تارا فایل

تحقیق اختلالات رفتاری


انـجـمـن حـمـایـت و یـاری آسـیـب دیـدگـان اجـتـمـاعـی
احــیــا ارزشــهــا
خلاصه سخنرانی آقای دکتر پیران
موضـوع سخنرانـی : "جامعـه آنومیـک و بحـران هویت جوانـان"
این سخنرانی مبتنی بر یافته های پژوهشی که بر روی 210 نوجوان و جوان انجام گرفته، تنظیم شده است.
مفاهیم"جامعه آنومیک" و"هویت" هر دو مفهوم از مفاهیم مناقشه برانگیز علوم اجتماعی به خصوص روان شناسی است. در ابتدا لازم است خلاصه ای از سیر تاریخی این دو مفهوم بیان گردد.
آنومی چیست؟ آنومیا در یونان باستان به معنای فاقد قانون ( ناعادلانه)، بی اخلاقی( غیرقابل ارزشیابی با اخلاق) به کار برده شده است. در تعابیر مختلفی که از این مفهوم شده نوعی اغتشاش و بی نظمی است که بالاخره نمی توان پی برد که بار مثبت دارد یا بار منفی. زیرا گرچه در بیشتر متون منفی به کار می رود ولی جاهایی نشان دهنده یک جریان ساخت شکنانه است، مثل اینکه یک سنتی را می شکند، یک بندی را پاره می کند و یا قیدی را آزاد می کند که نهایتا برداشتی مثبت است. رد پای آنومی را در متون ایرانی نیز می توانیم به خوبی پیدا کنیم، خصوصا در عرفان. در قرن شانزدهم و هفدهم در یونان و روم به معنی بی اعتنایی به قانون ازلی و بی توجهی به قانون الهی تعبیر شده است. ژان ماری گویو از آن به معنای مثبت استفاده می کند و معتقد است از یک نظر یک "ضداجتماعی"، به آینده ایده آل توجه دارد. ولی دورکهایم جامعه شناس فرانسوی در نقد نظریه ژان گویو به آن معنای منفی می دهد. در دو کتاب او تقسیم کار در جامعه (1893) و سپس کتاب خودکشی (1897) رد پای این واژه را می بینیم، که در برگیرنده حالت یا صفتی است که در آن مجموعه ای از قواعد حاکم بر کارکردهای اجتماعی مفقود شده است. به نظر دورکهایم علت اصلی وقوع حالت آنومیک، سرعت شتابان صنعتی شدن است. منافع متضاد طبقات و گروه های اجتماعی، زمانی برای رسیدن به تعادل ندارد و هیچ کس جای خودش نیست. دروکهایم اشاره می کند که شهری شدن باعث می شود نیازهای کارکردن افزایش پیدا کند، ولی شرایط تشفی این نیازها وجود ندارد. او در مورد ازدیاد خودکشی در چنین حالتی می گوید، آنومی حالت و وضعیتی از محیط اجتماعی است که بر اساس کارکرد این محیط اجتماعی نرخ خودکشی افزایش پیدا می کند. این اوضاع و شرایط گویای بهم ریختن قواعد تنظیم کننده جامعه است. این مفاهیم اشاره دارد به این که جامعه دارای قواعد تنظیم کننده است، بعد از طی یک دوره بحرانی به تعادل می رسد و تعادل را باز تولید می کند. وی از دو نوع آنومی اقتصادی و آنومی خانواده سخن می گوید. وی می گوید آنومی اقتصادی حاکی از فروپاشی چارچوب ارزشهای پذیرفته شده ای است که چشم داشت ها را به ثبات می گرایاند. یعنی جامعه قواعدی دارد که چشم داشت های آدمی را تنظیم می کند. وی در مورد آنومی اقتصادی می گوید: شرایطی است که آرزوهای بی پایان به هر قیمت تجویز می گردد و برای آنها هیچ توجیه عقلانی ارزشی یا دلایلی مبتنی بر توانمندی نمی توان ارائه کرد. شرایطی که در نبود قاعده خود قاعده مند شده است و آدمیان قربانیان شرایطی هستند که در تب و تاب به کف آوردن آروزهای بی پایان در رنج جانکاه و دائمی به سر می برند. اما آنومی خانواده، مربوط است به روابط زناشویی و خانوادگی. زن و شوهر و خانواده در چارچوب تعریف شده قرار نمی گیرند و احساسات کنترل ناشده، رها می گردند. چون این چارچوب دیگر پاسخ احساسات و عواطف تشدید شده و آرزوهای گسترش یافته را نمی دهد. لذا باید پاره شود. بشکند و فرو بریزد. دورکهایم می گوید طلاق علت قدرتمند این نوع آنومی است.
مرتن جامعه شناس دیگر آنومی را ناشی از فروپاشی ساختار فرهنگی می داند و معتقد است زمانی این نوع آنومی رخ می دهد که تمایز مادی بین ارزشها و اهداف فرهنگی به وجود بیاید. وی از چهار شیوه انطباق با شرایط آنومیک صحبت می کند.
1. شیوه همسازی و همرنگی: که ایرانی ها در این زمینه خیلی قوی هستند، زیرا چاره ای نداشته اند. در یونان قدیم وقتی که طراحی شهری می شود، نشست گاههایی را برای شهروندان تعبیه می نمایند تا شهروندان در این مکان ها بتوانند با یکدیگر تبادل فکر کنند. ولی در ایران چنین مفهومی بنام شهرسازی یا طراحی شهری وجود ندارد. در متن های قدیمی ایران به کلمه شهرساز بر نمی خوریم ولی معمار داریم، که امروز نیز شهرسازی ما زیر سیطره معماران است. در همسازی و همرنگی هم هدف های فرهنگی وجود دارد و هم وسایل نمادی شده.
2. شیوه دیگر انطباق، نوآوری است که این روزها نوآوری در بزهکاری رایج شده است.
مثلا می گوید هدف فرهنگی وجود دارد، ولی نمی خواهد از وسایل نهادینه شده برای کسب آن استفاده نماید و از روش ها و راه های خلاف برای طی مدارج استفاده می نماید.
3. شیوه دیگر انطباق، مقررات گرایی است: قائل بودن به یک اصالت شکلی، مانند بروکرات هایی که فقط به تبصره و قانون فکر می کنند و نمی گذارند کار پیش برود.
4. شیوه دیگر انطباق، انقلابی گری و شورشگری است. در اینجا می تواند هم هدف های مثبت هم منفی وجود داشته باشند.و در اینجا او می خواهد یک سری وسایل نمادی شده جدید و یا یک سری وسایل نمادی شده موجود را تعریف کند. بنابراین یک سری را منفی نقد می کند و یک سری را تایید و خلق می نماید.
مطالعه کجروی و جرم و تبهکاری: کم کم آنومی به معنای یک ویژگی شخصیتی به کار می رود و جنبه سایکولوژیک پیدا می کند که با مفهوم از خود بیگانگی یکسان می شود و بعد مقیاس سنجش از خود بیگانگی رایج می شود و از اینجا به بعد مفهوم آنومی بین جامعه شناس و روان شناس در نوسان است.
دکتر پیران در ادامه بحث تعریفی از هویت ارائه می نماید:
هویت: از کلمه Idendity لاتین سرچشمه گرفته که به معنای همانی و تداوم است. به عبارتی پایداری و تداوم در حین دگرگونی و وحدت در عین کثرت است. هم به وضعیت و شرایط و هم ایستار و برداشت و هم باور ارتباط دارد.
اما هویت در عرصه جدید در غرب با مفهوم فردگرایی رابطه دارد. آدم هایی که دچار سرگشتگی شده اند و به ذره تبدیل شده اند. جامعه ای که آدم ها را به اتم تبدیل کرده، این سئوال مطرح است که واقعا هر کسی کیست؟ در تحلیل هویت دوجریان به چشم می خورد. یکی نظریه سایکودینامیک(پویایی روانی)ودیگری تحلیل جامعه شناختی.
بحث پویایی روانی، بر پایه نظرات فروید قرار دارد که، بعد نظریه همسان سازی است که کودک خود را با اشیاء خارجی یا با والدین و یا شخصی خارجی همسان می کند، "همانندسازی" می کند.
به نظر او سوپر ایگو ( Super Ego)، والدین هستند که در همانندسازی کودک ظاهر می شوند و از آن طریق او یک هویت برای خود تعیین می کند و دائما این هویت را تقویت می کند و تغییر می دهد. بالاخره در یک دوره ای کم کم شکلی برای این هویت پیدا می کند. در نظریه سایکودینامیک، ساخت روانی دارای هسته مرکزی است که با هویت پایدار یا متداوم است، اگرچه حاکی تناقض بوده ولی مشخص می شود. یعنی یک چارچوب تعریف شده که در آن این نوسانات می تواند اتفاق بیافتد.
لیختن اشتاین از ظرفیت " همان " ماندن در غوغای تغییر مداوم یاد می کند اما تحول در این دیدگاه با نظریه اریکسون آغاز می شود. او هویت را فرایندی می داند که در درون فرد و در درون فرهنگ اجتماع ( محله) ساخته می شود. پدیده ای که هویت را به وجود می آورد از دو پدیده فرد و فرهنگ سرچشمه می گیرد. اریکسون اولین کسی است که در خلال جنگ جهانی دوم بحران هویت را مطرح می کند و می گوید بیمارانی هستند که مفهوم همانی شخصی و تداوم فرهنگی را از دست داده اند. او در تقسیم بندی خود می گوید جوانی به عنوان بحرانی فراگیر است که در واقع امکان اغتشاش در هویت شخصیتی در دوره نوجوانی به صورت بالقوه وجود دارد که نهایتا از طریق ایمان به یک ایدئولوژی اجتماعی تبدیل می شود. و در اینجاست که بحران قابل حل می شود. او معتقد است هر جامعه دارای نیاز روان شناختی برای نظامی از ایده هاست که برداشتی از جهان را قابل قبول می کند. این برداشت، مبنای ساختن ارزشهایی می شود که جوان با رجوع به آن ارزشها، بحران جوانی را طی می کند و به یک شخصیت و هویت پایدار تا آخر عمر می رسد. در این رابطه بحران شخصی و نقطه ی تاریخی شدیدا به هم مرتبط هستند. هویت یابی فرایند نامگذاری و جایگاه یابی خودمان در مقوله هایی است که در اجتماع بنا شده است. زبان در این فرایند نقش کلیدی دارد. هر دو سنت سایکوداینامیک و جامعه شناختی به مبنای وصل دنیای درونی و بیرونی است. عده ای معتقدند که دنیای مدرن، حس هویت را زایل کرده و شرایط آنومیک را پدید آورده است. داستان کوتاه قرن بیستم، گویای این هیچ انگاری و این هم زیستی آنومی و هویت است. در تمامی این داستان صحبت از فروپاشی نفس است و بعد همزمان تقاضا برای هویت است یعنی برگردیم و هویت خود را کشف کنیم و چیستی خود را تعریف کنیم. دو نوع نگاه به این فورپاشی وجود دارد. یکی خوش بینانه می گوید، که دنیای جدید دارای فردیت و انتخاب از میان هویت های متکثر است. لذا انتخاب آنها بسیار گسترده شده و انواع هویت ها را نمی توانند انتخاب کنند و در مقابل نگاه بدبینانه می گوید، فرهنگ توده وار بیگانگی را همه گیر می کند، لذا در دنیای همه بیگانه و دنیای آنومیک، دنیای بی هویت به وجود می آورد. در اینجا باید به مسئله جوان هم نگاهی بکنیم در چهل سال گذشته بالاترین میزان جوان را در حوزه عمومی شاهد هستیم، وقتی جوان را در بحث عمومی نگاه می کنیم، جوان تبدیل می شود به کار، ازدواج، اوقات فراغت و . . . .
این برداشت از جوان نه با مذهب هماهنگ است نه با هیچ چارچوب عقلانی ( اینکه جوان را به عنوان کار یا یک شغل بپنداریم). از نکته های مهم یافته های این تحقیق، بی هویتی و انکارگرایی این جوانان است.
وقتی یک فضایی فراهم می شود(مانند مسابقات فوتبال) یکبار سیاسی و یا جنبش اجتماعی پیدا می کند. یعنی اگر تا به حال غیرعلنی بود، وقتی شرایط فراهم شد علنی می شود.
این جوانان معتقدند که بدون استثنا پدران و مادران ما را کجرو تعریف می کنند. خطر دیگری که این جوانان را تهدید می کند مسئله سکس است و مصرف گرایی آن و زیاده خواهی و بیخودی مصرف کردن است. نکته دیگری که در خلال تحقیقاتم به آن برخورد کردم مصرفی شدن همه ارزشهاست. شبکه ای شکل گرفته که الگوی مصرف گرایی سکس است. که به خاطر محدودیت های اعمال شده به یک نوع مصرف گرایی و یافتن جنبه های اقتصادی تبدیل شده است و سن این افراد بین 14 تا 18 سال است. یک قواعد رفتاری و الگو جدید برای این کار تعریف شده است. واژه سازی شده و زبان بخصوصی بوجود آمده است. در بین این جوانان چند خرده فرهنگ شکل گرفته است. کارکرد خرده فرهنگ، ارائه راه حل به درگیری ها و تضاد درونی است. جوانان دچار چند چهره گی شده اند. در هر موقعیتی دقیقا خود را با شرایط تطبیق می دهند. دیالوگ بین معلمان این شاگردان، رکیک، توهین آمیز و تحقیر آمیز است. فکر می کنم این دوران سخت ترین دوران برای معلمان است، چون مشارکت نیست و الگو در آموزش و پرورش الگوی آمرانه است.
در بحث هویت مفاهیم و ارزشها فرو پاشیده است. مفاهیم جدیدی تعریف و موضوعات جدیدی مطرح شده اند. این جوانان تضادهای درونی خودشان را از حالت رسمی، از خانواده خارج کرده اند و در بیرون آن را تعریف می کنند. خطر این کار این است که آنها را در معرض انحراف، اعتیاد، الکلیسم، ایدز و . . . قرار می دهد. در اینجا نقش خیانتی که رسانه ملی می کند فراموش شدنی و بخشیدنی نیست. مثلا سریال خشایار که همه جوان ها هم خوششان آمده و استقبال کرده اند، نگاه کنید یک شخصیت دروغ گو یا به عبارتی خالی بند محبوب ترین آدم سریال است. خالی بندی، گوش ایستادن، فضولی کردن، لات بازی درآوردن و تمام ارزشهای منفی را قبحش را ریختن کاری است که در این سریال آموخته می شود. خنگ ترین و هالوترین شخصیت داستان اتفاقا دانشجوست. این یعنی چه؟ خرده فرهنگ جوان ها الگوهای ضدفرهنگی و ضدارزشی را جذب می کند و ارزشهای تبلیغ شده و تاکید شده رسمی را پس می زند و انکار می کند. این خرده فرهنگ باز هم از یک طریقی راههایی برای حالت بینابینی که نمی توانیم تصمیم بگیریم، به وجود می آورد و مهم ترین مساله راهی برای ارائه خود، این جوانان به شدت نیازمند این هستند که خودشان را به نحوی نشان دهند، فریاد می زنند که من هستم، من جوان هستم. من باید یک جوان پرانرژی و شورشی باشم، من باید خلاف کنم، باید گناه کنم. تظاهرات این تلاش برای ارائه خود به شکل هایی جلوه می کند. مهم ترین این تظاهر جنبه مالی پیدا می کند. کفش چند صد هزار تومانی، موبایلی که آهنگ چنان بزند. کامپیوتر چنان، CD فلان و . . . درجه بندی می شود. هرچه وضع مالی پایین می آید تظاهرات ارائه خود جنبه های رادیکال تری پیدا می کند و فردی می شود. مثلا در میهمانی من این کار را بکنم تا همه ببینند که من خیلی مهم هستم.
آقای دکتر پیران در انتها پیشنهاد کردند که بیایید یک جنبشی راه بیاندازیم مثل جنبش حفظ هویت محله، مثل جنبش زنان، یک جنبشی برای نجات جوانان، ایشان گفتند من ضمن اینکه خوش بین هستم، بدبین عمل گرا هستم. فکر می کنم این لایه را کنار بزنیم اینها توانمند هستند، بسیار بسیار باهوش هستند. واقعا اگر یک بسیج اجتماعی بشود این پوسته باز می شود، که می تواند یک نیرویی برای دگرگونی آینده ایران باشد. من معتقدم دگرگونی آینده ایران دارد اتفاق می افتد. توسط همین ها که ما فکر می کنیم کجرو هستند.
این حالت موقتی است و اگر ادامه پیدا کند یک بحران اجتماعی فراگیر اتفاق خواهد افتاد که قابل جمع کردن نیست. چند نکته در مورد این جوانان قابل ذکر است. اینها بدون استثنا " تیک" دارند، اضطراب و هیجان دارند. تنش دارند بین فردیت نوجوان و جوان. تنش ناشی از باخودبیگانگی دارند، تنش دارند بین آزادی مطلق و توانایی کامل و یک هنجارهای فوق محدود کننده، تنش دارند از ترس مرگ و خطر کردن دائمی در عرصه خیابان، تنش دارند به چشم داشت های یک نسل بزرگ تر و تمایلات جوانی و هیچ توجیهی برای چشم داشت های جامعه و نسل بزرگ تر ندارند
اختلالات رفتاری و ناتوانی های ویژه یادگیری

1- بررسی شیوه های فرزندپروری مادران کودکان افسرده ، مضطرب ،وسواس و کودکان عادی
مجریان : مرجان فرضی ، فاطمه رئوفیان ، هاجر عسگری
ناظر: الهه محمداسماعیل
2- ارزشیابی مقدماتی کلینیکهای ناتوانیهای خاص یادگیری
مجری : الهه محمداسماعیل
3- نیاز سنجی ، جایگزینی ، توانبخشی و آموزش دانش آموزان استثنایی
مجری : گروه اختلالات یادگیری
4- بانک اطلاعاتی تحقیقات انجام شده در حیطه کودکان استثنایی دانشگاههای کشور
مجری : الهه محمداسماعیل
5- انطباق و هنجاریابی آزمون ریاضیات ایران کی مت
مجری : الهه محمد اسماعیل
6- ارزشیابی کتابهای فارسی و ریاضی پایه های اول تا پنجم دانش آموزان عقب مانده ذهنی
مجریان : الهه محمد اسماعیل – فخرالسادات یوسفی طبایی – طاهره سیدی
7-کاربرد روانشناسی در آموزش ریاضیات
تالیف : مرتضی حاج بابایی
8- ارزیابی عملکردی رفتار در کودکان دارای مشکلات رفتاری
ترجمه و تالیف : سیمین بشاورد
9-آموزش دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری و رفتاری (جلد اول)
مولفان : دونالددی . هامیل و نتی آر. بارتل
مترجمان : دکتر اسماعیل بیابانگرد – دکتر محمدرضا نائینیان
10- آموزش خودکنترلی رفتار به دانش آموزان
ترجمه : الهه محمداسماعیل
11- آموزش ‏دانش‎آموزان ‏مبتلا به ‏مشکلات ‏یادگیری‏ورفتاری(جلد دوم)
مولفان: دونالد . دی. هامیل و نتی. آر. بارتل
مترجمان: دکتر اسماعیل بیابانگرد- دکتر محمدرضا نائینیان
12- آموزش و پرورش تطبیقی کودکان دارای اختلالات رفتاری
مجریان: حسین زارع- تورج هاشمی نصرت‎آباد
13- بازی درمانی برای کودکان دارای اختلالات رفتاری
مولف: الهه محمد اسماعیل
14- بررسی اعتبار، روایی و تعیین نقاط برش اختلالهای پرسشنامه علائم مرضی کودکان) (CSI-4 بر روی دانش آموزان 14 -6 ساله مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر تهران
ناظر: دکتر احمد علی‎پور
مجریان: الهه محمد اسماعیل – مرجان فرضی گلفزانی
15- تاثیر آموزش راهبرد خودگردانی (خود دستوری کلامی) بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کودکان
مجری: حکیمه سادات موسوی
ناظر: الهه محمداسماعیل
16- تاثیر آموزش راهبرد خودکنترلی(خود نظارتی) در کودکان دارای اختلال نقص توجه
مجری: لی‎لی اشتری‎زاده
ناظر : دکتر احمد علی‎پور
17- بررسی تحولی اختلال ویژه اکتساب حساب (حساب نارسایی)
ناظر: دکتر پریرخ دادستان
مجری: مژگان رمضانی- همکار اصلی: سیمین بشاورد
18- مقایسه اضطراب ریاضی در دانش‎آموزان حساب نارسا و عادی مدارس ابتدایی شهر تهران
مجری : سیمین بشاورد
19- بررسی شیوع حساب نارسایی در دانش‎آموزان پایه‎های چهارم و پنجم مدارس ابتدایی شهر تهران
ناظر: دکتر احمد علی‎پور
مجری: مژگان رمضانی- همکار: ساره صادقی
20- بررسی مراحل تحول اخلاقی کودکان و نوجوانان 6 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک
مجریان: مرجان فرضی گلفزانی – الهه محمد اسماعیل
21- مقایسه حافظه کوتاه مدت در دانش‎آموزان حساب نارسا و عادی شهر تهران
مجری: مژگان رمضانی
22- آموزش صرف و نحو زبان به کودکان دچار نقص شنوایی
مولفان : دکتر علی اصغر کاکو جویباری ، آلیس هوسپیان
23- زبان آموزی به شیوه طبیعی برای کودکان دچار نقص شنوایی
مولف : موراگ کلارک
مترجمین : دکتر علی اصغر کاکو جویباری – شروین شمالی
24- درسنامه مددکاری اجتماعی و روانپزشکی کودک
مولفان : جودیت لسک – برایان لسک
مترجمان : دکتر سیدجلال صدرالسادات – ابوالفضل سعیدی – سعید حسن زاده
25-مجموعه اشعار برای کودکان استثنایی
سراینده : زهرا رضوانی دهاقانی
26- ذبیح بهروز و نقش او در آموزش و پرورش ناشنوایان ایران
تالیف : دکتر محمد رضا بیگدلی
27- مقدمه ای بر آموزش تلفیقی
تالیف : آلیس هوسپیان
28- سیر تاریخی آموزش و پرورش استثنایی در ایران
ناظر: دکتر علی اصغر کاکو جویباری
محقق : احمد امیدوار
29- آموزش والدین ویژه کودکان نابینا
تالیف : سندی نیمن
مترجمین : مهرناز سنایی – عاطفه غیاث فخری
30- تاثیر آموزش راهبردهای مرور ذهنی (نگهدارنده و بسط دهنده ) وسازمان دهی بر مشکلات حافظه کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر .
مجری : مجید یوسفی لویه
31- نگاهی به آموزش و پرورش استثنایی در ژاپن
تهیه و تدوین : آزاده قادریان ، دکتر طاهره نظرنوکنده
32- حقوق کودک و کودک معلول در قوانین داخلی و بین المللی
تالیف : دکتر محمدرضا بیگدلی
33- دانش آموزان معلول در مدارس عادی ، یونسکو 1999
ترجمه : پژوهشکده کودکان استثنایی
34- معلولین نامدار ایران و جهان
مولفان : دکتر محمدرضا بیگدلی ، منصور محمدی زاده ، حسین شمس ملایری
35- آنالیز نظام آمار ثبتی دانش آموزان استثنایی کشور
مجری طرح : شهاب کسکه
36- مجموعه مقالاتی در زمینه معلولیت و آموزش تلفیقی
ترجمه : پژوهشکده کودکان استثنایی
37- خلاصه مقالات شرکت کنندگان در دومین کنفرانس بین المللی درزمینه آموزش و پرورش
38- مجموعه مقالات نظری و تحقیقی درباره زبان
مولف : دکتر علی اصغر کاکوجویباری
39- آشنایی با انجمن های غیردولتی حمایت از معلولان
گردآورندگان : محمدرضا بیگدلی ، رویا پورمحمدی
40- سیمای کنونی آموزش و پرورش استثنایی در ایران
مولف : احمد امیدوار
41- احوال و دیدگاه باغچه‎بان
ناظر: دکتر علی اصغرکاکوجویباری
مولف: فهیمه محمدی
42- بررسی طرح بهینه سازی پنج‎شنبه ‎ها در مدارس ابتدایی استثنایی
ناظر: دکتر علی اصغر کاکو جویباری
مجریان: مینا حسنی- دکتر احمد علی‎پور
43- بررسی مسائل حقوقی بین مدارس استثنایی وعادی
ناظر: دکتر احمد علی‎پور
مجری: فهیمه محمدی
44- روشهای سواد آموزی درزبان فارسی
مجری: دکتر علی اصغر کاکوجویباری
45-مجموعه مقالات پیرامون "اصلاحات در آموزش و پرورش((
مجری : دکتر علی اصغر کاکو جویباری
46- ارتباط فقر آهن با وضعیت دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران
مولف : سید مصطفی نچواک- دکتر منصور رضایی
47- بررسی میزان شیوع در دانش آموزان کم توان ذهنی
مولف : سید مصطفی نچواک
48- آموزش ترمیمی برای دانش آموزان نارسا نویس
مولف : سیمین بشاورد
49-آموزش ترمیمی برای دانش آموزان نارسا نویس
مولف : مژگان رمضانی
50- انطباق و هنجاریابی آزمون هوش غیرکلامی TONI-3 (فرم الف و ب)
پژوهشگر: دکتر الهه محمد اسماعیل
51- همه گیرشناسی اختلالات عاطفی- رفتاری در دانش آموزان ابتدایی شهر تهران
پژوهشگر: سیمین بشاورد- مژگان رمضانی
52- اضطراب ریاضی و راههای غلبه بر آن: آنچه معلمان باید بدانند
تالیف: سیمین بشاورد
53- ناهنجاری های متابولیکی در سندرم داون
تالیف: سید مصطفی نچواک
54- بررسی میزان دانش بهداشتی مربیان بهداشت مراکز آموزش استثنایی کشور
سید مصطفی نچواک
55- بررسی میزان شیوع و پایش صرع در دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران
سید مصطفی نچواک
56-ارتباط فقر آهن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران
سید مصطفی نچواک- منصور رضایی
57- ساخت و هنجاریابی آزمون پیشرفت تحصیلی نوشتن پایه اول ابتدایی
حجت اله راغب
58- آموزش ترمیمی برای دانش آموزان نارسانویس
مولف :سیمین بشاورد
59- بررسی سلامت روانی مادران دانش آموزان مبتلا به اختلالات رفتاری
دکتر الهه محمد اسماعیل- حکیم سادات موسوی
60- اختلالات عاطفی و ناتوانیهای یادگیری در کودکان پیش دبستانی
مترجم: حجت اله راغب

بررسی شیوه های فرزندپروری مادران کودکان افسرده ، مضطرب ،وسواس و کودکان عادی
خانواده در رشد و پرورش اجتماعی کودک نقش بسزایی دارد. بطوری که روابط میان والدین و کودک ، انتظارات و واکنشهای کودک را در روابط اجتماعی آینده طرح ریزی می نماید. در حقیقت شیوه های انضباطی والدین و اینکه خانواده از چه ساختاری برخوردارمی باشد، برحسب تعامل بین دو بعد رفتاری والدین در تغییر است اینکه خانواده کودک محور یا بر حسب نیازهای والدین قرار دارد و یا اینکه مرکزیت شیوه کنترل کودک می باشد که از رفتاری محدود کننده تا رفتاری آسان گیر متغیر است . پس محیطی که کودک در آن رشد می کند جایگاه ویژه ای دارد، چرا که شخصیت کودک ابتدا در آنجاپایه ریزی می شود. بنابراین والدین و دیگر اعضای خانواده می توانند کودک را به هر شکلی که می خواهند تربیت کنند و افراط و تفریط در شیوه تربیتی شان منجر به رشد ناقص پرورشی و رفتارهای نابهنجار در کودکان می شود و ما در تشخیص رفتار نابهنجارمی بایست عواملی چون ، بافت ویژگیهای والدین ، ملاحظات مربوط به رشد، ویژگیهای کودک و تاثیرات بافتی که بر املاک بزرگسالان نقش دارند را در نظر بگیریم .بنابراین ریشه بسیاری از مشکلات رفتاری و انحرافات شخصیتی در کودکان را باید درالگوهای تربیتی والدین و ویژگیهای آنان جستجو نمائیم . در اینجا مقصود از انجام این تحقیق این است که : آیا شیوه های فرزندپروری مادران با وجود اختلالهای اضطرابی و افسردگی و وسواس در کودکان ارتباط دارد و آیا نحوه فرزندپروری آنان با مادران کودک عادی تفاوت دارد یا اینکه تفاوتی میان آنها مشاهده نمی شود.بدین منظور با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری به بررسی شیوه های فرزندپروری مادران کودکانی که تشخیص افسردگی ، اضطراب و وسواس را از طریق روانپزشک دریافت کرده بودند، پرداخته شد و نتایج حاصل به شرح ذیل می باشد:
1 – بین میانگین نمرات شیوه استبدادی مادران کودکان افسرده ، مضطرب دارای وسواس و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد.
2 – بین میانگین نمرات عامل سهل گیری مادران کودکان افسرده ، مضطرب ، دارای وسواس و عادی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
3 – بین میانگین نمرات شیوه قاطع و اطمینان بخش مادران کودکان افسرده ، مضطرب ،دارای وسواس و کودکان عادی تفاوت معنی داری وجود دارد.

