاملاً متفاوت است ، چرا که همواره رابطه متقابلی بین ساختمانها و محیط خارجی آنها وجود دارد .
هر بنا وضعیت آب و هوایی اطراف خود را تغییر می دهد . هندسه و مقطع شهر ، شکل ، ازتفاع ، اندازه بناها ، جهت خیابانها ، و ساختمانها و سطح فضاهای باز همگی عواملی هستند که اقلیم خود شهر را تعیین می کنند . بنابر این هر عنصر ( انسان ساخت ) شهری نظیر ساختمانها ، خیابانها ، فضاهای مخصوص پارکینگ اتومبیل ، فرودگاهها ، کارخانجات ، فضای سبز شهری و غیره ، در اطراف و بالای خود یک اقلیم مصنوعی خاصی در معماری خارجی بناها اثر تعیین کننده ای در معماری محیط اطراف و خصوصاً بر عابرین پیاده می گذارند .
نظیر محافظت در مقابل باران ، آفتاب یا نور شدید از طریق تعبیه پیش آمدگی در سطوح فوقانی بنا و مسلط بر معبر راهروهای سقف و سایبان ))
دمـا :
آمار متوسط ماهانه درجه حرارت ، متوسط حد اکثر درجه حرارت ، متوسط حد اقل درجه حرارت حد اکثر مطلق درجه حرارت بصورت میانگینی در جدول 1 نشان داده شده است . داده ها نشان می دهد که بالاترین دمای ثبت شده در مشهد مربوط به سال 1958 به مقدار 4/43 و کمترین درجه حرارت در سال 1972 به مقدار 28- درجه بوده است . یعنی در مشهد تقاوت 4/71 درجه بین حداکثر و حد اقل را میتوان انتظار داشت که رقم بسیار بالایی است . تغییرات ماهانه درجه حرارت مبین این نکته است که دامنه تغییرات دما در طول بسیار زیاد است . بالا بودن درجه حرارت باعث افزایش میزان تبخیر و تعرق در فصل تابستان می شود . به همین دلیل پوشش گیاهی در نواحی اطراف مشهد بسیار ضعیف است بطوریکه قسمت اعظم بارانهای کوتاه مدت مجال نفوذ در خاک را پیدا ننموده و بصورت رواناب سطحی جاری در مسیل های موجود تجمع و به جریان می افتد . ضمناً تعداد روزهای یخبندان در مشهد بطور متوسط 103 روز در سال می باشد .
رطوبت نسبی :
رطوبت نسبی در مشهد علی الاصول کم است دلیل این موضوع کمبود بارندگی و عدم تناسب توزیع آن در طول سال است
تجزیه و تحلیل بارندگی
الف : بارندگی سالانه
داده های بارندگی در ایستگاه مشهد از آغاز سال میلادی 1950 ( ژانویه ) لغایت پایان سال 1989 ( دسابر ) بمدت 40 سال در اختیار می باشد . در طول سالهای آماری فوق حداکثر بارش سالانه مربوط به سال 1970 بمقدار 7/126 میلیمتر بوده است . ملاحظه می شود که دامنه تغییرات بارندگی 292 میلیمتر است که نشان دهنده شرایط آب و هوایی بسیار متغیر در این منطقه است . متوسط بارندگی سالانه در مشهد بر اساس آمارهای موجود 256 میلیمتر در سال می باشد در مشهد کلیه سالهایی که در آن مقدار بارندگی بیشتر از 256 میلیمتر باشد بعنوان سال مرطوب وسالهایی که بارندگی سالانه کمتر از مقدار فوق است خشک به شمار می آید . ( در جدول 2 بارندگی سالانه مشهد در سالهای مرطوب برای دوره های بازگشت 2 تا 100 سال پیش بینی شده است .
جدول 2- پیش بینی بارندگی سالانه مشهد در سالهای مرطوب برای دوره های بازگشت 2 تا 100 سال
دوره بازگشت( سال )
مقداربارندگی سالانه ( میلیمتر )
2
5
10
25
50
100
254
318
353
380
2/411
432
دوره برگشت ماه
J
F
M
A
M
J
J
A
S
O
N
D
2
31
33
55
48
26
4
0
0
0
10
15
21
5
50
47
76
70
38
7
1
0
1
16
25
35
10
64
60
91
88
53
12
2
1
3
26
37
45
20
77
71
106
104
69
17
3
2
5
37
48
53
50
95
85
124
126
91
25
6
3
8
52
63
64
100
108
96
137
141
107
31
7
5
10
63
74
72
جدول 3- تخمین بارندگی ماهانه در سالهای مرطوب در دوره های برگشت 3 تا 100 سال
ب: بارندگی ماهانه :
تغییرات بارندگی ماهانه در مشهد بمراتب شدید تر از بارشهای سالانه است . چند ماه از سال علی الخصوص فاقد بارندگی ( تیر ، مرداد و شهریور ) مقدار آن در بقیه ماهها نیز نا متناسب است .
بدلیل زمستانه بودن بارندگیها ( که از خصوصیات اقلیمی مشهد می باشد . عمده بارندگیها در سه ماهه بهمن ، اسفند و فروردین متمرکز است ولی گهگاهی در ماههای اردیبهشت و خرداد نیز مشاهده می شود . تجزیه و تحلیل بارندگی ماهانه بر اساس توزیع های مناسب مقدار بارشهای ماهانه را در سالهای پر آب در دوره های برگشت 2 تا 100 سال مطابق جدول 3 بدست می د هد
بطوریکه از جدول و گراف فوق مشهود است ماه مارس پر باران ترین و ماههای تابستان خشکترین ماههای سال بشمار می رود .
ج : تاریخ شروع و خاتمه بارندگی ها :
شروع بارندگی یک مفهوم کیفی است زیرا اگر در این مدت سال بخصوص مثلاً در اواخر تابستان یک روز بارانی داشته باشیم نمی توان آن تاریخ را زمان شروع بارندگی ها دانست زیرا چه بسا چندین روز پس از آن ممکن است هیچگونه بارندگی نداشته باشیم .
بهمین منوال اگر پایان بارندگی ها بر حسب استاندارد معمول اولین روز پس از آغاز فروردین ماه بدانیم که بعد از آن بحداقل مدت 20 روز بارندگی نداشته باشیم تاریخ خاتمه بارشها بر اساس تجزیه و تحلیلهایی که انجام گردیده است چهارم خرداد ماه است . بنابراین یک دوره 172 را ( از 13 آبان تا 4خرداد ) باید دوره بارندگی در مشهد به حساب آورد . هر چند که تعداد روزهای بارانی در مشهد بمراتب کمتر از آن و در حدود 55 روز در سال است . ماه مارس با 12 روز ( 40 درصد ایام ) پر باران ترین ماه سال بحساب می آید .
در مورد رطوبت هوا نیز همانطور که در جدول بیوکلیماتیک مشاهده می شود . در تابستان هوا کمی خشک است اما در بقیه مواقع سال رطوبت هوا کافی است و مشکلی از نظر رطوبت وجود ندارد .
وزش باد :
جهت و سرعت بادهای غالب مشهد در ماههای مختلف سال در جدول آمار جوی نشان داده شده اند . جهت وزش این بادها در دیاگرام ها مشخص شده است . در این دیاگرام ها همچنین جهت و سرعت بادهای موجود مشهد یعنی کلیه بادهاییکه در ماههای مختلف سال وزیده اند نشان داده شده اند . با بررسی این دیاگرام ها نتیجه می گردد که درصد و سرعت وزش بادهاییکه در ماههای ژوئن ، ژانویه واوت یعنی در فصل تابستان وزش دارند بیشتر از سایر بادهاست .
گر چه بادهای پائیزی و زمستانی به ترتیب در صد و سرعت کمتری دارند . اما بدلیل سرد سیر بودن منطقه و با توجه به اهمیت گرم کردن فضاهای داخلی نسبت به سرد کردن این فضاها ، می بایست جهت وزش بادهای سرد زمستان اجتناب ناپذیر است .
تابش آفتاب :
بمنظور بررسی موقعیت خورشید و زوایای تابش آفتاب درماههای مختلف سال با توجه به عرض جغرافیایی مشهد 26 درجه و 16 دقیقه از دیاگرام موقعیت خورشید در عرض جغرافیایی 37 درجه شمالی که اختلافی کمتر از 10 درجه با موقعیت مشهد دارد . استفاده شده است با استفاده از این دیاگرام می توان جهت تابش آفتاب و زاویه ای را که اشعه تابش خورشید با سطح افق می سازد . در هر روز از سال و هر ساعت روز بدست آورد . با در دست داشتن این دو زاویه می توان مقدار سایه ای که دیوارهای مختلف یک ساختمان در مواقع مختلف سال ایجاد می نماید را بررسی نمود .
شرایط حرارتی در فضای آزاد :
همانطور که در جدول بیو کلماتیک مشاهده می شود ، در تابستان شرایط اقلیمی منطقه به طرف مناطق گرم و خشک میل نموده است . البته این شرایط فاصله کمی با منطقه آسایش داشته و می توان با افزودن مقداری رطوبت به هوای خارج ساختمان در ماههای ژوئن . ژوئیه واوت این هوا را در رابطه با آسایش انسان مطلوب ساخت .
بدلیل شدت برودت هوا در زمستان فاصله شرایط زمستانی با منطقه آسایش زیاد است و حتی با استفاده از انرژی حاصل از تاثیر آفتاب نمی توان این هوا را در حد راحتی انسان گرم نمود .
پیشنهادات ماهانی :
ماهانی با توجه به وضعیت حرارتی هوای شب و روز ماهانه هر منطقه و با در نظر گرفتن نوسان ماهانه دما ، گروه رطوبتی و میزان بارندگی پیشنهاداتی جهت هماهنگی سازی ساختمان و شرایطی اقلیمی آن منطقه ارائه نموده است که برای منطقه مورد نظر به شرح زیر خلاصه گردیده است .
الف ) ساختمان بهتر است در جهت محور شرقی غربی گسترش یابد .
ب) طرحهایی با فضاهای فشرده و متراکم برای منطقه مناسب هستند .
ج ) ایجاد جریان هوا در فضاهای داخلی ضرورتی ندارد .
د ) دیوارهای خارجی و داخلی و سقف ها بهتر است از مصالح سنگین پیش بینی شوند .
م ) پیش بینی فضاهای خارجی برای استفاده در شبهای تابستان مفید است .
ن ) بازشوها نماهای شمالی و جنوبی می توانند حدودی 15 تا 25 درصد مساحت آن نما پیش بینی شوند .
– پیشنهادات انجمن معماران آمریکا ( A-A )
جامعه معماران آمریکا ، که در رابطه با تحقیقات در زمینه معماری اعتباری بین المللی دارد ، برای مناطق سردسیری مشابه منطقه مورد نظر ، چهار اصل با هدف زیر را جهت هماهنگ سازی ساختمان با شرایط اقلیمی به ترتیب اولویت زیر پیشنهاد نموده است .
جلوگیری از تبادل حرارت در جداره های ساختمان جلوگیری از نفوذ هوای سرد به فضاهای داخلی تابش آفتاب به فضای داخلی در مواقع سرد سال محافظت ساختمان در برابر تابش آفتاب در مواقع گرم ، بدیهی است که اولویت ردیف چهارم زمانی لازم الاجرا خواهد بود که سه اولویت ما قبل آن تامین شده باشند .
بدنبال پیشنهاد این اهداف ، تحقیقات فوق الذکر برای تحقق بخشیدن به اهداف یا اصول یاد شده روشهایی پیشنهاد نموده است که در اینجا به قسمتی از این پیشنهادات اشاره می شود .
برای جلوگیری از تبادل حرارتی در جداره های خارجی ساختمان یعنی جلوگیری از حرارت ایجاد شده در ساختمان ، می بایست تا آنجا که ممکن است سطوح خارجی ساختمان را کاهش داد بدین منظور لازم است ساختمانها به شکل گروهی و دسته ای پیشنهاد شده ، پلان های متراکم و فشرده بوده و تا آنجا که ممکن است ساختمانها را به یکدیگر چسباند .
در رابطه با جلوگیری از نفوذ هوای سرد به فضاهای داخلی ، باید تا آنجا که ممکن است تاثیر بادهای زمستانی بر ساختمان را کاهش داد . برای جلوگیری از تاثیر باد بر ساختمان می توان از باد شکن های مختلف استفاده نمود ، یا اینکه می توان ساختمانها را در پناه یکدیگر یا باصطلاح در سایه یکدیگر قرار داد . در این رابطه نیز به حد اقل رساندن سطوح خارجی و تعداد و مساحت کل بازشوها ی روبه باد ، استفاده از ساختمانهای فشرده و بافت متراکم مفید خواهد بود .پیشنهادات طراحی در شهر مشهد :
در رابطه با طراحی محیط مسکونی در شهر مشهد می توان پیشنهادات ارائه شده در این قسمت را به شرح زیر خلاصه نمود :
الف ) استفاده از مصالح ساختمانی سنگین
ب) استفاده از پلانهای فشرده
ج ) پیش بینی بازشوها کوچک
د ) پیش بینی فضاهای خارجی قابل استفاده در تابستان
م ) به حد اقل رساندن سطوح خارجی ساختمان
ن ) در طراحی مجموعه های مسکونی ، پیشنهاد ساختمانهای گروهی یا بهم چسبیده ، بافت مجموعه متراکم
و ) قرار دادن ساختمانها در حد اقل فاصله ممکن نسبت به یکدیگر
در این قسمت ، با استفاده از کلیه مطالعات و نتایج حاصل از بررسی های انجام شده ، در قسمتهای قبل ، پیشنهادات نهایی در رابطه با هماهنگی هر چه بیشتر ساختمان با شرایط اقلیمی مشهد ارائه می گردند .
همانطور که قبلاً اشاره شد بمنظور جلوگیری از اتلاف حرارت داخلی ساختمان ، لازم است بافت مجموعه کاملاً فشرده و متراکم باشد . بدیهی است که در این رابطه فرم کالبدی ساختمان نیز نقش عمده ای را ایفا مینماید . بنابراین در رابطه با به حداقل رساندن اتلاف حرارت ساختمان نسبت به ابعاد ( طول ، عرض ، ارتفاع ) ساختمان و نحوه قرارگیری آن ، هر دو حائز اهمیت هستند .
برای تعیین مناسب ترین فرم ساختمان و بافت مجموعه ، ساختمانی با مساحت 100 متر مربع و ارتفاع 3 متر ( هر طبقه در فرم های مختلف یک یا دو طبقه فرض شده است . سپس به منظور بررسی عملکرد حرارتی هر یک از پلان نهایی بدست آمده کل سطح خارجی آنها در دو یا سه حالت مختلف ( بشکل مجرد یا چسبیده بهساختمانهای اطراف ) محاسبه گردیده اند . البته باید توجه داشت که گر چه میزان تبادل حرارتی یک ساختمان با فرض ثابت بودن نوع مصالح و شرایط حرارتی به سطح خارجی آن بستگی دارد . اما سطوح خارجی دیوارهای مختلف و بام هر یک نقش متفاوتی در تبادل حرارتی ایفا می نماید .
معمولاً اتلاف حرارت از نمای جنوبی ساختمان به دلیل مشرف بودن این نما به تابش آفتاب در زمستان کمتر است . حد اکثر میزان اتلاف حرارت یک ساختمان معمولاً از طریق بام آن صورت می گیرد . چون بام در شب کاملاً به آسمان مشرف بوده و حرارت خود را خیلی سریع بصورت بازتاب اشعه با طول موج بلند از دست میدهد . در صورتی که در شرایطی یکسان میزان اتلاف حرارت از نمای جنوبی یک ساختمان را یک فرض نماییم این میزان در دیوارهای شرقی و غربی 2/1 در دیوار شمالی 2/1 و در بام 4/1 خواهد بود . به همین دلیل در بررسی نقش حرارتی فرم های مختلف ، مساحت نماهای مختلف بام و ساختمان نیز مورد توجه قرار گرفته اند . در جدول صفحه بعد خلاصه این محاسبات نشان داده شده است . با استفاده از این محاسبات نتایج زیر به دست آمده اند :
الف ) بطور کلی هر چه ساختمانها بهم چسبیده تر باشند ( دیوارهای خارجی مشترک بیشتری داشته باشند ) در رابطه با جلوگیری از اتلاف حرارت مناسب تر هستند .
ب ) در مورد ساختمانهای مجزا ( ساختمانها ییکه بطور مستقل در محوطه قرار گرفته و پیوسته به هیچ ساختمان دیگری نیستند . ) مناسبترین فرم در رابطه با جلوگیری از اتلاف حرارت ساختمان فرمی است نزدیک به مکعب با پلانی مربع و در دو طبقه در مورد ساختمانهای یک طبقه نیز فرم هایی با پلان مربع مناسبتر هستند .
ج ) در مورد ساختمانهای به هم چسبیده فرم هایی مناسبتر هستند که در اضلاع بزرگتر مشترک بوده و از طریق اضلاع کوچکتر که ترجیهاً رو به شمال و جنوب قرار داده شده اند به فضای خارج ارتباط داشته باشند .
بنا براین برای دست یابی به مناسبترین شرایط در مشهد پیشنهاد می شود ، در هر یک از این قطعات زمین ، ساختمان تمام عرض زمین را اشغال نموده و ساختمانهای مجاور هم در اضلاع بزرگتر ( ترجیهاً اضلاع شرقی و غربی ) مشترک بوده و به یکدیگر متصل شوند . در مورد ساختمانهای سه و چهار طبقه ، پیشنهاد می شود تعداد سطح طبقات هر یک از این ساختمانها تا آنجا که ممکن است افزایش یافته تا مجموعه های بزرگتری که نسبت سطح خارجی به حجم پوشش شده آنها کمتر است ایجاد شود سازماندهی فضایی و نحوه استقرار بهتر است به صورتی انجام شود که سطح خارجی به حد اقل ممکن برسد .
جهت استقرارساختمان
استقرار بنا به عواملی مانند و ضع طبیعی زمین ، میزان نیاز به فضاهای خصوصی و عمومی ، نحوه دسترسی به معابر و … بستگی دارد . در تعیین محل استقرار بنا ، جهت وزش باد و سرعت و شدت آن و نیز تابش آفتاب نقش موثری ایفا می کنند .
سردسیر ترین اقلیم مشهد از یک سو و اهمیت اثرات خنک کنندگی وزش باد در فصل زمستان از سوی دیگر ، در تعیین جهت ساختمان و نمای اصلی آن حائز اهمیت فراوانی است . برای به حد اقل رساندن نفوذ هوای سرد به فضاهای داخلی و کاهش اتلاف حرارت ساختمان در جداره های خارجی ، باید نمای اصلی ساختمان تا حد امکان زاویه ای کوچک تری با جهت وزش بادهای سرد داشته باشد .
به منظور تعیین مناسب ترین جهت استقرار برای کسب انرژی خورشیدی در مواقع مختلف سال ، میزان کل انرژی خورشید ی تابیده شده بر سطوح قائم واقع در جهات مختلف جغرافیایی ، در مواقع سرد ( کمتر از 14 درجه ی سلسیوس ) و در مواقع گرم ( بیش تر از 20 درجه سلسیوس ) محاسبه و در جدول شماره ی 8 منعکس شده است .
انرژی خورشیدی تابیده بر سطوح قائم در مواقع مختلف سال بر حسب BTU/H/FT
ردیف
جهت استقرار ساختمان
کل مواقع ساختمان
مواقع گرم
مواقع سرد
انرژی امتیاز
انرژی امتیاز
1
شمال
186
158 100
28 0
2
˚15
649
481 90
168 63
3
˚30
1406
910 77
496 9
4
شمال شرقی
2364
1336 64
1028 19
5
˚60
3439
1719 53
1720 32
6
˚75
4503
2032 44
2470 46
7
شرق
5407
2215 38
3192 60
8
˚105
6220
2297 36
3923 74
9
˚120
6747
2309 36
4438 84
10
جنوب شرقی
7046
2172 40
4874 93
11
˚150
7144
1962 46
5182 98
12
˚165
7059
1756 52
5303 100
13
جنوب
6994
1805 51
5189 98
14
˚165-
7059
2327 35
4732 89
15
˚150-
7144
2857 19
4287 81
16
جنوب غربی
7046
3257 7
3789 71
17
˚120-
6747
3471 1
3276 64
18
˚105-
6220
3499 0
2721 51
19
غرب
5407
3307 5
2100 40
20
˚75-
4503
2969 16
1534 29
21
˚60-
3439
2434 32
1005 19
22
شمال غربی
2364
1749 51
570 11
23
˚30-
1406
1107 72
299 6
24
˚15-
649
502 90
147 3
برپایه این محاسبات ، مناسبترین جهت برای کسب انرژی خورشیدی در مواقع سرد ، 15 درجه ی شرقی است . به طور کلی جهت های 15 درجه ی غربی تا جنوب شرقی از این نظر مناسب هستند .
به منظور محافظت ساختمان در برابر تابش آفتاب در مواقع گرم سال ، جهتی که بتواند با حد اقل سایبان لازم نفوذ آفتاب را به فضاهای داخلی کنترل کند ، مناسب تر خواهد بود.جدول شماره 9 نمایانگر محاسباتی است که در این زمینه صورت گرفته است . بر اساس اطلاعات ثبت شده در این جدول گذشته از جهات مشرف به شمال که در بیشترین ایام سال آفتاب نمی گیرند . جهت های 15 و 30 درجه شرقی مناسب ترین جهت ها برای کنترل نفوذ آفتاب به فضاهای داخلی هستند .
عمق سایبان ضروری برای ایجاد سایه ی کامل بر روی پنجره ای به ارتفاع یک متر
ردیفف
جهت استقرار ساختمان
سایبان افقی
سایه بان عمودی
عمق کم
زاویه (درجه )
عمق (سانتیمتر )
زاویه (درجه )
عمق (سانتیمتر )
1
شمال
–
–
70
36
36
2
˚15
–
–
85
18
18
3
˚30
60
58
–
–
53
4
شمال شرقی
50
84
–
–
84
5
˚60
45
100
–
–
100
6
˚70
42
111
–
–
111
7
شرق
40
119
–
–
119
8
˚105
42
111
–
–
111
9
˚120
45
100
–
–
100
10
جنوب شرقی
50
84
–
–
84
11
˚150
57
65
–
–
65
12
˚165
60
58
–
–
58
13
جنوب
54
73
–
–
73
14
˚165-
42
107
–
–
107
15
˚150-
32
160
50
84
244
16
جنوب غربی
28
188
30
173
361
17
˚120-
20
275
30
173
448
18
˚105-
10
567
30
173
740
19
غرب
10
567
–
–
567
20
˚75-
10
367
–
–
–
21
˚60-
10
367
–
–
–
22
شمال غربی
–
–
24
223
225
23
˚30-
–
–
42
111
111
24
˚15-
–
–
55
70
70
-جهت استقرار ساختمانهای یک طرفه
ساختمانی را یکطرفه گویند که تنها با یک نمای اصلی ، یا عمدتاً با یک نمای خود ، با محیط خارج مرتبط باشد . برای تعیین جهت مناسب در چنین بناهایی لازم است تا عملکرد جهات مختلف استقرار ، با توجه به تاثیر عواملی چون وزش باد و تابش آفتاب ، بررسی شود .
با توجه به عملکردهای متفاوت و گاه متناقض ، عناصر مختلف اقلیمی و نیز اهمیت نیازهای حرارتی فضاهای داخلی این اقلیم ، لازم است تا در صد برتری هر یک از جهات با در نظر گرفتن
نسبت اهمیت هر یک از اهداف طراحی ، تعیین شود . به منظور دستیابی به کلیه اهداف طراحی اقلیمی – چه در ساختمانهای یک طبقه ی حیاط دار که در مقابل وزش باد مصون هستند و چه در ساختمانهای مرتفع – جهت 15 درجه ی شرقی مناسب ترین جهت است و به ترتیب جهت های جنوبی و 30 درجه ی شرقی در مقام های بعدی جای دارند .
جهت استقرار ساختمانهای دو طرفه
برای تعیین جهت استقرار مناسب در ساختمانهای دو طرفه باید تاثیر عوامل اقلیمی بر هر دو نما منظور شود . این ساختمانها به دلیل برخورداری از دو نما و با توجه به اختلاف 15 درجه می توانند در 12 جهت استقرار یابند . برای تعیین مناسبترین جهت استقرار در ساختمانهای دو طرفه مجموع امتیازهای نماهای مختلف ساختمانهای دو طرفه کوتاه و مرتفع در جهات مختلف محاسبه می شوند . بر اساس این محاسبات و به دلیل تاثیر باد در محور شمال غربی به جنوب شرقی و برعکس ، کلا برای ساختمانهای مرتفع جهت 15 درجه ی غربی مناسب است . اما باید توجه داشت که این ساختمانها از دو نمای مختلف برخوردارند و هر نما به یک واحد جداگانه تعلق دارد . در نتیجه بالاترین درصد ، لزوماً به معنی بهترین شرایط اقلیمی برای دو نما نیست . زیرا امتیاز نهایی ، برآیند امتیاز دو نماست . ممکن است درصد انطباق با شرایط اقلیمی در یک نما حد اکثر و در نمای دیگر اندک باشد . از این رو امتیاز نهایی نمایانگر اعتدال شرایط در هر دو طرف
ساختمان نیست.
همان گونه که پیش تر گفته شد ، بادهایی که در محورهای شمال غربی به جنوب شرقی و جنوب به شمال می وزند ، عمده ترین بادها در طول روز هستند . مناسبترین جهت برای مقابله با بادهای سرد زمستانی ، جهت شمال غربی به جنوب غربی است . لیکن از نگاه تابش آفتاب در خیابان جهتی مناسبتر است که در آن سایه ی ایجاد شده در سطح خیابان طی فصول سرما و یخ بندان کم تر باشد .
بافت مجموعه
یکی از اهداف طراحی اقلیمی جلوگیری از اتلاف حرارت ساختمان در ایام سرد سال است . با توجه به این هدف فشردگی بافت مجموعه های ساختمانی الزامی می نماید . طراحی ساختمانهای گروهی زمینه ساز تراکم بیش تر است . هر چه دیوارهای مشترک میان ساختمانها بیش تر باشند . مساحت سطح خارجی آنها و در نتیجه میزان اتلاف حرارت ساختمان کم تر خواهد بود .
چون در مشهد ایجاد جریان دائمی هوا در فضاهای داخلی و در محیط اطراف ساختمان ضرورتی ندارد حداقل فاصله میان ساختمانهای متوالی تابع میزان سایه ی ایجاد شده در پشت ساختمانه رو به آفتاب است . این فاصله باید در حدی پیش بینی شود که در فصل سرما امکان نفوذ آفتاب به فضاهای داخلی که یکی دیگر از اهداف طراحی اقلیمی است – وجود داشته باشد . برای کسب حداقل 3 ساعت آفتاب در طی روزهای زمستان فاصله ی مورد نیاز در جهت شمالی- جنوبی به 74/1 برابر ارتفاع ساختمان مقابل و در جهت های 15 درجه ی شرقی یا غربی به 6/1 برابر ارتفاع ساختمان مقابل می رسد .
تراکم ساختمانی و اندازه ی قطعات
رعایت فاصله ی 7/1 برابر ارتفاع ساختمان مقابل تراکم ساختمانی را در حد قابل ملاحظه ای پایین می آورد ، اما چون مساحت زمین و سطح زیر بنا در میزان تراکم مجاز ساختمانی تاثیر می گذارند می توان با تغییر سطح اشغال و افزایش تعداد طبقات ساختمان( در یک تراکم ثابت ) تا حدودی شرایط کسب آفتاب را بهبود بخشید ، بدیهی است در تراکم های بالا به هر طریق نمی توان شرایط مناسب بهره مندی از آفتاب زمستانی را در کلیه طبقات فراهم ساخت .
به طور کلی میتوان گفت شرایط مناسب تر برای آفتا ب گیری ، ضمن ارتباط مستقیم بیا وسعت قطعه زمین و کاهش سطح اشغال در طبقه ی همکف ، به انتخاب و پیش بینی عمق های زیادتر نیز بستگی دارد . در یک جمع بندی از این مبحث نتایج زیر حاصل می شود :
1- تراکم مجاز ساختمانی با تعداد طبقات و عمق بنا رابطه ای مستقیم دارد .
2- با فرض عمق ثابت برای ساختمان زمینهای بزرگتر از نظر آفتاب گیری در زمستان شرایط مناسبتری دارند . البته منوط به این که هر قطعه زمین تنها به یک بنا اختصاص یابد.
3- هر چه عمق بنا بیش تر باشد شرایط آفتاب گیری مناسب تر خواهد بود .
4- در یک تراکم ثابت هر چه تعداد طبقات بیش تر باشد یعنی سطح اشغال کاهش پذیر بهتر است .
5- سیاست تشویقی کاهش درصد اشغال زمین از راه افزایش طبقات شرایط آفتاب گیری ساختمان های شمالی را تقویت خواهد کرد .
6- برای دستیابی به شرایط مناسب آفتاب گیری علاوه بر رعایت فاصله ی مناسب میان دو بنا ، باید جبهه ی جنوبی ساختمان تحت زاویه ی 30 درجه آزاد باشد یا در صورت امکان در گوشه های جنوب شرقی و جنوب غربی ساختمان فضاهایی منظور شود که نیازی به آفتاب ندارند .
الگوی اشغال زمین
منظور از الگوی اشغال زمین نحوه قرارگیری ساختمان در یک قطعه زمین است . فرم قرار گیری ساختمان در زمین در میزان اتلاف حرارت موثر است . اگر چه میزان تبادل حرارتی یک ساختمان به نوع مصالح و شرایط حرارتی آن بستگی دارد . لیکن دیواره های خارجی و بام هر یک نقش متفاوتی در تبادل یا اتلاف حرارت ایفا می کنند .
بیشترین اتلاف حرارت از طریق بام صورت می گیرد . چون بام در شب کاملاً به آسمان مشرف است و حرارت خود را که به شکل بازتاب اشعه با طول موج بلند است – به سرعت از دست می دهد . به منظور کاهش تبادل حرارت توجه به نکات زیر سودمند است :
1- فشردگی بافت و ساختمانهای به هم چسبیده از اتلاف حرارت جلوگیری می کنند .
2- برای ساختمانهای مجزا ، مناسب ترین فرم فرمی است نزدیک به مکعب در دوطبقه
3- در ساختمانهای به هم چسبیده فرم هایی که در اضلاع بزرگتر مشترک باشند و از طریق اضلاع کوچک تر با فضای خارج ارتباط گیرند ، مناسب ترند .
انتخاب مصالح ساختمانی
مختصات مصالح یک ساختمان به شرایط اقلیمی محیطی که ساختمان در آن استقرار می یابد بستگی تام دارد . در نتیجه ویژگیهای ضروری مصالح ساختمانی در مناطق اقلیمی مختلف متفاوت است .
در شهر مشهد به دلیل سردی اقلیمی به کارگیری مصالحی که ضریب اتلاف حرارتی پایینی داشته باشند الزامی است .
عوامل موثر در مکانیابی پروژه
ـ دلایل انتخاب سایت:
همجواری
* از دیدگاه عملکردی و کارایی: جوابگویی به نیازهای گروه های ذینفع
مساحت
مقیاس دانه بندی
* مناسب مکانی:
انطباق با کاربری اراضی شهر ی دسترسی به شبکه معابر
هماهنگی با جهت توسعه شهر خوانایی سایت
* همجواری: موجود مراکز اداری اصلی شهر در حاشیه بلوار خیام در جوار پروژه، این حوزه را به عنوان حوزه ی اداری مطرح نموده و با توجه به ماهیت دولتی ـ مردمی پروژه، می توان مرکز همیاش ها را همچون یک مفصل تعریف شده در جهت تعامل مثبت بین ساختار دولتی ـ حکومتی با مردم در نظر گرفت.
ـ وجود مرکز اقامتی معتبر و شناخته شده ای چون هتل هما 2 در جوار پروژه می تواند نیاز این مراکز را به بخش اقامتی مناسب مرتفع نماید.
* جوابگویی به نیازهای گروه های ذینفع: در نظر گرفتن کاربری های اداری ـ مردمی به صورت متمرکز می تواند گام مثبتی در جهت رفع نیازهای اداری ـ فرهنگی ـ اجتماعی مردم ایفا نماید.
ـ جانمایی فضاهای شهری در قالب میدان و عملکردهای عمومی متناسب در این پروژه و در سایت مورد نظر می تواند نقطه ی مثبتی در جهت فعال نمودن و ایجاد سرزندگی در محدوده سایت خیام به وسیله حضور پررنگ پیاده مردم (زور و شب) ایجاد نماید.
* مساحت: ابعاد مناسب سایت با توجه به کاربری های تعریف شده در برنامه فیزیکی از دیگر دلایل انطباق این پروژه با سایت مورد نظر می باشد.
* مقیاس دانه بنـدی: با توجه به وسعت زیاد پروژه و شلوغی تحمیلی به اطراف و حوزه بلافصل به خاطر تکرار مراجعات و حضور جمعیت مخاطب بالا در زمان های خاص (بخصوص هنگام برگزاری همایش ها و برنامه های خاص) ترجیحاً باید از قرارگیری این پروژه در حوزه دانه بندی ریز شهری پرهیز نمود.
مناسب مکانی
ـ انطباق با کاربری اراضی شهـری
از دیگر معیارهای انتخاب سایت انطباق با کاربری اراضی شهری می باشد که تاثیرات مستقیم و بسزایی در مکان یابی دارد. جهت شناخت کاربری اراضی در شهر مشهد به تحلیل و ارزیابی وضعیت کاربری زمین پرداخته می شود:
* شهر مشهد را می توان به صورت کلی به 4 محدوده مجزا تفکیک نمود:
1. محدوده ی بافت قدیم با هویت تاریخی با ساختاری مشخص (بافت مرکزی)
2. محدوده ی بافت میانی که در گسترش دهه ی 60-50 شکل گرفته اند و با گذشت زمان برخوردار از هویت نسبی شهری از نظر عملکردی ـ اجتماعی شده اند.
3. محدوده ی نوساز با هویت تاریخی نسبتاً ضعیف و وابسته به چند کاربری شهری و فراشهری از قبیل: دانشگاه فردوسی و شهرک های مسکونی اقدام شده در شهر و نزدیکی ییلاقات مشهد.
4. محدوده ی حاشیه ای شمال مشهد که بافتی فرسوده و بدون هویت تاریخی و با مشکلات عدیده ی اجتماعی روبروست.
* در محدوده ی بافت قدیم مالکیت در تمامی قطعات بافت مشخص شده است و قیمت محدوده نسبت به سایر مکان های شهری بیشتر بوده و از ساختار کالبدی منسجمی پیروی نمی کند و غالباً به صورت ارگانیک شکل گرفته است. تلاشهای انجام شده توسط مدیریت شهری مشهد در دهه های گذشته در راستای بهبود وضعیت این ساختار بیشتر به صورت تعریض یا تعریف مسیرهای سواره جدید صورت پذیرفته که این خود نیز موجب انفصال و شکست در بافت شده، نتیجه ی این اقدامات بدون مطالعه سبب کم شدن هویت واقعی این بافت بوده است.
* کاربری شهری نیز در این محدوده تقریباً فاقد عرصه ای که واجد معیارهای مکانیابی باشد، است.
در محدوده ی میانی به لحاظ این که از ابتدا در اختیار مدیریت شهری بوده و سپس به متقاضیان واگذار شده نوعی نظارت بر ساخت و ساز مشاهده می شود. کاربری های خدماتی به لحاظ کمی و کیفی در این محدوده تقریباً متناسب پیش بینی شده است.
ـ دسترسی به شبکه معابـر
مراکز همایش های مردمی باید در کنار مسیرهای شهر واقع شود به گونه ای که دسترسی به آن برای همگان آسان و راحت باشد و همچنین سبب ایجاد ترافیک نگردد و ترافیک موجود نیز عامل مزاحم در جهت دسترسی به این مجموعه نباشد.
ارتباط مجتمع با سلسله مراتب مناسب دسترسی سواره به صورت شریانی درجه 1 شهری سپس تندراه ها و مسیرهای کمربندی می تواند موجب ارتباط آسان سواره از تمام نقاط شهر و مراکز عمده و پایانه های شهری با پروژه گردد.
هماهنگی با جهت توسعه شهـر:
مرکز همایش های مردمی باید با توجه به جهات توسعه شهر مکان یابی گردد تا بتواند در راستای توسعه شهری جمعیت وارد شده به این مناطق را تحت پوش قرار دهد.
انتقال جمعیت از محدوده ی مرکزی شهر و ساکن کردن جمعیت این منطقه در غرب و جنوب غرب و شمال غربی شهر از سیاست های کلی طرح جامع است که تا سال 1400 محقق می شود. با این نگرش در حال حاضر نیز مناطق ذکر شده در یک بازه ی 10 ساله رشد جمعیت بیشتری را دارا بوده اند. این گسترش شامل کاربری های مسکونی ـ توریستی و جهانگردی می باشد که پتانسیل بالایی را در این مناطق از نظر جذب جمعیت ایجاد خواهد کرد.
با توجه به مطالب ذکرشده محدوده خیام دارای پتانسیل بالا و موقعیت مکانی مناسب جهت استقرار یک مرکز اداری ـ مردمی در مقیاس شهری می باشد.
خوانایی
مرکز همایش ها به عنوان یکی از مراکز مهم شهری که کارکردی رسمی ـ مردمی دارد باید در جهت حضور بیشتر مردم از خوانایی مکانی لازم برخوردار باشد. در این راستا قرارگیری این پروژه در نقاط شناخته شده شهری و در کنار محورهای اصلی و ساختاری شهر از الزامات جانمایی این پروژه در بافت شهر می باشد.
شخصیت عناصر پیرامونی این مرکز نیز بر خوانایی و معرفی بهینه ی پروژه تاثیر بسزایی خواهند داشت. وجود سایت خالی و درشت دانه در یک زمینه با بافت نسبتاً متراکم و در کنار عناصر درشت دانه و شناخته شده شهری مانند هتل هما 2 و ادارات و ارگانهای شناخته شده مانند سازمان مسکن و شهرسازی خود واجد ارزش خوانایی می باشد و قرارگیری یک عنصر شاخص و مردمی شهری می تواند بر این خوانایی بیفزاید. و در جهت نیل به این مقصود چهارراه خیام و راستای محور بلوار سجاد به عنوان یکی از محورهای شناخته شده در اذهان مردم با توجه به سایر معیارهای مربوط به مکان یابی پروژه مکان مناسبی تشخیص داده شد.
حوزه سوم
تجزیه وتحلیل
تبیین برنامه ها و اهداف پروژه
شناسایی جمعیت مخاطب:
حال به معرفی تقریبی جمعیت مخاطب مرکز می پردازیم تا به واسطه این شناخت مرکز گردهمایی بتواند موثر و مفیدتر عمل کند و نقش واقعی خود را در جامعه ایفا نماید. می توان قشر بازدید کننده را به دو گروه عمده تقسیم نمود:
قطعا گروهی از مراجعه کنندگان به مرکز ، کودکان هستند. کودکانی که مرکز حضور آنها را مغتنم شناخته و توجه خاصی به حضور آنها دارد. زیرا آنان هستند که آینده جامعه در دست آنهاست. ایجاد شرایط مناسب تا این دسته از بازدید کنندگان با مفهوم مشارکت آشنا شوند و از انجام کارهای گروهی لذت ببرند مانند برگزاری مسابقات ، انجام کارهای هنری به صورت گروهی ، داستان سرایی ، نمایشنامه های عروسکی و خیابانی و…
گروه بعدی، گروه محصلین و جوانان و نوجوانان می باشند. توجه به مجلس دانش آموزی، احداث شورای عالی جوانان ، برگزاری جلسات جوانان ، انجمن های فرهنگی هنری جوانان ، انتخاب نمایندگان جوانان برای برگزاری جلسات مشترک با اعضای شورای شهر ، برگزاری جلسات میان مسئولان و جوانان، شنیدن سخن آنها و ایجاد فضای مناسب برای انجام فعایت گروهی در میان جوانان و …
مردم شهر مشهد که شامل کلیه شهروندان مشهدی می باشند. ایجاد حس تعلق نسبت به شهر ، جلب مشارکت عمومی ، اطلاع رسانی ، نشست با مسئولان، از وظایف مرکز در ارتباط با این قشر از بازدید کنندگان می باشد.
زائران و مسافران مرکز مکانی مناسب است جهت برقراری ارتباط میان زائرین و شهروندان مشهدی تا از این طریق با فعالیتهای شهروندان مشهدی و شهر مشهد آشنا شوند.
مسئولان امور مختلف شهر و متخصصین این گروه وجودشان باعث رونق مجموعه می باشد. مسئولان جهت برقراری ارتباط مستقیم با مردم از امکانات مرکز استفاده می کنند همچنین مرکز می تواند به گروههای مختلف تخصصی جهت برگزاری جلسات و سمینارها یاری برساند.
تبیین کلیت فعالیت ها وفضاهای پروژه
با توجه به مطالب عنوان شده در این فصل ، حال میتوانیم به بیان کلیت فضاهای مورد نیاز مرکز گردهمایی اشاره کنیم.
هر یک از فضا ها در راستای پاسخگویی به یکی از اهداف کلی پروژه در نظر گرفته میشود. در مباحث گذشته اهداف کلی پروژه را عنوان کردیم.
الف: فضاهای عمومی و خدماتی، این گونه فضاها در دو حوزه متفاوت تعریف می گردند.
1) فضاهایی که به منظور تامین نیازهای بازدیدکننده و ایجاد شرایطی دلپذیر و مناسب برای وی در نظر گرفته شده است که وجود این گونه فضا ها پدید آورنده خاطرات خوش برای بازدید از این مرکز به همراه دارد مانند رستوران، تریا، پارکینگ و … .
2) فضاهایی که وظیفه اطلاع رسانی به مردم را بر عهده دارند.
ب: سالنهای گردهمایی که بر حسب تعداد استفاده کنندگان به سالنهای متعددی تقسیم
می گردند. سالن تجمعات اصلی ، سالن کنفرانس و میتینگ … در طراحی سالنها در نظر گرفتن فضاهای جانبی مانند قسمت تشریفات ، اتاق مترجمین ، اتاق کنترل ، تاسیسات ویژه و… از الزامات می باشد.
ج:فضاهای مربوط به تقویت عناصر جامعه مدنی که در چهار حوزه تعریف می گردد.
1) حوزه ارگانهای غیر دولتی
2) حوزه پاسخگویی مسئولان
3) بخش مربوط به احزاب
4) بخش تحقیقات که شامل کتابخانه، امکانات سمعی ،بصری و … می باشد.
د: فضاهای اداری و فنی جهت ارائه خدمات به فضا های متفاوت که در سه حوزه تعریف
می شود:
1) قسمت امور فنی که در دو بخش تعریف می گردد: امور فنی ساختمان و امور فنی مربوط به وسایل سمعی بصری سالن.
2) قسمت امور اداری، از آنجا که بحث مدیریت فضا در طراحی فضای تغییر پذیر بسیار با اهمیت میباشد این قسمت از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
3) قسمت تشریفات و حراست: این بخش در ارتباط مستقیم با قسمت اداری میباشد.
تدوین مبانی نظری پروژه
مبانی نظری عام
* با عنایت به مطالب بخش های گذشته مواردی را می توان به شرح زیر برشمرد و به هنگام
طرح ریزی این مراکز مدنظر داشت:
* ساختمان یک مرکز همای باید فضای کار مناسب و مطبوع را برای عملکردهای اداره تهیه کرده و رشد و توسعه این فضاها را در آینده نیز مدنظر داشته باشد.
* مجموعه بناها بایستی به عنوان نشانه هایی دائمی برای شهر مورد نظر باشند. نشانه هایی که بیانگر سنت های زمان بوده و آن را به آینده منتقل سازند.
* ساختمان یک مرکز همایش بایستی نمایانگر روحیه ای فعال و پیشرو بوده و ثبات، درستی، افتخار به گذشته و اعتماد به آینده را القا نماید.
* بنای یک مرکز همایش در هر مورد بالا یک Land mark بی همتا، یگانه چشمگیر باشد. مناسب بودن مقیاس و شخصیت بنا با مقیاس و شخصیت بناهای مجاور
* علاوه بر تظاهر فیزیکی (Land mark) واژه ای که تشخیص و یافتن بنا را تسهیل می نماید آدرس یابی مجموعه نیز باید ساده باشد. بنابراین محل و موقعیت زمین های سیتی هال فقط در نقاط قابل توجهی قابل قبول است.
* مجموعه بنای مرکز همایش باید دعوت کننده، باز و قابل دسترسی بوده و برای استفاده عموم معلولین ساده و سهل باشد. بنای ساختمان بایستی در عین باشکوه بودن تحقیرکننده جلوه نکند (از نظر مقیاس، بافت طرح و غیره).
* مجموعه بناهای یک مرکز همایش بایستی قرارگاهی مناسب، با تسهیلاتی وسیع و آهنگی متجانس برای یک زندگی عمومی متنوع و فعال جهت عموم مردم فراهم آورند. این بناها بایستی بتواند علاوه بر استفاده هر روز دلپذیر توسط مردم برای مراسم رسمی، جشن های عمومی، گردهم آیی های رسمی و غیررسمی مردم در طول روز و شب و در تمام مدت سال مورد استفاده قرار گیرند. با این ترتیب مرکز همایش مردمی مرکز فعالیت های هسته مرکزی مناطق شهری بوده و به وجودآورنده ی نیر وی زندگی و عامل اصلی ایجاد و تقویت جنبش و حرکت این مراکز خواهند بود. برای دستیابی به چنین هدفی مجموعه فضاها و ساختمان های آن مراکز، بایستی جذاب و دعوت کننده بوده و بتواند پذیرای استفاده متنوع و بی شماری باشد.
* تردد پیاده در کنار ساختمان مرکز همایش های مردمی و همچنین از میان فضاهای عمومی آن بایستی تشویق شود از طرف دیگر پارکینگ کافی برای عموم مردم در نظر گرفته شود.
* مجموعه بناها بایستی در جهت استفاده هر روزه یا اتفاقی عمومی مردم و گردهم آیی های آنان موثر باشند. فضاهای داخلی بنا و همچنین حیاط مردمی مجموعه بایستی شرایطی را ایجاد نمایند که تحت آن امکان برپا شدن تآتر و نمایش همف به صورت برنامه ریزی شده و هم به صورت خلق الساعه به وجود آید. بر این اساس بسیار جالب خواهد بود که گوشه هایی از این میدان برای استفاده های انفرادی مردم طراحی شود.
* نهایتاً باید گفت که مرکز همایش های مردمی در عمل نشانه شهرهای مختلف کشور و کانونی برای اجتماعات و تبادلات اجتماعی مردم خواهند بود. محل استقرار، برنامه ریزی و طراحی این مراکز بایستی تصویری جامع، پیوسته و خوانا، قابل تشخیص و به خطارسپردنی به دست دهد.
* این مراکز همچنین بایستی با باز بودن، قابل دسترسی بودن و شکوه متواضعانه و گرم نمایانگر حضور وسیع مردم باشند.
مبانی نظـری خاص پروژه
مرکز همایش های مردمی مکانی جهت کنش روابط رسمی ـ مردمی و تعاملات اجتماعی مردم در ساختار شهر می باشد. بنابراین لازم است در:
ـ مرکز همایش های مردمی مشهد در جهت پاسخگویی به معیارهای مکان یابی از جمله خوانایی ـ دسترسی مناسب قرارگیری متناسب در جهت توسعه کلی شهر و تناسب با بافت شهری زمینه در سایت مقابل هتل هما 2 در چهارراه خیام جانمایی شد.
ـ امتداد محور بلوارسجاد به عنوان یک مسیر سرزنده به واسطه ی حضور مردم پتانسیل بالایی را در جهت پویا نمودن پروژه در اختیار قرار می دهد.
ـ مرکز همایش های مردمی نیز به دلیل کشیدگی شمالی ـ جنوبی در امتداد بلوار خیام و بلوار جانباز
می تواند از پتانسیل حضور مردم در بلوار سجاد به نفع سرزندگی و پویایی مسیر خیام و جانباز استفاده نماید.
ـ لازم است در جهت تعامل پروژه با مسیرهای پیاده اطراف یعنی امتداد بلوار سجاد و مسیر پارک خطی خیام فضاهای شهری متناسب با رویکرد به این مسیرها و با عملکردی جاذب جمعیت در نظر گرفته شود.
ـ چهارراه خیام که تقاطع دو مسیر اصلی در ساختار شهر است به عنوان یک گرمه ترافیکی مطرح است و لازم است در عین حفظ ارتباط بصری ورودی های پروژه فاصله ی مناسبی از این گره داشته باشند.
ـ ارتباط پارک خطی حاشیه بلوار خیام با محور بلوار سجاد بدون عبور پیاده از گره ترافیکی چهارراه خیام می تواند تداعی گر مسیری مایل که با مسیر در فضاهای پروژه صورت می پذیرد، باشد. استفاده از این قابلیت می تواند در سرزندگی و کارایی پروژه به واسطه ی حضور مردم بسیار موثر باشد.
ـ ترکیب کلی مجموعه با توجه به شریان های سواره و دسترسی های عمده پیاده مجموعه ای شامل نظام سلسله مراتبی توده و فضاست. که در بخش هایی در قالب فضای شهری و در بخش هایی در قالب فضای شهری و در بخش هایی شامل فضاهای محصور درون گرا ظاهر می شود.
ـ محور اصلی که ساختار کلی پروژه در امتداد آن شکل گرفته با توجه به شکل هندسی سایت و نظام پیشنهادی سلسله مراتب حرکت و سیر پیاده در فضاها که از ساختار کلی زمینه و الگوی رفتاری پیاده در حوزه ی بلافصل سایت به وجود آمده ناشی می شود.
ـ در جهت تعامل بصری و کالبدی با پروژه هتل هما 2 که در وضع موجود زمینه در مجاورت سایت مرکز همایش ها قرار گرفته لازم است کریدوری بصری در انتهای پروژه برای ارتباط با این عنصر شاخص شهری.
ـ با توجه به قرارگیری فضای سبز پارک خطی خیام می توان از این فضا جهت ایجاد منظر مناسب از درون پروژه به بیرون علاوه بر منظر پروژه به درون خود بهره گرفت.
تعیین اجزاء وتدقیق برنامه فیزیکی
دراین بخش به بررسی کیفیت فضاها خواهد شد بدین منظور ابتدا اسامی فضاهای مورد نیاز معرفی شده و سپس در مورد هر کدام از فضاها شرح وتوصیف مختصری ارائه میشود تا خصوصیات کلی آن روشن گردد.
فضای شهری و مردمی
از مهمترین اهداف مرکز همایش شهری ایجاد فضای زنده و شاداب می باشد. فضایی که حضور مردم در آن نقش اساسی دارد؛ فضایی که گویی بخشی از ساختار زنده شهر است با حال و هوای میادین شهرهای سنتی.
در ادامه به معرفی اجزاء اصلی و فرعی پروژه می پردازیم.
1. فضاهای موثـر در ایجاد یک فضای اجتماعی زنـده و پویا
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کرد که، مقبولیت یک مرکز اجتماعی، به نحوه برنامه ریزی و مدیریت آن مرکز از یک طرف، و از سوی دیگر به شرایط اجتماعی، سیاسی جامعه بستگی فراوان دارد. در عین حال، معماری نیز وظیفه دارد تا با خلق فضاهایی جاذب و متنوع مرکز را در راستای رسیدن به خلق فضایی مقبول، زنده و پویا یاری برساند.
اصولاً ضمانتِ بقای فضاهای اجتماعی به حضور مردم و استقبال عمومی، بستگی دارد؛ خصوصاً مرکز گردهمایی که بدون مشارکت مردم و حضور آنها معنا و مفهومی نخواهد داشت. بنابراین باید تمام تلاش خود را به منظور ایجاد فضایی مناسب جهت حضور فعالانه و پویای مردم خرج کرد.
خلق فضاهایی با عملکرد خدمات عمومی، که به شرایط آسایش و آرامش بازدیدکنندگان کمک می رساند و علاوه بر آن در خدمت فعالیت های مرکز می باشد، از نظر معماری قابل بررسی است. ما به دنبال آن هستیم که با ایجاد محیطی جذاب، چشم گیر، همراه با آسایش در ذهن بازدیدکنندگان خاطره ای خوش از محیط به جا بگذاریم.
حال به شناسایی فضاهای مربوط به ارائه خدمات همگانی می پردازیم.
فضای شهـری روباز (میدان یک فضای همگانی)
فضاهای همگانی از باارزش ترین فضاهایی هستند، که برای دستیابی به هدف خلق فضایی پویا و سرزنده می توان در نظر گرفت؛ فضایی که مردم بدون هیچ مانعی در آن با هم ارتباط برقرار می کنند همانطور که در میدانگاه مقابل بنای پمپیدو دیدیم ـ میدانگاه ببور الگوی تاریخی یک فضای عمده شهری است. محل تلاقی توده های مردم جایی که فاصله میان بازیگر و تماشاچی از میان رفته است و جایی است که اختلاف زبان مانع ارتباط نیست.
میدانی جهت اطلاع رسانی به شهروندان و مسافران در رابطه با شهر مشهد، مکانی مناسب برای ملاقات مردم با هم از یک سو و از سوی دیگر ملاقات با مسئولان شهر بدون هیچگونه واسطه و سرانجام آماده کردن شهروندان برای حضور موثر در شهر و انجام وظایف شهروندی از طریق ایجاد حس مشارکت.
در اینجا به برخی از فعالیت ها و عملکردهای موجود در میدان اشاره می کنیم. وجود واحدهای تجاری با کاربردی فرهنگی، تریا، رستورانهایی که فضای پذیرایی آنها در فضای باز بوده و به میدان حال و هوای خاص داده اند. آب نماها و مجسمهع های شهری، سکوهایی جهت سخنرانی، فضای مناسب جهت نشستن و گپ زدن، گوش دادن، پرده بزرگ نمایش فیلم که به پخش فیلمهای تاریخی در رابطه با شهر مشهد می پردازد. و حس یادمانی (نوستالژیک) مردم را تحریک می کند و یا به نمایش جلسات سخنرانی مرکز به صورت مستقیم برای مردم می پردازد. بیلبردهای تبلیغاتی و … که همه و همه فعالیتهایی هستند که در ایفای نقش اجتماعی محدوده به آن کمک می کنند.
آنچه در این میدان بیش از هر چیز دیگر به چشم می آید، مردم، مردم و مردم می باشد. چیزی که یک فضای اجتماعی زنده به آن نیاز دارد. در واقع، حضور مردم، باعث می شود، یک فضا به خصوصیات مکان نزدیک شود. حضور درختان باسابقه در کنار میدان از عناصر شاخصی هستند که حس محصوریت را برای میدان ایجاد می نمایند و در تبدیل این فضا به یک مکان کمک می کنند.
"برای جلوگیری از از خلق فضای گمشده باید بنا با محیط اطرافش ارتباط مناسب برقرار نماید این ارتباط تمام لایه های بنا را تحت تاثیر خود قرار می دهد. از آن جمله لایه کاربریها، به عبارت دیگر باید میان کاربری های درون بنا و برون آن ارتباط تنگاتنگی وجود داشته باشد خصوصاً در طبقه همکف…" با بیان این مقدمه به معرفی فضاهای شهری سربسته، می پردازیم که وظیفه پیوند میان داخل بنا و محیط اطراف را دارند.
1-2. فضاهای شهری سربسته
1-2-1. فضای همگانی سرپوشیده
این فضا، که حکم یک فضای شهری را می تواند داشته باشد باید حتی الامکان به گونه ای طراحی شود که به همه بخشهای مرکز گردهمایی ارگ دسترسی مناسب داشته باشد. فرم و نحوه سازماندهی این فضای شهری می تواند بر اساس مقتضیات طرح شکل بگیرد و الزاماً نباید فرم مرکزی داشته باشد حتی می توان فرمی خطی برای آن متصور بود حضور درختان با سابقه در کنار میدان از عناصر شاخصی هستند که حس محصوریت را برای میدان فعال می نمایند.
در این فضا که در آن مردم با کاربری اصلی مرکز، آشنا می شوند. وجود بیلبردهای مختلف اطلاع رسانی، مجسمه ها و درختان تزئینی، می تواند حال و هوایی خاص به آن ببخشد. در مبلمان آن می توان از عناصر شهری استفاده کرد، تا بدین وسیله حال و هوای یک فضای شهری را به بازدید کننده بدهد.
علاوه بر نقشی که این فضا در ایجاد ارتباط میان فضاهای شهری اطراف پروژه دارد، ورودی فضاهای مختلف مرکز و نقش اطلاع رسانی در رابطه با فعالیتهایی که در مرکز گردهمایی صورت می پذیرد نیز بر عهده آن می باشد؛ مردم با گذشتن از این محیط با فعالیتهای مرکز آشنا شده و می توانند توسط آسانسورها و پله ها به بخشهای مختلف مرکز مراجعه کنند. به عبارت دیگر این فضا برای مرکز حکم یک وید مرکزی را دارد، که باعث پیوند تمام طبقات با هم می شود مانند: ستون فقراتی است که فضاهای مختلف حول این محور شکل گرفته اند.
فضای سبز مرکزی
این حیاط مرکزی باید به گونه ای باشد که در مرکز ساختمان و در طبقات پایین قرار گیرد. و
حتی المقدور فضاهای ورودی مجموعه حول این فضا شکل بگیرند، استفاده کننده در بدو ورود به کمک این فضای مرکزی به درک کلیت ساختار فضا دست یابد و بتواند از اطراف این فضای سبز به طبقات دیگر ساختمان مراجعه نماید.
چنین فضایی جهت نورگیری و تهویه هوا بسیار ضروری به نظر می رسد از این رو تعبیه چنین فضایی ضمن پاسخگویی به این نیاز مجموعه می تواند فضایی جذاب و دلنشین را نیز فراهم آورد.
سـرسـرا (فضای اطلاع رسانی)
همان عملکرد و کاربری هایی که در میدان مشاهده می کنیم، در درون فضای سرسرا نیز می تواند وجود داشته باشد؛ تا سرزندگی و پویایی را از میدان به فضای درون مجموعه بکشانیم.
این فضا یک مکان همگانی می باشد که در خدمت تمام بازدیدکنندگان است و تقریباً از این مکان است که استفاده کننده می تواند به فضاهای دیگر برود. در واقع نقش یک فضای تقسیم را می تواند برعهده داشته باشد.
فضایی است که استفاده کنندگان در آنجا از فعالیتهایی که در مجموعه انجام می پذیرد و موقعیت آنها آگاهی پیدا کرده، که برای آن نمی توانیم اندازه مشخصی ارائه دهیم. اگرچه با توجه به این که اولین و یا آخرین مکانی است که استفاده کننده از آن عبور می کند باید تاثیرگذار و خاطره انگیز باشد. ابعاد فضا باید دارای یک اشل انسانی باشد تا فرد در آن احساس کوچکی و حقارت نکند و دارای یک حال و هوای صمیمی باشد.
توجه به ایجاد شرایط مناسب جهت مکث، دریافت اطلاعات تخصصی و غیرتخصصی در رابطه با شهر و مرکز نشستن، گپ زدن، استفاده از فضای سبز مرکزی از خصوصیات فضای سرسرا می باشد که می تواند در اختیار استفاده کننده قرار گیرد. بخش اطلاع رسانی نیز می تواند در کنار بخش مدیریت در همین قسمت واقع شود.
فروشگاه مرکـز
این فروشگاه با بخشهای عمومی دیگر مجموعه می تواند ارتباط مستقیم داشته باشد. و به تولید و توزیع محصولات فرهنگی بپردازد خصوصاً محصولات حاصل از مجموعه فعالیتهایی که در مرکز صورت می پذیرد، تا به نوعی در جهت معرفی مرکز به مردم فعالیت کند.
تـریـا
لذت نوشیدن یک فنجان چای و یک گپ دوستانه با مردم از عملکردهایی است که می تواند یک خاطره خوش را برای بازدیدکننده به همراه داشته باشد خصوصاً که این خاطره دارای یک سابقه تاریخی نیز باشد. به یاد قهوه خانه هایی که در محدوده وجود داشته و روشنفکران در این قهوه خانه ها به بیان اندیشه های خود می پرداخته و با هم به گپ و گو می پرداختند.
موقعیت قرارگیری تریا به گونه ای است که با دیگر فضاهای همگانی در ارتباط مستقیم می باشد تا از این طریق بتواند در رونق بخشی به دیگر فضاهای همگانی کمک برساند. با توجه به این که در کافی شاپ غذای سبک سرو می شود، نیازی به خدماتِ پشتیبانی خاص، وجود ندارد.
رستـوران
رستوران مرکز در ارتباط مستقیم با فضاهای شهری می باشد. رستوران باید دارای مدیریت مجزا بوده و در همه ساعات روز حتی در روزهایی که مرکز تعطیل می باشد آماده پذیرایی باشد. بدین منظور در نظر گرفتن ورودی مستقل برای رستوران واجب به نظر می رسد. پخش موسیقی ملایم، گارسونهای شیک همراه با خدمات عالی از مشخصات رستوران مزبور می باشد. علاوه بر خصوصیت عمومی رستوران، امکان ارائه خدمات به پرسنل و کارکنان مرکز نیز می تواند وجود داشته باشد. توجه به نحوه خدمات رسانی به رستوران و امکانات پخت و پز و آماده سازی غذا از اهمیت ویژه ای برخوردار است استفاده از پارکینگ مجموعه و امکان دسترسی خدمات بین رستوران و پارکینگ بسیار بااهمیت می باشد.
نمایشگاه ها
یکی دیگر از کاربری های همگانی، که در پویا نمودن مرکز نقش اساسی بر عهده دارد، فضاهای نمایشگاهی مجموعه می باشد؛ این فضاها که در نقاط مختلف بنا واقع هستند، به دو دسته عمده تقسیم می گردند: 1- نمایشگاه دائمی مرکز 2- نمایشگاه های موقت (در خدمت عناصر جامعه مدنی مرکز)
نمایشگاه دائمی مرکز
نمایشگاه دائمی مرکز باید به گونه ای باشد که ارگان های دولتی بتوانند با انجام هماهنگی لازم با مدیریت، فعالیتهای خود را از طریق این مکان به اطلاع مردم برسانند. به عنوان مثال، هر چند ماه یک بار در این نمایشگاه فعالیتهایی که شهرداری در شهر انجام داده است به مردم ارائه می گردد تا بدینوسیله مردم را در جهت مشارکت ترغیب نمایند و یا در صورت نیاز در اختیار سمینارهایی باشد که در مرکز برگزار می گردد. فضای نمایشگاه محدود نبوده و می توان از دیگر مکانهای همگانی در صورت کمبود فضا استفاده نمود. امکان استفاده از پارکینگ جهت رساندن خدمات به نمایشگاه باید در نظر گرفته شود.
نمایشگاه های موقت (عناصـر جامعـه مدنی مرکز)
این نمایشگاه ها که می توانند در طبقات مختلف ساختمان در نظر گرفته شوند، حکم ویترین هایی را دارند که به معرفی عناصر جامعه مدنی می پردازند، و گروه های مختلف مدنی می توانند به معرفی فعالیتهای خود به مردم بپردازند. برای این نمایشگاه ها فضایی جهت ارائه خدمات و انبار باید در نظر گرفته شود.
در صورت امکان، فضاهای باز در کنار فضاهای نمایشگاهی تعبیه گردد، به صورتی که بسته به نیاز قابل تغییر باشد.
در ادامه به بیان بعضی از استانداردهای لازم در رابطه با فضاهای نمایشگاهی می پردازیم.
واضح است که هر شیء برای جلوه نمایی ویژگی های خود نیازمند فضای خاصی می باشد، هر شیء با حضور خود فضای خالی اطراف خود را غنا می بخشد. بنابراین فاصله هر اثر باید از اثر بعدی مورد توجه قرار گیرد (مساحت لازم برای هر تصویر حدود 3 تا 5 متر مربع سطح دیوار و مساحت لازم برای نمایش شیء هندسی 6 تا 10 متر مربع سطح می باشد) به طور متوسط هر 2 متر یک تابلو.
در فضای نمایشگاهی هر شیئی که دارای ویژگی های خاص باشد، در بهترین نقطه به نمایش گذاشته می شود، به طوری که از اولویت مکانی ویژه ای برخوردار شده، و از دیدگاه معماری ممکن است بر آن تکیه بیشتری گردد. بنابراین معماری عامل تعیین کننده ای در جهت سازماندهی محیط گالری است. در نمایشگاه های دائمی، معماری می تواند مستقیماً بر شیء تاثیر بگذارد و متناسب با ان طراحی گردد.
باید توجه داشت تعداد بازدیدکنندگان با تعداد اشیاء رابطه معکوسی دارد. زیرا هر چه بازدیدکننده بیشتر شود فاصله آثار از هم باید بیشتر در نظر گرفته شود و تعداد آثار ارائه شده کمتر گردد. بازدید از نمایشگاه باید دارای ریتم و آهنگ مناسب باشد و سکانسهای نمایش نباید بیش از حد طولانی گردد و باید در جریان بازدید فضاهایی برای استراحت و آرامش فرد در نظر گرفته شود. موضوع بعدی که دارای اهمیت ویژه است، بحث نورپردازی می باشد، باید دقت گردد که نورپردازی موجب از بین رفتن هدف اصلی که همانا نمایش شیء است نشود. استفاده از نور طبیعی خصوصاً نور از سقف بسیار مفید می باشد، اندازه سالن نمایشگاه به تعداد بازدیدکنندگان بستگی دارد ولی هر قدر این فضا بزرگتر در نظر گرفته شود، توانایی نمایشگاه در به نمایش گذاشتن آثار بیشتر خواهد بود در عین حال می توان فضا را به گونه های متفاوت تقسیم نمود.
سالنهای سخنـرانی
این فضاها به منظور برگزاری جلسات سخنرانی و گردهمایی ها، در نظر گرفته شده است و مهمترین و برجسته ترین کاربردی موجود در مرکز گردهمایی ارگ می باشند. سالنهای متعددی که بر اساس نوع جلسات و تعداد استفاده کنندگان مبلمان شده اند، فضای مناسب برای شنیدن، و تاثیرگذاشتن بر آن چه در اطرافمان صورت می پذیرد و تاثیرگرفتن متقابل از آنها جهت دست یافتن به شرایط بهتر قبل از بیان ویژگی های خاص سالنهای مرکز، ابتدا به بیان بعضی از استانداردها در رابطه با طراحی سالنهای سخنرانی می پردازیم. برای این منظور از رساله "از فضای گمشده تا تماشاخانه ارگ" و مطالعات مرکز هماهنگی های صدا و سیما استفاده می کنیم.
تالار
چیـدمان تالار
در نحوه چیدمان سالن دو نونع چیدمان مطرح است:
1- چیدمان متمرکز
2- چیدمان غیرمتمرکز.
در چیدمان متمرکز، صندلی ها در ردیفهای طولانی در پشت سر یکدیگر قرار گرفته اند، و راهروها بدون قطع کردن صندلیها، در دو طرف آنها می باشند، ولی در چیدمان غیرمتمرکز راهروها ردیف صندلیها را قطع می کنند.
برای ایمنی در شرایط اضطراری معمولاً تعداد صندلی های هر ردیف را حداکثر 7 عدد در نظر می گیرند و اگر ردیف صندلی ها به دو راهرو از دو طرف دسترسی داشته باشد، حداکثر 14 صندلی در نظرمی گیرند، به نحوی که پشت تا پشت صندلی ها حداقل 84 سانتیمتر باشد. در نوع چیدمان غیرمتمرکز به خروجی های کمتری نیاز داریم. به علاوه به دلیل وجود راهروهای متعدد دسترسی به صندلی ها راحت تر می باشد. ردیف صندلی ها چون به طرف سن می باشد حالت قوسی به خود می گیرد، که با دو روش می توان ردیف صندلی های سالن را طراحی کرد:
الف: در این حالت مرکز قوس ردیف صندلی ها ثابت و مرکز سن می باشد و شعاع قوسها متغیر است.
ب: در این حالت مرکز متغیر است و روی محور سالن حرکت می کند ولی شعاع ثابت است.
صنـدلی
به طور کلی در این گونه فضاها می توان از دو گونه صندلی استفاده کرد. گروه اول، صندلی های متحرک می باشند. صندلی های متحرک می بایست علاوه بر سبک بودن قابلیت حمل و نقل آسان و انبار شدن را در حجم کم داشته باشند به طوری که بتوان از آنها به راحتی در مواقع نیاز استفاده کرد. گونه ی دیگر صندلی، صندلی های ثابت هستند که اکثر فضای سالن اصلی را به خود اختصاص می دهند. این صندلی ها بسیار راحت می باشند و امکان استفاده طولانی مدت را به استفاده کننده می دهند. این صندلی ها می توانند دارای امکانات خاص دیگر مثل میز، گوشی، مونیتور، و … نیز باشند.
جایگاه قرارگیری صندلی ها در هر ردیف، بستگی به زاویه شیب کف دارد. بهترین وضعیت دید تماشاگر به سن از بالای سر تماشاگر ردیف جلو می باشد. اگر شیب کف سالن زیاد باشد، می توان متعاقباً از بالای سر تماشاگرانِ ردیف جلو صحنه را دید. در این حالت که دید یک ردیف نام دارد صندلی ها پشت سر هم هستند. ولی در حالت دید دوردیفه، که شیب سالن نیز کمتر است تماشاگر از میان دو تماشاگر و بالای سر آنها می تواند، سن را ببیند که به شیب کمتری نیاز دارد و باید در این حالت چیدمان، به چیدن صندلی ها در ردیف های کناری توجه شود که چیدن صندلی ها مناسب باشد.
تعداد و چیدمان صندلی ها، سطح مفید کف تالار را تعیین می کنند، با توجه به راهروها برای هر صندلی مساحتی بین 56% تا 93% متر مربع نیاز است که معمولاً برای تخمین اولیه 75% متر مربع را در نظر می گیرند.
بالکن
باید توجه داشت که بر روی هر بالکن معلق 6 ردیف صندلی بیشتر مجاز نیست، می توان ردیف های دیگری در پشت 6 ردیف اول قرار داد. ولی شرط آن این است که ردیف های دیگر معلق نباشند.
میزان جلوآمدگی بالکن، باید به اندازه ای باشد که تماشاگران ایستاده در پشت آخرین ردیف صندلی در کف سالن بتوانند نقطه بالای سن را مشاهده کنند.
راهروهای تالار
راهروها، از اساسی ترین نیازهای هر تالار به حساب می آیند و به دو دسته تقسیم می شوند. راهروهای طولی، و راهروهای عرضی، راهروهای طولی که در طول تالار هستند جنبه عمومی بیشتری دارند. راهروها باید به گونه ای طراحی شوند که در هنگام شروع و اتمام برنامه، استفاده کنندگان به راحتی به سمت خروجی ها و ورودیها هدایت شوند.
در هر صورت، راهروها باید به جای تعدادی از صندلی ها قرار بگیرد. بنابراین باید توجه داشت که میزان راهروها به حداقل ممکن تقلیل پیدا کند؛ و علاوه بر آن باید راهروها به گونه ای باشد که صندلی هایی از سالن که بهترین دید را دارند، از بین نرود؛ از این رو بهترین راهروها، راهروهایی هستند که در کنار دیوار تالار واقع شده اند.
حداکثر شیب مجاز راهروها 5/12% است و شیب بیشتر از این مقدار باید به پله تبدیل شود و ارتفاع بین پله های راهرو بین 5/11 تا 20 سانتی متر می باشد. پله ها باید توسط چراغهایی در کف یا لبه پله روشن شود تا خطرآفرین نباشد. حداقل عرض راهروها 5/19 سانتیمتر می باشد.
صوت و اکوستیک در تالار
باید توجه داشت، در سالنهای مخصوص سخنرانی که مساحت آنها زیاد می باشد، از لوازم صوتی و الکتریکی مناسب جهت تولید صدا استفاده می شود. اگرچه، مسائل صوتی و اکوستیکی باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد، هنگامی که پرتو صوتی به دیوار برخورد می کند مقداری از انرژی آن بازتاب و مقداری هم جذب می گردد. آن قسمت از پرتو صوتی که جذب می گردد به انرژی گرمایی تبدیل شده و تباه می گردد. ضریب جذب که عبارت است از نسبت انرژی جذب شده به کل انرژی تابیده شده برای هر ماده مقداری ثابت است.
ضریب جذب =
چنانچه بین پوشش جاذب صوت و دیوار پشت یک فضای خالی وجود داشته باشد، ضریب جذب صوت مصالح جاذب صوت، در فرکانس های بم بیش از دو برابر ازدیاد می یابد و می توان حداکثر استفاده از مواد جاذب صوت را به عمل آورد. بدیهی است که علاوه بر مواد جاذب صوت در دیوارها، صندلی ها و تماشاگران نیز در جذب انرژی اکوستیکی دخالت زیادی دارند.
برای طراحی اکوستیکی تالار می بایست سه کمیت، حجم، فرم و طنین را مورد توجه قرار داد.
الف ـ حجـم:
چنانچه حجم تالار را بزرگتر نماییم، به همان نسبت سطح آن و در نتیجه ضریب جذب صوت کلی تالار بزرگتر می شود؛ بنابراین برای هر سرچشمه صدا که توان مشخصی دارد، فقط می توان یک حجم مجاز در نظر گرفت. در صورتی که حجم تالار برای سرچشمه صدای معینی، بیش از مقادیر داده شده در جدول زیر می باشد. دیگر چگالی انرژی مقدار مناسبی خواهد داشت و می توان در این گونه موارد از بلندگو استفاده کرد.
سرچشمه صدا
حداکثر حجم تالار
سخنرانی عادی
3000
سخنرانی حرفه ای
6000
ساز تنها با آواز
10000
ارکستر سمفونیک اپرا
20000
آواز کر
50000
ب ـ فرم:
ابعاد و فرم تالار باید به گونه ای باشد که حتی الامکان موج، یکنواخت پخش گردد. در تالارهای بزرگ باید توجه داشت که قسمتی از صدای بازتابی سقف یا سطوح جانبی باعث ایجاد پژواک می گردد. بنابراین باید طوری دیوارها را شیب داد که امواج بازتابی به نقاط دیگر بتابد و از پژواک جلوگیری شود.
چند نکتـه در رابطه با فرم سالن:
ـ برای داشتن راه کوتاه و مستقیم شنوایی، بین صحنه و تماشاگران بهترین فرم، پلان ذوزنقه می باشد.
ـ هر ردیف، از ردیف جلوی خود باید 8 تا 12 سانتیمتر بلندتر باشد؛ تا شنوایی به صورت مستقیم امکان پذیر باشد.
ـ ابعاد و فرم تالار باید به گونه ای باشد که هیچگاه اختلاف طول راه رفت مستقیم صوت و طول راه رفت و برگشت غیرمستقیم صوت، برای تمام نقاط تالار از 1200 تا 1500 سانتیمتر بیشتر نگردد.
ـ برای داشتن میدان اکوستیکی لازم است، از ساختن دیوارهای متوازی و مسطح، خودداری گردد و کلیه سطوح را به طور ناموزون و ناهموار نمایاند.
ـ هر چه فرم تالار در پلان و مقطع از فرم هندسی دورتر و غیریکنواخت تر باشد از نظر اکوستیکی بهتر است.
ج ـ طنین:
طنین صوت زمانی است که از لحظه سکوت سرچشمه تا سکوت مطلق تالار سپری می شود. یا به عبارت دیگر مدت زمانی است که صدا در سالن باقی می ماند. طنین در تمام نقاط تالار یکسان است و ارتباطی با محل قرارگیری سرچشمه صدا در تالار ندارد. حضور تماشاگران در طنین و جذب صدا بسیار بااهمیت می باشد. طنین سالن را باید پس از اجرا با اندازه گیری محل تعیین نمود و حتی در صورت امکان قابلیت تغییر در سطوح یا مواد جاذب صوتی جهت تنظیم مناسب طنین در نظر گرفت. اگر چه در زمان طراحی نیز باید به طنین توجه گردد.
بدیهی است بحث صوت و اکوستیکی سالن بسیار تخصصی می باشد و آنچه بیان کردیم تنها خلاصه ای از موارد قابل توجه در طراحی سالن می باشد.
نورپـردازی تالار:
نورپردازی داخل تالار، چند عملکرد متمایز دارد. مشخص کردن خروجی های سالن، تامین نور تالار در طول برنامه، تامین نور در تالار در ابتدا و انتهای نمایش و نیز در زمان استراحت، مشخص کردن شکل تالار، شکستگی دیوارها، پله ها، جانمایی صندلی ها و … می باشد. تا حرکت تماشاگران به سادگی و راحتی انجام پذیرد. در رابطه با مراکز گردهمایی می توان از نور طبیعی نیز استفاده کرد بدین جهت می توان از سقف نور گرفت حتی مردم که از سقف سالن عبور می کند می توانند از نورگیرهای سقفی، داخل سالن را مشاهده کنند، اگرچه نورهای طبیعی که در سالن وجود دارند قابل کنترل می باشند.
تریبون از نورپردازی ویژه ای برخوردار است. به گونه ای اگر سالن تاریک بود، سخنران بتواند از نور متناسب جهت سخنرانی خود استفاده کند. دو مونیتور بزرگ مراسم را به صورت مستقیم در سالن نمایش می دهد که در صورت نیاز مونیتورها می توانند در اختیار سخنران قرار بگیرد.
خروجی ها و ورودی های سالن
چند نکته در زمینه درهای ورودی و خروجی باید رعایت شود:
ـ ورودی ها باید به گونه ای باشد که ورود جمعیت زیاد و با حفظ نظم و سریع صورت گیرد.
ـ جهت بازشوی دربهای سالن ها باید رو به بیرون سالن باشد.
ـ دربها باید حداقل 20 دقیقه در مقابل آتش مقاومت داشته باشد.
ـ در صورتی که مسیرهای خروجی اضطراری به فضای داخلی مجموعه مرتبط باشند این ارتباط باید به حداقل ممکن برسد.
ـ طول مسیرهای خروجی اضطراری نباید از 60 متر تجاوز کند.
تماشاگران پس از گذشتن از دالان می توانند به پارکینگ مرکزی برسند و از آنجا به خارج منتقل شوند.
سالن انتظار یا لابی
این فضا که حدفاصل میان سالن و محیط خارج است، در مواقع استراحت و قبل از شروع مراسم مورد استفاده قرار می گیرد.
نکاتی چند در مورد طراحی سالن انتظار:
ـ در مواردی که در سالن، جلسات عمومی برگزار می گردد، ورود برای عموم آزاد است و سالن ارتباط مستقیم با راسته درون مرکز برقرار می کند. در غیر این صورت توسط دیواره های متحرک لابی از راسته جدا می گردد.
ـ سالن انتظار، باید دربِ خروجی اضطراری به بیرون نیز داشته باشد و این در مستقیماً به فضای باز متصل باشد.
ـ در سالن انتظار باید فضایی مناسب جهت استراحت و نشستن استفاده کنندگان وجود داشته باشد.
ـ توجه به فضای سبز و نور مناسب در سالن انتظار از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
ـ یک دسترسی مستقیماً لابی همکف را به لابی بالکن متصل می کند.
سالن گردهمایی شهـری
این سالن که یکی از کاربری های اصلی در مجموعه می باشد مرکز گردهمایی مردم است. مکانی که در آن همه می توانند حضور داشته باشند، فضایی اجتماعی که سخنرانی ها و گردهمایی های اصلی مجموعه در این قسمت اتفاق می افتد.
در این قسمت به بررسی فضاهایی می پردازیم که مربوط به خدمات سالن اصلی می باشد و وجود آنها برای هر سالن سخنرانی واجب می باشد.
اتاق مترجمین
یکی از حساس ترین خدمات در هر سالن سخنرانی فضای مخصوص مترجمین می باشد. اگرچه سالن گردهمایی مرکز ارگ بیشتر جهت مردم شهر طراحی شده است ولی نیاز به وجود فضای مناسب جهت مترجمین ضروری می باشد.
اتاق مترجمین باید دید کامل به محل سخنرانی داشته باشد بنابراین این فضا را در طبقه بالای سالن قرار می دهیم.
قرار دادن سرویس بهداشتی برای مترجمان در نزدیکی اتاقهای ترجمه اگر فضای مترجمان به صورت سالن در نظر گرفته شود، برای هر مترجم، باید کابین مشخص تعبیه گردد.
توجه به مسائل اکوستیکی در طراحی این بخش از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اتاق خبرنگاران
به طور کلی فضایی جهت خبرنگاران باید در نظر گرفته شود که دید مستقیم به سالن داشته باشد و از آنجا به مخابره خبر بپردازند. از دیگر تجهیزات موجود در اتاق خبرنگاران مونیتور، دسترسی به اینترنت و … می باشد.
اتاق کنترل
این فضا که در نزدیک ادیتوریوم واقع می باشد وظیفه کنترل نور، صدا و دیگر موقعیتهای سالن را دارد. در این فضا مونیتورهایی جهت نمایش وضعیت سالن وجود دارد.
فضای مختص تشریفات
این بخش از مرکز که در کنار فضای اداری باید در نظر گرفته شود جهت پذیرایی از میهمانان ویژه مرکز و استراحت سخنرانان تهیه شده است. در کنار این فضا اتاق کنفرانس واقع شده است که جهت ملاقات با مسئولان توسط مدیریت مرکز مورد استفاده قرار می گیرد. در داخل می توانند از طریق تلویزیون مداربسته از وضعیت داخل سالن آگاهی پیدا کنند. در این قسمت از مرکز خدمات ویژه ای از جمله پارکینگ اختصاصی، حراست و امنیت دسترسی آسان به سالن اصلی برای میهمانان و غیره… وجود دارد.
فضای مخصوص فیلم برداری
این فضا که در جنب ورودی در طبقه بالکن سالن در نظر گرفته می شود، مستقیماً با اتاق کنترل در ارتباط است و در این قسمت وظیفه کارگردانی و میکس فیلمهای برداشتی از سالن توسط دوربین های مختلف را دارد. همچنین این فضا با قسمت خبرنگاران و قسمت کنترل ارتباط ویژه برقرار می کند.
علاوه بر اتاقهایی که نیاز سالن جهت پخش فیلم را تامین می نماید اتاقهای دیگری جهت استقرار مترجمان، فیلم برداری و اتاق خبرنگاران نیز وجود دارد.
در سالن امکانات پخش بر روی پرده جهت کنفرانسها نیز باید وجود داشته باشد.
معمولاً در جلسات افتتاحیه و اختتامیه سمینارها جمعیت خیلی بیشتر است تا در روند و ادامه سمینارها. بنابراین می توان برای برگزاری مراسم افتتاحیه و اختتامیه از سالن اصلی مجموعه استفاده کرد.
سالن با ظرفیت اندک
در مرکز علاوه بر سالن اصلی یک سالن با ظرفیت کمتر باید تعبیه شود. در صورت امکان ظرفیتی در حدود 200 نفر برای آن در نظر گرفته شود. از این سالن برای گردهمایی های کوچک تر و فرعی می توان استفاده نمود. لزوم ایجاد چنین مکانی با ظرفیت اندک برای مجموعه ضروری است تا در کنفرانسهای کوچکتر سالن اصلی مورد استفاده قرار نگیرد ضمن این که در همایش های بزرگ یک سالن کنفرانس با گنجایش زیاد اغلب کم است و باید از دو یا چند سالن استفاده شود. نحوه مبلمان این سالن به صورت کنفرانسی بوده و در صورت نیاز می توانند از میزهای متحرک تعبیه شده در پشت صندلی های ردیف جلو استفاده نمایند. در ردیف جلو چند صندلی تشریفاتی جهت استفاده مهمانان ویژه وجود دارد، که تعداد آنها بر حسب نیاز قابل تغییر است.
برخی از خدمات در نظر گرفته شده برای این سالن عبارتند از:
اتاق کنترل نور و صدا، اتاق اپراتور، فضایی جهت پذیرایی و تشریفات از مهمانان ویژه و سخنرانان، انبار با ظرفیت زیاد.
سالنهای چنـدمنظـوره
علاوه بر سالنهایی که بیان شد در مرکز سالنهای متعدد دیگری نیز با کاربری های مختلف در نظر گرفته شده است نحوه مبلمان این سالنها متغیر بوده، و بر اساس نیاز به گونه های مختلف می توان آنها را مبلمان نمود.
فضاهای همگانی در جهت تقویت عناصـر جامعـه مدنی
همان طور که بیان شد از اهداف اصلی مرکز ایجاد شرایط مناسب برای خلق و تقویت عناصر جامعه مدنی در شهر می باشد تا از این طریق به اهدافی مانند مشارکت، ایجاد حس شهروندی و… برسیم. بدین منظور و برای دستیابی به این خواسته چهار حوزه برای مرکز در نظر می گیریم:
1- حوزه فعالیتهای ارگانهای غیردولتی (NGO ها(
2- حوزه مربوط به احزاب سیاسی
3- حوزه پاسخگویی مسئولان
4- حوزه تحقیقات "کتابخانه"
حوزه مربوط به ارگانهای غیـردولتی
در تعریف ارگانهای غیردولتی گفتیم این ارگانها مراکزی هستند، مستقل که در عرصه عمومی واسطه میان دولت و مردم می باشند. هدف آنها بسط مشارکت مردم در اداره امور خویش و روند تصمیم گیری می باشد. این ارگانها اگرچه غیردولتی هستند ولی از طرف دولتها مورد حمایت قرار گرفته و متقابلاً این ارگانها به دولت در جهت انجام فعالیتهای عمومی یاری می رسانند.
NGO های مجموعه را به سه گروه عمده تقسیم می کنیم:
1- NGO هایی که در حوزه اجتماعی فعالیت می کنند.
2- NGO هایی که در حوزه فرهنگی فعالیت می کنند.
3- NGO هایی که فعالیت آنها در رابطه با کودکان و نوجوانان می باشد.
برای تقسیم بندی درون گروه های عمده NGO ها مرکز مدیریتی در نظر گرفته شده است که هر یک از NGO ها می توانند با مراجعه به این مرکز فضای مورد نیاز خود را در قالب NGO های کلی دریافت کنند. بدین وسیله جداسازی میان NGO های مختلف به صورت پارتیشن بوده برای هر یک از گروه های عمده از NGO های فرهنگی، اجتماعی و کودکان، فضایی جهت برگزاری جلسات گروهی در نظر گرفته شده است که با هماهنگی لازم می توانند از این فضاها استفاده کنند. علاوه بر این، ارگانها می توانند از دیگر خدمات موجود در مرکز مانند سالنهای اصلی و فرعی همچنین نمایشگاه اصلی مرکز نیز استفاده کنند. در مکانهایی که فضاهای NGO ها واقع شده اند نمایشگاه و فضای مناسب جهت ارتباط با مردم شهر در نظر گرفته شده است که در این فضای عمومی مردم می توانند با فعالیتهایی که در این ارگانها اتفاق می افتد آشنا شوند. لازم به یادآوری است که فعالیت این ارگانها محدود به حوزه کاری آنها نمی شود و آنها می توانند حتی برای انجام فعالیت های خود از فضاهای باز موجود در مجموعه نیز استفاده نمایند. وجود دسترسی مجزا برای استفاده کنندگان و نیز انبار و بالابر از دیگر خدمانت مربوط به آنها می باشد.
آنچه اهمیت دارد قابلیت تغییرپذیری این گونه فضاها در نوع تقسیم بندی و مبلمان می باشد و ما تنها به ارائه پیشنهاد جهت تقسیم بندی این گونه فضاها می پردازیم.
در اینجا لازم است در رابطه با بخش کودکان و نوجوانان که از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد توضیحاتی را بیان کنیم. فضایی که کودکان با انجام فعالیت های گروهی با خصوصیات انجام کار گروهی و فرهنگ مشارکت آشنا می شوند؛
چندی است که از طریق شورای شهر و به پیشنهاد مجلس دانش آموزی، در مدارس کشور رای گیری جهت انتخاب اعضای جوان برای همکاری با شورای شهر انجام گرفته است. این اعضای انتخاب شده که در مرکز گردهمایی استقرار دارند، به مشکلات جوانان در شهر پرداخته و با مشارکت با شورای شهر و گذاشتن جلسات با آنها سعی در حل مشکلات جوانان دارند. از میان این دانش آموزان یک نفر به عنوان نماینده شهر مشهد در مجلس دانش آموزی عضو است.
با نظر مدیریت NGO ها هر چند وقت فعالیت گروهی توسط کودکان و نوجوانان در فضاهای عمومی صورت می پذیرد مانند مسابقات فرهنگی ورزشی و … که حس مشارکت را به مردم منتقل می نماید. تمام جوانان و نوجوانان می توانند از خدمات مرکز استفاده نمایند. آنها می توانند از این مرکز جهت انجام فعالیتهای خود از قبیل برگزاری نمایشگاه، سخنرانی و … استفاده کنند. بخشی از کتابهای کتابخانه به این بخش از استفاده کنندگان اختصاص دارد.
فضای مربوط به احزاب سیاسی
این فضا مانند بخش NGO ها دارای قابلیت تغییر در تقسیم بندی فضا است. این تقسیم بندی بر اساس نیاز و هماهنگی مدیریت مرکز صورت می پذیرد، فضایی که از طرف مرکز در اختیار احزاب قرار گرفته در حد دفتر ارتباط عمومی با مردم می باشد.
تعبیه فضای باز و یک سالن چندمنظوره جهت استفاده احزاب ضروری به نظر می رسد. تا در شرایط ویژه خصوصاً شرایط انتخابات، احزاب بتوانند از فضای باز استفاده کنند.
فضای پاسخگـویی مسئولان
در این مکان مسئولان امور شهر از طریق نمایندگان دائمی که در مرکز حضور دارند، با مردم ارتباط برقرار می کنند. این فعالیت خصوصاً در ساعات اداری صورت می پذیرد. در واقع حکم روابط عمومی بخش های مختلف امور شهری می باشد. نمایندگان مجلس شهرداران مناطق، اعضای شورای شهر و … از بخشهایی هستند که در این مرکز به پاسخگویی می پردزند و به مشکلات مردم رسیدگی می کنند. پس از اتمام ساعات اداری بر اساس برنامه مشخص مسئولان برای دیدار با مردم به مرکز مراجعه می کنند.
کتابخانـه مرکز
کتابخانه مرکز بخشی است که بازدید از آن برای عموم مردم آزاد می باشد و می توانند از قفسه باز کتابخانه استفاده کنند. اگرچه اعضای اصلی کتابخانه متخصصینی هستند که در رابطه با جامعه مدنی و مشارکت مردم در امور شهر فعالیت می کنند، کتابخانه مرکز از چهار بخش عمده تشکیل یافته است که عبارتند از:
قفسه باز: استفاده از این قسمت برای عموم آزاد می باشد و استفاده کنندگان می توانند در سالن مطالعه که در جنب این قسمت است به مطالعه کتاب بپردازند.
قسمت مطالعه: این بخش برای مطالعه عموم در نظر گرفته شده است. می توان برای این قسمت فضای باز در نظر گرفت که در شرایط مناسب جوّی مورد استفاده قرار گیرد.
قسمت قفسه بسته: کتابهایی که دارای ارزش ویژه می باشند و یا به جهت امانت در اختیار اعضاء قرار می گیرد در این بخش نگهداری می گردد. در این قسمتن چند رایانه برای ارائه اطلاعات در رابطه با کتابهای این بخش وجود دارد.
بخش اینترنت: یکی دیگر از بخشهای کتابخانه بخش سمعی بصری و اینترنت می باشد. این قسمت مختص محققین و دانشجویان می باشد. این فضا جهت ایجاد شرایط مناسب مطالعه و آسایش برای محققین طراحی شده است که آنها بتوانند در کمال آرامش به امر مطالعه و تحقیق بپردازند.
حـوزه اداری مرکز
در ادامه به معرفی بخش اداری مجموعه می پردازیم. بدین منظور قسمت مدیریت مجموعه را به سه معاونت تقسیم می کنیم که عبارتند از:
حوزه معاونت امور مالی، حوزه معاونت امور فنی، حوزه معاونت امور روابط عمومی.
نکته قابل ذکر این که بخش روابط عمومی از ارکان اصلی مجموعه می باشد و مدیریت این حوزه مستقیماً به عهده مدیریت مرکز بوده، حال با بیان این مقدمه به توضیح هر یک از بخشهای مدیریتی مرکز می پردازیم.
مدیـریت مرکز "بخش روابط عمومی"
محل قرارگیری حوزه مدیریت مرکز در طبقه همکف در کنار سرسرایِ اصلی باید تعبیه شود تا بتواند به ارائه خدمات اطلاع رسانی بپردازد. این حوزه شامل دو بخش عمده می باشد.
بخش اول مربوط به قسمت مدیریت مرکز است که فضاهایی مانند اتاق مدیریت، منشی، بایگانی اتاق کنفرانس و تشریفات را شامل می گردد. قسمت دیگر بخش روابط عمومی می باشد که فضاهایی از قبیل اطلاعات، پیشخوان خدمات کامپیوتری، آتلیه فرهنگ و … را شامل می شود. از عمده مسئولیت های بخش روابط عمومی اطلاع رسانی به مردم و تبلیغات برای حضور گسترده مردم در امور مشارکتی، تنظیم برنامه های موجود در مرکز و فعال نگهداشتن قسمت های مختلف می باشد. علاوه بر مسئولیت هایی که بیان شد، مسئولیت تهیه آرشیو از فعالیتهای مرکز به عهده این بخش می باشد که این فعالیت را با کمک بخشهای دیگر بخصوص بخش تحقیقات و فروشگاه اصلی مرکز صورت می پذیرد. تقسیم بندی فضا در این بخش به وسیله پارتشین و بر اساس مدیریت فضا می باشد.
یکی دیگر از فضاهای با اهمیتِ بخش مدیریت مرکز، قسمت تشریفات می باشد. این فضا از یک سو به جهت ملاقات با مسئولان در کنار سالن کنفرانس باید در نظر گرفته شود و از سوی دیگر در کنار سالن اصلی باشد تا سخنران از این فضا جهت استراحت، قبل از سخنرانی و بعد از آن استفاده نماید. علاوه بر آن وجود خدمات ویژه از قبیل: قسمت حراست، انتظامات، پارکینگ اختصاصی، سرویس مجزا، آبدارخانه و …. در کنار این بخش لازم و ضروری به نظر می رسد.
یکی دیگر از فضاهای بااهمیت که در ارتباط نزدیک با بخش تشریفات است، قسمت حراست و امنیت مرکز می باشد، که زیر نظر مستقیم مدیریت روابط عمومی قرار دارند و جهت برقراری امنیت در مجموعه و در صورت نیاز امنیت مسئولان فعالیت می کند.
حـوزه معاونت امور اداری و مالی
این حوزه که در ارتباط نزدیک با حوزه مدیریت مرکز است مسئولیت فعالیتهای اداری مرکز را به عهده دارد و شامل فضاهایی از قبیل: مدیریت بخش مالی، قسمت کارگزینی، دبیرخانه، حسابداری و بایگانی می باشد. از جمله مهمترین وظایف این بخش می توان به بررسی وضع کارمندان مرکز انجام کلیه فعالیتهای مالی و تنظیم قراردادهای لازم می باشد.
حـوزه معاونت فنی
این قسمت علاوه بر آن که مسئولیت نگهداری و رسیدگی به امور ساختمان مانند سیستم های حرارتی، هواکش ها و نورپردازی ساختمان را دارد. مسئولیت نصب سیستم های صوتی، ترجمه همزمان و سیستمهای نمایشی و نگهداری آنها را نیز بر عهده دارد. در این حوزه علاوه بر تکنسین های امور ساختمان، تکنسین های وسایل صوتی تصویری، فیلمبرداران و اپراتورها نیز فعالیت دارند. باید در نزدیک هر سالن مکانی مشخص جهت بخش فنی در نظر گرفته شود. فضاهای در نظر گرفته شده در این بخش عبارتند از: اتاق مدیریت بخش فنی، منشی، استراحت متخصصین، تعمیر و نگهداری سیستمهای صوتی تصویری، انبار وسایل صوتی تصویری، مهندسی بخش تاسیسات، تاسیسات سرمایش و گرمایش، انبار مورد نیاز لازم به یادآوری است در بخش تاسیسات، دسترسی اتومبیل باید در نظر گرفته شود.
بخش خدمات
سرویس های بهـداشتی: در نظر گرفتن سرویس بهداشتی به اندازه کافی از الزامات با کاربردی عمومی می باشد، باید سعی شود در هر طبقه تا حد امکان سرویس برای آقایان و خانمها وجود داشته باشد در نظر گرفتن سرویس برای معلولین نیز ضروری می باشد.
پارکینگ: با توجه مطالعات در نظر گرفتن پارکینگ حتی بیشتر از ظرفیت مورد نیاز مرکز لازم به نظر می رسد. خصوصاً آن که پارکینگ مرکز می تواند در طول روز و ساعات اداری از بار ترافیکی محدوده بکاهد. وجود قسمتی جهت استفاده کارمندان و مهمانان ویژه از خصوصیات پارکینگ مرکز
می باشد.
کیفیت پارکینگ باید به گونه ای جذاب و متناسب با کاربری یک مرکز فرهنگی در نظر گرفته شود تا فرهنگ استفاده از پارکینگ در سطح جامعه ارتقاء یابد. هر چند که به این خاطر ظرفیت پارکینگ کاهش پیدا کند.
نمازخانـه: با توجه به حضور کارمندان و متخصصین در زمان طولانی در مرکز و گاهاً طولانی شدن جلسات ایجاد فضایی جهت برگزاری فریضه نماز لازم به نظر می رسد. این فضا همراه با فضاهای جانبی از قبیل: وضوخانه، دستشویی و … همراه خواهد بود.
حوزه چهارم
طراحی
تحلیل وآنالیز سایت:
تجزیه وتحلیل زمین طرح
هندسه زمین طرح :
زمین طرح یک بلوکه شهری است که از ویژگیهای مهم آن تنوع زوایای دید است. چهار امتداد اصلی در زمین وجود دارد که هر یک به تنهایی و یا در ترکیب با سه تای دیگر از عوامل تعین کننده شکل کالبدی معماری هستند. شکل این چهار امتداد را نشان میدهد .
سیستم های دسترسی:
حرکت پیاده وسواره درفاصله تقاطع بلوارشاهد -بلوارسجاد وتقاطع بلوار خیام -بلوارسجاد ازحداکثر تراکم برخوردارند. حرکت پیاده در امتداد بلوارشاهد و بلوار خیام در درجه بعدی تراکم حرکتی پیاده و سواره گذرهای مجاور سایت قرار دارند که در نحوه قرار گیری فضاهای ایست وحرکت و تجهیزات فضاهای شهری می بایست به آنها توجه نمود.
با توجه به تراکم حرکت پیاده در ضلع جنوبی سایت این ضلع که محدود به دو گروه شهری (تقاطع بلوار شاهد- بلوارسجاد و تقاطع بلوار خیام – بلوارسجاد ) می باشند . مناسب ترین مکان برای ورودی های پیاده مجموعه می باشد باتوجه به اهمیت بلوار خیام به لحاظ سواره واهمیت بلوارشاهد به لحاظ پیاده اضلاع شرقی وغربی سایت نیز به ترتیب در اولویت های بعدی برای برای این منظور قرار می گیرند.
با توجه به این که طبق ضوابط انتخاب ورودی سواره ازسمت بلوار خیام (ضلع شرقی سایت ) غیر مجاز می باشد مناسب ترین مکان برای انتخاب ورودی های سواره ویا ورودیها و خروجی های پارکینگ یا پارکینگ ها در اولویت اول ضلع غربی سایت (ضلع مجاور بلوار شاهد)و در اولویت دوم ضلع شمالی زمین می باشد. توصیه می شود که به علت تراکم زیاد حرکت سواره در ضلع جنوبی سایت ونیز فاصله نزدیک دو تقاطع به یکدیگر از در نظر گرفتن ورودی ها و یا خروجی های پارکینگ مناسب نمی باشد.
محورهای دید مطلوب :
دیداز خارج از سایت به درون سایت
با توجه به وجود تقاطع بلوار خیام – بلوار سجاد مهمترین دید نقطه ای دید از این تقاطع به سایت
می باشد ودید از تقاطع بلوار شاهد – بلوار سجاد به سایت در درجه بعدی اهمیت قرار دارد.
مهمترین دید خطی به سایت در درجه اول از بلوارسجاد وبلوار خیام می باشد و دید از بلوار شاهد در درجه بعدی اهمیت برخوردار است.
با توجه به این موارد احجام کلی پروژه ورودی های اصلی فضاهای تجمع و عناصر با اهمیت پروژه یابد در نقاطی است از سایت قرار گیرند که ضمن برخورداری از مهمترین و مناسب ترین دیدها خود مانعی بصری برای دیگر عناصر واجزاء با ارزش پروژه محسوب نگردد.
دید از درون سایت به خارج سایت:
به جزقطعه شمالی سایت و کال قره خان در شرق سایت که فضای سبز می باشد در بافت مجاور سایت عنصر با ارزشی به لحاظ بصری وجود ندارد بنا براین دید مناسب از درون سایت به خارج سایت فقط دید به این دو فضای سبز در شمال و شرق سایت می باشد.
کاربری های مجاور سایت:
سایت مورد نظر از سمت شمال مجاور سایتی است که در طرح تفضیلی کاربردی آن فضای سبز در نظر گرفته شده است . کاربرد اراضی شرقی سایت اداری و دولتی می باشد که در حد فاصل این ادارات تا بلوار خیام کال قره خان قرار گرفته است. این کال در آینده مطابق طرح تفضیلی به فضای سبز و گذر پیاده تبدیل خواهد شد. در صورت تحقق این امر ارتباط بافت مسکونی پشت کاربریهای اداری و دولتی بلوار خیام با این بلوار برقرارمی شود.
ابعاد و شیب زمین :
سایت مورد نظر قطعه ای مستطیل شکل می باشد. کشیدگی سایت در جهت شمال شرقی جنوب غربی می باشد( پس از این برای سهولت جهت شمال شرقی شمال وجهت جنوب غربی جنوب سایت نامیده می شود) در داخل سایت عارضه طبیعی و یا مصنوعی خاصی وجود ندارد وشیب اندک زمین در جهت طولی سایت به سمت شمال رو به بالا می باشد.
نتایج سایت آنالیز
به طور خلاصه میتوان ار بخشهای قبل نحوه استقرار توده و فضا ومحل ورودی ها…. را در زمین نتیجه گرفت .
با توجه به موارد فوق الذکرو همچنین تاثیر نیروهای وارده ازسه طرف دیگر چهارراه (ساختمانها ونیاز چهارراه به گشایش فضایی ) نتیجه می گیریم :
ملاحظات معماری مجموعه
* با عنایت به مطالب بخش های گذشته مواردی را می توان به شرح زیر برشمرد و به هنگام
طرح ریزی این مراکز مدنظر داشت:
* ساختمان یک مرکز همایش باید فضای کار مناسب و مطبوع را برای عملکردهای اداره تهیه کرده و رشد و توسعه این فضاها را در آینده نیز مدنظر داشته باشد.
* مجموعه بناها بایستی به عنوان نشانه هایی دائمی برای شهر مورد نظر باشند. نشانه هایی که بیانگر سنت های زمان بوده و آن را به آینده منتقل سازند.
* ساختمان یک مرکز همایش بایستی نمایانگر روحیه ای فعال و پیشرو بوده و ثبات، درستی، افتخار به گذشته و اعتماد به آینده را القا نماید.
* بنای یک مرکز همایش در هر مورد بالا یک Land mark بی همتا، یگانه چشمگیر باشد. مناسب بودن مقیاس و شخصیت بنا با مقیاس و شخصیت بناهای مجاور
* علاوه بر تظاهر فیزیکی (Land mark) واژه ای که تشخیص و یافتن بنا را تسهیل می نماید آدرس یابی مجموعه نیز باید ساده باشد. بنابراین محل و موقعیت زمین های سیتی هال فقط در نقاط قابل توجهی قابل قبول است.
* مجموعه بنای مرکز همایش باید دعوت کننده، باز و قابل دسترسی بوده و برای استفاده عموم معلولین ساده و سهل باشد. بنای ساختمان بایستی در عین باشکوه بودن تحقیرکننده جلوه نکند (از نظر مقیاس، بافت طرح و غیره).
* مجموعه بناهای یک مرکز همایش بایستی قرارگاهی مناسب، با تسهیلاتی وسیع و آهنگی متجانس برای یک زندگی عمومی متنوع و فعال جهت عموم مردم فراهم آورند. این بناها بایستی بتواند علاوه بر استفاده هر روز دلپذیر توسط مردم برای مراسم رسمی، جشن های عمومی، گردهم آیی های رسمی و غیررسمی مردم در طول روز و شب و در تمام مدت سال مورد استفاده قرار گیرند. با این ترتیب مرکز همایش مردمی مرکز فعالیت های هسته مرکزی مناطق شهری بوده و به وجودآورنده ی نیر وی زندگی و عامل اصلی ایجاد و تقویت جنبش و حرکت این مراکز خواهند بود. برای دستیابی به چنین هدفی مجموعه فضاها و ساختمان های آن مراکز، بایستی جذاب و دعوت کننده بوده و بتواند پذیرای استفاده متنوع و بی شماری باشد.
* تردد پیاده در کنار ساختمان مرکز همایش های مردمی و همچنین از میان فضاهای عمومی آن بایستی تشویق شود از طرف دیگر پارکینگ کافی برای عموم مردم در نظر گرفته شود.
* مجموعه بناها بایستی در جهت استفاده هر روزه یا اتفاقی عمومی مردم و گردهم آیی های آنان موثر باشند. فضاهای داخلی بنا و همچنین حیاط مردمی مجموعه بایستی شرایطی را ایجاد نمایند که تحت آن امکان برپا شدن تآتر و نمایش همف به صورت برنامه ریزی شده و هم به صورت خلق الساعه به وجود آید. بر این اساس بسیار جالب خواهد بود که گوشه هایی از این میدان برای استفاده های انفرادی مردم طراحی شود.
* نهایتاً باید گفت که مرکز همایش های مردمی در عمل نشانه شهرهای مختلف کشور و کانونی برای اجتماعات و تبادلات اجتماعی مردم خواهند بود. محل استقرار، برنامه ریزی و طراحی
* این مراکز بایستی تصویری جامع، پیوسته و خوانا، قابل تشخیص و به خطارسپردنی به دست دهد.
* این مراکز همچنین بایستی با باز بودن، قابل دسترسی بودن و شکوه متواضعانه و گرم نمایانگر حضور وسیع مردم باشند.
ملاحظات سازه ای مجموعـه
سازه مجموعه از نوع اسکلت بتنی در نظر گرفته می شود. پارامترهای اساسی موثر در انتخاب سیستم سازه یک ساختمان عبارتند از:
سهولت اجرا شکل پی ریزی در مقابل زلزله، مقاومت در برابر آتش، ملحوظات پی و سبکی وزن، همسازی با معماری و تاسیسات، عمر مفید و هزینه نگهداری و انعطاف پذیری و قابلیت توسعه.
بنابراین با توجه به مسائلی از قبیل هماهنگی معماری و فرم سازه در معماری یکپارچگی سازه و هزینه کمتر، مقاومت در برابر زلزله و آتش سوزی، هزینه نگهداری و عمر مفید (که در این مورد خاص حداکثر بیش از 60 سال در نظر گرفته می شود).
از آن جا که شهر مشهد در پهنه بندی مناطق زلزله با خطر نسبی زیاد قرار دارد لازم است در طراحی سازه و معماری موارد زیر لحاظ گردد:
1) ساده بودن در پلان و در ارتفاع 2) تقسیم شدن پلان های نامنظم به پلان های ساده 3) نزدیک بودن ابعاد پلان به یکدیگر 4) عدم تغییر ناگهانی ابعاد پلان در ارتفاع 5) متقارن بودن پلان 6) دارا بودن تقارن و توازن مکانیکی 7) سبک بودن بنا و کم بودن جرم آن 8) توزیع متناسب جرم در ارتفاع 9) نداشتن ملحقات غیرقرینه 10) نبودن طرح های بزرگ در ساختمان 11) کم بودن تراکم سازه ای در پلان 12) استقرار برج پله و آسانسور در محل مناسب 13) دارا بودن درزهای جدای مناسب 14) پیوستگی در شالوده بنا و عمق مناسب شالوده 15) انسجام و همبستگی عناصر و اجزاء مقاوم.
نکته دیگر این که در ساخت سازه حتی المقدور بایستی از مصالح غیرقابل اشتعال استفاده کرده به
گونه ای که کف ها، سقف ها، ستون ها و دیوارهای جانبی و به طور کلی کلیه المانهای سازه ای حداقل دو ساعت در مقابل حربق مقاومت نمایند. ضمناً ضخامت دیوارهای جانبی باید به اندازه ای باشد که حداقل به میزان دو ساعت از سرایت حریق به ساختمانهای جنبی جلوگیری نماید.
در ساختمان عناصر غیرباربر مجموعه از مصالح سبک مانند پانلهای گچی پیش ساخته سیستم
Drg wall و همچنین آجر و چوب استفاده می شود.
ملاحظات تاسیساتی مجموعـه
* سیستم های حرارتی و برودتی: سیستم حرارتی و برودتی پیشنهادی برای مجموعه هواساز برای فضاهای بزرگ و فن کویل برای فضاهای کوچک (دفاتر اداری و …) می باشد. چنانچه فضاهای مختلف در ساختمانهای جدا از هم قرار گیرند و این ساختمان ها نیز به واسطه مختصات کلی طرح از یکدیگر فاصله زیادی پیدا کنند، در این صورت مجموعه به بیش از یک فضای مرکزی تاسیساتی نیاز خواهد داشت.
در طراحی معماری مجموعه می بایست به کانالهای عمودی و افقی انتقال هوا (هوارسان ها) و داکتها و رایزرها توجه کامل داشت.
ارائه برنامه فیزیکی
ردیف
فضا
زیرفضا
تعداد فضا
سرانه به ازای هر نفر
ظرفیت (تعداد نفر)
زیربنای خالص m2
زیربنای ناخالص m2
زیربنای کل m2
توضیحات
1-1
گردهمایی
سالن 1
700 نفر
ورودی صحنه
8/0-6/0
700
500
700
700
با احتساب 40% فضای غیرمفید
زیرصحنه
3/1 سطح خالص سالن
–
150
150
150
گریم
2
–
–
20
20
40
لباس
2
–
–
20
20
40
انبار صحنه
1
–
–
40
40
40
استراحت
2
–
–
25
25
50
تنظیم نور و صدا
1
–
–
30
30
30
اتاق تمرین
1
–
–
50-40
50-40
50-40
سرویس wc
2
–
–
10-8
10-8
10-8
به ازای هر سرویس بهداشتی 400 فضا مورد نیاز است
مترجمان
4
5/6 m2
–
26
30
30
خبرنگاران
1
–
25
30-25
30-25
پرژکسیون
1
–
–
20-15
20-15
20-15
استودیو واحد گزارش و پخش زنده
1
–
–
30-25
30-25
30-25
انتظار
1
6/0
700
400
400
400
ردیف
فضا
زیرفضا
تعداد فضا
سرانه به ازای هر نفر
ظرفیت (تعداد نفر)
زیربنای خالص m2
زیربنای ناخالص m2
زیربنای کل m2
توضیحات
2-1
سالن 2
سالن ورودی
1
8/0-6/0
500 نفر
350-300
500-450
500 نفر
صحنه
1
3/1 سطح خالص سالن
–
100
100
500-450
بخش سالن 1 m2 1590
گریم
2
–
–
15
30
100
با 40% فضای غیرمفید
لباس
2
–
–
15
30
30
انبار صحنه
1
–
–
25
25
30
استراحت
1
–
–
30
30
25
نور وصدا
1
–
–
30
30
30
سرویسwc
2
–
–
10-8
10-8
30
به ازای هر سرویس m24 فضا مورد نیاز است.
پرژکسیون
1
–
–
20-15
20-15
10-8
تنظیم نور و صدا
1
–
–
30
30
20-15
استودیو واحد گزارش و پخش
1
–
–
30-25
30-25
3030-25
انتظار
–
6/0
500 نفر
300
300
300
ردیف
فضا
زیرفضا
تعداد فضا
سرانه به ازای هر نفر
ظرفیت (تعداد نفر)
زیربنای خالص m2
زیربنای ناخالص m2
زیربنای کل m2
توضیحات
3-1
سالن 3
بخش سالن 2
250 نفر
سالن صحنه
2/1
250 نفر
300
420
420
m2 1130
انتظار
1
–
–
70
70
70
گریم
2
6/0
–
180
180
180
لباس
2
–
–
15
15
15
تنظیم نور و صدا
1
–
15
15
15
به ازای هر سرویس m24 فضا مورد نیاز است.
سرویس
2
–
20
–
انبارصحنه
1
–
10-80
10-8
10-8
پرژکسیون
1
–
20
20
20
لابی اصلی
1
–
100
20
100
بخش سالن 3
انتظامات
1
30
100
160
m2 730
سرویس بهداشتی
40
–
–
160
160
20
شامل فضای نظارت بر سالن انتظار و لابی اصلی به همراه سرویس و آبدارخانه – اتاق پشتی – به ازای هر سرویس m24
روابط عمومی
1
20
20
60
ساخت دکور
1
60
60
60
انبار سالنها
60
60
25
پذیرایی سالنها
25
25
25
ورودی VIP
30
50
50
خدمات جنبی سالن ها m2730
استراحت و پذیرایی
50
50
50
با 20% فضاهای جنبی
تشریفات وغذاخوری
60
75
75
انتظامات ویژه
20
25
25
ردیف
فضا
زیرفضا
تعداد فضا
سرانه هر نفر
ظرفیت (نفر)
زیربنای خالص m2
زیربنای کل m2
توضیحات
5-1
VIP
ملاقات های ویژه
2
–
–
50
60
با احتساب 10% خدماتی مربوطه شامل آشپزخانه مخصوص و ارائه خدمات مربوطه شامل جلسات با حضور و بدون حضور خبرنگاران شامل بخش خبرنگاران و بخش مقامات به ازای هر WC 4 مترمربع
تدارکات
1
–
–
40
جلسات
2
–
–
70-50
180
کنفرانس های خبری
1
–
–
75
80
سرویس های بهداشتی
6
–
–
25
25
انتظار خبرنگاران
1
–
–
50
60
2
نمایشگاهی
VIP m2 645
نمایشگاه دائم
ورودی
1
–
–
12-10
12-10
–
غرفه ها
30
3×3
–
270
325
به انضمام راهروها
اطلاعات و راهنمایی
1
–
–
15-10
15-10
–
لابی
1
–
–
35-30
35-30
2-2
نمایشگاه ادواری
ابعاد متوسط
نمایشگاه دائم : m2 390
غرفه ها
15
3×3
–
135
180
به انضمام راهرو قابل تفکیک به تعداد بیشتر غرفه
اطلاعات و راهنمایی
1
–
–
10
10
پیش فضای ورودی
1
–
–
20-15
3-2
نمایشگاه کتاب
نمایشگاه ادواری : m2190
ورودی
1
–
–
20
20
غرفه ها
15
3×3
–
135
180
4-2
خدمات جنسی بخش نمایشگاهی
نمایشگاه کتاب m2200
انبارها
3
–
–
150
150
به انضمام خدمات مربوطه در دو بخش آقایان و خانمها
بارانداز
1
–
–
60
60
انتظامات
1
–
–
20
20
سرویس بهداشتی
10
m24به ازای هر سرویس
–
40
40
کافی شاپ
1
–
70
70
ردیف
فضا
زیرفضا
تعداد فضا
سرانه هر نفر
ظرفیت (نفر)
زیربنای خالص m2
زیربنای کل m2
توضیحات
3
آموزشی فرهنگی مذهبی
1
7/0
300
210
250
1-3
کلاسهای آموزشی
مشاوره خانواده
5
–
–
125
200
25 متر به ازای هر کلاس به انضمام لابی انتظار
آموزش های هنری
6
3-5/2
20 نفر هر کلاس
360
400
2-3
آتلیه ها
3
4-5/3
15 نفر در هر آتلیه
180
220
3-3
مدیریت آموزشی
استراحت اساتید
1
–
30
30
سرویس به انضمام کریدور و فیلتر مقابل سرویس ها
سرویس
6
برای هر سرویس m24
–
24
24
آبدارخانه
1
–
–
15
10
بایگانی و کامپیوتر
1
–
–
12
12
منشی – مدیر
1
–
–
35
35
جلسات
1
2
8
16
16
4-3
ورودی
اطلاعات
1
–
–
6
6
ثبت نام
1
–
–
12
12
سرویس
4
4
–
16
16
انبارها
1
1
–
12
12
5-3
کانون پرورش فکری کودکان
مدیریت
1
–
–
15
15
آموزش m2 1250
کلاس های شعر و قصه
1
1
25
25
25
به انضمام فضای کافی جهت اجرای نمایش کودکانه
کارگاه سفال
1
5/1
25
23
30
سرویس
4
4
–
16
16
آبدارخانه
1
–
–
6
6
کلاس نقاشی
1
5/2-2
20
40
40
ورودی
1
–
–
25
25
ردیف
فضا
زیرفضا
تعداد فضا
سرانه هر نفر
ظرفیت (نفر)
زیربنای خالص m2
زیربنای کل m2
توضیحات
6-3
کتابخانه
ورودی
1
–
–
20
30
m2 165
ثبت نام
1
–
–
12
12
اطلاعات
1
–
–
6
6
سرویس بهداشتی
6
m24 به ازای هر سرویس
–
24
24
انتشارات
1
–
–
6
6
مدیریت
1
–
–
20
20
مخزن بسته
1
–
–
35
35
مخزن باز
1
–
برای 000/10 جلد
80
160
سالن مطالعه آقایان
1
5/1-2/1
50
70
100
به انضمام 40% فضای حرکتی
سالن مطالعه خانم ها
1
5/1-2/1
50
70
100
استفاده از اینترنت
2
6/1-5/1
15
25
35
نشریات
1
–
–
20
30
فضاهای مطالعه روباز
1
7/1-5/1
30
50
70
امانات
1
–
–
15
15
استراحت کتابدار
1
4
2
10
10
تریا بانوان
1
7/1-5/1
15
25
35
تریا آقایان
1
7/1-5/1
15
25
35
انبار کتاب
2
–
–
12
25
7-3
مسجد
سرویس وضوخانه شبستان – حیاط
1
m2 1 به انضمام وضوخانه و سرویس
300
300
400
به انضمام 40% فضای حرکتی
ردیف
فضا
زیرفضا
تعداد فضا
سرانه هر نفر
ظرفیت (نفر)
زیربنای خالص m2
زیربنای کل m2
توضیحات
4
اداری
مسجد m2 400
1-4
اداری مرکزی
ورودی
1
–
–
25
25
انتظامات
1
–
–
15
15
اطلاعات
1
–
–
10
10
کارگزینی
1
–
–
25
25
بایگانی
1
–
–
15
15
دبیرخانه
1
–
–
12
12
معاونت فنی
1
–
–
15
15
معاونت مالی
1
–
–
15
15
معاونت تدارکاتی
1
–
–
15
15
معاونت تبلیغات و هماهنگی
1
–
–
12
12
معاونت روابط عمومی
1
–
–
30
30
مدیریت
1
–
–
30
30
آبدارخانه
1
–
–
12
12
جلسات و کنفرانس
1
–
–
50
50
برای کنفرانس خبری نیز مورد استفاده قرار می گیرد
سرویس بهداشتی
6
400
–
24
24
نمازخانه
1
7/0
20
15
20
به انضمام 40% فضای حرکتی
حراست
ردیف
فضا
زیرفضا
تعداد فضا
سرانه هر نفر
ظرفیت (نفر)
زیربنای خالص m2
زیربنای کل m2
توضیحات
2-4
خدمات شهری
آژانس های مسافرتی
1
m29 به ازای هر نمایندگی
–
90
150
برای جایگیری 10 نمایندگی آژانس مسافرتی
به انضمام لابی انتظار و خدمات مربوطه
آب و برق و گاز و تلفن
نمایندگی بانکها
1
m29 به ازای هر بانک
–
90
150
نمایندگی ادارات و ارگانهای مرتبط با مردم
1
m29 به ازای هر ارگان و اداره
–
50
70
دفتر پست و مخابرات
1
–
–
35
35
3-4
نهادهای مردمی
دفاتر NGOها
10
–
–
70
70
نمایندگی دفتر حقوق بشر سازمان ملل
1
–
–
70
70
نمایندگی صلیب سرخ
1
–
–
70
70
نمایندگی سرکنسول گری کشورهای همسایه
12
10
–
120
200
به انضمامم خدمات مربوطه
دفاتر نمایندگان مجلس
5
–
–
50
250
به انجام فضاهای خدمات مربوطه
دفتر سازمان جوانان هلال احمر
–
–
مدیریت فضا جهت ارائه خدمات به نهادهای مردمی
1
–
45
45
ردیف
فضا
زیرفضا
تعداد فضا
سرانه هر نفر
ظرفیت (نفر)
زیربنای خالص m2
زیربنای کل m2
توضیحات
5
تجاری- رفاهی
غرفه های راسته بازار
50
m230-20 به ازای هر غرفه
–
m2 1500-1000
m2 2000
به انضمام مسیر حرکت و خدماتی
2-5
رفاهی
رستوران سنتی
1
5/1-2/1
50
75
130
به انضمام 70% فضای خدماتی و آشپزخانه و مسیر ارتباطی
به انضمام 30% فضای خدماتی و مسیر ارتباطی
به ازای هر 7-3 صندلی یک جای پارک لازم است
به ازای هر جای پارک با مسیر m2 25
شربت خانه
1
3/1-1
50
65
90
چای خانه سنتی
1
3/1-1
50
65
90
سرویس بهداشتی
10
m24 به ازای هر سرویس
–
40
50
پارکینگ سالن
350
m215 به ازای هر پارکینگ
400 جای پارک خودرو
16000
7500
پارکینگ بازارچه
50
15
30
اطلاع رسانی مقولیت
2
–
–
حوزه اول:پیشنهاد طرح تحقیق 1
پیشگفتار 2
طرح موضوع واهمیت آن 3
چیستی پروژه 4
حوزه دوم: شناخت 6
بخش اول: مطالعات پایه 7
فصل اول: شناخت مراکز همایش 7
شناخت مراکز همایش 7
تاریخچـه احداث فضاهای اجتماعی 8
در دوران معاصـر 10
تعریف مراکز همایش شهـری 12
وظایف مراکز برگزاری همایش های شهر 12
ویـژگی های مراکز برگزاری همایش های شهر 13
سیتی هال 14
تعریف سیتی هال 15
تاریخچـه و منطق تمرکز تجهیـزات خدماتی در شهر 16
ضرورت ایجاد مرکز همایش های مردمی در شهـر مشهـد 21
تجزیه و تحلیل کلی پراکنـدگی ادارات، سازمانهای دولتی و عمومی در شهر مشهد 22
طرح ایجاد مجتمـع های اداری خدماتی 23
محاسن ایجاد مجتمـع اداری ـ خدماتی 24
کاربـری های مستقـر 25
فصل دوم: بررسی تعاریف ـ و ضوابط عملکـردی کیفی، فضاهای مرکز همایش 28
انواع گردهم آیی و تعاریف آن 28
کنفـرانس Conference 29
کنوانسیـون 29
سمینار Seminar 31
سمپوزیوم (Symposium) 31
میـزگرد (Round Table) 32
فوروم (Forum) 33
مجمع (Assembly) 33
کارگاه آمـوزشی (Workshop) 33
سخنـرانی (Lecture) 34
کمیسیـون (Commission) 34
کمیتـه (Committee) 34
مناظـره 35
انستیتـو (Institute) 35
جلسـه 35
گروه بنـدی گردهمائی ها 36
الف) گروه اجلاس های بستـه 36
ب) گروه اجلاسهای باز 36
انواع مراکز اجتماعات و استانـداردهای موجود 37
تالار اجتماعات 37
مراکز برگـزاری گردهمایی 38
تالار و اصـول و معیارهای کلی در طراحی آنها 38
اکوستیک در تالارها 39
حجم 39
فرم 40
پخشایی 40
حـدود تقـریبی حجم سالن ها 41
حجم مناسب فضاهای مختلف در مراکز گردهمایی به ازاء هر نفر شرکت کننده 42
فصل سوم : نیازهای فضایی ولازمه های کلی مراکز گردهمایی 43
فرمهای مربوط به سطوح زیر بنا 43
تنـوع بهره گیـری از فضا و قدرت در نوع سالنهای اجتماع 46
سالنهائی که اختصاصاً برای برگزاری کنفرانس و کنگره طرح می شوند 47
سالنهای هنری چندمنظوره 47
تغییرات در ابعاد سالن 48
پیش بینی انجام تغییرات در نحوه چیدن و نوع صندلی ها 49
طراحی ادیتوریومها 50
پلان های مستطیل شکل 52
پلان های بادبـزن شکل 56
پلانهای شش ضلعی 59
پلانهای مدور و بیضوی 61
سالنهای نمایشگاهی 63
شکلهای نمایشی پلانها 66
الف ـ سالنهای با صحنه مرکزی 67
ب ـ سالنهای به شکل قطاع دایره (با زاویه مرکزی گسترده تا 135 درجه) 67
پ ـ سالنهای به شکل قطاع دایره (با زاویه مرکزی 90 درجه) 67
ت ـ سالنهای شش ضلعی (با زاویه صفحه 60 درجه) 68
ث ـ سالنهای مستطیل شکل 68
ج ـ سالنهای بادبزن شکل 68
معیـارهای طراحی 69
معیارهای مربوط به پخش صدا بدون استفاده از تجهیـزات صوتی 69
الف ـ توانائی های شخصی سخنـران 69
ب ـ فرم پلان و حجم تالار و چگونگی استقرار حضار 69
پ ـ مشخصات و ویژگی های آکوستیکی محیط 70
تقویت و تعدیل صدا به کمک وسائل و تجهیـزات صوتی 70
روابط بین سالن و صحنه 73
ارتفاع شاخص دیـد به سکو 75
ارتفاع صحنه یا سکو 76
تراز چشم ناظر 76
فاصله قائم بین تراز متوسط چشمان ناظر و بالاترین نقطه روی سر 76
حداکثر زاویه قائم دید رو به بالا 77
حداکثر زاویه قائم دید رو به پائین 77
جزئیات طراحی ردیف صندلی ها 77
شیب کف سالن 78
خطوط منظر 79
زاویه دید به پرده نمایش 79
فاصله دیـد 80
زاویه قائم دیـد 81
معیارهای مربوط به مشاهـده تصاویر تلویزیونی 81
سکو یا صحنـه 81
سقف ادیتوریوم و تاسیسات و تجهیـزات آن 82
ملزومات مربوط به مسائل آکوستیک 84
ملزومات مربوط به نورپردازی و روشنائی 84
ملزومات مربوط به تهویه مطبوع 85
ملزومات مربوط به کنترل حریق 85
ملزومات مربوط به نمایش بر روی پرده 86
ملزومات مربوط به دید حضار 86
ملزومات مربوط به سقف صحنه برای نمایشهای بزرگ 86
جایگاه 87
گنجایش جایگاه 87
آرایش جایگاه 88
جزئیات مربوط به صندلیها و نحوه چیـدن آنها 88
صندلیهای ثابت و دائمی 88
مبانی مربوط به اندازه های بدنی انسان 89
وضعیت 90
وزن 90
ارتفاع 91
پشتی صندلی 91
عرض صندلی 91
عمق صندلی 92
شیب صندلی 92
دسته صندلی 92
زیردستی جهت نوشتن 92
راحتی صندلی 93
صندلیهای ثابت ادیتـوریوم 93
استانـدارد میزها و ترتیب چیدن آنها به شکلهای مختلف 95
ملزومات صحنه در سالنهای چندمنظوره 95
کلیات 95
طراحی موقعیت صحنه یا سکو 97
انواع صحنه یا سکو 97
صحنـه مرکزی 97
صحنه انتهائی 98
پیش صحنه 98
تطبیق پذیـری صحنه 100
بیرون صحنـه 102
تراز هم سطح با کف صحنه اصلی 102
تراز هم سطح با کف جایگاه 103
تراز پائین تر از کف سالن 103
تراز هم سطح با کف زیرزمین و انبارها 103
صحنه های قابل برچیده شدن 104
ابعاد صحنـه ها 105
ابعاد صحنه برای اجزای تئاتر و نمایشهای معمولی 105
ابعاد صحنه برای اجرای کنسرت های گروهی106
اداره کردن صحنـه 106
سیتم تعلیق 107
صحنه هابا سکوهای بالا و پائین شونده 110
جابجائی افقی صحنه 110
ملزومات عمومی صحنه ها 112
پرده ایمنی 112
پرده پیش صحنه 113
پرده های صحنه 113
استفاده از دکورهای پیش ساخته 114
روش نمایش چنـدتصویری 116
اندازه و چگونگی تصاویر 116
شیـوه های نمایش بر روی پرده 117
الف ـ پروژکسیون مستقیم 117
ب ـ پروژکسیون غیرمستقیم 117
پ ـ پروژکسیون از پشت پرده 117
اتاق پروژکسیون 118
پرده های نمایش 119
الف ـ پرده های یکراست 119
ب ـ پرده های جمع شونده 120
پ ـ پرده های قابل حمل 120
مشخصات و جنس پرده ها 120
فصل چهارم: بررسی فضاهای جمعی و سابق آنها در ایران و جهان 122
ویژگی های عام فضاهای جمعی ……………………………………………………………………………………122
ساختمان ها و فضاهای همگانی ایران در دوره بعد از اسلام 124
کاروانسراهای ایران 124
پیشینه تاریخی 125
ویژگی های معماری کاروانسراهای ایران 127
میادین 129
میدان، فضایی شهری برای گفت و گو 129
نتیجه 131
میدان های پیاده شهری 132
تاریخچه مختصری از میادین سنتی در ایران 136
تاریخچه مختصری از میادین اروپایی 140
آگوارا 141
فوروم 141
پیاتزا 142
انواع میدان 143
میدان های عمومی 143
میدان های تجاری 143
میدان حکومتی 143
میدان های نظامی 144
میدان های محله ای 144
میدان های ارتباطی 144
میدان ورزشی 144
بررسی نمونه هایی از میادین ایرانی 145
میدان نقش جهان 145
میدان امام خمینی در همدان 148
حرم مطهر امام رضا (ع) 149
بازار 149
مقدمه 149
مشخصات کاربردی عناصر متشکله بازارها و مراکز محله 151
بازار مکان بنیادهای جمعی 152
نقش بازار در شهرهای ایران (هسته اجتماعی- فرهنگی) 153
بازار و توان فرهنگی آن 154
بازار و محیط اقتصادی شهرها 155
خصوصیات فضایی معماری معاصر 156
فضاهای همگانی در هم جواری های معماری معاصر ایران 157
فصل پنجم :بررسی اجمالی اصول پایدار درمعماری ایران 160
مقدمه 160
رابطه فرهنگ ومعماری 168
معماری تاثیر عوامل فرهنگی بر فرم 171
الف- اهمیت مفهوم شکل یا فرم در فرهنگ معماری 171
ب: عوامل فرهنگی موثر در شکل گیری فضای معماری 175
ج: بازتاب فرهنگ در صورت فضای معماری 177
مبانی فرهنگ ایران و تاثیر آن بر معماری 177
مفهوم سیر از ظاهر به باطن در معماری اسلامی ایران 182
عوامل بنیادی معماری در ایران 183
اصل سیر از کثرت به وحدت 184
اصل سیر از ظاهر به باطن 185
اصل فراوری و انتظاع از طبیعت 186
اصل ساماندهی اهداف کارکردی ، سازه ای و کالبدی 186
شفافیت ( گستره پهنه دید ) 187
هندسه 188
هندسه علمی 189
هندسه شهودی 189
انعکاس 192
اصل درون گرایی در عین برونگرایی 192
درون گرایی 193
تقارن 195
تقارن به مثابه اصلی زیبا شناختی 197
تقارن به عنوان اصلی در ساخت و ساز 197
مرکزیت 199
محور گرایی 200
سیالیت ( گسترش پهنه دید ) 201
تباین یا نا همگونی 201
تعادل و توازن 202
سلسله مراتب، تداوم (سلسله مراتب دسترسی) (اصل رده بندی فضایی) 204
اصول و روشهای طراحی شهری 206
فضای خارجی ، فضای داخلی 207
اصل سادگی و فضای محصور در شهر ایرانی 209
خصوصیت ایستایی و پویایی فضای محصور 210
اصل مقیاس و تناسب 211
اصل فضاهای متباین 212
اصل قلمرو 212
اصل ترکیب ( کمپوزیسیون ) 213
آگاهی از فضا 213
بخش دوم: نمونه های تطبیقی 215
مقدمه 215
مرکز فرهنگی ژورژ پمپیدو 215
سیتی هال لندن 221
مجموعه تالار شهر جدید توکیو 224
تالار شهر بوستون 225
نمونـه های داخلی 228
سیتی هال تهران 228
تالار شهر تبریز 29
بخش سوم: مطالعات زمینه 231
بازشناسی شهر مشهـد 231
چگونگی پیدایش شهـر مشهـد 231
سلسله مراتب رشـد تاریخی شهر مشهـد 232
موقعیت جغرافیایی شهـر مشهـد 234
مطالعات اقتصادی 235
مطالعات جمعیتی 236
عوامل اصلی رشد جمعیت شهر مشهـد 237
نقاط و عناصـر شاخص شهر مشهـد 238
تغییرات کالبـدی در قرن حاضر 240
ساختار کالبـدی در قرن حاضر 241
الگوی توسعـه شهـر مشهـد 241
مطالعات اقلیمی و بررسیهای محیطی شهر مشهد 242
موقعیت جغرافیایی شهر مشهد 242
دما 243
رطوبت نسبی 244
تجزیه و تحلیل بارندگی 244
وزش باد 247
تابش آفتاب 248
شرایط حرارتی در فضای آزاد 248
پیشنهادات ماهانی 248
پیشنهادات انجمن معماران آمریکا 249
پیشنهادات طراحی در مشهد 250
جهت استقرار ساختمان 253
جهت استقرار ساختمانهای یک طرفه 258
جهت استقرارساختمانهای دو طرفه 259
بافت مجموعه 260
الگوی اشغال زمین 262
انتخاب مصالح ساختمانی 262
عوامل موثر در مکانیابی پروژه 263
دلایل انتخاب سایت 263
از دیدگاه عملکردی و کارایی 263
همجواری 263
جوابگویی به نیازهای گروه های ذینفع 264
مساحت 264
مقیاس دانه بندی 264
مناسب مکانی 264
انطباق با کاربری اراضی شهر ی 264
دسترسی به شبکه معابر 266
هماهنگی با جهت توسعه شهر 267
خوانایی سایت 267
حوزه سوم: تجزیه وتحلیل 269
تبیین برنامه ها و اهداف پروژه 270
شناسایی جمعیت مخاطب 270
تبیین کلیت فعالیت ها وفضاهای پروژه 271
تدوین مبانی نظری پروژه 273
مبانی نظری عام 273
مبانی نظـری خاص پروژه 275
تعیین اجزاء وتدقیق برنامه فیزیکی 277
فضای شهری و مردمی 277
فضاهای موثـر در ایجاد یک فضای اجتماعی زنـده و پویا 277
فضای شهـری روباز (میدان یک فضای همگانی) 278
فضاهای شهری سربسته 279
فضای همگانی سرپوشیده 279
سـرسـرا (فضای اطلاع رسانی) 281
فروشگاه مرکـز 282
تریا 2872
رستـوران 282
نمایشگاه ها 283
نمایشگاه دائمی مرکز 283
نمایشگاه های موقت (عناصـر جامعـه مدنی مرکز) 283
سالنهای سخنـرانی 285
تالار 285
چیـدمان تالار 285
صنـدلی 286
بالکن 287
راهروهای تالار 287
صوت و اکوستیک در تالار 288
حجـم 289
فرم 289
طنین 290
نورپـردازی تالار 291
خروجی ها و ورودی های سالن 291
سالن انتظار یا لابی 292
نکاتی در مورد طراحی سالن انتظار 292
سالن گردهمایی شهـری 292
اتاق مترجمین 293
اتاق خبرنگاران 293
اتاق کنترل 293
فضای مختص تشریفات 294
فضای مخصوص فیلم برداری 294
سالن با ظرفیت اندک 295
سالنهای چنـدمنظـوره 295
فضاهای همگانی در جهت تقویت عناصـر جامعـه مدنی 296
حوزه مربوط به ارگانهای غیـردولتیNGO 296
فضای مربوط به احزاب سیاسی 298
فضای پاسخگـویی مسئولان 298
کتابخانـه مرکز 299
قفسه باز 299
قسمت مطالعه 299
قسمت قفسه بسته 299
بخش اینترنت 299
حـوزه اداری مرکز 299
مدیـریت مرکز "بخش روابط عمومی" 300
حـوزه معاونت امور اداری و مالی 301
حـوزه معاونت فنی 301
بخش خدمات 302
سرویس های بهـداشتی 302
پارکینگ 302
نمازخانـه 302
حوزه چهارم: طراحی 303
تحلیل وآنالیز سایت 304
تجزیه وتحلیل زمین طرح 304
هندسه زمین طرح 304
سیستم های دسترسی 304
محورهای دید مطلوب 305
دیداز خارج از سایت به درون سایت 305
دید از درون سایت به خارج سایت 305
کاربری های مجاور سایت 306
ابعاد و شیب زمین 306
نتایج سایت آنالیز 306
ملاحظات معماری مجموعه 308
ملاحظات سازه ای مجموعـه 310
ملاحظات تاسیساتی مجموعـه 311
ارائه برنامه فیزیکی 312
ارائه مدارک نهایی 321
موسسه آموزش عالی خیام
طرح نهائی دوره کارشناسی
عنوان :
مرکزهمایش های مشهد
( با رویکرد اصول پایدار در معماری ایران )
استاد راهنما :
جناب آقای مهندس تاتاری
تهیه کنندگان :
آرش نصیری – محمد صرافیان
تابستان 87
ر حوزه اول:پیشنهاد طرح تحقیق 1
پیشگفتار 2
طرح موضوع واهمیت آن 3
چیستی پروژه 4
حوزه دوم: شناخت 6
بخش اول: مطالعات پایه 7
فصل اول: شناخت مراکز همایش 7
شناخت مراکز همایش 7
تاریخچـه احداث فضاهای اجتماعی 8
در دوران معاصـر 10
تعریف مراکز همایش شهـری 12
وظایف مراکز برگزاری همایش های شهر 12
ویـژگی های مراکز برگزاری همایش های شهر 13
سیتی هال 14
تعریف سیتی هال 15
تاریخچـه و منطق تمرکز تجهیـزات خدماتی در شهر 16
ضرورت ایجاد مرکز همایش های مردمی در شهـر مشهـد 21
تجزیه و تحلیل کلی پراکنـدگی ادارات، سازمانهای دولتی و عمومی در شهر مشهد 22
طرح ایجاد مجتمـع های اداری خدماتی 23
محاسن ایجاد مجتمـع اداری ـ خدماتی 24
کاربـری های مستقـر 25
فصل دوم: بررسی تعاریف ـ و ضوابط عملکـردی کیفی، فضاهای مرکز همایش 28
انواع گردهم آیی و تعاریف آن 28
کنفـرانس Conference 29
کنوانسیـون 29
سمینار Seminar 31
سمپوزیوم (Symposium) 31
میـزگرد (Round Table) 32
فوروم (Forum) 33
مجمع (Assembly) 33
کارگاه آمـوزشی (Workshop) 33
سخنـرانی (Lecture) 34
کمیسیـون (Commission) 34
کمیتـه (Committee) 34
مناظـره 35
انستیتـو (Institute) 35
جلسـه 35
گروه بنـدی گردهمائی ها 36
الف) گروه اجلاس های بستـه 36
ب) گروه اجلاسهای باز 36
انواع مراکز اجتماعات و استانـداردهای موجود 37
تالار اجتماعات 37
مراکز برگـزاری گردهمایی 38
تالار و اصـول و معیارهای کلی در طراحی آنها 38
اکوستیک در تالارها 39
حجم 39
فرم 40
پخشایی 40
حـدود تقـریبی حجم سالن ها 41
حجم مناسب فضاهای مختلف در مراکز گردهمایی به ازاء هر نفر شرکت کننده 42
فصل سوم : نیازهای فضایی ولازمه های کلی مراکز گردهمایی 43
فرمهای مربوط به سطوح زیر بنا 43
تنـوع بهره گیـری از فضا و قدرت در نوع سالنهای اجتماع 46
سالنهائی که اختصاصاً برای برگزاری کنفرانس و کنگره طرح می شوند 47
سالنهای هنری چندمنظوره 47
تغییرات در ابعاد سالن 48
پیش بینی انجام تغییرات در نحوه چیدن و نوع صندلی ها 49
طراحی ادیتوریومها 50
پلان های مستطیل شکل 52
پلان های بادبـزن شکل 56
پلانهای شش ضلعی 59
پلانهای مدور و بیضوی 61
سالنهای نمایشگاهی 63
شکلهای نمایشی پلانها 66
الف ـ سالنهای با صحنه مرکزی 67
ب ـ سالنهای به شکل قطاع دایره (با زاویه مرکزی گسترده تا 135 درجه) 67
پ ـ سالنهای به شکل قطاع دایره (با زاویه مرکزی 90 درجه) 67
ت ـ سالنهای شش ضلعی (با زاویه صفحه 60 درجه) 68
ث ـ سالنهای مستطیل شکل 68
ج ـ سالنهای بادبزن شکل 68
معیـارهای طراحی 69
معیارهای مربوط به پخش صدا بدون استفاده از تجهیـزات صوتی 69
الف ـ توانائی های شخصی سخنـران 69
ب ـ فرم پلان و حجم تالار و چگونگی استقرار حضار 69
پ ـ مشخصات و ویژگی های آکوستیکی محیط 70
تقویت و تعدیل صدا به کمک وسائل و تجهیـزات صوتی 70
روابط بین سالن و صحنه 73
ارتفاع شاخص دیـد به سکو 75
ارتفاع صحنه یا سکو 76
تراز چشم ناظر 76
فاصله قائم بین تراز متوسط چشمان ناظر و بالاترین نقطه روی سر 76
حداکثر زاویه قائم دید رو به بالا 77
حداکثر زاویه قائم دید رو به پائین 77
جزئیات طراحی ردیف صندلی ها 77
شیب کف سالن 78
خطوط منظر 79
زاویه دید به پرده نمایش 79
فاصله دیـد 80
زاویه قائم دیـد 81
معیارهای مربوط به مشاهـده تصاویر تلویزیونی 81
سکو یا صحنـه 81
سقف ادیتوریوم و تاسیسات و تجهیـزات آن 82
ملزومات مربوط به مسائل آکوستیک 84
ملزومات مربوط به نورپردازی و روشنائی 84
ملزومات مربوط به تهویه مطبوع 85
ملزومات مربوط به کنترل حریق 85
ملزومات مربوط به نمایش بر روی پرده 86
ملزومات مربوط به دید حضار 86
ملزومات مربوط به سقف صحنه برای نمایشهای بزرگ 86
جایگاه 87
گنجایش جایگاه 87
آرایش جایگاه 88
جزئیات مربوط به صندلیها و نحوه چیـدن آنها 88
صندلیهای ثابت و دائمی 88
مبانی مربوط به اندازه های بدنی انسان 89
وضعیت 90
وزن 90
ارتفاع 91
پشتی صندلی 91
عرض صندلی 91
عمق صندلی 92
شیب صندلی 92
دسته صندلی 92
زیردستی جهت نوشتن 92
راحتی صندلی 93
صندلیهای ثابت ادیتـوریوم 93
استانـدارد میزها و ترتیب چیدن آنها به شکلهای مختلف 95
ملزومات صحنه در سالنهای چندمنظوره 95
کلیات 95
طراحی موقعیت صحنه یا سکو 97
انواع صحنه یا سکو 97
صحنـه مرکزی 97
صحنه انتهائی 98
پیش صحنه 98
تطبیق پذیـری صحنه 100
بیرون صحنـه 102
تراز هم سطح با کف صحنه اصلی 102
تراز هم سطح با کف جایگاه 103
تراز پائین تر از کف سالن 103
تراز هم سطح با کف زیرزمین و انبارها 103
صحنه های قابل برچیده شدن 104
ابعاد صحنـه ها 105
ابعاد صحنه برای اجزای تئاتر و نمایشهای معمولی 105
ابعاد صحنه برای اجرای کنسرت های گروهی106
اداره کردن صحنـه 106
سیتم تعلیق 107
صحنه هابا سکوهای بالا و پائین شونده 110
جابجائی افقی صحنه 110
ملزومات عمومی صحنه ها 112
پرده ایمنی 112
پرده پیش صحنه 113
پرده های صحنه 113
استفاده از دکورهای پیش ساخته 114
روش نمایش چنـدتصویری 116
اندازه و چگونگی تصاویر 116
شیـوه های نمایش بر روی پرده 117
الف ـ پروژکسیون مستقیم 117
ب ـ پروژکسیون غیرمستقیم 117
پ ـ پروژکسیون از پشت پرده 117
اتاق پروژکسیون 118
پرده های نمایش 119
الف ـ پرده های یکراست 119
ب ـ پرده های جمع شونده 120
پ ـ پرده های قابل حمل 120
مشخصات و جنس پرده ها 120
فصل چهارم: بررسی فضاهای جمعی و سابق آنها در ایران و جهان 122
ویژگی های عام فضاهای جمعی ……………………………………………………………………………………122
ساختمان ها و فضاهای همگانی ایران در دوره بعد از اسلام 124
کاروانسراهای ایران 124
پیشینه تاریخی 125
ویژگی های معماری کاروانسراهای ایران 127
میادین 129
میدان، فضایی شهری برای گفت و گو 129
نتیجه 131
میدان های پیاده شهری 132
تاریخچه مختصری از میادین سنتی در ایران 136
تاریخچه مختصری از میادین اروپایی 140
آگوارا 141
فوروم 141
پیاتزا 142
انواع میدان 143
میدان های عمومی 143
میدان های تجاری 143
میدان حکومتی 143
میدان های نظامی 144
میدان های محله ای 144
میدان های ارتباطی 144
میدان ورزشی 144
بررسی نمونه هایی از میادین ایرانی 145
میدان نقش جهان 145
میدان امام خمینی در همدان 148
حرم مطهر امام رضا (ع) 149
بازار 149
مقدمه 149
مشخصات کاربردی عناصر متشکله بازارها و مراکز محله 151
بازار مکان بنیادهای جمعی 152
نقش بازار در شهرهای ایران (هسته اجتماعی- فرهنگی) 153
بازار و توان فرهنگی آن 154
بازار و محیط اقتصادی شهرها 155
خصوصیات فضایی معماری معاصر 156
فضاهای همگانی در هم جواری های معماری معاصر ایران 157
فصل پنجم :بررسی اجمالی اصول پایدار درمعماری ایران 160
مقدمه 160
رابطه فرهنگ ومعماری 168
معماری تاثیر عوامل فرهنگی بر فرم 171
الف- اهمیت مفهوم شکل یا فرم در فرهنگ معماری 171
ب: عوامل فرهنگی موثر در شکل گیری فضای معماری 175
ج: بازتاب فرهنگ در صورت فضای معماری 177
مبانی فرهنگ ایران و تاثیر آن بر معماری 177
مفهوم سیر از ظاهر به باطن در معماری اسلامی ایران 182
عوامل بنیادی معماری در ایران 183
اصل سیر از کثرت به وحدت 184
اصل سیر از ظاهر به باطن 185
اصل فراوری و انتظاع از طبیعت 186
اصل ساماندهی اهداف کارکردی ، سازه ای و کالبدی 186
شفافیت ( گستره پهنه دید ) 187
هندسه 188
هندسه علمی 189
هندسه شهودی 189
انعکاس 192
اصل درون گرایی در عین برونگرایی 192
درون گرایی 193
تقارن 195
تقارن به مثابه اصلی زیبا شناختی 197
تقارن به عنوان اصلی در ساخت و ساز 197
مرکزیت 199
محور گرایی 200
سیالیت ( گسترش پهنه دید ) 201
تباین یا نا همگونی 201
تعادل و توازن 202
سلسله مراتب، تداوم (سلسله مراتب دسترسی) (اصل رده بندی فضایی) 204
اصول و روشهای طراحی شهری 206
فضای خارجی ، فضای داخلی 207
اصل سادگی و فضای محصور در شهر ایرانی 209
خصوصیت ایستایی و پویایی فضای محصور 210
اصل مقیاس و تناسب 211
اصل فضاهای متباین 212
اصل قلمرو 212
اصل ترکیب ( کمپوزیسیون ) 213
آگاهی از فضا 213
بخش دوم: نمونه های تطبیقی 215
مقدمه 215
مرکز فرهنگی ژورژ پمپیدو 215
سیتی هال لندن 221
مجموعه تالار شهر جدید توکیو 224
تالار شهر بوستون 225
نمونـه های داخلی 228
سیتی هال تهران 228
تالار شهر تبریز 29
بخش سوم: مطالعات زمینه 231
بازشناسی شهر مشهـد 231
چگونگی پیدایش شهـر مشهـد 231
سلسله مراتب رشـد تاریخی شهر مشهـد 232
موقعیت جغرافیایی شهـر مشهـد 234
مطالعات اقتصادی 235
مطالعات جمعیتی 236
عوامل اصلی رشد جمعیت شهر مشهـد 237
نقاط و عناصـر شاخص شهر مشهـد 238
تغییرات کالبـدی در قرن حاضر 240
ساختار کالبـدی در قرن حاضر 241
الگوی توسعـه شهـر مشهـد 241
مطالعات اقلیمی و بررسیهای محیطی شهر مشهد 242
موقعیت جغرافیایی شهر مشهد 242
دما 243
رطوبت نسبی 244
تجزیه و تحلیل بارندگی 244
وزش باد 247
تابش آفتاب 248
شرایط حرارتی در فضای آزاد 248
پیشنهادات ماهانی 248
پیشنهادات انجمن معماران آمریکا 249
پیشنهادات طراحی در مشهد 250
جهت استقرار ساختمان 253
جهت استقرار ساختمانهای یک طرفه 258
جهت استقرارساختمانهای دو طرفه 259
بافت مجموعه 260
الگوی اشغال زمین 262
انتخاب مصالح ساختمانی 262
عوامل موثر در مکانیابی پروژه 263
دلایل انتخاب سایت 263
از دیدگاه عملکردی و کارایی 263
همجواری 263
جوابگویی به نیازهای گروه های ذینفع 264
مساحت 264
مقیاس دانه بندی 264
مناسب مکانی 264
انطباق با کاربری اراضی شهر ی 264
دسترسی به شبکه معابر 266
هماهنگی با جهت توسعه شهر 267
خوانایی سایت 267
حوزه سوم: تجزیه وتحلیل 269
تبیین برنامه ها و اهداف پروژه 270
شناسایی جمعیت مخاطب 270
تبیین کلیت فعالیت ها وفضاهای پروژه 271
تدوین مبانی نظری پروژه 273
مبانی نظری عام 273
مبانی نظـری خاص پروژه 275
تعیین اجزاء وتدقیق برنامه فیزیکی 277
فضای شهری و مردمی 277
فضاهای موثـر در ایجاد یک فضای اجتماعی زنـده و پویا 277
فضای شهـری روباز (میدان یک فضای همگانی) 278
فضاهای شهری سربسته 279
فضای همگانی سرپوشیده 279
سـرسـرا (فضای اطلاع رسانی) 281
فروشگاه مرکـز 282
تریا 2872
رستـوران 282
نمایشگاه ها 283
نمایشگاه دائمی مرکز 283
نمایشگاه های موقت (عناصـر جامعـه مدنی مرکز) 283
سالنهای سخنـرانی 285
تالار 285
چیـدمان تالار 285
صنـدلی 286
بالکن 287
راهروهای تالار 287
صوت و اکوستیک در تالار 288
حجـم 289
فرم 289
طنین 290
نورپـردازی تالار 291
خروجی ها و ورودی های سالن 291
سالن انتظار یا لابی 292
نکاتی در مورد طراحی سالن انتظار 292
سالن گردهمایی شهـری 292
اتاق مترجمین 293
اتاق خبرنگاران 293
اتاق کنترل 293
فضای مختص تشریفات 294
فضای مخصوص فیلم برداری 294
سالن با ظرفیت اندک 295
سالنهای چنـدمنظـوره 295
فضاهای همگانی در جهت تقویت عناصـر جامعـه مدنی 296
حوزه مربوط به ارگانهای غیـردولتیNGO 296
فضای مربوط به احزاب سیاسی 298
فضای پاسخگـویی مسئولان 298
کتابخانـه مرکز 299
قفسه باز 299
قسمت مطالعه 299
قسمت قفسه بسته 299
بخش اینترنت 299
حـوزه اداری مرکز 299
مدیـریت مرکز "بخش روابط عمومی" 300
حـوزه معاونت امور اداری و مالی 301
حـوزه معاونت فنی 301
بخش خدمات 302
سرویس های بهـداشتی 302
پارکینگ 302
نمازخانـه 302
حوزه چهارم: طراحی 303
تحلیل وآنالیز سایت 304
تجزیه وتحلیل زمین طرح 304
هندسه زمین طرح 304
سیستم های دسترسی 304
محورهای دید مطلوب 305
دیداز خارج از سایت به درون سایت 305
دید از درون سایت به خارج سایت 305
کاربری های مجاور سایت 306
ابعاد و شیب زمین 306
نتایج سایت آنالیز 306
ملاحظات معماری مجموعه 308
ملاحظات سازه ای مجموعـه 310
ملاحظات تاسیساتی مجموعـه 311
ارائه برنامه فیزیکی 312
ارائه مدارک نهایی 32
333
حوزه سوم : تجزیه و تحلیل
1