باسمه تعالی
تحقیق
زندگینامه شاعران ایرانی
استاد سیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار
استاد سیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار فرزند حاج میرآقا خشکنابی که خود از اهل ادب بود ، در تبریز چشم به جهان گشود. شهریار همزمان با انقلاب مشروطیت و بین سال های 1285-1283 خورشیدی در روستای خشکناب نزدیک بخش قره چمن متولد گردید.
محمدحسین (شهریار) تحصیل را در مکتب خانه قریه زادگاهش با گلستان سعدی، نصاب قرآن و حافظ آغاز کرد و نخستین مربی او مادرش و سپس مرحوم امیر خیزی بود .
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دارالفنون تهران به پایان رساند. در سال 1303 خورشیدی وارد مدرسه طب شد و آخرین سال پزشکی را با هر سختی که داشت سپری کرد. در بیمارستان، دوره انترنی را می گذراند که به سبب پیشامدهای عاطفی و عشقی از ادامه تحصیل منصرف شد و کمی قبل از دریافت مدرک دکتری، پزشکی را رها کرد و به خدمات دولتی پرداخت.
پروین اعتصامی
پروین اعتصامی، شاعره نامدار معاصر ایران از شاعران قدر اول زبان فارسی است که با تواناترین شعرای مرد ، برابری کرده و به گواهی اساتید و سخن شناسان معاصر گوی سبقت را از آنان ربوده است. رمز توفیق این شاعرارزشمند فرهنگ و ادب فارسی، علاوه بر استعداد ذاتی؛ معجزه تربیت و توجه پدر اوست . یوسف اعتصام الملک در 1291 هـ.ق در تبریز به دنیا آمد. ادب عرب و فقه و اصول و منطق و کلام و حکمت قدیم و زبانهای ترکی و فرانسه را در تبریز آموخت و در لغت عرب احاطه کامل یافت. هنوز بیست سال از عمرش نرفته بود که کتاب (قلائد الادب فی شرح اطواق الذهب) را که رساله ای بود در شرح یکصد مقام از مقامات محمود بن عمر الزمخشری در نصایح و حکم و مواعظ و مکارم اخلاق به زبان عربی نوشت که بزودی جزء کتابهای درسی مصریان قرار گرفت.
زندگی نامه مولوی
جلال الدین محمد بن بهاءالدین محمد بن حسین بن حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به مولوی یا ملای روم یکی از بزرگترین عارفان ایرانی و از بزرگترین شاعران درجه اول ایران بشمار است. خانواده ی وی از خاندانهای محترم بلخ بود و گویا نسبتش به ابوبکر خلیفه می رسد و پدرش از سوی مادر دخترزاده ی سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه بود و بهمین جهت به بهاءالدین ولد معروف شد.
وی در سال 604 هجری در بلخ ولادت یافت چون پدرش از سلسله لطفی نداشت بهمین علت بهاءالدین در سال 609 هجری با خانواده خود خراسان را ترک کرد و از آن راه بغداد به مکه رفت و از آنجا در الجزیره ساکن شد و پس از نه سال اقامت در ملاطیه(ملطیه) سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی که عارف مشرب بود او را به پایتخت خود شهر قونیه دعوت کرد و این خاندان در آنجا مقیم شد. هنگام هجرت از خراسان جلال الدین پنج ساله بود و پدرش در سال629 هجری در قونیه رحلت کرد.
زندگی نامه سعدی
مشرف الدین مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی (وفات 691 یا 694) شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم در شیراز متولد شده و در همان شهر تحصیلات خود را آغاز کرده است. سعدی به سبب کشمکشهای میان خوارزمشاهیان و اتابکان فارس و هجوم مغول شیراز را ترک کرد و به سفری طولانی پرداخت. این سفر در حدود سی تا چهل سال طول کشید و سعدی با اندوخته و تجارب فراوان به وطن بازگشت و به تالیف آثار خود پرداخت. این آثار به نظم و نثر است که از مشهورترین آنها غزلیات اوست.
اسلوبی که انوری در غزل ایجاد کرد به دست سعدی تکامل یافت و به آخرین حد ترقی رسید. سعدی فصاحت بیان و روانی گفتار را به جایی رسانیده که تاکنون هیچ شاعری نتوانسته است به اسلوب او سخن گوید و در شیوایی کلام به پای او برسد.
زندگی نامه حافظ
شمس الدین محمد،درخانواده ای آشنابه علوم ادب،به سال 726هجری قمری،درشیرازبه دنیاآمد،جداو،یاپدرش،ازموطن خود(اصفهان یاتویسرکان)،درزمان اتابکان فارس به شیرازآمدودرآنجاماندمادرش ازمردم کازرون بود.مسکن حافط،محله"شیادان" شیرازبودکه این محله بامحله ی"مورستان"درزمان کریم خان زند،یکی شدومجاور"درب شاهزاده" قراردارد.حافظ قریب چهل سال درحوزه درس استادان آن زمان :"قوام الدین عبدالله"،"مولانابهاءالدین عبدالصمدبحرآبادی"،"میرسیدشریف علامه گرگانی"،"مولاناشمس الدین عبدالله"و"قاضی عضدالدین عیجی"،حضوریافت وبه همین سبب،دراغلب دانش های زمان خودتسلط پیداکرد.
قرآن رابه چهارده روایت ازحفظ داشت وبدین سب،ونیزبه خاطرخوش خوانی وموسیقی دانی،به"حافظ"مقلب شد:
عشق ات رسدبه فریادگرخودبه سان حافظ قرآن زبر بخوانی با چارده روایت
زندگی نامه نیمایوشیج
علی اسفندیاری، مردی که بعدها به "نیما یوشیج" معروف شد، در بیست ویکم آبان ماه سال 1276 مصادف با 11 نوامبر 1897 در یکی از مناطق کوه البرز در منطقه ای به نام یوش، از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود.او 62 سال زندگی کرد و اگرچه سراسر عمرش در سایه ی مرگ مدام و سختی سپری شد؛ اما توانست معیارهای هزارساله ی شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی می نمود، با شعرها و رای های محکم و مستدلش، تحول بخشد. .در همان دهکده که متولد شد، خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفت".
نیما 11 ساله بوده که به تهران کوچ می کند و روبه روی مسجد شاه که یکی از مراکز فعالیت مشروطه خواهان بوده است؛ در خانه ای استیجاری، مجاور مدرسه ی دارالشفاء مسکن می گزیند. او ابتدا به دبستان "حیات جاوید" می رود و پس از چندی، به یک مدرسه ی کاتولیک که آن وقت در تهران به مدرسه ی "سن لویی" شهرت داشته، فرستاده می شود بعدها در مدرسه، مراقبت و تشویق یک معلم خوش رفتار که "نظام وفا" ـ شاعر بنام امروز ـ باشد، او را به شعر گفتن می اندازد. و نظام وفا استادی است که نیما، شعر بلند "افسانه" که به قولی، سنگ بنای شعر نو در زبان فارسی است را به او تقدیم کرده است.
محتشم کاشانی
مُحتَشَم کاشانی (۹۰۵ ه.ق در کاشان – ۹۹۶ ه.ق در کاشان) شاعر پارسی گوی سدهٔ دهم هجری و هم دوره با پادشاهی شاه طهماسب یکم صفوی بود. شغل اصلی محتشم بزازی و شَعربافی بود و تمام عمر خود را در کاشان زیست.
محتشم از پیروان مکتب وقوع و از مهمترین شاعران مرثیه سرای شیعه است. ترکیب بند "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" معروف ترین مرثیه برای کشتگان واقعه کربلا در ادبیات فارسی است. وی در شاهدبازی نیز ید طولایی داشت و حکایات شاهدبازی خود را به نظم و نثر درآورده است که مهمترین آن ها رساله جلالیه در وصف شاطر جلال معشوق مذکر اوست که از ۶۴ غزل و شان نزول هر غزل و شرح اشعار به نثر تشکیل می شود.
زندگی نامه
کمال الدین علی محتشم کاشانی دارای لقب شمس الشعرای کاشانی شاعر ایرانی در آغاز سده ده هجری و هم دوره با پادشاهی شاه طهماسب صفوی در کاشان زاده شد، بیشتر دوران زندگی خود را در این شهر گذراند و در همین شهر هم در ربیع الاول سال ۹۹۶هجری درگذشت و محل دفن او بعدها مورداحترام مردم قرار گرفت .نام پدرش خواجه میراحمد بود. کمال الدین در نوجوانی به مطالعه علوم دینی و ادبی معمول زمان خود پرداخت و اشعار شعرای قدیمی ایران را به دقت مورد بررسی قرارداد. شعر های او درباره رنج و درد امامان شیعه است و بیشتر جنبه ایدئولوژیک برای پادشاهی صفویان را داشت.
زندگی نامه عنصری
عنصری سرآمد سخنوران پارسی در دربار محمود و مسعود غزنوی و استاد مطلق در مدح و غزل و قصیده بعد از رودکی است .معلومات او منحصر به شعر و ادب نبود بلکه از همه علوم متداول در خراسان قرن چهارم هجری اطلاعات کافی داشت . عنصری شاعری توانا هنرمند است در بیان معانی دقیق و خیالات باریک مهارت دارد و کمتر بیت اوست که حاوی مضمونی تازه ناشی از ذوق خلاق او نباشد
بر اثر احاطه به ادب عربی گاهگاهی مضامین خود را از شاعران بزرگ تازی گوی پیشاز خود گرفته لیکن چنان رنگ تازه و شکل جدید بدان بخشیدهاست که صورت نخستین در آن به چشم نمی خورد
به دلیل تسلط و بر علوم عقلی مقداری از افکار و اصطلاحات علمی در اشعار او راه یافته است منتهی گاهی این استفاده از افکار و اصطلاحات علمی از طریق آمیزش با تخیلات شاعرانه صورت گرفته و گاه تنها به آوردن آنها بدون تصرف و به منظر بیان مقاصد شعری اکتفا شده است.
سهراب سپهری
سهراب سپهری در 15 مهر ماه 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش اسدالله سپهری کارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی که سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد. با این حال به هنر و ادب علاقه ای وافر داشت. نقاشی می کرد، تار می ساخت و خط خوبی هم داشت.
سپهری در سال های نوجوانی پدرش را از دست داد و در یکی از شعرهای دوره جوانی از پدرش یاد کرده است (خیال پدر) یکسال بعد از مرگ او سروده است:
در عالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
دستی کشیده بر سر رویم به لطف و مهر
یک سال می گذشت، پسر را ندیده بود
مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود. او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی سهراب را به عهده گرفت و سپهری او را بسیار دوست می داشت.
رودکی
زندگینامه
رودکی، ابوعبدالله جعفر فرزند محمد فرزند حکیم فرزند عبدالرحمان فرزند آدم.
از کودکی و چگونگی تحصیل او آگاهی چندانی به دست نیست. در 8 سالگی قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعری پرداخت.
َ برخی می گویند در مدرسه های سمرقند درس خوانده است. آنچه آشکار است، وی شاعری دانش آموخته بود و تسلط او بر واژگان فارسی چندان است که هر فرهنگ نامه ای از شعر او گواه می آورد.
رودکی از روزگار جوانی آوازی خوش داشت، در موسیقی و نوازندگی چیره دست و پر آوازه بود. وی نزد ابوالعنک بختیاری موسیقی آموخت و همواره مورد ستایش او بود، آن چنان که استاد در روزگار کهنسالی چنگ خود را به رودکی بخشید. رودکی در همان دوره شعر نیز می سرود. شعر و موسیقی در سده های چهارم و پنجم همچون روزگار پیش از اسلام به هم پیوسته بودند و شعر به همراه موسیقی خوانده می شد. شاعران بزرگ آنانی بودند که موسیقی نیز می دانستند.
فردوسی
حکیم فردوسی در "طبران طوس" در سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است.
فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید.
همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم در آوردن شاهنامه انداخت.
چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه ی اصلیی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.
سید محمد حسین بهجت تبریزی در سال 1285 هجری شمسی در روستای زیبای " خوشکناب " آذربایجان متولد شده است.
سید محمد حسین بهجت تبریزی
زندگینامه
او در خانواده ای متدین ، کریم الطبع واهل فضل پا بر عرصه وجود نهاد. پدرش حاجی میر آقای خوشکنابی از وکلای مبرز و فاضل وعارف روزگار خود بود که به سبب حسن کتابتش به عنوان خوشنویسی توانا مشهور حدود خود گشته بود.
شهریار که دوران کودکی خود را در میان روستائیان صمیمی و خونگرم خوشکناب در کنارکوه افسونگر " حیدر بابا " گذرانده بود همچون تصویر برداری توانا خاطرات زندگانی لطیف خود را در میان مردم مهربان و پاک طینت روستا و در حریم آن کوه سحرانگیز به ذهن سپرد.
او نخستین شعر خویش را در چهار سالگی به زبان ترکی آذربایجانی سرود . بی شک سرایش این شعر کودکانه ، گواه نبوغ و قریحه شگفت انگیز او بود.
شهریار شرح حال دوران کودکی خود را در اشعار آذربایجانیش بسیار زیبا،تاثیر گذار و روان به تصویر کشیده است.
جلال آل احمد
زندگی نامه
جلال الدین سادات آل احمد، معروف به جلال آل احمد، فرزند سید احمد حسینی طالقانی در محله سید نصرالدین از محله های قدیمی شهر تهران به دنیا آمد، او در سال 1302 پس از هفت دختر متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود.
پدرش در کسوت روحانیت بود و از این رو جلال دوران کودکی را در محیطی مذهبی گذراند. تمام سعی پدر این بود که از جلال، برای مسجد و منبرش جانشینی بپرورد.
جلال پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد، اما پدر که تحصیل فرزند را در مدارس دولتی نمی پسندید و پیش بینی می کرد که آن درسها، فرزندش را از راه دین و حقیقت منحرف می کند، با او مخالفت کرد:
" دبستان را که تمام کردم، دیگر نگذاشت درس بخوانم که: "برو بازار کار کن" تا بعد ازم جانشینی بسازد. و من رفتم بازار. اما دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. "
نظامی گنجوی
الیاس بن یوسف بن زکی معروف به نظامی مادرش کُرد نژاد که در جوانی از دنیا رفت.نظامی در گنجه به دنیا آمد،گنجه در آن روزگار ،با وجود بی سامانی ها و پریشانی های حاصل از کشمکش ها،کانون و مهد بزرگ شعر فارسی بود.گرچه "شروان" به سبب وجود شاعرانی چون خاقانی ،فلکی و مجیر پرآوازه بود گنجه نیز از شعر شاعرانی چون ابوالعلاء گنجوی و مهستی گنجوی نامور گشته بود اما آوازه نظامی همه را تحت الشعاع خود گرفت.
یان ریپکا نظامی شناس بزرگ چک در تاریخ ادبیات ایران صفحه 330 می گوید:
نظامی درخشان ترین سراینده داستان های عشقی است که آذربایجان به ادبیات و تمام جهان تقدم داشته است؛ سخنوری که گذشت روزگاران تازگی و قدرت تاثیر کلامش را نتوانسته کهنه بگرداند…
نظامی مخترع واقعی آیین قصه سرایی در شعر فارسی می باشد.
نظامی دارای پنج مثنوی یا پنج گنج و یک دیوان شعر می باشد که عبارتند از:
1. مخزن الاسرار: 2260 تا 2400 بیت که حدوداً سال 570 سروده است.
2. خسرو و شیرین: یا هوسنامه منظومه ای است غنایی که 6500 بیت است و نظامی آن را در سال 576 هجری قمری به پایان برده است.
ابوشعیب هروی
ابوشعیب صالح بن محمد معروف به ابوشُعَیبِ هَرَوی از شاعران دورهٔ سامانی بود.
وی از شعراء قدیم دورهٔ سامانی و از سدهٔ سوم هجری قمری بود. چنانچه در تذکره ها آمده است، وی اواخر زمان رودکی را دریافته است. منوچهری او را در شمار استادان پیشگام شعر پارسی آورده است. عوفی او را در ردیف شعرای متقدم آن عهد آورده وهدایت گفته که او اواخر زمان رودکی را دریافته.
نمونه شعر
دوزخی کیشی بهشتی روی و قد آهو چشمی حلقه زلفی لاله خد
لب چنان کز خامهٔ نقاش چین برچکد از سیم بر شنگرف مد
گر ببخشد حسن خود بر زنگیان ترک را بی شک ز زنگ آید حسد
بینیی چون تارک ابریشمین بسته بر تارک ز ابریشم عقد
از فروسو گنج و از برسو بهشت سوزنی سیمین میان هر دو حد
ابوشکور بلخی
ابوشکور بلخی (زادهٔ نزدیک به ۳۰۰ (هجری) در بلخ) از شعرای نام آور سده چهارم هجری است که به زبان های فارسی و عربی شعر گفته است. در باره زندگی و شعرهای او آگاهی چندانی به جای نمانده است. او در روزگار سامانیان می زیسته است. ابیات و قطعات پراکنده ای از آثار او در حدود ۴۰۰ بیت باقی است است.
ابوشکور از مردم بلخ بوده است. مهم ترین اثر او مثنوی آفرین نامه بوده که در بحر متقارب سروده و چنانکه خود گفته در ۳۳۶ هجری به پایان رسانیده است. ابوشکور را شاعران سده های پس از او در کنار شهید بلخی و رودکی ستوده اند. برای نمونه منوچهری چنین می گوید:
از حکیمان خراسان کو شهید و رودکی بوشکور بلخی و بوالفتح بُستی هکذی
او جز آفرین نامه شعرهای دیگری هم در قالب های قطعه، قصیده و شاید غزل داشته است که از آنها تک بیت هایی به گونه پراکنده به جای مانده است. شعرهای پراکنده او رادر کتاب هایی چون لغت فرس اسدی، قابوسنامه، ترجمان البلاغه، المعجم فی معاییر اشعارالعجم، مرصادالعباد، لباب الالباب عوفی و… می توان یافت.
باباطاهر
باباطاهر یا باباطاهر عریان،عارف، شاعر ایرانی تبار و دوبیتی سرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری (سده ۱۱م) ایران و معاصر طغرل بیک سلجوقی بوده است. اشعار باباطاهر با لهجه همدانی یا با لهجه ای از زبان لری سروده شده اند. بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته می داده اند و عریان به دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بوده است. در میان مردم لر لقب بابا به پیران و مرشدان اهل حق نسبت داده می شود.
آثار
برخی معتقدند ترانه ها یا دو بیتی های باباطاهر در بحر هزج مسدس محذوف و به لری سروده شده است. البته اطلاق عنوان فهلویات بر این نوع دو بیتی ها احتمالا نشان می دهد که آنها در زبان پهلوی و مربوط به گویش ایران میانه آن باشد. با این حال روبن آبراهامیان خاورشناس ارمنستانی به این نتیجه رسید که گویش بکار رفته در دوبیتی های باباطاهر گرایش نزدیکی با گویش مورد استفاده توسط یهودیان معاصر همدان دارد. دو قطعه و چند غزل و مجموعه کلمات قصار به زبان عربی از آثار دیگر اوست. کتاب سرانجام شامل دو بخش عقاید عرفاً و صوفی و الفتوحات الربانی فی اشارات الهمدانی است.
خواجه عبدالله انصاری
شیخ الاسلام ابواسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد (زادهٔ ۳۹۶ ه. ق./ ۳۸۵ ه. ش. / ۱۰۰۶ م. درگذشتهٔ ۴۸۱ ه. ق./ ۴۶۷ ه.ش. / ۱۰۸۸ م.) معروف به "پیر هرات" و "پیر انصار" و "خواجه عبدالله انصاری" و "انصاری هروی"، دانشمند و عارف بود.
وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که صحابهٔ پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنانکه شعر فارسی و عربی را نیکو می سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و امالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی می کرد.
وی در تصوف از استادان زیادی تعلیم گرفت ودو بار به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی شتافت و این دیدارها تاًثیر زیادی در روحیات و منش وی داشته است. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.
انصاری شعر می سرود ولیکن بیشتر شهرت وی به جهت رسالات و کتب مشهوری است که تالیف کرده است و از آن جمله است ترجمهٔ املاء طبقات الصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تالیف کشف الاسرار قرار گرفته است.
عطار نیشابوری
آرامگاه عطار نیشابوری بنایی است تاریخی که در دوره تیموری توسط امیر علیشیر نوایی بر روی قبر عطار نیشابوریمحمد عطار نیشابوری ساخته شد. در دوره های پهلوی دوم مرمت کامل و دهه ۷۰ نیز مرمت مختصر شد.
فریدالدین عطار نیشابوری شاعر و عارف نامی ایران در حدود سال ۵۴۰ هجری متولد و در سال ۶۱۸ درگذشت. آرامگاه وی در خیابان عرفان واقع در نیشابور کنونی هر ساله پذیرای علاقمندان به ادب و فرهنگ ایرانی است. آرامگاه عطار از بناهای دوره امیر علیشیر نوایی است و در سده نهم هجری ساخته شده است. بنای کنونی آرامگاه دارای هشت ضلع و گنبدی کاشی کاری شده و چهار در ورودی است. در نمای بیرونی آن چهار غرفه کاشی کاری شده تعبیه شده است و در وسط بقعه، قبر عطار و یک ستون هشت ترکی به ارتفاع ۳ متر وجود دارد. عطار چنانکه از نامش پیدا است، در نیشابور دکان عطاری داشت و در حمله مغول به نیشابور کشته شد. وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار می رود و بنا به نظر عارفان در زمینه عرفانی از مرتبه ای بالا برخوردار بوده است؛ چنانکه مولوی درباره او می فرماید:
هفت شهر عشق راعطار گشت ماهنوز اندر خم یک کوچه ایم
منوچهری
ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری معروف بشصت کله از شعرای طراز اول و متقدم ایرانست که بصفای ذهن وجودت طبع امتیاز و اشتهار دارد.مولد ویرا برخی تذکره نویسان اشتباها بلخ نوشته اند ولی بتصریح خود شاعر و قرائن دیگر مسلم و غیر قابل انکار است که وی از دامغان برخاسته و اول بخدمت امیر منوچهر فلک المعالی پسر شمس المعالی امیر قابوس بن و شمگیر و الی جرجان و بعد در دربار محمود ن پسرش مسعود غزنوی بار یافته است.سبب انتساب منوچهری بشصت کله بعقیده بعضی آنست که وی دارای رمه و حشم زیاد بوده یا در انگشت شست شکستگی و کوفتگی داشته ولی بذهن نزدیکتر است که تخلص منوچهری با آن احمد بن منوچهر شصت گله شاعر سده ششم که محمد بن علی بن سلیمان راوندی در کتاب نفیس راحه الصدور و آیه السرور بشرح زیر از او یاد کرده اشتباه شده است."و سبب تالیف این کتاب آن بود که در شهور سنه تمانین و خمس مائه خداوند عالم رکن الدنیا والدین، طغرل بن ارسلان را هوای مجموعه ای بود از اشعار؛ خال دعاگوی؛ زین الدین مینوشت و جمال نقاش اصفهانی آنرا صورت میکرد و صورت هر شاعری میکردند و در عقبش شعر میآوردند و مضاحکی چند مینوشتند و آن حکایت را صورت رقم میزدند و خداوند عالم مجلس بدان میآراست.
11