تارا فایل

تحقیق در مورد اتصالات ساده تیر به ستون و شاهتیر



اتصالات ساده تیر به ستون و شاهتیر :
این اتصالات بر دو نوع است :
1 ) اتصال با جفت نبشی جان : معمولا دو عدد نبشی را در کارخانه به جان تیر جوش می دهند. جوشهای بین نبشی و ستون یا شاهتیر را در کارگاه در روی کار انجام می دهند . معمولا نبشیهای اتصال را به اندازه 10 تا 12 میلیمتر از انتهای جان تیر فاصله آزاد می گذارند تا اگر تیر در حدود رواداریهای مجاز بلند باشد ، بدون بریدن سر آن و تنها با جابه جا کردن نبشی آن را نصب کنند.

2 ) اتصال با نبشی نشیمن : این نوع اتصال را در عکس العملهای نسبتا کوچک تا حدود 15 تن به کار می برند . نبشی نشیمن عمل نصب و تنظیم تیر را آسان می کند . این نبشی را معمولا قبلا در کارخانه یا پای کار در ارتفاع لازم به ستون جوش می دهند و بعد تیر روی آن سوار و به آن جوش می شود . در این اتصال ، نبشی کمکی دیگری در بالای تیر نصب و جوش می شود که در محاسبه در مقابل عکس العملهای تکیه گاه به حساب نمی آید و عمل آن تنها ثابت کردن تیر در محل خود و تامین تکیه گاه عرضی و جلوگیری از غلتیدن آن است . سعی می شود که اتصال با نبشی نشیمن تا حد امکان انعطاف پذیر باشد تا از آزادی دوران تیر در تکیه گاه جلوگیری نشود و در حقیقت ، اتصال ساده و مفصلی باشد تا در تکیه گاه ایجاد لنگر نکند . معمولا عرض نشیمن گاه نباید از 5/7 سانتیمتر کمتر باشد . در آیین نامه AISC عرض استاندارد را 10 سانتیمتر برای نشیمن انتخابکرده اند . برای این منظور نبشی فوقانی را با ابعاد ظریف و فقط دو لبه انتهایی بالها آن را ( در امتداد عرض بال تیر ) جوش می دهند . لازم به ذکر است که وقتی عکس العمل زیادتر از حد تحمل نبشی گردد ، می توان از نبشی تقویت شده با مقطع T استفاده کرد . ضخامت صفحه نشیمن گاه در حدود ضخامت بال تیر انتخاب می شود . استفاده از صفحات تقویت کننده زیر یک
نشیمن به صورت مستطیلی یا مثلثی استفاده می گردد

اتصال چند پل در یک محل به ستون : مواقعی که با توجه به پوشش سقف به نصب پل در دو جهت عمود بر هم در محل ستون می شود ، یک پل به بالهای ستون و پل دیگر به جان ستون متصل خواهد شد ؛ در نتیجه ، ستون از دو جهت تحت تاثیر بار قرار خواهد گرفت که باید با توجه به بار وارد شده و دهانه پل ، همچنین تعیین نوع گیرداری پلها در محل ستون اقدامات لازم برای اتصال صحیح و مطلوب به عمل آید . اگر برخورد پل در خارج از ستون باشد ، باید آن ناحیه را از نظر نیروی خارج از مرکز ، همچنین نحوه اتصال صحیح و اصولی به ستون به دقت بررسی و کنترول کرد.

روش نصب پلها در طبقات : محل نصب پلها در اسکلت فلزی بسیار مهم است ، زیرا پلها تحمل کننده بار سقف از طریق تیرها هستند . با توجه به مقدار بار وارد شده و دهانه ، ارتفاع آنها مشخص می شود و معمولا از ضخامت سقف و ارتفاع تیرها بیشتر است ؛ بنابراین ، با توجه به نقشه های معماری و تقسیم فضاها ، پلها باید در جایی طراحی و نصب شوند که به علت ارتفاع زیاد ایجاد اشکال در کف نکنند و سعی شود به صورت آویز در سقف مشخص نباشد ، به این دلیل ، معمولا پلها در زیر دیوارهای جدا کننده بین فضاها مصب می شوند که علاوه بر بار وارد شده باید وزن دیوارهای جدا کننده بر روی آنها در محاسبه منظور شود.

روش اتصال پل به پل : اتصال دو پل که دارای ارتفاع هستند ، به روش زبانه کردن آنها انجام می گیرد که این روش از نظر اتصالات بهتر است . در صورت امکان پل با دهانه بزرگتر در داخل پل با دهانه کوچکتر زبانه می شود . نصب ورق اتصال در جان و روی بال پل کوچکتر برای برش ضروری است . در این حالت ، به علت کوتاه بودن دهانه ، لنگر خمشی کمتری ایجاد شده در نتیجه ، نمره با سطح مقطع پلها کاهش می یابد .

تیر پوشش : نوع پوشش سقف در طبقات اسکلت فلزی با توجه به کاربرد ساختمان تعیین می شود که معمولا سقفهای بتن آرمه یا طاق ضربی مورد استفاده قرار می گیرند . معمولا تیرآهن پوشش از پروفیلهای IPE و INP استفاده می شود . فاصله تیرها بین 65/0 تا 10/1 متر و طول را حداکثر تا 5 متر در نظر می گیرند . البته خیز باید مورد توجه باشد.
اتصال تیر پوشش به پل به وسیله نبشی : معمول در اتصال تیر پوشش به پل از حالت جوش و نبشی استفاده می شود . هر چه بتوانیم محل اتصال را تا حدودی گیردار به وجود آوریم ، لرزش در تیر پوشش کمتر خواهد بود و مساله خیز به نحو مطلوبتری حل خواهد شد ؛ البته اگر طبق محاسبات نحوه اتصال نیم گیردار انجام دهیم ، در مصرف پروفیل صرفه جویی خواهد شد.

مهار کردن تیرهای پوشش : تیرهای پوشش را علاوه بر اتصال درست به تکیه گاه ، بایستی از نظر حرکات جانبی و پیچش ، کمانش قطری ، لهیدگی مورد کنترول قرار داد و آنها را مهار کرد . در اسکلت فلزی معمولا تیرهای پوشش را با گذاردن میلگرد ها بصورت ضربدری و جوش به بال تیر آهن و اتصال به قسمتهای پوشش تکیه گاه اسکلت را مهار کرده و بادبند افقی تشکیل می شود. در دهانه کناری از میلگرد های افقی که مانع رانش دهانه ابتدایی و انتهایی می شود، استفاده می کنند.

لقمه ها و پرکننده ها : طبق آیین نامه سازهای جوشی ، پرکننده (لقمه) با ضخامت 6 میلیمتر و یا بیشتر باید به اندازه کافی از لبه های ورق وصله بیرون باشد تا به قطعه ای که به آن نصب می شود ف به حد کافی جوش داده شود . به طوری که بتواند نیروی ورق وصله را که به ورق پرکننده وارد می شود ، منتقل نماید . لبه های پرکننده هایی که ضخامت آنها از 6 میلیمتر کمتر است ، باید با لبه های ورق وصله هم باد باشند . در این حالت ، اندازه جوش باید مساوی مجموع اندازه جوش لازم برای حمل نیروی وصله به اضافه ضخامت ورق پرکننده در نظر گرفته شود.

روش اجرای طویل کردن تیرها : ابتدا در محل مناسب دو تیرآهن در امتداد یکدیگر قرار داده می شوند . برای جوشکاری کامل بین دو تیرآهن در هر یک از پروفیلها درز با پخ مناسب ایجاد می شود ؛ سپس به جوشکاری با نفوذ لازم اقدام می گردد ؛ آن گاه سطح جوش را سنگ می زنند و بلافاصله با پلیت درز را می پوشانند و اطراف آن را جوش کامل می دهند . اندازه وصله اتصال و طول جوش لازم باید محاسبه شود . بهترین محل مناسب ورق برای طویل کردن ناحیه نقطه عطف لنگر خمشی و تلاش برشی است و باید از اتصال ورق در ناحیه برش ( نزدیک تکیه گاه ) و لنگر ماکزیمم (وسط دهانه ) پرهیز کرد . در صورت اجبار ، باید علاوه بر جان تیرآهن بالها را به نحوه مطلوب با ورق اتصال جوشکاری کرد .

چگونگی اتصال کنسولهای غیر ممتد : در سیستم اسکلت فلزی ، پیش آمدگی ( کنسول) که در اصطلاح بالکن نامیده می شود ، به دو شیوه اجرا می گردد : یکی پیش آمدگی ممتد که پلها از ستون عبور می کنند و کنسول لازم به دست می آید ؛ دیگر اینکه کنسول به صورت غیر ممتد باسد ، اتصالات باید نسبت به طول کنسول و مقدار بار وارده طراحی شود و نحوه قرار گیری آن به ستون مد نظر باشد . چون کنسول در محل تکیه گاه ممان منفی دارد و باید آن را با گذاشتن ورق مطابق اتصالات صلب ، همچنین در صورت لزوم اضافه کردن لچکی به ورق بالا اتصال صحیح به ستون اجرا شود . کلیه ابعاد و اندازه اتصالات و تقویت کننده ها باید طبق محاسبه صورت گیرد.
درز انبساط :
برای جلوگیری از خرابیهای ناشی از انبساط و انقباض ساختمان بر اثر تغییر درجه حرارت محیط خارج یا جلوگیری از انتقال بار ساختمان قدیمی مجاور به ساختمانی که جدید احداث می شود ، همچنین در مواردی که ساختمان بزرگ است و از چند بلوک متصل به هم تشکیل می شود ، باید به کار بردن درز انبساط در محل مناسب پیش بینی شود . حداقل فاصله ای از ساختمان با اجزای ساختمانی که باید در آن درز انبساط پیش بینی شود ، به نوع ساختمان ، تعداد طبقات ، مصالح مصرفی و آب و هوای محل احداث بستگی دارد ؛ بنابراین باید با مطالعه کافی محل اندازه آن را مهندس طراح تعیین کند. در کلیه ساختمانهای فلزی که طول آنها بیشتر از 50 متر باشد ، باید در طول ساختمان درز انبساط پیش بینی کرد . این طول مربوط به ساختمانهای فلزی و بدون پوشش محافظ است که نباید از 50 متر و یا در ساختمانهایی با پوشش محافظ و در حالات خاص نباید از یکصد متر تجاوز کند. برای پوشاندن و پر کردن فواصل درز انبساط از مواردی استفاده می کنند که قابلیت ارتجاعی داشته باشد . باید دقت شود که فاصله درز انبساط به هیچ وجه با مصالح بنایی یا ملات پر نگردد. اگر در هنگام استقرار اسکلت فلزی ، ستونهایی که در مجاورت یک درز انبساط قرار دارند ، به طور موقت به وسیله قطعات فلزی متصل شده اند ، پس از استقرار ، باید این اتصالات بریده شوند تا ساختمان در محل درز انبساط به کلی از قسمت مجاور خود جدا باشد.

درز انقطاع :
برای جلوگیری از خسارت و کاهش خرابی ناشی از ضزبه ساختمانهای مجاور به یکدیگر ، بویژه در زمان وقوع زلزله ، ساختمانهایی که دارای ارتفاع بیش از 12 متر یا دارای بیش از 4 طبقه هستند ، باید به وسیله درز انقطاع از ساختمانهای مجاور جدا شوند ؛ همچنین حداقل درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر 100/1 ارتفاع آن تراز از روی شالوده است . این فاصله را می توان در محلهای لازم با مصالح کم مقاومت که در هنگام زلزله در اثر برخورد دو ساختمان به آسانی مصالح مزبور خرد می شوند ، پر کرد
تعریف تیرهای لانه زنبوری :

دلیل نامگذاری تیرهای لانه زنبوری ، شکل گیری این تیرها پس از عملیات ( بریدن و دوباره جوش دادن ) و تکمیل پروفیل است . اینگونه تیرها در طول خود دارای حفره های توخالی (در جان) هستند که به لانه زنبور شبیه است ؛ به همین سبب به اینگونه تیرها لانه زنبوری می گویند.
هدف از ساخت تیرهای لانه زنبوری :
هدف این است که تیر بتواند ممان خمشی بیشتری را با خیز (تغییر شکل ) نسلتا کم ، همچنین وزن کمتر در مقایسه با تیر نورد شده مشابه تحمل کند ؛ برای مثال ، با مراجعه به جدول تیرآهن ارتفاع پروفیل IPE-18 را که 18 سانتیمتر ارتفاع دارد ، می توان تا 27 سانتیمتر افزایش داد.
محاسن و معایب تیر لانه زنبوری :
باتوجه به مثال گفته شده در بالا با تبدیل تیرآهن معمولی به تیرآهن لانه زنبوری ، اولا : مدول مقطع و ممان انرسی مقطع تیر افزایش می یابد . ثانیا : مقاومت خمشی تیر نیز افزوده می گردد . در نتیجه ف تیری حاصل می شود با ارتفاع بیشتر ، قویتر و هم وزن تیر اصلی . ثالثا : با کم شدن وزن مصالح و سبک بودن تیر ، از نظر اقتصادی مقرون به صرفه تر خواهد بود. رابعا : از فضاهای ایجاد شده (حفره ها) در جان تیر می توان لوله های تاسیساتی و برق را عبور داد. در ساختن تیر لانه زنبوری مه منجر به افزایش ارتفاع تیر می شود ، باید استاندار کاملا رعایت گردد ؛ در غیر اینصورت ، خطر خراب شدن تیر زیر بار وارد شده حتمی است.
از جمله معایب تیر لانه زنبوری ، وجود حفرهای آن است که می تواند تنشهای برشی را در محل تکیه گاهها پل به شتون یا اتصال تیراهن تودلی (تیر فرعی) به پل لانه زنبوری تحمل کند ؛ بنابراین ، برای رفع این عیب ، اقدام به پر کردن بعضی حفره ها با ورق فلزی و جوش می کنند تا اتصال بعدی پل به ستون یا تیر فرعی به پل به درستی انجام شود. تیر لانه زنبوری در ساختمان اسکلت فلزی می تواند به صورت پل فقط در یک دهانه یا به صورت پل ممتد به کار رود . برای ساختن تیر لانه زنبوری دو شیوه موجود است : الف ) شیوه برش پانیر ب) شیوه برش لتیسکا
روشهای مختلف برش تیر آهن :
1- برش به روش کوپال : با استفاده از دستگاه قطع کن سنگین که به گیوتین مخصوص مجهز است ، تیرآهن به شکل سرد در امتداد خط منکسر قطع می شود.
2- برش به روش برنول : برش در این حالت به صورت گرم انجام می گیرد ؛ به این صورت که کارگر ماهر برش را با شعله بنفش رنگ قوی حاصل از گاز استیلن و اکسیژن ، به وسیله لوله برنول ، انجام می دهد.
بریدن تیرهای سبک به وسیله ماشینهای برش اکسیژن شابلن دار نسبتا ساده است . در ایران تیرهای لانه زنبوری را بیشتر با دست تهیه می کنند.
روشهای ساختن تیر لانه زنبوری و تقویت آن :
روش تهیه تیرهای لانه زنبوری از این قرار است که ابتدا در روی جان تیرآهن نورد شده با استفاده از اگو که بصورت ۰.۵ شش ضلعی از ورق آهن سفید یم میلیمتری (شابلن) با توجه به استاندارد ساخته شده خط می گردد ؛ سپس تیرآهن را روی یک شاسی افقی با زدن تک خال جوش در نقاط مختلف برای جلوگیری از تاب برداشتن قرار می دهند . آن گاه با استفاده از دستگاه برش (برنول) در امتداد خط منکسر اقدام به برش می کنند تا پروفیل به دو قسمت بالا و پایین تقسیم شود. حال اگر قسمت بالا را به اندازه یک دندانه جابجا کنیم و دندانه های دو قسمت با و پایین را به دقت مقابل هم قرار دهیم و از دو طرف کارگر ماهر آنرا جوشکاری کند با استفاده از جوش قوسی نیمه اتوماتیک برای اتصال دو نیمه بریده شده ؛ یک جوش خوب ، بی عیب ؛ سریع و مقرون به صرفه خواهد بود . همان طور که در مطالب قبلی نیز گفتم ، تیر ساخته شده در محل تکیه گاهها با توجه به حفره های خالی آن در مقابل تنشهای برشی ضعیف می شود . برای جبران این نقیصه ، با توجه به منحنی نیروی برشی نیز به پر کردن حفره ها با ورقهای تقویتی اقدام می کنیم.لازم به ذکر است که حداقل باید یک حفره با ورق در تکیه گاه به وسیله جوش کامل پر شود. در پایان یادآور می شوم که یک نوع دیگر از پروفیلهای لانه زنبوری را پس از بریدن قطعات بالا و پایین ورق واسطه اضافه می کنند که این ورق ورق واسطه بین دندانه ها جوش می شود . در نتیجه ، تیر حاصل به مراتب قویتر از تیری است که بدون ورق واسطه ساخته می شود .

تقویت تیرهای لانه زنبوری به کمک رفتار مرکب بتن و فولاد
در تیرهای لانه زنبوری علاوه بر تنشهای خمشی اصلی در محل حلقه ها تنشهای خمشی ثانویه حاصل از برش در مقطع ایجاد میگردد که گاهی این تنش از تنشهای خمشی اصلی در تیر بزرگترند. این تنشها از کارایی تیر می کاهند و برای مقابله با آنها باید حلقه های کناری را با ورق پر کرد خصوصا هنگامی که از این نوع تیرها بصورت یکسره استفاده می شود در محل تکیه گاهها که هم نیروی برشی و هم لنگر خمشی زیاد می باشد تنشهای خمشی بشدت افزایش میابد و نیاز به تقویت تیر در این محلها می باشد که از لحاظ اقتصادی قابل توجیه نمی باشد. در این پروژه برای مقابله با این ضعف در تیرهای لانه زنبوری رفتار مرکب بتن و فولاد تهیه شده هست . به این ترتیب که داخل تیر فلزی در نقاطی که تنشهای ثانویه قابل ملاحظه می باشند از بتن پر می شود و کشش حلقه های خالی را به عمل تغییر می دهد و این امر سختی و مقاومت تیر را افزایش می دهد و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه می باشد .
برای اجرای دیوارهای غیر بار بر با تیغه ها باید ضوابطی را به این شرح در نظر گرفت :

1- حداکثر طول مجاز و دیوار غیر باربر با تیغه بین دو پشت بند عبارت است از 40 برابر ضخامت دیوار یا تیغه و یا 60 متر ، هر کدام کمتر است.
2- پشت بند (وادار) باید به ضخامت حداقل معادل ضخامت دیوار و به طول حداقل 6/1 بزرگترین دهانه دو طف پشت بند باشد . به جای پشت بند می توان ستونکهای قائم فولادی ، بتن آرمه یا چوبی در داخل تیغه یا دیوار قرار داد و در دو سر ستونکها را به طور مناسبی در کف و سقف طبقه مهار کرد.
3- حداکثر ارتفاع مجاز دیوارهای غیر باربر و تیغه ها از تراز کف مجاور 3.5 متر است . در صورت تجاوز از این حد باید همراه با تیغه توسط کلافهای افقی و قائم به طور مناسبی به تقویت دیوار اقدام کرد.
4- تیغه هایی که در تمام ارتفاع طبقه ادامه دارند ، باید کاملا به زیر پوشش سقف مهر شوند ، یعنی رگ آخر تیغه همراه با فشار کافی در سقف جای داده شود . لبه فوقانی تیغه هایی که در تمام ارتفاع طبقه ادامه ندارند، باید با کلاف فولادی با بتن آرمه یا چوبی که به سازه ساختمان یا به کلاههای احاطه کننده تیغه متصل است، کلاف بندی شود.
5- لبه قائم تیغه ها نباید آزاد باشد . این لبه ها باید به یک تیغه دیگر یا یک دیوار عمود بر آن ، یا یکی از اجزای سازه یا ستونکی که به همین منظور از فولاد ، بتن آرمه یا چوب تعبیه می شود، با اتصال کافی داشته باشد. ستونک می تواند از یک ناودانی حداقل نمره 6 یا معادل آن از فولاد ،بتن آرمه یا چوب تشکیل شده باشد . اگر طول تیغه پشت بند کمتر از 1.5 متر باشد ، از لبه آن می تواند آزاد باشد.
6- در صورتیکه دیوار و تیغه متکی به ان به طور همزمان یا بصورت لاریز یا هشتگیر چیده شوند، اتصال تیغه به دیوار کافی تلقی می گردد. ولی چنانچه تیغه بعد از ساختن دیوار و بدون اتصال به آن ساخته شود ، باسد در محل تقاطع در داخل ملات بین رگها با میلگرد به قطر 8 میلیمتر ( یا تسمه فولادی معادل آن) که حداقل در طول 25 سانتیمتر در داخل دیوار و 50 سانتیمتر در داخل تیغه قرار می گیرد ، به ارتفاع حداکثر 60 سانتیمتر تیغه را به دیوار مهر کرد. در غیر این صورت لبه کناری تیغه آزاد تلقی می شودو طبق مطالب گفنه شده در بالا باید ستونک در این لبه تعبیه گردد. ضمنا در تیغه عمود بر هم با یکدیگر قفل و بست شوند.
سایر توصیه های اجرایی آیین نامه ها در ساختمانهای اسکلت فلزی
– اگر دهانه خرپا یا شاهتیری بیش از 8 متر باشد ، برای جبران تغییر شکل در اثر بار مرده باید قبلا به آن کوژ یا خیز منفی (پیش خیز ) یا تغییر شکل رو به بالا بدهیم . مقذار تغییر شکل را مهندس محاسب تعیین می کند.
2- برای جلوگیری از خوردگی قطعات فولادی حداقل ضخامت اجزای اعضای سازه ای که در فضای خارج و در معرض عوامل جوی یا اثرات خورنده دیگر قرار دارند ، از 6 میلیمتر کمتر نباشد. در محیطهای خشک و به دور از هر گونه آثار خورندگی ، این مقدار به 5 میلیمتر کاهش می یابد.
3- به کار بردن روشهای گرم کردن موضعی یا تغییر شکل مکانیکی برای ایجاد انحنا و یا از بین بردن ان ( راست کردن خم ) مجاز است. دمای موضعهای گرم شده نباید از 565 سانتیگراد برای فولادهای قوی مخصوص و 650 درجه سانتیگراد برای فولادهای نرمه بیشتر باشد. صافکاری آهن الات در درجه حرارتهای بالا به نوعی که رنگ محل تحت حرارت آبی باشد ، مجاز نیست.
4- لبه هایی که با شعله بریده می شوند ، ( و در آینده محل وارد شدن تنشهای کششی بزرگی خواهد بود ) باید کاملا یکنواخت و خالی از ناهمواریهای بیش از 5 میلیمتر باشند. ناهمئاریها و خراشیدگیهای بیش از 5 میلیمتر را باید با سنگ زدن و در صورت لزوم با جوش هموار نعمیر کاری کرد ؛ همچنین لبه های بریده شده با شعله که مصالح جوش در آن قرار خواهد گرفت ، باید تا حد امکان عاری از ناهمواری و بریدگی باشد.
5- در درزهای فشاری که در آنها انتقال نیرو از طریق فشار تماسی مستقیم قسمتی از ظرفیت اتصال را تشکیل می دهد ، باید سطوح قطعات در تماس ، به وسیله تراش دادن ، سوهان زدن ، سنگ زدن و روشهای مناسب دیگر به خوبی آماده شده باشد.
6- در بلند کردن قطعات بویژه شاهتیرهای بلند و خرپاها باید از نقاط مخصوص که قبلا معین شده است با احتیاط کامل به منظور جلوگیری از ایجاد تنش زیاد در قطعه استفاده کرد.
7- به منظور تصحیح نقایص جزئی ساخت معمولا می توان از تراش ، ضربه و یا بزش کم استفاده کرد ، ولی هرگز نباید از مشعل برش ، مخصوصا برای رفع نقایص قطعات اصلی که معمولا تحت فشار هستند ، استفاده نمود . استفاده از مشعل ممکن است در رفع نقایص تیرهای فرعی که تحت فشار نیستند ، مجاز باشد. در هر صورت ، پس از رفع نقص ، تمیزکاری سطوح ، مخصوصا سطوحی که روی هم قرار می گیرند ، الزامی است.
8- در صورتیکه در ابعاد نهایی اسکلت فلزی انحرافاتی مشاهده شود ، اگر مقادیر آنها از مقادیر انحراف مجاز نصب بیشتر نباشد ، کار انجام شده در ردیف کار خوب به شمار می آید . به طور کلی ، هر یک از قطعات نصب شده باید شاغول یا تراز شود و در محور صحیح تشخیص طبق نقشه قرار می گیرد ، به شرطی که انحراف آن از 500/1 بیشتر نباشد.
9- در نصب قطعات فلزی همواره خطرات جانی وجود دارد ؛ بنابراین باید کلیه نکات ایمنی ، چه از نظر پوشش و چه از نظر کاری رعایت شود . قطعات فلزس در نصب مقدماتی (موقت) باید ب پیچ و مهره یا هر وسیله ممکن ، به نحوی که در مقابل تنشهای نصب و مانور کارگران مقاومت نماید ، به هم متصل شوند. به جز در مواردی که در بادبندهای کافی به طور دائمی در اسکلت تعبیه شده است ، همواره باید از مهارها و بادبندهای موقتی و مستحکم تا زمانی که ایمنی ایجاب می کند و اسکلت فلزی پایداری خود را به دست نیاورده است ، برای جلوگیری از خطر سقوط قطعات فلزی استفاده کرد .
:

16


تعداد صفحات : 16 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود