تارا فایل

تحقیق هنر کاشیکاری


مقدمه ای بر هنر کاشی کاری

صنعت کاشی سازی و کاشی کاری که بیش از همه در تزیین معماری سرزمین ایران، و به طوراخص بناهای مذهبی به کار گرفته شده، همانند سفالگری دارای ویژگی های خاصی است. این هنر و صنعت از گذشته ی بسیار دور در نتیجه مهارت، ذوق و سلیقه کاشی ساز در مقام شیئی ترکیبی متجلی گردیده، بدین ترتیب که هنرمند کاشیکار یا موزاییک ساز با کاربرد و ترکیب رنگ های گوناگون و یا در کنار هم قرار دادن قطعات ریزی از سنگ های رنگین و بر طبق نقشه ای از قبل طرح گردیده، به اشکالی متفاوت و موزون از تزیینات بنا دست یافته است. طرح های ساده هندسی، خط منحنی، نیم دایره، مثلث، و خطوط متوازی که خط عمودی دیگری بر روی آنها رسم شده از تصاویری هستند که بر یافته های دوره های قدیمی تر جای دارند، که به مرور نقش های متنوع هندسی، گل و برگ، گیاه و حیوانات که با الهام و تاثیر پذیری از طبیعت شکل گرفته اند پدیدار می گردند، و در همه حال مهارت هنرمند و صنعت کار در نقش دادن به طرح ها و هماهنگ ساختن آنها، بارزترین موضوع مورد توجه است.
این نکته را باید یادآور شد که مراد کاشی گر و کاشی ساز از خلق چنین آثار هنری هرگز رفع احتیاجات عمومی و روزمره نبوده، بلکه شناخت هنرمند از زیبایی و ارضای تمایلات عالی انسانی و مذهبی، مایه اصلی کارش بوده است. مخصوصاً اگر به یاد آوریم که هنرهای کاربردی بیشتر جنبه ی کاربرد مادی دارد، حال آن که خلق آثار هنری نمایانگر روح تلطیف یافته انسان می باشد، همچنان که "پوپ" پس از دیدن کاشی کاری مسجد شیخ لطف الله در "بررسی هنر ایران" می نویسد،"خلق چنین آثار هنری جز از راه ایمان به خدا و مذهب نمی تواند به وجود آید".

هنر موزاییک سازی و کاشی کاری معرق، ترکیبی از خصایص تجریدی و انفرادی اشیاء و رنگ هاست، که بیننده را به تحسین ذوق و سلیقه و اعتبار کار هنرمند در تلفیق و ترکیب پدیده های مختلف وادار می سازد. تزیینات کاشی بر روی ستون های معبدالعبید در بین النهرین باقی مانده از سال های نیمه ی دوم هزاره ی دوم ق.م. نشانگر اولین کار برد هنرکاشی کاری در معماری است. این شیوه تزیینی که با ترکیب سنگ هایی الوان و قرار دادن آنها در کنار یکدیگر و با نظم و تزیینی خاص هم چنین با استفاده از اشیاء رنگین مانند صدف، استخوان و … ترتیب یافته، بیشتر شبیه به شیوه ی موزاییک سازی است تا کاشی کاری، که به هر حال اولین تلفیق اشیاء الوان تزیینی است که با نقوش مختلف هندسی زینت بخش نمای بنا شده، و پایه ای جهت تداوم هنر کاشی کاری به خصوص نوع معرق آن در آینده گردیده است. هم چنین اولین تزیینات آجرهای لعابدار و منقوش نیز بر دیواره های کاخ های آشور و بابل به کار گرفته شده است.
در ایران مراوده فرهنگی، اجتماعی، نظامی، داد و ستدهای اقتصادی و رابطه صنعتی، گذشته از ممالک همجوار، با ممالک دور دست نیزسابقه تاریخی داشته است. این روابط تاثیر متقابل فرهنگی را در بسیاری از شئون صنعتی و هنری به ویژه هنر کاشی کاری و کاشی سازی و موزاییک به همراه داشته، که اولین آثار و مظاهر این هنر در اواخر هزاره ی دوم ق.م. جلوه گر می شود. در کاوش های باستان شناسی چغازنبیل، شوش و سایر نقاط باستانی ایران، علاوه بر لعاب روی سفال، خشت های لعابدار نیز یافته شده است. فن و صنعت موزاییک سازی یعنی ترکیب سنگ های رنگی کوچک و طبق طرح های هندسی و با نقوش مختلف زیبا در این زمان به اوج ترقی و پیشرفت خود رسیده که ساغر بدست آمده از حفریات مارلیک را می توان نمونه عالی و کامل آن دانست. این جام موزاییکی که از ترکیب سنگ های رنگین به شیوه ی دو جداره ساخته شده از نظر اصطلاح فنی به "هزار گل" معروف است و از لحاظ کیفیت کار در ردیف منبت قرار دارد.
تزیینات به جای مانده از زمان هخامنشیان حکایت از کاربرد آجرهای لعابدار رنگین و منقوش وترکیب آنها دارد، بدنه ی ساختمان های شوش و تخت جمشید با چنین تلفیقی آرایش شده اند، دو نمونه جالب توجه از این نوع کاشی کاری در شوش به دست آمده که به "شیران وتیراندازان" معروف است. علاوه بر موزون بودن و رعایت تناسب که در ترکیب اجزاء طرح ها به کار رفته، نقش اصلی همچنان حکایت از وضعیت و هویت واقعی سربازان دارد. چنان که چهره ها از سفید تا تیره و بالاخره سیاه رنگ است، وسایل زینتی مانند گوشواره و دستبندهایی از طلا در بردارند و یا کفش هایی از چرم زرد رنگ به پا دارند. از تزیینات کاشی هم چنین برای آرایش کتیبه ها نیز استفاده شده است. رنگ متن ، اصلی کاشی های دوره ی هخامنشیان اغلب زرد، سبز و قهوه ای می باشد و لعاب روی آجرها از گچ و خاک پخته تشکیل شده است.

نمونه های دیگری از این نوع کاشی های لعابدار مصور به نقش حیوانات خیالی مانند "سیمرغ" و یا "گریفن" دارای شاخ گاو، سر و پای شیر و چنگال پرندگان نیز طی حفریات چندی به دست آمده است. قطعاتی از قسمت های مختلف کاشی کاری متنوع زمان هخامنشیان در حال حاضر در مجموعه ی موزه لوور و سایر موزه های معروف جهان قرار دارد.
در دوره ی اشکانیان صنعت لعاب دهی پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد، و به خصوص استفاده از لعاب یکرنگ برای پوشش جدار داخلی و سطح خارجی ظروف سفالین معمول گردید، وهم چنین غالباً قشر ضخیمی از لعاب بر روی تابوت های دفن اجساد کشیده می شده است. در این دوره به تدریج استفاده از لعاب هایی به رنگ های سبز روشن و آبی فیروزه ای رونق پیدا کرد. بنا به اعتقاد عده ای از محققان، صنعت لعاب سازی در زمان اشکانیان در نتیجه ارتباط تجاری و سیاسی بین ایران و خاور دور به چین راه یافته، و سفالگران چین در زمانسلسله هان(206ق م -220 میلادی) از فنون لعاب دهی رایج در ایران برای پوشش ظروف سفالین استفاده می کرده اند. با وجود توسعه فن لعاب دهی به علت ناشناخته ماندن معماری دوره اشکانی در ایران، گمان می رود در این دوره هنرمندان استفاده چندانی از لعاب برای پوشش خشت و آجر نکرده و نقاشی دیواری را برای تزیین بناها ترجیح داده اند. دیوار نگاره های کاخ آشور و کوه خواجه سیستان یادآور اهمیت و رونق نقاشی دیواری در این دوره است.
طرح های تزیینی این دوره از نقش های گل و گیاه، نخل های کوچک، برگ های شبیه گل "لوتوس" و تزیینات انسانی و حیوانی است، که در آرایش دوبنای یاد شده نیز به کار رفته است.
امید است در کاوش های آینده در نقاط مختلف کاشی های بیشتری از دوره اشکانیان یافت شود که امکان مطالعه و بررسی دقیق در این زمینه را فراهم آورد.

در عصر ساسانیان هنر و صنعت دوره ی هخامنشیان مانند سایر رشته های هنری ادامه پیدا کرد، و ساخت کاشی های زمان هخامنشیان با همان شیوه و با لعاب ضخیم تر رایج گردید.
نمونه های متعددی از این نوع کاشی ها که ضخامت لعاب آن ها به قطر یک سانتیمتر می رسد در کاوش های فیروز آباد و بیشابور به دست آمده است. در دوره ساسانیان علاوه بر هنر کاشی سازی هنر موازییک سازی نیز متداول گردید. مخصوصاً پوشش دو ایوان شرقی و غربی بیشابور ازموزاییک به رنگ های گوناگون وتزیینات گل و گیاه و نقوشی از اشکال پرندگان و انسان را در بر می گیرد. کیفیت نقوش موزاییک های مکشوفه در بیشابور گویای ادامه سبک و روش هنری است که در دوره ی اسلامی به شیوه معرق در کاشی سازی و کاشی کاری تجلی نموده است. رنگ آمیزی های متناسب، ایجاد هماهنگی و رعایت تناسب از ویژگی های کاشی کاری های این دوره می باشد.

پس از گسترش اسلام، به مرور هنر کاشی کاری یکی از مهمترین عوامل تزیین و پوشش برای استحکام بناهای گوناگون به ویژه بناهای مذهبی گردید. یکی از زیباترین انواع کاشی کاری را در مقدس ترین بنای مذهبی یعنی قبهالصخره به تاریخ قرن اول هجری می توان مشاهده کرد.
از اوایل دوره ی اسلامی کاشی کاران و کاشی سازان ایرانی مانند دیگر هنرمندان ایرانی پیشقدم بوده و طبق گفته ی مورخین اسلامی شیوه های گوناگون هنر کاشی کاری رابا خود تا دورترین نقاط ممالک تسخیر شده- یعنی اسپانیا- نیز برده اند.
هنرمندان ایرانی از ترکیب کاشی های با رنگ های مختلف به شیوه موزاییک، نوع کاشی های "معرق" را به وجود آوردند وخشت های کاشی های ساده و یکرنگ دوره ی قبل از اسلام را به رنگ های متنوع آمیخته و نوع کاشی "هفت رنگ" را ساختند. همچنین ازترکیب کاشی های ساده با تلفیق آجر و گچ، نوع کاشی های "معقلی" را پدید آوردند. و به این ترتیب از قرن پنجم هجری به بعد کمتر بنایی را می توان مشاهده کرد که با یکی از روش های سه گانه فوق و یا کاشی های گوناگون رنگین تزیین نشده باشد.
در این مختصر سعی خواهد شد تحول هنر کاشی سازی ازاوایل دوره اسلامی تا عصر حاضر مورد بررسی قرار گیرد، و هم چنین به طور اجمال نحوه تزیین وکاربرد آن در قرون مختلف اسلامی شرح داده شود.

گروه های تقارن در کاشیکاری ایرانی
از طریق نظریه گروه ها ثابت می شود که تنها با ۱۷ روش مختلف می توان صفحه ای از تکرار طرحی ایجاد کرد. این ۱۷ گروه را گروه های تقارنی می نامند. تقریباً تمامی این گروه های تقارنی در کاشیکاری ایرانی دیده شده اند.
مجموعهٔ کاملی از آنها در سری کتاب های کاشیکاری ایرانی، طرح و اجرا، نوشته محمود ماهرالنقش آورده شده است. این گروه ها به نام گروه ها ی کاغذدیواری معروف شده اند، علت این موضوع هم کاربرد این گروه ها در ایجاد طرح های متفاوت کاغذهای دیواری است. در صورتی که در زمانی بسیار قبل تر از هر کاغذدیواری در ممالک غربی این طرح ها و ۱۷ روش مختلف (دانسته یا ندانسته) در کاشیکاری ایرانی به کار رفته اند.
با گسترش دین اسلام وپخش آن در سرزمین های شرقی شیوه معماری در این ساحات خصوصا در بخش تزئیناتی تغییر نمود. دانشمندان و متفکران اسلامی اگر چه در رابطه باآثار هنری که حاوی نماد انسانی و حیوانی بوده و از آداب ورسوم اسلامی خارج بود به تخریب آنها پرداختند وچنین نظر داشتندکه هنر باید درخدمت علم ودانش باشند نه به منظور پرستش. در عهد اسلامی هنر های تزئینی و صورت گری فقط از جهت صحنه های یادگاری وحماسی باقی مانده که شکل انحرافی راقطعاباخودنداشت چون نقاشی مشجر خطوط هندسی ونوشته های کوفی مزین و آمیخته باگل و برگ وغیره که به یقین میتوانیم که این روش تزئین بربنا هارا از قرن سوم هجری به بعد رواج یافت اکثر نمونه های آنرا دربخش تزئینی ومهندسی در خشت های بنایی آرامگاه اسمعیل سامانی در بخار در حدود سال های ۳۰۰قمری ۹۶۰ میلادی، مقبره پسر علمدار ۴۱۸ قمری ۱۰۲۷ میلادی، نقاشی گل وبرگ لوحه سنگی مرمر سلطان محمود غزنوی حدود ۴۰۰ قمری ۱۰۰۹ میلادی آثار نقاشی روی سنگ گچ دیوار های انبیه عصر سمامانیان واوائیل دوره غزنویان است بعد از آن در اسیای میانه دوره پیشرفت نقاشی عصر سلجوقی که نمونه های زیبا ودلکش آنمحراب مسجد جامع اولیا در حدود ۴۶۰ ق ۱۰۶۷ م و بنا هیا مسعود سوم و منارهای غزنه حدود ۵۰۰ قمری ۱۱۰۶ م بقایای بنا های چشت شریف، مسجد جامع هرات (۵۶۷ قمری ۱۲۰۰ میلادی نقاشی های بنای مرقد امام خورد (امام یحیی) در سرپل حدود ۴۳۰ قمری ۱۱۳۵ میلادی ومدرسه چونه بادغیس ۵۷۰ قمری ۱۱۷۵ میلادی مشاهده کرده میتوانیم.
قابل ذکر است که شیوه تزئیناتی بناهای اسالمی در دوره تیموری هیا هرات نفوذ بیشتر کسب کرد و به اوج تکامل خود رسید کهنمونه های بسیار جالب و زیبای تزئیناتی وساختمانی اسلامی رادر افغانستان عصر تیموری هاروکش های تزئیناتی به وسیله کاشی در مسجد جامع هرات ؛ مقبره۸ گوهر شاد، کاشی هیامناهر های مصلی، کاشی های منار تمیوری قلعه اختیارالدین، کاشی کاری مقبره شاه ولایت ماب که بهعقیده بعضی از پژوهشگران هفتصد نوع کاشی را در آن ملاحظه می توانیم کاشی کاری مقبره پیر هرات خواجه عبدالله انصاری ویک تعداد آثار وآبدات تاریخی دیگر از قبیل، مناره های مساجد زیارتگاه ها و مقابر در نقاط مختلف کشورچون بلخ، لشکر گاه، هرات، قندز، غور، غزنه، وکابل وسایر گوشه وکنار افغانستان که تا اکنون موجوداست هرکدام شاهد انواع شیوه های تزئینی مروج در کشور بوده چون موضوع بحث مرا نقش کاشی در هنر اسلامی تشکیل میدهدبنامی پردازیم به اصل مطلب.
کاشی و کاربرد آن
کاشی از لحاظ تاریخی پجمین شیوه اساسی و بنیادی در تزئینات ساختمان هیا آبده یی و ساختمان های عادی می باشد. استفاده از این شیوه و مواد تزئینی در معماری اسلامی نیز بهحد اعظمی رایج و دیزاین های جالب، جلو رشد وانکشاف تزئینات خششتی و گچی را گرفت وهمه علاقمند تزئینات با کاشی شدند از نوع تزینات کاشی برای باراول قسمیکه روی دیوار را بکلی بپوشاند در آبدات قرن ۱۳ هـ قونیه بکار رفته. کاشی کاری بصورت هنر تزئینی د رکشور های اسلامی به اوج شگوفایی خود رسید ویکی از ویژه گی های برجسته معماری اسلامی به شمار میرود کاشی های که برای تئین عمارات به کار میرود عموا سه نوع بوده کهذیلا توضیح میگردد.
الف: کاشی معرق: باتلفیق تکه هایکوچک گوناگون ساخته میشود که به اساس طرح اصل یکایک تراشیدهمیشود ودر جای معینه آن نصب میگردد. ب: کاشی بنایی : دارای طرح های هندسی است واز تلفیق اشکال هندسی ساخته میشود، که مساحت هریک از آنها بین ۴تا ۸ سانتی متر مربع میباشد. ج : کاشی خشتی : از تلفیق خشت های ظریف لعاب دار که هریک از آنها بخشی از طرح کلی را در بر دارد ساخته میشود واز قرن پنج قمری با گسترش و پیشرفت سایر شاخه هیا هنر اسلامی کاشی کاری نیز ترقی بیشتر کسب نمود.
بهمنظور جلوگیری از ضیاع وقت با در نظرداشت اقتصاد ضعیف کشور اکثرا در ترمیم آبدات تاریخی وساختمان های جدید به عوض کاشی های معرق از کاشی های هفت رنگ استفاده می نمایند ازین نوع کاشی مرکب از رنگ سبز کمی سفید میباشد.
معرق کاری عبارت است از قطعه های بریده شده کاشی که نقوش مختلف را از رنگ های متفاوت تراشیده و در کنار یگدیگر قرارداده و به شکل قطعاتی بزرگ در آورده و روی دیوار نصب می شود تازینت بخش بنا گردد. این نقوش گاهی از نقش های گره کشی و گاهی از نقشهای مختلف مانند گال و بوته سازی اسلیمی ها که هرکدام جداگانه می توانند بنایی را زینت بخشد.
ساختن یا نصب کاشی ها را به طریق فوق معرق می گویند. معرق کاری کاشی در دوره سلجوقیان یعنی در قرن ۴ هجری به سمت کمال رفت و بسیار متداول گردید. درقرن هشتم هجری هنرمندان معرق کار به مراتب از هنرمندان عهد سلجوقی جلو افتادند. دراین قرن موفق شدند اجزای راکه اشکال معرق از آنها تشکیل می یابد کوچکتر کنند و لطیف ترین وزیباترین اشکال بنایی وهندسی را در مجموعه ای از رنگ های زیبا براق که جز در هنر شرق خصوصا ایرانی دیده می شود نمایش دهند. مخصوصا ارزانی بیشتر موجب رواج بیشتر آن گردید. هنر معرق کاری در قرن های ۹و ۱۰ هجری به روش های شرقی خود رسید در این دوره مراکز مهم معرق سازی در شهرهای اصفهان، یزد، هرات و سمرقند ایجاد گردید.
کاشی معرق این حسن را دارد که بر سطوح غیر مسطح همچون بدنه گنبدها و گلدسته های کوچک و حتی مقرنس های ظریف قرار می گیر و چنانچه نیاز به مرمت پیدا کند کمتر دچار عدم هماهنگی با بقایای کاشی های سالم مانده می شود.
کاشی هفت رنگ
نوع کاشی است که اکثرا در مساجد، عبادت گاه ها و مقبره ها همچنان منازل شخصی بکار می رود که از شهرت بسیار خوبی برخوردار است این نوع کاشی از کاشی های خشت یعنی چهار گوش نشات کرده و اندازه آن ۱۰x۱۰ سانتی متراست که در کنار یگدیگر قرار میدهند ونقش موردنظر را روی آن رنگ آمیزی مکنند وبه کوره برده حرارت میدهند تا لعاب پخته شود سپس از کوره خارج و بردیوار نصب میکنند هفت رنگ متداول و مروج عبارت از سیاه، سفید، لاجوردی، فیروزه یی، قرمز زرد و حنایی که در آبدات تاریخ یو اماکن متبرکه از این نوع کاشیها زیاد استفاده شده است.
خط بنایی وسیله تزئینی در کاشی
خط بنایی الهام گرفتهاز خط کوفی است د رکاشیکاری و معماری اسلامی جایگاه ویژه دارد. زینت بخش از کتبه ها داخل محراب ها و بالای منارها و پشت و پهلوی قوس بکارمیرود این نوع خط زیاد در کاشی ها و کاشی کاری مروج به خاطر که برش آن آسانتر است مانند سایر خط کنج و کنار و پیچ و تاب زیاد ندارد از همین سبب است که به این خط خط بنایی را نام گذاشته اند که اکثرا در آبدات تاریخی از آ"استفاده به عمل می آید.
در کاشی کاری شیوه های تزئینی دیگری هم وجوددارد که زیرنام اسلیمی، گره کاری، خطوط بنای، مقرنس کاری، رسم بندی، و غیره که هریک در جایش از ارزشمندی خاصی برخوردار است و همچنان کدام هنرویژه و خلاقیت و ابتکار لازم بکار رفته دراین قسمت میخواهیم در رابطه به تهیه وساخت یک قطعه کاشی چه بزرگ و یا خورد دقیق شویم مراحل گوناگون و اهمیت قدرت خلاقه هنرمندرا در آن مشاهده نماییم که در بحث های آینده مراحل مختلف تهیه کاشی بامواد که در تهیه آن لازم است توضیحات به عمل آوریم.

نتیجه گیری
از ارزشمندی کاشی و نقش آن در معماری اسلامی صحبت به عمل آوردیم و دانستیم که درمیان انبوهی از مصالح معماری چون، گل، گچ، خشت، سنگ، چوب و غیره کاشی نقش عمده را ایفا میکند در حقیقت کاشی مکمل کاردر معماری است. و هنرمندان ما خوب درک نموده اند و تشخیص دادند که دریک کشور اسلامی و یادر مجموع جهان اسلام یگانه عنصریکه میتوانداهداف هنر اسلامی را خوبتر تحقق دهد کاشی است که آثالر گرانبهای از این عنصر معماری وتزئیناتی را در اکثر، مراکز متبرکه کشور های اسلامی مشاهده مینمایم که همه آنها حاصل دسترنج توانای هنرمندانی بود که زندگی خودرا وقف هنرکردند ورسالت خودرا در قبلا جامعه اسلامی و اهداف و مرام هنر اسلامی از طریق هنرکاشی کاری انجام دادند واعجاز آفریدند.
مقدمه ای بر هنر کاشی کاری
طرح های ساده هندسی، خط منحنی، نیم دایره، مثلث، و خطوط متوازی که خط عمودی دیگری بر روی آنها رسم شده از تصاویری هستند که بر یافته های دوره های قدیمی تر جای دارند، که به مرور نقش های متنوع هندسی، گل و برگ، گیاه و حیوانات که با الهام و تاثیر پذیری از طبیعت شکل گرفته اند پدیدار می گردند، و در همه حال مهارت هنرمند و صنعت کار در نقش دادن به طرح ها و هماهنگ ساختن آنها، بارزترین موضوع مورد توجه است.

صنعت کاشی سازی و کاشی کاری که بیش از همه در تزیین معماری سرزمین ایران، و به طوراخص بناهای مذهبی به کار گرفته شده، همانند سفالگری دارای ویژگی های خاصی است. این هنر و صنعت از گذشته ی بسیار دور در نتیجه مهارت، ذوق و سلیقه کاشی ساز در مقام شیئی ترکیبی متجلی گردیده، بدین ترتیب که هنرمند کاشیکار یا موزاییک ساز با کاربرد و ترکیب رنگ های گوناگون و یا در کنار هم قرار دادن قطعات ریزی از سنگ های رنگین و بر طبق نقشه ای از قبل طرح گردیده، به اشکالی متفاوت و موزون از تزیینات بنا دست یافته است.
طرح های ساده هندسی، خط منحنی، نیم دایره، مثلث، و خطوط متوازی که خط عمودی دیگری بر روی آنها رسم شده از تصاویری هستند که بر یافته های دوره های قدیمی تر جای دارند، که به مرور نقش های متنوع هندسی، گل و برگ، گیاه و حیوانات که با الهام و تاثیر پذیری از طبیعت شکل گرفته اند پدیدار می گردند، و در همه حال مهارت هنرمند و صنعت کار در نقش دادن به طرح ها و هماهنگ ساختن آنها، بارزترین موضوع مورد توجه است.
این نکته را باید یادآور شد که مراد کاشی گر و کاشی ساز از خلق چنین آثار هنری هرگز رفع احتیاجات عمومی و روزمره نبوده، بلکه شناخت هنرمند از زیبایی و ارضای تمایلات عالی انسانی و مذهبی، مایه اصلی کارش بوده است. مخصوصاً اگر به یاد آوریم که هنرهای کاربردی بیشتر جنبه ی کاربرد مادی دارد، حال آن که خلق آثار هنری نمایانگر روح تلطیف یافته انسان می باشد، همچنان که "پوپ" پس از دیدن کاشی کاری مسجد شیخ لطف الله در "بررسی هنر ایران" می نویسد،"خلق چنین آثار هنری جز از راه ایمان به خدا و مذهب نمی تواند به وجود آید".
هنر موزاییک سازی و کاشی کاری معرق، ترکیبی از خصایص تجریدی و انفرادی اشیاء و رنگ هاست، که بیننده را به تحسین ذوق و سلیقه و اعتبار کار هنرمند در تلفیق و ترکیب پدیده های مختلف وادار می سازد. تزیینات کاشی بر روی ستون های معبدالعبید در بین النهرین باقی مانده از سال های نیمه ی دوم هزاره ی دوم ق.م. نشانگر اولین کار برد هنرکاشی کاری در معماری است. این شیوه تزیینی که با ترکیب سنگ هایی الوان و قرار دادن آنها در کنار یکدیگر و با نظم و تزیینی خاص هم چنین با استفاده از اشیاء رنگین مانند صدف، استخوان و … ترتیب یافته، بیشتر شبیه به شیوه ی موزاییک سازی است تا کاشی کاری، که به هر حال اولین تلفیق اشیاء الوان تزیینی است که با نقوش مختلف هندسی زینت بخش نمای بنا شده، و پایه ای جهت تداوم هنر کاشی کاری به خصوص نوع معرق آن در آینده گردیده است. هم چنین اولین تزیینات آجرهای لعابدار و منقوش نیز بر دیواره های کاخ های آشور و بابل به کار گرفته شده است.
در ایران مراوده فرهنگی، اجتماعی، نظامی، داد و ستدهای اقتصادی و رابطه صنعتی، گذشته از ممالک همجوار، با ممالک دور دست نیزسابقه تاریخی داشته است. این روابط تاثیر متقابل فرهنگی را در بسیاری از شئون صنعتی و هنری به ویژه هنر کاشی کاری و کاشی سازی و موزاییک به همراه داشته، که اولین آثار و مظاهر این هنر در اواخر هزاره ی دوم ق.م. جلوه گر می شود. در کاوش های باستان شناسی چغازنبیل، شوش و سایر نقاط باستانی ایران، علاوه بر لعاب روی سفال، خشت های لعابدار نیز یافته شده است. فن و صنعت موزاییک سازی یعنی ترکیب سنگ های رنگی کوچک و طبق طرح های هندسی و با نقوش مختلف زیبا در این زمان به اوج ترقی و پیشرفت خود رسیده که ساغر بدست آمده از حفریات مارلیک را می توان نمونه عالی و کامل آن دانست. این جام موزاییکی که از ترکیب سنگ های رنگین به شیوه ی دو جداره ساخته شده از نظر اصطلاح فنی به "هزار گل" معروف است و از لحاظ کیفیت کار در ردیف منبت قرار دارد.
تزیینات به جای مانده از زمان هخامنشیان حکایت از کاربرد آجرهای لعابدار رنگین و منقوش وترکیب آنها دارد، بدنه ی ساختمان های شوش و تخت جمشید با چنین تلفیقی آرایش شده اند، دو نمونه جالب توجه از این نوع کاشی کاری در شوش به دست آمده که به "شیران وتیراندازان" معروف است. علاوه بر موزون بودن و رعایت تناسب که در ترکیب اجزاء طرح ها به کار رفته، نقش اصلی همچنان حکایت از وضعیت و هویت واقعی سربازان دارد. چنان که چهره ها از سفید تا تیره و بالاخره سیاه رنگ است، وسایل زینتی مانند گوشواره و دستبندهایی از طلا در بردارند و یا کفش هایی از چرم زرد رنگ به پا دارند. از تزیینات کاشی هم چنین برای آرایش کتیبه ها نیز استفاده شده است. رنگ متن ، اصلی کاشی های دوره ی هخامنشیان اغلب زرد، سبز و قهوه ای می باشد و لعاب روی آجرها از گچ و خاک پخته تشکیل شده است.
نمونه های دیگری از این نوع کاشی های لعابدار مصور به نقش حیوانات خیالی مانند "سیمرغ" و یا "گریفن" دارای شاخ گاو، سر و پای شیر و چنگال پرندگان نیز طی حفریات چندی به دست آمده است. قطعاتی از قسمت های مختلف کاشی کاری متنوع زمان هخامنشیان در حال حاضر در مجموعه ی موزه لوور و سایر موزه های معروف جهان قرار دارد.
در دوره ی اشکانیان صنعت لعاب دهی پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد، و به خصوص استفاده از لعاب یکرنگ برای پوشش جدار داخلی و سطح خارجی ظروف سفالین معمول گردید، وهم چنین غالباً قشر ضخیمی از لعاب بر روی تابوت های دفن اجساد کشیده می شده است. در این دوره به تدریج استفاده از لعاب هایی به رنگ های سبز روشن و آبی فیروزه ای رونق پیدا کرد. بنا به اعتقاد عده ای از محققان، صنعت لعاب سازی در زمان اشکانیان در نتیجه ارتباط تجاری و سیاسی بین ایران و خاور دور به چین راه یافته، و سفالگران چین در زمانسلسله هان(۲۰۶ق م –۲۲۰ میلادی) از فنون لعاب دهی رایج در ایران برای پوشش ظروف سفالین استفاده می کرده اند. با وجود توسعه فن لعاب دهی به علت ناشناخته ماندن معماری دوره اشکانی در ایران، گمان می رود در این دوره هنرمندان استفاده چندانی از لعاب برای پوشش خشت و آجر نکرده و نقاشی دیواری را برای تزیین بناها ترجیح داده اند. دیوار نگاره های کاخ آشور و کوه خواجه سیستان یادآور اهمیت و رونق نقاشی دیواری در این دوره است.
طرح های تزیینی این دوره از نقش های گل و گیاه، نخل های کوچک، برگ های شبیه گل "لوتوس" و تزیینات انسانی و حیوانی است، که در آرایش دوبنای یاد شده نیز به کار رفته است. امید است در کاوش های آینده در نقاط مختلف کاشی های بیشتری از دوره اشکانیان یافت شود که امکان مطالعه و بررسی دقیق در این زمینه را فراهم آورد.
در عصر ساسانیان هنر و صنعت دوره ی هخامنشیان مانند سایر رشته های هنری ادامه پیدا کرد، و ساخت کاشی های زمان هخامنشیان با همان شیوه و با لعاب ضخیم تر رایج گردید. نمونه های متعددی از این نوع کاشی ها که ضخامت لعاب آن ها به قطر یک سانتیمتر می رسد در کاوش های فیروز آباد و بیشابور به دست آمده است. در دوره ساسانیان علاوه بر هنر کاشی سازی هنر موازییک سازی نیز متداول گردید.
خصوصاً پوشش دو ایوان شرقی و غربی بیشابور ازموزاییک به رنگ های گوناگون وتزیینات گل و گیاه و نقوشی از اشکال پرندگان و انسان را در بر می گیرد. کیفیت نقوش موزاییک های مکشوفه در بیشابور گویای ادامه سبک و روش هنری است که در دوره ی اسلامی به شیوه معرق در کاشی سازی و کاشی کاری تجلی نموده است.
رنگ آمیزی های متناسب، ایجاد هماهنگی و رعایت تناسب از ویژگی های کاشی کاری های این دوره می باشد.
پس از گسترش اسلام، به مرور هنر کاشی کاری یکی از مهمترین عوامل تزیین و پوشش برای استحکام بناهای گوناگون به ویژه بناهای مذهبی گردید. یکی از زیباترین انواع کاشی کاری را در مقدس ترین بنای مذهبی یعنی قبهالصخره به تاریخ قرن اول هجری می توان مشاهده کرد. از اوایل دوره ی اسلامی کاشی کاران و کاشی سازان ایرانی مانند دیگر هنرمندان ایرانی پیشقدم بوده و طبق گفته ی مورخین اسلامی شیوه های گوناگون هنر کاشی کاری رابا خود تا دورترین نقاط ممالک تسخیر شده- یعنی اسپانیا- نیز برده اند.
هنرمندان ایرانی از ترکیب کاشی های با رنگ های مختلف به شیوه موزاییک، نوع کاشی های "معرق" را به وجود آوردند وخشت های کاشی های ساده و یکرنگ دوره ی قبل از اسلام را به رنگ های متنوع آمیخته و نوع کاشی "هفت رنگ" را ساختند. همچنین ازترکیب کاشی های ساده با تلفیق آجر و گچ، نوع کاشی های "معقلی" را پدید آوردند. و به این ترتیب از قرن پنجم هجری به بعد کمتر بنایی را می توان مشاهده کرد که با یکی از روش های سه گانه فوق و یا کاشی های گوناگون رنگین تزیین نشده باشد.
در این مختصر سعی خواهد شد تحول هنر کاشی سازی ازاوایل دوره اسلامی تا عصر حاضر مورد بررسی قرار گیرد، و هم چنین به طور اجمال نحوه تزیین وکاربرد آن در قرون مختلف اسلامی شرح داده شود
تحقیق های معماری
مسجد نصیر الملک
از راه طاق نما و اطراف آن، از سنگ گندمک است و در سقف طاق نیز مقرنس کاری به وسیله کاشی های هفت رنگ انجام شده است. در ورودی آن دو لنگه بزرگ چوبی است و بر سردر آن نیز کتیبه ای به خط نستعلیق بر روی سنگ مرمر نگاشته شده است.
در این سنگ نوشته شعری از شوریده شیرازی و وصف سازنده مسجد و تاریخ آن آمده است.
در صحن بزرگ این مسجد دو شبستان دیده می شود. شبستان غربی آن که پوششی آجری دارد، از نظر هنری بیشتر مورد توجه است و دارای هفت در چوبی بزرگ مزین به شیشه های رنگی و دوازده ستون سنگی یکپارچه در دو ردیف 6 تایی به نیت 12 امام است. این ستون ها همانند ستون های مسجد وکیل و مسجد مشیر به شکل سنگ گندمک یکپارچه است، سقف شبستان نیز با نقش هایی چون گل و بته، خطوط اسلیمی و چند آیه از آیات قرآن کریم به خط ثلث عالی مزین شده است. این شبستان، شبستان تابستانی است. عرق چین های بین تویزه ها دارای خیز کمی هستند. کف این شبستان از کاشی های فیروزه ای مفروش است و دارای دری با شیشه های رنگی است که به صحن گشوده می شود. شبستان شرقی که شبستان زمستانه است، نیز دارای سقفی کاشی کاری شده است و دارای هفت ستون است که ستون های آن ساده (بدون شیار) است و در وسط قرار گرفته اند، سقف آن نیز با کاشی کاری معقلی تزیین شده است. در جلو این شبستان ایوانی به عرض 6 متر قرار دارد که به وسیله 8 طاق نما از حیاط جدا می شود و دارای 7 جرز آجری است. بر روی این جرزها و در پیشانی طاق نماها آیات قرآنی و نقش های گل و بوته کاشی کاری شده است. داخل این شبستان دری است که به چاه آب باز می شود. هم چنین در این قسمت یک حوضچه و یک دالان نیز قرار دارد. این شبستان هم اینک به موزه اوقاف تبدیل شده است. در دالان شمالی کتیبه ای به خط نستعلیق نصب شده که این ابیات بر روی آن نوشته شده است:

که هستی را نمی بینم بقایی
غرض نقشی است کز ما باز ماند
کند در حق استادان دعایی
مگر صاحبدلی روزی به رحمت

و در پایان نام محمد حسن معمار و محمدرضا کاشی پز که از معماران و سازندگان بنا بوده اند و نیز تاریخ شروع آن در 1293 ه.ق. و اتمام آن در 1305 ه.ق. ذکر شده است. مسجد نصیرالملک دارای دو ایوان در قسمت شمالی و جنوبی است که با هم قرینه نیستند. در جبهه شمالی مسجد 4 غرفه در دو طرف ایوان دیده می شود این ایوان شمالی (شاه نشین) فرم کانه پوش است با مقرنس کاری زیبا، سقف آن نیز دارای طرحی نو و ابتکاری است. در قسمت جنوبی، ایوانی با دو گلدسته وجود دارد. در حیاط حوض سنگی مستطیل شکل و بزرگی وجود دارد که فواره های سنگی نیز در وسط آن است.
در ضلع شمالی مسجد، طاق بلندی مشهور به طاق مروارید قرار دارد که تمام بدنه و سطح بیرونی و درونی آن کاشی کاری هفت رنگ شده است. دو طاق نمای کوچک دیگر در دو سوی طاق مروارید قرار گرفته است. بر دیوارهای طاق مروارید آیات قرآنی و احادیث نوشته شده و در سمت چپ آن نیز تاریخ 1299 قید شده است. سقف این طاق نیز مقرنس کاری شده و در لابه لای آجرهای بدنه این طاق، قطعات چوبی جهت جلوگیری از لرزش زلزله به کار گذاشته شده است.
در ضلع جنوبی نیز طاق نمایی وجود دارد که تمام بدنه و سطح بیرونی و درونی آن کاشی کاری شده، آیات قرآنی و احادیث بر روی آن نوشته شده و در قسمت آن نیز مقرنس کاری صورت گرفته است. بر روی این طاق که عمق آن کمتر از طاق نمای شمالی است، دو گلدسته قرار دارد که در ورودی آنها در دو طاق نمای کوچک تر در دو سوی طاق اصلی قرار دارد.
این مسجد در بهمن ماه 1334 ذیل شماره 369 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
در دوران صفویه از کاشی کاری معرق استفاده می شد که این نوع کاشیکاری نیاز به زمان زیادی داشت در حقیقت این نوع کاشیکاری از کنار هم گذاشتن قطعات کوچک کاشی های رنگی که از قبل آماده شده اند به نقوش و اشکال می رسند ولی در دوران قاجار به دلیل نیاز به ساختمان های جدید در مدت زمان کم نوع دیگری از کاشی کاری مرسوم شد این نوع کاشیکاری را کاشیکاری هفت رنگ می گویند. این نوع کاشیکاری از لحاظ کیفیت رنگ از درجه پایینتر از معرق قرار دارد . در ضمن کاشیکاری مسجد نصیر الملک نسبت به کارهای دیگر هم عصر خود از کیفیت بالاتری برخوردار است به طوری که در رنگ گل های سرخ آن از آب طلا استفاده شده . این کار باعث شده تا رنگ قرمز و گلبهی آن در این مدت طولانی شفاف بماند . نقش و نگاری که در دیوارهای حیاط دیده می شود بر گرفته از سفر های است که در آن زمان به اروپا آنجام شده . در این اشکال نقوشی از تپه های سر سبز جوی های روان و عکس زن های جوان استفاده شده است که تصوری از بهشت است.

مجموعه تصاویر مسجد نصیرالملک :

کاشیکاری
مقدمه
هنگامیکه کلمه کاشی به گوش اکثرمردم می رسد، بی درنگ واژه کاشی سرامیکی درذهن آنها تداعی می گردد.البته جای تعجب نیست چراکه کاشی سرامیکی بی شک رایج ترین پوشش مورداستفاده درهنرمعماری وتزئین اماکن مسکونی وتجاری محسوب می شود.کاربردکاشی سرامیکی از4000 سال قبل ازمیلاد درمصرباستان تا استفاده درسفینه های فضایی درعصر حاضر ازتاریخچه ای طولانی برخورداراست. کاشی سرامیکی با توجه به ایجاد نمایی زیبا وبه عنوان پوشش رایج، نقش کلیدی درمعماری اماکن مسکونی دارد.
کاشی رامیتوان درمنازل به عنوان تزئین دیوارها، روی پیشخوان آشپزخانه ورستورانها،محوطه های اطراف وان ودوش حمام،فضای اطراف شومینه وغیره مورداستفاده قرارداد.کاشی سرامیکی،فضای خارج ازمنازل مانندتراس ها،ورودی ها وگذرگاه های اطراف منازل،استخرها،فضاهای اطراف حوضچه های آب گرم وسونا،بام ها، دیوارباغ ها، سردرهای منقوش منازل وحتی نقوش تزئینی روی دیوار خارجی منازل رامزین وباشکوه می نماید. طیف بسیار وسیع رنگ، طرح، اندازه ونقش درکاشی ها امکان طراحی وتزئین همه نوع بناهای سنتی ومدرن را دراختیار نصابان قرارمیدهد.
کاشی،به مفهومی وسیع تر،به هرواحد تقریبا کوچک ونازک با شکلی هندسی اطلاق می شودکه درتعدادزیادجهت پوشش سطوح مورداستفاده قرارمی گیرد.این بدان معنی است که کاشی لزوما ازجنس سرامیک نیست. کاشی های انعطاف پذیر وینیلی کف و پارکتهای چوبی دومثال بارز دراین زمینه هستند.بسیاری ازسنگهای طبیعی نظیر لوح های سنگی، سنگهای مرمر و مرمر رگه دار نیز مانند کاشی مورداستفاده قرارمی گیرند.نام دیگر این پوششها،سنگهای پرداخت شده است.برخلاف سنگ فرش های شیارداربااشکال، ابعاد وضخامتهای گوناگون،سنگهای پرداخت شده رابا اره های مخصوص به ابعادمختلف وبه دوصورت صیقلی یا زبر درمی آورند.کاشی های سیمانی نیزکه بسیارمشابه مدل سرامیکی خودهستند،نوع دیگری ازکاشی ها محسوب می شوند.
اولین نمونه های کاشی سرامیکی به دوران ماقبل تاریخ بازمی گردند.این کاشی های زمخت وطبیعی ازخاک رس طبیعی وبه شکل چهارگوش ساخته شده ودرزیر نور خورشید خشک می شدند.بیش از6000سال قبل واحتمالا درمصر باستان،مردم پی بردندکه پختن کاشی های رسی دریک کوره آنها رامستحکم ترومقاوم تردربرابرجذب آب می نماید.درهمان دوره کاشی سازان مخلوطهای متفاوتی ازخاک رس راموردآزمایش قراردادندوآنها راجهت بادوام ترنمودن بدنه کاشی(بیسکوئیت- Bisque) با موادی نظیر سنگ گچ پودرشده، سنگ رست،تالک،میکا یا ماسه مخلوط می کردند.
مقاومت دربرابر رطوبت رادربعضی ازکاشی ها با افزودن لعاب، دوچندان می کردندورنگدانه هایی نیزجهت خلق رنگهایی جدید به بدنه کاشی یا لعابها افزوده می شد.
گرچه روشهای سنتی تولیدکاشی سرامیکی طی قرنها همچنان دست نخورده باقی مانده است،لیکن بکارگیری انواع خاکهای رسی،لعابها ودیگر موادگوناگون،تنوع دمای پخت ونیزدفعات پخت باعث تولیدکاشیهای گوناگونی شده است. باید اذعان داشت که ترکیبات، اندازه،رنگ، بافت ونقش کاشیها بسیارمتنوع وگوناگون است واین سردرگمی خریداررادوچندان می کند. با وجود این، اگر خریدار آگاهی کافی ازروشهای طبقه بندی کاشیها وطرق نصب آنها داشته باشد،حوزه جستجو جهت یافتن بهترین کاشی بسیارمحدودترخواهدشد.
گونه های کاشی سرامیکی
کاشی سرامیکی دارای انواع وگونه های متفاوت وبسیاری است.اعمال یا عدم اعمال لعاب،مهم ترین عامل تمایز انواع کاشی بشمار می آید.میزان تخلخل کاشی نیز دردرجه دوم اهمیت قراردارد.
لعاب: رنگ درکاشی های لعاب خورده می تواند دربافت کاشی واردشده باشد.این رنگ می تواند رنگ طبیعی خاک رس یا رنگدانه ای باشدکه قبل ازپخت کاشی به رس اضافه شده باشد.دربرخی موارددرکاشی های لعاب خورده،رنگ(معمولا مخلوطی ازسیلیکات سرب و رنگدانه ها) پس ازپخت بدنه برلعاب سطح اعمال می شود. سپس کاشی را جهت ممزوج نمودن لعاب با بدنه، مجددا درکوره پخت قرارمی دهند.انواع کاشی های لعاب خورده ازبراق روشن تا مات کامل،دارای رنگها،طرحها وبافتهای سطحی متنوع تری درمقایسه با نوع بدون لعاب هستند
تخلخل:میزان تخلخل براساس مقدارآب جذب شده توسط کاشی تعیین می شود.کاشی های غیرزجاجی میزان جذب آبی حدود7درصد یابیشتر،کاشی های نیمه زجاجی بین 2تا7 درصد،نوع زجاجی بین6/0 الی 3درصد وگونه غیرجاذب کمتراز5/0 درصد دارند.عموما هرچه زمان پخت ودمای کوره بیشترباشد،کاشی نیززجاجی تر ومیزان تخلخل آن کمتر می گردد.موزائیکهای زجاجی سرامیکی،کاشی های گرانیتی وکاشی های پرسلانی ازجمله کاشی های زجاجی بامیزان جذب آب ناچیز محسوب می شوند.کاشی های پرسلانی نیز باهمان مواداولیه لازم برای چینی پرسلانی،جهت پوشش دیواروکف بسیارمناسب هستند.
بسیاری ازکاشیهای بدون لعاب وکاشیهای Quarry نیز جزء گونه با زجاجی هستند.نوع غیرزجاجی شامل بدنه های سفید،کاشیهای دیواری لعاب خورده،برخی بدنه های قرمز،کاشیهای دمای پخت پائین وسنگفرشهاهستند.
گرچه لعاب سطح هرکاشی مقاوم دربرابرجذب آب است،لیکن کاشیهای لعاب دارممکن است نسبت به نوع بدون لعاب مقاومت کمتری دربرابرآب ازخودنشان دهند.این مسئله البته بستگی به میزان مقاومت تخلخل بیسکوئیت کاشی وضخامت لعاب دارد.بااین وجود،آب ازطریق فاصله بین کاشیها که با ملات پرمی شود،واردبدنه آنها می گردد.هنگام انتخاب کاشی مناسب برای مکانهای مرطوب (نظیراطراف دوش و وان،کف حمام واطراف دستشویی) مسئله تخلخل کاشی اهمیت بیشتری پیدا می کند،چراکه آب جذب شده توسط کاشی های متخلخل محل امنی برای رشد باکتریها خواهدشدوسرانجام بانفوذبه لایه های زیرین باعث شل شدن اتصال بین کاشی وزمینه خواهد گردید.
کاشی های غیرزجاجی یا نیمه زجاجی رانبایددرنمای بیرونی مناطق سردسیر مورداستفاده قرارداد،چراکه آب جذب شده دربدنه کاشی مرتب یخ زده وآب می شود ودرنهایت باعث ترک خوردن کاشی می گردد.گرچه فروشندگان کاشی معمولا کاشیها رابرحسب میزان تخلخل طبقه بندی نمی کنند،لیکن دراین زمینه دارای اطلاعات کافی هستند.معمولا فروشندگان کاشی،کاشی سرامیکی رابه سه دسته کاشی دیواری لعاب خورده،کاشی کف و کاشی موزائیکی طبقه بندی می نمایند.
درهرطبقه،کاشیهارابراساس درجه مقاومتشان دربرابر شرایط محیطی ومواردی نظیرنفوذ آب،مقاومت دربرابر سایش وضربه گروه بندی می کنند.اندازه،ضخامت وساختار سطح کاشی ازدیگر عوامل مهم وموثردرانتخابی صحیح به شمارمی روند(برای مثال،بدنه های مقاوم دربرابر لغزندگی برای کاربردهای کف مناسب ترهستند).کاشیهای دیگری که دارای ویژگیها وکاربردهایی مشابه کاشی های سرامیکی هستند عبارتنداز:آجروکاشیهای سیمانی.گونه های متعددسنگ طبیعی نظیرسنگ مرمر،سنگ لوح،گرانیت و مرمر رگه دار نیز به شکل کاشی یافت می شوند.این سنگها وهمچنین کاشی های چوبی و وینیل درآینده موردبحث خواهندگرفت.
کاشی دیواری:
کاشی دیواری معمول ترین نوع کاشی سرامیکی مورداستفاده عموم است که دراندازه ها،رنگها وطرحهای گوناگون یافت می شود.بیشترکاشیهای تزئین مرسوم ومنقوش بادست متعلق به این دسته اند.کاشی های دیواری معمولا25/0 الی 375/0 ایچ ضخامت، 3*3 اینچ الی 6*6 اینچ ابعاد ودرشرایطی باابعاد واشکال بزرگتر و متفاوت تری به بازار ارائه می شوند.ابعادمذکور اسمی والبته دربرگیرنده بندکشی نیزهستند.
معمولا،کاشیهای دیواری نازک،سبک ومتخلخل بوده وبالایه نازکی ازلعاب(فقط مناسب استفاده روی دیوار)پوشانده شده اند.بااین وجود این، می توان آنها را روی پیشخوانها یا کفهایی بامیزان ترددکم یارطوبت جزئی ماننداتاق خوابها یاحمامها مورداستفاده قرارداد.
کاشیهای دیواری رامی توان درمحیطهای مرطوب نظیراطراف وان ودوش نیز نصب کرد.درچنین شرایطی،معمولا یک لایه بتونه ضدآب راجهت محافظت درزها دربرابرنفوذ آب روی کاشی پخش می کنند.البته درتعدادی ازکاتالوگها،کاشی های دیواری اینچنین طبقه بندی نشده وآنها رابانام طراحشان می شناسندواغلب، شرایط وسطح مناسب برای نصب کاشی رامشخص ومعرفی می نمایند.
کاشیهای دیواری ورقه ای:
کاشی های ورقه ای درواقع کاشی هایی هستندکه بانظم وفاصله ای خاص کناریکدیگروروی ورق کاغذی خاص،پلاستیک مشبک یایک لایه مشبک پارچه ای قرارمی گیرند.گاهی اوقات نیزبااستفاده ازمقادیرکم وینیل،چسب سیلیکن یا پلی یوریتاین (Polyurethane) بانام روکش نقطه ای به هم متصل می گردند.این صفحات معمولا دراندازه های12 اینچ مربع به بالا یافت می شوند.گرچه کاشیهای دیواری ورقه ای نیازی به کارپرزحمت درزبندی کاشیهای تک ندارندودرنتیجه کارنصب رابسیارآسان می کنند،لیکن به نسبت قیمت،ازکاشیهای تک باهمان کیفیت گرانترهستند.همچنین ازلحاظ اندازه،رنگ وطرح درمقایسه باکاشیهای تک محدودترهستند.بعضی ازکاشیها رامی توان روی کفها یاپیشخوانها مورداستفاده قراردادکه البته پس ازنصب، درزها بایدباملات پرشوند.

کاشیهای دارای ورقه های ازپیش چیده:
ازانجاکه این کاشیها نیازبه پرداخت باملاتهای ویژه ندارند،لذا یک مرحله جلوترازکاشی های دیواری ورقه دارهستند.
ملات درواقع یک لایه انعطاف پذیرپلی یوریتاین،کلریدپلی وینیل یا بتونه سیلیکن است که احتیاجی به بتونه وملاتهای سیمانی ندارد.خودورقه ها نیزانعطاف پذیری کافی برای خمش وکشش هنگام کاربرخوردارهستند.این ویژگی خاص،به نصاب این امکان رامی دهدتابااستفاده ازقطعات ویژه وکاشیهای مخصوص لبه کار،عمل نصب رابه خوبی انجام دهد.لوله های حاوی بتونه سیلیکن برای پوشش فواصل بین صفحات وکاشیهای حاشیه ای مورداستفاده قرارمی گیرند.معمولا ،دوغاب رابایک ماده شیمیایی بازدارنده رشدقارچها وکپکها مخلوط می کنندتابتوان آن را درمحیط های مرطوب نظیرحمامها به کاربرد.
به خاطراستفاده ازاین نوع ماده شیمیایی،FDA (انجمن موادغذایی و دارویی) کاربرداین صفحات راروی پیشخوانهای آشپزخانه ها یا محل طبخ وآماده سازی غذا توصیه نمی نماید. این بتونه ها به رنگ سفید یا دیگر رنگها دربازار موجودند.
کاشی موزائیکی:
هرنوع کاشی به اندازه 2 اینچ (5سانیمتر) مربع یا کوچکتر وتهیه شده ازشیشه یا خاک پرسلانی ریزدانه با مخلوطی ازرنگدانه ها،به عنوان کاشی موزائیکی محسوب می شود.
این کاشیهای زجاجی با دانسیته بالا، ازمقاومت مناسبی درمقابل جذب آب،رنگ پذیری، ضربه،یخ زدگی وسایش برخورداربوده وبه همین دلیل مناسب تمامی سطوح هستند.بافت سطوح نیز،دارای تنوع وسیعی متشکل ازصاف وبراق برای دیوارها وسطوح طرح دار(مقاوم دربرابر لغزندگی) برای کفها است.
این نوع کاشیها به شکلهای متنوع مربع،مستطیل،شش ضلعی،دایره،اشکی،برگی وگاهی اوقات ساچمه ای یافت می شوند.بیشترموزائیکهای سرامیکی رابرای نصب راحت تر،برروی صفحه ای ازچسب،پلاستیک،کاغذ مخصوص یا یک شبکه نخی محکم می چسبانند. به علت اندازه کوچک،می توان به راحتی آنها را روی سطوح نامسطح وغیرمعمول،استخرها وحوضچه های داخل باغها وگلدانهای مخصوص با شکلهای موج داروتزئینی مورداستفاده قرارداد.
کاشی کف:
این نوع کاشی شامل تمامی کاشیهای مناسب محوطه های مسقف وروباز است. اکثر کاشیهای کف لعاب خورده مناسب استفاده برروی پیشخوانها ودیگرسطوح افقی تحت فشار،درمعرض سایش ومحلهای پرترددهستند.معمولا،کاشی های کف،سنگین ومناسب نصب روی دیوارنیستند.البته به کمک چسبهای مناسب ودرشرایطی که دیوارها برای تحمل وزن اضافی خاصی طراحی شده باشند می توان ازاین نوع کاشیها روی دیواراستفاده کرد.
کاشیهای کف معمولا ضخیم ترازکاشیهای دیوار وبه ضخامت375/0 تا 75/0 اینچ هستند.ابعادکاشیها معمولا 4 الی 24 اینچ مربع است.البته فاصله بندکشی بین کاشیها دراین ابعاد لحاظ شده است.ازمیان انواع شکلهای این نوع کاشی می توان به اشکال مستطیلی،شش ضلعی،هشت ضلعی وجناغی اشاره کرد.
انواع رایج کاشی کف عبارتنداز: کاشی های بدون لعاب، سنگفرش بدون لعاب وکاشی کف لعاب دار.
کاشی بدون لعاب:
امروزه درصنعت، کاشیهای کف بدون لعاب به بدنه های قرمز پخت وسخت باابعاد ثابت وضخامت حداقل 375/0 اینچ اطلاق می شود.این کاشیها با بدنه ای زجاجی یا نیمه زجاجی وسخت برای پوشش محیطهای داخل وخارج ساختمان بسیارمناسب هستند.
بیسکوئیت نیزمعمولا به رنگ قرمزپررنگ آجری است که البته بنابه نوع خاک رس دررنگهای دیگر نیزیافت می شود.گرچه اکثراین نوع کاشیها به رنگ رس طبیعی هستند،لیکن تعدادی از تولیدکنندگان،پیش ازپخت، رنگدانه هایی رابه آن اضافه می نمایند.سایه رنگهای به دست آمده عبارتنداز: آبی،سبز،صورتی،کمرنگ،صورتی،ارغوانی پررنگ، سفیدخاکستری وخرمایی روشن. کاشیهای لعاب خورده دررنگهای روشن ترنیزیافت می شود.
سنگفرش بدون لعاب:
هرنوع کاشی کف که درگره کاشی های بدون لعاب قرارندارند،بعنوان سنگفرش بدون لعاب شناخته می شوند.البته عناوین متفرقه دیگری نیز به کارمی روند.سنگفرشهای بدون لعاب شامل انواع پرسلانی غیرقابل نفوذ تاکاشی هایی بابدنه نرم،مکزیکی دست ساز غیرزجاجی وسنگفرشهای پاسیو هستند.سایه رنگهای متنوع وطبیعی سنگفرشها نام دیگری را برای این کاشیها تحت عنوان سفال بدون لعاب(Terracotta) به ارمغان آورده که مناسب پوشش کف ومحوطه های داخلی وخارجی هستند.امروزه،اکثر کاشیهای مذکور درایتالیا،اسپانیا،فرانسه ومکزیک تولید می شوند.
سنگفرشهای غیردست ساز معمولا دارای بدنه ای سخت،نیمه زجاجی یا زجاجی با ابعادی یکسان وسطوحی تقریبا صاف هستند.ضخامتهای اسمی آنها بین 25/0 الی 5/0 اینچ است.بیسکوئیت این کاشیهای لعابدار یا بدون لعاب ممکن است ازجنس خاک رس طبیعی، سنگ رست،پرسلان یا مخلوطهای خاک رس ودیگر کانیها باشد. سنگفرشهای مذکور دارای تنوع رنگ و بافت سطحی وتخلخل بالایی هستند.بعضی از آنها بااستحکام بالامناسب گذرگاهها و مناطق پرتردد و برخی نیز زجاجی وبسیار مقاوم دربرابر یخ زدگی وانجماد هستند.
سنگفرشهای دست ساز با طرحهای روستایی، کاشیهای رسی غیرزجاجی با پخت دمای پائین هستند که با دست شکل داده شده،درقالبهای چوبی قرارداده شده وسپس تکه هایی ازآنها بریده می شوند.اکثراین نوع کاشیها اصلا متعلق به مکزیک هستند(وبه همین دلیل به سنگفرشهای مکزیکی معروفند)،لیکن تعدادی نیز از کشورهای اطراف دریای مدیترانه می آینداین کاشیهادارای سایه رنگهایی طبیعی واغلب دارای اندازه،ضخامت،شکل و طرح یکسانی نیستند.لبه ها معمولا صاف نیستندوممکن است لب پریده یا ترک خورده باشند.طرحهای سطوح شامل نقش انگشت،ردپای حیوانات یا دیگر نقشهای مشابه است.این ویژگیها درواقع خالق زیبایی چنین سنگفرشهایی هستند،لیکن هنگام چیدن وآرایش کاشیها باید مراقب بودتا ملات از درز بین کاشیها به بیرون تراوش نکند.از آنجا که سنگفرشها وکاشیهای پاسیو آب راجذب می کنند ودراثر یخ زدن ترک برمی دارند،لذا مناسب محیطهای خارجی نیستند.سنگفرشها وکاشیهای کف بدون لعاب را باید هنگام استفاده درمحیطهای داخلی با بتونه پوشاند تا از جذب غبار ولکه ممانعت به عمل آید.بعضی ازبتونه ها همچنین درخششی خاص به کاشیها داده و رنگ طبیعی انها را جلوه ای دوچندان می بخشند.
معمولا درکارخانجات،به تعدادی ازکاشیهای کف بدون لعاب بتونه می زنند تا لایه محافظتی ایجاد شود. دراین شرایط،شما باید باگذشت زمان لایه بتونه مجددی رابرای محافظت بیشتر کاشی به کارببرید. ازآنجا که کاشیهای بدون لعاب به راحتی کثیف می شوند،معمولا استفاده ازیک لایه بتونه برای کاشیهای مورداستفاده درسطوح مخصوص مخصوص طبخ و آماده سازی غذا نظیر پیشخوانهای آشپزخانه توصیه نمی گردد.
کاشیهای کف لعاب خورده:
معمولا درکاتالوگهای تولیدکنندگان،این نوع کاشی با عنوان کاشی کف لعاب خورده،سنگفرش لعاب خورده یا به سادگی کاشی کف لعابدار شناخته می شود.این طبقه بندی به نوع خاک رس استفاده شده بستگی دارد.اکثر کاشیهای کف از خاک رس قرمز ساخته می شوند،درحالیکه کاشیهای دیوار دارای بیسکوئیت سفیدپخت هستند.رنگ دراین نوع کاشی شامل سایه رنگهای خاکی مات ورنگهای تیره،روشن، سرد ویاطرحدار است.
معمولا،ازکاشی کف لعاب خورده برای پوششهای داخلی استفاده می گردد،چراکه بدنه ولعاب این نوع کاشیها مناب شرایط بیرونی نیستند.البته ،لعاب این نوع کاشیها مناسب شرایط بیرونی نیستند.البته،لعاب روی کاشی کف معمولا مقاوم تر از نوع لعاب روی کاشی دیواری است وبه همین دلیل مقاومت بالاتری دربرابرسایش دارند.کاشی های کف لعب خورده بسیارمناسب پیشخوانهای آشپزخانه ،میزها ودیگرسطوح افقی پرتردد وتحت فشار هستند.
تعدادی ازکاشیهای کف لعاب خورده از سطحی مقاوم دربرابر لغزنگی برخوردارند.هنگان نصب این نوع کاشی درحمام ودیگر محیطهای مرطوب وخیس،دقت کنید که کاشیها سطح لغزنده ای به وجود نیاورند.بعضی ازاین نوع کاشیها دارای مقداری دانه های نرم کارباید درلعاب هستند که این خودلغزنگی سطح کاشی راکاهش می دهد.
کاشیهای سیمانی
ماده اصلی تشکیل دهنده کاشی سیمانی، به جای خاک رس سیمان است.دونوع عمده این کاشی عبارتنداز:کاشی مکزیکی سالتیو(saltillo) وکاشی اکسترودشده بابدنه سیمانی.
کاشی سالتیو
نام این کاشی ازنام شهری درشمال مکزیک و محل ساخت آنها گرفته شده است. خاک رس نرم درمعرض خورشید قرارگرفته واین کاشی ساخته می شود.جای انگشت،اثرپای حیوانات، ترکیدن حبابهای درون آهک،حفرات وسوراخهای کوچک ناشی ازخروج آهک ازرس همگی به این نوع کاشی،ظاهری روستایی می بخشند.
کاشی سالتیو به علت رنگهای طبیعی،تقریبا لکه داربه نظر می رسد.به علت داشتن تخلخل بالا،باید ازبتونه های ویژه برای جلوگیری ازکثیف شدن کاشی استفاده کرد.دربعضی مناطق،کاشیهاهنگام تحویل نیز،بتونه اندودشده اند.این نوع کاشی مناسب محوطه های داخلی مرطوب وخیس نیست.
کاشی اکسترود شده با بدنه سیمانی
مخلوطی ازسیمان پرتلند،شن وبتون بسیارنرم و ریز دانه،تحت فشارریخته گری شده یااکسترودشده وسپس درکوره ای درمعرض بخار آب دارای با دانسیته بالا ومقاوم دربرابر خوردگی می شوند.
این نوع کاشی معمولا دارای ظاهری مشابه کاشی های کف بدون لعاب،سنگفرشها وقطعات سنگ وآجر است.رنگهای مات وکدراین کاشی درسرتاسربدنه پخش شده است.نوع مخصوص کاربردهای داخلی،درکارخانه با یک لایه بتونه پوشانده شده(به جای لعاب) تا ظاهری تقریبا براق پیدا نماید.برای پوشاندن درزهای بین کاشیها،پس ازنصب مجددا آن محلهارابایک لایه دیگربتونه می پوشانن. هریک یا دوسال بایداین عمل تکرارشود تا سطح کاشی ازبین نرود.گرچه میزان تخلخل این کاشی کمتراز نوع سالتیو است،لیکن این نوع کاشی مناسب سطوح یا فضاهای بسیار خیس یا مرطوب نیست.
کاشیهای اکسترودشده که مناسب استفاده درمحیطهای خارجی هستند،بایک لایه بتونه نافذ پوشش داده شده اند.این کاشیها آب راجذب نمی کند،اما درصورت استفاده درمحیطهای بیرونی،باید ازنوع مقاوم دربرابر یخ زدگی استفاده نمود.هردو مدل سالتیو و اکسترود شده دراندازه های استانداردکاشیهای کف به بازار ارائه می شوند.البته شکل آنها محدودبه مربع ومستطیل است. وزن آنها نیز مشابه کاشی های سرامیکی کف با کاشی های آجری است.
کاشی آجری:
این نوع کاشی بانام دیگر آجرهای کف شامل کاشی های سرامیکی بدون لعاب است که از نظر شکل واندازه به آجر واقعی شباهت دارند.بعضی ازکاشیهای سیمانی نیز شبیه این نوع کاشیهای آجری هستند.کاشیهای آجری واقعی وآجرهای سیمانی برای پوشش محوطه های اطراف آتشدانها وشومینه ها مورداستفاده قرارمی گیرند.درمحوطه های بیرونی،ازآنها برای پوشش پاسیوها،اطراف منازل،ماشین روها وغیره استفاده می شود.آجرهای کف ازسنگ رست باکیفیت عالی وتحت فشار ساخته می شوندوبه دلیل داستن بدنه ای سخت،مناسب مکانهای پرتردد نیزهستند.بعضی کاشیهای سرامیکی باظاهرآجر،برخلاف آجرهای واقعی یا کاشیهای سیمانی درمقابل سایش مقاوم نبوده وبنابراین مناسب پوشش کف نیستند. دراین رابطه بایدازتولید کننده،اطلاعات لازم رادریافت کرد.به دلیل آنکه،اکثرآجرهای کف(واقعی یامشابه) دارای تخلخل بالایی هستند،لذاپوشش مناسبی برای سطوح مرطوب وخیس به شمارنمی آیند.درصورت استفاده،بایدپیش ازنصب آنهارابالایه ای ازبتونه ضدآب پوشاند.
کاشیهای ویژه:
این کاشیهابا ویژگی های استانداردکاشی کف ودیوار ،برای کاربردهای خاص تهیه می شوند.
کاشیهای تزئینی
کاشیهای تزئینی که جلوه های از قوه تخیل هنرمندانی متعددهستند،درطرحهای بسیارمتنوعی به بازارعرضه می شوند.تولیدکنندگان بزرگ کاشی،کاشی های وارداتی و داخلی را که منقوش به دست هستند،درمقادیرانبوه به بازار عرصه می کنند.طرحهای متنوع این نوع کاشیها شامل طرحهای سنتی دلفت(Delft)، Art Nouveau وطرحهای مدرن ومعاصرهنری است.بسیاری ازتولیدکنندگان بزرگ،هنرمندانی راجهت خلق کاشیهای منقوش ودستی استخدام می نمایند.این عمل درکارگاههای کوچک هنری نیز انجام می گیرد.برای مثال،کاشیها راهمانندظروف چینی نقاشی کرده یااسامی خاندان معروفی رابرروی آنهاطراحی می کنند.کاشیهای نقاشی شده با دست ،به عنوان یک اثرهنری منحصربفردتلقی شده و برای تزئین پیشخوان آشپزخانه،محوطه اطراف دوش،آب نما، شومینه یا به عنوان نقاشی دیواری مورداستفاده قرارگیرند.تعدادی ازآنهادارای سطوحی منقوش به تندسیهاهستندوتعدادی دیگربا برشهای دستی به شکلهایی خاص وغیرمعمول درمی آیند. درصورت سفارشی ساخته شدن از20 الی 100دلاربه فروش می رسند.البته،اگربه عنوان یک طرح هنری مورداستفاده قراربگیرند،تعدادمحدودی ازآنها می توانندطرح بسیارزیبایی را به وجودبیاورند.به دلیل قیمت بالای کاشیهای منقوش به دست،عرصه کنندگان کاشی معمولا کاشیهای تزئینی چاپی را باقیمتی ارزانتر به مشتریان عرضه می نمایند.محصولات هنری معمولا درفروشگاههای مصالح ساختمانی عرضه نمی شوند.
کاشیهای آنتیک
ماننددیگر آثار هنری وسنتی،کاشیهای منقوش به دست و آنتیک به قرنهاومکانهای متفاوتی تعلق دارند.گرچه تعدادی ازاین کاشیها با قیمتهای بسیار بالا خرید وفروش می شوند،لیکن اکثرآنها دارای قیمتهای مناسبی هستند.تمام این کاشیها درحال حاضر درکلکسیونها قراردارند.
درایالات متحده آمریکا،هنرکاشی سازی دراواسط سال1800 شروع شد.کاشیهای آنتیک شامل کاشیهای دوره ویکتوریا،کاشیهای دستی وانواع تزئینی هستند.
جمع آوری کاشیهای آنتیک یک موضوع بسیارتخصصی و ورای بحث حاضراست.البته اگرعلاقمند به این هنرهستید، می توانیدکتب راهنمای جامعی دراین زمینه بیابید.بازارانتیک در واقع مکان مناسبی برای یافتن کاشیهای آنتیک و بهترین راه یافتن کاشیهای آنتیک،یافتن معامله گران متخصص دراین زمینه است.اگرموفق به یافتن کاشی مورد نظرتان نشده اید،می توانید به شرکتهای متخصص در واردات کاشیهای منقوش وتزئینی مراجعه کنید.اگردرخانه ای قدیمی ومفروش به کاشی زندگی می کنید،شمادرواقع مجموعه ای از کاشیهای عتیقه و قدیمی را دراختیار دارید.
اشکال مختلف کاشی
کاشیهای میزان:
واحداستاندارد کاشی سرامیکی برای پوشش یک سطح به کاشی میزان معروف است.کاشیهای میزان با اشکال مختلف به تنهایی یا به صورت مجموعه برای خلق طرحهای متنوع مورداستفاده قرارمی گیرند.هرچهارگوشه یک کاشی میزان پرداخت نشده است. استانداردترین اندازه این نوع کاشی برای پوشش دیوار 4.25*4.25 اینچ است. تلرانس ابعادآنها بسته به تولیدکننده حدود125/.(+)(-) اینچ است. ضخامت این نوع کاشی نیزهمین حالت رادارد.به همین علت،نمی توان از کاشیهای گوناگون تواید کننده های مختلف استفاده کرد، چراکه درز بین کاشیها جفت نخواهد شد.ضخامتهای متفاوت نیز به شما امکان ایجاد یک سطح صاف نمی دهد.

کاشیهای حاشیه ای(مخصوص لیه سطوح):
هرکاشی که میزان نباشد،به عنوان کاشی حاشیه ای شناخته می شود.ازاین نوع کاشیها برای پرداخت نهایی لبه ها و گوشه های دیگر کاشیها استفاده می شود.تولیدکنندگان درکاتالوگهای کاشی،معمولا اندازه ها واشکال مختلفی ازاین کاشیها را ارائه می نمایند.
کاشیهای زاویه دار:چپ باز،راست باز،چپ بسته،راست بسته
این کاشیها،لبه کاررابه حالتی صاف و زاویه دار درمی آورند.
کاشیهای پیش بندی
کاشیهای نیمه به نام پیش بندی برای پوشش سطوح باریک مانند قسمت جلوی پیشخوان مورداستفاده قرارمی گیرند.
کاشیهای پایه:
کاشیهای مخصوص گوشه های کف وحاشیه ها دارای لبه های پرداخت شده هستند.ازآنها درفضاهایی استفاده می شودکه فقط کف،کاشیکاری شده است.
کاشیهای محدب:
این کاشیها که گاهی به نام ربع گردی شناخته می شوند،برای پرداخت نهایی لبه ها وگوشه هامورداستفاده قرارمی گیرند.اشکال آنها باریک وزاویه پوشش آنها مدور و 90 درجه است.
کاشیها با زاویه منفرجه:
این نوع کاشیها،درواقع کاشیهای میزانی هستندکه یک لبه آنها پرداخت شده ومحدب است.معمولا برای پوشش یک ردیف ودرکنارنوع پیش بندی به کارمی روند.لبه و حاشیه کار درنهایت بسیارصاف ودقیق خواهدبود.دونوع بارزاین گونه کاشی عبارتنداز:کاشی منفرجه سطح( برای ملات نازک) وکاشی منفرجه شعاعی (برای ملات ضخیم).
کاشیهای ویژه لبه پیشخوان وظرفشویی:
این کاشیها برروی لبه بر روی لبه خارجی پیشخوان قرار می گیرند.لبه برآمده کاشیهای گلویی ازریختن آب به پایین جلوگیری می کند.
کاشیهای گلویی (مقعر)
این نوع کاشی برای پوشش گوشه های زاویه دار صاف به کارمی رود.پوشش گوشه به سمت درون یا بیرون خواهدبود.کاشی گلویی،درواقع گوشه ها راهم سطح کف می نماید وخودنیز گوشه ای دریک زاویه دیگرمی سازد.کاشیهای گلویی دارای لبه های پرداخت شده ومناسب پوشش زوایای آبریزگاهها هستند.بعضی ازاین نوع کاشیها دارای لبه های پرداخت شده نیستند.ازآنجاکه سطح داخلی این نوع کاشی فرورفته و گود است،می توان ازآنها برای گوشه هایغیرعمودی نیزاستفاده نمود.

کاشیهای قوس دار:
دوقطعه کاشی قوس دار درکناریکدیگر،زاویه ای بازبه شکل یک اتصال فارسی (کاملا جفت ومتصل به یکدیگر)به وجودمی آورند.
کاشیهای مدور:گوشه های بیرونی و درونی:
این کاشیها،زوایا وگوشه ها رابه شکل مدوروگرد درمی آورند.
کاشیهای مخصوص حاشیه ولبه های استخر:
این نوع کاشی برای پوشش حاشیه ها ولبه های مدور استخرها طراحی شده و باید با لایه ای ضخیم ازملات مورداستفاده قرارگیرد.
کاشیهای ویژه لبه پنجره:
این نوع کاشی با لبه های پرداخت شده دریک سمت ولبه های مدور درسمت دیگر،مناسب پوشش لبه پنجره هاواتصال به لبه کاشی روی سطح دیوار است.بدون این نوع کاشی، شما باید برای این عمل از دو کاشی استفاده کنید: یک کاشی میزان تخت برای لبه پنجره ویک کاشی محدب برای گردکردن حاشیه. کاشی لبه پنجره در واقع عمل نصب را راحت تر می سازد

کردها پیشگام در کاشی کاری و سفال
در استان کردستان تهیه و تولید انواع فرآورده های دستی از دیرباز مرسوم بوده و برخی از این صنایع دستی از آوازه جهانی برخوردار است.هنر سفالگری از زمان های کهن در کردستان رایج بوده و ظرف های سفالین متعددی در زیر زمین کشف شده است.
ظروف یافت شده نشان می دهد که این هنر در دوره پیش از تاریخ در کردستان مورد توجه فوق العاده مردم بوده و تعدادی از آنها را در گورهای مردگان پیدا کرده اند.
مردم آن زمان اعتقاد داشتند که پس از مرگ مجددا زنده می شوند و به این ظروف احتیاج خواهند داشت و از این رو در هنگام به خاک سپردن مردگان مایحتاج زندگی را هم با آنان دفن می کردند.
در دوره ساسانیان جنس لعاب تکامل یافت و کردستانی ها ظروف لعابدار بسیار زیبایی می ساختند که تعدادی از این ظروف از زیر خاک بیرون آمده است. هنر سفال سازی از آن تاریخ به بعد در ایران رونق پیدا کرد و ظروف لعابدار با گل معمولی ساخته می شد و آن از خاک رس بدون ماسه و شن و مواد آهکی بود و این نوع ظروف در کردستان به وفور پیدا می شود.
صنعت کاشی کاری نیز در کردستان رونق بسیاری دارد و این صنعت از قرن سیزدهم هجری قمری به بعد پیشرفت کرد و به داخل مسجد "دارالاحسان" و سجد "دارالامان" و خانه های قدیمی سنندج راه یافت. این آثار تاریخی از کاشی های معرق پوشیده است.
قالی بافی در کردستان بسیار رایج است و نام کردستان همیشه مترادف با مهمترین قالی های دستباف بوده که با کمال ذوق و سلیقه پدید آمده است و قالی افشار و سنندج و بیجار و بوکان امروز شهرت جهانی دارد و به تحقیق یکی از پرارزش ترین فرش های ایران است.
بیشتر طرح های مورد استفاده قالیبافان در کردستان طرح های شکسته بوده و بندرت از طرح های دیگر استفاده می شود، از میان این طرح ها می توان به طرح ماهی درهم یا هراتی، ریزماهی نقش بته ای، گل وکیلی، گل میرزاعلی، گل مینا و شاخ گوزن و میناخانی اشاره کرد.
مشهورترین گلیم های کردستان، سنه است که اکنون شامل سنندج و اطراف آن می شود، این منطقه از مراکز مهم تولید قالی و گلیم های کردستان به شمار می آمده است.
تاثیر صفویان در گلیم های به جای مانده از قرون هجدهم، نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وضوح دیده می شود. گلیم های قبایل سنجابی و جاف تحت تاثیر آویزهای زربافت و قلاب دوزی شده صفوی است، گلیم های سنه چه از نظر فنی و چه از لحاظ زیبایی شناسی با دیگر گلیم هایی که توسط قبایل و چادرنشینان کرد بافته شده، تفاوت دارد.
در بافت آنها نوعی ذوق هنری دیده می شود و بیش از گلیم های دیگر به فرش های گره دار ایرانی شبیه است.
منبت کاری چوب در کردستان از قدیم رواج داشته و درهای چوبی در کردستان و برخی از روستاهای آن که به جای مانده متعلق به دوران صفوی بوده که دارای کنده کاری های دقیق و به صورت گل و کتیبه های گوناگون است. منبت کاری هایی که بر در امامزاده ها و مشایخ انجام شده بسیار با ارزش است و امروز هم منبت کاران کرد در کردستان به کار خود ادامه می دهند و منبت کاری رواج کامل دارد.
معروفترین و زبردست ترین منبت کاران با سبک های جدید، که در آن ابداع و ابتکار خود را محفوظ داشته اند در سنندج مشغول به کار هستند. ساخت فرآورده های چوبی و نازک کاری نیز در سنندج سابقه طولانی دارد و محصولات چوبی این شهر از قدیم الایام خواستاران فراوانی داشته، بویژه تخته شطرنج های سنندج از مرغوبیت خاصی برخوردار است.
در کارگاه های نازک کاری علاوه بر تهیه تخته شطرنج محصولهای دیگری از قبیل قوطی سیگار و شیرینی خوری و کیف زنانه و جعبه لوازم آرایش و سینی و بشقاب و غیره تولید می شود. امروز کارگاه های خراطی کردستان بیشتر به تهیه قلیان، پیپ چپق، عصا، چوب دستی و چوب سیگاری می پردازند.
یکی دیگر از صنایع دستباف کردستان موج بافی است، کردها از موج برای نگهداری رختخواب و وسایل اضافی بهره برداری می کنند و در ضمن به عنوان پشتی هم از آن استفاده می کنند و زیبایی خاصی به محل زندگی می دهد.
تهیه موج که مانند پارچه نازک و لطیف است در اغلب شهرها نظیر سنندج، سقز، بانه و مریوان رواج دارد. شال بافی نیز یک نوع پارچه است که برای تهیه لباس کردی مورد استفاده قرار می گیرد و از جمله صنایع دستی های این استان به شمار می روند.
این استان نیز نظیر سایر استان ها برای نوروز غرفه های فروش درنظر گرفته است که به علت رواج عمده صنایع دستی این استان در سنندج بیشترین غرفه در این استان با 12 غرفه قرار دارد.
بعد از این شهر سقز با 6 غرفه میزبان گردشگران نوروزی است. کامیاران نیز 5 غرفه را برای فروش نوروزی اختصاص داده است. دیواندره، بانه و مریوان نیز هر کدام 4 غرفه فروش نوروزی خواهند داشت. البته بیجار، قروه و سروآباد نیز هر کدام 3 غرفه نوروزی برپاخواهند کرد.

هنر کاشی کاری
کاشی از دیدگاه مواد اولیه و شیوه ی ساخت با سفال خویشاوند است منسوب به شهر کاشان است و کهن ترین نمونه ی آن، آجر لعاب دار مربوط به زیگورات چغازنبیل در دوره ی ایلام میانه(1250 پیش از میلاد) می باشد که در دشت شوش باستان قرار دارد. در پایان سده ی ششم پیش از میلاد، در کاخ آپادانای داریوش در شوش، آجرهای لعاب دار بی همتایی در تزیینات کاخ به کار برده شدند که سربازان گارد جاویدان و سایر نقوش رایج در دربار هخامنشی را در کمال ظرافت و زیبایی نشان می دادند . این صنعت در دوره ی اشکانیان رو به افول نهاد و گاه آجر لعاب دار در درپوش تابوت ها به کار رفت. در دوره ی ساسانیان، کاشی معرق از نوع مرغوب آن رواج پیدا کرد و در بناهای این دوره، به ویژه در کاخ بیشاپور و کاخ تیسفون، به کار برده شد.نقش های این کاشی ها عبارت از زنان چنگ زن، بافنده و دارنده ی گل و مردان سالخورده است که با قطعه های کوچک کاشی به رنگ های نارنجی، قهوه ای، زرد ، قرمز، گلی و آبی ، یشمی، شیری و خاکستری صورت گرفته و نشان دهنده ی کار دقیق و تنوع رنگ های رایج در دوره ی ساسانیان است.
کاشی در تزیینات سده های نخستین دوران اسلامی تاریخ ایران جای خود را به هنر گچ بری داد و برای نخستین بار در معماری دوره ی سلجوقیان رایج گردید، آن هم با رنگ فیروزه ای. در مدتی افزون بر یک سده در قلمروی سلجوقی کارآیی کاشی کاری گسترش یافت و در ابتدا جهت آراستن قسمت های فوقانی مناره ها و برجسته نمودن جملات مقدس مذهبی و آسان نمودن بازخوانی آن ها به کار می رفت. منار های سین، ساربان و مسجد علی در اصفهان، از نمونه های عالی این هنر در دوران سلجوقی به شمار می روند. کاشی کاری کامل، به معنای پوشانیدن تمام سطح بنا با قطعات کوچک کاشی به رنگ های مختلف ناگهان به وجود نیامد، آن گونه که از هنگام کاربری قطعات فیروزه ای کاشی در بناهای دور ه ی سلجوقی تا تکمیل کاشی کاری 200 سال به درازا کشید. این هنر از سده ی هفتم هجری به آستانه ی تکامل خود رسیده و در آرامگاه اولجایتو (گنبد سلطانیه) هم در سطوح درونی و هم در سطوح برونی و سر در خانقاه شیخ عبدالصمد نطنز به کار رفته است. به مرور زمان که کاشی جای خود را در تزیینات بناها باز می کرد، فن کاشی کاری و کاشی سازی نیز پیشرفت نمود و طرح های هندسی با تزیینات گل و بوته آمیخته شد، کم کم رنگ های شفاف نیز به کار برده شد. از قرار معلوم مرکز کاشی سازی و کاشی کاری، اصفهان، کاشان، یزد و کرمان بوده است. به چهاررنگی که در گنبد سلطانیه به کار رفته، رنگ پنجم یعنی سبز و رنگ ششم یعنی قهوه ای، در نیمه ی سده ی هفتم هجری در اصفهان افزوده شد و رنگ هفتم ، یعنی زرد طلایی در پایان سده ی هفتم در کرمان دیده می شود. مسجد هفت شویه، امام زاده جعفر، مدرسه و بقعه ی بابا قاسم، مدرسه مظفری مسجد جامع در اصفهان و آرامگاه شیخ عبدالصمد در نطنز از نمونه های تکامل هنر کاشی کاری در این دوران (سده ی هفتم و هشتم ) به شمار می روند.
مایه گرفتن از دو رنگ آبی روشن و سیر نه تنها در سده ی هشتم هجری بلکه در تمام دوره ی تیموریان و دهه های نخستین دوره ی صفویه رواج فراوانی داشت. در این جا باید اشار ه ای نیز به کاشی چلیپایی شکل و ستاره ای که فراوان در کاشان ساخته می شده است، داشت. این کاشی ها در کنار هم نصب می شده اند و مجموعه های خویشاوندی صورت می گرفته با نقوش گل و بوته، اسلیمی ها (در مساجد و آرامگاه ها)، پرندگان و حیوانات گوناگون چون اردک، در دوران صفویه به تدریج کاشی کاری به عنوان تنها عنصر تزیینی جهت فضاهای درونی و برونی بناها به کار گرفته شد و گنبد، ایوان ها، شبستان ها ودیوارهای جانبی و محراب ها با کاشی آراسته گشتند و در این زمان افزون بر رنگ های رایج در دوران پیشین، رنگ قهوه ای نیز وارد کاشی کاری شد و کاربرد رنگ زرد نیز در رنگ ها بیشتر گردید. کاشی کاری این دوره، تا زمان پادشاهی شاه عباس نخست، از نوع کاشی معرق بود. به این شکل که ابتدا طرح نهایی را بر روی کاغذ پیاده نموده، سپس آن را بر روی کاشی چسبانده ، آن گاه بر اساس نوع طرح تقسیم بندی نموده، قطعات برش خورده را مطابق طرح نخستین در کنار یکدیگر چیده و از پشت با گچ به یکدیگر متصل می نمودند و بدین ترتیب ترکیب نهایی طرح شکل می گرفته است و می گیرد . در زمان پادشاهی شاه عباس بزرگ با اراده ی این پادشاه به ساخت بزرگ ترین مسجد عهد صفوی، یعنی مسجد جامع عباسی و شتاب و علاقه ی شاه در پایان دادن ساخت و تزیین آن، هنرمندان را بر آن داشت تا به ساخت کاشی هفت رنگ اقدام نمایند. بر روی کاشی هفت رنگ، بدون محدودیت، همه ی رنگ ها به طور هم زمان بر کاشی نقش می بندد.این کاشی به دلیل گسترده تر بودن سطح آن می توانست بر سرعت تولید و نصب بیافزاید که با اندازه ی معمول آن (22×22 سانتی متر) در سطوح مسطح قابل استفاده بود. لیکن در سطوح منحنی کماکان از کاشی معرق استفاده می شد و می شود. در دوران قاجار رنگ هایی چون قرمز، صورتی و زرد تیره بر رنگ های پیشین افزوده شدند و هنر کاشی کاری نیز دچار افول در نوع و کیفیت کاشی سازی و کاشی کاری می گردید. هنرمندان نیز صلاح را در آن دیدند تا کارهای تزیینی ساده تر و آسان تر گردد و چنین شد که رفته رفته طرح های هندسی ، که از پایان دوره ی صفویه آغاز گشته بودند، در کاشی کاری ها بیشتر خودنمایی کردند و در ضمن کاشی کاری، جملات و واژه های مذهبی نیز به خط بنایی که به طرح های هندسی نزدیک است، نمایان شدند.

1


تعداد صفحات : 53 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود