تارا فایل

تحقیق در مورد وراثت از دیدگاه قرآن


وراثت از دیدگاه قرآن
وراثت و ارث برى را کتابهاى آسمانى بالاتفاق تائید کرده و از آن سخن بسیار به میان آمده است قرآن از زبان حضرت نوح پیامبر اولوالعزم ، فرمود:
رب لا تذر على الارض من الکافرین دیارا انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لا یلدوا الا فاجرا کفارا.(22)
پروردگارا این مردم کافر و گمراه را از صفحه زمین برانداز، چه اگر آنها را به حال خود واگذارى از طرفى مایه گمراهى دگران مى شوند، و از طرف دیگر فرزندانى که مى آورند جز آلوده و پلید نخواهند بود.
بنابراین گمراهى و تباهى فکر و عقیده و اوصاف و اخلاق زشت را فرزندان از پدران کفار خود به ارث مى برند و این خواسته حضرت نوح پیامبر است که از خداوند مى خواهد که دیارى از کفار را باقى نگذارد، چرا که آنان باعث گمراهى نسلهاى پاک و موجب زاد و ولد نسلهاى کافر و فاجر و فاسق مى گردند.
سلام خدا بر مولود پاک
سلام و درود بر مریم عذرى ، سلام بر عیسى مسیح ، سلام بر فرزندى که پاکى و طهارت را از مادر به ارث برده است . خداوند از زبان عیسى بن مریم علیه السلام چنین مى گوید:
والسلام على یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا.(23)
و سلام و درود خدا بر من روزیکه زاده شدم و روزى که میمیرم و روزیکه برانگیخته گردم و زنده شوم و چون یحیى علیه السلام به این مقام نرسیده بود ساکت شد تا خدا بر او سلام فرستاد و فرمود:
والسلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یببعث حیا (24)
سلام بر یحیى روزى که متولد شد و روزیکه مى میرد و روزیکه زنده گردد.
بر این مادر پاک درود و سلام باد که طهارت و پاکیزگى را به فرزندش ‍ عیسى علیه السلام به وراثت سپر.
براى همه زنان مو منه و پاکدامن عالم الگو و اسوه شد دقت نمائید: که پاکیها و تهذیب نفس و اخلاق و تربیت صحیح را قرآن و روایات غالبا به ما در نسبت مى دهند.
درخواست ذریه طیبه
قرآن در خواست ذریه طیبه را از خدا توسط حضرت ذکریا تصریح نمود و مى فرماید:
هنالک دعا زکریا ربه قال رب هب لى من لدنک ذریه طیبه
(25)
زکریا ((آنهمه فضیلت و کرامت از مریم دید)) دست به دعا برداشته گفت : پروردگارا مرااز ناحیه خود فرزندى و نسلى پاک ببخش .))
علامه طباطبائى در تفسیرش مى فرماید: ذریه طیبه آن فرزند صالحى است که مثلا صفات و افعالش با آرزوئى که پدر از فرزند داشت مطابق باشد.))(26)
خداوند هم آرزوى حضرت زکریا را بر آورد، و یحیى علیه السلام را به او مرحمت فرمود: الحال نقش وراثت فرزندى چون حضرت یحیى از پدرى مثل حضرت زکریا علیه السلام به ثبوت مى رسد، یعنى یحیى بهترین و برترین وارث اوصاف و اخلاق پدر شد و به مقام والاى نبوت نایل آمد و بنابراین هر فرزندى امیدوار است که وارث اوصاف خوب پدرى شایسته و برجسته باشد و سجایاى اخلاقى پدر را به ارث برد و لذا زنان منحرف و آلوده و سیئات و بدیهاى اخلاقى و صفات ناپسند، زمینه هاى نامطلوبى در کودکان خود به وجود مى آورند و نتائج و واکنش ‍ زشت اعمالشان به زودى در کودکانشان به ظهور مى رسد روانشناسان اشخاصى که رفتاشان منشاء ارثى دارد چنین تبیین مى نمایند.
((فرزند یک دزد یا یک آدم کش کمتر از پسر یک دیوانه ، قابلیت اداره صحیح خود را دارد. افرادى که عیوب و رفتارشان منشاءارثى دارد در تمام طبقات اجتماع وجود دارند، و….ابلهان اخلاقى که با عیوب عاطفى خود مشخصند، بالاخرهه چنانچه مى دانیم فراوانند، کسانى که سن روانى آنان هیچگاه از 10 یا 12 سال نمى گذرد. بلاشک این نقص تا حدودى منشاء ارثى دارد و…. معهذا باید مطمئن بود که تیپهاى افراطى ضعف عقل و اختلال روانى و گنگى و شرارت معروف عیوب ارثى جسم و جان است .(27)
با این عیوبات که در میان زن و مرد جامعه وجود دارد، تو اى انسان متعهد و مسئول ، همسرى از این جامعه برگزین که صد در صد این معایب و بدیها در او نباشد تا فرزندانى سالم و بى نقص ، بلکه داراى امتیازات برجسته اى شما را نصیب گردد.
ژنها عاملانتقال وراثت
ژنهاى عامل وراثت بطور نصف در هسته سلول زن و مرد موجود است و گاهى به طور اتفاق ممکن است سلول مرد بر زن یا بالعکس هسته سلول زن بر مرد غلبه پیدا کند، در نتیجه فرزند از نظر اخلاق و یا اوصاف یکى از پدر یا مادر را به ارث برد.
که در این باره پیامبر بزرگ اسلام فرمود:
ولم یاءتک الا من عرق منک او عرق منها.
((این فرزند غیر مشابه یا از عرق و ویژگیهاى تو که پدر او هستى پدید آمده است یا از عرق همسرت که مادر کودک است . یعنى از اوصاف و اخلاق ویژگیهاى آباء و امهات یکى از پدر یا مادر به به وراثت کسب نموده است .))
چرا بعضى کودکان به پدر و مادر شباهت ندارند؟!
امر مهم ازدواج اگر از یک زوج سالم داراى اوصاف حمیده و اخلاق شایسته صورت پذیرد و کارهاى زندگى مشترک آنان صحیح بر مبناى اسلامى انجام گیرد و مسئله مضاجعت و لقاح به طور طبیعى ، بدون دلهره و اضطراب واقع شود، فرزند صحیح و سالم و از شباهت کامل به والدین نیز برخوردار خواهد شد.
حضرت مجتبى علیه السلام فرمود:
ان الجل اذا اتى اهله بقلب ساکن و عروق هادئه و بدن غیر مضطرب استکنت تلک النطفه فى الرحم فخرج الرجل یشبه اباه و امه .
(28)
اگر موقع آمیزش و انعقاد نطفه با آرامش دل و دوران طبیعى قلب و بدو اضطراب و دلهره انجام پذیرد کودک به پدر و مادر شباهت تمام خواهد داشت . طبیعى است که اگر با دلهره و اضطراب امر مضاجعت صورت گیرد، ژنها وراثت اوصاف و شباهت به پدر و مادر را از دست خواهند داد.))
آیا وراثت در والدین محدود مى گردد؟
صاحبنظران تربیتى محدودیتى در تربیت آدمى معتقد نیستند، دکتر آلکسیس کارل
مى گوید:
((آدمى از حدود بدن خود تجاوز مى کند و مرز زمانى او نیز مانند مرز مکانیش نامشخص و نامحدود است و بى آنکه موجود باشد، به گذشته و آینده بستگى دارد، مى دانیم که شخصیت ما از لحظه بارورى تخمک به وسیله سلول نر در زهدان مادر تکون مى یابد، ولى عناصر سازنده این سلولها در بافتهاى پدر و پدر بزرگ و نیاکان دور دست ما وجود داشته اند، مواد سلولهاى پدر و مادر در ساختمان ما سهیمند و ما را بدون انقطاع از راه جسمى با گذشته مربوط مى کنند، چون قطعات بیشمارى از عوامل ارثى نیاکان را با خود داریم ، صفات ما نیز از صفات ایشان مشتق شده است .(29)))
قانون وراثت از قوانین مسلم و تغییر ناپذیرى است که خداوند حکیم براى حفظ نظام بشریت وضع و مقرر فرموده و آن را جزء لاینفک انسان قرار داده است ولو صفات انسان تا 99 پشت از آباء به ابتاء منتقل گردد. و اینکه قضاوت صریح حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم در مورد فرزند رنگین پوست که از یک پدر و مادر انصارى سفید پوست تولد یافته بود، و نظریه ((آلکسیس کارل )) و دهها دلائل و شواهد دیگر معلوم مى شود که فرزندان و نوادگان ، بیشترین صفات و اخلاق نفسانى و جسمانى آباء و اجداد خود را به ارث مى برد و انتقال این اوصاف و خصوصیات یک قانون مدون و منظم است و آن ، ((قانون تکوینى وراثت )) است و اختیارى نیز نمى باشد، چه انسان بخواهد و چه نخواهد، اخلاق و اوصاف آبا و اجداد خود را به ارث خواهد بد.
دکتر ((الکسیس کارل )) درباره ((قانون وراثت )) مى گوید:
((بین کودکان یک خانواده که همگى در دامان یک مادر و یه یک نحو پرورش یافته اند، اختلافات فاحشى در شکل و قد و ساختمان و حالت عصبى و میزان فعالیت فکرى و صفات اخلاقى و معنوى وجود دارد، بدیهى است که این اختلافات وراثتى است .(30)))
فرزندان ، وارثان خوى و خلق آباء و امهاتند.
سئوال : چرا و چگونه از یک پدر و مادر، اولاد مختلف با شکلها و اوصاف دیگر و دگرگونیها از قبیل رنگ و روى و موى و زیبایى و زشتى و خویهاى متفاوت در وراى اوصاف والدین به وجود مى آید؟!
پاسخ : ممکن است فرزند بعضى از اوصاف را از پدر و مادر به ارث برده و بعضى از اوصاف و اخلاق را از آباء و اجداد به ارث برد و لذا طبق روایت اسلامى وراثت تا 99 پشت قابل انتقال است . ممک است فرزند از پدر تا 99 پشت از آباء و امهات خود کسب وراثت نماید از گفتار امام سجاد علیه السلام بهره مى گیریم امام زین العابدین علیه السلام از پدر خویش و ایشان از امیرالمو منین علیه السلام روایت کرده اند که : این رسول خدا! این زن دختر عموى من است و من فرزند فلان کس هستم ، تا ده پشت از اجداد خود را بر شمرد و نیز تا ده پشت از اجداد دختر عموى خود را معرفى کرد سپس گفت : در تمام خاندان من و همسرم نژاد حبشى و رنگین پوست زاییده است ؟!!
((شک و تردیدى که از فرزند غیر مشابه ، در دل این پدر ایجاد شده بود به محضر پیامبر اسلام شرفیاب شد با بیان دلایل و شمارش آباء و اجداد و اطمینان به عفت و پاکدامنى همسرش ، ابتدا شکى در دل پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ایجاد شد و لحظه اى درنگ کرده ، سپس سر مبارک را بالا آورده به آن مرد انصارى فرمود:
ان لک تسعه و تسعین عرقا ولها تسعه و تسعون عرقا فاذا اشتملت اضطربت العروق ، و ساءل الله عزوجل کل عرق منها ان یذهب الیه ، قم فانه ولدک و لم یاءتک الا عرق منک او عرق منها.(31)))
حضرت فرمود: ((تو 99 عرق و ویژگى دارى و همسرت نیز 99 عرق و ویژگى دارد، آنگاه که آمیزش انجام مى گیرد، هر یک از این ویژگیها (عروق ) از خدا مى خواهد که نوزاد جدید مطلق با (شکل و هیئت ) او به دنیا بیاید، پس برخیز که او فرزند توست و آنچه همسرت براى تو زاییده است جز یکى از عروق تو یا همسرت نیست .))
با تفاوت تمامى حالات در فرزندان و اختلاف رنگ و پوست و صورت و سیرت که با والدین پدید مى آید، تنها ژن است که پاسخگوى وراثت است یعنى وراثت از راه ژن نقش مهمى را ایفا مى نماید، اگر وراثت از ((اسپرماتوزوئید و اوول تکون مى یافت ممکن بود خلق و خوى و سایر حالات فرزند به پدر و مادر شباهت پیدا مى کرد و اوصاف فرزند محدود مى شد نه اوصاف والدین ، اما ((قانون وراثت )) شباهت صد در صد و تام و تمام فرزند با والدین را رد کرده است ، ممکن است فرزند متعلق به یکى از 99 عرق از آباء و امهات باشد و با عرق و خصوصیات والدین فاصله درازى پیدا کند یا در هر دو از والدین ارث بد و هم ممکن است از آباء و امهات و اجداد خویش اوصاف و خلق و خوى را به ارث ببرد، یعنى براى انسان 99 ((عرق )) است و ممکن است به اوصاف یکى از 99 ((عرق )) منتسب گردد.
بنابراین پدرم ، مادرم ، به تمام معنا، سجایاى اخلاقى و اوصاف نیک و بد و زشت و زیبایم به شما والدین و آباء و امهاتم پیوند خورده و برخواسته است با همه این استدلالات من فرزند، وارث اخلاق خیر و شر شما مى باشم و هر چه هستم و هر که باشم از شما هستم ، پس براى من ، پدر و مادر خوبى باشید و براى تربیت صحیح من به وظائف دینى ، اخلاقى ، فرهنگى ، بهداشتى عمل کنید، تا من نیز از شما براى آیندگانم عنصر مفید و مو ثر باشم .
دوران باردارى
مسئولیتهاى مادر، در دوران باردارى
وظائف مهم تربیتى مادر از بدو حمل و باردارى شروع مى گردد، مسئولیت مادر در دوران باردارى ، بارى سنگین و وظائف و تکالیفى بس مهم را به عهده گرفته است .
مادر باید بداند که پس از احساس باردارى و حمل ، بار سنگین و پر مسئولیت امانتدارى را به عهده گرفته و در حفظ و حراست و پاسدارى از موقعیتهاى روحى و معنوى و سلامت جسم و جان کودک باید بکوشد و بداند که سعادت و شقاوت فرزند عزیزش از بطن او شروع مى گردد.
مراقبتهاى لازم براى یک مادر مو منه و متعهده ایجاب مى کند که او بداند فرزندش چه دختر و چه پسر نقش دوم او را ایفا مى نماید و نجابت و پاکدامنى و حجاب و عفاف و طهارت و خباثت و شقاوت مادر در فرزندش نقش مهم و اساسى و بنیانى دارد.
بنابراین مادر باید در حفظ و سلامت روح و جسم فرزندش از همان دوران حمل مراقب و مواظب باشد.
مادر و سعادت و شقاوت کودک !!
پس از انعقاد نطفه دوران پر ماجراى حمل و باردارى شروع مى گردد، دوران باردارى مادر، مسئولیتهاى خطیر مادرى او آغاز و مادر از همان ابتداى حمل ، بار سنگین تربیتى کودک را بعهده مى گیرد.
پیامبر بزرگ اسلام مبناى سعادت و شقاوت کودک را از همان آغاز باردارى تعیین کرده و مى فرماید:
الشقى من شقى فى بطن امه و السعید من سعد فى بطن امه
(32)
بدبخت کسى است که در رحم مادر گرفتار شقاوت مى گردد و خوشبخت کسى است که از شکم مادر سعادتمندى او پى ریزى مى گردد.))
مسئولیت پذیرى مادر:
مسئولیت سعادت و خوشبختى کودک را مادر از بدو باردارى بعهده گرفته است چرا که آبستن شدن ، این مسئولیت را به دوش او نهاده است ؛ پیامبر خدا (ص ) فرمود:
فالمرئه راعیه على اهلبیت بعلها و ولده وهى مسئوله عنهم و…
(33)
.زن بر اهل بیت شوهرش و (در غیاب او) بر تمام فرزندانش فرمانروائى نموده و مسئولیت تربیتى آنرا بعهده دارد.
سعادت و خوشبختى فرزند سرمایه ایست که مادر براى خود و همسر، خاصه فرزندش سعى و تلاش مى کند که تاءمین نماید، اگر یک پس یا یک دختر به کمال نهائى خود راه یافت ، این عزت و عظمت را از مادر کسب نموده و زحمات تربیتى و پرورشى مادر، او را به این سعادت و خوشبختى رسانده است و از فیض کمال و جمال و سعادت و خوشبختى فرزند مستفیض و بهره مند مى شود و رشد و ترقى مادى و معنوى فرزند را مادر براى خود افتخار مى داند و به آن مى بالد.
باید گفت شقاوت و بدبختى و زبونى فرزند نیز دودش اول به چشم مادر مى رود و ایذاء و اذیت فرزند معلول جسمى و روانى ، ابتداء متوجه مادر است . و مادر اگر از ایمان و نجابت و اصالت برخوردار باشد آثار زشت و کارهاى ناهنجار فرزند را بیشتر از دیگران احساس مى کند که او موجبات فضاحت و رسوائى مادر را فراهم کرده و واکنش عمل پرورشى و تربیتى فرزند ابتدا به مادر بر مى گردد.
مادر است آن کسى که مى سوزد

همچو شمعى به پاى فرزندان

ورشود مادرى اسیر هوس

غافل از ماجراى فرزندان

اوست مسئول هر چه پیش آید

از گناه و خطاى فرزندان

مى کند مادر وظیفه شناس

هستى خود فداى فرزندان (34)
از دامن زن ، مرد به معراج مى رود.
دامن مادر پرورشگاه مردان بزرگ و پیامبران الهى و حکما و علماء شهیر عالم است .
امام خمینى (ره ) فرمود: از دامن زن مرد به معراج مى رود.
مردان بزرگ تاریخ و رجال الهى و ائمه معصومین و انبیاء و پیشوایان دین ، تربیت یافتگان دامن مادرند از دامن مادر، امثال امام خمینى (ره ) به مقام والاى انسانى نایل مى آیند، که دنیاى استکبار را با نهضت خود مى لرزاند و جوامع بشرى ، بویژه مستضعفان عالم را بر علیه مستکبران مى شوراند و بینى مستکبران و متکبران را به خاک مى مالد. والدین ، مخصوصا مادران متعهده و مو منه ، امید است که در دامان خود بیشتر چنین فرزندانى بپرورانند.
مادر، عهده دار تربیت فرزند است :
از مسئولیتهاى سنگین مادر، اقدامات تربیتى فرزندان است ، مرحوم محدث قمى در سفینه البحار خوابى را نقل مى کند: که شیخ بزرگوار مفید در عالم رو یا دید که حضرت فاطمه علیها سلام دستهاى حسن و حسین علیهما السلام را گرفته آورد پیش او، فرمود: ((یا شیخ ))
علم ولدى هذین العلم الفقه .
اى شیخ : به این دو فرزندم علم فقه بیاموز.
صبح آن شب فاطمه دختر ناصر، والده سید مرتضى و سید رضى دست فرزندانش را گرفت و به خدمت شیخ مفید آورد و به شیخ گفت علم ولدى هذین العلم الفقه
به این دو فرزندم علم فقه بیاموز.(35)
موقعیتهاى معنوى و علمى و روحانى این دو بزرگوار ایجاب مى کرد که تا در عالم رو یا شیخ مفید سید رضى و سید مرتضى را به جاى حسنین علیه السلام براى تعلیم و تربیت تحویل بگیرد که این دو بزرگوار از نوابغ عالم به شمار آمدند. پدرم !!! در انتظار انتخاب چنین مادر با فضیلت از جانب شما هستم ، که براستى با انتخاب چنین همسر شایسته بمن فرزند نیز فضیلت و بزرگوارى مى بخشى و عزت در این نصیب من مى گردانى .
گزیده اى از اشعار پروین اعتصامى
همیشه دختر امروز مادر فرداست

زمادر است میسر بزرگى پسران

اگر فلاطن و سقراط بوده اند بزرگ

بزرگ بوده پرستار خردى ایشان

به گاهواره مادر به کودکى بس خفت

سپس به مکتب حکمت ، حکیم شد لقمان

چه پهلوان و چه سالک چه زاهد و چه فقیه

شدند یکسره شاگرد این دبیرستان

وظیفه زن و مرد این حکیم دانى چیست ؟

یکى است کشتى و آن دیگرى است کشتیبان
بزرگترین و عالیترین نقش مادر در تربیت فرزند، اصالت بخشیدن به فرزند و حفاظت و حراست از آرامانهاى دینى و پاسدارى از نعمت عظماى ولایت و محبت اهلبیت پیامبر (ص ) و تزکیه نفس است و چنین مادرى مى تواند سعادت و خوشبختى فرزندانش را تضمین نماید، اما مادر بى تعهد و بى فضیلت ، براى تربیت کودکانش هیچگونه مایه نمیگذارد و رنج تربیت او را متحمل نمى شود و معلوم است از دامن چنین مادر جز فرزندان بى فضیلت و ناپاک پرورش ‍ نمى یابد!!!
حقیقت سعادت و شقاوت در چیست ؟
سعادت و خوشبختى بشر در چهار صفت نهفته است . در تعریف و تحلیل از حقیقت سعادت و شقاوت امام صادق علیه السلام در روایتى از امیرالمو منین علیه السلام نقل نموده که حضرت مى فرماید:
ان حقیقه السعاده ان یختم للمرء عمله بالسعاده و ان حقیقیه الشقاء ان یحتم للمرء عمله بالشفاء.
(36)
حقیقت سعادت ، عبارت از این است که ، عمل آدمى به سعادت پایان پذیر دو ختم شود و حقیقت شقاوت عبارت از پایان یافتن عمل به بدبختى است .))
یعنى تمام عوامل موروثى را باید روى هم ریخت و مجموع اعمال یک انسان را که محصول کلیه آن عوامل است باید مطالعه کرد تا سعادت و شقاوت واقعى معلوم شود.(37)
بنابراین تضمین کننده سعادت و شقاوت فرزند مادر است و مادر شدن و پذیرش مادرى مسئولیت خطیرى است که هر مادر به عهده گرفته و قبول کرده است .
پند پذیرى سعادت ، و غرور شقاوت است :
امام على علیه السلام در مورد سعادت و شقاوت چنین مى فرماید:
والسعید من وعظ بغیره ، و الشقى من انخدع بهواه و غروره
(38)
خوشبخت و سعادتمند کسى است که از دیگران پند پذیرد و خود را به پاکى پرورش دهد و شقى و بدبخت کسى است که از تمایلات نامشروع و غرور خویشتن فریب خورد و به ناپاکى گراید.
امام على علیه السلام فرمود:
من قبل النصیحه سلم من الفضیحه
(39)
کسیکه اندرز و نصیحت پذیرد از رسوائى و فضاحت مصون و محفوظ ماند.
بنابراین ، مادر با پند پذیرى سعادتمند مى شود و سعادت فرزند خویش ‍ را تضمین و تاءمین مى نماید.
نقش مادر در سوء تربیت فرزند:
داستانى را
((ملک الشعراء بهار)) در این زمینه به نظم در آورده که براى همه ، خاصه مادران پندپذیر، بسیار آموزنده و عبرت انگیز است ، وى مى گوید:
والدین اره روى فرزندان

نگشایند از فضائل در

ضرر این جنایت آخر کار

باز گردد به مادر و به پدر
ملک الشعراء در این داستان ، پسرى را که از سوء تربیت مادر، راه دزدى سرقت را آموخته بود و کارش به جایى رسیده که سرانجام به اعدام و به دار آویختن محکوم شده بود چنین بیان مى کند:
پسرش دست بازیده

هیبت مرگ بر دلش خنجر

خواننده قاضى زنامه عملش

دزدى اسب و شتر و استر

چوبه دار گفت کیفر اوست

بهر آسایش گروه بشر
در پاى دار جوان ، مادرش بر سر و سینه زنان به میدان تاخت و پسرش را دست بسته و آماده اعدام دید، گریبان چاک زد و فریاد برآورد، واى ، جوانم !
جوان گفت : مادر زبانت را در دهانم بگذار تا بمکم و آرام گیرم .
مادر پیر چانه پیش آورد

به دهانش زبان نمود اندر

پور بدبخت نیشها بفشرد

بر زبان عجو زخاک بر سر

زیر دندان زبان مادر کند

ریخت خون از دهان هر دو نفر

مادر از هوش رفت و فرزندش

گفت با مردم اى میهن معشر
جوان در خطاب به مردم گفت : به دشنام من لب مگشایید که شرح حالم را با مادرم بگویم : پدر من نوکر خانه اى بود با همه مهربانى خانواده اش ‍ را تاءمین مى کرد، دو ساله بودم که پدرم مرد، مادرم با دو طفل صغیر ماند، در دو سالگى اندک اندک تا دم دکان محله رفتم ، تخم مرغى از دکان دزدیدم ، مادر چون دید بر رخم خنده زد:
مادرم دید و بر رخم خندید

نه به من زد طپانچه و نه تشر

نه به من گفت این عمل دزدیست

شاخ دزدى فضاحت آرد بر

خنده مادر و خوشى او

پسرش را ز راه برد بدر

تا به اینجا کشید بیضه دزد

که شتر دزد گشت و غارتگر

لاجرم من زبان مادر را

قطع کردم چون اره شاخه تر

زانکه هست این زبان بى معنى

قاتل من به معنى دیگر

اگر او عیب کار دزدى را

به من آموخته بود گاه صغر

کى به این کار مى نهادم پاى

کى به این دار مى کشیدم سر؟!
سوء تربیت مادر در دوران کودکى و اهمیت ندادن به دزدى و سرقت هاى کوچک و بزرگ ، پسر را به آنجا کشاند که شتر دزد شد و سرش به پاى دار رفت و آن بدنامى و غائله فراموش نشدنى را براى خود و خانواده اش به وجود آورد.
مادر موظف است اثر بد و واکنش کارهاى زشت و ناهنجار را به رخ کودکان بکشد و به آنها بفهماند که در زندگى ناسالم و کارهاى خلاف و خطا بالاخره سر به رسوائى مى زند و فصاحت وقاحت به بار مى آورد. در اسلام براى کودک در مقابل کارهاى زشتش تکلیف شرعى مثل حد و تازیانه نیست ، ولى تاءدیب و تنبیه مقرر شده است .
امام امیرالمو منین علیه السلام فرمود:
لا حد على الاطفال ولکن یو دبون ادبا بلیغا
(40)
((حد و حدود شرعى درباره اطفال بزهکار و گناهکار جارى نمى گردد، ولى باید مجازات تاءدیبى شوند. و با تنبیه و تهدید آنرا از کارهاى زشت برحذر دارند.)) پدر، مادر، هرگونه بزهکاریها و برنامه هاى زشت من فرزند، از سوء تربیت و نادانیهاى اخلاقى و اعتقادى شما بوده است ))
بچه هاى ناقص الخلقه چرا؟
چرا بعضى کودکان به شکل ناقص به دنیا مى آیند؟ مادر چه نقشى در نقصان خلقت فرزندش دارد؟ نقص خلقت در جنین به عهده کیست مادر؟! یا پدر؟! یا مسئله تغذیه ؟! بالاخره چه عواملى باعث مى گردد که کودکان ناقص الخلقه داشته باشیم ؟! و دهها سو ال دیگر و عوامل و موجبات نقصان خلقت کودک را فراهم مى سازد.
نقش تغذیه !!
تغذیه نقش مهمى در صحت و سلامت جسم و روح کودک دارد. و غذا در بیماریهاى جنین از قبل مادر، خیلى نقش آفرین است .
قال الله تعالى :
فلینظر الانسان الى طعامه :
(41)
آدمى باید به دقت به غذاى خویش بنگرد.
دقت نظر هم به حلیت غذا و هم به سلامت آن و هم به تاءثیر مثبت و منفى و جانبى آن و دهها عوامل دیگر باید مورد دقت و تحقیق و بررسى قرار گیرد، در این رابطه قرآن و پیشوایان معصم علیه السلام بسیار اهمیت داده اند و روایات و احادیث اهل بیت علیهما السلام در مورد تغذیه فوق العاده زیاد است و همه انسانها به ویژه مسلمانان مسئله غذا را باید به دقت مورد مطالعه و بررسى و تحقیق قرار دهند و چه چیز خوردن ؟ و چگونه خوردن ؟ و چقدر خوردن ؟ و میزان و معیار خوردنیها و استفاده هاى معقول و مطلوب از آنرا باید همه و خاصه مادرانى که جنین در رحم دارند خیلى دقیقتر و آگاهتر عمل نمایند. در این مورد پاسخهاى علمى و طبى و پزشکى در: رابطه با غذا، دارو، شرائط محیط، ناقص الخلقه ها، عجیب الخلقه ها نوزادان غیر طبیعى ، کلا به دو دسته از علل خارجى و علل داخلى تقسیم مى گردند.
1- علل و عوامل خارجى : عوامل فشار و ضربه و مسائل جوى و محیطى ممکن است در خلقت جنین و به سلامت جسمى و روحانى او لطمه بزند.
2- علل و عوامل داخلى : کمبود مواد غذایى و نرسیدن اکسیژن کافى به جنین و نرسیدن آب لازم و پروتئین کافى ، مواد چربى و قند و کمبود ویتامین ها و املاح معدنى ممکن است باعث نقص خلقت و بد شکل کردن و زشت رو شدن و نواقص دیگر بوجود آید.
مثلا زن آبستن باید تحت یک شرائط خاص بسر برد، یعنى بیشتر استراحت داشته باشد و از فعالیتهاى سخت و دشوار و جست وخیزهاى زیاد بپرهیزد. از جمله : اگر خانمى در اوائل آبستنى سوار هواپیما و به ارتفاع بیش از 200000 تا 250000 پا صعود کند به علت کمبود اکسیژن در ارتفاعات بالا در خون داخلى رحم ممکن است جنین او دچار نقص خلقت شود و یا در سنین بالاتر ممکن است سقط جنین نماید.(42)
از جمله عوامل داخلى : تابش اشعه ایکسى و رادیوم ممکنست به جنین صدمه بزند و باعث نقص عضو جنینى شود، بنابراین براى بانوان باردار عکسبرداریهاى طبى (رادیوگرافى ) ممنوع است .
الکل و داروها: ممکن است زنان آبستن با خوردن الکل و یا داروهاى ویژه نوزادان ناقص الخلقه به دنیا آورند پزشکان مى گوید: کیفیت تغذیه در حال آبستن و نوع غذا و مقدار مواد غذائى ، مقدار کلسیم ، فسفر، مس ‍ کبالت در پرورش جنین رشد بسزائى دارد در بعضى موارد کم یا زیاد شدن قسمتى از مواد (مانند ویتامین (A.D.E) ممکن است منجر شود که اثرات زیان آورى به جنین وارد گردد و حتى باعث مرگ جنین قبل از تولد شود، همچنین عیبها و نواقص بعضى از غذاها در ماههاى اول آبستنى ممکن است باعث نقص خلقت شود.
در اروپا و آمریکا با تمام پیشرفتهاى علمى و طبى ، فرزند ناقص الخلقه و معیوب بسیار متولد مى شوند. طبق آمار موجود، در آمریکا در سال حدود 4200000 کودک به دنیا مى آیند، که صدها هزار از آن ناقص یا بیمار مادر زاد هستند که بعد از تولد اکثرا از بیمارى قلبى ، فلج مغزى ، صرع ، کورى ، ناشنوایى و غیره رنج مى برند، علاوه بر این ، از هر پنج زن حامله ، یکى از آنها موفق نمى شود که ، کودک زنده به دنیا بیاورد و علت این امر یکى سقط جنین و دیگرى مردن کودک هنگام ولادت است ، این مساءله از نظر پزشکى مشکل بزرگى در آمریکا به وجود آورده ، که از هر حیث مورد توجه مقامات پزشکى قرار گرفته است .(43)
مادران جنایتکار
تولد صدها کودک ناقص در هر سال براى یک کشور،آفت و مصیبت بزرگى است ، بدون تردید گناه و جنایت و فساد و بى بندو باریهاى پدران و مادران شهوت پرست ، میگسار، قمار باز و کسانى که از خوردن هر نوع حرام و نجس و ناپاک و آلوده هیچ باکى ندارند و داراى اخلاق فاسد و در عین حال با هیجانها و دلهره ها و در حال مستى در تولید نسل و تکثیر اولاد نقش ایفاء مى کنند، اینان فرزندانى و نسلهائى غیر از این ناقص ‍ الخلقه ها و معلول و مفلوج و منگل نخواهند داشت .
و اینک با بررسى بیشتر در این باره ، معلوم مى گردد که علت این نواقص ‍ در جنین و کودک چیست و چگونه بوجود مى آید) طبق تحقیقات بعمل آمده در روایات اسلامى و هم نظریات دانشمندان و صاحبنظران بعضى از عوامل نقص عضو و علل و بیماریهاى مادر زادى ممکن است همبسترى و مضاجعت در شبهایى که صورت مى گیرد قمر در عقرب باشد در اینصورت ممکن است موجب سقط جنین یا نقصان خلقت گردد و یا اگر هنگام همبسترى ، مرد به عورت زن نگاه کند و اگر در آن لحضه نطفه منعقد گردد چه بسا ممکن است آن بچه کور متولد شود و یا زن باردار و آبستن مشروبات الکلى و مواد مخدر استعمال کند ممکن است عوارض زیادى متوجه جنین بشود و این موارد ذکر شده و روایات اسلامى نظریات دانشمندان و محققانى است که از تجربه و دانش طبى و از علمیت آنان خارج و به دور نیست و دیگر اینکه از نظر علمى و دانش ‍ روز با ثبات رسیده که اگر در لحظات ماه گرفتگى یا خورشید گرفتگى مضاجعت و همبسترى رخ دهد و یا نطفه در حین ترس و وحشت زوجین منعقد شود ممکن است در کروموزمها نقش منفى داشته باشد و اثر بد بگذارد.
و یا مثلا در حین خسوف و ماه گرفتگى اگر دست مادر به هر قسمت بدن جنین برسد آن قسمت ممکن است تغییرى پیدا کند و با جاهاى دیگر بدن جنین فرق داشته باشد مثلا مادر آن قسمت از بدن جنین خود را از روى شکم خود تماس حاصل کند یا لمس نماید یا نظر افکند و حالات دیگر، ممکن است آنقسمت از بدن کودک تیره و کبود شود.
انعقاد نطفه در حال مستى و بى عقلى و با بى شعورى ممکن است نقش ‍ منفى در کروموزم هاى جنین ایجاد کند.
بدینوسیله کودک ممکن است منگل و علیل و ناقص به دنیا آید. اگر اسلام در احکام فقهى ، زنان باردار را که دروان آخر حمل را میگذرانند روزه را ممنوع اعلام نموده به علت اینست براى جنین مضر دانسته و روزه را براى زن باردار مجاز نمى داند شاید یک قسمت به خاطر همین نقص خلقت و علل بیمارى براى کودک باشد.
بنابراین بیشترین علل و عوامل بیمارى نقص عضو و عارضه هاى ناشى از: کورى مادرزادى ، شش انگشتى ، بیماریهاى روانى و جسمى دیگر را کودکان از والدین به گونه اى به دست مى آورند و به ارث مى برند و جا دارد که چنین کودکان خطاب کنند به والدین و بگویند: پدر و مادر مرا خوب تربیت کن و مرا با اشتباه کاریهاى خود علیل و ناقص و ناتوان پرورش نکن .

19


تعداد صفحات : 19 | فرمت فایل : WORDx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود