معماری بیزانسی (روانا )
گذار هنر مسیحیت آغازین به هنر بیزانسی ، نه ناگهانی است نه قطعی و به بیان درست تر ، تعریف دقیق آن میسر نیست . قابهای دو لوحی تقریباً همزمان میکائیل و آناستاسیوس هر دو آفریده کنده کاران شرقی اند و می توان آنها را بی هیچ مشکلی در ردیف آثار بیزانسی طبقه بندی کرد ولی میکائیل همچنان ریشه ای محکم در سنت یونانی – رومی دارد ، حال آنکه در قابهای آناستاسیوس با
317- مریم ولادیمیر ، سده یازدهم . ابعاد اصلی قاب تزیینی تقریباً 50*70 cm . موزه دولتی تاریخ
مسکو
نمونه ای از قاب تزیینی دعایی ، نقاشی معروف مریم دلادیمیر است که احتمالاً در سده یازدهم توسط هنرمندی در بیزانس نقاشی شد ، به شهر ولادیمیر روسیه صادر شد ، و سپس در سال 1395 میلادی به مسکو برده شد تا این شهر را از حملات مغولان در امان نگه دارد . از آنجا که این شمایلها سریعاً در اثر دود بخور و دود شمعهای نذری که در برابرشان روشن می کردند سیاه می شدند ، بارها رنگ آمیزی می شدند ، آنهم به دست نقاشان فرودست . در تابلوی مورد بحث ما فقط چهره ها اصل هستند ، ولی نقاشی از لحاظ ترکیب بندی چهره مریم با آن بینی دراز و مستقیم و دهان کوچکش و از لحاظ فراگیری تزیینی خط کرانی پیوستهای که هر دو پیکره را در خود محصور کرده و سایه نیمرخ نمای تختی بر یک زمینه طلایی پدید آورده است . سجایای بیزانسی اش را حفظ کرده است . شمایلها که به راحتی قابل حمل و نقل بودن و در همه جا از آنها نسخه برداری می شد ، سبک بیزانسی را در سراسر منطقه بالکان و روسیه اشاعه دادند و در روسیه ، شمایل نگاری تا چند سال رونق داشت و بر عمر این سبک تا مدتها پس از سقوط امپراتوری بیزانس در سال 1453 میلادی افزود .
ما قبل مسیحیت حوضه مدیترانه ، مخصوصاً اسکندیه ، الهام گرفته شود . داود سر آسنده در حالی شبیه سازی شده که چنگش را به دست گرفته و بر منظره آرکادیایی پر گلی نشسته است که مناظر نقاشیهای دیواری پونیئتی را به یاد می آورد . او را تصویر تمثیلی ملودی همراهی می کند و دورتاورش را گوسفندها ، بزها ، و سگ وفادارش گرفته اند . اخو در اساطیر یونانی از پریان کوهسار و مظهر پژواک آواهای موسیقی از پشت یک ستون یادگاری ، پنهانی می نگرد و پیکره یک مرد لمیده – قطعاً اردن خدای رودخانه – به کتیبه ای اشاره می کند که او را به عنوان نماینده کوهستانهای بیت لحم نیز مشخص می سازد . هیچ یک از این پیکره ها تمثیلی در کتاب مقدس ظاهر نمی شود ، اینان جماعت ذخیره مناظر اسکندر و پومپئی هستند . ظاهراً هنرمند در هنگام آفرینش این اثر ، به اثر مشابهی از دوره باستانی پسین یا پیش از آن می نگریسته و بخشی از آن را به زبان تصویری دوره بیزانسی پسین برگردانده است . در پیکره ملودی ، ناهمسازی مختصری میان سبک پیشین و پسین می بینیم . حالت نشستن ، قیافه ، سر و بالاتنه اش تماماً هلنی است ، نور پردازی یا اشاره و حرکت امپرسیونسیتی قلم نیز هلنی است ، ولی ردایی که به دور ساقه هایش پیچیده الگویی از خط مستقیم دارد . اینگونه تذهیب کاریهای بیزانسی ، بارها و بارها بر نقاشی غربی در دوره های رمانسک و گوتیک آغازین موثر خواهد افتاد .
71