نهاد خانواده1
"خانواده اولین واحدی است که فرزند در آن به تدریج کسب هدایت کرده ، وارد زندگی اجتماعی می شود و این فرایند در عرصه فرهنگ ، ارزش ها و فرهنگ خانواده جاری می گردد . در جوامع قدیم به علت آنکه تغییرات و تحولات اجتماعی سرعت و شتاب چشمگیری نداشت ، محیط خانوادگی از لحاظ کسب اطلاعات برای فرزندان محیطی بسته محسوب می شد. خانواده گسترده بود ، به همین دلیل ارزش ها و هنجارها ی والدین مورد تایید فرهنگ جامعه نیز بود ، به راحتی و بدون هیچ مشکلی به فرزندان منتقل می شد . اکنون با توجه به تحولات سریع اطلاعات و تکنولوژی که تحولات سریع فرهنگی را نیز به همراه دارد ، مساله ارزش ها ، هنجارها و الگوهای تفکر و عمل هم از حیث منشاء و منبع و هم از لحاظ انتقال و تداوم دچار تحولاتی شد که در حوزه کلی تعارض ارزش ها قابل بحث است"(توسلی ، 1382ص 51).
2-22 تعریف خانواده:
هر چند تمامی جامعه شناسان بر اهمیت خانواده در حیات اجتماعی تاکید دارند اما این مفهوم هنوز از پر ابهام ترین مفاهیم است. "برگس ولاک2" در تعریف خانواده در اثرشان در سال 1953 می نویسد : "خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی ، همخونی ، و یا پذیرش (بعنوان فرزند)با یکدیگر به عنوان شوهر ، زن ، مادر ، پدر ، برادر و خواهر در ارتباط متقابل اند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی می کنند"( ساروخانی ، 1375ص135).
گیدنز3 خانواده را گروهی از افراد می داند که با ارتباطات خویشاوندی مستقیما پیوند یافته و اعضای بزرگسال آن مسولیت مراقبت از کودکان را بر عهده دارند . پیوند های خویشاوندی ارتباطات بین افراد است ، که یا از طریق ازدواج برقرار گردیده است ، یا از تبار است که خویشاوندان خونی (پدر ، مادر ، فرزندان دیگر ، پدربزرگ ها و ….) را به هم مرتبط می سازد( صبوری ، 1373: 424).
جمشید بهنام خانواده را اینگونه تعریف می کند: خانواده در کوچکترین معنای خود واحدی است متشکل از پیوند مورد تایید جامعه و کما بیش ماندگار دو فرد از دو جنس متفاوت که زندگی مشترکی تشکیل می دهند ، زاد و ولد می کنند و فرزندانی بار می آورند . چنین خانواده ای به صورت پدیده ای عالم گیر در آمده و در همه جوامع امروزی وجود دارد( بهنام ،1384ص 18).
خانواده در زمره عمومی ترین سازمان های اجتماعی است و بر اساس ازدواج بین دو جنس مخالف شکل می گیرد . و در آن مناسبات خونی واقعی یا اسناد یافته به چشم می خورد. خانواده دارای یک نوع اشتراک مکانی است، هر چند همواره چنین نیست و کارکردهای گوناگون شخصی، اقتصادی، تربیتی و …. دارد. خانواده واحدی است اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی، اجتماعی، فرهنگی و … خانواده نمادی اجتماعی است و همچون آیینه ای عناصر اصلی جامعه را در خود دارد و انعکاسی از نابسامانی های اجتماعی است. خانواده معیار شناخت آسیب های اجتماعی است و هرگاه کشمکش های درون خانواده اوج بگیرد و به طلاق و جدایی منجر شود باعث بروز مشکلاتی همچون اعتیاد ، بزهکاری و… می شود ( ساروخانی، 1375ص 6). لذا خانواده کهن ترین و ماندگارترین و پر تاثیرترین نهاد جامعه می باشد و با کارکردهای مختلفی که بر عهده دارد، مانند فرزندآوری، امور عاطفی، جامعه پذیری، نگهداری از کودکان و افراد مسن ، همواره مهم و با ارزش بوده است به همین جهت دوام و انسجام آن همواره مورد توجه بوده است.
2-23 پارسونز4 ونظریه خانواده5 :
از نظر پارسونز در جوامع صنعتی پیشرفته ، خانواده تقریباً تمام کارکردهای اجتماعی خود را از دست داده و تبدیل به خانواده منزوی شده است.در عین حال سایر کارکردهای خانواده مانند کارکرد های اقتصادی ، تعلیم و تربیتی ، خدماتی ، محافظتی و …. نیز به نهادها و سازمان های دیگر اجتماعی مانند شرکت ها ، کارخانجات ، مدارس ، بیمارستان ها و … واگذار گشته است. اما از آنجا که ضرورت وجود خانواده کارکردی را درخواست می کند . پارسونز به اهمیت کارکرد اجتماعی کردن کودکان و حفظ تعادل و استحکام شخصیت بزرگسالان تاکید می کند. به نظر پارسونز عشق عامل پیوند دهنده زن و شوهر است، پس درخانواده محیطی صمیمی و سرشار از عشق و علاقه چه در رابطه زن و شوهر و چه در رابطه پدر ، مادر و فرزندان وجود دارد(اعزازی ، 1387،ص 69 ).
وجود این نوع علاقه در میان افراد خانواده برای اجتماعی کردن صحیح و مناسب کودکان ضروری بوده و از طرف دیگر از آنجا که خانواده در مقابل جامعه بزرگ، تنها گروهی است که افراد به خاطر موجودیت خود مورد توجه قرار می گیرند در شکوفایی و تکامل استعداد ها و علائق بزرگسالان نیز سهم مهمی دارد(اعزازی ، 1387، ص69 ).
به اعتقاد پارسونز بهترین پایگاه برای ایجاد تغییرات فرهنگی در جوامع از جمله پذیرش فرهنگ مهاجم جهان، ارزشها یا باورهای مذهبی و دینی افراد است.
به اعتقاد پارسونز تاثیر ماهواره بر نظام فرهنگی جامعه و تغییر فرهنگ اصلی مردم توسط شبکه های مختلف ماهواره ای خود به افزایش تنش در جامعه و تغییر باورها و رفتارهای دینی منجر شده و زمینه تهاجم فرهنگی و کم رنگ شدن فرهنگ داخلی را در بر خواهد داشت. سرانجام اینکه بر اساس نظریه تزریق زیر پوستی، متون رسانه ای بسیار قوی هستند و پیامهای آنها کم و بیش مقاومت ناپذیر است. رسانه ها از جمله شبکه های تلویزیونی ماهواره، مانند یک آمپول زیر جلدی پیامهای مختلف خود را از جمله پیامهای دینی و غیر دینی را به مخاطبان تزریق می کنند و گیرنده پیام در شرایط انفعال کامل است. این در حالی است که بر اساس نظریه دستور کار رسانه ها از جمله ماهواره معمولاً بر موضوعات خاصی تمرکز می کنند و سایر موضوعات را نادیده می گیرند و از این طریق دستور کار را تعیین می کنند و به ملاحظاتی که مردم در تصمیمات اجتماعی و سیاسی و دینی خود مد نظر دارند شکل می دهند و باورها و رفتارهای دینی آنان را تحت تاثیر قرار می دهند(مشیر زاده ، 1381).
2-24 فوکویاما6 و خانواده:
بدیهی است که یکی از منابع حائز اهمیت سرمایه اجتماعی در سطح جهان خانواده است اما ساختار خانواده از هر جامعه ای به جامعه ای دیگر تفاوت می کند و استحکام پیوند های خانوادگی نه تنها با قید و بند های خانوادگی در دیگر جوامع فرق می کند بلکه بستگی به انواع دیگر پیوندهای اجتماعی نیز متفاوت است در بعضی موارد به نظر می رسد که یک نوع ارتباط معکوس میان قیود اعتماد و همکاری در درون گروه های خویشاوندی و غیر خویشاوندی وجود دارد در حالی که یکی از این دو بسیار قوی است دیگری بسیار ضعیف است(توسلی ،1379،ص12).
خانواده نوع مهمی از "سرمایه اجتماعی7" به شمار می آید که زوال آن در جامعه آمریکا به اشکال گوناگونی به کاهش سرمایه اجتماعی در آن جامعه منجر شده است افزایش جرم و جنایت ،خودکشی ،الکلیسم و مصرف مواد مخدر و فرزندان نامشروع از یک سو و کاهش مشارکت های مدنی و کاهش اعتماد متقابل افراد به یکدیگر از سوی دیگر نتیجه زوال خانواده است(توسلی،1379،ص13).
فروپاشی خانواده، هم چنین بر روابط مبتنی بر اعتماد اجتماعی اثر می گذارد سرمایه های اجتماعی درون و بیرون خانواده ها پدیده های متمایز هستند و چنان که قبلا ذکر شد می توانند با جوامع به اصطلاح خانواده مدار رابطه معکوسی داشته باشند از طرف دیگر در کشور هایی مانند ایالات متحده که در آن بین ثبات و کیفیت زندگی خانوادگی و توانایی بچه برای ایجاد پیوند های تعاونی با مردم و گروههای خارج از خانواده ارتباط واقعی وجود دارد غالبا بین سرمایه درونی و بیرونی خانواده می تواند ارتباط مثبت وجود داشته باشد. دست کم کودکان تک والدینی یا آن ها که والدینشان از هم جدا شده اند از دسترسی به پدر و شبکه ارتباطات پدر در جامعه وسیع تر، و نیز اعتماد بنیانی به یک شخصیت مقتدر که بارزترین مدل ایفای نقش به شمار می رود و روابط کودک را با دیگر بزرگ سالان شکل می دهد محروم می مانند(توسلی،1379،ص43).
2-25 زیمل8 و خانواده :
"زیمل یاد آور میشود یک فرد تنها با به خود اختصاص دادن ارزشهای فرهنگی9 پیرامون خود قادر است فرهیخته گردد .اما همین ارزش ها فرد را به انقیاد و تحت الشعاع قرار گرفتن تهدید می کنند. فرد برای کسب خود مختاری و تحقق منظورهایش به علم، هنر، دین و قانون نیاز دارد. او به درونی کردن این ارزش های فرهنگی نیازمند است چرا که به فضیلت فرد بستگی دارد"( ثلاثی ،1387 ،ص 265 -266).
‹‹ از سوی دیگر زیمل در مورد طبیعت بشری که در بحث جهان بینیش آن را مطرح کرده است ،بیان می نماید انسان ها بطور طبیعی بدنبال ثبات و نظم هستند و مایلند موقعیت و اشیاء و ارتباط آنها را با خود دریابند به همین جهت پول هم به عنوان یک معیار اندازه گیری ارزش تجلی گرایش ذاتی بشر است. زیرا با توسعه پول اشیاء برچسب ارزش های مربوط قابل مقایسه بوده و انسان ها قادر خواهند بود یک حس نظم در محیط خود بدست آورند . مبادلات اقتصادی حاوی پول تنها یک حالت خاص از مبادله را تشکیل می دهند اما وقتی پول ابزار تعیین ارزش ها در روابط اجتماعی میگردد خواص و پویایی روابط اجتماعی تحول پیدا می کند از نظر او در جوامع امروزی انسان ها ارتباط خود با یکدیگر و با طبیعت را در قالبهای پولی متجلی می کنند و در نتیجه افراد ارتباط صمیمی و مستقیم با یکدیگر را از دست می دهند بنابر این پول نمایانگر آخرین مرحله نمادی شدن روابط اجتماعی است ›› ( ترنروبیگلی، 1371: 331-333)
2-26 ماهواره10 یک "رسانه مدرن11":
ماهواره ها بخش مهمی از زندگی مدرن امروز به شمار می روند. ما هر روز از آن ها استفاده می کنیم بدون آنکه به ارزش آن ها پی ببریم. پیش بینی وضعیت جوی هوا، اخبار حوادث که هر لحظه در اقصی نقاط جهان روی می دهند. تلفن های راه دور و سیستم ارتباطی از طریق اینترنت توسط ماهواره ها ارسال می شوند. درواقع ماهواره شیئی است که پیرامون چیز دیگری می چرخد یا گردش می کند. مثلاً کره ماه، قمر (ماهواره) طبیعی کره زمین محسوب می شود. اما وقتی ما در مورد ماهواره ها صحبت می کنیم معمولاً منظورمان اشیاء مصنوعی یا دست ساز انسان است که به فضا پرتاب می شوند و در مدار زمین به گردش در می آیند. هر ماهواره در اعماق فضای ساکت و تاریک و در فاصله ای کیلومترها دورتر از زمین، بالای سرمان می چرخد. اما خود ماهواره به دور از این سکوت حاکم در فضاسـت. زیرا هـر ثانیه هزاران علایـم رادیویی را از زمـیـن دریافـت می کند ویا هزاران علایم رادیویی را در هر ثانیه به زمین ارسال می کند(زندی، 1385).
2-27 ورود ماهواره به ایران و تاثیرات مخرب آن
این روزها آمارهای ضدو نقیضی ازدرصد استفاده کنندگان ازبرنامه های ماهواره در کشورمان به گوش می رســد که از میان این آمار در خوشبینانه ترین حالــت حدود 15 درصــد ودر بدبینانه ترین گمانه زنی ها حدود 50 درصد از خانواده هـــای ایــرانی از ماهــواره استفاده می کنند، بی شک خانواده های استفاده کننده از ماهواره را می توان قربانیان تبعات بسیار بد و پرهزینه برای جامعه دانست، در این نوشته سعی می کنم که مقداری از تبعات سوء استفاده از ماهواره را بیان کنم(زندی، 1385).
از زمانی که ماهواره وارد خانه های ایرانیان شد، طیف گسترده ای از شبکه های ماهواره ای مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گرفت، در ابتدا به دلیل محدود بودن شبکه های فارسی زبان شبکه های خارجی مورد توجه بینندگان برنامه های ماهواره ای قرار داشت اما پس از مدتی با گسترش شبکه های فارسی زبان و کاهش سختگیریها نسبت به استفاده از ماهواره، این پدیده به صورت گسترده ای به خانه های ایرانیان راه یافت.
به لحاظ فنی در 159 مدار تلویزیونی در کل جهان ، 203 ماهواره تلویزیونی فعال است که از این تعداد در80 مدار قابل دریافت در ایران ، یکصد ماهواره تلویزیونی، یعنی نیمی از ماهواره های جهان قرار دارد. "این تعداد ماهواره ها امکان تماشای حدود 17 هزار و 666 شبکه تلویزیونی را فراهم می آورد. با رسیور ها ودیش های معمولی می توان تا نزدیک 2000 کانال ماهواره ای را در ایران با کیفیت بالا دریافت کرد. شبکه هایی که اکثر قریب به اتفاق برنامه های آنها با سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی در تضاد هستند و اثرات مخرب روحی و روانی بر مخاطبین ایرانی می گذارند.
در بین شبکه های ماهواره ای که به سهولت در ایران قابل دریافت است، بیش از 380 کانال خاص موسیقی وجود دارد که شبانه روز در حال پخش موسیقی، رقص، آهنگ های در خواستی و کنسرت هستند، عموم این برنامه ها آکنده از حرکات ضد اخلاقی و اروتیکال است.
در حوزه کودک و نوجوان بیش از 252 کانال ماهواره ای قابل دریافت در ایران است ضمن آنکه بخش مهمی از برنامه های کانال های عمومی نیز به پخش برنامه های کودک و نوجوان اختصاص دارد. این شبکه ها علاوه بر پخش کارتون هایی که عموماً در تضاد با مبانی اخلاقی ماست، به فرهنگ سازی ارزش های لیبرالی و اومانیستی غرب در ذهنیت کودکان ایرانی می کند و آنان را شیفته زندگی امریکایی و غربی می نماید، در حوزه مصرف زدگی و فرهنگ سازی پوشش و مد، حدود 74 شبکه وجود دارد که اختصاص به نمایش مد و لباس دارد لباس هایی که رسماً تبلیغ فرهنگ عریانی است. امروز متاسفانه چارچوب های اخلاقی در شبکه های ماهواره ای نقض می شود و وجود نزدیک به 235 شبکه غیر اخلاقی و 81 شبکه کاملاً غیر اخلاقی نشان از بی قیدی در این محیط است،273 شبکه به تبلیغ ادیان و فرق ساختگی وتاریخی،419 شبکه به ورزش،92 شبکه به مقولات اقتصادی اختصاص دارد"(هفته نامه صبح صادق ،1390ص3)
و" بیش از 40 شبکه فارسی زبان سیاسی، ضد فرهنگی، تجزیه طلب و بر انداز، قوم گرا ،ضد دینی فعالیت می کنند که هدف مشترک همه اینها القای ارزش های ضد اسلامی و فرهنگ ایرانی و دستکاری در افکار عمومی ملت ایران است."12
2-28 قابلیت هاو جذابیت ها ، آسیب ها و معایب ماهواره:
هر تحول تکنولوژیک و هر نوآوری صنعتی، همانند سکه ای است که دو رو دارد . هر جنبه مثبت و امتیاز و فایده یک مقوله ی صنعتی،جنبه ای منفی و زیان بار در طرف مقابل خود دارد. گاه ممکن است جنبه منفی و خسارت آن از کارایی و بهره رسانی آن ، بیشتر باشد و گاه بهره و اثرات مثبت آن در حدی است که پرداخت هر بهایی را برای آن موجه میسازد.
ماهواره، همانند دیگر رسانه ها، دارای مزیت ها و معایبی است اما آنچه بر توانایی ها و قابلیت های آن می افزاید، به طور عمده، عبارتند از: برای مخاطبان ماهواره، این بسیار هیجان انگیز است که هر فردی به عنوان یکی از بینندگان بیشمار در سراسر جهان ، چنین خبری را میشنود یا می بیند. برای مثال ، امروزه در جهان،( به ویژه در کشورهای در حال توسعه ) تماشای شبکه " سی ان ان13 " و "ام تی وی14" و نظایر این ها، نوعی تفاخر به شمار می رود و این در حالی است که در رسانه ها ی قبلی مثل تلویزیون، چنین حسی به این گستردگی تجربه نشده است. بنابر این می توان گفت که میزان همانند پنداری افراد بالاست.
– امواج تلویزیونی نمی توانند از موانع بگذرند ، امواج تلویزیون های سرزمینی را غیر از نوارهای مرزی، نمی شود در سرزمین های دیگر دریافت کرد اما چون ماهواره از فضا تابانده می شود، این مشکل وجود ندارد.
– ماهواره ها به انتقال فوری و فراگیر صدا و تصویر در کل جهان معنا می بخشد و پوشش وسیع را ممکن می سازد.
– ماهواره ها، این امکان را برای دولت های ضعیف فراهم می کنند که در فضای پیچیده و تخصصی امروزین، داشته های خود را عرضه کنند. از این رو با سیاستگذاری مناسب می توان بهره های مناسب، برای طرح برنامه های خود در سطح جهانی برد.
– ماهواره ها، فضای اطلاعاتی را گسترش می دهند و از این رو با شفاف سازی فضای ارتباطی، سیاسی در جامعه ی بین المللی، فرصت ساز تلقی می شوند.
– حجم اطلاعاتی که با این رسانه رد و بدل می شوند، بسیار زیاد است . از این رو می توان از جنبه ی اطلاع رسانی آن استفاده کرد و برای حل مشکلات و کسب علم و تجربه به آن ، فضای اطلاعاتی را گسترش می دهند و از این رو با شفاف سازی فضای ارتباطی ، سیاسی در جامعه ی بین المللی ، فرصت ساز تلقی می شوند.
– حجم اطلاعاتی که با این رسانه رد و بدل می شوند ، بسیار زیاد است . از این رو می توان از جنبه ی اطلاع رسانی آن استفاده کرد و برای حل مشکلات و کسب علم و تجربه به آن ، فضای اطلاعاتی را گسترش می دهند و از این رو با شفاف سازی فضای ارتباطی ، سیاسی در جامعه ی بین المللی ، فرصت ساز تلقی می شوند.
– حجم اطلاعاتی که با این رسانه رد و بدل می شوند ، بسیار زیاد است . از این رو می توان برای حل مشکلات و کسب علم و تجربه به آن مراجعه کرد. ولی از طرفی دیگر، ماهواره، پدیده ی نو ظهوری است که بنیان اخلاقی جوامع اسلامی را به خطر انداخته و جدیدترین سلاح و آخرین حرکت مرموز غرب، در رویارویی با مسلمانان به شمار می رود که ویرانی هایی همچون: روابط نامشروع، خشونت در رفتار، مادی گرایی صرف و امثال آن را به دنبال دارد(حسینی شیرازی، 1379 ،ص11).در بعد اجتماعی، پیدایش بلوغ زود رس این عیب را دارد که بی عمق است و در اثر تحریک نا به هنجار عمل می کند. فرد، احساس جنسی خود را به عنوان جزئی نیرومند از شخصیت خود می پذیرد و نمی تواند رفتار جنسی خود را با ارزش ها و اخلاقیات موجود تطبیق دهد و از لحاظ روحی باید گفت که روان بالغ ندارد و این امری خطر آفرین برای فرد و اجتماع است؛ زیرا ممکن است منجر به انجام بذهکاری، دزدی، جنایت و سایر اعمال خلاف شود . تحقیقاتی که در کشورهای غربی (که در آنها آزادی جنسی وجود دارد و کودکان و جوانان مدام در معرض این صحنه ها هستند ) انجام شده، واقعیات مذکور را به اثبات می رساند.
یک گزارش تحقیقی در آمریکا حاکی از این است که 90 درصد دخترها و پسرها در این کشور از سنین 12و 13 سالگی دارای رابطه ی نامشروع و فساد جنسی هستند. خانواده ها به عنوان اولین هسته اجتماعی در جامعه غرب به گونه ای می رود که مفهوم خود را از دست بدهند(آذردشتی 1384،ص22). وسایل ارتباطی سبب ایجاد بن بست های فراوانی در فرهنگ های اصیل و بالنده شده اند ، زیرا این عناصر ارتباطی عادلانه تقسیم نشده اند و شکوفایی و تنوع نیروها در استخدام کسانی است که قدرت اقتصادی و سیاسی لازم را دارند و از رمز و راز رسانه ها خبر داشته و فناوری های مرتبط با آن را در اختیار دارند، بدیهی است همه این امکانات در جهتی به کار گرفته می شوند تا پیام فرهنگی خود را به دیگران منتقل کنند و جایگاه رهبری افکار و اندیشه را از آن خود کنند، و از سوی دیگر سرمایه داران غربی بتوانند بر بازار جهانی کالا و خدمات مستولی شوند و منافع خود را تآمین کنند(اعتضادالسلطنه، 1384،ص 99).
2-29 دیدگاه های دیگر دانشمندان در حوزه ماهواره و آسیب های اجتماعی :
برخی متفکران معتقدند که با تسریع در جریان اطلاعات در شاهراه ها و شریان های اطلاعاتی دنیا، تحولات مهمی در بسیاری از عرصه های اجتماعی در حال رخ دادن است. رسانه هایی مانند ماهواره، ویدئو، نوار کاست، عکس و پوستر، مجلات و نشریات هم اکنون محتوایی دارند که مغایر با الگوهای فرهنگی و ارزش های سنتی نسل قبل است. محتواهای رسانه های فعلی پر از خشونت، مواد مخدر، رفتار تبهکارانه، سکس، کمدی، تخیل و علم است، به طوری که محتوای فرهنگی سنتی جوامع را دچار بحران و یا دگرگونی کرده است. وسایل ارتباطی آنی و موقتی، وقایع و دگرگونی های اجتماعی ای فراهم می سازد که دامنه آن اخبار و عقاید هوی و هوس ها و مدها را دربر می گیرد. این وسایل معرفی کننده الگوها، نقش ها، دیدگاه ها و چگونگی روی آوری به سبک های زندگی هستند که ممکن است مردم به طریق دیگر هرگز به آنها دسترسی پیدا نکنند. طبقه ی جوان نیز از طریق تبلیغات رسانه های گروهی مطالبی را درباره نقش های آینده خود فرا می گیرد. تغییرات هنجارها و ارزش های اجتماعی به سرعت در رسانه های گروهی منعکس می شود و ممکن است به آسانی مورد پذیرش مردم قرار گیرد. گسترش سریع گرایش های جدید در فرهنگ جوانان، عمدتاً به رسانه هایی مانند تلویزیون، رادیو، مجلات ویژه جوانان و سینما بستگی دارد (اعتضادالسلطنه،1384،ص337).
در دنیای پرشتاب فن آوری امروز، رسانه های جمعی افراد را به صورت انفرادی به خود مشغول کرده، آنها را از تعامل با دیگران باز می دارند. البته این موضوع نافی منافع ابزارهای تکنولوژیکی نیست اما نوع بهره برداری غیر فرهنگی از ابزارهای فنی موجب شده است که کارکرد آنها عمدتاً درجهت تقویت فردگرایی سوق پیدا کند. به عبارتی، اگر جریان فرهنگی شدن ابزارهای رسانه ای تحقق بیابد، مضرات آنها به شدت کاهش می یابد و کارکرد اصلی خود را پیدا می کنند. گرچه برخی نظریه ها بیانگر این مطلب هستند که ذات ابزارهای الکترونیکی به دلیل استفاده از عنصر تغییر، نمی تواند موجد آرامش باشند، بلکه مخل آن می باشند. برخی دیگر این نظریه را افراطی و یک سویه می دانند. کارکردهای رسانه های جمعی به ویژه رسانه های شنیداری و غیر متعامل به دلیل کارکرد متنوع خود و ایجاد تغییرات پیوسته، به تدریج جای ارتباط بین فردی از نوع چهره به چهره را گرفته و موجب شده اند فضای انفرادی، به جای فضای جمعی و عاطفی در خانواده حاکم شود، به طوری که گسترش تکنیکی رسانه های شنیداری و رایانه ای، ارتباط مستقیمی با فردگرایی و دوری از فضای روانی و عاطفی خانواده را نشان می دهد. به عبارت دیگر، این ابزارها، به تدریج فضای روانی و محیطی گفت وگو را در یک ارتباط بین فردی، خدشه دار می کنند و اعضای گروه را به جای هم گرایی، به واگرایی سوق می دهند؛ تا جایی که هر عضو خانواده صرفاً در یک فضای فیزیکی مشترک زندگی کرده، اما هیچ تعاملی با هم نخواهند داشت. در ادامه، متاسفانه، اهداف آنها نیز به تدریج نسبت به هم، واگرا و منفک می شود. دراین مسیر، تعامل واقعی فرد به جای آنکه با افراد دیگری در محیط انسانی سامان بیابد، با رسانه های الکترونیکی، شکل می گیرد و به دلیل برتری تکنولوژیکی وتجهیزات خیره کننده رسانه ای، نوعی رعب فرهنگی و انفعال شخصیتی در فرد ایجاد می شود. نتیجه این می شود که افراد خانواده به جای گفت وگوی صمیمی با یکدیگر که می تواند به تقویت پیوندهای عاطفی وانسجام اعضای خانواده منجر شود، با ابزارهای الکترونیکی ارتباط برقرار می کنند؛ ارتباطی که فاقد بار عاطفی، احساسی و هیجانی است. به تعبیر فوکویاما15 به دلیل محدودیت اخلاق و کیفیت زندگی امروزی به تدریج شاهد یک فروپاشی بزرگ خواهیم بود. این فروپاشی در زمینه های اخلاقی و در نهاد ها، بیشتر در زمینه خانواده اتفاق خواهد افتاد.
2-30 آسیب ارتباطی ناشی از رسانه های مدرن:
آسیب ارتباطی ناشی از حضور رسانه ها، بیشتر در دو نوع ارتباط، بروز می کند. یکی، ارتباط بین فرزندان و والدین و دیگری، ارتباط بین زن وشوهر است. تجربیات نشان می دهند که هراندازه ارتباط میان فرزندان و والدین و همچنین ارتباط میان همسران به دلیل تغییر مخاطب کاهش یابد، پیوند عاطفی و هیجان و همچنین همگونی شناختی میان اعضاء خانواده نیز کاهش می یابد که این موضوع، انسجام گروه را به مخاطره می اندازد. آمارهای رسمی نشان می دهند که میزان مشاهده تلویزیون توسط افراد ایرانی نزدیک به چهار ساعت و نیم در روز است. این میزان درکشورهای دیگر به شش ساعت می رسد. میزان استفاده از اینترنت و اتاق های چت نیز در برخی کشورها بیشتر از این گزارش شده است. به طوری که ورود مردان و زنان در اتاق های چت به عنوان "زندگی دوم16" مطرح است که زندگی اول را به مخاطره انداخته است. طبیعی است که زندگی دوم17 میزان زیادی از انرژی و وقت گفتگو را به خود اختصاص می دهد.18
2-31 تاثیر برنامه های ماهواره و تلویزیون بر فرد و خانواده:
یکی از زمینه های تجلی نیازها در نوع پوشش و لباس فرد بروز می یابد. در این راستا شبکه های ماهواره ای با سرمایه گذاری عظیم و بهره برداری از آخرین تکنولوژی ها ، با قدرت زیاد سعی دارندسبک ها و طرح های متنوع و گوناگون را به جوان امروزی القا کنند. در مقابل ، شبکه های دولتی بسیاری از کشورها ، به دلیل کمبود امکانات و تجهیزات فنی و مالی ، نا آشنایی با پیچیدگی های نظام و مکانیسم های تآثیر گذار و کمبود افراد آگاه و آشنا به مسائل روز، بسیار سریع در رقابت با شبکه های قدرتمند ماهواره ای و فرا مرزی تسلیم می شوند و جوان را در مقابل شبکه های رنگارنگ تنها رها می کنند . در این مرحله جوانان در می یابند جامعه سنتی شان نمی تواند نیاز روز آنان را برآورد و به پذیرش فرهنگ و روش های وارداتی رو آورده و از عمل به بسیاری از عادات سنتی سرباز می زنند و به تقلید فرهنگ وارداتی پرداخته ، روز به روز از تمدن و فرهنگ خود دور می شوند،هنگامی که جوان در معرکه نبرد بین دو گروه از ارزش ها (ارزش های انتقالی از جمله از طریق شبکه های ماهواره ای در مقابل ارزش هایی که از جامعه خودی ریشه گرفته ) گرفتار می شود و به عقیده روانشناسان دچار جنون توهم می شود . به همین دلیل اندیشه جوان در ستیز روانی بین این دو دسته از ارزش ها گرفتار می آید و گاهی به غارت می رود و این جا به جایی است که جوان در دنیای وهم آلود و تخیلی که سراسر نبرد دو دسته از ارزشهاست ، به بند کشیده می شود(اعتضادالسلطنه ، 1384ص 62).
"مک گایر"19، ورود ابزارهای رسانه ای را به ورود بیگانه تعبیر کرده است و می گوید، به طور متوسط شش روز در هفته، بیگانه ای درخانه شما حضور دارد. بیگانه ای که آزادانه در همه جای خانه سرمی زند و تاثیر می گذارد. این بیگانه وظیفه ساده ای دارد و آن محدود کردن توانایی ما و بچه ها درتشخیص رویا از واقعیت می باشد. ما به او اجازه می دهیم که در هر ساعتی وارد خانه مان شود. اگر ما درباره بیگانگان وغریبه ها به بچه هایمان هشدار می دهیم، متاسفانه درباره این بیگانه هیچ هشداری به بچه ها نمی دهیم. این بیگانه یکسره حرف می زند وهرچه می خواهد می گوید و دیگران هم سراپا گوش می شوند. این بیگانه، اغلب به فرزندان مان می آموزد که از آنها متنفریم. زبانی را به کار می برد که دور از نزاکت و توهین آمیز است. چیزهایی را به فرزندان مان نشان می دهد که نفرت انگیز و زننده اند. این بیگانه هیچ به سن، تجربه و یا آسیب پذیری قربانیانش نمی اندیشد. او در هر ساعتی به دیدارمان می آید بی آن که هشداری دهد، و از مسیر اصلی اش منحرف شده است. پیام های این بیگانه اغلب برای ذهن های جوان و معصوم غلط انداز و جالب است. این بیگانه چنان مقبول خانه هایمان شده است که بهترین مکان را در خانه هایمان به آن اختصاص داده ایم. حتی به او اجازه داده ایم که حین صرف غذا هم همراهمان باشد؛ چرا که ناهار و شام نمی توانند مخل پیام رسانی این بیگانه باشند. عجیب آن که هر گاه این بیگانه به ما ملحق می شود، غالباً مرکز توجه واقع می شود تا آن که یک بیگانه محسوب شود. بر سر میز شام، به او اجازه ی صحبت دربار ه ی چیزهایی می دهیم که در اکثر محفل های خانوادگی اجازه ی آن داده نمی شود. با وجود آنکه، می دانیم این بیگانه می تواند بی ادب، بی نزاکت، مبتذل و زننده باشد، بر این عقیده هستیم که می تواند برخی چیزها را بهتر از والدین به فرزندان مان توضیح دهد. به او اجازه داده ایم که اخلاقیات، عشق، زندگی، ارزش های خانواده و سکس را توضیح دهد. ما خود را به آن وابسته کرده ایم تا بتوانیم ارزش ها و اولویت هایمان را تعریف کنیم. ما سرگرمی خانواده و مراقبت از فرزندانمان را به متخصص اش واگذار کرده ایم. باورمان شده است که نمی توانیم بدون تشویق و انگیزش او زندگی کنیم. ما زندگی خود و فرزندانمان را تسلیم این بیگانه کرده ایم.20 جان تیلور گاتر21(1999) درباره ی وسعت دنیای مجازی می گوید :" تلویزیون و رسانه ها با صرف وقت کودکان به دنیای مجازی، فرصت تجربه دنیای حقیقی و آشنا شدن با واقعیت های جذاب، نشاط آور و حتی مخاطره آمیز را از آنان سلب می کند و این امر آنان را بی حوصله، حسود و… بار می آورد. "گاتر" برای جبران این موضوع، اعتقاد دارد که کودک را با دنیای واقعی آشنا کنید، طبیعت، مابقی کارها را انجام می دهد. در گزارش "ان وای تی"22، زنان درامریکا بیشتر از اینکه به فکر مراقبت ازکودکان خود باشند، تلویزیون تماشا می کنند. دراین گزارش آمده است که این زنان در مرتبه اول تلویزیون تماشا می کنند و خرید خانه و صحبت با تلفن در رده های بعدی ارتباط قرار دارند. مراقبت از کودکان و صحبت کردن با آنها در مراتب پایین تر قرار دارند. همانطور که ملاحظه می شود، صرف وقت زیاد برای رسانه ، به منزله ی کاهش میزان ارتباط های انسانی به ویژه با کودکان است. این روند، به افزایش فردگرایی23 و کاهش جمع گرایی24 منجر خواهد شد که عامل مهمی در آسیب دیدن انسجام خانواده و ایجاد پدیده ی شکاف نسلی قلمداد می شود"(گیدنز،1995).
موضوع مهم دیگر سلطه اطلاعاتی و تکنولوژیکی غرب است که از طریق آن فرهنگ غربی روز به روز در فرهنگ های دیگر و به ویژه فرهنگ اسلامی رخنه کرده، سعی در تحمیل و درونی کردن ارزش ها و هنجار های خود از طریق فن آوری نوین و رسانه ها دارد، که به تبع آن نوعی شکاف و تضاد بین اولویت های فرهنگی و شیوه های تفکر و نگرش و هنجارها و ارزش های نسل جدید با نسل قبلی پدید می آید.
2-32 تاثیر برنامه های ماهواره و تلویزیون بر حوزه فرهنگ و خانواده:
ماهواره یکی از ابزار ارتباط از راه دور است که موانع محدود کننده و کنترل کننده ی انتقال پیام را ندارد. با رشد و گسترش سریع این گونه وسایل ارتباطی، در جهانی که در آن مرزبندی های مختلفی وجود دارد، وضعیت آتی مرزهای گوناگون و چگونگی تغییرات درون مرزی را دچار حساسیت هایی کرده است. بنابراین نظر "دانیل لرنر25" درست می باشد که این وسایل از آن جهت اثرات قابل ملاحظه ای دارند که روند فرافکنی را تسهیل میکنند و سرانجام باعث رشد شخصیت پایه و پذیرش شرایط گوناگون می شود(ساروخانی،1384،ص 247).
به تعبیر "جان فیسک26"، تلویزیون و برنامه های ماهواره ای، در درون خود،تلقی جدیدی از انسان دارند.انسانی که میتواند،تجربیات فردی و اجتماعی انسان های دیگر را درک کند و در تعقل و تخیل آن ها مشارکت ورزد این تلقی جدید، نگاه تازه ای به انسان، هنره ارزش و …. می دهد که به همراه ماهواره در سراسر جهان گسترده می شود. اخبار به ذهنیت ها و تحلیل های مردم، جهت می دهد و مدل جدیدتری از تفکر سیاسی- اجتماعی را در ذهن آن ها به وجود می آورد. با توجه به این که بخش عمده ای از ارزش ها و مفاهیم موجود، در ترکیه، کشور های عربی و یا جنوب شرقی آسیا تولید می شود، به نوعی تحت تاثیر شیوه برنامه سازی و یا مفاهیم نوین غربی قرار می گیرند؛ به عبارت دیگر 15000 کانال تلویزیونی که بسیاری از آنها از طریق ماهواره، امکان جهانی شدن می یابند، زمینه ساز جهانی شدن خواهند بود ( ملودی27، 1995 ، ص6-10) در حالی که رسانه های تصویری و الکترونیکی با برنامه های تفریحی و سرگرم کننده و شوهای تجاری در دراز مدت، باعث یکسان سازی سلایق و ذایقه های قشرهای عظیمی از جامعه خواهد شد و از این طریق دادو ستد های فکری را در افکار عامه و گفتگوهای مردمی به حداقل رسانده و در نهایت قدرت تفکر و اندیشه را کاهش داده است و نظام شکل گیری آرا و عقاید بیننده را مخدوش می سازد. از سوی دیگر این رسانه ها هم باعث پیدایش شکاف های موجود اجتماعی ریشه در سطح دانش عمومی و قدرت فهم و اندیشه و نیز توانایی درک و فراگیری مسایل جدید دارد( طباطبایی، 1377،ص80).
تبلیغات دشمن، موثر ترین و مهم ترین سلاح در نفوذ فرهنگی به ملت هاست. که اعم از نوشتاری، صوتی و تصویری، بسیار متراکم و پر حجم است. در این میان دشمن از دستاوردهای پیشرفته فن آوری ارتباطات نیز بهره می جوید و با ویدئو و ماهواره و شبکه جهانی اینترنت، ملت ها را زیر بمباران تبلیغاتی قرار می دهد. حتی کالاهای وارداتی از غرب به همراه کاتالوگ ها و بسته بندی های خود، تبلیغات غرب را وارد کشور می سازند. دانش روانشناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی و فن آوری جدید و هنر مبتذل، همه و همه در اختیار تبلیغات دروغین غرب است. استفاده از ماهواره برای پخش برنامه های تلویزیونی تحول عظیمی در تولید و پخش برنامه ها در سطح وسیع ایجاد کرده است. عدم امکان کنترل امواج ماهواره ای باعث شد که حجم وسیعی از برنامه های برون مرزی به فضای فکری جامعه وارد گردد و بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی تاثیر گذارد. یکی از ابعاد زندگی انسان شکل گیری هویت اجتماعی است که در فرایند این شکل گیری،عوامل گوناگونی در حوزه ی زندگی اجتماعی مانند: خانواده ، دوستان ، همسالان ، رسانه ها و ….نقش دارند. به بیان کلی تر، می توان گفت که فرهنگ، مهم ترین منبع هویت است. کاستلز28(1997)معتقد است که جهانی شدن با گسترش قلمرو روابط زندگی اجتماعی، افراد را بسیار بزرگ تر می کند و احساس کنترل ناپذیر شدن چنین دنیایی را در آن ها بوجود می آورد. "رابرتسون29"(1382) نیز معتقد است که فرآیند جهانی شدن نه تنها فرهنگ های گوناگون و پر شماری را در دسترس افراد و گروه های مختلف قرار می دهد، بلکه دنیا و مراجع اجتماعی آن ها را افزون می کند یکی از ابزارهای موثر در فرایند جهانی شدن، رسانه های نوین با امکانات و توانایی های زیاد می باشد( عریضی، 1385 ص77).
افول فرهنگ، از پیامد های همه گیر و عمومی برنامه های ماهواره ای است. از دیگر پیامدها و معضلات برنامه های ماهواره ای، رشد روز افزون بی سوادی، در میان افراد علاقه مند به این برنامه ها، به جهت تماشای افراطی و عدم تمرکز و تفکر نسبت به موضوعات و مطالب مختلف، کاهش روابط عاطفی و اجتماعی انسان ها با یکدیگر، رنگ باختگی ارزش های انسانی و باورهای مذهبی و نماد های ملی و میهنی. در نتیجه ، خطر سقوط فرهنگ اجتماعی، بیش از هر زمان دیگر است و این معضلات نه تنها کشور های متمدن اروپایی و آمریکایی ، بلکه سراسر جوامع دنیا را در معرض تهاجم قرار می دهند.
ماهوارها، با عبور از موانعی که دولت ها طراحی می کنند، نسبت به تغییر ذهنیت شهروندان، به طرق گوناگون سعی در تضعیف یک دولت ملی عمل می کنند. تجربه نشان داده که ماهواره،در این زمینه ، به مراتب تاثیر گذار تر بوده است. ماهواره ها با توجه به تازگی ، تنوع و تعدد اخباری که رد و بدل می کنند، به نوعی رسانه های ملی کشور های ضعیف را دچار مشکل می کنند و جریان هدایت افکار عمومی را به دست می گیرند .ماهواره ها در دو زمینه ی " تغییر توجهات شهروندی" و " تغییر هنجار های عمومی" بسیار تاثیر گذارند. بنابر این می توانند با محصولات فرهنگی که عرضه می کنند، نسبت به تضعیف ضریب آرمان های جامعه عمل کنند(کریمی فر، 1385). برنامه های ماهواره ای و به طور اخص، تلویزیونی نقش پر رنگتری در تحول و دگرگونی فرهنگی دارند، رسانه های تصویری مثل ماهواره با برنامه های تفریحی و سرگرم کننده در دراز مدت، ایجاد شکاف های جدید طبقاتی و تعمیق آنها را باعث می شود .شبکه های تلویزیونی نیز از طریق ماهواره با تمام نقاط دنیا ارتباط برقرار می کنند . فرهنگ قالب بندی شده فرستنده این نمادها و پیامها، بدون هیچ مقاومتی در اختیار گیرنده قرار می گیرد و وارد کانون خانواده و سپس وارد جوامع می شود . افول فرهنگ از پیامد های همه گیر و عمومی برنامه های ماهواره ای است. از دیگر پیامدها و معضلات برنامه های ماهواره ای، رشد روز افزون بی سوادی عمومی به دلیل تماشای بی حد این برنامه ها و عدم تمرکز و تفکر نسبت به موضوعات و مطالب مختلف، کاهش داد و ستد های عاطفی و اجتماعی در روابط انسانها با یکدیگر، رنگ باختگی ارزش های انسانی و باور های مذهبی و نماد های ملی و میهنی و در نتیجه خطر سقوط فرهنگ اجتماعی بیش از هر زمان دیگر است و این معضلات ، سراسر جوامع دنیا را در معرض تهاجم قرار می دهد.( بهارلو نژاد، 1390ص 42 ).
استفاده از ماهواره برای پخش برنامه های تلویزیونی ، تغییرات عمیقی در الگوی مصرف تلویزیون ایجاد می کند ، امکان استفاده از ده ها شبکه تلویزیونی و بالا رفتن قدرت انتخاب افراد ، از اولین نتایج استفاده از ماهواره در پخش تلویزیونی است و مهم تر از آن ، دریافت برنامه هایی از کشورهایی با فرهنگ های گوناگون است. کشورهای غربی با انتشار فراورده های رسانه ای خود ویژگی ها و آموزه های مختلف فرهنگی خود را به درون سایر جوامع می فرستند ، سرعت اشاعه فرهنگی خود را افزایش می دهند و به این ترتیب ، یکپارچگی فرهنگی جوامع را با مشکل مواجه می سازند(حیدری، 1384،ص11)
2-33 تاثیر برنامه های ماهواره و تلویزیون بر افکار،عقاید، روش هاو رفتارها:
تلویزیون در تغییر و تحول افکار بشری تاثیر بسزایی دارد. برنامه های تلویزیون می توانند برای افکار عمومی مخرب یا مفید باشند، به هر حال هر تغییری، چه مثبت و چه منفی در افکار عمومی، باعث تغییر در روند، توسعه جامعه خواهد شد. تلویزیون روی باورها، ارزش ها و رفتار بینند گان خود تاثیر می گذارد، این تاثیر برای همه یکسان نیست، تاثیری که تلویزیون می گذارد دارای دو جنبه است ؛ نخست وقتی که حرف دین تلویزیون می شود و دوم محتوای آنچه نمایش داده می شود. باید اضافه کرد که تلویزیون از جهت کنترل و تسلط بر افکار عمومی، رسانه بسیار قوی و موثری است، زیرا مانند رادیو به حوزه خصوصی افراد نفوذ می کند و با ارائه تصویر و رنگ و کلام و موسیقی تماشاگر را افسون می کند . هر چند تاثیر این بر زندگی و افکار ما غیر قابل انکار است، ولی با قید احتیاط باید به آن نگریست، زیرا تلویزیون زمانی تاثیر قوی دارد که زمینه های لازم برای پذیرش پیام های آنها هم وجود داشته باشد (اسدی،1383، ص6-175). همچنین تلویزیون استعداد بالقوه آموزش و سمعی و بصری،تاثیر و نفوذ اجتماعی در سطح وسیع، استعداد بالقوه در ایجاد وحدت اجتماعی، ارسال اخبار، امور عمومی و سرگرمی را دارد. تلویزیون در کسب، حفظ قدرت سیاسی و ایجاد رابطه بین حکومت و مردم و نیز تاثیر گذاری بر افکار عمومی نقش تعیین کننده ای دارد. معیارهایی که در جلب افکار توسط پیام تلویزیونی مطرح است عبارتند از:جاذبه تصویری فن سخنوری و اصالت افکار، ضمناً لحن کلام و نحوه برخورد باید حاکی از صداقت و تلاش بر برقراری ارتباط صمیمی و نزدیک از طرف پیام دهنده باشد(علوی،1375، ص 95). استفاده از ماهواره برای پخش برنامه های تلویزیونی، تحول عظیمی در تولید و پخش برنامه ها در سطح وسیع ایجاد کرده است. امکان پذیر نبودن کنترل امواج ماهواره ای باعث شده است که حجم وسیعی از برنامه های برون مرزی به فضای فکری جامعه وارد شود و بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی تاثیر گذارد(عریضی، 1385)
2-34 آسیب شناسی استفاده از ماهواره وتاثیر آن بر تضعیف بنیان خانواده
ماهواره، یکی ازرسانه های قدرتمند ارتباط جمعی به شمار می آید. این ابزار، به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود، قادر است پیام های تصویری را به دورترین نقاط منتقل کند و تعداد بی شماری از افراد را درسرتاسر دنیـا مـورد خـطاب قرار دهد. همـچنان کـه ماهــواره می تواند در هوشیار کردن، اطلاع رسانی و در حوزهْ پژوهش، سیاست و… نقش مهمی داشته باشد؛ برنامه های تخریبی و نابهنجاری نیز دارد؛ تا جایی که برخی از جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگی را برآن داشته تا برای مصونیت جامعه انسانی، به ویژه نهاد خانواده چاره اندیشی کنند. بدین ترتیب، تاثیر برنامه های این ابزار قدرتمند بر افکار عمومی و عملکرد آن را به ویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری نباید از نظر دور داشت. نیازهای گوناگون و روز افزون انسان ها، سبب رشد کمی و کیفی رسانه ها شده است. در این میان، پیشرفت های غیر منتظره و نوین در زمینه ارتباطات، به وسیله رادیو، ماهواره، اینترنت ونظایر آن، دگرگونی های عمیق اقتصادی و اجتماعی را به همراه آورده و این پرسش را پیش روی ما نهاده که به منظور هم گام شدن با آن ها و بهره وری مطلوب از آن ها، باید چه شیوه ها وابزارهایی را برگزید تا در جامعه نیز فضایی در خور پذیرش آن ها به وجود آید(اسماعیلی ، 1389). از جمله رهاوردهای فناوری ارتباطاتی، برنامه های ماهواره ای است که بدون هیچ مانعی می توانند رخدادها و فرهنگ ها را به سادگی در طول ساعات شبانه روز و در قالب برنامه های مختلف از طریق شبکه های خود در معرض دید مردم دنیا قرار دهند. شبکه هایی که علاوه بر آثار مثبتی که دارند در مواردی در پی ایجاد فرهنگ بی اعتنایی به ارزش های ملی و میهنی و سنت های فرهنگی موجود در جامعه خود هستند و سعی در خالی کردن انسان از معنویات و ارزش های اصیل بشری دارند(کامل بهاالدین، 1383).
در روند پر شتاب جهانی، تکنولوژی ارتباطی با سرعتی غیر قابل تصور پیشرفت نموده وچهره جهان را دگرگون کرده است. گستره وژرفای این دگرگونی به حدی است که جامعه نوینی در حال پیدایش وشکل گیری ودوره جدیدی در حیات بشر آغاز شده است. عنصر شاخص وتاثیر گذار بر این روند تحول ودگرگونی، تکنولوژی است که در عرصه رسانه ها، هر روز جلوه تازه تر وبدیع تری پیدا می کند. رسانه ها، وسیله انتقال پیام واطلاعاتند وبه کمک تکنولوژی، تمام سطوح اجتماعی را در همه سرزمینها، تحت سیطره قرار می دهند. بر خلاف گذشته، تکنولوژی ارتباطات صرفاَ در اختیار متخصصین نیست، ودر زندگی روزمره مردم معمولی، در زمره نیازهای اساسی در آمده است. تکنولوژی ارتباطی این امکان را فراهم کرده است که انسانها بدون واسطه دیگران با یکدیگر سخن بگویند، ارتباط برقرار کنند، از افکار ودیدگاه های هم مطلع شوند وبر یکدیگر تاثیر بگذارند. همین قدرت جادویی رسانه های نوین است که آن را به یک سلاح موثر فرهنگی بدل کرده است. سلاحی که توسط کشورهای قدرتمند با هدف تثبیت وگسترش سلطه خویش به کار گرفته می شود تا در ساختار فرهنگ های ملی وبومی اختلال ایجاد کنند وپندار وکردار ملت ها بر گونه الگوها ومعیارهای تبلیغ وترویج شده، شکل دهند. تکنولوژی نوین ارتباطی وقتی با خواسته ها وتمایلات صاحبان وسازندگان آن، یعنی قدرتهای بزرگ و فرهنگ مهاجم آنها که یکسانی فرهنگی ورفتاری را در سراسر جهان هدف گرفته اند، جمع می شود، معضل ومسئله مهمی را فرا روی کشورها وملتهای دیگر قرار می دهند. کشورها وملتهایی که به فرهنگ ملی وبومی خود اصالت می دهند ومی کوشند تا در برابر تهاجم فرهنگ غرب مقاومت کنند. در خانواده با معیارهای اسلامی، مرد احساس مسوولیت عمیقی در قبال اعضای خانواده ی خود دارد اما در برنامه های ماهواره ای مرد خانواده به عنوان یک فرد مطرح می شود که امیال فردی اش معیار رفتارهای او هستند و برای تامین امیال و نیازهای خود می تواند روابط مقدس خانوادگی را زیر پا بگذارد. فرهنگ هر جامعه ای از مناسبات زندگی روزمره ی آن سرچشمه می گیرد و بدیهی است فرهنگ در مقام نرم افزار، با امکانات و مقدورات سخت افزاری خاص سازگار است. به این معنا که جامعه و فرهنگ در تناظر با هم قرار دارند و همدوش هم تغییر می کنند و تحول می یابند. ورود هر عامل بیگانه به این مناسبات باعث جابجایی غیرکارکردی(معیوب) عناصر فرهنگی و اجتماعی خواهد شد و موجد آسیب هایی می شود که زندگی روزمره را در ذهن و عین دچار مشکل خواهد کرد. از این منظر، ماهواره ها از جمله عناصر بیگانه ای هستند که با ورود به مناسبات فرهنگی جامعه ی اسلامی ایران، ممکن است اثرات زیانباری بجا بگذارند. محمل ماهواره در ایران، خانواده ها هستند که به نوبه ی خود مهمترین نهاد اجتماعی و بنیان انتظام اجتماعی به حساب می آیند. بر این اساس مهمترین اثر ماهواره متوجه مهمترین بنیان اجتماع است و آسیب های آن در گام اول متوجه خانواده ها و اعضای آن است. خانواده نهادی فرهنگی است و مهمترین عنصر آن را عناصر فرهنگی تشکیل می دهند و لذا تغییرات فکری که"تحت تاثیر ماهواره" در افراد خانواده ایجاد می شود، سرآغاز آشفتگی در ترکیب این نهاد خواهند بود. فرهنگ نیز در رابطه ی متقابل با واقعیات زندگی قرار دارند و لذا واقعیات زندگی هستند که مناسبات فرهنگیِ ضروری برای بقای خانواده را فراهم می آورند. برنامه های ماهواره ای فرهنگی را معرفی می کنند که متناسب یا ترکیب متفاوتی از خانواده هاست که مطلوب سنت ایرانی و اسلامی نیست و لذا کاربست آنها به تغییر ترکیب اسلامیِ خانواده ی ایرانی می انجامد. خانواده ای که در ذهنِ زن و مرد دارای تقدس و احترامی لایزال است و تغییر در آن به اغتشاش ذهنی، ناآرامی و نارضایتی از زندگی منجر می شود. از منظر منطقی میان ایده و ماده پیوندِ متقابل برقرار است. یعنی مناسبات زندگی اجتماعی در یک جامعه با عقاید جاری در آن دارای هماهنگی بنیادی است. بر همین اساس- "اینجا و اکنون"- به معنای زمان و مکان در تلاطم با هم قرار دارند. رسانه های ماهواره ای این تطابق را مختل می کنند و ایده هایی را که بر اساس واقعیات زندگی "دیگر" ساخته شده است، بعنوان واقعیات زندگی ما ارائه می کنند. این گسست باعث سردرگمی و ایجاد اغتشاش ذهنی افراد می شود و میان واقعیات زندگی خود با ایده های ارائه شده در برنامه های ماهواره ای دچار تردید و تردد می شوند. تلویزیون های ماهواره ای با حضور در خانه ی ایرانیان به خصوصی ترین حوزه های زندگی آنان دسترسی پیدا کرده و با نمایش مناسبات و روابط ناسازگار با زندگی ایرانی، الگوهای مختلف زندگی خانوادگی را معرفی می کنند. این در حالی است که محتویات چنین روابط و ارتباطاتی بر اساس واقعیات زندگی ایرانی بنا نشده و با عناصر دینی و آیین اسلامی فاصله ای پرناشدنی دارد. وبخاطر نشان دادن اهمیت، ضرورت و فوریت پرداختن به مسئله و معضلی که جامعه، خانواده و فرهنگ ما را نیز به ناگزیر وعمیقاً متاثر کرده است(رفیعی، 1384). می توان ادعا کرد که برنامه های ماهواره ای در موارد بسیار ، زمینه ساز مفاسد اخلاقی و اجتماعی بوده ، بسیار مضر و خطرناک هستند، یک آسیب شناس اجتماعی در باره آثار ماهواره بر جوانان می گوید : با وجود اینکه برنامه های ماهواره ای محتوای علمی و آموزنده نیز دارند، امروزه بیشتر جوانان، ماهواره را برای برای استفاده از برنامه های علمی آن انتخاب نمی کنند و بیشتر تمایل به دیدن برنامه هایی دارند که آن ها را در برنامه های داخل کشور نمی یابند و در واقع به خاطر برنامه های مبتذل و مستهجن از ماهواره استفاده می کنند که زمینه انحراف و سقوط اخلاقی در این برنامه ها زیاد است( صابری، 1384، ص 8 – 115).
2-35 بحران گذار در خانواده ایرانی
خانواده به عنوان امن ترین حریم حیات انسانی کارکرد خود را از دست داده است. دیوارهای این حریم به روی همه باز شده است. عصری که به نام عصر ارتباطات نام گرفت تاثیر خود را بر این چهار دیواری گذاشت و آن را از اختیاری بودن محض بیرون آورد. امواج رادیو وتلویزیون واین اواخر، ماهواره وتلویزیون کابلی واینترنت و… به خانه های خانواده های گرم و صمیمی سرازیر شد وآنها را با انواع مختلف سلیقه ها، فرهنگ ها وهنجارها در قالب برنامه های سیاسی، اجتماعی وفرهنگی آشنا کرد. خانواده جدید چنان ابعادی یافته که هرگز در تاریخ نداشته است. افراد خانواده عادت کردند که با تاریکی هوا در خانه جمع شوند وبه رادیو یا تلویزیون گوش فرا دهند. این روند نیز روز به روز به سمت فردی شدن سوق پیدا کرده است به طوری که افراد خانواده با کامپیوتر واینترنت وروزنامه و… به صورت فردی، سرخود را گرم می کنند. خانواده با وجود داشتن ویژگی های مختص خود که برای سلامت جســم وروح انسان ها در تمامی جوامع مفید بوده است در معرض تهدیدهای بسیاری است. تجربه نشان داده است که تمدن هایی که به خانواده اهمیت نداده اند وبحران ایجاد شده در خانواده ها را به جامعه منتقل کرده اند دچار بحران تمدنی شده اند.
2-36 دکتر باقر ساروخانی30 و خانواده:
دکتر باقر ساروخانی عضو هیات علمی دانشگاه تهران معتقد است که هیچ آسیب اجتماعی وجود ندارد که بتوان خارج از چارچوب خانواده متصور شد و می گوید: در تحقیقی که در کانون اصلاح وتربیت انجام دادیم مشخص شد تمام کودکان- بدون هیچ استثنا- مشکل خانوادگی داشته اند. توجه به خانواده، توجه به سرنوشت بشر است. فرزندان را می توان پدران بشر تلقی کرد. وقتی کودکان از درون یک خانواده بیمار برخیزند قطعاً نمی توانند در ساختن جامعه جدید توانمند باشند. وی معتقد است که در جامعه جدید، خانواده به عنوان میراث مهم سرنوشت ساز، دچار مسائلی شده که در نتیجه آن، انواع دیگر خانواده به وجـود آمـده اسـت. از جمله این انـواع خانـواده ها می تـوان به خانواده هـای دور- زی، اضطراری وتفـقد یافته اشـاره کـرد. وی در توضیـح خانـواده های دور- زی می گوید: در این نوع، اعضای خانواده دور از هم زندگی می کنند پدر در شهری بزرگ وبدون همسر وفرزندانش زندگی می کند وناچار است در سال، دو- سه بار بیشتر همسرش را نبیند. کارگران ساختمانی از این دسته هستند که هم در سطح ملی وهم در سطح بین المللی مطرح اند. متاسفانه تعداد این نوع از خانواده ها در ایران رو به افزایش است. افراد با وجود اینکه نیاز های عاطفی دارند نا چارند دور از هم زندگی کنند. دکتر باقر ساروخانی- عضو گروه جامعه شناسی خانواده دانشگاه تهران در ادامه در مورد خانواده های اضطراری می گوید: خانواده ای که به ظاهر سر پا وسالم است ولی فضای آن خالی از محبت است، خانواده اضطراری است. این نوع از خانواده ها در ایران بسیار زیاد است. عواطف انسانی که دل ومیل افراد را در خانواده قرار می دهد در این خانواده ها مشاهده نمی شود. خانواده های اضطراری اگر چه در ابتدا به اضطرار، دور هم جمع نمی شوند اما به مرور زمان ، زن چاره ای جززندگی با شوهر به خاطر عدم اشتغال یا تحصیلات کافی و… ندارد ودر جوامعی که طلاق یک امرپیچیده وسخت است خانواده اضطراری بیشتر ظهور می کند. وی ادامه می دهد: در این شرایط، خانواده از یک گروه نخستین به یک گروه ثانویه تبدیل می شود. ارتباطات به جای بعد عاطفی، بعد قرار دادی می یابند. در نتیجه پسر به خاطر تنبیه یا انتقام از پدری که بر سر سفره اش غذا خورده به دادگاه شکایت کرده واو را به زندان می اندازد. این پدر بعد ها همین کار را با فرزندش انجام می دهد وخانواده بدون عواطف را تبدیل به پادگان می کند. این جامعه شناس توضیح می دهد: وقتی در جامعه ای مهریه های سنگین در نظر گرفته می شود ومسائلی چون به روز سازی مهریه، تقسیم اموال بعد از طلاق وبیمه مهریه و… مطرح می شود خانواده های نا سالم به ظاهر سرپا نگه داشته می شوند ولی از درون دچار پوسیدگی می شوند. دکتر سارو خانی در مورد خانواده تفقد یافته می گوید: نوع دیگر از خانواده که در جامعه ایران امروز به وجود آمده خانواده های تفقدی است. در این خانواده هرم قدرت افقی شده به حدی که خانواده تبدیل به سرا شده است. هر کس کلید آپارتمان خود را دارد وبا اینترنت وکامپیوتر و… خود سرگرم است. اعضای خانواده همدیگر را در آشپز خانه می بینند.
2-37 دکتر شهلا کاظمی پور31 و خانواده:
به اعتقاد دکتر شهلا کاظمی پور- عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران- خانواده نیز به مانند سایر پدیده های اجتماعی، دائماً در حال تغییر است. خانواده های ایرانی نیز از این حیث مستثنی نیستند. بعد خانوار در این سال های اخیر به دلیل کاهش موالید رو به کاهش است. در چشم انداز 20 ساله، ایران با ساختارجدیدی از خانواده رو به رو خواهد شد ولی الان خانواده ایرانی در حال سپری کردن دوره گذار یا انتقالی است. در این دوره، زنان به دنبال اشتغال در خارج خانه اند، مردان که نان آوران خانه بودند نقششان کم رنگ تر می شود، فرزندان کمتر از حرف والدین تبعیت می کنند، فرزند سالاری به جای پدر سالاری حاکم است، خانواده ها سعی می کنند امکانات لازم برای تحصیلات فرزندانشان فراهم کنندو… به گفته این جامعه شناس، در گذشته به خاطر اینکه میزان دانش وارتباطات افراد کم بود، والدین با فرزندانشان تفاوتی نداشتند اما در حال حاضر خیلی از بچه ها به خاطر دسترسی به اینترنت، ماهواره وفیلم، خانواده خود را قبول ندارند. وی با اشاره به اینکه پدیده شکاف نسل ها در جامعه ما باز است می گوید: شاید یک سری از ناهنجاری هایی که در سطح جامعه ودر قالب بودن با دوستان وهمسالان خود را نشان می دهد، ناشی از همین تفاوت است. دکترشهلا کاظمی پور- عضو گروه جامعه شناسی خانواده دانشگاه تهران- مسائل اقتصادی را در به وجود آمدن خانواده های کنونی در ایران بسیار تاثیر گذار می داند ومی گوید: افزایش تورم از یک سو ومصرف گرایی نسل جدید، جوانان را با خانواده ها وارد جدال کرده است. این جدال یا جوانان را دچـار سرخوردگی می کنـد یا آنـها را به سمت بی بندوباری های موجود در جامعه می کشاند(زندی، 1385). امروزه با گسترش رسانه هایی مانند ماهواره و اینترنت که محدود به مرزها نیستند و تسلط دولت ها بر آن ها ممکن نیست ، بی بند و باری در جوامع ، به سرعت گسترش می یابد و موجب انحرافاتی مانند فرار از خانه و جرایمی مانند روابط جنسی نامشروع ، اعتیاد جنسی در نوجوانان و بزرگسالان می گردد که اولین آثار آن متوجه خانواده می شود، تماشای بی بند وباری را به وجود می آورد. ایجاد این جرایم و انحرافات باعث اختلافات خانوادگی، فشارهای روحی، اعتیاد، طلاق از هم پاشیدگی خانواده و خودکشی در خانواده می گردد ، البته در کنار عامل رسانه در ایجاد این جرایم ، باید سایر عوامل چون خانواده ، ویژگی های شخصیتی فرد ، اقتصاد و غیره را نیز در نظر گرفت(عابدی تهرانی،1390).
2-38 ماهواره و تضعیف بنیان خانواده :
تضعیف بنیان خانواده ازدیگر تبعات حضور بدون کنترل وحتی با کنترل ماهواره بر خانواده است ورود ماهواره به خانه را می توان به منزله ورود یک فرد نامحرم ولاابالی دانست که دوست ناباب برای فرزندان است، درصدد اختلاف افکنی بین زنها وشوهرهاست، به ناموس افراد چشم طمع دارد، مرزها وحریم های خانواده را می شکند، به آسانی حقیقت های سیاسی واجتماعی را وارونه جلوه می دهد، دزد وقت افراد است واگر بتواند حتماً سـرک هــم به کیف پول افراد خواهد زد، خرید ماهواره به منزله دعوت این فرد ناباب به منزل هاست. مجاز شمردن خیانت زن به شوهر وزشتی زدایی از روابط قبل از ازدواج وحتی حاملگی بدون روابط قانونی، اهانت به والدین وبی توجهی به آنها ، نفوذ جادو وطلسم در زندگی روز مره بازیگران همه وهمه باعث شده فیلم ها وسریال های ماهواره به طور هدفمند عفت واخلاق اجتماعی را نشانه گیری کنند(زندی، 1385). در خانواده با معیارهای اسلامی، مرد احساس مسوولیت عمیقی در قبال اعضای خانواده ی خود دارد و خود را موظف به حفظ حریم خانواده می داند و این تلقی باعث تعهد مرد به بانوی خانه خود و فرزندان برای تامین نیازهای آنها می شود. در برنامه های ماهواره ای مرد خانواده به عنوان یک فرد مطرح می شود که امیال فردی اش معیار رفتارهای او هستند. چنین فردی خود را متعهد به دیگر اعضای خانواده نمی داند و خودِ او مقدم بر تمام مناسبات خانوادگی است و برای تامین امیال و نیازهای خود می تواند روابط مقدس خانوادگی را زیر پا بگذارد. چنین مردی مطلوب زن ایرانی و غیرتِ زنانه ی او نیست و لذا مرد خانواده را تکیه گاه محکم خود و فرزندانش می خواهد.از سوی دیگر برنامه های ماهواره ای زن را نیز به همین ترتیب یک فرد تعریف می کند که امیال او مقدم به هر فرد دیگر از جمله اعضای خانواده است. چنین زنی نیز مطلوب مرد در خانواده ی ایرانی با آموزه های اسلامی نیست که زن را مدیر منزل و مسئول تربیت فرزندان و تنظیم ارتباطات اجتماعی تلقی می کند. بر همین قیاس فرزندان در خانواده ی اسلامی دارای نقش ها و موقعیت های تعریف شده هستند که حقوق و تکالیفی را در رابطه با پدر و مادر و خانواده بعنوان یک نهاد به عهده دارند. برنامه ها و سریال های ماهواره ای این نقش ها را دگرگون معرفی می کنند و برای مثال یک دختر یا پسرِ جوان در خانواده ی غربی را آزاد از تعهدات به پدر و مادر و نهاد خانواده نشان می دهند. چنین تصویری باعث تعارض نقشی در فرد می شود و در حالی که فرهنگ و واقعیات زندگی او تکالیف دیگری برای او تعریف کرده اند و البته متناسب با این تکالیف، حقوقی نیز برای او در نظر گرفته اند که فرزند یک خانواده ی غربی از آنها محروم است. بر این اساس برنامه های ماهواره ای با تعقیب یک خط سیر فکری که مهمترین مفهوم آن "فردگرایی" است، سعی در بازاندیشی مناسبات خانوادگی دارد. اولین گام در این مسیر تعریف مجدد نقش های اعضای خانواده است. در حالی که این نقش ها و حقوق و تکالیف تعریف شده برای آن، حاصل پیشینه دیرین خانواده در ایران بر اساس تعالیم اسلامی است و اجزای آن با هم انطباق یافته اند و به هماهنگی رسیده اند. بر این مبنا برخی از مهم ترین آسیب های ماهواره برای خانواده و اعضای آن در کشور ما عبارتند از؛ ترویج فردگرایی، بازاندیشی نقش ها، تعارض فرهنگی، ناآرامی ذهنی و نارضایتی، که خود در میان زنان و مردان و فرزندان خانواده و نهایتاً بعنوان اعضای اجتماع، اثرات متفاوتی دارد. با تضعیف خانواده، تکیه گاه فرد و پایگاه اجتماعی و اقتصادی اش تضعیف می شود و باید پیش از نهادهای فرهنگی یا سیاسی، خود فرد جلودار مبارزه با عناصر بیگانه و متعدد به حریم خانواده اش باشد(اسماعیلی ، 1389). امروزه بیشتر افراد جامعه زمان زیادی از شبانه روز را به تماشای برنامه های ماهواره ای اختصاص می دهند و همین امر سستی نظام بیشتر خانواده های ایرانی را به دنبال دارد. برخی کارشناسان معتقدند امروزه افراد جامعه وسایل ارتباط جمعی ساده؛همانند تلویزیون و یا ویدیو را جوابگوی نیازهای خود نمی دانند، به همین علت همیشه به دنبال راهی هستند که با وسایل مختلف با دنیای بیرون در ارتباط باشند یک آسیب شناس اجتماعی درباره پیامد های ماهواره بر روی جوانان می گوید:"با وجود اینکه برنامه های ماهوار ه ای محتوای علمی و آموزنده نیز دارد،امروزه بیشتر جوانان ماهواره را برای استفاده از برنامه های علمی آن انتخاب نمی کنند و بیشتر تمایل به دیدن برنامه هایی دارند که آن ها را در رسانه های داخل کشور نمی یابند و در واقع به خاطر برنامه های مبتذل و مستهجن، از ماهواره استفاده می کنند که زمینه انحراف و سقوط اخلاقی در این برنامه ها برای قشر جوان بسیار زیاد است.
2-39 رسانه(ماهواره)32و ناهنجاریهای خانواده33
خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی تاثیر فزاینده ای بر ایجاد آسیب های اجتماعی دارد و رسانه نیز به عنوان یک ابزار قدرتمند بر افکار و اندیشه زوجین و روابط آنها با فرزندان موثر واقع می شود.اگرچه رسانه می تواند به صورت مستقیم تمامی آحاد جامعه را تحت تاثیر قرار دهد اما تاثیر مهم آن از طریق اثرگذاری بر نهادهایی چون خانواده است. رسانه از ابزار گوناگونی در زمینه برنامه سازی برخوردار است و می تواند مفاهیم را در قالب های متنوع و جذاب به مخاطب عرضه نماید. در دنیای امروز خانواده با تحولات بزرگی روبرو شده، کاهش تعداد فرزندان، تغییر نقش زن و شوهر و دگرگونی نقش زنان در اجتماع در کنار عوامل اجتماعی دیگر ساختار خانواده را متحول کرده است. این دگرگونی ها تحت تاثیر عوامل متعددی به وقوع پیوسته، که رسانه ها را می توان از جمله موثرترین آنها دانست. پیامد این اثرگذاری را می توان در دو قالب پیامدهای مثبت همچون افزایش سطح آگاهی اعضای خانواده در زمینه های مختلف از جمله موضوعات و مسایل جسمی، روحی و اصلاح رفتار فردی و جمعی و پیامدهای منفی چون افزایش خشونت خانوادگی، طلاق و جرائم اجتماعی مشاهده نمود. رسانه ها می توانند بر موضوعاتی چون تربیت فرزندان و چالشهای درون خانواده موثر واقع شوند. بررسی پیامدهای رسانه ای در هر یک از این موارد می تواند چشم انداز روشنی از وضعیت و عملکرد آن را نشان دهد(شیخی، 1380).
2-40 رسانه(ماهواره)34 و"خشونت خانوادگی35"
رسانه ها به اشکال گوناگون بر اعضا و روابط افراد خانواده تاثیر می گذارند. برنامه های گوناگون رادیویی و تلویزیونی می تواند الگوهای رفتاری را در قالب فیلم، سریال و نمایش های رادیویی ارائه دهد. این الگوها از زمان کودکی در فرد درونی شده، تصویری خاص از روابط زن و شوهر و فرزندان ایجاد می کند. امروزه بحث خشونت خانوادگی را می توان در قالب کودک آزاری و خشونت زناشویی در نظر گرفت. خشونت زناشویی به دو صورت زن آزاری و شوهر آزاری قابل بررسی است که البته شکل غالب آن زن آزاری یعنی خشونت شوهر نسبت به همسر خود از کمیت بالاتری برخوردار است، از آنجا که این نوع خشونت اغلب در درون محیط خانواده روی می دهد و کمتر در جامعه شاهد آن هستیم، آمارهای موجود نمی تواند معرف وضعیت روشنی از آن باشد(اعزازی،1372،ص211).
در واقع رسانه ها می توانند به صورتی پنهان قالب های خاص فرهنگی را در ذهن فرد ایجاد کنند، این قالب ها می تواند نوعی اقتدار در شکل مردسالاری یا تسلط مرد بر زن و هم چنین روابط ناسالم با فرزندان باشد هنگامی که در یک سریال تلویزیونی مرد بودن عامل سلطه بر سایر اعضا معرفی می شود یا درخواستهای بجای فرزندان نادیده گرفته می شود و همزمان پاسخ زن یا فرزندان در قالب پرخاشگری به نمایش درمی آید خشونت خانوادگی ترویج شده است. هدف سازندگان این سریال ها دامن زدن به خشونت های خانوادگی نیست بلکه برعکس ممکن است تلاش آنها در جهت ثبات و تحکیم روابط خانوادگی باشد اما بین آن چه که ما هدف می نامیم با آن چه که به صورت واقعی روی می دهد تفاوت زیادی وجود دارد. حتی ممکن است نمایش زیاده خواهی فرزندان یا تجمل گرایی، نوعی نیاز کاذب در بیننده ایجاد کرده و او را در رسیدن به چنین موقعیت هایی تشویق کند. نظریه های جدید در زمینه خشونت خانوادگی به دنبال شناخت عوامل ساختاری هستند که خانواده را مستعد بروز خشونت می سازد. به عقیده این نظریه پردازان، خشونت بر ضد زنان مشکل شخصی یا خانوادگی نیست، بلکه بازتاب ساختارهای وسیع نابرابری جنسی و اقتصادی در کل جامعه است. این نظریه پردازان معتقدند خشونت مردان بر علیه همسرشان به هیچ وجه تخطی از نظم اجتماعی نیست بلکه بر عکس تایید نوع خاصی از نظم اجتماعی است و می توان آن را ناشی از این باور اجتماعی- فرهنگی دانست که زنان کم اهمیت تر و کم ارزشتر از مردانند و با آنان برابر نیستند(دوبش36،1979،ص15). بدین ترتیب رسانه مروج نوع خاصی از رفتار تلقی نمیشود بلکه تنها منعکس کننده باورهایی است که جامعه به صورت ضمنی آنها را پذیرفته است.از دیدگاه نظریه "یادگیری اجتماعی37" "آلبرت بندورا38" در خانواده هایی که اعضای آن در دوران کودکی شاهد خشونت والدین خود بوده یا آن را تجربه کرده اند، احتمال بروز خشونت بیشتری وجود دارد. این نظریه به سابقه مشاهده و تجربه خشونت در خانواده اشاره دارد. همچنین این تجربه می تواند از طریق محتوایی که رسانه ارائه می کند شکل گرفته و به مرور زمان تقویت شود.
بدین ترتیب می توان گفت القای یک تفکر یا روش غلط در هر یک از زمینه های رفتاری می تواند به تشدید یا شکل گیری آسیب های جدید منجر شود. نقش رسانه عمدتاً در طرح نیازها و خواسته ها است، در برخی از سریال های تلویزیون مردان متاهل به پنهان کاری و داشتن رابطه با زنان دیگر متهم می شوند. اگر چه هدف این سریال ها نشان دادن چهره ای نامطلوب از این رفتار است اما بیننده این سریال ها ممکن است با برداشت سطحی از اینگونه موارد تحت تاثیر آن قرار گیرد. رسانه ها ابزاری قدرتمند در فرهنگ سازی و اصلاح رفتارهای اجتماعی و روابط خانوادگی هستند. بنابراین توقع می رود که نوع برنامه سازی رسانه ها با این هدف هماهنگ باشد اما آن چه واقعیت های اجتماعی نشان می دهد، انحطاط اخلاقی و تضعیف روابط درونی خانواده است که خشونت های خانوادگی را می توان معلول آنها دانست. بنابراین رسانه نمی تواند بدون درک درست از وضعیت خشونت خانوادگی در جهت کاهش آن گام بردارد. هم چنین خشونت قابلیت انتقال از نسلی به نسل دیگر را دارا است. کودکی که شاهد مواجهه خشونت در نزدیکان خود می باشد علاوه بر احتمال بالای ابتلا به اختلالات روحی، امکان این که در آینده قربانی خشونت شده یا رفتارهای خشن داشته باشد بیشتر است(رفیعی فر،1386،ص8).خشونت علیه زنان در بسیاری از جوامع دیده می شود اما اغلب ناشناخته مانده و به عنوان یکی از امور روزمره پذیرفته می شود.
بیشترین میزان خشونت علیه زنان توسط همسران آنان اعمال می گردد بطوریکه خشونت های فیزیکی و روانی اعمال شده در خانواده علاوه بر ایجاد آسیب فیزیکی، موجب تحقیر زنان نیز می گردد. با این حال موارد بسیاری از خشونت های خانگی ناشناخته باقی مانده و گزارش نمی گردند، شاید به این علت که برخی از زنان به خاطر قصور در وظایفشان خود را سزاوار ضرب و شتم می دانند، یا از آزار بیشتر شوهرانشان به خاطر تلافی و افشای اسرار خانوادگی می ترسند و یا به دلیل شرمندگی از موقعیتشان از افشای آن امتناع می کنند. متاسفانه در برخی از کشورها قانونی برای حمایت از زنان قربانی وجود ندارد. خشونت دارای عواقب فردی و اجتماعی متعددی است. از نظر فردی تاثیر خشونت بر قربانی به صورت کاهش کارآیی در محیط کار، کاهش یادگیری و عدم توانایی برقراری روابط اجتماعی است. حداقل پیامدهای ناشی از خشونت خانگی، فقدان امکان برقراری روابط اجتماعی، فرار از منزل، خودکشی، ناتوانایی برای شرکت و اظهارنظر در جمع و داشتن تصور منفی از خود، انزوای اجتماعی، ترس و اضطراب، فقدان استقلال، ممانعت از بروز توانایی ها و استعدادهای بالقوه قربانیان و مهمتر از همه تداوم خشونت است. خشونت علیه زنان در تمامی کشورها، حتی در کشورهای پیشرفته ای که قوانین محکمی جهت جلوگیری از خشونت علیه خانواده دارند، نگران کننده است. در این کشورها رسانه ها به عنوان عامل مهمی در جهت کاهش خشونت به کار گرفته می شوند در واقع این خواست دولتها و نهادهای اجتماعی است اما در مقابل بخش تجاری رسانه ها و به ویژه شبکه های تلویزیونی خصوصی و کابلی با نمایش فیلم های اکشن به این موضوع دامن می زنند، می توان گفت منافع اجتماعی که دولتها آنرا دنبال می کنند با منافع مالی که رسانه های خصوصی به دنبال آن هستند در تضاد قرار دارد. پخش صحنه های خشن در فیلم های سینمایی رفتار خشن را در افراد برمی انگیزد چرا که خشونت، تمایل به خشونت را کاهش نمی دهد بلکه خشونت موجد خشونت است، مشاهده خشونت در تلویزیون موجب افزایش پرخاشگری در میان تماشاگران می گردد(شکرکن،1369،ص186). از سوی دیگر افرادی که قربانی خشونت های خانوادگی قرار می گیرند. اغلب زنان و کودکان نیز به دنبال راه حل هایی برای مقابله با آن برخاسته اند. پخش برنامه هایی که از تساوی حقوق زن و مرد و حقوق کودک سخن می گوید و موضوعاتی که توسط حقوقدانان، مشاوران، روانشناسان و جامعه شناسان از طریق رسانه مطرح می شود تلاش بزرگی برای افزایش میزان آگاهی افراد از حیطه وظایف و مسئولیت هایشان است. کافی است به وضعیت تنبیه بدنی دانش آموزان در مدرسه و فرزندان در خانه در طی دو دهه اخیر توجه کنیم تا این تحول بزرگ را به خوبی درک نماییم. زنان با شیوه های دیگری نیز سعی در ارتقا جایگاه خود در خانواده داشته و دارند، افزایش چشمگیر زنان با تحصیلات دانشگاهی را نمی توان بدون تاثیرپذیری از رسانه دانست. معرفی چهره ای از زنان که در موقعیت های مناسب اجتماعی فعالیت می کنند و از جایگاهی مساوی با مردان برخوردارند از جمله عملکردهای مهم رسانه است. در مجموع می توان رسانه را ابزاری نیرومند در کنترل و گسترش خشونت خانگی دانست، جهت گیری رسانه به سیاست های کلان آن و اهدافی بستگی دارد که آنها دنبال می کنند.
2-41 رسانه(ماهواره)39، خانواده و جرائم اجتماعی40
از دیدگاه بسیاری از اندیشمندان، ارتکاب جرم نتیجه مشکلات خانوادگی است. آنها در تعریف خود از مشکلات خانوادگی به مسایل متعددی اشاره دارند که می توان آنها را در مقوله هایی چون طرد فرزندان از سوی والدین، فقدان ارتباط هیجانی و عدم حمایت فرزندان از سوی والدین خلاصه کرد، برخی از اندیشمندان نیز به فقدان انسجام در خانواده و نظارت نداشتن والدین بر فرزندان و ازدواج مجدد آنها به عنوان عوامل اصلی اشاره می کنند .از سوی دیگر اخبار شنیداری و دیداری در ارائه تصویر جرم به مردم و توسعه سازمانهایی مانند پلیس در جامعه نقش مهمی دارند. رسانه ها هم چنین نقش مهمی در چگونگی شکل گیری افکار عمومی در مورد جرم و بزهکاری ایفا می کنند(فرجیها،1385،ص82). بدین ترتیب می توان گفت رسانه با تاثیرگذاری بر ساختار خانواده از یک سو و با ارائه تصویری از جرم از سوی دیگر بر شکل گیری یا کاهش جرائم اجتماعی موثر واقع می شود. تاثیر رسانه ممکن است در مواردی به صورت مستقیم منجر به ارتکاب جرم شود اما این تاثیر عام نبوده و در مواردی خاص به صورت موردی گزارش شده است. دیدن صحنه سرقت یک بانک یا ربودن یک شیء از مغازه یا دزدی خانوادگی ممکن است بیننده نوجوانی را به ارتکاب جرم بکشاند. اما خارج از چارچوب رسانه های رسمی کشور تاثیر فیلم های ماهواره ای یا ویدئویی که بر روی آنها هیچ گونه کنترلی وجود ندارد شدیدتر و عمیق تر است. ارتکاب جرائم جنسی اغلب تحت تاثیر این گونه فیلم ها بوده و مرتکبین آنها خود به این تاثیر اعتراف نموده اند. برنامه های تلویزیونی و به ویژه سریال هایی که در داخل کشور تولید می شود، با توجه به موضوع و نوع ساخت آن از بیننده زیادی برخوردار است اما در بسیاری موارد دچار انحراف از اصولی شده که جامعه به شدت به رعایت آن محتاج است. ترویج تجمل گرایی، نشان دادن زندگی افراد مرفه و خانه هایی که برای بسیاری از مردم تنها یک رویا محسوب می شود آثار و پیامدهای زیانباری برجای می گذارد. نظریه بازتاب رسانه ای جرم مدعی است که رسانه ها با نمایش مستمر تصاویر فریبنده و خوشایند از ارتکاب جرم و اسطوره سازی از مجرمان، کنترل های درونی را تضعیف می کنند. این امر در نظریه های روان شناسانه در مورد مهارزدایی و حساسیت زدایی در بخش شکل گیری انگیزه ارتکاب جرم بررسی شده است (رینر41،2000،ص212). "نظریه کنترل اجتماعی42" "هیرشی43" می گوید "افراد زمانی بزهکار می شوند که نسبت به قیود اجتماعی کم اعتنا یا بی اعتنا شوند" در این نظریات رسانه ها تاثیر معناداری بر تصویر کلی جرم در درون جامعه دارند، گستره این تاثیر تا آنجا است که می توان گفت انگاره هایی که بر آگاهی عموم درباره جرم سایه افکنده است عمدتاً محصول رسانه ها است. این پدیده را می توان "تصویر رسانه ای رایج جرم"44 نامید(سلیمی،1383،ص53). گربنر45 معتقد است درس هایی که ما در دوران کودکی از تلویزیون می آموزیم احتمالاً پایه هایی برای جهان بینی وسیع ما می گردند. "تلویزیون منبع معناداری از ارزش های عمومی، عقایدقالبی، ایدئولوژی ودیدگاهها است(گربنر،1994،ص31). در تحقیقات دیگر، عوامل درونی و بیرونی موثر بر عدم ارتکاب بزهکاری نیز بررسی شده است. عامل "وابستگی" که حضور پدر و مادر در خانواده، ازدواج نکردن مجدد مادر، توجه و تشویق والدین، آرام بودن محیط خانواده و نیز صمیمی بودن رابطه نوجوان و والدین را نشان می دهد از مهمترین عوامل موثر بر بزهکاری است. این بررسی ها نشان می دهد پایداری وضعیت خانواده در ممانعت از بزهکاری نوجوانان بسیار موثر است. چرا که در این سن نوجوان به دنبال کسب هویت و الگو است نقش پدر و مادر در خانواده موثرتر می شود. می توان گفت خانواده هایی که بر اعمال فرزندان خود نظارت ندارند و کمتر مقررات و استانداردهای مشخصی در قبال رفتارهای غیرقابل قبول آنها وضع و از برخورد قاطعانه در مقابل رفتارهای خلاف فرزندان خود پرهیز می کنند، زمینه کجروی را مساعد می سازند.(کینگزلی46،1989:ص28) در واقع نقش رسانه ها در این است که می توانند هنجارهای اجتماعی موجود در جامعه را تقویت یا تضعیف نمایند. هنگامی که باورها و اعتقادات فرد نسبت به یک موضوع کمرنگ شده یا از بین می رود نوعی رهایی رفتاری در او پدید می آید به طوری که خود را از قید و بندهای گذشته رها حس می کند.اگر فردی قویاً باور داشته باشد که برخی رفتارهای انحرافی درست نیست، مشارکت در آن رفتار برای او دور از تصوراست(بهروان،1374،ص176).
تامپسون47 معتقد است "تاثیر خانواده، همسالان و دسته ها48 در بزهکاری بیش از سایر عوامل است و خانواده نقش مهمی در پیشگیری و کنترل بزهکاری دارد"(تامپسون،1991ص45).
سایر اندیشمندان نیز در کنار خانواده به علل و عوامل دیگری اشاره دارند که منشا درونی و بیرونی دارد اما همه آنها به تاثیر عمیق رسانه در این مورد معتقدند.در مجموع می توان گفت این نظریات معتقدند:"رسانه های دیداری و شنیداری با انعکاس اخبار و رویدادهای جنایی قبح و زشتی رفتارهای مجرمانه را در جامعه از بین می برند و وقوع جرم را امری عادی و طبیعی نشان می دهند. در این شرایط اجتماع پس از مدتی به این زشتی ها عادت می کند و زمینه سقوط ارزش های اجتماعی و هنجارهای زندگی سالم فراهم می گردد"(رحمانیان،1378،ص62).از دیگر آسیب های اجتماعی مهم در کشور ما طلاق49 است. در بحث طلاق، آن چه مهم است جدایی عاطفی افراد از یکدیگر است، طلاق پنهان یا "طلاق عاطفی"50 به معنای زندگی در زیر یک سقف بدون همدلی و علاقه متقابل است که خود زمینه را برای طلاق واقعی مهیا می سازد. تحقیقات نشان دهنده بالا رفتن میزان طلاق و جدایی، به تاخیر افتادن سن ازدواج دختران و تولد نخستین فرزند آنها، محدود شدن تعداد فرزندان، افزایش تعداد و نسبت زنان دارای تحصیلات عالی و نشان دهنده تغییرات پدید آمده درنهاد خانواده است(رفعت جاه،1383،ص135).
طلاق نیز مانند سایر آسیب های اجتماعی تحت تاثیر عوامل متعددی است و تاثیر رسانه ها نیز در این مورد می تواند به صورت غیر مستقیم باشد. در واقع رسانه ها نقشی کلیدی در تبیین شکل گیری فشار ناشی از "خلاء هنجاری"51ایفا می کنند. "رسانه ها با ارائه تصاویری از چشم و هم چشمی عمومی در مورد برخورداری از یک زندگی مرفه، احساس محرومیت نسبی را تشدید می کنند و موجب وارد آمدن فشار برای رسیدن به سطوح بالای موفقیت می شوند"(زیگل52،2003 ص193). درواقع صرف نظر از طلاقهایی که به علت عدم شناخت زوجین از یکدیگر صورت می گیرد یا طلاقهایی که تنها علت اقتصادی دارند، آنچه که به عنوان یک قاعده کلی مطرح می شود برآورده نشدن توقعاتی است که زوجین از یکدیگر داشته اند. رسانه ها در شکل گیری این توقعات و انتظارات نقش مهمی دارند. انتظاراتی که رسانه از طریق نمایش فیلم و سریال یا در قالبهای دیگر عرضه می کند و افراد بدنبال دست یابی به آنها هستند، نقش رسانه در نشان دادن چهره ای مطلوب از اشتغال زنان اگر چه می تواند مثبت ارزیابی شود اما زمینه هایی را برای شکل گیری اختلافات درون خانوادگی مهیا می سازد. حتی نشان دادن سهولت امر طلاق و از بین بردن قبح آن می تواند در تصمیم گیری های زوجین موثر باشد.
2-42 رسانه(ماهواره)، خانواده و تربیت فرزندان
خانواده مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارد. در واقع باورها و اعتقادات دینی و جامعه پذیری ابتدا در خانواده شکل می گیرد. از نظر "کوئن53" با صنعتی شدن جوامع، ساخت، کارکردها و اقتدار خانواده دچار دگرگونی عظیمی شده است و مهمترین پیامد گذار از خانواده سنتی به خانواده صنعتی شهری، جانشینی خانواده هسته ای به جای خانواده گسترده بوده است. در نتیجه خانواده نقش خود در تربیت اجتماعی فرزندان را به مدارس و آموزشگاه ها واگذار کرد و می توان گفت روابط سودجویی بجای مهرجویی و منفعت در مقابل اخلاق قرار گرفت و خانواده با کارکردهای گذشته اش به حاشیه رانده شد(رئوف،1377،ص42). اکنون جوامع غربی به سوی نوعی از خانواده جمعی پیش می روند که ارزش عمده در آن، "انعطاف پذیری"54 است(نوابی نژاد،1378،ص28). در این میان رسانه ها از طریق تاثیرگذاری بر ارتباط منفی بین والدین و فرزندان منشا تحولات بزرگی در تربیت فرزندان می شوند. نسل جوان امروز در مقایسه با نسل های گذشته کمتر زیر بار ارزشهای دیکته شده توسط خانواده می رود و به طور خلاصه می توان گفت امروزه تنها مدارس و مساجد و سایر نهادهای اجتماعی جایگزین نقش تربیتی فرزندان نشده اند بلکه رسانه نیز نقش مهمی در این میان دارد و فرزندان الگوهای رفتاری خود را در بسیاری موارد از رسانه اخذ می کنند. جای تعجب نیست که هنر پیشگان و بازیگران فیلمها و سریالها بیش از معلمان مدارس و اساتید دانشگاهها بعنوان الگو شناخته می شوند. فقدان یا ضعف کنترل فرزندان در خانواده احتمال بروز ناهنجاریها را افزایش می دهد. ضعف کنترل اجتماعی و کنترل خانوادگی نشان از نابسامانی دارد و فرزند می تواند دست به اقداماتی بزند که موافق عقاید والدین خود نباشد. یکی از دلایل مهم این وضعیت شفاف نبودن روابط اعضای خانواده است. از سوی دیگر والدین شناخت درستی از شیوه ها و روش های متناسب برای کنترل فرزندان خود پیدا نکرده اند و این امر باعث شده است تا والدین دچار تعارض شدیدی در رفتار خود شوند. بسیاری از والدین در شیوه برخورد با معضلات فرزندان خود شدیداً اظهار عجز میکنند و فرزندان نیز به خوبی از فقدان توانایی والدین خود آگاهی دارند. در اینجا است که باید به نقش فعال و موثر رسانه در تربیت فرزندان اشاره کنیم. برنامه هایی که با موضوع مشاوره خانوادگی در رادیو و تلویزیون تولید می شود اغلب راهکارهایی را مطرح می کنند که والدین به کمک آنها بتوانند بر ضعف کنترل خویش غلبه کنند. هنگامی که والدین درانجام مقاصد خویش احساس ناتوانی می کنند اقدام به اعمال کنترل از طریق بکارگیری خشونت می کنند. به عبارت دیگر هنگامی که رسانه ها برخی از کجروی ها را به گونه ای نمایش می دهند که فاعل آنها فردی موفق مطرح می شود، نابهنجار بودن کجروی نیز کمرنگ شده و حتی از بین می رود.
نظریه "کنترل55" می گوید افراد جز در صورتیکه آموخته باشند مرتکب خلاف نشوند به گونه ای ضد اجتماعی رفتار خواهند کرد. "روک56" معتقد است این آموزش نقش مهمی در رفتار فرد دارد و تعیین کننده رفتارهای آتی او نیز خواهد بود. فرزندان به این نوع آموزش نیازمندند، اگر محیط خانواده قادر به انجام آن نباشد، این الگوها به شکل دیگری در ذهن آنها جایگزین می گردد. باید توجه داشت که منظور از محیط خانواده تنها نگرش والدین نیست بلکه شیوه رفتار آنها نسبت به یکدیگر عامل مهمی است که فرزندان از آن الگوبرداری می کنند. پرخاشگری در محیط خانواده طیفی از شکلها و گونه های متفاوت به خود می پذیرد که بدرفتاری با کودکان در یک سوی آن قراردارد و نگرش ها و گفتارهای پرخاشگرانه والدین در سوی دیگر. "بندورا57" معتقد است در همین عرصه تربیتی کودکان با شدت تمام در معرض نمونه هایی روشن و زنده از قهر و اجبار و پرخاشگری قرار می گیرند و عمل والدین آن نمونه ها را به عنوان شیوه های مطلوب حل اختلاف و اظهار تمایلات و خواسته ها به آنان معرفی می کند(بندورا،1973 ص47). بنابراین رسانه هم می تواند از طریق تاثیرگذاری بر روابط بین زوجین، فرآیند تربیت فرزندان را تحت تاثیر قرار دهد و هم بصورت مستقیم بر اندیشه و طرز رفتار فرزندان موثر واقع شود. این تاثیر حتی می تواند ساختار خانواده را با تغییراتی عمیق روبرو سازد. رسانه می تواند با شیوه های گوناگون تصور درستی از موقعیت های مناسب و رفتار متناسب با آن را ایجاد نماید. این تاثیر جدای از کنترل اجتماعی غیر رسمی است که در جامعه یامدرسه صورت می گیرد بلکه اثر آن را باید به ابزارهای درونی مربوط دانست، "رسانه می تواند بر نیازهایی مانند عشق و تعلق و احترام تاکید نماید و از طریق آنها فرد را تحث تاثیر قرار دهد"(سلیمی، 1385ص 507). دیدگاههای نوین جامعه شناسی تاکید زیادی بر نقش باورهای دینی در آرامش بخشی و احساس آرامش دارند. اندیشمندانی چون "پیتر برگر58" معتقدند: دین سایبان مقدسی است که انسانها را از گزند حوادث و ناامیدی ها نجات می دهد بنابراین اگر خانواده در ایجاد باورهای مذهبی و اخلاقی فرزندان خود ناتوان باشد زمینه لازم برای ارتکاب جرائم گوناگون توسط آنها را فراهم می سازد چرا که اعتقادات دینی در خانواده نقش مهمی در ثبات و تعادل روحی افراد داشته و احساس شادی و رضایت را در آنان تقویت می کند. دینداری باعث معنا دادن به زندگی می شود، از افراد حمایت روانی بعمل می آورد، همبستگی اجتماعی را تقویت نموده و بر رفتارآنان کنترل ایجاد می کند(استارک59،1996 ص8).
در برخی از کشورها مانند کوبا ساختار نظام خانواده چنان از هم پاشیده، که می توان گفت میزان کنترل والدین بر فرزندان به حداقل ممکن کاهش یافته است. فرزندان احترام به والدین و بزرگترها، رعایت هنجارها و قوانین اجتماعی و شیوه های مناسب و مجاز پیشرفتهای اجتماعی را از طریق برنامه های گوناگون رسانه می آموزند اینکه رسانه در این زمینه نقشی مثبت یا منفی دارد به محتوای برنامه های آن مربوط می شود. در واقع در اینجا هم فرستنده پیام و هم گیرنده آن دارای اهمیت هستند. تلویزیون در خانواده های متحد و سالم هماهنگی و وفاق را افزایش می دهد، در صورتی که در خانواده های متزلزل، به پراکندگی دامن می زند(ساروخانی،1384،ص153).
رسانه می تواند با ایجاد اعتماد در فرزندان، زمینه لازم برای قبول ارزشهای اجتماعی از طریق خانواده را فراهم سازد. کار "اریکسون60" در مورد اهمیت اعتماد در دوره رشد اولیه کودک، نگرش های عمده ای را ارائه می دهد. او معتقد است "اعتماد تنها به معنای اتکاء شخص به تامین کنندگان خارجی اش را یاد گرفته است بلکه این را نیز فرا گرفته که می تواند به خودش اعتماد کند"(ثلاثی،1384،ص112).
آنچه که امروزه دیده می شود نشان دهنده این واقعیت است که درخانواده هایی که ارتباطات صمیمی بین والدین و فرزندان وجود دارد، والدین قادر به کنترل رفتارهای فرزندان خود بوده و ارزشهای خود را به شیوه هایی مقبول ارائه نموده اند اما در بیشتر خانواده ها که تنها تحت تاثیر عوامل بیرونی و از جمله رسانه ها بوده اند الگوبرداری فرزندان متفاوت از خواسته های والدین بوده است. در کشور ما با همه کاستی هایی که در نقش رسانه وجود دارد تاثیر آن بر تربیت فرزندان تاثیری مثبت بوده است و در مجموع فرزندانی که از تربیت مناسب برخوردار نبوده اند اغلب تحت تاثیر دوستان یا رسانه های غیر رسمی و بیگانه قرار گرفته اند.
2-43 رسانه(ماهواره)، خانواده و چالشهای پیش رو:
خانواده در دوران مدرن دچار تحولات عظیمی شده است که می توان آنرا در بخشهای زیر خلاصه نمود:
1- تغییرات ساختاری: که خانواده را از شکل گسترده به هسته ای و سپس به صورت خانواده های تک نفری و تک والدی در آورده و زندگی مشترک بدون ازدواج را رواج داده است.
2- تغییرات ارزشی: بطوریکه در دوران مدرن ارزش هایی چون وفاداری زن و مرد نسبت به یکدیگر تولید مثل و تولد فرزندان، روابط خویشاوندی، قوامیت و سرپرستی مردان و نان آور بودن آنها و خانه دار بودن زنان بسیار کمرنگ شده است.
3- تغییرات عملکردی: نقش های سنتی مرد، زن و فرزندان در درون خانواده دچار تحول شده است. نقش تعیین کننده مرد در معیشت از انحصار او بیرون آمده و با ورود انبوه زنان به کارهای خارج از خانه، قدرت چانه زنی آنها افزایش یافته است(شیخی،1380ص 42).
اگر چه در ایران جدایی فرزندان از خانواده مانند غرب نیست و روابط عاطفی بین فرزندان و والدین حتی در سنین بالا نیز ادامه می یابد و در بسیاری موارد وابستگی اقتصادی به والدین نیز امری معمول محسوب می شود با اینحال در کشور ما نیز تحول در ساختار خانواده کاملاً محسوس است. اینکه رسانه تا چه حد می تواند این روند را اصلاح کند یا خود عاملی بر تشدید آن باشد یا این که اصولاً این تغییرات الزامی و غیرقابل کنترل است همه از سئوالات مهم در این زمینه است. آنچه می توان گفت اینکه دولتها بنا به مصالح خود سعی بر آن دارند تا از پتانسیل رسانه در جهت هدایت افکار عمومی جامعه و تاثیرگذاری بر نهادهایی چون خانواده، روند مطلوبی را ایجاد نمایند تا بتوانند نقش خود را در جهت کنترل اجتماعی بخوبی ایفا کنند(رئوف، 1377).
2-44 پیشینه داخلی پژوهش :
علی اکبر فرهنگی61 و هانیه کیانا62(1391) در پژوهشی با موضوع :"تاثیر رسانه ها در تبلیغ سبک زندگی غربی با تاکید بر الگوی پوشش غربی" به بررسی تاثیر مستقیم و غیر قابل انکار رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی بر زندگی افراد جامعه در زمینه های رفتارها، عادات، هنجارها و… پرداخته اند. در این تحقیق که با روش پیمایشی انجام شده است. بر اساس نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل پاسخ های مندرج در پرسشنامه ، میان استفاده از رسانه های داخلی و خارجی و ترویج مد و مدگرایی رابطه ای مستقیم وجود دارد. و می توان مشاهده کرد که رسانه ها نقشی مستقیم در پذیرش و الگو پذیری افراد قشرهای مختلف جامعه به ویژه جوانان از پدیده مد دارند.
شاکری نیا، ایرج63 (1389) در پژوهشی با هدف بررسی " سرمایه اجتماعی خانوادگی، رضایتمندی از زندگی زناشویی و بهداشت روانی زنان استفاده کننده از شبکه های ماهواره ای " زنان استفاده کننده از ماهواره را مورد پژوهش قرار دادند. داده های تحقیق حاصل استخراج پرسشنامه هایی است که توسط بانوان استفاده کننده از شبکه های ماهواره ای در شهر رشت تکمیل گردیده است، نتایج بررسی نشان داد که آزمودنی های مشارکت کننده در تحقیق ، از سرمایه اجتماعی ضعیف تر ، رضایتمندی از زندگی کمتر ، و بهداشت روانی نامطلوب تری برخوردارند.
رمضانی، رحمت64 (1389) در تحقیقی تحت عنوان "مقایسه نوع هویت دانش آموزان پیش دانشگاهی استفاده کننده ازماهواره و شبکه های خارجی تلویزیون و گروه غیر استفاده کننده" ، دانش آموزان مراکز پیش دانشگاهی شهر ایلام را مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش بر این نکته تاکید شده است که برنامه های ماهواره ای عادی ، الگوی فرهنگی ویژه ای است که می تواند بر هویت شخصی، ملی و مذهبی شهروندان موثر باشد. بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از ماهواره، هویت ملی نوجوانان را کاهش داده و احساس عدم تعلق به هویت ملی را افزایش می دهد. علاوه بر آن ، استفاده از ماهواره و شبکه های خارجی تلویزیون بر هویت مذهبی نوجوانان تاثیر دارد.
سلطانی فر و ملکیان (1389) در پژوهشی با عنوان "تحلیل برنامه های شبکه ماهواره ای ام، بی، سی65 فارسی به منظور دستیابی به فرهنگ و فنون ارتباطی به کار گرفته شده در انتقال پیام به این نتیجه رسیدند که فنون به کار رفته در برنامه شبکه ام، بی، سی فارسی ، فرهنگ ویژه ای همچون اسراف ، خشونت ، از هم پاشیدگی فرهنگی و مشکلات ارتباطی بین نسل ها (شکاف بین نسلی) را رواج می دهد.
باصری ، احمد و حاجیانی ، ابراهیم (1389) در پژوهش خود با عنوان " کارکرد رسانه های ماهواره ای در تصویر سازی ذهنی مردم " به این نتیجه رسیدند که رسانه های ماهواره ای در حد زیادی توانسته اند بر تصویر های ذهنی مخاطبان خود در حوزه های اعتماد عمومی مردم به نظام و ارکان آن ، اعتماد به نیروهای مسلح ، انسجام اجتماعی ، ترویج احساس نا امنی در جامعه و کاهش باورهای دینی آنان تاثیرگذار باشند.
محمد پور، احمد (1387)در پژوهشی به "بررسی ارتباط بین میزان استفاده از شبکه های تلویزیونی ماهواره و هویت فرهنگی بومی (کُردی) انسجام خانواده و ارزش های فردی" میپردازد. به لحاظ نظری، جهت بررسی این رابطه تلفیقی از نظریات در حوزه پیامدهای هویتی رسانه به کار گرفته شده است. روش شناسی پژوهش، کمی ـ پیمایشی بوده و از ابزار پرسش نامه جهت گردآوری اطلاعات در بین دانشجویان کُرد کلیه دانشگاه های شهر سنندج استفاده شده است.
نتایج نشان دارد که 5/46 درصد پاسخگویان ماهواره داشتند و از آن استفاده میکردند. میزان استفاده از ماهواره بر حسب ساعت در شبانه روز و نیز بر اساس سه نوع محتوای خبری، سرگرمی و آموزشی سنجیده شده و رابطه آن با هشت مولفه هویت فرهنگی شامل پایبندی به زبان، علاقه به میراث فرهنگی بومی، تدارکات ازدواج سنتی، آداب و رسوم، اجرای آیین های مذهبی، تمایل به محصولات فرهنگی محلی، علاقه به غذای سنتی و اوقات فراغت بومی به طور جداگانه و سپس یکجا مورد بررسی قرار گرفتند. آزمون فرضیات نشان داد که بین میزان استفاده از ماهواره و نیز محتواهای سه گانه آن (به ویژه محتواهای خبری و سرگرمی) با هویت فرهنگی بومی دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد؛ به این ترتیب که افرادی که زمان بیشتری را صرف استفاده از ماهواره کرده اند، به نسبت، نمره کمتری از سازه هویت فرهنگی محلی دریافت کرده اند که به نوبه خود نشانگر تغییر رفتار به سمت الگوهای جدید است. به علاوه، نمره میزان هویت فرهنگی دانشجویان مورد مطالعه به حد وسط گرایش دارد؛ به این معنا که هویت آنان نه منسجم و نه گسسته، بلکه بیطرفانه و سازش کار است.
ملکی تبار، مجید و علی لاریجانی(1386) در پژوهشی که با عنوان "بررسی راهبردی- امنیتی تاثیرات ماهواره بر باورهای جوانان " انجام شده است ، وضعیت باورهای دینی و عقیدتی و پایبندی به ارزش های دینی و نیز ملی گرایی دو گروه از جوانان بیننده برنامه های ماهواره و آنهایی که بیننده برنامه های ماهواره نمی باشند، مطالعه شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد میزان باورهای دینی، پایبندی به ارزش های دینی و ملی گرایی کسانی که برنامه های ماهواره را تماشا می کنند متفاوت از کسانی است که بیننده برنامه های ماهواره ای نیستند.
شفیعی ، علی(1386) در پژوهشی به بررسی نقش ماهواره در تغییر هویت جوانان شهر تهران (با تاکید بر تغییر رفتارهای اجتماعی و مدگرایی) پرداخته است .این پژوهش از نوع کاربردی است ؛ چرا که پژوهشگر با انجام این پژوهش که بر بنیاد تجزیه و تحلیل چند سوال درباره چگونگی روابط بین تعدادی متغیر بنا شده است، بر آن است که افکار و عقاید ذهنی را در برابر واقعیات عینی آزمایش کند.برای آگاهی از تاثیرات ماهواره در تغییر هویت و رفتار اجتماعی جوانان گروه سنی 18 تا 28 سال در تهران، از مطالعه کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه استفاده شد. برای پاسخ به سوالهای اصلی پژوهش، پرسشنامه ای 37 ماده ای تنظیم گردیده است. این پرسشنامه بین 384 نفر از جامعه آماری توزیع شد و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . و نتایج زیر به دست آمده است : 1) بیشترین زمینه استفاده جوانان شهر تهران از ماهواره ، در زمینه " تفریح و سرگرمی" می باشد . پش از زمینه " تفریح و سرگرمی" ، دیگر زمینه های استفاده جوانان از ماهواره به ترتیب عبارتند از : علمی – آموزشی، خبری، انتخاب مد، سیاسی، ورزشی، مسائل جنسی و تجاری. گفتنی است کمترین زمینه استفاده جوانان شهر تهران از ماهواره مربوط به زمینه " تجاری" بوده است .2)در استفاده روزانه از ماهواره، بیشتر جوانان شهر تهران ، استفاده روزانه " کمتر از یک ساعت" را داشته اند . و کمتر آنها نیز " 3 تا 4 ساعت" استفاده روزانه از ماهواره داشته اند .3) مهمترین الگوهای اخذ مد, در میان جوانان شهر در این تحقیق به ترتیب عبارتند از : سلیقه شخصی، دوستان و همسالان، ماهواره، تلویزیون ایران، خانواده، اینترنت، شخصیت های علمی و فرهنگی، بازیگران و هنرمندان و …..
4) بیشتر جوانان شهر تهران ، نسبت به مدگرایی گرایش " بالا "یی داشته اند.5) بیشتر جوانان شهر تهران معتقد بوده اند که استفاده از ماهواره باعث تغییر "متوسط " در رفتار اجتماعی شان می شود . همچنین کمترین آنهامعتقد بوده اند که استفاده از ماهواره ، باعث تغییر " مطلوب " در رفتار اجتماعی آنان می شود . لازم به ذکر است که(1/34درصد) از جوانان شهر تهران نیز، بر این باورند که استفاده از ماهواره ، باعث تغییرات اجتماعی نا مطلوب، در رفتار اجتماعی آنان می شود .6) بین جنسیت و گرایش به مدگرایی به واسطه استفاده از ماهواره در میان جوانان شهر تهران ، تفاوت معنی داری وجود دارد . 7) بین جنسیت و تغییر در رفتار اجتماعی به واسطه استفاده از ماهواره،تفاوت معنی داری وجود دارد . گفتنی است که زنان بیش از مردان ،در نتیجه استفاده از ماهواره، تغییرات مطلوب در رفتار اجتماعی اشان ایجاد شده است .8) بین دو متغیر تحصیلات و گرایش به مدگرایی، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بنفشه افهمی وهمکاران(1386) در پژوهشی با روش توصیفی – تبیینی از نوع علی – مقایسه ای به
"بررسی عوامل موثر بر گرایش به ماهواره و تاثیر آن بر باورها و رفتارهای دینی مردم مشهد"پرداخته است . یافته های پژوهش نشان می دهد که سن ، جنس ، سطح تحصیلات ،محل سکونت ، نحوه گذراندن اوقات فراغت و ارزیابی افراد از برنامه های تلویزیون داخلی در گرایش آنان به ماهواره تاثیر گذار می باشد. در سنجش بعد شناختی گرایش به ماهواره اکثریت پاسخگویان ، ماهواره را باعث افزایش دانش خود و پاسخگوی نیازهای مختلف گروههای سنی و جنسی دانسته و در بعد عاطفی گرایش به ماهواره هم ، اکثریت پاسخگویان برنامه های ماهواره را لذت بخش ، سرگرم کننده و جالب می دانند. در بعد رفتاری اکثریت مردم به تماشای برنامه های ماهواره ای تمایل دارنداما تشویق دیگران به تماشای ماهواره را وظیفه خود نمی دانند . همچنین میانگین اعتقاد به باورها و رفتارهای دینی در دوگروه کسانی که به ماهواره دسترسی دارند و کسانی که به ماهواره دسترسی ندارند، تفاوت قابل توجهی با یکدیگر دارد. به گونه ای که کسانی که از ماهواره استفاده نمی کنند بیشتر به باورها و رفتارهای دینی پایبند بوده اند.
رضوی زاده، سید نورالدین66(1385) در تحقیقی پیمایشی به بررسی تاثیر رسانه ها بر تمایل به تغییر سبک زندگی روستائیان پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد استفاده از تلویزیون ، ویدئو و تماشای تلویزیون های خارجی بر نگرش روستائیان به زندگی شهری، تمایل به مهاجرت و تمایل به تغییر سبک زندگی یا تمایلات آن ها در مصرف تاثیرگذار است.
عریضی ، وحیدا و دانش (1385) در پژوهش خود با عنوان " ماهواره و هویت جنسیتی دختران جوان " نشان دادند که بین وجود ماهواره در منزل و هویت جنسیتی رابطه وجود دارد. به این ترتیب که افراد دارای ماهواره ، از سازه هویت جنسیتی نمره کمتری دریافت کرده اند، که نشان دهنده تغییر رفتارها و نگرش ها به سمت الگوها و گرایش های جدید ( غربی ) است، به طوری که این افراد به لحاظ نگرش و عملکرد ، کمتر با ارزش های فرهنگی جامعه خود انطباق دارند.
زارع، مریم (1384)در پژوهشی با عنوان" بررسی نقش رسانه های در انعطاف پذیری و انسجام خانواده در هدف گرایی فرزندان" به این نتایج دست یافت: هدف گرایی فرزندان یکی از مفاهیم اساسی روان شناسی انگیزش محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پیش بینی جهت گیری هدف فرزندان شامل: اهداف تسلط رویکردی، تسلط اجتنابی، عملکرد رویکردی و عملکرد اجتنابی توسط انعطاف پذیری و انسجام خانواده است. یافته ها نشان دادند که انسجام خانواده پیش بینی کننده مثبت اهداف تسلط رویکردی، عملکرد رویکردی و پیش بینی کننده منفی عملکرد اجتنابی بود. انعطاف پذیری خانواده پیش بینی کننده مثبت هدف تسلط رویکردی و پیش بینی کننده منفی اهداف تسلط اجتنابی و عملکرد اجتنابی بود.
2-45 پیشینه خارجی پژوهش :
رباکا شمشیر67،(2012) پژوهشی با عنوان "تاثیر برنامه های تلویزیونی ماهواره بر روی فرهنگ مردم بنگلادش" انجام داد. مطالعات این تحقیق به وضوح نشان می دهد که درمدت 8 تا10 سال اخیر تغییرات بسزایی در فرهنگ سنتی مردم بنگلادش حادث شده و این تغییرات در حال تداوم است. گرچه همه این تغییرات برآمده از برنامه های ماهواره ای نیست، اما بی تردید موثرترین عامل تغیرات یاد شده برنامه های شبکه های ماهواره ای هستند. این تغییرات تاثیر بسزایی در فرهنگ عمومی و بویژه فرهنگ اقتصادی مردم بنگلادش داشته است. تمامی عناصر اقتصادی کشوربنگلادش اعم از شکل تولید، بسته بندی و چگونگی ارائه کالاها نیز برای به دست آوردن بازار مصرف خود را با این تغییرات وفق می دهند.(رباکا،2012)
کریستین ایوی68 (2008 ) دریافته های تحقیقاتی که انجام داده است می نویسد، در سراسر آگاهی جمعی بشر، اثر تصاویر و نشانه ها بر ساخت هویت در تعاریف ما از خود کامل می باشد. اطلاعات بصری به شکل نشانه های فرهنگی راهی را ایجاد کرده اند. در آن جوامع خودمان و خودمان را تعریف می کنیم. در یک دنیای جهانی، پدیده رسانه های انبوه و توانایی آن ها برای گسترش نشانه های فرهنگی و اطلاعات فراسوی مرزهای جغرافیایی و زبانی ، به طور قابل توجهی راه هایی که ما خودفردیمان و هویت گروه جمعیمان را می شناسیم معرفی می کند. رسانه های جهانی ، به ویژه تلویزیون ماهواره، راهی را برای رقابت چند گانه ایدئولوژی های خود و هویت جمعی را باز کرده است . رقابت برای هویت ، در خلاه هویتی دنیای عرب کاملاً مشهود است. جایی که تنوع فرهنگی ، مذهبی و رژیم های سیاسی سرکوب گر برای دستیابی به یک همگنی در هویت جمعی که میلیون ها مرحله رسانه به عنوان ابزار مرکزی تحت عنوان عرب در آن رقابت می کنند. این مقاله ، پیام سیاسی و فلسفی رسانه عرب را از طریق دو کانال ماهواره عامه پسند الجزیره و ایکرا و تلاش های آن ها را در انتقال ایده های هویت عرب در مرز های ملی ، مورد بررسی قرار می دهد. ایوی می نویسد " من بر این مسئله تمرکز می کنم که چگونه این تصاویر هویت به شکل دهی و بازتاب احساس هویت و جامعه ملی همگن در مواجهه با جهانی شدن کمک می کند. از طریق نظرسنجی ها و مصاحبه ها با تماشاچیان تلویزیون عرب ، من نتیجه خواهم گرفت آیا فشار و اثر فرهنگ خارجی رسانه منجر به ادغام فرهنگ ها به صورت همگن سازی فرهنگی جهانی هویت عرب خواهد شد یا خیر ( کریستین ، ایوی ، 2008 ،1-63)
روین69 (2003) از پژوهشی که بر روی نوجوانان آمریکا، درباره ی ادراک آنان از کشور خود و دیگر ملیت ها انجام داد، نتیجه گرفت روزنامه ها، تلویزیون و معلمان از مهمترین منابعی هستند که آزمودنی ها از طریق آنها، اطلاعاتی درباره ی ملیت خود و سایر ملیت ها کسب کرده اند. کودکان و نوجوانان میزان قابل ملاحظه ای از اطلاعات سیاسی و شهروندی خود را از طریق رسانه های پرمخاطب دریافت می کنند؛ چنان که در تحقیق آمادا و دیگران (2002)، میزان توجه آزمودنی ها به گزارش ها ی خبری ارئه شده در تلویزیون و روزنامه ها با سطوح دانش سیاسی و مدنی آنان درباره ی کشورشان، مرتبط بوده است.
تحقیقات چونگ چی کیم70 و همکارانش (2002) در مورد اثر رسانه در فرهنگ جدید بر خانواده های هنگ کنگی تغییر سیستم های سیاسی و اقتصادی در اطراف دنیا در دوره معاصر نه تنها شکل گیری مجدد کشورها در سطح کلان می باشد ، بلکه شدیدآ بر خانواده بر حسب چگونگی شکل گیری ، ترکیب و ساختار و ارتباط، بین اعضای خانواده اثر می گذارد . در این مقاله به اختصار تعریف خانواده و نحوه ی تغییر آن در 30 سال گذشته را مورد بررسی قرار داده است . سپس برخی از عواملی را که به این تغییرات کمک می کند مورد بحث قرار داد . در بین انتقال عادات و رسوم اجتماعی ، فرهنگ و ایدئولوژی ، رسانه یکی از موءلفه هایی است که بیشترین نفوذ را دارد . اثر رسانه و احتمال ایجاد چالش برای خانواده را مورد توجه خاص قرار داده و تعدادی نصیحت تجربی را ارائه کرده است در این زمینه که چگونه برای هزاران ویژگی فرهنگی جدید حاصل از استفاده زیاد از رسانه های جدید آماده باشیم . ( کیم ، 2002 : 70 – 84 )
یوسلانر71 (2002) در تحقیقی به بررسی" تاثیر استفاده از رسانه تلویزیون بر اعتماد اجتماعی شهروندان آمریکایی" پرداخته است. محقق در این تحقیقی با توجه به نظریات پوتنام در مرود نقش رسانه ها در اعتماد اجتماعی به این نتیجه رسیده است که افزایش تماشای تلویزیون باعث کاهش اعتماد اجتماعی و مشارکت مدنی شده است. ازآنجایی که تماشای تلویزیون باعث صرف زمان زیادی شده و این امر مشارکت مدنی را در بین افراد کاهش می دهد در نتیجه اعتماد مردم به یکدیگر نیز کاهش مییابد.
هالووی و والنتین72 (2000) نیز شواهد پژوهش را در تایید نقش رسانه های جمعی در شکل گیری نگرش های نوجوانان درباره ی ملیت های مختلف ارائه دادند. آنان در پژوهش گسترده از نوجوانان خواستند توصیف های خود را از کشورشان، کشورهای دیگر و مردم آنها، از طریق پست الکترونیکی برای یکدیگر بفرستند. نتایج به دست آمده نشان داد منابع دانش و توصیف های نوجوانان درباره ی ملیت ها در بیشتر موارد، تصاویر دریافت شده از طریق رسانه ها، بویژه مجموعه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی بوده است.
" روزنگرین، کارل اریک"73 (1996) در یک تحقیق گسترده ای در باره " استفاده جوانان سوئدی از رسانه ها" انجام داد. که به بررسی رویکرد افراد در سبک زندگی و تلقی خواننده یا بیننده رسانه ها(تصویری) به عنوان مشارکت کننده فعال توجه داشت. در این تحقیق مشخص شد ، سلایق و انتخاب های رسانه ای در سبک زندگی و الگوهای تفریحی روزمره نقش دارند، و از سوی دیگر نیز سبک زندگی بر مصرف رسانه تاثیر می گذارد(منتظرقائم،1380،ص138).
پاتنام74 (1993) تماشای برنامه های تلویزیونی را یکی از عوامل تضعیف کننده سرمایه اجتماعی می داند. به نظر وی ، تلویزیون(وسایل سرگرمی الکترونیکی خانگی) و گسترش دامنه استفاده ازآن در خانواده ها باعث کاهش دامنه زندگی اجتماعی و مدنی شده و افراد زمان کمتری را صرف دوستان و حتی خانواده می کنند و در سازمان های اجتماعی و امور عمومی نیز کمتر مشارکت می کنند، همچنین باعث خصوصی شدن اوقات فراغت می شود(متقی،1385).
الافی75 (1992)در پژوهشی به بررسی رابطه بین رویارویی با کانال های یک و دو تلویزیون عربستان و گرایش های اجتماعی افراد با تاکید بر اصول کاشت گربنر پرداخت.(کانال یک دارای برنامه های زبان عربی و برنامه های کانال دو یه زبان انگلیسی و فرانسه است). در این تحقیق نه(9) تاثیر کاشت مورد بررسی آزمون قرار گرفت که عبارتند بودند از: 1) سبک زندگی غربی 2) برنامه ها و پیام های رسانه ای غربی 3) مسافرت به خارج 4) ورزش و سلامتی 5) نقش سنتی جنسیتی 6) تغییرات فرهنگی 7) حفظ فرهنگ(بومی) 8 و9) احساس و ادراک مثبت یا منفی به غرب . نتایج نشان دادند که میزان زمان تماشای کانال های خارجی به طور معنادار و مثبت، با نگرش به سوی فرهنگ غرب و تولیدات رسانه ای غرب همبستگی داشت. طبق نتایج این تحقیق، بینندگان کانال های ماهواره نگرش بسیار مطلوب و مناسبی به سبک زندگی غربی، تولید رسانه های غربی، مسافرت به خارج و تصور مثبت از غرب داشتند.
تان و تان76 (1987) در پژوهش خود در کشور فیلیپین نشان داد بینندگان پرمصرف برنامه های تلویزیونی امریکایی، ارزش های غیر سنتی از خود نشان دادند که بیشتر شبیه آن هایی بود که در برنامه های تلویزیونی نشان داده می شد تا ارزش های سنتی فیلیپین، آن دسته از دانش آموزان دبیرستانی فیلیپین که برنامه های امریکایی را بیشترتماشا می کردند ، بیشتر به ارزش های خارجی تمایل داشتند(تان و تان،1987،ص64)
آنگ77 (1985) در باره زنان هوادار سریال تلویزیونی دالاس ( یک برنامه پر زرق و برق خاص از نمایش های خانوادگی) تحقیق کرده و نشان داد که زنان ساعات زیادی از وقت خود را با این برنامه ها می گذرانند وجذب این گونه برنامه ها می شوند تا جایی که از ارتباطات اجتماعی خود با دیگران کاسته و روابط خود را با اعضای خانواده به حداقل می رسانند(منتظرقائم، 1380،ص 143).
"لنگر رابرت جی"78در سال (1979) در آمریکا مطالعه ای تحت عنوان ارزش های جوانان و آنومی رفاه انجام داد که بصورت تحلیل محتوای فیلم های سینمایی تلویزیون، نحوه ظهور ارزش های جوانان را بررسی کرد و مشخص نمود که نسل جوان آمریکایی به علت داشتن ( وقت کافی و رفاه بیش از اندازه ) ارزش های تازه ای، متفاوت از ارزش های نسل های گذشته را تجربه می کند . ارزش های جوانان آمریکایی بر اساس فرار از واقعیت و انزوای اجتماعی بنا شده و تمایل بر لذت جویی آنومیک ، پناه بردن به مواد مخدر ، رفتار جنسی غیر متعارف و … خود را نمایان میسازد(لنگر،1979).
در یکی دیگر از تحقیقات غربی که چندین سال به طول انجامید، از افراد خواسته شد تا به این سوال که "علت توجهشان به برنامه های تلویزیون یا هر رسانه دیگر چیست؟" پاسخ دهند. در جوابهایی که از این بررسی ها بدست آمد، الگوی نسبتاً منظمی دیده میشود و آن عبارت است از:
1)کسب اطلاعات: پاسخ دهندگان یکی از عوامل توجه و علاقه خود به رسانه ها را کسب اطلاع و آگاهی درباره جامعه و جهان و راهنمایی در مورد مسائل زندگی معرفی کردند.2)وحدت و تعامل اجتماعى: کسب بصیرت درباره وضعیت دیگران، احساس تعلق به جمع و کمک به اجرای نقشهای اجتماعى.3)تفریح و سرگرمى: یکی از عوامل روی آوردن افراد به رسانه ها تفریح و سرگرمی است.4)هویت یابى: از دیگر علل روی آوردن افراد به رسانه ها به ویژه تلویزیون، کسب آگاهی در مورد خویشتن، تقویت ارزشهای شخصى، یافتن الگوهای رفتارى، همانندسازی با ارزشهای مورد اعتنای دیگران و در یک کلام "هویت یابی" است .(رفیعی فر،1386،ص 91-94)
" بدیهی است هر کس می کوشد، تا از رسانه ها در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کند. عامل اصلی کارکرد منفی برای رسانه ها به خصوص ماهواره و اینترنت، اهداف پلیدی است که غالب مدیران فعلی این رسانه ها در پیش گرفته اند و هدف اصلی استعمار نوین، سلطه فرهنگی و تبلیغ ارزشهای غربی در جهان سوم و تمامی جوامع در حال توسعه است. در حال حاضر با توجه به تغییر و تحولات عصر جدید و جهانی شدن رسانه ها، ما در برابر یک چالش جدید قرار گرفته ایم که این مسئله می تواند شخصیت و هویت ملی و فرهنگی ما را به آزمون بگذارد. استراتژی دنیای غرب و رسانه های غربی در واقع این است، که شخصیت و هویت ملی و فرهنگی جوانان را در برابر یک چالش و بحران جدید قرار دهد. اینجاست که بحث از کارکرد رسانه ها در ایجاد بحران هویت، اهمیت بیشتری پیدا می کند."79
در دنیای امروز، که به عصر جامعه اطلاعاتی مشهور شده است ، نقش و کارکرد ماهواره ها به عنوان یک رسانه جهانی و پر قدرت در میان وسایل ارتباط جمعی دارای اهمیت فوق العاده ای است .ماهواره ها با بکار گیری ابزارهای فنی و فنون پیچیده فکری کارکردهای مهمی را در جامعه امروزین ایفا می کنند.نقش ماهواره ها در دنیای پیرامون در شکل دادن به رفتارهای اجتماعی بشر بر کمتر کسی پوشیده است.با توجه به گسترش استفاده از تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعات و به ویژه ماهواره در بین جوانان، ضرورت بررسی تاثیر این تکنولوژیها و خصوصاً ماهواره در تغییر هویت و رفتارهای اجتماعی جوانان احساس می گردد.
امروزه ماهواره ها به عنوان یکی از رسانه ها و ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، در اندیشه جوانان و تغییر رفتار اجتماعی آنان دارای نقش مهمی هستند. و لازم است که این نقش مورد بررسی و کنکاش دقیقی قرار گیرد، به ویژه در جامعه جوانی نظیر کشور ایران که بحث ماهواره و تاثیر و تاثرات آن بر قشر جوان از مباحث عمده و مسائل حساسی است که می بایست توجه ویژه ای بدان داشت. با توجه به مسائل ذکر شده و همچنین اهمیت و نفوذ رسانه ماهواره، پژوهشگر در این تحقیق تلاش کرده تا به بررسی نقش ماهواره به طور خاص به عنوان یک رسانه جهانی، پرنفوذ و پر مخاطب، در تغییر هویت، ارزش های فردی، با تاکید بر تغییر رفتارهای اجتماعی افراد و خانواده ها بپردازد. با توجه به جوان بودن جمعیت کشور و ضرورت مطالعه و تحقیق درارتباط با آسیب های اجتماعی ، نتایج این تحقیق می تواند پاسخ لازم را برای یک مشکل فرهنگی و اجتماعی فراهم نماید .
منابع فارسی :
امیرآبادیان، نزهت(1390). زندگی دوم یا سفارت مجازی، شماره 5 ، آبان 1390.
افهمی، بنفشه و حمید رضا آقا محمدیان شعرباف(1386). بررسی عوامل موثر بر گرایش به ماهواره و تاثیر آن بر باورها و رفتارهای دینی مردم مشهد، نشریه مطالعات تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مهر86، شماره2.
الهامی، مهرک ،(1388). نقش تلویزیون در تحکیم ارتباطات میان فردی اعضای خانواده(خانواده های مناطق 4و5 تهران)، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ارتباطات.
ارونسون، الیوت، (1369)، روان شناسی اجتماعی، ترجمه حسین شکر کن، تهران، انتشارات رشد.
ازکیا و غفاری. (1384). جامعه شناسی توسعه. تهران: انتشارات کیهان.
اسپاک، بنجامین (1364)، "پرورش فرزند در عصر دشوار ما"، ترجمه: هوشنگ ابرامی، تهران: نشر صفی علیشاه.
اسدی، علی (1383). افکار عمومی و ارتباطات، تهران: انتشارات آوای نور
اعتضادالسلطنه، محمد(1384). دغدغه های رسانه ای جهان عرب(ترجمه)، تهرانک دفتر پژوهش های رادیو
اعرابی، نادره (1372). انتقال ارزشی از طریق تلویزیون ایران ، تهران: پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی
اعزازی، شهلا (1370). خانواده و تلویزیون، چاپ اول، تهران، نشر مرندیز
اعزازی، شهلا (1380) تحلیل ساختاری جنسیت: نگرشی بر تحلیل جنسیتی در ایران، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
انعام، راحله. (1380). بررسی اعتماد بین شخصی در میان روستاییان شهریار، پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه الزهراء.
اوپنهایم، ا. ان (1369)، طرح پرسشنامه و سنجش نگرش ها" ، ترجمه، مرضیه کریم نیا، تهران:
اینگلهارت، رونالد و پل.آر.آبرامسون (1378). امنیت اقتصادی و دگرگونی ارزشی، ترجمه شهناز شفیع زاده، تهران ، نامه پژوهش، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال چهارم شماره 14 و 15
اینگلهارت، رونالد. (1382). تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی. (مترجم، مریم وتر). تهران: نشر کویر.
اینگلهارت، رونالد، ولز، کریستین. (1389).نوسازی، تغییر فرهنگی و دموکراسی. (یعقوب احمدی، مترجم). تهران: کویر.
اینگلهارت، رونالد (1373)، "تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی"، ترجمه، مریم وتر، تهران: نشر کویر.
آذر دشتی، امیر هوشنگ (1384). نقش عکس ها و فیلم های مبتذل در انحراف کودکان و نوجوانان، مجله تربیت، سال نهم، شماره6
باستانی، سوسن (1388)، "جنسیت، فرهنگ، ارزش ها و نگرش ها" ، تهران: نشر پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات.
باصری، احمد و حاجیانی، ابراهیم (1389). کارکرد رسانه های ماهواره ای در تصویر سازی ذهنی مردم، فصلنامه روانشناسی نظامی ،1(4) صص 81-91.
برگر، پیتر و لاکمن، تامس (1387)، "ساخت اجتماعی واقعیت"، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
بهارلونژاد، عبدالاحد(1390). فقدان نظام هویت ملی، آثار و پیامدهای آن، تهران، موسسه مطالعات ملی.
بیات، بهرام (1382). تعارض ارزشهای نوجوانان با ارزشهای جامعه و والدین. تهران، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی.
بوردیو، پیتر (1388)، "درسی درباره درس"، ترجمه، ترجمه ناصر فکوهی، تهران: نشر نی.
بهنام، جمشید(1384). تحولات خانواده، ترجمه ی. پوینده، تهران، نشر ماهی.
پاستر، مارک(1388). عصر دوم رسانه ها، ترجمه غلامحسین صالحیار، تهران، انتشارات طرح نو
پناهی، محمد حسین(1383)، "شکاف نسلی موجود در ایران و اثر تحصیلات بر آن"،فصلنامه علوم اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، شماره 17، پاییز 1383.
تافلر، الوین(1375). جا به جایی در قدرت، ترجمه ش. خوارزمی، تهران نشر علم.
تامپسون، جان(1380). رسانه ها و مدرنیته، ترجمه مسعود اوحدی، تهران: انتشارات سروش
تجری غریب آبادی،ذبیح اله(1389).وسایل ارتباط جمعی ومشارکت اجتماعی. تهران،باشگاه اندیشه
تنهایی، ابوالحسن. (1383). درآمدی بر مکاتب و نطریه های جامعه شناسی. تهران: نشر مرندیز.
توانایی کزج ، رقیه (1389) بررسی عوامل اجتماعی موثر بر میزان سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات . پایان نامه ارشد جامعه شناسی . علوم تحقیقات
توسلی، غلامعباس(1382). نظریه های جامعه شناسی، تهران، انتشارات سمت.
توکل، محمد و قاضی نژاد، مریم (1385)، "شکاف نسلی در رویکردهای کلان جامعه شناسی، بررسی و نقد رهیافت های نسل تاریخی و تضاد با تاکید بر نظرات مانهایم و بوردیو" ، نامه علوم اجتماعی، شماره 27.
توکلی، مهناز (1378)، "بررسی نظام ارزش های دو نسل دختران (نسل انقلاب) و مادران"، پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
تیموری، کاوه (1377)، "بررسی و مقایسه نظام ارزش های پسران و پدران و عوامل موثر بر آن در شهر تهران"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
چلبی، مسعود(1375)، جامعه شناسی نظم؛ تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران، نشر نی.
حافظ نیا، محمدرضا، (1386)، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، چاپ سوم، انتشارات سمت ، تهران
حسینی شیراز ، سید محمد (1379). با ماهواره چه باید کرد ، مترجم: حسین شاهرودی ، چاپ وحدت
خالصی ، پروین ، نقش تلویزیون در نهادینه سازی حجاب در مدارس ، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت امور فرهنگی ، دانشگاه علوم و تحقیقات تهران.
خالقی فر، مجید (1381)، "بررسی ارزش های مادی/ فرامادی دانشجویان دانشگاه های تهران، عوامل موثر بر آن و روابط آن با برخی از نشانگان فرهنگی"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.
دادگران، سیدمحمد، (1384). مبانی ارتباط جمعی، تهران، نشر مروارید و فیروزه ، چاپ هشتم
دانایی، نسرین (1384)، "تفاوت نسل دیروز و نسل امروز"، روزنامه همشهری، شماره 3732.
دواس، دی. ای.، (1389)، پیمایش در تحقیقات اجتماعی، ترجمه هوشنگ نایبی، چاپ سوم، نشر نی
رابرتسون، رونالد (1385)، "جهانی شدن، نظریه های اجتماعی و فرهنگ جهانی"، ترجمه، کمال پولادی، تهران: نشر ثالث.
رابرتسون، یان(1374). درآمدی بر جامعه (با تاکید بر نظریه های کارکرد گرایی،ستیز و کنش متقابل نمادی)، ترجمه حسین بهروان، چاپ دوم، مشهد، نشر آستان قدس رضوی
رحمانیان، منصور، (1378)، تاثیر رسانه های گروهی بر پیشگیری از جرم، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه آزاد اسلامی.
رحیمی، محمد. (1390). عوامل اجتماعی موثر بر شکاف بین نسلی؛مطالعه موردی شهر خلخال. پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی. دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز
رفعت جاه، مریم، (1382)، زنان و باز تعریف هویت اجتماعی، مجله جامعه شناسی ایران، دوره پنجم، شماره 2.
رفیعی فر، شهرام، (1386)، برنامه مداخلات چند بخشی برای پیشگیری و کنترل خشونت خانگی در کشور، انتشارات معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
روشه ، گی ( 1376 ) .جامعه شناسی پارسونز، مترجم عبدالحسین نیک گوهر،تهران ،تبیان
روشه، گی (1376). کنش اجتماعی ، ترجمه هما زنجانی زاده ، مشهد ، دانشگاه فردوسی
روشه، گی(1366)، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران، نشر نی.
ریتزر، جرج (1373). نظریه های جامعه شناسی. ترجمه احمدرضا غروی زاد، تهران، نشر ماجد.
ریتزر، جرج. (1386). نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، مترجم محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی.
رئوف، عزت، (1377)، مشارکت سیاسی زن، ترجمه محسن آرمین، نشرقطره.
ساروخانی، باقر (1375)، "درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی" ، تهران: انتشارات کیان.
ساروخانی، باقر(1385). روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، ج1، تهران : پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی.
ساعی، منصور، (1389)، نقش رسانه ها در انتقال ارزش ها وپدیده شکاف هنجاری و ارزشی نسل ها، روزنامه همشهری.
سالاری فر، محمد رضا، (1385)، راه های تحکیم خانواده در فرآیند جهانی شدن، مجله خانواده و زنان، شماره 19
ستار، آزیتا (1388)، "بررسی گسست و پیوند نسلی از دیدگاه اجتماعی؛ کندوکاو در مسائل جوانان و مناسبات نسلی"، به اهتمام گروه پژوهشی مطالعات جوانان و مناسبات نسلی تهران: پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی.
سگالین، مارتین(1370). جامعه شناسی تاریخی خانواده، ترجمه حمید الیاسی، تهران، نشرمرکز.
سلطانی فر، محمد، ملکیان ، نازنین (1389). تحلیل برنامه های شبکه ماهواره ای ام ، بی ، سی فارسی به منظور دستیابی به فرهنگ و تکنیک های ارتباطی به کار گرفته شده در انتقال پیام ، فصلنامه پژوهش اجتماعی ، 3(9) ، صص 87-69.
سلیمی، علی و داوری، محمد،(1385)، جامعه شناسی کجروی، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
سورین، ورنرو جیمز تانکارد (1381)، نظریه های ارتباط جمعی، ترجمه علیرضا دهقان، تهران، نشر دانشگاه تهران، چاپ اول.
سورین، ورنرو، تانکارد، جیمز، (1384)، نظریه های ارتباط جمعی، ترجمه علیرضا دهقان، تهران، نشر دانشگاه تهران.
شارع پور، محمود (1378). جامعه پذیری سیاسی ، مجله فرهنگ عمومی ، فصلنامه شماره 18و19
شارع پور، محمود. (1380). فرسایش سرمایه اجتماعی و پیامدهای آن. نامه انجمن جامعه شناسی. سال اول. شماره یک.
شیخی، محمد تقی،(1380)، جامعه شناسی زنان و خانواده، شرکت سهامی انتشار.
صابری، الهام (1384). نقش رسانه های جمعی در به انحراف کشاندن جوانان(ماهواره)،گنجینه، شماره 54
صادقی لواسانی ، نادر ، نقش وسایل ارتباط جمعی در شکل گیری رفتار جوانان ، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ارتباطات
طباطبایی، صادق(1377). طلوع ماهواره و افول فرهنگ (چه باید کرد؟)، تهران، انتشارات اطلاعات.
طباطبایی، صادق(1384). طلوع ماهواره و افول فرهنگ، تهران: انتشارات اطلاعات
عاملی، سعید رضا(1382). دین و فضای مجازی(فرهنگ در عصر جهانی شدن)، تهران، انتشارات آفاق.
عریضی، فروغ السادات. وحیدا، فریدون. دانش، پروانه(1385). ماهواره و هویت جنسی دختران جوان، مجله جامعه شناسی ایران، جلد 7، شماره 10
علوی، پرویز (1375). ارتباطات سیاسی ، تهران: انتشارات علم نوین
فاضلی، رضا (1381). تاثیر برنامه های خشونت آمیز تلویزیونی بر رفتار اجتماعی کودکان، تهران، پایان نامه دکتری واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی
فاضلی، نعمت الله (1382)، "سبک زندگی"، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
فرجیها، محمد، (1385)، بازتاب رسانه ای جرم، فصلنامه علمی – پژوهشی رفاه اجتماعی شماره 22.
فرقانی، محمد مهدی(1380)، ارتباطات و توسعه، چهاردهه نظریه پردازی …و امروز؟، رسانه، سال دوازدهم، شماره دوم. نشر مرکر مطالعات و توسعه رسان ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
فوکویاما، فرانسیس. (1379). پایان نظم؛ سرمایه اجتماعی و حفظ آن. (مترجم، غلامعباس توسلی). تهران: جامعه ایرانیان.
قنادان، منصور و همکاران (1375) جامعه شناسی مفاهیم کلیدی، تهران، نشر آوای نور.
کارلسون و دیگران (1378)، خانواده درمانی، ترجمه عفت نوابی نژاد، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان. کازنو، ژان، (1384)، جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی، ترجمه باقر ساروخانی، چاپ هشتم انتشارات اطلاعات.
کازنو، ژان (1372). جامعه شناسی رادیو و تلویزیون، مترجم ج. ارجمند، تهران، سهامی خاص.
کازنو، ژان(1364). قدرت تلویزیون، ترجمه علی اسدی ، چاپ اول ، تهران: انتشارات امیر کبیر
کازنو، ژان(1380). عصر اطلاعات،اقتصاد،جامعه و فرهنگ ، ویراستار ارشد: علی پایا، تهران: انتشارات طرح نو
کامل بهاءالدین، حسین(1383). ملیت در جهانی بی هویت، مترجم: حجت رسولی ، تهران: دفترنشرفرهنگ اسلامی
کریمی فر، علیار(1385). تعامل یا رویارویی با ماهواره ، مجله اصلاح و تربیت ، مسلسل 141
کوزر، لوئیس (1387)، "زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی"، ترجمه، محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
کوئن، بروس (1381)، "مبانی جامعه شناسی"، ترجمه غلامعباس توسلی و رضا فاضل، تهران، سمت.
گیدنز، آنتونی (1377). جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی.
گیدنز، آنتونی (1378). تجدد و تشخص(جامعه و هویت شخصی در عصر جدید)، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، نشر نی
گیدنز، آنتونی (1388). جامعه شناسی، ترجمه حسن چاووشیان، تهران، نشر نی
گیدنز، آنتونی(1373). جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری ، چاپ دوم، تهران: نشر نی
گیدنز، آنتونی. (1376). دورکیم. ترجمه، یوسف اباذری. تهران: انتشارات خوارزمی.
گیدنز، آنتونی. (1384). پیامدهای مدرنیت، مترجم محسن ثلاثی، تهران، نشر مرکز.
گیدنز، آنتونی (1378)، "راه سوم و بازسازی سوسیال دموکراسی"، ترجمه، منوچهر محسنی، تهران: نشر تیرازه.
گیدنز، آنتونی (1379)، "تجدد و تشخص، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید"، ترجمه، ناصر موفقیان، تهران: نشر نی.
مشکانی، محمدرضا، (1381)، سنجش عوامل درونی و بیرونی خانواده بر بزهکاری، مجموعه مقالات پرخاشگری و جنایت، نشر آگه.
معتمد نژاد، کاظم ( 1384 ). جامعه اطلاعاتی، اندیشه های بنیادی دیدگاههای انتقادی و چشم اندازهای جهانی تهران: مرکز پژوهشهای ارتباطات.
مک کوئیل، دنیس (1380). مخاطب شناسی، ترجمه مهدی منتظرقائم، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.
مک کوئیل، دنیس(1382)، درآمدی بر نظریه های ارتباطات جمعی، ترجمه ی پرویز اجلالی، تهران، نشر مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها. چاپ اول.
مک کوئیل، دنیس، (1387)، درآمدی بر نظریه های ارتباطات جمعی، ترجمه ی پرویز اجلالی، تهران، نشر مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.
مک کوایل، دنیس و ویندال، سون(1388). مدل های ارتباطات جمعی، ترجمه گودرز میرانی،تهران: انتشارات دفتر پژوهشهای رادیو.
ملکی تبار، مجید و علی لاریجانی (1386). بررسی راهبردی- امنیتی تاثیرات ماهواره بر باورهای جوانان. فصلنامه مطالعات دفاعی استراتژیک. بهار1386،شماره29.
منصور نژاد، محمد(1382)، "شکاف و گفتگوی نسل ها با تاکید بر ایران". چاپ شده در کتاب "گسست نسل ها" با اهتمام علی اکبر علیخانی، تهران، نشر پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
موسوی چلک، سیدحسن(1388)، "آسیب های اجتماعی، نظم و امنیت عمومی؛ کندوکاو در مسائل جوانان و مناسبات نسلی"، به اهتمام گروه پژوهشی مطالعات جوانان و مناسبات نسلی تهران: پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی.
مومنی، منصور، فعال قیومی، علی، (1386)، تحلیل داده های آماری با استفاده از SPSS، چاپ اول، کتاب نو
مهدی زاده، سیدمحمد (1380). نظریه های ارتباطات جمعی، تهران، دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی.
مید، مارگارت (1385)، "فرهنگ و تعهد"، ترجمه، عبدالعلی دستغیب، تهران: انتشارات نوید شیراز.
نادری، عزت اله و سیف نراقی، مریم(1390). روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی(با تاکید بر علوم تربیتی)، تهران: نشر ارسباران
نریمانی ، یوسف (1382 ) تفاوت های ارزشی پدران با فرزندان و عوامل تآثیرگذار ، پایان نامه ارشد دانشگاه شهید بهشتی ، تهران
وایت، رابرت و فیوناهینز (1383)، جرم و جرم شناسی، ترجمه علی سلیمی، موسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه.
وثوقی، منصور و نیک خلق، علی اکبر (1380)، مبانی جامعه شناسی، تهران: بهینه.
ویندال، س. و همکاران(1376). کاربرد نظریه های ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، تهران، مرکز مطالعات تحقیقات و رسانه ها.
هفته نامه صبح صادق(1390). گسترش هدفمند شبکه های ماهواره ای، سری یازدهم، ش 462
هندری،جانودیگران(1381).انسان و بحران هویت،ترجمه ناصر محمدیان، تهران، انتشارات چایبخش
هنسون، ج، نارولا، ا.(1384). تکنولوژی های جدید ارتباطی در کشورهای توسعه، ترجمه داوود حیدری، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه.
یعقوبی، اسفندیار (1386)، "مطالعه و بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تغییر نگرش دو نسل (مادران ـ دختران) نسبت به ارزش های اجتماعی (مطالعه ای در شهر میاندوآب)"، پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات.
یوسفی نریمان (1383)، "شکاف بین نسل ها، بررسی نظری و تجربی"، تهران: پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاه.
منابع خارجی:
Al-ofy A.(1999). "The Saudi TV and the Realization of Social Attitudes According to the Cultural Cultivation Theory" (Al-telefizyoon al-Saudi Wa-edrak al-ettijhat wefq nathareyat al-ghars al-thagafi) Bohooth Al-ettisul (1999) Vol. 3, no.8, PP 157-190.
Blumler، G. jay and Elihu katz. the uses of Mass communication Perspective on gratifizations Research، Beverly – Hills، clife 1974.
Castells, M. (2009). Communication power. Oxford: Oxford University Press
Castels, Manuel (1999). The Rise Of Network Society, Blakwell Publishers Ltd, Oxford.
Dassbach, charl, H. A. (1995) "long waves and Historical generation" A world system approach, Michigan Technological university, Dep.of. social sciences.
– Schwartz,shalom H.& Etta prince – Gibson (1998) "value priorities
Defiur, Melvin L, Everett Denis, (1991) Underetanding Mass Communication by Niughton Miffin CO.
Defleur، Melvin. L. Theories of Mass communication، longman Publization، 1986. Rogers. Everett. M. communication technology، the New Madia in society، Macmillan Publishers، London، 1986.
Giddens ,Anthoney.(1994). Beyond Left and Right, Cambridge: Polity Press.
Giddens ,Anthoney.(1995). Modernity And Self-Identity: Self And Society In The Late Modern Age, Stanford University Press.
Horton Paul B.and chester L.Hunt (1984). Social Physychology clifornia : Helsinsky.
Inglehart , Ronald and Paul R.Abramson (1994). " Economic security and value change ". American Political Science Review , vol 88,No.2.pp:336-354.
Lenger , Robert G. (1979). The Values Of Yought And The Anomic. Society For The Study Of Social Problems. SSSP.
Mcquail، Denis، Mass communication theory sage Publizations، 1984.
Melody , Willam H , (1995). Information in fras . True of the Future : AMCI: Conference. Malasia.
Putnam, R.D. (1993). Making Democracy Work. Princeton: Princeton University Press.
Rampal, Kuldip R (2009). Impact of Satellite Television on Urban Youth in India. Missouri: Warrensburg University.
Robaka , Shamsher (2012). Effect of Satellite Television on the Culture of Bangladesh. New York:European Journal of Business and Management, Vol 4, No.9,2012.
Rosengren, Karl Erik. (1996). Media Effects and Beyond; Culture Socialization and Lifestyles, Lodon & New York; Routledge.
Simmel (1971a) "Fashion" in Individuality and Social Forms: Selected Writings (Trans. And ed. D.N. Levine), Chicago: University of Chicago Press.
Simmel,G. (1971) "The Transcendent character of life" , in on Individuality and Social Forms: Selected Writings (Trans. And ed. D.N. Levine), Chicago: University of Chicago Press.
Tan, A. S. Tan, G.K. "American TV in The Philippines: A test of Cultural impact" Journalism Quarterly (1987) Vol.64, PP. 65-72
Willam H. melody. Information in fras. Trvc True of the Future :AMCI: Conference. Malasia. 1995.
Williams , J.R.M. (1956). Ameriacan Society , New York : Knopf.
Bandura, A. (1977) Social Learning Theory, Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.
Interviews: an Introduction to Qualitative Research Interviewing , _ (1996)IKvale, S
London: Sage.
1 Family
2 Burgess&locke
3 Anthony Giddens
4 Talcott Parsons
5 Family Systems Theory
6 Francis Fukuyama
7 Social Capital
8 Georg Simmel
9 Cultural values
10 Satellite
11 Modern Media
12 بر گرفته از سایت های بولتن نیوز، صدای شیعه ، بیعت 82
13 Satellite channel CNN
14 Satellite channel MTV
15 Francis Fukuyama
16 second life
17 در سال 2003 شرکت "لیندن لب" سانفرانسیسکو با ارائه یک بازی کامپیوتری، یک جهان خیالی اینترنتی به نام زندگی دوم (Second Life) خلق کرد. در این جهان مجازی کاربران کامپیوتر می توانند یک "خود دوم" بسازند و زندگی جدیدی را از ابتدا تجربه کنند. کاربران اینترنت می توانند عضو وب سایت زندگی دوم شوند یک تصویر کارتونی از خود بسازند کار و کاسبی و حتی ازدواج کنند زمین بخرند و خانه بسازند، و حتی به سفارتخانه های مجازی سر بزنند و ویزای سفر بگیرند و به کشور دیگری سفر کنند. گفته می شود که این سایت 13 میلیون کاربر از 100 کشور دنیا دارد. ( امیرآبادیان، 1390 )
18 بر گرفته از سایت رشد
19 Jerry Mac Gayer
20 http://www.bashgah.net/fa/content/show/6988
21 John Taylor Gutter
22 Satellite Channel NYT
23 Individualism
24 pluralism
25 Daniel Lerner
26 John Fiske
27 Willam H Melody
28 Manuel Castells
29 Roland Robertson
30 آقای دکتر باقر ساروخانی استاد گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
31 دکتر شهلا کاظمی پور دارای مدرک دکترای جامعه شناسی از دانشگاه تهران، دانشیار و معاون پژوهشی مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه
32 Satellite media
33 Family Anomalies
34 Satellite media
35 Domestic Violence
36 Dassbach
37 Social Learning Theory
38 Albert Bandura
39 Satellite media
40 Family and Social Crimes
41 Reiner
42 Social control theory
43 Hireshe
44 popular media images of crime
45 Gerbner
46 Kingezly
47 Thompson
48 Gangs
49 Divorce
50 Emotional Divorce
51 Anomic Strain
52 Sigele
53 Cohen
54 Flexibility
55 Control
56 Rowk
57 Bandura
58 Peter berger
59 Stark
60 Erikson
61 استاد مدیریت رسانه دانشگاه تهران
62 فوق لیسانس رشته مدیریت رسانه از دانشگاه تهران
63 استادیار گروه روانشناسی دانشگاه گیلان
64 کارشناسی ارشد روانشناسی از دانشگاه تربیت مدرس
65 Sattellite Channel MBC
66 عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات روستایی وزارت جهاد کشاورزی
67 Robaka Shamsher
68 Ceristian eiwi
69 Rowin
70 Chong Chi Kim
71 Youslaner
72 Hallowi & Walintin
73 Rosengren Karl Erik
74 Putnam
2 Al-Ofy
76 Tan & Tan
77Ange
78 Robert G Lenger
79 بی نام، استراتژی رسانه های غربی در ایجاد بحران هویت، نشریه نصر، سال اول، شماره دوم،1381
—————
————————————————————
—————
————————————————————