ارزشیابی مقدماتی کلینیکهای ناتوانیهای خاص یادگیری
کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری که طبق تخمینهای جهانی حدود هشت درصد ازکودکان و غالباً پسران ، را تشکیل می دهند، معمولاً پیش از ورود به مدرسه شناخته نمی شوند، زیرا این ناتوانیها در خواندن و هجی کردن و نوشتن و حساب کردن ظهورمی یابند. علیرغم تلاشهایی که صرف پژوهش درباره این کودکان می شود هنوز مسائلی وجود دارد که حل نشده باقی مانده است و نیاز است که سازمانهای پشتیبان پژوهش ،نیازهای پژوهشی خود را در حیطه مربوطه بشناسند و بتوانند در زمینه های مورد نیازخود پژوهشهای لازم را انجام دهند و توانایی جذب یافته های پژوهش را در ساختار خودداشته باشند. اگر پژوهش در آموزش و پرورش استثنایی بخواهد موفق باشد و مسائل مبتلابه و واقعی را حل کند، باید بتواند نمایانگر نیازهای واقعی و راهگشای مشکلات باشد. بطوری که بتواند چهار گام را (شناخت وضع موجود – تعیین وضعیت مطلوب ،مقایسه وضع موجود یا وضعیت مطلوب ، انتقال تدریجی به وضعیت مطلوب ) در زمینه پژوهش و برنامه ریزی بردارد. هدف از اجرای این طرح بررسی نظرات و دیدگاههای کارشناسان مراکز اختلالات یادگیری در ارتباط با نیازها و مشکلات موجود بوده تا بتوان به کمک آن ، جهت رسیدن به وضعیت مطلوب ، برنامه هایی را طراحی نمود.
اهداف این پژوهش عبارت بودند از:
– ارزیابی امکانات و وسایل موجود با در نظر گرفتن نیازهای این مراکز.
– بررسی نیازهای کارشناسان مراکز جهت برنامه ریزیهای آتی برای برطرف نمودن مشکلات موجود.
– بررسی تناسب ابزارهای مورد استفاده در کلینیکها.
کلیه کارشناسان شاغل در کلینیکهای ناتوانیهای خاص یادگیری سراسر کشور در سال 1377 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند، لذا همه جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفته است . به منظور ارزیابی طرح کلینیکهای ناتوانیهای خاص یادگیری با توجه به اهداف پژوهش پرسشنامه ای شامل 47 ماده در زمینه های فضای فیزیکی ، وسایل و ابزارمورد استفاده ، مراحل ارزیابی و تشخیص فرایند بازپروری و پیشگیری ، کارگاههای آموزشی و توزیع فراوانی اختلالات یادگیری (خواندن ، نوشتن ، حساب ) در پایه های مختلف طرح ریزی شد. پس از اجرای پرسشنامه ها، به منظور بررسی داده ها از روش های توصیفی استفاده شد.
اهم نتایج حاصل از یافته های تحقیق عبارتند از:
1- حدود 80 درصد کارشناسان فضای فیزیکی را جهت ارزیابی و درمان مناسب دانسته اند.
2- یافته های حاصل در ارتباط با تناسب ابزارهای تشخیصی برای اختلالات حساب ،خواندن ، نوشتن حاکی از آن است که بیشتر آزمونهای مورد استفاده جهت تشخیص اختلالها، آزمونهای معلم ساخته می باشند که استاندارد نیستند.
3- با توجه به اهمیت آگاهی معلمان در فرایند تشخیص به موقع و بازپروری این گروه ازدانش آموزان ، نتایج نشان می دهد که آگاهی معلمین نسبت به خدمات کلینیکها در حدپایینی بوده است .

نیاز سنجی ، جایگزینی ، توانبخشی و آموزش دانش آموزان استثنایی
هدف از اجرای این طرح ، بررسی مشکلات مدارس استثنایی و تعیین اولویتهای این مسائل با رویکردی ترکیبی در نیاز سنجی آموزشی است . این نیاز سنجی در قالب فرایندتشخیص ، جایگزینی ، بهداشت و پیشگیری ، آموزش و توانبخشی است . ابزار طرح ، پرسشنامه ای باز پاسخ مبتنی بر نیازسنجی برای تعیین اولویت نیازهایی بود که شش فرایند فوق را در چهار مقوله تشخیص و جایگزینی ، بهداشت و پیشگیری ، آموزش وتوانبخشی گنجانده است . پاسخ دهندگان به این پرسشنامه مجموعه افرادی بودند که درمدارس دانش آموزان استثنایی ، در گروههای حسی-‎حرکتی ، اختلالات رفتاری ، عقب ماندگان ذهنی ، نابینایان و ناشنوایان با عناوین آموزگار، مربی بهداشت ، مشاور، مدیرو معاون به انجام وظیفه مشغول بودند. نمونه پژوهشی در مجموع 626 نفربودند که از این تعداد 349 نفر در گروه عقب ماندگان ذهنی ، 148 نفر در گروه ناشنوایان ،51 نفر در گروه حسی – حرکتی ، 20 نفر در گروه نابینایان و 57 نفر در گروه اختلالات رفتاری اشتغال داشتند.
نتایج بدست آمده در مقوله تشخیص و جایگزینی در گروه حسی – حرکتی و نابینایان ،عدم وجود نیروی متخصص در ارزیابی و جایگزینی را نشان می دهد. در گروه عقب ماندگان ذهنی و ناشنوایان نیز نتایج حاصله حاکی از عدم اعتبار وسایل و شرایط سنجش است . همچنین در گروه اختلالات رفتاری ، براساس اطلاعات بدست آمده می توان به عدم وجود معیاری مشخص و مناسب جهت تشخیص اشاره نمود.در مقوله پیشگیری و بهداشت ، بالاترین فراوانی در گروههای حسی – حرکتی ، اختلالات رفتاری و ناشنوایان به کمبود مربی بهداشت اختصاص داشت . حال آنکه در مدارس عقب ماندگان ذهنی و نابینایان عدم آگاهی اولیا در امر پیشگیری و بهداشت بیش از سایر موارد مورد توجه واقع شده است . در فرایند توانبخشی ، در 3 گروه اختلالات رفتاری ، عقب ماندگان ذهنی و نابینایان ، کمبودنیروی متخصص توانبخشی در مدارس بالاترین فراوانی را کسب کرده است . در گروه حسی – حرکتی و ناشنوایان نیز کمبود امکانات و وسایل توانبخشی اولویت اول را به خوداختصاص داده اند. در مقوله آموزش در چهار گروه اختلالات رفتاری ، عقب ماندگان ذهنی ، نابینایان ، ناشنوایان بالاترین فراوانیها مربوط به عدم دسترسی به کتاب ‎های درسی ، محتوای مناسب دانش آموزان و در گروه حسی – حرکتی کمبود فضای آموزشی مناسب برای این دانش آموزان بوده است .
بانک اطلاعاتی تحقیقات انجام شده در حیطه کودکان استثنایی دانشگاههای کشور
چرخه پژوهش و کاوشگری با ارایه یافته ها و اطلاع رسانی مناسب تکمیل می گردد.پژوهش در اغلب موارد به تنهایی و بدون اتصال به این مرحله ، ناکارآمد و کم اثر خواهدبود. اطلاع رسانی در شکل منطقی آن مشارکت در کلیه پژوهشهایی است که توسط دیگران به انجام رسیده است و این بدین معناست که حوزه دانش بشری گام به گام گسترش می یابد و هر مرحله بعدی در حکم پایه پیش زمینه قرار می گیرد. از جمله مشکلاتی که دغدغه و دل مشغولی مستمر پژوهشگران را فراهم آورده است ،دستیابی به پژوهش های اجرا شده به جهت تمهید یک فعالیت پژوهشی اثربخش است . خلاصه نویسی تحقیقات ، ابزاری برای انتقال ساده و سریع یافته های پژوهشی است . به گونه ای که امکان بررسی دایره وسیعی از پژوهش ها در یک محدوده زمانی اندک فراهم می گردد.
مجموعه حاضر که حاصل تلاش گروه اختلالات یادگیری و رفتاری پژوهشکده کودکان استثنایی است ، با هدف خلاصه نمودن و طبقه بندی پژوهش های انجام شده در حیطه کودکان استثنایی انجام شده است . حیطه های مورد بررسی شامل عقب ماندگی ذهنی ،ناشنوایی ، نابینایی ، اختلالات رفتاری ، اختلالات یادگیری و معلولیتهای جسمی – حرکتی است. این مجموعه شامل تحقیقات انجام شده (در دوره کارشناسی ارشد و دکتری ) برروی کودکان و نوجوانان استثنایی در دو دهه اخیر می باشد.
در تدوین خلاصه ها ابتدا شناسنامه پژوهش ذکر شده و سپس خلاصه پژوهش ، اهداف ،سوال ها و فرضیه ها، روش ، نتایج و پیشنهادها آمده است . به گونه ای که کلیه علاقه مندان می توانند از این مجموعه استفاده کنند.
انطباق و هنجاریابی آزمون ریاضیات ایران کی مت
مجری : الهه محمد اسماعیل
درس ریاضی از جمله مهارتهای اساسی است که در زمره دروس مهم و بنیادی دردوران تحصیل محسوب می شود. تحقیقات و مطالعات نشان داده اند که ارتباط پویایی بین رشد و توسعه جامعه و کاربرد ریاضیات وجود داشته است . حال آنکه وضعیت موجود مادر درس ریاضی حکایت از اُفت بالای تحصیلی در این درس دارد؛ و تعداد قابل ملاحظه ای از دانش آموزان با نمره پایین و یا با کمک تبصره ها و چندین بار شرکت درامتحان به کلاس بالاتر ارتقاء می یابند. در دسترس نبودن آزمونهای تشخیصی مناسب به منظور شناسایی مشکلات و رفع آنها در قالب برنامه ریزیهای درسی جدید این معضل راکماکان به قوت خود باقی نگاه داشته است . همچنین واقعیاتی چون عدم رضایت درونی شاگردان از درک مفاهیم پایه ای در درس ریاضی و ناتوانی آنان در کاربرد مفاهیم ،آموخته ها و اصول و قواعد ریاضی در زندگی تحصیلی ، شغلی و حتی زندگی روزمره ، بسیارتاثرانگیز است . اثرات پنهان ناشی از این ناتوانیها عبارت است از تشویق و ترغیب دانش آموزان به یادگیری طوطی وار، از بین رفتن اعتماد به نفس آنان و ایجاد احساس ناتوانی که به ندرت می توان با آموزشهای بعدی این اثرات را از بین برد (بازرگان ،1374). یکی از راههای پیشگیری از مشکلات مذکور، بررسی و شناسایی نقاط قوت وضعف دانش آموزان در درس ریاضی است . بنابراین با توجه به ضرورت این شناخت ازسوی معلم ، و طراحی برنامه های آموزشی ویژه برای دانش‎آموزانی که دارای مشکلات خاص یادگیری هستند، و با عنایت به کمبودی که از این نظر در نظام آموزشی کشور ما احساس می شود؛ تهیه و تدوین آزمون تشخیصی ریاضی که مبتنی بر محتوای کامل و
اهداف آموزشی درس ریاضی باشد از اهمیت ویژه ای برخوردار است . در پاسخ به این نیاز،انطباق و هنجاریابی آزمون ریاضیات ایران کی ـ مت مورد توجه قرار گرفته است . این آزمون تشخیصی ، ابزاری انفرادی و هنجار مرجع است که استفاده از آن در چهار زمینه یعنی برنامه ریزی آموزشی ، مقایسه دانش آموزان ، ارزشیابی از پیشرفت آموزشی وارزشیابی برنامه ، پیشنهاد شده است این آزمون عملکرد فرد را در سه حیطه کلی ، ازطریق 13 خرده آزمون به قرار زیر مورد ارزیابی قرار می دهد:
– حوزه مفاهیم اساسی شامل خرده آزمونهای شمارش ، اعداد گویا و هندسه .
– حوزه عملیات که عبارت است از جمع ، تفریق ، ضرب ، تقسیم و محاسبه ذهنی .
– حوزه کاربرد که از پنج خرده آزمون یعنی اندازه گیری ، زمان و پول ، تخمین ، تفسیر و حل مساله تشکیل شده است .
در این پژوهش پس از ترجمه متن اصلی آزمون کی مت تجدید نظر شده ، انطباق محتوایی این آزمون در ارتباط با کتابهای ریاضی پنج پایه مقطع ابتدایی مورد توجه قرارگرفت و پس از حصول اطمینان از هماهنگی محتوای مندرج در کتابهای 5 پایه با محتوای آزمون ریاضی ، به سبب مناسبات فرهنگی – اجتماعی ، انطباق صوری نیز صورت گرفت ودر نهایت اجرای آزمون طی دو مرحله انجام پذیرفت :
الف ) اجرای مرحله اول تجربی : در قالب یک مطالعه مقدماتی و با هدف شناسایی و رفع موارد مبهم در پرسشهای آزمون ، تعیین سطح دشواری ، قدرت تشخیص سوالات ، همزمان با بازگشایی مدارس در مهر ماه 1376، 750 دانش آموز دختر و پسر در 5 منطقه شهر تهران با استفاده از آزمون کی مت مورد ارزیابی قرار گرفتند.
ب ) اجرای مرحله دوم تجربی : پس از تجزیه و تحلیل آماری سوالات و تهیه و تنظیم دفترچه های آزمون (در دو مرحله )، اجرای نهایی بر روی 6395 دانش آموز دختر و پسر یازده استان کشور (85 ناحیه و شهرستان ) صورت گرفت. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آماری آنها، روایی تفکیکی ، پیش بین ، همزمان و همچنین اعتبار آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت . و سرانجام جدول های هنجاری نمرات استاندارد مربوط به سنین شش سال و شش ماه تا یازده سال و نه ماه وجدول های هنجاری کلاس های اول تا پنجم ابتدایی در سطح ملّی و جدول های هنجاری مربوط به کلاس های اول تا پنجم ابتدایی به تفکیک استانی تهیه گردیدند که برای کلیه دانش آموزان عزیز در سطوح مذکور قابل استفاده اند.
ارزشیابی کتابهای فارسی و ریاضی پایه های اول تا پنجم دانش آموزان عقب مانده ذهنی
مجریان : الهه محمد اسماعیل – فخرالسادات یوسفی طبایی – طاهره سیدی
به اعتقاد بیبای (1977) "ارزشیابی به معنای فرایند جمع آوری و تفسیر نظامدارشواهدی است که در نهایت به قضاوت ارزشی به منظور اقدامی معین بیانجامد. کرونباخ (1963) نیز بهبود برنامه های آموزشی را هدف اصلی ارزشیابی می داند و معتقد است اطلاعات حاصل از این فرایند، پسخوراند مناسبی را در زمینه بهبود برنامه ها و اتخاذتصمیمات هوشمندانه برای برنامه ریزان درسی و معلمان فراهم می آورد. امروزه تمام کشورهایی که برنامه ریزی درسی خود را بر پایه علم روز قرار داده و با استمداد از نظام عملیاتی به بازسازی برنامه های درسی خود پرداخته اند، این اصل را پذیرفته اند که کودک تنها قادر به درک مفاهیم متناسب با توان ذهنی خود است ، از آنجا که کارآمدی نظام آموزشی در گرو این اصل قرار دارد، بایستی ویژگی مراحل تحول روانی کودکان عقب مانده ذهنی نیز مانند سایر کودکان مورد توجه قرار گرفته و توالی مراحل آموزشی بااین ویژگیها مطابقت داده شود. لذا پژوهش حاضر در صدد بررسی نظرات معلمان نسبت به محتوای کتابهای فارسی و ریاضی پایه های اول تا پنجم دانش آموزان عقب مانده ذهنی بوده است ؛ تا مشخص نماید آیا کتابهای مذکور متناسب با ویژگیها و نیازهای این گروه ازفراگیران است ؟ و آیا هدفهای آموزشی مورد نظر برنامه ریزان درسی را تامین می کنند؟
در اکثر نظامهای آموزش و پرورش ، کتابهای درسی یکی از مهم ترین منابع یادگیری دانش آموزان به شمار می رود. به طوری که بیشتر فعالیتهای آموزشی در چارچوب کتاب درسی صورت گرفته و غالب معلمان نیز تمام تلاش خود را بر این محور استوارساخته اند، تا در جهت تحقق اهداف پیش بینی شده ، جریان یادگیری دانش آموزان راهدایت نمایند. از این رو، می توان کتابهای درسی را به لحاظ تاثیری که در فراینداجتماعی شدن ، نحوه شکل گیری تفکر و برداشت فرد از تواناییهایش بر جای می گذارد،حائز اهمیت دانست . در تالیف کتابهای درسی ، انتخاب محتوای مناسب عامل بسیارمهمی است ؛ لذا تنظیم و سازمان دهی آن باید طبق اصول و روشهای خاص برنامه ریزی درسی صورت گیرد تا توانایی پاسخگویی به نیازهای فراگیران را داشته باشد.
در حال حاضر، شواهدی دال بر کاستی ها و ناهماهنگی هایی در زمینه کتابهای درسی دانش آموزان عقب مانده ذهنی وجود دارد که ضرورت تحقیق پیرامون این موضوع راآشکار می سازد. این پژوهش نیز در ارتباط با یکایک دروس کتابهای فارسی و ریاضی پنج پایه به بررسی نظرات معلمان درباره محتوای کتابهای مذکور پرداخته است . نتایج این پژوهش ، اطلاعات مفیدی را در راستای متناسب سازی کتابهای مورد بررسی دراختیار دست اندرکاران و برنامه ریزان قرار می دهد.
به منظور اجرای این پژوهش که از نوع توصیفی است ، ابتدا با توجه به اصول ارزشیابی کتابهای درسی و اهداف تحقیق ، پرسشنامه ای به منظور جمع آوری اطلاعات تهیه گردید.آنگاه پرسشنامه های تهیه شده از طریق ادارات آموزش وپرورش استثنایی 18 استان کشور در اختیار 128 تن از معلمان دانش آموزان عقب مانده ذهنی ، که به روش سهمیه ای و با توجه به داشتن حداقل سه سال تجربه تدریس در پایه های مذکور انتخاب شده بودند، قرار گرفت . پس از تکمیل و ارسال پرسشنامه ها اطلاعاتی که فاقد ابهامات اساسی بوده ، استخراج و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی نظیر فراوانی و درصد فراوانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
براساس یافته های حاصل از این پژوهش ، در کل می توان نتیجه گرفت که غالب دروس موجود در کتابهای مورد بررسی از نظر معلمان مطلوب گزارش شده اند. در ارتباط با بقیه دروس که نامناسب ارزیابی گردیده اند معلمان به درجه دشواری بالا، عدم توالی و ارتباط منطقی دروس با یکدیگر، عدم تناسب تمرینها با محتوای دروس ، بی ارتباط بودن دروس با زندگی روزمره و به خصوص نامناسب بودن اندازه ، رنگ ، تعداد تصاویر به کار رفته وعدم انطباق تصاویر با موضوعات مورد تدریس اشاره کرده اند و در یک نتیجه گیری کلی ابتدا به تغییر، اصلاح ، جابجایی و در برخی موارد حذف این دروس رای داده اند.
کاربرد روانشناسی در آموزش ریاضیات
تالیف : مرتضی حاج بابایی
مواجهه انسان با دنیای کنونی و تغییرات سریع در زمینه علم و فن آوری ، نیازروزافزون دانش آموزان به دانش ریاضیات را می طلبد. چه ، دانش آموزان به کمک آن قدرت تفکر منطقی خویش را تقویت می کنند و ضمن نیازهای زندگی خویش ، مقدمات لازم برای اکتساب مفاهیم دوره های بالاتر را فراهم می سازند.
در راستای اهداف یاد شده و نیز به منظور آشنایی معلمان مقطع ابتدایی ، کتاب حاضرسعی دارد با الهام از نظریه های روانشناسی ، آموزگاران را در به کار بستن این دانش درقلمروهای آموزشی یاری رساند.
خلاصه فهرست مطالب کتاب که سه بخش و 10 فصل دارد، به شرح زیر است : دربخش اول ، به گستره مفاهیم دانش کمـّی در جوامع سنتی و عصر حاضر، پرداخته شده است . بخش دوم کتاب ، ضمن پرداختن به اهمیت آموزش و شیوه های متنوع سنجش ،مشکلات آموزش ریاضیات در مدارس را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. سرانجام ،بخش سوم به بررسی ناتوانی های ویژه یادگیری ، اختلال یادگیری در حساب ، تشخیص وارزیابی آن با توجه به دیدگاههای آموزشی و عصب شناختی اختصاص دارد. امید است این کتاب بتواند خلاء موجود در زمینه روان شناسی آموزش ریاضی را پر کند و برای معلمان ریاضی و سایر علاقمندان مفید فایده واقع شود.

ارزیابی عملکردی رفتار در کودکان دارای مشکلات رفتاری
ترجمه و تالیف : سیمین بشاورد
مربیان آموزشی متوجه شده اند که مشکلات رفتاری دانش آموزان می تواند آنها را ازانجام موفقیت آمیز مهارتهای آموزشگاهی باز دارد (روبرت ، راترفورد و هاول ، 1998)این دانش آموزان به منظور فایق آمدن بر مشکل خود نیازمند برنامه های آموزشی موثر،کارآمد و مربوط هستند (هورنر، 1994). طراحی و تدوین چنین برنامه هایی نیز بدون درک کلیه عوامل موثر بر وقوع رفتار نامطلوب ، با مانع روبرو خواهد شد. در همین ارتباط باید در نظر داشت که شکل ظاهری رفتار به تنهایی ، اطلاعات مفید اندکی را در اختیارخواهد گذاشت . حال آنکه شناسایی عوامل رفتار نامطلوب می تواند مبنای طراحی مداخله ها و راهبردهایی قرار گیرد که به منظور اصلاح رفتار، هم زمان با آموزش مهارتهای تحصیلی به کار گرفته می شوند. این امکان با استفاده از روش ارزیابی عملکردی رفتار تحقق می یابد (دنیل ، هورنر، آلبین ، اسپراگو، استوری و نیوتن ، 1997). "ارزیابی عملکردی رفتار" فرایندی منظم است که به منظور توصیف رفتار نامطلوب ، شناسایی عوامل محیطی و اجتماعی و تعیین وقایع زمینه ساز موثر بر رفتار نامطلوب به کار گرفته می شود. همچنین این فرایند به منظور جایگزین نمودن رفتارهای مطلوب و کاهش فراوانی یا شدت رفتار نامطلوب ، امکان طراحی ، اجرا و اصلاح برنامه های مداخله ای وحمایت رفتاری را برای متخصصان ، مشاوران و مربیان فراهم می سازد. به همین دلیل درکتاب حاضر تحت عنوان "ارزیابی عملکردی رفتار در کودکان دارای مشکلات رفتاری "به منظور کمک به مربیان و مشاوران علاقه مندی که در زمینه اصلاح رفتار گام برمی دارند، معرفی فرایند ارزیابی عملکردی رفتار و مراحل دهگانه اجرای آن به ارایه اطلاعاتی مرتبط در زمینه شناسایی مشکلات رفتاری و سپس راهکارهای مداخله ای موثر در اصلاح آنها پرداخته شده است . این کتاب شامل سه فصل است که امیدواریم برای مربیان مفید فایده واقع شود.

برنامه های ترمیمی در فراگیری دانش آموزان حساب نارسا
تالیف : مژگان رمضانی
درک دانش و مهارت های ریاضی برای تمام دانش آموزان و بویژه دانش آموزان حساب نارسا یک ضرورت است . چه این دانش آموزان باید بتوانند با تسلط یافتن برمفاهیم ، اصولی را که فراگرفته اند در موقعیت های روزانه به کار بندند.
برای پاسخ به این نیاز یعنی ساخت زمینه مفهومی مناسب ، دانش آموزان به کار شفاهی وتمرین های عملی مناسب نیاز دارند. بخش عمده موفقیت این دانش آموزان در انجام این مهم ، در گرو نحوه تدریس معلم و اجرای برنامه ها است . به این ترتیب مساله عمده چگونگی ارائه آموزش هاست .
در همین راستا در این کتاب ، به این پرسش پرداخته می شود که چگونه می توان به دانش آموزان حساب نارسا کمک کرد تا به درک مفهومی عملیات بنیادی ریاضی نائل شوند و بر واقعیت های مربوط به آن تسلط یابند.
این کتاب در طی چهار فصل تدوین شده است . در طی سه فصل اول به معرفی دانش آموز حساب نارسا، چگونگی طراحی آموزشی ، عناصر اصلی برای اجرای برنامه های ترمیمی ، روی آوردهای آموزشی ، و در فصل چهارم ، ضمن بررسی مفاهیم به ارائه فعالیت های آموزشی مناسب پرداخته شده است .

آموزش دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری و رفتاری (جلد اول)
مولفان : دونالددی . هامیل و نتی آر. بارتل
مترجمان : دکتر اسماعیل بیابانگرد – دکتر محمدرضا نائینیان
همه معلمان ، چه آنها که به دانش آموزان عادی و چه آنها که به دانش آموزان استثنایی تدریس می کنند، غالباً با افرادی مواجه می شوند که مشکلات متعددی در خواندن ،حساب ، زبان یا نوشتن ، سازگاری اجتماعی و یا انگیزش دارند و اکثر این دانش آموزان احتمالاً قربانی تدریس ضعیف ، تجربه ناکافی و یا انگیزش پایین هستند. لذا این کتاب برای همه معلمان آموزش عادی و آموزش خاص نگاشته شده است و اهداف نگارش آن عبارتند از: الف ) مرور مختصری بر نقشها و وظایف معلمان در کنترل و اداره ودانش آموزانی که مشکلاتی در ارتباط با مدرسه دارند. ب ) تهیه مطالبی برای معلمان درمورد مشکلات مرتبط با مدرسه (برای مثال خواندن ، هجی کردن ، حساب ، دستخط ورفتار) ج ) تهیه اطلاعاتی اساسی در مورد فنون سنجش و روشهای آموزشی مناسب ، د) تهیه و ارائه پیشنهادهایی برای معلمان در مورد مواد و منابع آموزشی ویژه .
برای دستیابی به اهداف فوق مطالب کتاب در 12 فصل به شرح زیر تهیه و تنظیم شده اند: فصل اول : رفع نیازهای ویژه دانش آموزان ، فصل دوم : تقویت مهارتهای گفتاری و شنیداری ، فصل سوم : آموزش کودکان مبتلا به مشکلات خواندن ، فصل چهارم :مشکلات موجود در انشا و نوشتن ، فصل پنجم : بهبود مهارتهای هجی کردن ، فصل ششم : اصلاح اشکالات دستخط ، فصل هفتم : مشکلات پیشرفت ریاضی ، فصل هشتم : ارزیابی ومدیریت رفتار کلاسی ، فصل نهم : آموزش مهارتهای مطالعه به دانش آموزان ، فصل دهم : از مدرسه به زندگی مستقل ، فصل یازدهم : استفاده از فناوریهای جدید برای دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری ، فصل دوازدهم : اندیشه های نهایی .
از آنجا که پس از ترجمه کتاب به فارسی حجم مطالب از هزار صفحه متجاوز می شد، لذاکتاب به دو جلد تقسیم شده که در مرحله اول شش فصل اول کتاب با عنوان جلد اول چاپ شده است ، امید است معلمان کودکان عادی و کودکان استثنایی کمال استفاده را ازمطالب این کتاب ببرند.
آموزش خودکنترلی رفتار به دانش آموزان
ترجمه : الهه محمداسماعیل
این کتاب در مورد خودکنترلی رفتاری است بویژه در مورد اینکه چگونه معلمان ،مشاوران و والدین می توانند تکنیکهای خودکنترلی رفتار را به کودکان آموزش دهند تاعملکردشان در مدرسه بهبود یابد.
فصل 1 کتاب به بررسی ساختار کتاب پرداخته و در فصل 2 منطق کلی آموزش خودکنترلی به دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته و بعد از ارایه دلایل مربوط به آموزش خودکنترلی رفتار، فرایندهای اساسی خودکنترلی رفتار (خود ارزیابی ، خودنظارتی ، خودتقویتی ، خود هدایتی و خود الگوسازی ) و همچنین رفتارهای مربوط به انجام تکلیف ، رفتارهای نامطلوب و رفتارهای مربوط به مهارتهای تحصیلی که می توانند توسط خودکنترلی رفتار بهبود و اصلاح شوند مورد بحث و بررسی قرار گرفته است .
در فصل سوم اصول و تکنیک های خودکنترلی رفتار با جزئیات آن مورد بررسی قرارگرفته و سه تکنیک مربوط به فرایندهای خودارزیابی شامل خودسنجی ، آموزش خودآموزی ، آموزش واسطه گری کلامی مورد توجه قرار گرفته است .
در فصل های 4، 5 و 6 به منظور اجرای برنامه های مبتنی بر خودارزیابی ، خودنظارتی وخودتقویتی روشهایی ارائه شده است و برای اجرای هر یک از فنون خودکنترلی رفتاری ،آموزشها و دستورالعملهای مفصّلی تهیه و تدوین شده است .
در فصل 7 تکنیکهای جدیدی را که از نظر شناختی منطبق با خودکنترلی رفتاری هستند باجزئیات کافی توصیف شده اند.
سرانجام در فصل 8 و 9 کاربرد خودکنترلی رفتاری در درمان گروهی و نتایج کلی موردبررسی قرار گرفته و دو مطالعه موردی که در آنها خودکنترلی رفتاری بطور موفقیت آمیزدر گروه مورد استفاده قرار گرفته ، نیز به بحث گذاشته شده اند.
آموزش ‏دانش‎آموزان ‏مبتلا به ‏مشکلات ‏یادگیری‏ورفتاری(جلد دوم)
مولفان: دونالد . دی. هامیل و نتی. آر. بارتل
مترجمان: دکتر اسماعیل بیابانگرد- دکتر محمدرضا نائینیان
معلمان همواره مسئول پیشرفت تعداد زیادی از دانش‎آموزانی هستند که تدریس به آنان مشکل است و آینده احتمالاً مسئولیت بیشتری نسبت به این قبیل دانش‎آموزان خواهند داشت. بنابراین همه معلمان، چه آنها که به دانش‎آموزان عادی و چه آنها که به دانش‎آموزان استثنایی تدریس می‎کنند، غالباً با افرادی مواجه می‎شوند که در سطح ابتدایی یا دبیرستان آموزش پذیر نیستند و یا در کلاس ناهنجار می‎باشند. این دانش‎آموزان مشکلات عدیده‎ای در خواندن، حساب، زبان یا نوشتن، سازگاری اجتماعی و یا انگیزشی دارند. اکثر آنان احتمالاً قربانی تدریس ضعیف، تجربه ناکافی و یا انگیزش پایین هستند، و متاسفانه بسیاری از معلمان فاقد اطلاعاتی هستند که آنها را قادر سازد تا از عهده چنین دانش‎آموزانی برآیند با این ایده ما این کتاب را برای معلمان ترجمه کرده‎ایم.
اهداف:
1-مرور مختصری بر نقشها و وظایف معلمان در کنترل و اداره دانش‎آموزانی که مشکلاتی در ارتباط با مدرسه دارند.
2- تهیه مباحثی برای معلمان در مورد مشکلات مرتبط با مدرسه (برای مثال: خواندن، هجی کردن، حساب، دستخط و رفتار).
3- همراه با این مباحث تهیه اطلاعات اساسی در مورد فنون سنجش و روشهای آموزشی مناسب.
4- تهیه و ارائه پیشنهاداتی برای معلمان در مورد موارد و منابع آموزش ویژه.
فصول:
برای دستیابی به اهداف فوق مطالب کتاب در 12 فصل به شرح زیر تهیه و تنظیم شده است:
فصل اول: رفع نیازهای دانش‎آموزان، فصل دوم: تقویت مهارتهای گفتاری و شنیداری، فصل سوم: آموزش کودکان مبتلا به مشکلات خواندن، فصل چهارم، مشکلات موجود در انشا و نوشتن، فصل پنجم: بهبود مهارتهای هجی کردن، فصل ششم : اصلاح اشکالات دستخط، که این فصلها به دلیل حجم زیاد در جلد اول به چاپ رسیده است و از فصل هفتم تا دوازدهم در جلد دوم گردآوری و تدوین شده است، و شامل فصل هفتم: مشکلات موجود در راه پیشرفت ریاضی، فصل هشتم: ارزیابی و مدیریت رفتار کلامی، فصل نهم: آموزش مهارتهای تحصیلی به دانش‎آموزان، فصل دهم: انتقال از مدرسه به زندگی مستقلانه، فصل یازدهم: استفاده از تکنولوژی جدید برای دانش‎آموزان دارای مشکلات یادگیری، فصل دوازدهم؛ اندیشه‎های نهایی است.

آموزش و پرورش تطبیقی کودکان دارای اختلالات رفتاری
مجریان: حسین زارع- تورج هاشمی نصرت‎آباد
اهداف:
بررسی رویکردهای آموزشی به کودکان دارای اختلالات رفتاری، مهمترین هدف این طرح بوده است. از جمله اهداف دیگر آن، بررسی تطبیقی این روش‎ها و طرح مبانی نظری و پژوهشی روش‎های متنوع مربوط به اختلالات رفتاری بوده است.
فصول:
این طرح در 3 فصل تدوین گشته است: در فصل اول موضوعاتی همچون تعریف، طبقه‎بندی، علت یابی، مهمترین برنامه‎های آموزشی و رویکردهای نظری مختلف، بحث گردیده است. در فصل دوم به تفصیل فعالیتهای تطبیقی آموزش کودکان دارای اختلالات رفتاری در کشورهای مختلف با توجه به روش‎های مختلف بحث شده است. در فصل سوم به جمع‎بندی و بررسی نهایی رویکردهای مختلف اشاره گردیده است.
یافته‎ها:
بررسی‎های بعمل آمده نشان داد که در خصوص اختلالات رفتاری دانش‎آموزان، با توجه به رویکردهای مختلف نظری، شیوه‎های آموزشی متنوعی وجود دارد که هر یک از این شیوه‎ها با توجه به نوع اختلال رفتاری کارآیی‎ خاصی دارند و نکته دیگر اینکه، بعلت تنوع شیوه‎های آموزشی، اثر بخشی هر یک از آنها در حوزه‎ای خاص به تایید عملی رسیده است و از این رو در کشور ما نیز با اقتباس از این رویکرد، روش‎های خاصی به مرحله اجرا گذاشته می‎شود.
نتیجه‏گیری:
از بررسی رویکردهای مختلف آموزشی، می‎توان چنین نتیجه گرفت که رویکردهای جدید آموزشی به سمت ترکیبی بودن و شناختی بودن در حال گسترش است. نتیجه عمده دیگر این طرح، تاکید بر ارتقاء مهارت اجتماعی و خودکارآمدی در این دسته از کودکان است.
پیشنهادات:
– آموزش گروههایی که بطور مستقیم با کودکان دارای اختلالات رفتاری، سر و کار دارند بخصوص معلمین و افراد خانواده،
– استفاده از روش‎‎های جدید و ترکیبی در آموزش و پرورش کودکان دارای اختلالات رفتاری،
– ارتباط بیشتر بین خانواده‎ و نهادهای آموزشی جهت کارآمدتر کردن روش‎های مختلف آموزشی.
ارزشیابی از برنامه‎های آموزش و پرورش دانش‎آموزان دارای اختلالات رفتاری
مجری: سیمین بشاورد
اهداف:
هدف کلی از پژوهش حاضر توصیف وضعیت موجود و آگاهی از میزان تحقق اهداف مورد نظر درآموزش و پرورش دانش‎آموزان دارای اختلالات رفتاری است. اهداف جزیی عبارتند از:
– بررسی فرایند ارجاع و تشخیص و جایدهی،
– بررسی انواع خدمات و برنامه‎های آموزشی و پرورشی،
– بررسی تناسب و کفایت فضا و تجهیزات،
– بررسی وضعیت حرفه‎ای کارکنان آموزشی.
شاخصهای ارزشیابی:
در این پژوهش فرضیه و سوال مطرح نشده است و به منظور ارزشیابی، شاخصهایی تعیین گردیده است که عبارتند از: 1- فرایند ارجاع تشخیص، جایدهی (نظام ارجاع ، ابزار تشخیص، نحوه تشخیص گذاری) 2- شاخص امکانات (شامل فضای فیزیکی و تجهیزات) 3- خدمات و برنامه‎های آموزشی و پرورشی(برنامه های اصلاح رفتار، خدمات توانبخشی، خدمات مشاوره‎ای و فعالیتهای فوق برنامه)4- کارکنان آموزشی (وضعیت مدرک، رشته تحصیلی ‏سابقه کار و اطلاعات در زمینه‏های مربوط).
روش اجرا:
در پژوهش حاضر سه جامعه شامل کارکنان آموزشی شاغل در مدارس ویژه اختلالات رفتاری، مسئولین اتاقهای مرجع مستقر در مدارس عادی و مسئولین کلاسهای آموزشی مستقر در بخشهای روانپزشکی اطفال بیمارستانهای امام حسین(ع) و روزبه مورد مطالعه قرار گرفته‎اند. به علت محدود بودن جامعه‏های مورد مطالعه نمونه‎گیری انجام نشده است.
ابزار : ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته براساس شاخصهای مورد ارزیابی در 42 ماده و مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است.
روش آماری: روش تحلیل داده‎ها توصیفی (ارائه فراوانی ودرصد فراوانی) است.
یافته ها/نتیجه گیری:
بر اساس اطلاعات به دست آمده از جامعه های مورد مطالعه و براساس شاخصهای مورد ارزیابی عمده ترین یافته ها عبارتند از:
برغم اهمیت فرایند تشخیص گذاری، در شناسایی دقیق مشکلات رفتاری و ارائه مداخلات مناسب وموثر در زمینه رفع یا کاهش آنها، به دلیل کمبود ابزارهای تشخیصی معتبر و عدم حضور متخصصین مجرب، فرایند تشخیص گذاری مشکل برای دانش آموزان مدارس ویژه اختلالات رفتاری و دانش آموزان مراجع به اتاقهای مرجع به خوبی طی نمی‎شود. در این ارتباط تشخیص‏گذاری در بخشهای روان‎پزشکی اطفال بیمارستانها به علت حضور گروه تشخیص گذار متشکل از روان‎پزشکان اطفال و روانشناسان بالینی و بهره گیری از ابزارهای تشخیصی و آزمونهای شناختی و تشخیصی به نحو مطلوبتری انجام می‎پذیرد.
– اگر چه براساس تعاریف موجود دانش‎آموز دارای اختلالات رفتاری دارای هوش مرزی یا بالاتر اس اما بیش از دو سوم دانش‎موزان شاغل به تحصیل در مدارس ویژه اختلالات رفتاری، عقب‎مانده ذهنی شناسایی شده‎اند.
– مکانهای اختصاص یافته به کلاس درس یا فعالیتهای مشاوره‎ای و روانشناختی در هر سه جامعه موردمطالعه محدود و نامناسب ارزیابی شده‎اند.
– امکانات و وسایل آموزشی و کمک آموزشی به ویژه در اتاقهای مرجع و کلاسهای آموزشی بخشهای روانپزشکی اطفال بیمارستانها جهت ارائه خدمات و مداخلات لازم، کافی نیستند.
– ارائه خدمات توانبخشی شامل: (گفتار درمانی، کاردرمانی، بازی درمانی، …) در هر سه جامعه مورد مطالعه ناکافی ارزیابی شده‎اند.
– بیش ازدوسوم ازکارکنان آموزش اطلاعات خود را در زمینه‎های روشهای اصلاح و تغییر رفتار، شناخت انواع اختلالات رفتاری و روشهای تدریس ناکافی ارزیابی کرده‎اند و خواستار برگزاری دوره‎های ضمن خدمت در این زمینه‎ها شده‎اند.
– ادارات آموزش و پرورش عادی و استثنایی در ارتباط بااستقرار اتاقهای مرجع درمدارس عادی ناهماهنگ عمل می‎کنند.
– والدین، اولیای مدرسه و مسئولین ادارات مناطق آموزش و پرورش عادی در ارتباط با ضرورت و تاثیر فعالیتهای اتاقهای مرجع در شناسایی و رفع به موقع مشکلات دانش‎آموزان توجیه نشده‎اند.
– به رغم اینکه بیشتر دانش‎آموزان مراجع به بیمارستانهای روانپزشکی دانش‎آموزان مدارس عادی هستند آموزش و پرورش عادی با کلاسهای آموزشی مستقر در این بیمارستانها همکاری ندارد.
بازی درمانی برای کودکان دارای اختلالات رفتاری
مولف: الهه محمد اسماعیل
مقدمه:
بازی فعالیتی طبیعی، لذت بخش، شگفت انگیز و پر رمز و راز است. بنابه اظهار چنس (1979) بازی همانند عشق است، همه می‎دانند که چیست، اما کسی نمی‎تواند آن را تشریح کند. بازی وسیله‎ای برای بیان احساسات، برقراری روابط، توصیف تجربیات، آشکار کردن آرزوها و خود شکوفایی است و چون کودکان غالباً قابلیت کلامی و شناختی کمتری در بیان احساسات خوددارند می‎توانند از آن بعنوان وسیله ارتباطی طبیعی و ملموس برای کنار آمدن با دنیا استفاده کنند و به آرامش روحی دست یابند، حال در صورتیکه این انرژی امکان بروز نیابد احتمالاً به اضطراب، افسردگی و پرتحرکی تبدیل می‎گردد و چون او برای زنده ماندن باید اضطرابی که درگیر آن است را بیرون براند و این کار را با عصبانیت، فریاد کشیدن، اشک ریختن، شکستن اشیاء، لجبازی، بی‎صبری و بی‎دقتی انجام می‎دهد و بتدریج که فشارهای حاصله افزایش می‎یابد فراتر از ظرفیت و تحمل کودک می‎گردد و بگونه‎های بحرانی نمایان می‎شود. بنابراین به منظور رفع مشکلات کودکان می‎توان از طریق بازی‏درمانی که با ساخت پویایی کودک سازگار است به حل مشکلات آنها همت گمارد. در حقیقت بازی درمانی روشی است که بوسیله آن کودکان قادر می‎شوند مسائل خود را حل کنند و خویشتن و ویژگی‎های روانی خود را بشناسند و به آن عمل کنند. در این نوع درمان به کودک فرصتی داده می‎شود تا احساسات آزار دهنده و مشکلات درون خود را از طریق بازی بروز داده و آنها را به نمایش بگذارد.
با توجه به اهمیت و نقش بازی درمانی در رشد سالم کودک باید با بهره‎گیری از ابزارهای تربیتی و روان‎شناختی در جهت شناخت کارکردهای منفی وناسالم عاطفی، احساسی، رفتاری، شناختی کودکان گام برداشت و گام نهادن در این راه بستگی به چشم‎اندازها و دیدگاههای ارائه شده در این زمینه دارد. بدین لحاظ در این کتاب سعی شده تا ضمن آشنایی با مقدمات کار، چهارچوب نظری و عملی اشکال مختلف کار فراهم شود. مطالب این کتاب با توجه به ماهیت و گستردگی آن به دو بخش تقسیم شده است که عبارتند از:
– بخش اول: بازی درمانی و اتاق آن
فصل اول: در این فصل به بررسی تاریخچه مختصری در مورد بازی، شکل گیری بازی درمانی و نکات اساسی بازی درمانی و ویژگی‎های آن پرداخته شده است.
فصل دوم: این فصل تحت عنوان استفاده از وسایل و سرگرمی‎ها است که به تشریح اتاق بازی درمانی، وسایل و سرگرمی‎های مناسب مانند استفاده از حیوانات کوچک، کار با سینی شن، کار با گل، ترسیم نقاشی، کلاژ و ساختمان سازی، سفر خیالی، کتابها و قصه‎ها، عروسک‎ها و اسباب بازیهای نرم، بازی و انمودی- تخیلی و بازیها به همراه اهداف کار و چگونگی کار با هر یک از آنها به تفصیل مورد بررسی قرار می‎گیرد.
-بخش دوم: رویکردها
فصل سوم: گزارش موردی جیسون است که مبنای کار رویکردهای مختلف قرار گرفته است.
فصل چهارم: بازی درمانی براساس رویکرد روان تحلیلی .
فصل پنجم: بازی درمانی براساس رویکرد گشتالت به همراه رویکرد کوتاه مدت آن برای کودکان سوگوار .
فصل ششم: بازی درمانی براساس رویکرد آدلر
فصل هفتم: بازی درمانی براساس رویکرد رفتاری- شناختی
فصل هشتم: بازی درمانی کودک محور
فصل نهم: بازی درمانی کوتاه مدت و ساختاری برای کودکان دارای اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی.
فصل دهم: بازی درمانی کوتاه مدت مبتنی بر جل مشکل برای کودکان خانواده‎های از هم گسسته.
لازم به ذکر است که در کلیه رویکردهای مذکور ضمن معرفی آنها و چشم اندازشان به بازی درمانی مدل آسیب شناسی روانی و اهداف و راهبردهای درمانی، گزارش موردی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

بررسی اعتبار، روایی و تعیین نقاط برش اختلالهای پرسشنامه علائم مرضی کودکان) (CSI-4 بر روی دانش آموزان 14-6 ساله مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر تهران
ناظر: دکتر احمد علی‎پور
مجریان: الهه محمد اسماعیل – مرجان فرضی گلفزانی
هدف:
بررسی اعتبار، روایی و تعیین نقاط برش اختلالهای پرسشنامه CSI-4 در بین دو گروه از کودکان 14-6 سال عادی مدارس ابتدایی و راهنمای شهر تهران و کودکان دارای اختلالهای رفتاری و هیجانی ارجاع داده شده به مراکز بالینی این شهر است.
پرسشهای پژوهش:
1) آیا پرسشنامه علایم مرضی‏کودکان (CSI-4 ) از اعتبار کافی برخوردار است؟
2) آیا پرسشنامه‏علایم مرضی کودکان (CSI-4) از روایی کافی برخوردار است؟
3) نقاط برش اختلال بیش فعالی – کمبود توجه (AD/HD) و انواع آن در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‏هایی است؟
4) نقطه برش اختلال لجبازی و نافرمانی (ODD) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‏ای است؟
5) نقطه برش اختلال سلوک CD))در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‏ای است؟
6) نقطه برش اختلال اضطراب فراگیر (GAD) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‏ای است؟
7) نقطه برش اختلال هراس خاص (Special phobia) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‏ای است؟
8) نقطه برش اختلال وسواس فکری و عملی (OCD) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
9) نقطه برش اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
10) نقطه برش اختلال تیک حرکتی و کلامی (TIC) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
11) نقطه برش اختلال اسکیزوفرنی (SC) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
12) نقطه برش اختلال افسردگی اساسی (MDD) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
13) نقطه برش اختلال افسرده خویی (Distymic) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
14) نقطه برش اختلال اتیسم (Otism) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
15) نقطه برش اختلال آسپرگر (Asperger) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
16) نقطه برش اختلال هراس اجتماعی(SP) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
17) نقطه برش اختلال اضطراب جدایی (SAD) در پرسشنامه علائم مرضی کودکان چه نمره‎ای است؟
فصول:
فصل اول: مقدمه پژوهش، بیان‏مساله، هدف ، پرسشهای پژوهش، تعاریف عملیاتی متغیرها
فصل دوم: بررسی پیشینه پژوهش فصل سوم: روش پژوهش
فصل چهارم: یافته‎های پژوهش فصل پنجم: بحث و تفسیر نتایج پژوهش
روش اجرا:
جامعه آماری: شامل همه معلمان و والدین دانش‎آموزان 6 تا 14ساله‎ای است که در سال تحصیلی 80-1379 در مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر تهران مشغول تحصیل بوده و جهت بررسیهای روانپزشکی به بیمارستانهای امام حسین ، روزبه، نواب صفوی و درمانگاه شهید اسماعیلی این شهر ارجاع داده شده‎اند.
نمونه و روش نمونه‎گیری: با توجه به اینکه نمونه مورد مطالعه در برگیرنده دو گروه عادی و بالینی است، لذا به منظور گزینش نمونه عادی از روش نمونه‎برداری چند مرحله‎ای و در گزینش نمونه بالینی از روش نمونه انباشته استفاده شده است، در مورد نمونه نخست تعداد 680 دانش‏آموز دختر و پسر در مقاطع ابتدایی و راهنمایی به شیوه تصادفی از 70 مدرسه ابتدایی و راهنمایی واقع در 19 منطقه آموزشی استان تهران انتخاب و در مطالعه حاضر شرکت داده شدند. در مورد گروه دوم یا نمونه بالینی، تعداد 408 کودک 6 تا 14 ساله که طی 6 ماه به همراه یکی از والدینشان به بیمارستانهای امام حسین، روزبه، نواب صفوی و درمانگاه شهید اسماعیلی مراجعه و تشخیص روانپزشکی دریافت نمودند، به منظور شرکت در مطالعه برگزیده شدند.
ابزار اندازه‎گیری: در مطالعه حاضر به منظور دستیابی به هدف پژوهش از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) و مصاحبه روانپزشکی استفاده شد.
الف) پرسشنامه علائم مرضی کودکان: یک مقیاس درجه بندی رفتار است که اولین بار در سال 1984 توسط اسپیرافکین و گادو بر اساس طبقه بندیIII DSM- یا SLUG به منظور غربال 18 اختلال رفتاری وهیجانی در کودکان 5 تا 12 سال طراحی شد ودر سال 1994 با چاپ چهارمIV DSM- با تغییرات اندکی مورد تجدید نظر قرار گرفت و با نام CSI-4 منتشر شد. CSI-4 دارای دو فرم والد و معلم است. فرم والد دارای 12 سوال است که برای 11 گروه عمده و یک گروه اضافی از اختلالات رفتاری تنظیم شده و فرم معلم دارا ی77 سوال است که 9 گروه عمده از اختلالات رفتاری را در برمی‎گیرد. این اختلالها مشتمل است بر: اختلال کاستی توجه- بیش‎فعالی، اختلال لجبازی- نافرمانی- اختلال سلوک، اختلال اضطراب فراگیر، هراس اجتماعی، اختلال اضطراب جدایی، اختلال وسواس فکری- عملی، هراس مشخص، اختلال افسردگی اساسی، اختلال افسرده خویی، اسکیزوفرنی، اختلال رشدی فراگیر، اختلال آسپرگر، تیکهای صوتی وحرکتی، اختلال استرس پس از سانحه و اختلالات دفع.
برای CSI-4 دو شیوه نمره‎گذاری طراحی شده است: شیوه نمره برش غربال کننده که در یک مقیاس 4 امتیازی هرگز =0 ، بعضی اوقات =0 ، اغلب =1، و بیشتر اوقات =1نمره‎گذاری می‎شود و شیوه نمره‎گذاری بر حسب شدت نشانه‎های مرضی که در یک مقیاس 4 امتیازی هرگز =0 ، گاهی =1 ، اغلب =2، و بیشتر اوقات = 3 نمره‎گذاری می‎شود و سپس از حاصل جمع نمرات سوالها نمره شدت بدست می‎آید. در پژوهش حاضر از شیوه نمره برش غربال کننده جهت نمره‎گذاری سوالات استفاده شده است.
ب) مصاحبه روانپزشکی: به منظور تعیین بهترین نقطه برش برای هر یک از اختلالهای CSI-4 از تشخیص روانپزشک نیز به عنوان ملاکی جهت رسیدن به این هدف استفاده شده است.
روش آماری: در تجزیه و تحلیل داده‎های پژوهش از روشهای آمار توصیفی و روشهای متعارف در روان سنجی (اعتبار، روایی، حساسیت، ویژگی و نقطه برش) استفاده شده است.
یافته‎ها:
1) ضرایب اعتبار فرم والد پرسشنامه CSI-4 به روش اجرای مجدد تست با فاصله زمانی دو هفته برای 11 اختلال این پرسشنامه از 29/0 برای اختلال هراس اجتماعی تا 76/0 برای اختلال سلوک برآورد شد که به استثناء اختلال هراس اجتماعی همگی در سطح 5% و 1% معنادار هستند. این نتایج نشان می‎دهد که فرم والد پرسشنامه CSI-4 در مقایسه با فرم معلم این پرسشنامه از اعتبار بالاتر و نقاط برش مناسبتری برای شناسایی و غربال کودکان مشکل دار از کودکان عادی برخوردار است.
2) وجود اظهار نظرها و داوریهای مثبت مختصصان (روانپزشکان) در مورد همگونی و مناسب محتوای CSI-4 با حیطه مورد سنجش آن روایی محتوای پرسشنامه را به عنوان یک ابزار شناسایی و غربال اختلالهای رفتاری و هیجانی در کودکان موردتایید قرار می‎دهد.
3) نتایج حاصل از محاسبه حساسیت، ویژگی و نقطه برش اختلالهای موجود در پرسشنامه CSI-4 نشان می‎دهد که فرم والد پرسشنامه مذکور در هر یک از اختلالهای این پرسشنامه از نقاط برش مناسب با حساسیت و ویژگی بالا جهت شناسایی و غربال کودکان واجد این اختلالها از کودکان سالم برخوردار است. این در حالی است که فرم معلم این پرسشنامه با وجود انتخاب بهترین نقطه برش برای هر یک از اختلالهای موجود در آن، حساسیت و ویژگی همه اختلالهای آن به استثناء اختلال تیک پایین‎تر از فرم والدین است. بنابراین در استفاده از فرم معلم پرسشنامه CSI-4 باید احتیاط لازم انجام گیرد.
نتیجه‎گیری:
از آنجا که CSI-4 به منظور سنجش و غربال اختلالهای رفتاری و هیجانی کودکان و نوجوانان در محیطهای آموزشی و بالینی ساخته شده است و با توجه به اینکه این پرسشنامه گستره‎ای از اختلالهای رفتاری و هیجانی را تحت پوشش قرار می‎دهد، لذا این امکان را برای روان‎شناسان و کارشناسان بهداشت روانی مستقر درمراکز آموزشی فراهم می‎سازد تا با استفاده از پرسشنامه مذکور و دستیابی به منابع اطلاعاتی همچون والدین و معلمان، وضعیت دانش‎آموز را مورد بررسی قرار داده و پس از آگاهی از مطابقت حالات وی با مجموعه‎ای از نشانه‎های مرضی یک یا چند اختلال، به نحوی که نمره دانش‎آموز در هر یک از فرمهای والد یا معلم (بویژه والد) به حد نمره برش یا بالاتر از آن رسیده باشد، به ارجاع وی به مراکز مربوطه جهت برخورداری از مصاحبه‎های ساخت‎دار تشخیصی و ارزیابیهای دقیق روانپزشکی اقدام نموده و پس از آن برنامه‎های درمانی لازم جهت بهبود و تغییر وضعیت دانش‎آموز را تنظیم و اجرا نمایند.
پیشنهادات:
1) استفاده از پرسشنامه CSI-4 توسط متخصصان و کارشناسان بهداشت روانی در مدارس و مراکز درمانی جهت غربال کودکان دارای مشکلات رفتاری از بین کودکان عادی.
2) برقراری کلاسهای آموزشی در زمینه شناخت اختلالهای رفتاری و هیجانی رایج کودکان ونشانه‎های مرضی مربوط به آنها برای کلیه معلمان مدارس ابتدایی و راهنمایی کشور.
تاثیر آموزش راهبرد خودگردانی (خود دستوری کلامی) بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کودکان
مجری: حکیمه سادات موسوی
ناظر: الهه محمداسماعیل
اهداف:
هدف کلی: بررسی تاثیر آموزش راهبرد خود گردانی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کودکان پرخاشگر است.
هدف جزیی: بررسی تاثیر آموزش راهبرد خود دستوری کلامی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه کودکان پرخاشگر است.
فرضیه‎های تحقیق:
فرضیه کلی: استفاده از شیوه آموزش خود دستوری کلامی موجب کاهش پرخاشگری کودکان می‎شود.
فرضیه‎های فرعی:1- استفاده از شیوه آموزشی خوددستوری کلامی موجب کاهش رفتار داد و فریاد کردن کودکان پرخاشگر می‎شود.
2- استفاده از شیوه آموزشی خود دستوری کلامی موجب کاهش رفتار زور گفتن کودکان پرخاشگر می‎شود.
3- استفاده از شیوه آموزشی خود دستوری کلامی موجب کاهش رفتار کتک زدن کودکان پرخاشگر می‎شود.
4-استفاده از شیوه آموزشی خود دستوری کلامی موجب کاهش رفتار انداختن تقصیر به گردن دیگران در کودکان پرخاشگر می‎شود.
5- استفاده از شیوه آموزشی خود دستوری کلامی موجب کاهش رفتار گوش ندادن به راهنمایی‎های دیگران در هنگام عصبانیت کودکان پرخاشگر می‎شود.
روش اجرا:
جامعه آماری: جامعه آماری این پژوهش شامل دانش‎آموزان 8 تا 11 ساله‎ای است که در سال تحصیلی 81-80 در مدارس ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل هستند.
نمونه و روش نمونه‎گیری: با استفاده از روش نمونه‏گیری انباشته ، تعداد 3 نفر دانش‎آموز پرخاشگر از مناطق 2 و 9 آموزش و پرورش شهر تهران از میان 30 دانش آموز براساس چک لیست پرخاشگری از پایه‎های سوم، چهارم و پنجم انتخاب شدند. همچنین آنها مورد ارزیابی آزمون هوشی وکسلر قرار داده شدند.
ابزار اندازه‎گیری: در مطالعه حاضر به منظور جمع‎آوری اطلاعات از ابزارهای چک لیست پرخاشگری، آزمون هوشی وکسلر و قصه‎گویی استفاده شده است که چک لیست مزبور حاوی معیارها و تابلوهای بالینی پرخاشگری موجود در منابع علمی است که توسط طاهره سیدی تدوین و تنظیم شده است. این چک لیست حاوی 24 ماده از رفتارهایی است که کودکان به هنگام عصبانیت از خود نشان می‎دهند و دارای 4 گزینه :هرگز، گاهی اوقات، بیشتر اوقات و همیشه است و نحوه نمره‎گذاری آن از 1 تا 4 درجه‎بندی شده است و سوالات 7 و 18 بالعکس نمره‎گذاری می‎گردند و میانگین نمره پرخاشگری درآن 45 است و نمره بالاترازآن کاملاً پرخاشگر خوانده می‎شود.
همچنین از آزمون هوشی وکسلر به منظور سنجش هوش دانش‎آموزان پرخاشگر استفاده شده است که این آزمون توسط خانم سیما شهیم (1373) هنجاریابی شده است و همچنین از 15 داستان نیمه سازمان یافته که هر کدام بیانگر موقعیت‎های پرخاشگرانه و چگونگی کنترل واکنش پرخاشگرانه است که با توجه به مراحل پنج‎گانه تکنیک خوددستوری کلامی بکار برده شده است.
روش آماری: به منظور تحلیل داده‎های بدست آمده از فنون آمار توصیفی (فراوانی) و ترسیم نمودار استفاده شده و به منظور بررسی تغییرات حاصله در هر یک از رفتارهای مشکل آفرین اقدام به تحلیل کیفی رفتار هر آزمودنی می‎شد.
یافته‎ها:
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‎ها نشان می‎دهد که: کاربرد روش خود دستوری کلامی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه شامل داد زدن، گوش ندادن به راهنمایی‎های دیگران، انداختن تقصیر به گردن دیگران، کتک زدن، زور گفتن موثر است.
نتیجه‎گیری:
به نظر می‎رسد که کاربرد شیوه خود دستوری کلامی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش‎آموزان موثر است.
پیشنهادات:
1- به منظور بررسی دقیق و نظامدار در مورد اثر بخشی آموزش خود دستوری کلامی بهتر است که بر روی کلیه رفتارهای پرخاشگرانه امکان بررسی همه جانبه فراهم آید.
2- توصیه می‎شود کاربرد تکنیک خود دستوری کلامی در درمان کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری و عقب‎مانده ذهنی انجام گیرد.
3- آموزش راهبرد خود دستوری کلامی به معلمین و مشاوران مدارس ابتدایی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش‎آموزان توصیه می‎شود.

تاثیر آموزش راهبرد خودکنترلی(خود نظارتی) در کودکان دارای اختلال نقص توجه
مجری: لی‎لی اشتری‎زاده
ناظر : دکتر احمد علی‎پور
اهداف:
هدف کلی: بررسی تاثیر آموزش راهبرد خود کنترلی در کودکان دارای اختلال نقص توجه است.
هدف جزیی: بررسی تاثیر آموزش راهبرد خود نظارتی در کودکان دارای اختلال نقص توجه است.
فرضیه‎های تحقیق:
فرضیه کلی: استفاده از آموزش راهبرد خود نظارتی موجب افزایش توجه در کودکان دارای اختلال نقص توجه می‎شود.
فرضیه های فرعی: استفاده از آموزش راهبرد خود نظارتی موجب افزایش رفتار توجه بر تکلیف خواندن در کودکان دارای نقص توجه می شود.
استفاده از آموزش راهبرد خود نظارتی موجب کاهش رفتار بی‎اجازه صحبت کردن در کلاس ریاضی می‎شود.
روش اجرا:
جامعه آماری:"کلیه دانش‎آموزان مقطع ابتدایی است که در سال تحصیلی 81-80 در مدارس ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل می‎باشند".
نمونه و روش نمونه‎گیری: با استفاده از روش نمونه‎گیری انباشته، از یک مدرسه در منطقه 9، تعداد 40 نفر از مقطع ابتدایی انتخاب شدند، سپس چک لیست غربالگری CSI-4 توسط والد و معلم تکمیل شد، تعداد 5 نفر از این دانش‎آموزان که در هر دو فرم والد و معلم نمره‎ای بالاتر از میزان نقطه برش مربوط به اختلال نقص توجه کسب کرده بودند، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند.
ابزار: در مطالعه حاضر به منظور جمع آوری اطلاعات از چک لیست غربالگری علائم مرضی کودکان (CSI-4) استفاده شده است. این چک لیست یک مقیاس درجه بندی رفتار است که اولین بار در سال 1984 توسط اسپیرافکین و گادو بر اساس طبقه‎بندی( DSMIII) با نام SLUG به منظور غربال 18 اختلال رفتاری و هیجانی در کودکان 5 تا 12 سال طراحی شد و در سال 1994 با چاپ چهارم DSM-IV با تغییرات اندکی مورد تجدید نظر قرار گرفت و با نام CSI-4 منتشر شد. این فرم دارای دو چک لیست والد و معلم است، چک لیست والدین دارای 112 سوال است که برای 11 گروه عمده و یک گروه اضافی از اختلالات رفتاری تنظیم شده و چک لیست معلم دارای 77 سوال است که 9 گروه عمده از اختلالات رفتاری در بر می‎گیرد. در این دو فرم گروه A مربوط به اختلال کاستی توجه – بیش فعالی می‎باشد که سوالات 9-1 در هر یک از پرسشنامه‎های والد و معلم به نوع عمدتاً بی‎توجه اختصاص دارد. بررسی هنجاریابی و تعیین نقطه برش مربوط به این چک لیست توسط محمد اسماعیل و فرضی (1379) بدست آمده است.
از ابزار دیگر مورد استفاده در این پژوهش، فرمهای ثبت خود نظارتی هستند، این فرمها دست ساز هستند و به منظور انجام خود نظارتی به شکل ثبت فراوانی تهیه شده‎اند. ابزار دیگر این پژوهش قصه‎گویی می‎باشد به این صورت که روش خود نظارتی در قالب داستانی به دانش‎آموزان معرفی می‎شود، در این داستانها رفتارهای خاص بی‎توجهی به عنوان رفتارهای هدف تعریف می‎شوند.
روش آماری: به منظور تحلیل داده‎های حاصل از اجرای خود نظارتی، از فنون آمار توصیفی استفاده می‎شود و به منظور بررسی تغییرات حاصل در هر یک از رفتارهای مورد نظر به تحلیل کیفی هر رفتار برای هر آزمودنی پرداخته می‎شود.
یافته‎ها:
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‎ها نشان می‎دهند که کاربرد روش خود نظارتی در کاهش رفتارهای مربوط به بی‎توجهی شامل بی‎اجازه صحبت کردن در کلاس و افزایش میزان تمرکز بر تکلیف خواندن موثر است.
نتیجه‎گیری:
به نظر می‎رسد استفاده از راهبرد خودنظارتی در افزایش میزان توجه و تمرکز کودکان دارای اختلال نقص توجه موثر است.چ
پیشنهادات:
– بررسی اثر بخشی روش خودنظارتی در دانش‎آموزان سنین دیگر، به منظور تعمیم نتایج بدست آمده، ضروری است.
– به منظور بررسی دقیق و نظامدار در مورد اثر بخشی این روش بر اختلال نقص توجه، بهتر است در مورد تمام رفتارهای مربوط به اختلال نقص توجه، امکان بررسی همه‎جانبه فراهم آید.
– آموزش راهبرد خودنظارتی به معلمین و دست‎اندرکاران امور مربوط به تعلیم و تربیت و کاربرد آن در مورد دانش‎آموزانی که در این زمینه با مشکل مواجهند، کمک موثری به این قشر دانش‎آموز محسوب می‎شود که نه تنها موجب پیشرفت عملکرد تحصیلی در آنها می‎گردد بلکه افزایش میزان توجه آنها را در سایر موقعیتها نیز بدنبال دارد.
– بررسی میزان اثر بخشی این روش در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استثنایی ضروری است.

بررسی تحولی اختلال ویژه اکتساب حساب (حساب نارسایی)
ناظر: دکتر پریرخ دادستان
مجری: مژگان رمضانی- همکار اصلی: سیمین بشاورد
اهداف :
تحقیقاتی که با اتکا به نظام عملیاتی، به بررسی ناتوانی‎های خاص یادگیری پرداخته‎اند، شواهدی دال بر عدم مطابقت مواد درسی ارائه شده در آموزشگاهها با مراحل تحول شناختی دانش‎آموزان ارائه کرده‎اند. در همین راستا، مساله اصلی این تحقیق بررسی نظامدار ناتوانی ویژه اکتساب حساب براساس نظریه تحولی پیاژه است. براساس هدف یاد شده دستیابی به ویژگی‎های نمونه‎ای از کودکان واجد اختلال به لحاظ مولفه‎های نگهداری ذهنی عدد، عملیات ردیف کردن و طبقه‎بندی هدف دیگر این بررسی است.
فرضیه‎های تحقیق:
با توجه به هدف تحقیق و با ملحوظ کردن تحقیقات پیشین در قلمرو موضوع فرضیه‎هایی که در پی می‎آیند، طرح و تدوین گردیده‎اند:
1- در دانش‎آموزان حساب نارسا ساخت عینی عملیات طبقه بندی با تاخیر تحقق می‎پذیرد.
2- در دانش‎آموزان حساب نارسا ساخت عینی عملیات ردیف کردن با تاخیر تحقق می‎پذیرد.
3- در دانش‎آموزان حساب نارسا فرایند دستیابی به نگهداری ذهنی عدد با تاخیر تحقق می‎پذیرد.
روش اجرا:
جامعه آماری: دانش‎آموزان پایه‎های چهارم و پنجم شانزده دبستان (8 تا دخترانه و 8تا پسرانه) مناطق 11 ، 12، 14، 16، 17، و 19 تهران است که در سال تحصیلی 80-79 به تحصیل اشتغال داشتند و براساس ابزار به کار بسته به آنها تشخیص حساب نارسایی داده شده است.
ابزار: الف) فهرست وارسی تشخیصی DSM IV ب) آزمون وکسلر ج) آزمون ریاضیات ایران کی- مت د) آزمون عملیات ردیف کردن هـ) آزمون طبقه‎بندی و)آزمون نگهداری ذهنی مجموعه‎های کوچک ناپیوسته عناصر.
روش آماری: توصیفی
یافته‎ها:
یافته‎های‏پژوهش‏درسطح توصیفی بدین قرارند: در هیچ یک از گروههای سنی(0/0/9 تا 30/11/11) بررسی شده، هیچ یک از آزمودنی‎ها فاقد عملیات ردیف کردن با الگو نبوده‎اند. نحوه عمل دانش‎آموزان پایه چهارم نشان می‎دهند که حدود 3/1 % دانش‎آموزان شناسایی شده واجد رفتار بین بینی بوده و بقیه واجد عملیات ردیف کردن با الگو بوده‎اند.
حدود 92/79% آمودنی‎های پایه پنجم واجد عملیات ردیف کردن با الگو بودند که در این آزمون سهم بیشتری به پسران اختصاص دارد. دختران حساب‎نارسا در مقایسه با پسران رفتار بین بینی بیشتری را از خود نشان داده‎اند. در یک جمع‎بندی می‎توان گفت در همه گروههای سنی متمایز شده 13 نفر واجد رفتار بین بینی و 41 نفر از آنها واجد عملیات ردیف کردن با الگو بوده‎اند.
65/95% دانش‎آموزان پایه چهارم و پنجم در آزمون طبقه‎بندی واجد رفتار بین‎بینی بوده‎اند. از کلیه دانش آموزانی که پس از سنجش اولیه به عنوان حساب نارسا تلقی شده‎اند (54 نفر) در پایه چهارم 22 نفر واجد عملیات عینی نبوده‎اند. در پایه پنجم31 نفراز دانش‎آموزان واجد رفتار بین‎بینی بوده‎اند. بدین ترتیب فقط 86/1 درصد آزمودنی‎ها در آزمون عملیات طبقه‎بندی با کسب نمره 15 واجد عملیات طبقه‎بندی بوده‎اند.
52/56 درصد دانش‎آموزان پایه چهارم در آزمون نگهداری ذهنی واجد نگهداری ذهنی عدد نبوده‎اند. به سخنی دیگر 48/43% این افراد واجد نگهداری ذهنی عدد بوده‎اند. در این پایه هیچکدام از آزمودنی‎ها فقدان عملیات را نشان نداده‎اند ولی بررسی کارکرد آزمودنی‎های پایه پنجم حاکی از آن است که 85/1 درصد افراد فاقد نگهداری ذهنی عدد بودند و 88/38 درصد آنها وضعیت بین بینی را نشان داده‎اند.در مجموع 27/59 درصد افراد واجد نگهداری ذهنی عدد بوده‎اند.
نتیجه‎گیری:
1- دانش‎آموزان دارای ناتوانی‎های خاص یادگیری قادر به انجام آزمون‎های نگهداری ذهنی عدد نیستند.
2- آزمون‎های طبقه‎بندی درون گنجی، ردیف کردن در مقایسه با آزمون‎های نگهداری ذهنی، همبستگی بیشتری با حساب دارند.
3- دانش‎آموزان حساب نارسای پایه‎های چهارم و پنجم در آزمون‎های ردیف کردن و طبقه‎بندی کردن و نگهداری ذهنی عدد تاخیر نشان می‎دهند.
4- پاره‎ای از ناتوانی‎های ویژه یادگیری به دلیل تاخیر تحولی در برخی از جنبه‎های عملیات عینی بروز می‎کند.
پیشنهادات:
هنگامی که کودکان به مدارس ابتدایی راه پیدا می‎کنند، برای بسیاری از آنها سن ورود به آموزشگاه مصادف با ورود آنها به نیمدوره عملیات عینی است. با توجه به این دیدگاه می‎توان نتیجه گرفت که برخی ناتوانی‎های یادگیری می‎توانند موجب تاخیر تحول در جنبه‎های خاصی از شناخت باشند و چنین تاخیری می‎تواند یادگیری مفاهیم ریاضی را دچار مشکل کند. به همین دلیل توجه معلمان به این مهم می‎تواند از مشکلاتی که به تبع این تاخیر پیش می‎آید، جلوگیری کند. بدین ترتیب کاربرد این نظریه در مسائل تحولی، آموزشی قابل توجه است.
مقایسه اضطراب ریاضی در دانش‎آموزان حساب نارسا و عادی مدارس ابتدایی شهر تهران
مجری : سیمین بشاورد
اهداف:
با توجه به اهمیت ویژگیهای عاطفی و هیجانی در دانش‎آموزان و تاثیر آن بر عملکرد تحصیلی آنها، هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه میزان اضطراب ریاضی دانش‎آموزان حساب نارسا و عادی است. از اهداف فرعی این پژوهش می‎توان به مقایسه اضطراب ریاضی در دانش‎آموزان دختر و پسر اشاره کرد.
فرضیه‏های تحقیق/ سوالات تحقیق :
فرضیه: اضطراب ریاضی در دانش‎آموزان حساب نارسا از دانش‎آموزان عادی بیشتر است.
سوال: آیا بین میزان اضطراب ریاضی دختران و پسران تفاوت معنادار آماری وجود دارد؟
روش اجرا:
جامعه آماری: پژوهش حاضر را دانش‎آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران تشکیل می‎دهند. در این پژوهش دو گروه نمونه مورد مطالعه قرار گرفته‎اند: الف- 32 نفر از دانش‎آموزان حساب نارسای پایه پنجم در مناطق 5، 12، 16، 17و 19 ب- 32 نفر دانش‎آموز عادی پایه پنجم از همان مناطق. دانش‎آموزان حساب نارسای مورد مطالعه در پژوهش بررسی شیوع حساب نارسایی(رمضانی، 1380) با استفاده از فهرست نشانگان حساب نارسایی بر اساس ضوابط DSMIV ، آزمون هوشی وکسلر و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی ایران کی‎-مت شناسایی گردیده‎اند. به جز ابزارهایی که در شناسایی آزمودنی حساب نارسا به کار گرفته شده است؛ در این پژوهش از آزمون اضطراب ریاضی لانگ (2001) استفاده شده است.
روش آماری: روش آماری مورد استفاده، تحلیل واریانس است که به منظور مقایسه میانگین نمره اضطراب در گروههای مورد مطالعه و بررسی اثرات اصلی و تعاملی گروه و جنس استفاده شده است.
یافته ها/نتیجه گیری:
تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشان داد که میزان اضطراب ریاضی دانش آموزان حساب نارسا بطور معناداری نسبت به دانش‎آموزان عادی بالاتر است. اما بین میانگین نمرات دانش‎آموزان پسر و دختر در آزمون اضطراب ریاضی در هیچ یک از گروهها تفاوت معناداری مشاهده نشده است.

بررسی شیوع حساب نارسایی در دانش‎آموزان پایه‎های چهارم و پنجم مدارس ابتدایی شهر تهران
ناظر: دکتر احمد علی‎پور
مجری: مژگان رمضانی- همکار: ساره صادقی
اهداف:
عمده‎ترین هدف پژوهش حاضر، عبارت از بررسی حساب نارسایی و برآوردی از شیوع آن در میان دختران و پسران پایه‎های چهارم و پنجم شهر تهران است. این امر با به کار بستن آزمون‎ها انجام می‎پذیرد. این تحقیق ضمن برآورد میزان شیوع حساب نارسایی، به ارائه شیوه فرایندی مدون و منسجمی در تشخیص می‎پردازد، چه قبل از برآورد شیوع، فرایند تشخیص اختلال باید به وضوح تعریف شود.
سوالات تحقیق:
برای دستیابی به اهداف مذکور، سوالهایی طرح شده‎اند که در پی می‏آیند:
1-شیوع حساب نارسایی در کل دانش‎آموزان پایه‎های چهارم و پنجم مدارس ابتدایی شهر تهران (سال تحصیلی 80-79 ) چقدر است؟
2-شیوع حساب نارسایی در کل دانش‎آموزان دختر مورد مطالعه چقدر است؟
3-شیوع حساب نارسایی در کل دانش‎آموزان پسر مورد مطالعه چقدر است؟
4-شیوع حساب نارسایی بر حسب پایه تحصیلی چگونه است؟
روش اجرا:
جامعه آماری: این پژوهش را کلیه دانش‎آموزان پایه‎های چهارم و پنجم شهر تهران که در سال تحصیلی 80-1379 به تحصیل اشتغال داشتند، تشکیل می‎دادند.
نمونه و روش نمونه‎گیری: آزمودنی‎های این تحقیق 4341 دانش‎آموز (2162 پسر و 2179 دختر) پایه‎های چهارم و پنجم ابتدایی تشکیل می‎دادند که بهره هوشی آنها براساس مقیاس WISCR در دامنه 90 تا 110 قرار گرفته است. روش نمونه‎گیری ناحیه‎ای یا خوشه‎ای است.
ابزار: الف) فهرست وارسی تشخیصی DSMIV ب) آزمون وکسلر ج) آزمون ریاضیات ایران کی ـ مت.
روش آماری : آمار توصیفی.
یافته‎ها:
برای پاسخ به سوال اول: شیوع حساب نارسایی در دانش‎آموزان پایه‎های چهارم و پنجم مدارس ابتدایی چقدر است؟ باید گفت که از کل جمعیت 63/1 % آنها واجد حساب نارسایی هستند.
درصد شیوع حساب نارسایی در دختران که 01/2 % بوده‏درپسران به24/1% تقلیل یافته است . بدین ترتیب شیوع حساب نارسایی در دختران بیشتر است.
این اختلال در دانش‎آموزان پایه پنجم بیشتر از دانش‎آموزان پایه چهارم مشاهده شده است.
نتیجه‎گیری:
1- شیوع حساب نارسایی در میان دانش‎آموزان پایه‎های چهارم و پنجم مدارس ابتدایی مناطق منتخب به ترتیب 47/1% و 77/1 % بوده است.
2- شیوع و فراوانی حساب نارسایی در دانش‎آموزان مورد بررسی این مطالعه، با درصدهای اعلام شده در تحقیقات پیشین (بین 1% تا 6% ) مطابقت می‎کند.
3- شیوع حساب نارسایی در کل دانش‎‎آموزان بر مبنای فهرست وارسی تشخیصی 58/2% و با در نظر گرفتن آزمون‎های هوشی و پیشرفت تحصیلی ریاضی 63/1% است.
4-شیوع حساب نارسایی در کل دانش‎آموزان دختر و پسر مورد بررسی به نسبت جمعیت آنها به ترتیب 01/2 % و 24/1% است.
5- شیوع حساب نارسایی در دانش‎آموزان پایه پنجم و در دانش‎آموزان دختر بیشتر مشاهده شده است.
پیشنهادات:
تعیین تعداد کودکان واجد اختلال، امکان توجه برنامه‎ریزان آموزشی، مولفان و … را به حل مسائل خاص این گروه افزایش می‎دهد به گونه‎ای که امکان برخورداری این کودکان از فرصت‎های آموزشی و توان‎بخشی را فراهم می‎سازد. به سخنی دیگر با آگاهی یافتن معلمان و مربیان از حضور تعدادی از دانش‎آموزان که برغم برخورداری از هوش عادی، قادر به استفاده از جریان آموزش و پرورش عادی نیستند،امکان فعالیت‎های آگاهانه و خلاقانه آنها برای آموزشی موثر که با ویژگی‎های یادگیری این دانش‎آموزان مطابقت داشته باشد، فراهم می‎شود.

بررسی مراحل تحول اخلاقی کودکان و نوجوانان 6 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک
مجریان: مرجان فرضی گلفزانی – الهه محمد اسماعیل
هدف:
بررسی مراحل تحول اخلاقی کودکان و نوجوانان 6 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک براساس نظریه‎های پیاژه و کلبرگ است.
سوالات پژوهش:
1) آیا مراحل رشد استدلال اخلاقی کودکان دارای اختلال سلوک با الگوهای ارائه شده توسط پیاژه وکلبرگ مطابقت دارد؟
2) آیا مراحل رشد استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک با الگوهای ارائه شده توسط کلبرگ مطابقت دارد؟
3) آیا استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک در مراحل رشد اخلاقی پیاژه با استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان عادی تفاوت دارد؟
4) آیا استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک در مراحل رشد اخلاقی کلبرگ با استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان عادی تفاوت دارد؟
5) آیا سطح استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک به موازات بالا رفتن سن، رشد می‎یابد؟
فرضیه‎های پژوهش:
1)استدلال اخلاقی کودکان دارای اختلال سلوک در مراحل رشد اخلاقی پیاژه با استدلال اخلاقی کودکان عادی تفاوت دارد؟
2)استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک درمراحل رشد اخلاقی کلبرگ با استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان عادی تفاوت دارد؟
فصول:
فصل اول: مقدمه پژوهش، بیان مساله، اهمیت مسئله پژوهش، هدف پژوهش، تعریف اصطلاحات و تعاریف عملیاتی متغیرها.
فصل دوم: پیشینه پژوهش
فصل سوم: جامعه آماری، نمونه و روش نمونه‎گیری، ابزار اندازه‎گیری، روش جمع‎آوری اطلاعات، روش تجزیه و تحلیل داده‎ها.
روش اجرا:
جامعه آماری: شامل همه کودکان و نوجوانان 6 تا 17 ساله عادی و دارای اختلال سلوک مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان شهر تهران و کانون اصلاح و تربیت است.
نمونه و روش نمونه‎گیری: در انتخاب نمونه مناسب برای پژوهش از دو روش نمونه برداری چند مرحله‎ای و نمونه انباشته استفاده شده است. گزینش نمونه به روش نمونه‎برداری چند مرحله‎ای به این طریق صورت گرفته است که ابتدا 3 ناحیه شمال، غرب و جنوب، به گونه تصادفی از بین 5 ناحیه جغرافیایی استان تهران انتخاب گردید. سپس 21 مدرسه در مقطع ابتدایی (5 دخترانه و 16 پسرانه) و 6 مدرسه در مقاطع راهنمایی و دبیرستان از 8 منطقه آموزشی 10، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18 از ناحیه جنوب، 2 منطقه 6 و 7 از ناحیه شمال و منطقه آموزشی 9 از ناحیه غرب به شیوه تصادفی انتخاب شد. در مرحله پایانی، از بین مدارس منتخب، تعداد 36 کودک عادی و 36 کودک دارای اختلال سلوک در دامنه سنی 6 تا 11 سال از مدارس ابتدایی و تعداد 30 نوجوان عادی و 6 نوجوان دارای اختلال سلوک در دامنه سنی 12 تا 17 سال از مدارس راهنمایی و دبیرستان به شیوه تصادفی گزینش شدند.
نحوه انتخاب نمونه بالینی بدین صورت انجام گرفت که از بین نمونه‎های منتخب از مدارس ابتدایی تا دبیرستان، آن دسته از کودکان و نوجوانانی که در فرم معلم پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) نمره‎ای برابر یا بالاتر از نقطه برش اختلال سلوک دریافت نمودند و پس از ارجاع به نزد روانپزشک واجد اختلال سلوک شناخته شدند، به عنوان نمونه بالینی در پژوهش شرکت داده شدند. علاوه بر این به دلیل عدم کفایت نمونه، تعداد 24 کودک و نوجوان12 تا 17 ساله که دارای پرونده‎های تشخیصی روانپزشکی در زمینه اختلال سلوک بودند، از کانون اصلاح و تربیت انتخاب و به عنوان نمونه بالینی در گروه کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک قرار داده شدند.
ابزارهای اندازه‎گیری: به منظور انجام مطالعه و تحقق هدف پژوهش از داستانهای پیاژه، معماهای کلبرگ، پرسشنامه CSI-4، مصاحبه روانپزشکی و تست هوشی ریون استفاده شده است.
الف) داستانهای پیاژه: در این داستانها که در سال 1932 توسط پیاژه طراحی شد، درک کودکان از قوانین وانگیزه‎هایی که آنان را وادار به پیروی از قواعد می‎کند، مورد بررسی قرار می‎گیرند. این داستانها سه نوعند که هر نوع از آنها برای تشخیص یکی از جنبه‎های سه گانه قضاوت اخلاقی به کار می‎روند. نوع اول داستانها برای سنجش اخلاق عینی از اخلاق فاعلی به کار رفته‎اند و صرفاً جنبه مادی و خسارت کمی دارند . داستانهای نوع دوم مربوط به "دزدی" است و داستانهای نوع سوم مربوط به مفهوم اطلاعات از قوانین قراردادی و تبعت از بزرگسالان، بویژه پدر و مادر است که در آنها مراتب اطلاعات یا استقلال و به عبارت دیگر میزان دیگر پیروی و خود پیروی سنجیده می‎شود.
ب) معماهای کلبرگ: کلبرگ (1958) به منظور سنجش مراحل تحول اخلاقی کودکان و نوجوانان مجموعه داستانهایی تدوین نمود که در آنها اطاعت از مراجع قدرت یا قانون در تعارض مستقیم با کمک به یک شخص نیازمند قرار می‎گرفت.
محتوای این داستانها به نحوی است که فرد به هنگام مواجه با آنها یا باید اطاعت از قواعد و مراجع قدرت را انتخاب کند و یا بر خلاف مقررات به نیازها و رفاه دیگران تن در دهد. بر این اساس 8 معما از مجموع معماهای کلبرگ در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفت که 5 مورد آن بر روی کودکان 6 تا 11 سال و 3 مورد آن بر روی نوجوانان 12 تا 17 سال به اجرا درآمد.
ج) پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4): یک مقیاس درجه‎بندی رفتار است که اولین بار در سال 1984 توسط اسپیرافکین و گادو براساس طبقه‎بندی DSM-III با نام SLUG به منظور غربال 18 اختلال رفتاری و هیجانی در کودکان 5 تا 12 سال طراحی شد و بعدها در سال 1994 با چاپ چهارم DSM-IV با تغییرات اندکی مورد تجدید نظر قرار گرفت و با نام CSI-4 منتشر شد. CSI-4 همانند فرمهای قبلی دارای دو فرم والد و معلم است. فرم والدین دارای 12 سوال است که به منظور غربال 18 اختلال رفتاری و هیجانی تنظیم شده و فرم معلم که حاوی اطلاعاتی از محیط تحصیلی و کارکرد آموزشی است 77 سوال را در بر می‎گیرد و جهت غربال 13 اختلال رفتاری و هیجانی طراحی شده است. علاوه بر این، دو شیوه نمره‎گذاری برای این پرسشنامه طراحی شده است. شیوه نمره برش غربال کننده و شیوه نمره‎گذاری بر حسب شدت نشانه‎های مرضی .
د) مصاحبه روانپزشکی: در پژوهش حاضر علاوه بر استفاده از پرسشنامه علایم مرضی کودکان، از تشخیص روانپزشک نیز به عنوان ملاکی جهت رسیدن به این هدف استفاده شده است.
هـ) تست هوشی ریون: ماتریسهای پیشرونده ریون که برای اندازه‎گیری هوش افراد در همه سطوح توانایی از کودکان 5 ساله تا بزرگسالان سرآمد بکار می‎رود، دارای دو فرم متفاوت است که سوالهای هر دو فرم از آسان‎ به مشکل تنظیم شده است. تست ریون کودکان که برای سنجش هوش کودکان 5 تا 9 ساله بکار می‎رود و دارای تصاویر رنگی است و تست ریون بزرگسالان که دارای تصویرهای سیاه و سفید است و برای کودکان بالاتر از 9 سال و افراد بزرگسال تدوین شده است. در پژوهش حاضر از هر دو فرم برای اندازه‎گیریهای هوش کودکان و نوجوانان 6 تا 17 سال استفاده شده است.
روش آماری:در تجزیه و تحلیل داده‎های پژوهش از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است.
یافته ها:
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پاسخهای کودکان ونوجوانان دارای اختلال سلوک نشان داد که مراحل رشد اخلاقی کودکان ونوجوانان 6 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک با الگوهای ارائه شده از جانب پیاژه و کلبرگ مطابقت دارد و به موازات بالا رفتن سن، سطح استدلال اخلاقی آنان نیز رشد می‎یابد. اما مقایسه نسبت پاسخهای آنان با نسبت پاسخهای کودکان و نوجوانان عادی در داستانهای پیاژه و کلبرگ نشان داد که استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک با استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان عادی تفاوت دارد.
نتیجه گیری و پیشنهادات:
1- گسترش جامعه آماری در مطالعات بعدی به سایر استانها و شهرستانهای کشور به منظور بررسی نقش عوامل فرهنگی در رشد مراحل اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک.
2- از آنجا که پیاژه و کلبرگ، نظریه پردازان بزرگ رشدی و شناختی اظهار داشته‎اند که رشد شناختی مبنا و پیش نیازی برای رشد اخلاقی است و استدلال و قضاوت اخلاقی به تبع تحول ساختهای شناختی و هوش تغییر می‎یابد، لذا به پژوهشگران توصیه می‎شود که مراحل تحول اخلاقی کودکان ونوجوانان دارای اختلال سلوک را به همراه تحول شناختی آنان مورد مطالعه و با مراحل تحول شناختی واخلاقی کودکان و نوجوانان عادی مورد مقایسه قرار دهند.
3- با توجه به اینکه در پژوهش حاضر مشخص شد که کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک از استدلالهای اخلاقی ناپخته‎تری برخوردارند، لذا به دست‎اندرکاران آموزش و پرورش توصیه می‎شود تا با بررسی نتایج پژوهش حاضر و آگاهی از مراحل تحول اخلاقی و نحوه استدلال این گروه از کودکان در مورد قواعد و ارزشهای اخلاقی، برنامه‎ها و آموزشهای اخلاقی لازم جهت شکل‎گیری فرایندهای منطقی و استدلالی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک را متناسب با قابلیتها و ظرفیتهای شناختی و سطح استدلال اخلاقی آنان طراحی و به اجرا درآورند.
4- با توجه به اینکه برخی از پژوهشگران اظهار داشته‎اند که وجود نارساییها و کمبودهایی در رشد اخلاقی فرد منجر به بروز رفتارهای ضد اجتماعی در کودکان می‎شود، لذا پیشنهاد می‏گردد که ارتباط بین رفتار اخلاقی و استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک در موقعیتهای آزمایشی مورد بررسی قرار گیرد.

مقایسه حافظه کوتاه مدت در دانش‎آموزان حساب نارسا و عادی شهر تهران
مجری: مژگان رمضانی
اهداف:
هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه حافظه کوتاه مدت در دانش‎آموزان عادی و حساب نارساست:
– بررسی حافظه کوتاه مدت در کودکان حساب نارسا،
– مقایسه حافظه کوتاه مدت در دانش‎آموزان حساب نارسا با دانش‎آموزان بهنجار،
– بررسی تفاوت بین حافظه کوتاه مدت دختران و پسران حساب نارسا.
با توجه به سوابق تحقیق، به طرح یک فرضیه و یک سوال پرداخته شد که در پی می‎آیند:
فرضیه پژوهش:
دانش‎آموزان حساب نارسا در آزمون حافظه کارکرد و پایین‎تری نسبت به کودکان عادی نشان می‎دهند.
سوال پژوهش:
آیا بین حافظه کوتاه مدت پسران و دختران حساب نارسا تفاوت وجود دارد؟
روش اجرا:
جامعه آماری: کلیه دانش‎آموزان پایه پنجم ابتدایی مدارس شهر تهران است که در سال تحصیلی 81-80 در مدارس به تحصیل اشتغال دارند.
روش نمونه‎گیری: نمونه‎گیری تصادفی چند مرحله‎ای است. افراد نمونه شامل 60 دانش‎آموز (30 دختر پایه پنجم و 30 پسر پایه پنجم است) که از این تعداد 30 نفر از دانش‎آموزان حساب نارسا به عنوان گروه اصلی و 30 نفر دانش‎آموز عادی به عنوان گروه مقایسه در نظر گرفته شده است.
ابزار: چک لیست تشخیصی DSMIV، آزمون وکسلر، آزمون پیشرفت تحصیلی ایران کی‎مت و آزمون آندره‎ری .
یافته‎ها / نتیجه گیری:
بطور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که کارکرد آزمودنی‎های عادی نسبت به آزمودنی‎های حساب نارسا در آزمون حافظه به طور معناداری بالاتر بوده است. افزون بر آن بین کارکرد دختران حساب نارسا با پسران حساب نارسا در حافظه کوتاه مدت دیداری تفاوت وجود دارد و این تفاوت حاکی از برتری کارکرد حافظه دختران حساب نارساست.
آموزش صرف و نحو زبان به کودکان دچار نقص شنوایی
مولفان : دکتر علی اصغر کاکو جویباری ، آلیس هوسپیان
چگونگی فراگیری قواعد صرف و نحو زبان توسط کودک دچار نقص شنوایی ازسوالات اساسی مربیان و معلمان این گروه از کودکان و دانش آموزان است . اگرچه روش "کلید زبان " که ساعاتی از برنامه هفتگی این دانش آموزان را تشکیل می دهد، با همین انگیزه تدوین و اجرا می شود ولی غالب مربیان دوره های پیش دبستانی و معلمان دبستان به کارآمدی این روش تردید دارند. کتاب حاضر روش جدیدی را ارائه می کند که بررویکرد طبیعی و محاوره ای در آموزش صرف و نحو زبان به کودکان و دانش آموزان دچار نقص شنوایی مبتنی است . این کتاب شامل دو فصل مباحث نظری و راهنمای عملی آموزش زبان است که در فصل اول پشتوانه نظری این مبحث به اختصار مورد بررسی قرار گرفته و در فصل دوم راهنمای عملی برای استفاده مربیان به تفصیل آورده شده است . امید است مطالب این کتاب مورد عنایت و استفاده مربیان عزیز قرار گیرند.
زبان آموزی به شیوه طبیعی برای کودکان دچار نقص شنوایی
مولف : موراگ کلارک
مترجمین : دکتر علی اصغر کاکو جویباری – شروین شمالی
اگر به جای اینکه تجارب آموزشگاهی را به جریان زبان آموزی خردسالان و کودکان دچار نقص شنوایی منتقل سازیم ، متن زندگی طبیعی روزمره را الگویی برای زبان آموزی به آنها قرار دهیم ، می توانیم در فضایی متناسب با جهان خردسالی و کودکی ، فرایندزبان آموزی را پی گیری کنیم . روشی که براساس آن کودک بهنجار در جریان طبیعی تحول ، زبان را فرا می گیرد، می تواند روشی مناسب برای آموزش زبان به فرد دچار نقص شنوایی نیز باشد. خردسال دچار نقص شنوایی زبان را در فضایی طبیعی آسان ترفرامی گیرد، به شرطی که افراد تعامل کننده با وی ، یعنی مادر، پدر و یا همسالان بتوانند به خوبی به او کمک کنند. چنین موقعیتی فضایی کاملاً طبیعی است که فرد بهنجار نیز در آن زبان را می آموزد.
این کتاب که توسط پروفسور موراگ کلارک در سال 1989 و در کشور انگلستان نگاشته شده ، برای مربیان پیش دبستانی ، معلمان ، مشاوران و شنوایی شناسان توانبخشی ترجمه گردیده است . کتاب حاضر شامل 9 فصل به شرح زیر است : مقدمه ، شیوه تعاملی نگرشفاهی – شنیداری ، استفاده از مقدار باقی مانده شنوایی / سمعک ، ایجاد محیط شنوایی ،زبان آموزی از طریق فعالیت های روزمره در منزل ، زبان آموزی از طریق مشارکت باوالدین در فعالیتهای دیگر، زبان آموزی در دوره پیش دبستانی ، زبان آموزی در دوره دبستان .امید است مطالب این کتاب برای مربیان عزیز کودکان دچار آسیب شنوایی مفید استفاده واقع شود.

درسنامه مددکاری اجتماعی و روانپزشکی کودک
مولفان : جودیت لسک – برایان لسک
مترجمان : دکتر سیدجلال صدرالسادات – ابوالفضل سعیدی – سعید حسن زاده
رویکرد درمان خانواده و مشاوره در مددکاری اجتماعی و روان پزشکی شیوه ای مفید وموثر در کاربرد نگرش سیستمها و دیدگاه کل نگر است . در این رویکرد علیرغم آن که مسائل کودک به طور خاص مورد توجه است ، خانواده به عنوان واحد مورد مطالعه درنظر گرفته می شود.
در کتاب مددکاری اجتماعی و روان پزشکی کودک ، فرایند درمان بر شناخت و ارزیابی خانواده به عنوان یک کل ، و در عین حال یک نهاد وابسته به جامعه مبتنی است . از این دیدگاه ، خانواده هم به عنوان خاستگاه دشواری و آشفتگی و هم به عنوان عامل زمینه سازدرمان قابل بررسی است .
کتاب مددکاری اجتماعی و روان پرشکی "مشکلات فرد را تابع مشکلات ، نابهنجاریها ونااستواریهای خانواده می شناسد، و لذا در صدد یافتن راه حلهایی کلی ، اصولی و ریشه ای برمی آید، راه حلهایی که مستلزم ایجاد تغییراتی در جنبه های مختلف زندگی خانواده است . در این کتاب هدف تنها آموزش مجموعه ای از فنون که امکان دارد فی نفسه درست باشد نیست ، بلکه آموزش راهبردهایی است که در کنش متقابل با یکدیگر به ارزیابی ، شناخت و اصلاح نابهنجاریهای خانواده و در نتیجه به حل مشکلات اعضای آن کمک می کند.
تاثیر متقابل دشواریهای فردی و خانوادگی از مدتها پیش مورد بحث قرار گرفته است ، اما دستیابی به شناختی دقیق از ماهیت این تعامل ، متضمن یافتن بهترین زمان ، وضعیت شخص یا بهترین روش ممکن برای اعمال مداخله مناسب است . در این کتاب روش برنامه ریزی و مداخله در هر مورد، به شیوه ای کارآمد و سودمند در قالب تدابیر درمانی و کمکی ارائه شده است .
استفاده از این کتاب به کلیه پژوهشگران ، مدرسین و دانشجویان در زمینه های مددکاری اجتماعی ، روان پزشکی کودک و بالاخص پزشکی خانواده که امروزه به عنوان یک رشته تخصصی در پزشکی مطرح است ، توصیه می شود.

مجموعه اشعار برای کودکان استثنایی
سراینده : زهرا رضوانی دهاقانی
مجموعه اشعار برای کودکان استثنایی شامل دو بخش می باشد:
-بخش اول به اشعاری برای کودکان دچار نقص شنوایی اختصاص دارد.
اکثر کودکان دچار نقص شنوایی حتی از درک اشعار کودکانه که در آنها تشبیهات ساده ای به کار رفته است ، ناتوانند و پیش از تالیف کتب درسی ویژه این کودکان ، اشعار کتابهای درسی حذف می‏شد و این کودکان تا پایان دوره تحصیلات و احتمالاً تا پایان عمر با شعر بیگانه می ماندند.
از آنجا که سراینده این اشعار چندین سال بعنوان آموزگار این دسته از کودکان درمدارس ویژه مشغول به کار بوده ، سعی نموده است با توجه به سطح تواناییهای زبانی این کودکان و استفاده از حداقل تشبیهات و سایر صنایع شعری ، اشعاری ساده وحتی الامکان قابل درک را به این گروه از کودکان ارائه نماید.
بخش دوم این مجموعه نیز که شامل اشعاری برای کودکان کم توان ذهنی می باشد،مفاهیم مربوط به کتاب علوم اول دبستان را به زبانی ساده و آهنگین ارائه می نماید.
در این مجموعه همچنین دو شعر به کودکان نابینا و نیمه بینا تقدیم شده است .

ذبیح بهروز و نقش او در آموزش و پرورش ناشنوایان ایران
تالیف : دکتر محمد رضا بیگدلی
بدیهی است که فرهنگ ملتها را انسانها می سازند، این انسانها و شخصیت ها درحقیقت تبلور فرهنگ زمان خویش می باشند و ارزش فرهنگ یک ملت را تنها در زندگی و آثار شخصیت های فرهنگی اش می توان مشاهده کرد. از این رو، روشن کردن زندگی فرهیختگان و شخصیت های علمی کشور کمکی بزرگ به تدوین تاریخ فرهنگ و شناخت درست تر و دقیقتر آن خواهد بود. ذبیح بهروز نیز یکی از شخصیت هایی است که درتحول فرهنگ به ویژه آموزش و پرورش ناشنوایان کشور، نقش ارزنده ای داشته است ، ازاینرو معرفی وی و روشن کردن زندگی او که خدمات ارزشمندی به جامعه معلولین ، به ویژه دانش آموزان ناشنوا داشته است ، گام کوچکی در جهت قدردانی از خدمات وی محسوب می شود، در این راستا پژوهشکده کودکان استثنایی نسبت به جمع آوری تاریخچه زندگی بهروز در قالب یک کتاب اقدام کرده و این کتاب در چهار فصل تدوین شده است .
در این کتاب ضمن بیان زندگینامه بهروز و معرفی پدر وی به عنوان یکی از دانشمندان برجسته عصر ناصری ، نظریه های بهروز درباره فرهنگ ، سوادآموزی ، روشهای موثرسوادآموزی در کشور، شروع زود هنگام آموزش رسمی از 5سالگی ، مطرح شده است .سپس به کوششهای علمی – ادبی بهروز در زمینه های گوناگون علمی ، ادبی و هنری ، اشاره شده و آثار قلمی بهروز معرفی شده اند. از جمله مهمترین خدمات بهروز، خدمات فرهنگی وی در جهت سوادآموزی سربازان در ارتش بوده است . همچنین مهمترین اثربهروز کتاب "کودک دبیره است که در آن به شیوه ای علمی ، کارشناسانه و محققانه به چگونگی تعلیم خط به کودکان پرداخته است ، وی آموزش و پرورش کودکان ناشنوا رابه طرز ماهرانه ای همزمان با شروع آموزش رسمی ناشنوایی در ایران توضیح داده که حکایت از بلند نظری و تجارب ارزشمند او در این زمینه است . این کتاب می تواند منبع ارزشمندی برای علاقمندان به حیطه آموزش و پرورش کودکان ناشنوا در ایران ، باشد.

مقدمه ای بر آموزش تلفیقی
تالیف : آلیس هوسپیان
هدف از تالیف این کتاب پرداختن به موضوع "آموزش تلفیقی " است . آموزش تلفیقی صرفاً یک نظام آموزشی نیست بلکه رویکردی است برای بازگرداندن افراد دارای ناتوانی به بستر عادی جامعه . بافت طبیعی هر جامعه انسانی دارای پیوستاری از افراد با توانایی هاو ناتوانی های مختلف است ؛ که در دیدگاه آموزش تلفیقی کشیدن خط فاصل بین افرادی با ویژگیهای مختلف غیر منطقی به نظر رسیده و مانع از ایجاد محیطی مناسب برای رشدهر چه بیشتر توانایی های افراد دارای ناتوانی می شود. بنابراین در نظام آموزشی کشورهای مختلف شاهد تحولی در جهت کنار گذاشتن رویکرد مبتنی بر گروههای مختلف ناتوانی هستیم . به این معنی که گروه بندی افراد دارای ناتوانی براساس گروههای معلولیت ، از اوایل قرن بیستم با روی کار آمدن آزمون های سنجش هوش و نگرانی بی مورد بعضی صاحبنظران در مورد به انحطاط کشیده شدن تدریجی نوع انسان به علت غلبه ژن های معیوب افراد ناتوان (براساس نظرات داروین )، باعث مجزا کردن آنها ازبطن عادی جامعه و قرار دادن آنها در مکان های مجزا و تحت آموزش ویژه شده بود، به تدریج کنار گذاشته می شود.
بررسی این تحولات ما را به دهه 1960 می رساند. از آن زمان تاکنون در بعضی کشورها،تمام افراد با هر میزان توانایی به لحاظ حقوقی و اجرایی از حق قرار گرفتن در شرایط عادی جامعه و استفاده از امکانات آن برخوردار شده اند. بنابراین کودک دارای ناتوانی، به همان مدرسه ای که خواهر یا برادر فاقد ناتوانی او در آن درس می خوانند، می رود. البته چنین برنامه ای به معنی انکار ناتوانی های آنها و کنار گذاشتن آموزش ویژه نیست . امکانات آموزشی ویژه در داخل مدرسه عادی به میزان و نوع مورد لزوم در اختیار این دانش آموزان و هر دانش آموز دیگری که به آن احتیاج داشته باشد، قرار می گیرد. بالطبع چنین کاری باعث ایجاد پیوستاری از امکانات آموزشی ویژه در داخل مدارس عادی می گردد.
این کتاب در هشت فصل کلی تنظیم شده و به بررسی سیر تحول نظام آموزش ویژه و شکل گیری امکانات آموزشی ویژه مختلف، برای کودکانی دارای نیازهای ویژه هستند،می پردازد و عناوین این فصل ها عبارتند از:
شکل گیری آموزش ویژه ،اصطلاح شناسی ، الگوهای مربوط به امکانات آموزش ویژه ، اجرای تلفیق ، موانع تلفیق موفقیت آمیز، بررسی ها چه می گویند، شواهدی از اجرای تلفیق ،بحث و نتیجه گیری .
با پرداختن به انواع امکانات آموزش ویژه ، آموزش تلفیقی به عنوان بهترین شیوه ممکن نه تنها برای آموزش کودکان دارای ناتوانی بلکه برای احقاق حقوق اجتماعی و انسانی آنهادر نظر گرفته شده و عواملی که در اجرای تلفیق و ضمانت اجرای موفقیت آمیز آن نقش مهمی دارند، مورد بحث قرار گرفته اند. در نهایت نیز شواهد مربوط به اجرای تلفیق درکشورهای مختلف مطرح شده اند . هدف از مطرح شدن این اقدامات ، فراهم ساختن دورنمایی از چگونگی توسعه و ارتقاء آموزش ویژه و ایجاد تحولی هر چند نظری در نظام آموزشی ویژه مجزای کشور ما و انطباق هر چه بیشتر آن با نیازهای واقعی افراد دارای ناتوانی است .

سیر تاریخی آموزش و پرورش استثنایی در ایران
ناظر: دکتر علی اصغر کاکو جویباری
محقق : احمد امیدوار
نگارش تاریخ آموزش و پرورش استثنایی کشور که بیش از 80 سال قدمت داشته به صورت مستند و علمی ضرورتی انکارناپذیر است . پراکندگی مطالب تاریخی آموزش وپرورش استثنایی و فقدان منبع قابل استفاده ، والدین دارای فرزند استثنایی و دانشجویان مراکز تربیت معلم استثنایی و همچنین دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشدرشته های روانشناسی استثنایی و مربیان مدارس استثنایی و مدرسان مربوطه را از داشتن دانش تاریخی محروم کرده بود. شک نیست تفکر در گذشته برای تصحیح برنامه های زمان حال و تکمیل برنامه های آینده ثمر بخش خواهد بود و کسانی که گذشته تاریخی خود را فراموش می کنند مجبور به تکرار آن خواهند بود.
در شروع سال جاری مسوولان پژوهشکده کودکان استثنایی ، ضرورت تدوین تاریخ آموزش و پرورش استثنایی را، احساس و در اول تیر ماه 1378، دست به اقدام زدند.
در سه ماهه اول فعالیت ، اطلاعات و منابع مربوطه جمع آوری و از چهره های صاحب نام و پیش کسوت آموزش و پرورش استثنایی دعوت به مصاحبه شد. نظر به اینکه هر گروه از کودکان استثنایی سیر تحولی ویژه ای را در طول تاریخ گذشته طی کرده بودند، ضرورت داشت به صورت جداگانه و مجزا مورد بررسی تاریخی قرار گیرند ولی پیوستگی آنان درقالب واحدی حفظ شود.
با توجه به اینکه حدود 50 سال از تاریخ آموزش کودکان استثنایی به پیش از تاسیس دفتر آموزش کودکان استثنایی ، باز می گردد و نقش بخش خصوصی را در تربیت آنان انکارناپذیر می نمود، به عنوان گام نخست قلمداد گردید و دوران فعالیت دفتر آموزش استثنایی که حدود 23 سال را شامل می شد گام دوم تلقی شد و با ایجاد سازمان آموزش وپرورش استثنایی که تحولی دیگر در سیر تاریخی آموزش و پرورش استثنایی ایجاد گردید به گام سوم از تاریخ آموزش استثنایی اختصاص یافت .
هشت گروه از کودکان استثنایی به ترتیب قدمت 1- نابینایان 2- ناشنوایان 3- کم توان ذهنی 4- اختلالات رفتاری 5- جسمی حرکتی
6-چندمعلولیتی 7- مشکلات خاص یادگیری 8- تیز هوشان ، مورد بررسی و برای هر گروه یک فصل خاص در نظر گرفته شد.

آموزش والدین ویژه کودکان نابینا
تالیف : سندی نیمن
مترجمین : مهرناز سنایی – عاطفه غیاث فخری
نابینایان و نیمه بینایان گروه کثیری از کودکان استثنایی هستند که در صورت تربیت صحیح و ارائه تمهیدات لازم توسط والدین ، بستگان و مربیان می توانند با برخورداری اززبان و توانایی های پیشرفته کلامی مسیر ترقی را طی نمایند و نه تنها روی پای خودبایستند بلکه در رشته ای از علوم به ادامه تحصیل نیز بپردازند. اما این مهم زمانی میسراست که والدین شیوه های صحیح رفتار با کودک را بدانند و این شیوه ها را به درستی بکاربندند و همواره در دوران نوزادی و طفولیت نه تنها مادر یا پدر بلکه مربی کودک نابینا ونیمه بینای خود باشند. بنابراین آشنایی والدین ، بستگان ، خواهران و برادران و مربیان باچگونگی رفتار با کودک نابینا به منظور تسریع فرایند رشد کودک ضروری است .
این کتاب گام به گام و با روشی کاملاً ساده و با استفاده از تصاویر به والدین و اطرافیان می آموزد که چگونه از کودک نابینا و نیمه بینای خود مراقبت کنند و در عین حال فعالیت های یادگیری این عزیزان را نیز تسهیل نمایند. از این رو مطالعه دقیق آن برای والدین ، برادران و خواهران ، سایر اعضای خانواده و بهداشت کاران نابینا و نیمه بینا مفید وسودمند است .
تاثیر آموزش راهبردهای مرور ذهنی (نگهدارنده و بسط دهنده ) وسازمان دهی بر مشکلات حافظه کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر .
مجری : مجید یوسفی لویه
یکی از بزرگترین مشکلاتی که روان شناسان ، به ویژه روان شناسان شناختی ، از دیرباز باآن مواجه بوده اند، ماهیت و ساختار حافظه و چگونگی عملکرد آن است . حافظه عبارت است از یادداری اطلاعات در طول زمان (سانتراک ، 1991) و یا به عبارت دیگر، به یادآوردن اطلاعاتی که اندوزش شده اند.
بنابراین در وجه نخست ، روان شناسان به مطالعه این موارد می پردازند که در آغاز چگونه اطلاعات در حافظه جای می گیرند یا رمزگردانی می شوند.
پژوهشهای معاصر درباره حافظه با این هدف انجام می گیرد که عملیات مربوط به هر یک از مراحل را در موقعیتهای مختلف مشخص کنند. سه مرحله حافظه در همه موقعیتهایی که در کار است ، یکسان عمل نمی کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان کارایی و اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی با هم هستند، مشکلات حافظه کودکان با ناتوانی هوشی و مقایسه کارایی آن راهبردها بوده است .
بسیاری از پژوهشها درصدد بررسی قابلیت ترسیم مشکلات حافظه افراد با ناتوانی هوشی بوده اند. یکی از جنبه های مهم ترسیم آنها در این خصوص تاکید بر این است که آنها چگونه می توانند چیزی را بیاموزند و چگونه از راهبردهای یادیار برای کمک به حافظه شان بهره گیرند و چه هنگام به استفاده از آنها نیاز دارند (هانت و مارشال ، 1994).
با این وجود بسیاری از پژوهشگران به راهبردهایی برای افزایش توانایی کودکان با ناتوانی هوشی در پردازش اطلاعات توجه نشان داده اند. برخی از شیوه هایی که مطرح شده است بر راهبردهای منفعل متمرکز بوده است . بدین ترتیب که یک یادیار به آزمودنی نشان داده می شود اما آزمودنی به صورت فعال راهبردی را در تکلیف آزمایشی دستکاری نمی کند. پژوهشهای مبتنی بر آموزش راهبردهای شناختی مانند مرور ذهنی ، دسته بندی ،بسط کلامی و تصویرسازی ذهنی نشان داده است که با آموزش کافی این راهبردهامی توان مشکلات حافظه افراد با ناتوانی هوشی را بهبود بخشید و میزان تاثیرات این راهبردها با سایر فنون آموزش ویژه تفاوت برجسته ای دارد.
از دیگر یافته های پژوهش حاضر تاثیر آموزش راهبردهای شناختی بر افزایش توانایی آنها در تعمیم و نگهداری راهبردهای شناختی بر افزایش توانایی آنها در تعمیم ونگهداری راهبردهای آموخته شده بوده است .
نگاهی به آموزش و پرورش استثنایی در ژاپن
تهیه و تدوین : آزاده قادریان ، دکتر طاهره نظرنوکنده
یکی از روشهای تقویت و پربار نمودن برنامه ریزی آموزشی ، استفاده از تجربیات سایرکشورها، به ویژه کشورهای پیشرفته است . آموزش و پرورش استثنایی نیز از این قاعده مستثنی نیست ، یعنی با مطالعه وضعیت آموزش و پرورش کودکان استثنایی در سایرکشورها در می یابیم که آنها چگونه با فرزندان معلول و ناتوان خود برخورد می کنند و برای پرورش استعدادهای بالقوه این کودکان چه برنامه هایی وضع نموده و چه اقداماتی انجام داده اند.
همچنین با بررسی وضعیت آموزش و پرورش کودکان دچار ناتوانی های مختلف درکشورهای دیگر می توانیم به ضعفها و کاستی های خود در این زمینه پی ببریم . بدیهی است که هر نوع استفاده از تجربیات آموزشی سایر کشورها باید با احتیاط و با در نظر گرفتن وضعیت فرهنگی منحصر به فرد کشور خودمان صورت گیرد و راهکارهای انتخاب شده نیز باید با الگوهای فرهنگی کشور ما متناسب باشد. به منظور بهره برداری از تجارب کشورها در زمینه آموزش و پرورش استثنایی کشورهای شرقی پیشرفته اولویت خاصی دارند و در این میان کشور آفتاب تابان ، ژاپن ، با برنامه ریزی علمی و دقیق خود توانسته است همگام با رشد صنعتی پیشرفتهای شایان توجهی نیز در زمینه آموزش و پرورش به ویژه آموزش و پرورش کودکان استثنایی داشته باشد.
این مجموعه به خوبی توانسته است سیمایی کلی از آموزش و پرورش استثنایی در ژاپن برای همه دست اندرکاران تعلیم و تربیت این کودکان فراهم کند. امید است متولیان و معلمان و کارشناسان آموزش وپرورش استثنایی از مطالب این کتاب استفاده کافی و وافی را ببرند.

حقوق کودک و کودک معلول در قوانین داخلی و بین المللی
تالیف : دکتر محمدرضا بیگدلی
مقام انسان ، انسانیت و حقوق انسانها، از دیرباز، مورد توجه و موضوع بحث بوده است .در آثار فلاسفه و اندیشمندان دوره باستان ، در نوشته های دانشمندان اسلامی و بالاخره در کتب متاخرین ، به اقتضای مورد در این باره بحث شده است .
در گفتار انبیاء تایید کرامات انسانی و آزادی ها و حقوق انسانها خاصه کودکان و معلولین تاکید بر رعایت این حقوق و آزادی ها می شود و آنهایی که به هر شکلی و در هر مقام به این حقوق الهی تعرض روا داشته اند، مورد اعتراض و سرزنش قرار گرفته اند.
زمام داران و حقوق دانها، آزادی انسان ها را به تناسب شرایط زمانی و مکانی خویش جزءدستور و برنامه ی کار خود قرار دادند و فی الجمله پاره ای از این حقوق را از طریق وضع قوانین و یا از محل صدور فرامین به رسمیت شناخته اند و خود را متعهد به رعایت آن معرفی کرده اند که از این مقوله اند: قانون حمورابی پادشاه بابل (2123 – 2080 قبل ازمیلاد) قانون اساسی آتن ، منشور کورش هخامنشی (قرن پنجم پیش از میلاد) الواح دوازده گانه روم (451م )، اقدامات ژوستی نین امپراتور روم (قرن ششم قبل از میلاد) درجهت احیاء و اصلاح الواح دوازده گانه روم ، قطعنامه ماگناگارتا معروف به منشور کبیرانگلستان (1215م )، لایحه حقوقی ویرجینا (1776).
کتاب "حقوق کودک و کودک معلول در قوانین داخلی و بین المللی "، در چهار فصل تدوین شده است :
فصل اول : تعریف حقوق و حقوق کودک ، تعریف کودک ، سن نظام وظیفه ، سن خروج ازکشور، حق آموزش و تحصیل ، حمایت کودک ، "نفقه " در قلمرو مسئولیت کیفری ، سن اشتغال ، حضانت ، حقوق کودک و کودک معلول از دیدگاه اسلام ، سخن بزرگان درباره کودک و…
فصل دوم : کتاب مشتمل بر حمایت از معلولین در قوانین ایران ، دستورالعمل اجرایی وکمک مالی ، قانون رفاه افراد دارای معلولیت در کشور اردن ، اهداف ، فلسفه و ضرورت آموزش و پرورش استثنایی ، اساسنامه سازمان آموزش و پرورش استثنایی مصوب مجلس شورای اسلامی ، آیین نامه اجرایی آموزش و پرورش استثنایی ، کنفرانس جهانی آموزش استثنایی در سالامانکا (ژوئن 1994)، آموزش دوران کودکی ، یونسکو و آموزش ویژه برای معلولین ، حمایت از کودکان معلول ، "کلیات " اشاره به اسناد بین المللی و اعلامیه جهانی سازمان ملل متحد درباره حقوق معلولین ، همکاری بین المللی ، معلولین روانی وحقوق انسانی "یونسکو و سال بین المللی معلولین ".
فصل سوم : سازمان ملل متحد، هدفها و ارکان آن (البته سازمانهایی که ارتباط با کودکان دارند به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته اند)، اعلامیه حقوق بشر.
فصل چهارم : کنوانسیون حقوق کودک و حقوق کودکان در ایران ، اعلامیه جهانی حقوق کودک در ایران ، اعلامیه جهانی حقوق کودک در سال 1959، کنوانسیون حقوق کودک درسال 1989 و اعلامیه جهانی بقاء رشد و حمایت از کودکان و برنامه اجرایی برای اجرای اعلامیه جهانی بقاء، حمایت و رشد کودکان در دهه 1990 و همچنین پیوست آن وبالاخره نتیجه گیری . شایان توجه است در کتاب محور اصلی کودکان معلول بطور عام کلمه است و در صورت لزوم تطبیق مقایسه ای حقوقی اعمال شده و مواردی مهم مورد نقد درمتن کتاب و نتیجه گیری ملحوظ گردیده است . اقدامات بین المللی در زمینه حقوق بشرموجب تصویب کنوانسیون حقوق کودک گردیده که توانسته است وجدانها را بیدار و عزم و اراده جامعه جهانی را آن گونه که در اجلاس سران کشورها، اعلام شده بسیج نماید تا باتحقق اهداف مندرج در اعلامیه جهانی بقاء توسعه و حمایت از کودکان خاصه کودکان معلول دنیای بهتری را برای این عزیزان بسازند.
دانش آموزان معلول در مدارس عادی ، یونسکو 1999
ترجمه : پژوهشکده کودکان استثنایی
این مجموعه درباره جوامع ، معلمان و کودکانی است که با یکدیگر برای کاهش موانع موجود بر سر راه یادگیری و تلفیق تمام کودکان در مدارس تلاش می کنند.
مطالب این مجموعه ، برگرفته از نظرات گروهی از معلمان 15 مدرسه در کشورهای مختلف است ، که در تلاش برای تبدیل نمودن محیط های کلاس درس به فضایی خوشایندتر و مساعدتر برای پاسخ گویی به نیازهای یادگیری همه کودکان ، تجارب خود در تدریس ، موفقیت ها و چالش های مواجه شده در این راه را بیان کرده اند. مدارس و کلاس های درس کودکان را برای مشارکت فعال در جوامع آماده می کنند و از این رو،شیوه های تدریس باید درک تنوع و برابری و ارزشها و نگرشهای لازم برای ایجاد محیط های پذیرا و مساعد برای یادگیری را منعکس نمایند.
این کتاب با عنوان "مدارس پذیرا: دانش آموزان معلول در مدارس عادی " عمدتاً به گروه ویژه ای از کودکان می پردازد که اغلب از دستیابی به فرصتهای یکسان محروم می باشند. در متن ، از واژه "نیازهای آموزشی ویژه " برای اشاره به آن گروه از کودکانی استفاده شده است که یادگیری آنها موجب نگرانی معلمانشان بوده است . این موضوع احتمالاً به دلیل ابتلای آنها به نقایص ویژه (مانند بینایی ، شنوایی ، حرکتی ) است که به لحاظ دسترسی به منابع فیزیکی و نیز استفاده از برنامه های درسی ، چالش ها را سر راه مدارس و معلمان قرار می دهند. معلمان باید سرعت یا سبک یادگیری را متناسب با شرایط نمایند تا به این ترتیب همه کودکان از امکان مشارکت مفید در برنامه برخوردار شوند. معمولاً واژه "نیازهای آموزشی ویژه " فقط به یک مشکل یا نقص در فراگیرندگان اطلاق می شود، بااین همه در کتاب حاضر، چنین معنایی مورد نظر نیست .
دانش آموزان معلول ، گروهی ناهمگن نیستند، آنها به همان اندازه دانش آموزان دیگر باهم متفاوت یا شبیه به یکدیگر هستند. دو کودک نابینا دقیقاً به هم شباهت ندارند و دو دانش آموز دچار نقص شنوایی یا معلولیت ذهنی نیز شبیه هم نیستند. موانع یادگیری ازتعدد عوامل نشات می گیرند که به مدارس ، معلمان ، برنامه ریزی درسی و منابع مربوط می شوند. معلمانی که در پروژه همکاری داشتند از این عوامل مرتبط آگاه بودند. توجه به این امر به هنگام فراهم نمودن امکانات تحصیل در مدارس تلفیقی حائز اهمیت است .
تلفیق ، مستلزم احترام گذاردن به تفاوتهاست . این به معنای عدم شناسایی و با توجه به معلولیت های دانش آموزان نیست ، بلکه می بایستی انواع حمایت ها را در زمان و مکان مقتضی ارائه داد. برچسب "معلولیت " اطلاعات چندانی را درباره نحوه برطرف کردن موانع موجود بر سر راه یادگیری فراهم نمی آورد. مدارس و معلمان می توانند با حصول اطمینان از اینکه مشارکت تمام کودکان در روند یادگیری موفقیت آمیز است ، محیط های مثبت یادگیری را ایجاد کرده و زندگی آنها را متحول سازند.
هر یک از داستانهای روایت شده در این کتاب حاوی پیامی است که می تواند برای بسیاری از معلمان حائز اهمیت باشد. در مجموع ، ما امیدواریم که این تجارب ، منشا تشویق برای مدارس و معلمانی باشد که درصدد یافتن روشهایی برای تدوین سیاست ها و شیوه های کار برای ایجاد تلفیق و مشارکت همه کودکان در جوامع یادگیری ، برآمده اند.
بخش "نکته های عملی " حاوی راهنمایی های عینی و واقعی برای مدارس و معلمان است .باید بر این نکته تاکید کرد که اگرچه گرایش ها و کاربردهای تربیتی مربوط به آموزش وپرورش با شرایط معمول در مناطق مطابقت نمی کنند، زمانی که صحبت از منابع ، مواد وتسهیلات فیزیکی به میان می آید، باید آنها را در چهارچوب واقعیتهای شرایط مفروض مورد بررسی قرار داد و اما در مدارس پذیرا نخستین اولویت توجه به تجهیزات وتسهیلات غیر معمول و پر زرق و برق نیست بلکه در این گونه محیط ها تفاوت ها رامی پذیرند و از یادگیری حمایت می کنند. نظام های آموزشی در حمایت از مدارس ومعلمانی که برای ایجاد مدارس تلفیقی تلاش می کنند، نقش مهمی را ایفا می نمایند. این سند بخشی از تلاشهای یونسکو برای اشاعه پیام های بیانیه سالامانکا و چهارچوب برای عمل جهت اطلاع معلمان و یا به عبارتی محور نظام آموزشی می باشد.
معلولین نامدار ایران و جهان
مولفان : دکتر محمدرضا بیگدلی ، منصور محمدی زاده ، حسین شمس ملایری
تحقیق و تفحص و مطالعه زندگانی مشاهیر معلول استثنایی ، چه متاخر و چه معاصربرای علاقمندان و محققان که در زمینه های مختلف تخصص دارند خصوصاً علاقمندان به مطالعه زیست نگاری و تاریخ لازم و ضروری است .
دانستن و آگاهی نسبت به شرح مشاهیر و آثار آنان خود علمی است بسیط و تخصصی . بامطالعه زندگینامه آنان در می یابیم که چگونه افرادی با وجود نقص جسمانی آثاری خلق کرده اند، و یا ابداعاتی نموده اند که دیگران از آن کار عاجز مانده اند، زیرا بعضی از افراد به علت عدم درک درست و صحیح و فقر فرهنگی ، معلولیت را به عجز و ناتوانی تعبیر کرده و معلولان را کمتر مورد توجه قرار داده اند و اگر هم کمکی کرده اند غالباً از روی ترحم بوده و در برخی از نوشته ها و فیلمنانه ها با نقشهای منفی توام با ترحم به آنها نگریسته شده است .
آنچه از دیدگاه روان شناسی در خلق آثار بدیع و نو اهمیت دارد مغز و روان است که خلاق و سازنده است نه اعضای فیزیکی انسانها. چگونه انسانی با وجود محرومیت از قوه شنوایی بزرگترین آثار موسیقی کلاسیک جهان و سمفونی هایی خلق می کند و یا نابینایی با سرودن اشعار، مضامینی در شعرش بکار می برد که انسان را دچار حیرت می کند. همچنین معلولان در زمینه های مختلف علوم با خلق آثار خود خارقه ها آفریده اند که موجب اعجاب است و فقط می توان بدین شعر بسنده کرد که می گوید:
چشم دل بازکن که جان بینی آنچه نادیده نیست آن بینی
طبق آمارهای مندرج در نشریات سازمان ملل، خصوصاً یونسکو تعداد معلولان جهان بر 500 میلیون بالغ برآورد می شود که از این تعداد حدود 400 میلیون نفر در جهان سوم یادر حال توسعه زندگی می کنند. با توجه به آمارهای منتشره از هر 10 نفر مردم جهان یک تن شناخته و ناشناخته به نوعی دچار معلولیت می باشند که با پیشرفت علوم مختلف خصوصاً مهندسی ژنتیک بسیاری از علتها شناخته شده است .
کتاب حاضر که مشاهیر معلول ایران و جهان را معرفی می کند، در سه فصل تدوین ونگارش یافته، فصل اول:، معلولان نابینا و نیمه بینا، فصل دوم: معلولان ناشنوا و فصل سوم : معلولان جسمی – حرکتی که ضمن آوردن زندگینامه آنها تلاشهایی بکار برد شده تا خواننده با فعالیتهای آنها آشنا شود، در این فصول قریب به 90 نفر از معلولان معرفی شده اند.
آنالیز نظام آمار ثبتی دانش آموزان استثنایی کشور
مجری طرح : شهاب کسکه
به منظور تعیین سیاستها و برنامه های آموزش کودکان استثنایی در برنامه توسعه سوم کشور، اصلاح سیستم آماری و حذف خطاهای آمار ثبتی ، در درجه اول برای برنامه ریزی و در درجه دوم برای داشتن اطلاعات صحیح در زمینه آمار کودکان استثنایی الزامی است . لذا با توجه به نکات مبهم لزوم یک بررسی همه جانبه در این خصوص احساس می شد. در آمار همواره سطحی از خطای غیر قابل کنترل را می پذیریم .اما همیشه تغییرات به واسطه خطاهایی اینگونه پدید نمی آیند بلکه ممکن است خطای غیر ذاتی نیز داشته باشیم .
بنابراین دانستن اینکه تغییرات از دو نوع خطا متاثر شده اند هدف اصلی آمارگران می باشد. هنگامی که نسبت خطای تبیین شده به خطاهای تبیین نشده (مانند خطاهایی که به صورت عمد و ناشی از آمارگیری است ) نسبت قابل توجهی باشد به بهترین وجه می توان تغییرات را تفسیر و تعبیر و یا حتی برای دوره های بعدی نیز پیش بینی نمود. اما اگراین نسبت مقدار کوچکی باشد می توان به سیستم آمارگیری شک نمود و دست به مطالعه و اصلاح آن زد. با نگاهی به سالنامه های آماری و مقایسه دو سال متوالی تغییرات غیرعادی در تعداد دانش آموزان استانهای مختلف مشاهده می شود.
هدف این طرح اصلاح سیستم آمارگیری (آمارهای ثبتی ) آموزش کودکان استثنایی می باشد.
مراحل این پژوهش عبارت بودند از:
– مطالعه سالنامه های آماری موجود در سازمان آموزش و پرورش استثنایی و همچنین بررسی نوسات و روند کلی با استفاده از روشهای آماری و تبیین نوسات مبهم .
– تعیین عوامل خطاهای آماری در ثبت و ایجاد نوسانات .
– بررسی و مطالعه نحوه آمارگیری و تعیین نقاط ضعف و قوت آن .
– ارائه طرح جامع برای اصلاح روش آمارگیری و جمع بندی دوره جدید آمار.
جامعه مورد بررسی جمعیت کودکان (دانش آموزان ) استثنایی سراسر کشور بوده است .این طرح دو مرحله داشت : مرحله اول که یک مطالعه کتابخانه ای و تحقیقی بود شامل بررسی کلیه سالنامه های آماری و جمع آوری مغایرتها، پیش بینی به روش عقب گردجمعیت استثنایی (دانش آموزان ) و نهایتاً برآورد جمعیت واقعی این دانش آموزان بوده است . در مرحله دوم ارائه راهکارهای مناسب برای آمارگیری و آموزش افرادی که به نحوی در آمارگیری دخالت دارند، تدوین فرمهای صحیح برای آمارگیری جدید ونظارت بر آمارگیری سال 79 بوده است .
مجموعه مقالاتی در زمینه معلولیت و آموزش تلفیقی
ترجمه : پژوهشکده کودکان استثنایی
این مجموعه مقالات از نشریه Education update (اکتبر 1999) چاپ یونیسف می باشد که برای استفاده در کارگاه آموزشی ترجمه شده اند.این کتاب در زمینه معلولیت و آموزش تلفیقی است که تعداد 20 مقاله در آن ذکر شده است . اولین مقاله در مورد علل عمده و پیامدهای معلولیت در دوران کودکی است که نویسنده آن صدیق رشید می باشد. پیشگیری از معلولیت ها نیز در این قسمت ذکر شده است .
مقاله دوم آموزش کودکان معلول است که مقاله ای از کارین لندگرن و شلدون شافر می باشد وتاکید می کند که آموزش تلفیقی کودکان معلول باید بخشی از راهکارها و سیاستهای آموزش یکپارچه در سطح ملی باشد.
مقاله سوم در مورد یونیسف و کودکان معلول می باشد که نوشته گلبیدان حبیبی است .
مقاله چهارم آموزش و پرورش به عنوان یک حق اساسی است و نوشته بنت لیندکویست می‏باشد .
مقاله پنجم راهکاری برای تربیت و رشد دانش آموزان معلول نوشته گوردون پورتر است .در این مقاله تغییراتی که در دهه گذشته در مدارس ایجاد شده ذکر کرده است که یکی ازقابل توجه ترین تغییرات تلفیق دانش آموزان معلول در کلاسهای عادی در مدارس است .
مقاله ششم "کودک دارای نقص بینایی به کودکستان یکپارچه شده می رود" است که دراین مقاله نمونه ای از تلفیق یک دختر نابینای پنج ساله در یک مدرسه ابتدایی یکپارچه شده (در یونان ) ارائه می شوند که ارزیابی های انجام شده نشان دهنده پیشرفت وی در تمام زمینه های رشد است .
عنوان مقاله هفتم تلفیق کودکان معلول در مدارس عادی (برزیل ) است که تهیه کننده این گزارش گرن لامپکین می باشد.
مقاله هشتم ابتکاری جدید برای تلفیق کودکان معلول در آموزش عادی (ارمنستان )می باشد که تهیه کننده گزارش جوآنان گرپن نماینده یونیسف در ارمنستان است .
مقاله نهم انجام ارزیابی با هدف مداخله اولیه و تلفیق برای کودکان معلول (جاماییکا)نوشته دکتر ماریگا لوجی . ثربرن است که مراحل تکامل انجام ارزیابی ها با هدف مداخله اولیه و تلفیق را در جاماییکا توضیح می دهد.
مقاله دهم
مقاله یازدهم در مورد انجام ارزیابی در جهت آموزش تلفیقی برای کودکان معلول می باشد در این مقاله آزمون غربالگری 10 پرسشی آمده است . در مورد ارزیابی سوالات و ابهامات نیز مطرح شده است .
مقاله دوازدهم کودکان معلول در ماریتیوس است که نویسنده آن ماریام گپال می باشد. در این مقاله طرح آگاهی دهی که یونیسف حمایت کننده آن می باشد ذکر شده است که اهدافی را دنبال می کند.
مقاله سیزدهم با عنوان کمک به آسیب پذیرترین افراد در اردوگاه های پناهندگان نوشته لیندسی برد می باشد.
مقاله چهاردهم دانش آموزان معلول در سری لانکا است که نویسنده آن هیرانشی ویجمان می باشد.
مقاله پانزدهم مطالعه ای بر روی یکپارچه سازی کودکان معلول در مدارس تلفیقی (کوته دایووره ) می باشد که نویسنده آن سیریل دالاس ، نماینده یونیسف در کوته دایووره است .
مقاله شانزدهم "چین تلفیق سازی در عمل " نام دارد . در سال 1996، چین طرح ملی گسترده ای را برای آموزش تلفیقی کودکان معلول آغاز کرد. در این طرح یکپارچه سازی ،برخی ابتکارات موفق مانند پروژه کلید طلایی اجرا شدند که این پروژه باعث حضوردختری 10 ساله به نام لان ، نابینای مادرزاد در مدرسه شده بود.
مقاله هفدهم 10 پیام به معلم ها درباره کودکان کم توان است .
مقاله هجدهم با عنوان یک دختر معلول جسمی وب سایت اعطای جوایز ایجاد می کند، دسترسی به جهان از طریق اینترنت می باشد که در مورد یک دختر 13 ساله با نام هروجویی نایتینگیل می باشد که توانست برای خود وب سایتی درست کند که از طریق آن با جهان ارتباط برقرار می کند.
مقاله نوزدهم با عنوان اروپای مرکزی و شرقی و اتحاد جماهیر شوروی سابق ، آموزش وپرورش برای همه می باشد که این مقاله نوشته جان مایکل رایت می باشد.
مقاله بیستم با عنوان آموزش و پرورش دیجیتالی است . نام مجله ای که برای معلمان است و این سایت ، اطلاعاتی را برای معلمان در زمینه آموزش وپرورش ویژه درکلاسهای ویژه یا عادی و همچنین اطلاعاتی را در زمینه منابع و رویدادهای جدید ارائه می دهد.
خلاصه مقالات شرکت کنندگان در دومین کنفرانس بین المللی درزمینه آموزش و پرورش
دومین کنفرانس بین المللی آموزش و پرورش ویژه ؛ اندیشه های الهام بخش برای هزاره جدید از چهاردهم تا شانزدهم ژانویه سال 2000 میلادی در شهر بانکوک تایلندبرگزار گردید و در این کنفرانس دانشمندان و متخصصان آموزش ویژه از کشورهای انگلستان ، تایلند، روسیه ، استرالیا، فیلیپین ، تایوان ، هند و ژاپن ضمن شرکت فعال تجارب خود را در زمینه جنبه های مختلف آموزش ویژه در قالب مقاله در اختیار شرکت کنندگان قرار دادند. حضور نمایندگان آموزش و پرورش استثنایی کشورهای مختلف وپژوهشگران این حیطه از کشورهای مختلف وجهه خاصی از لحاظ نظری و کاربردی به این کنفرانس داده است . از آموزش وپرورش استثنایی ایران نیز آقای دکتر جویباری ریاست پژوهشکده در این کنفرانس شرکت کردند.
مجموعه مقالات نظری و تحقیقی درباره زبان
مولف : دکتر علی اصغر کاکوجویباری
مجموعه مقالات نظری و تحقیقی "درباره زبان " کتابی است در هفت فصل که در فصل اول آن پس از طرح سوالاتی راجع به چگونگی و میزان ارتباط زبان و تفکر، به بررسی نظریات نظریه پردازان متعددی که در این خصوص تحقیق نموده اند پرداخته شده و پس از بهره گیری و مقایسه نتایج حاصل از این تحقیقات و پیشنهاد تحقیقات تکمیلی به معرفی نمونه ای از این تحقیقات مبادرت ورزیده است .
در فصل دوم ، با نگرشی شناختی – تحولی به پدیده دوزبانگرایی ، این پدیده از جنبه های اساسی علم زبان شناسی یعنی مجموعه واژگان ، صرف ، نحو و معنی مورد بررسی قرارگرفته و در خاتمه به بررسی تاثیر دوزبانگی اولیه بر هوش پرداخته می شود.
در فصل سوم ، پس از بررسی جنبه های تحولی موثر در نگارش دانش آموزان دبستانی ومعرفی مراحل این تحول ، راهبردهایی در رابطه با نحوه آموزش انشا (زبان نوشتاری ) که جنبه ای از جنبه های زبان است ، ارائه می شود.
در فصول بعدی نیز، با مطالعات و تحقیقاتی بر روی آزمودنیهای دارای عقب ماندگی ذهنی و آزمودنیهای دچار نقص شنوایی ، علاوه بر بررسی تحول زبان در این آزمودنیها وبررسی عوامل موثر بر این تحول ، اولاً در ادامه فصول قبلی به بررسی ارتباط زبان و تفکرپرداخته می شود و ثانیاً راهکارهایی برای تعامل بهتر و موثرتر با اینگونه افراد ارائه می گردد.
آشنایی با انجمن های غیردولتی حمایت از معلولان
گردآورندگان : محمدرضا بیگدلی ، رویا پورمحمدی
امروزه توجه به مسائل و مشکلات معلولان ذهنی و جسمی نه تنها از وظایف دولتهاست بلکه سازمانها، انجمن ها و نهادهای غیردولتی نیز به صورتی جدی به این مهم می پردازند.گسترش خدمات حمایتی توسط انجمن های غیردولتی و غیرانتفاعی نشانه درک بیشترمسائل معلولین و پیشرفت فکری هر جامعه است و هر چه این انجمن ها در یک جامعه بیشتر و فعالیتهای آنان گسترده تر باشد، معلولان آن جامعه از حمایت های بیشتری برخوردارند.
جای خوشبختی است که در ایران نیز موسساتی غیردولتی و غیرانتفاعی وجود دارند که به ارائه خدمات به معلولان می پردازند. در این کتاب 23 انجمن یا نهاد غیردولتی که براساس اساسنامه خود به فعالیتهای غیرانتفاعی در زمینه معلولان می پردازند، معرفی شده اند. این انجمن ها عبارتند از:
1 – موسسه خیریه توانبخشی معلولین ذهنی تهران ، 2 – مرکز عقب ماندگان ذهنی وحدت ،3 – آسایشگاه معلولین و سالمندان کهریزک ، 4 – موسسه احیای کودکان استثنایی ،5 – موسسه خیریه عمل ، 6 – انجمن حمایت از حقوق کودکان ، 7 – انجمن مرکزی اولیاء ومربیان کودکان ، نوجوانان و جوانان استثنایی ، 8 – انجمن حمایت از عقب ماندگان ذهنی ، 9 – مجتمع توانبخشی و خدماتی کودکان عقب مانده ذهنی وردآورد، 10 – توانبخشی کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی ، 11 – توانبخشی کودکان و نوجوانان عقب مانده ذهنی جسمی بهار، 12 – بنیاد توانبخشی کودکان و بزرگسالان استثنایی حضرت ولیعصر (عج )،13 – مرکز توانبخشی عرفان ، 14 – مرکز توانبخشی نمونه (1)، 15 – مرکز توانبخشی نمونه (2) حرفه آموزی ، 16 – مرکز توانبخشی معلولین کم توان ذهنی ارمغان (1و2)، 17 – موسسه عصای سفید، 18 – انجمن نابینایان ایران ، 19 – جامعه معلولین ایران ،20 – مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد، 21 – آسایشگاه سالمندان معلول امید، 22- کانون ناشنوایان ایران ، 23 – بنیاد امور بیماریهای خاص .
سیمای کنونی آموزش و پرورش استثنایی در ایران
مولف : احمد امیدوار
اگرچه شروع رسمی آموزش و پرورش استثنایی در ایران سابقه ای 80 ساله دارد اما درطول این سالهای متمادی تغییرات زیادی ایجاد شده و حرکتی که در ابتدا به گروه خاصی از کودکان استثنایی محدود بوده ، امروزه به تشکیل سازمان جامعی به نام "سازمان آموزش و پرورش استثنایی " منجر شده ، که طیف وسیعی از کودکان استثنایی از جمله کودکان نابینا، ناشنوا، جسمی – حرکتی ، کودکان دچار اختلالات رفتاری و یادگیری وعقب ماندگان ذهنی را تحت پوشش دارد. در این کتاب سیمای کنونی آموزش و پرورش استثنایی در کشور مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده تا وضعیت موجود آموزش استثنایی در ایران به گونه ای قابل فهم ترسیم شود.
این مجموعه شامل دو فصل به شرح زیر است : فصل اول ؛ ساختار تشکیلاتی و شیوه اداره آموزش و پرورش استثنایی در ایران به منظور آگاهی خوانندگان و علاقه مندان به این حیطه آورده شده است . ابتدا مبانی کلی آموزش و پرورش استثنایی ایران بیان گردیده وسپس ساختار تشکیلاتی و شیوه اداره آموزش و پرورش استثنایی در کشور توضیح داده شده است . در فصل دوم با عنوان نظام آموزشی کودکان و دانش آموزان استثنایی ایران ،گروههای هفتگانه آموزشی کودکان استثنایی همراه با برنامه های آموزشی و درسی این گروهها به تفصیل معرفی شده اند.
احوال و دیدگاه باغچه‎بان
ناظر: دکتر علی اصغرکاکوجویباری
مولف: فهیمه محمدی
اهداف:
از آنجا که جبار باغچه بان با دست هنر آئینه‎ای برای کرو لالها ساخت و از چشم به جای گوش چهره صوت را برای آنان ترسیم کرد و او که از پایه‎گذاران آموزش و پرورش نوین و رسمی این کشور بوده و عملکرد وی همچون خورشیدی بر تارک آموزش و پرورش این کشور می‎درخشد، به جاست که مسئولین فرهنگی این مرز و بوم برای یکبار هم که شده زندگینامه سراسر ایثار این مخلص خدا را بخوانند و ضمن تحسین عزم پولادین و اراده آهنین وی، با آثار، فعالیتها و بخصوص روش تدریس وی آشنا شوند و از الگوهای اخلاقی و تدریس ایشان در امر تعلیم و تربیت شاگردان بهره‎مند شوند.
فصول:
فصل اول- تاریخچه زندگی و شرح حال باغچه‎بان
فصل دوم- فعالیتهای باغچه‎بان
فصل سوم- ابتکارات و دیدگاههای نوین باغچه‎بان در آموزش و پرورش
فصل چهارم- روش تدریس باغچه‎بان
فصل پنجم- آثار باغچه‎بان
فصل ششم- خاطراتی از زبان دوستان و شاگردان باغچه‎بان
فصل هفتم- خدمات علمی پیروان باغچه‎بان
پیشنهادات:
پیشنهاد می‎شود برای آشنایی معلمان با روشهای سنتی تعلیم وتربیت استثنایی و نقد و بررسی آن، در برنامه‎های تربیت معلم و ضمن خدمت، روشهای سنتی‏آموزشی به عنوان درس تاریخ آموزش و پرورش استثنایی مورد تدریس قرار گیرد.
بررسی طرح بهینه سازی پنج‎شنبه ‎ها در مدارس ابتدایی استثنایی
ناظر: دکتر علی اصغر کاکو جویباری
مجریان: مینا حسنی- دکتر احمد علی‎پور
اهداف:
هدف‏کلی: ارزیابی طرح "کاهش هزینه‎ها و افزایش بهره‎وری باتغییردر روشهای اجرایی"
هدف جزیی: بررسی تاثیر تعطیلی آموزش پنج‎شنبه‎ها بر روی:
1- پیشرفت تحصیلی دانش آموزان 2 – رفاه و رضایت آموزگاران 3 – تعداد جلسات توانبخشی 4 – تعداد جلسات مشاوره 5 – تعداد جلسات پرورشی 6 – تعداد کلاسهای جبرانی 7 – میزان هزینه حق التدریس آموزگاران 8 – میزان هزینه سرویس دانش آموزی 9 – میزان غیب آموزگاران 10 – تعداد دانش آموزان استفاده کننده از جلسات توانبخشی.
سوالات تحقیق:
1- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
2- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث افزایش تعداد جلسات توانبخشی برای دانش آموزان استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
3- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث افزایش تعداد دانش آموزان استفاده کننده از جلسات توانبخشی دوره ابتدایی می شود؟
4- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث افزایش تعداد جلسات مشاوره برای دانش آموزان استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
5- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث افزایش تعداد جلسات کلاسهای جبرانی برای دانش آموزان استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
6- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث افزایش تعداد جلسات پرورشی برای دانش آموزان استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
7- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث افزایش تعداد بازدیدها و اردوها برای دانش آموزان استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
8- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث کاهش غیبت آموزگاران در مدارس استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
9- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث کاهش هزینه حق التدریس آموزگاران در مدارس استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
10- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث کاهش هزینه سرویس ایاب و ذهاب دانش آموزان استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
11- آیا اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها باعث وحدت رویه ساعات هفتگی مدارس استثنایی دوره ابتدایی می شود؟
12- نظر آموزگاران نسبت به اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها چیست؟
13- نظر اولیا نسبت به اجرای طرح بهینه سازی پنجشنبه ها چیست؟
فصول:
این تحقیق پس از مقدمه شامل 5 فصل به شرح زیر است:
فصل اول: بیان مساله – هدف تحقیق- اهمیت موضوع – سوالات تحقیق – تعریف عملیاتی و مفهومی واژه ها.
فصل دوم:مروری بر ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق.
فصل سوم: جامعه آماری – نمونه و روش نمونه گیری – روش اجرا- ابزار تحقیق- روش تحلیل داده ها.
فصل چهارم: یافته های تحقیق شامل: مقدمه- بخش اول: جداول فراوانی پاسخهای فرم نظر سنجی، بخش دوم:جداول در صد فراوانی پاسخهای فرم سنجی و تحلیل نتایج حاصله، بخش سوم: جدولt حاصله در رابطه با فرضیه های پژوهش و تحلیل نتایج حاصله، بخش چهارم: گزارش کیفی از مشکلات اجرای طرح در 3 استان کشور فصل. پنجم: مقدمه بحث و نتیجه گیری- محدودیتها- پیشنهادها- منابع و پیوستها.
روش اجرا:
جامعه آماری:کلیه مدارس استثنایی ابتدایی کشور در سال تحصیلی 79-80 که طرح کاهش هزینه و افزایش بهره‏وری با تغییر در روشهای اجرایی را تحت عنوان طرح بهینه سازی پنجشنبه ها، اجرا نموده اند.
نمونه و روش نمونه گیری: نمونه تحقیق شامل 2 گروه ملاک و گواه می باشد. گروه ملاک: مدارس ابتدایی استثنایی که طرح بهینه سازی پنجشنبه ها را در سال تحصیلی 79-80 اجرا نمودند. گروه گواه: شامل همان مدارس در سال تحصیلی 79-78 که طرح را اجرا نمی نمودند.
ابتدا کلیه مدارس ابتدایی استثنایی که طرح فوق را در سال تحصیلی 79-80 اجرا نمودند را مشخص نمودیم که شامل 92 مدرسه در سطح 13 استان بود. سپس 49 مدرسه ابتدایی را بطور تصادفی انتخاب و یکبار آنها را به عنوان گروه ملاک و یکبار بعنوان گروه گواه: در نظر گرفتیم (قابل ذکر است که در این تقسیم بندی سعی شد از مدارس تمام گروه های استثنایی مثل: کم توان ذهنی و ناشنوا و … در حجم نمونه استفاده شود)
ابزار: ابزار تحقیق شامل 3 دسته فرم نظر خواهی برای (مدیر و معاون- آموزگار- اولیا) و یک فرم اطلاعات براساس شاخصهای ارزیابی شامل 10 سوال بود که باید توسط مدیر هر مرکز آموزشی تکمیل می‎شد.
روش آماری: علاوه بر فنون آمار توصیفی و ارایه شاخصهای آماری از روش معنی‎دار بودن تفاوت بین میانگین دو گروه همتا (matched group) توسط نرم افزار رایانه‎ای SPSS برای مقایسه شاخصهای مورد ارزیابی استفاده شده است.
یافته‎ها:
با توجه به فرم نظرخواهی اکثر اولیا و مدیران و اغلب معاونین با اجرای طرح موافق بودند. اکثر آموزگاران طولانی شدن ساعت آموزش در هر روز را باعث عدم کارآیی آموزش می‎دانند ولی با اجرای طرح بهینه سازی پنج‎شنبه‎ها موافق بودند. 72% مدیران نظر موافق مبنی بر تاثیر اجرای طرح بر وحدت رویه ساعت هفتگی مدارس داشتند.
نتیجه‎گیری:
طرح کاهش هزینه و افزایش بهره‎وری با تغییر در روشهای اجرایی نتوانسته است به اهداف اصلی خود که 1 کاهش هزینه و 2 افزایش بهره‎وری است برسد و پاسخ اول تحقیق منفی است یعنی طرح فوق باعث افزایش تعداد جلسات توانبخشی پیشرفت تحصیلی- تعداد دانش‎آموزان استفاده کننده از جلسات توانبخشی تعداد جلسات مشاوره- تعداد کلاسهای جبرانی- تعداد جلسات پرورش – تعداد بازدیها و اردوها نشده است و نیز باعث کاهش در غیبت آموزگاران – هزینه حق‎التدریس آموزگاران و هزینه سرویس ایاب و ذهاب دانش‎آموزان نشده است. ضمناً اجرای این طرح از نظر 72% مدیران باعث وحدت رویه ساعت هفتگی مدارس شده است و 96% آموزگاران و اکثر اولیا با اجرای طرح موافقند- آموزگاران طالب یک روز تعطیلی بیشتر در هفته می‎باشند و مشهودترین مشکل در راستای اجرای طرح نداشتن نیروی متخصص و برنامه‎ریزی و دستورالعمل مدون و هماهنگ است و این طرح در مدارس 2 شیفته امکان اجرا ندارد یا بسیار ناچیز و بازده آن کمتر است.
پیشنهادات:
با توجه به اینکه طرح فوق باعث افزایش بهره‎وری و کاهش هزینه‎ها نشده است.
1-اجرای طرح به شکل فعلی پیشنهاد نمی‎شود.
2-اقدامات مقتضی باید صورت گیرد تا ملزومات اولیه اجرای طرح از جمله تامین نیروی انسانی و هزینه حق‎الزحمه مجریان طرح در مدارس داوطلب اجرای آن فراهم باشد.
3-نیاز به یک دستورالعمل اجرایی با اهداف و محتوا و روش اجرای مشخص و شفاف است.
4-دستور لازم جهت پرداخت حق الزحمه مجریان طرح در مراکز آموزشی باید صادر گردد.
5-نکته قابل توجه این است که افزایش بهره‎وری طبعاً با افزایش هزینه همراه است و همراه نمودن افزایش بهره‎وری با کاهش هزینه منطقی به نظر نمی‎آید.
بررسی مسائل حقوقی بین مدارس استثنایی وعادی
ناظر: دکتر احمد علی‎پور
مجری: فهیمه محمدی
در این پژوهش به بررسی اختلافات حقوقی و ساختمانی املاک مدارس استثنایی و عادی از دیدگاه مدیران و معاونین می‎پردازیم، به این منظور که تا چه اندازه در سطح کشور (در زمان گذشته و حال) از نظر مالکیت ساختمانهای آموزشی عدالت و جلب توافق رعایت شده است و تا چه اندازه‎ فضاهای آموزش استثنایی جهت آموزش این عزیزان، استاندارد و قابل استفاده بوده و چه تمهیداتی می‎توان برای پیشبرد اهداف آموزشی و ارتقاء کیفیت فضاهای آموزشی و همچنین برنامه‎های آموزشی اندیشید و حتی‎الامکان بتوان مانع پایمال شدن حقوق این عزیزان شد.
اهداف:
1- شناسایی اختلافات حقوقی و ساختمانی املاک مدارس عادی و استثنایی در زمان گذشته از نظر دست‎اندرکاران.
2- شناسایی اختلافات حقوقی و ساختمانی املاک مدارس عادی و استثنایی در زمان حال از نظر دست‎اندرکاران.
3- مشخص کردن میزان توافق انتقالهای صورت گرفته.
4- شناسایی راهکارهایی به منظور بالا بردن کیفیت فضای ساختمانی مدارس و در نهایت آموزش استثنایی.
سوالات تحقیق/ فصول:
1-آیا بنا بر گزارش دست‎اندرکاران در زمان گذشته بین مدارس عادی و استثنایی از نظر تصاحب املاک ساختمانی، اختلافی وجود داشته است؟
2-آیا در حال حاضر نیز از نظر دست‎اندرکاران، اختلافات حقوقی و ساختمانی بین مدارس عادی و استثنایی وجود دارد؟
3-آیا از نظر دست‎اندرکاران انتقال و جابجایی‎های صورت گرفته به شکل توافقی بوده است؟
4-چه راهکارهایی جهت افزایش سطح کیفیت فضای ساختمانی وآموزشی وجود دارد؟
بر همین اساس فصول طرح فوق به شرح ذیل اعلام می‎گردند:
فصل اول: طرح پژوهش، فصل دوم: پیشینه پژوهش، فصل سوم: روش پژوهش، فصل چهارم: یافته‎های پژوهش، فصل پنجم: نتیجه‎گیری- محدودیتها و پیشنهادهای پژوهش.
روش اجرا:
پس از هماهنگی و همکاریهای لازم با پژوهشکده کودکان استثنایی، پرسشنامه‎ها تدوین و سپس از طریق پست به استانها ارسال شد و پس از پاسخگویی به آنها، پرسشنامه‎ها جمع‎آوری گردید که از تعداد 914 پرسشنامه،صرفاً به 648 مورد پاسخ داده شده است.
جامعه آماری: جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کلیه آموزشگاههای استثنایی در سطح کشور می‎باشند که تعداد کل آنها 914 واحد بوده که علاوه بر این 914 آموزشگاه دولتی وغیر انتفاعی موجود 316 کلاس ضمیمه در مدارس عادی موجود می‎باشد که دانش آموزان استثنایی مجموعاً در 1275 واحد آموزشی به تحصیل مشغول می‎باشند. البته پرسشنامه‎هابین 914 واحد آموزشی استثنایی توزیع شده‎‎اند که در این مطالعه، تعداد 648 واحد از آموزشگاهها به پرسشنامه‎ها پاسخ داده‎اند.
نمونه و روش نمونه‎گیری: بنا به موضوع تحقیق، کل جمعیت قابل دسترس در استانها به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده‎اند. پس نحوه انتخاب به صورت سرشماری بوده است. در این مطالعه 648 واحد آموزشی که به پرسشنامه پاسخ داده‎اند، بعنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته‎اند.
ابزار: برای گردآوری اطلاعات، در این تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته، استفاده شده است. این پرسشنامه شامل 15 سوال بوده که 3 سوال اول، پنج گزینه‎ای 5 سوال دیگر، دو گزینه‎ای و 7 سوال باقیمانده، سوال باز می‎باشند.
روش آماری: در این پژوهش، اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه‎ها با استفاده از آمار توصیفی (رسم جداول، محاسبه فراوانی و فراوانی درصدی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‎اند.
یافته‎ها/ نتیجه‎گیری:
به منظور بررسی مشکلات حقوقی و ملکی مدارس کودکان استثنایی در سراسر کشور پرسشنامه‎ای تدوین گردید و برای تکمیل به مدارس استثنایی سراسر کشور ارسال گردید. پاسخهای مدیران و معاونان مدارس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد:
– 28درصد از مدارس استثنایی دارای فضای محدود و اندکی هستند که این رقم بیانگر کمبود فضای نزدیک به ثلث مدارس استثنایی است. ضمن اینکه 53 درصد مدارس یعنی بیش از نیمی معتقدند که مساحت فضای آموزشی مدارس آن در حد متوسط است.
– از نظر وضعیت امکانات و سطح کیفی فضاهای آموزشی 24 درصد مدارس فاقد امکانات کافی هستند و یا سطح امکانات آنها ناکافی است که این رقم نیز یک چهارم کل مدارس استثنایی است. ضمن اینکه امکانات 60 درصد مدارس استثنایی نیز در حد متوسط است.
– از مجموع مدارس استثنایی تنها 36 درصد صرفاً برای تحصیل کودکان استثنایی ساخته شده‎اند و 64 درصد مابقی یا توسط سازمان نوسازی احداث شده و یا توسط موسسات و افراد واگذار گردیده و یا از طرف آموزش و پرورش عادی جابجا شده‎اند.
– از نظر میزان جابجایی نیز مشخص شده که حدود 31 درصد مدارس استثنایی تحت جابجایی و انتقال قرار گرفته‎اند که این رقم بسیار بالاست.
– همچنین 39 درصد از انتقالهای صورت گرفته بدون هماهنگی با سازمان آموزش و پرورش استثنایی بوده است.
– حدود 11 درصد از مسئولان مدارس جابجا شده، مخالف مساله انتقال بوده‎اند که این رقم نیز قابل توجه است.
– 17 درصد از پاسخگویان گزارش داده‎اند که اختلافات حقوقی در خصوص املاک ساختمانی مدارس عادی و استثنایی وجود دارد که این ارقام نیز قابل توجه است.
با توجه به موارد ذکر شده به نظر می‎رسد که درصد قابل توجهی از املاک ساختمانی سازمان آموزش و پرورش استنثنایی دارای مشکلات عدیده‎ای از جهت ساختمانی و حقوقی است که لازم است مسئولین امر تمهیداتی را در جهت حل مشکلات بیندیشند و برنامه‎هایی را بدین منظور تنظیم نمایند.
در واقع انتظار این است که همه مدارس استثنایی در مقایسه با سایر مدارس از مساحت مناسبی برخوردار باشند، دارای فضای آموزشی استانداردی ‎باشند، جابجایی‎های مکرری در آنها صورت نگرفته باشد، درگیر اختلافات حقوقی نباشند و در صورتیکه صرفاً چند درصد و حتی یک درصد از مدارس استثنایی کشور دارای برخی از مشکلات یاد شده باشند، مسئولین امر باید به این موارد توجه نموده و برای رفع مشکلات آنها برنامه مدونی داشته باشند.
پیشنهادات:
1-در صورت امکان این تحقیق و یا تحقیقاتی مشابه آن در کل کشور یا برخی استانها با در نظر گرفتن وضعیت اقلیمی و جغرافیایی و سایر عوامل اجتماعی در مدارس استثنایی (به عنوان یک یا دو شاخص بارز)، با استفاده از فن مصاحبه صورت پذیرد و نتایج حاصله از کل تحقیقات، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و چنانچه لازم باشد نتایج و پیشنهادهای بدست آمده، جهت برنامه‎ریزیهای مربوط به طرح تجمیع در اختیار مسئولین امر قرار گیرد.
2- توصیه می‎شود زمانی که تحقیقی در راستای این موضوع صورت می‎گیرد محقق به این مسئله توجه داشته باشد که کلیه واحدهای جامعه آماری پاسخگو باشند، تا بتوان علاوه بر امکان مقایسه مدارس استثنایی با یکدیگر، به نتایج بهتری دست یافت.
3- پیشنهاد می‎گردد مسئولین سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور، توسط همایشها و برنامه‎های خاصی، مدیران و کارکنان مدارس استثنایی را،در مورد ضرورت تحقیقات در خصوص مسائل مربوطه، آگاه و روشن سازند و ضمن سپاسگزاری از آنها جهت همکاری در اجرای تحقیق، نتایج حاصله را نیز به آنها ابلاغ نمایند، که این امر باعث تقویت انگیزه و تشویق آنها جهت همکاریهای آتی می‎گردد.
روشهای سواد آموزی درزبان فارسی
مجری: دکتر علی اصغر کاکوجویباری
اهداف:
– نقد روشهای سواد آموزی زبان فارسی در پایه اول ابتدایی
– گزینش روش نوین در سوادآموزی زبان فارسی در پایه اول ابتدایی
فصول:
در نیل به اهداف مذکور محتوایی به فهرست ذیل تهیه گردیده.
1- تعریف چهارروش کلی، تحلیلی، ترکیبی وکلی جدید
2- زمینه‎های روش کلی جدید
3- خصیصه‎ها و وجوه افتراقی روشها
4- ویژگیهای روش کلی جدید
5- مراحل تدریس در روش کلی جدید
6- کنش روانی اجتماعی روش کلی جدید
روش اجرا:
تحلیل روشها و بررسی اسناد و مدارک
یافته‎ها و نتیجه‎گیری:
با تحلیل سه روش سنتی تحلیلی، کلی و ترکیبی در سوادآموزی به دانش‎آموزان کلاس اول ابتدایی، روش بدیعی به نام روش کلی جدید با ویژگیهای ذیل برای سوادآموزی دانش‎آموزان این پایه به معلمان و کارشناسان آموزش و پرورش ابتدایی، پیشنهاد شده است.
– یادگیری معنی‎دار
– تحلیل هدفمند
– توانایی درک مطلب
– تقدم خواندن بر نوشتن
– خودیادگیری
– آموزش بیش از یک حرف جدید در یک درس
– آموزش مستقیم اشکال مختلف یک حرف در چند درس
– متون نیمه مصور
– تغییر در اندازه حروف
– آموزش پیش هنگام حروف استثنا
– نقش معلم
پیشنهادات:
پیشنهاد عملی و راهکاری برای طراحی کتاب فارسی پایه اول ابتدایی و معلمان این پایه است.

مجموعه مقالات پیرامون "اصلاحات در آموزش و پرورش((
مجری : دکتر علی اصغر کاکو جویباری
اهداف:
– شناخت چالشهای اساسی آموزش و پرورش کنونی
-پیشنهاد راهبرد کلان آموزش تحلیلی ذیل تهیه گردید:
فصول:
در نیل به اهداف مذکور، مقالات تحلیلی ذیل تهیه گردید:
1- جایگاه راهبردهای کلان آموزش و پرورش در توسعه
2- آموزش و پرورش در عصر بزرگراههای اطلاعاتی
3- راهبردهای تربیت دینی در عصر فن‎آوریهای اطلاعات
4- راهبردها در یکپارچه سازی دو مولفه آموزش و پرورش
5- موانع و مواهب قانونی اصلاحات در آموزش و پرورش
روش اجرا:
تحلیل و بررسی اسناد و مدارک.
یافته‎ها/نتیجه گیری:
بر پایه تحلیل این مجموعه مقالات با تکیه بر چالشهای تحلیل شده، راهبردهای ذیل برای دهه آتی آموزش و پرورش پیشنهاد شده است:
1- اعطای عزت حقوقی و اجتماعی به معلم در مقایسه با مشاغل دیگر.
2- اعطای عزت سازمانی به آموزش و پرورش در مقایسه با سازمانهای ملی دیگر.
3- ایجاد فرصت برای ایفای نقش ملی توسط آموزش و پرورش.
4- اداره مشارکتی آموزش و پرورش پایه ویژه یا اصلاح جایگاه معلمان، اولیا و مدرسه.
5- ایجاد انعطاف در نظام برنامه‎ریزی آموزشی و درسی از طریق برنامه‎ریزی متکی بر تفاوتهای فردی، فرهنگی، قومی، زبانی، دینی، نظام محتوای چند رسانه‎ای، تساهل در ارزشیابی.
6- رویکرد به it در نظام آموزش و پرورش و تامین زیر ساخت فرهنگی آن.
7- طراحی نظام چند رسانه‎ای، راهنمای کار، و تساهل در ارزشیابی در تربیت دینی.
8- راهبرد ستاد عالی، ستاد هدایت نگرش، رویکرد نظام تربیت دینی و مشارکت تشکلها و تعاونیهای تخصصی در یکپارچه سازی آموزش و پرورش.
9- بهره‎گیری از ظرفیتهای قانونی قانون اساسی، مصوبات مجلس شورای اسلامی، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش در پیشبرد اهداف اصلاحی آموزش و پرورش و موانع پیش روی متکی بر شرایط قانونی.
پیشنهادات:
1- تشکیل ستاد های اصلاحات در وزارت آموزش و پرورش کتاب راهنمای کار.
2- تشکیل کمیته علمی مستقل غیر اجرایی و غیر سیاسی برای تحلیل راهبردها.

ارتباط فقر آهن با وضعیت دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران
مولف : سید مصطفی نچواک- دکتر منصور رضایی
چکیده
به منظور بررسی رابطه فقر آهن با وضعیت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی 7 تا 18 ساله، نتایج آزمایش های بیوشیمیایی و هماتولوژیکی نمونه خون 49 نفر از این دانش آموزان شامل آهن سرم(SI)، ظرفیت تام پیوستگی آهن(TIBC)، درصد اشباع ترانسفرین(Tsat)، فریتین و معدل تحصیلی آن ها بررسی گردید. همبستگی معنی داری بین معدل نیمسال اول دانش آموزان با آهن سرم (02/0P= ) و درصد اشباع ترانسفرین( 05/0P= ) وجود داشت. براساس معیارهای ارائه شده در Tietz برای سه شاخص خونی آهن سرم، درصد اشباع ترانسفرین و فریتین، دانش آموزان به دو دسته مبتلا به فقر آهن و سالم تقسیم شدند. آن گاه میانگین معدل نیمسال اول هر گروه با یکدیگر مقایسه گردید، که تنها در مورد آهن سرم معنی دار بود (33/2 ±82/15در مقابل 86/1± 68/17،03/0P=). میانگین نمره معدل نیمسال دوم دانش آموزانی که از نظر شاخص فریتین سرم در آستانه ابتلا به کم خونی فقر آهن قرار داشتند و مکمل آهن دریافت کرده بودند نسبت به معدل نیمسال اول آن ها و در مقایسه با دانش آموزانی که از نظر این شاخص سالم تشخیص داده شده بودند، بیش از 5/2 برابر افزایش نشان داد. آزمون آماری t همبسته متوسط اختلاف بین معدل تحصیلی قبل و بعد از استفاده از مکمل را معنی دار نشان داد (005/0 P=).
واژه های کلیدی: فقر آهن، وضعیت تحصیلی، کم توان ذهنی، آهن سرم، اشباع ترانسفرین، فریتین.

بررسی میزان شیوع در دانش آموزان کم توان ذهنی
مولف : سید مصطفی نچواک
چکیده
صرع از جدید ترین و شایع ترین اختلالات عصبی در دوران کودکی است که شیوع آن رو به افزایش است و هنگامی که صرع با عقب ماندگی ذهنی توام می شود خود را به صورت چالش و معضل قابل توجهی نشان می دهد.در مطالعه حاضر که با هدف بررسی میزان شیوع و پایش صرع در دانش آموزان عقب مانده ذهنی 21-6 ساله شهر تهران انجام گرفته، از سوابق و مدارک پزشکی موجود در مدارس و انجام مصاحبه با والدین دانش آموزان استفاده شده است. این مطالعه از نوع مقطعی است که در پاییز سال 1381 انجام شده است.در ابتدا با مراجعه به ودارس و بررسی سوابق مربوط به 4361 دانش آموز، میزان شیوع برآورد آنگاه بصورت تصادفی تعدادی از والدین دانش آموزان مصروع جهت انجام مصاحبه انتخاب گردیدند.
از شاخص های سن شروع ابتدا، الگوی درمان ، سطح آگاهی والدین و سابقه آخرین جمله بعنوان ملاک های قضاوت در خصوص وضعیت پایش صرع استفاده شده است. میزان شیوع صرع در جامعه مورد مطالعه 55/10% بود. و از نظر آماری بین دو جنس تفاوت معنی داری را نشان می داد (001/0=p). سن ابتلا به صرع در1/51 % از دانش آموزان مصرع یک سالگی بود و در 5/60 % از دانش آموزان مصروع مورد مطالعه سابقه حداقل یک بار بروز حملات صرعی وجود داشت. درمان در 1/46 %از مصرو عین مورد بررسی درمان چند دارویی بود. سطح آگاهی 8/69% از والدین مورد صرع و چگونگی مراقبت ازآن ضعیف و یا خیلی ضعیف بود.
با توجه به شیوع بالا و عدم پایش مناسب و همچنین آگاهی کم والدین ، شروع ارائه برنامه های آموزشی در خصوص صرع و نحوه مراقبت از آن به مربیان و والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی مصروع ضروری به نظر می رسد . لازم است در سطح مراکز آموزشی شیوه نامه و منشور مراقبت از صرع تهیه و در اختیار مربیان قرار داده شود.
واژگان کلیدی: صرع ، شیوع ، عقب ماندگان ذهنی

آموزش ترمیمی برای دانش آموزان نارسا نویس
مولف : سیمین بشاورد
در بسیاری از موارد مربیان با دانش آموزانی مواجه اند که در بکارگیری مهارت های زبان نوشتاری و از جمله دستنویسی با مشکل رویرو هستند و به علت آنکه نوشته های آنها فاقد ملاکهای لازم است نارسا نویس (disgraphic)محسوب می شود. چنانچه بدانی این اختلال ،تدابیر آموزشی و درمانی آغاز نگردد ، در بسیاری از موارد این دانش آموزان مشکل خود را به بزرگسالی خواهند برد و در انطباق اجتماعی خود با مهارتهای نگارشی دچار مشکل شده و بطور مداوم احساس بی کفایتی ، حقارت ، انذوا و بیگانگی می کنند. از اینرو ادغام اقدامات به موقع در زمینه رفع چنین مشکلاتی تا حد زیادی به عهده نظام آموزشی است
بنابراین آگاه ساختن معلمان از برنامه های آموزشی ترمیمی از اهمیت بالایی بر خوردار است. به همین منظور جهت آشنایی معلمان با اختلال نارسا نویسی و راههای اصلاح و کاهش ‎آن کتابی تحت عنوان "آموزش ترمیمی برای دانش آموزان نارسا نویس؛؛ در چهار فصل تحت عنوان : نوشتن -اختلال تحولی نوشتن یا نارسا نویسی – آموزش دستخط و اصول غلبه بر نارسا نویسی تهیه شده است.
آموزش ترمیمی برای دانش آموزان نارسا نویس
مولف : مژگان رمضانی
مهارت پیچیده ای که همانند سایر مهارتهای اکتسابی دیگر از سلامت هوش و روان فرد تاثیر می پذیرد و عامل و شرایط محیطی از قبیل محیط اجتماعی – روانی و فرهنگی نیز در پیشرفت و سرعت و دقت آن تاثیر می گذارد ،خواندن نامیده می شود. یادگیری این مهارت از خلال پیشرفت دانش آموز در توجه به کل ترکیب های دیداری ، تفکیک صداها و توالی صداهای مجزا در کلمه تا خواندن راهکاری برای یادگیری است بدین معنا که بخش بزرگی از موضوعات یاد داده شده در مدارس از این طریق کسب می شوند. با تاکید فزاینده بر آموزش و سواد آموزی کودکان و بزرگسالان نیاز بیشتری به خواندن پیدا می کنند اما برغم کوشش های معلمان ، برخی کودکان از جمکله کودکان دارای اختلال خواندن برغم داشتن هوش عادی ، خواندن را دیر و بد یاد می گیرند. مشکلات آنها ممکن است تا بزرگسالی نیز ادامه یابد در این صورت نیز خواندن آنها همراه با تردید ،گسسته و پر از غلط است. در زمانی که متخصصان در باره کودکان دارای اختلال خواندن به پژوهش پرداخته اند ، روشها ،مواد ،فنون بسیاری مورد توجه قرار گرفته است .با توجه به منابع مورد نیاز برای معلمان آنچه که نویسنده کتاب به آنها عنایت داشته است در طی سه ففصل شامل خواندن ، کودکان دارای اختلال و چگونگی اجرای برنامه های آموزشی-ترمیمی -که بخش عمده کار به معرفی روی آوردهای آموزشی ، طراحی و ارزیابی آموزشی و عناصر اصلی برای اجرای برنامه اختصای داردـبه بحث گذاشته است. این اثر خطاب به دانشجویان تربیت معلم ،معلمان و افرادی است که دیدگاهی را در آموزش خواندن به دانش آموزان دارای اختلال خواندن کار ساز می دانند که ترکیبی از دیدگاههای مختلف باشد .
انطباق و هنجاریابی آزمون هوش غیرکلامی TONI-3 (فرم الف و ب)
پژوهشگر: دکتر الهه محمد اسماعیل
هدف از مطالعه حاضر انطباق و هنجاریابی آزمون هوش غیر کلامی Toni-3 (فرم الف و ب) برای دانش آموزان 14-6 ساله بود. در این تحقیق 320 نفر از دانش آموزان14-6 ساله از 5 منطقه آموزش و پرورش شهر تهران به روش خوشه ای انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. بعداز تجزیه و تحلیل سوالات با استفاده از مدل سه پارامتری و سپس تهیه و تنظیم مجدد دفترچه های آزمون، آزمون بر روی 3200 دانش آموزان دختر و پسر (برای هر فرم 1600 دانش آموز) در 10 منطقه آموزش و پرروش به اجرا درآمد. پس از جمع آوری داده ها و بررسی ویژگیهای روانسنجی آزمون نتایج عبارتند از: ضریب اعتبار با استفاده از روش آلفای کرنباخ برای فرم الف (سنین 14-6 سال) بترتیب 82/0، 83/0، 83/0، 87/0، 86/0، 81، 81/0، 0 و در کل 85/0 و برای فرم ب 82/0، 81/0، 85/0، 85/0، 88/0، 82/0، 80/0، 80/0 و در کل 84/0 و ضریب همبستگی بین دو فرم الف وب آزمون که در 5 سن 78/0، 79/0، 75/0، 80/0، 80/0 بود.روایی مربوط به شواهد همگرایی آزمون با آزمون ریون در فرم الف 78/0 و در فرم ب 76/0 بود و نتایج تحلیل واریانس حاکی از وجود تفاوت بین عملکرد آزمودنیهای گروههای سنی مختلف در آزمون هوش غیرکلامی و فرم الف و ب نشان دهنده وجود روایی افتراقی بود. پس از بررسی ویژگیهای روانسنجی آزمون، جداول نرم آزمون با میانگین 100 و انحراف استاندارد 15 برای سنین 11-6 سال بصورت شش ماهه و سنین 14-12 سال بصورت سالانه برای فرم الف و ب تهیه شدند.

همه گیرشناسی اختلالات عاطفی- رفتاری در دانش آموزان ابتدایی شهر تهران
پژوهشگر: سیمین بشاورد- مژگان رمضانی
این پژوهش با هدف همه گیر شناسی اختلالات عاطفی- رفتاری در دانش آموزان پایه های اول تا پنجم دبستان (2216 دانش آموز: دختر، 1152 نفر پسر: 1064 نفر) انجام شد. پرسشنامه علایم مرضی کودکان CSI.4 فرم والد برای 10 اختلال به کار بسته شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون 2 تجزیه و تحلیل گردید. داده های پژوهش حاکی از آن بود که کمترین میزان شیوع به اختلال سلوک با 1/1% و بیشترین میزان به اختلال اضطراب جدایی با 36% اختصاص دارد.پس از آن اختلال نارسایی توجه با 1/3%، افسرده خویی با 3/4%، اختلال نوع عمدتاً فزون کنش- تکانشگر با 8/5%، اختلال افسردگی با 1/6%، اختلال بی اعتنایی مقابله جویانه با 12%، اختلال اضطراب فراگیر با 3/15%، اختلال فزون کنشی همراه با نارسایی توجه با 16%، اختلال هراس اجتماعی با 30%، اختلال اضطراب جدایی با 36%، مشخص گردیده اند.افزون بر آن میزان شیوع هر یک از اختلال ها در دو گروه پسران و دختران متفاوت برآورد گردید.میزان هر یک از اختلال های مذکور با عوامل جمعیت شناختی نظیر سابقه اختلال روانی مادر، پدر، خواهر، برادر، ترتیب تولد، شغل پدر و مادر، سطح درآمد پدر، وضعیت مسکن، زندگی با پدر و مادر بررسی شد و نتایج بدست آمده مورد بحث و تفسیر قرار گرفت.
اضطراب ریاضی و راههای غلبه بر آن: آنچه معلمان باید بدانند
تالیف: سیمین بشاورد
بیشتر افراد درطول دوران تحصیل، حداقل یک تجربه تلخ در درس ریاضی داشته اند. درهمین ارتباط برخی از محققین معتقدند بیش از 50 درصد از دانش آموزان درجاتی از اضطراب ریاضی را تجربه می کنند. این دانش آموزان اغلب دچار تنش بوده و از درس ریاضی لذت نمی برند. این وضعیت می تواند فرصت های تحصیلی آنها را محدود سازد و آینده حرفه ای شان را بطور جدی تحت تاثیر قرار دهد.
در بحث از منشاء اضطراب ریاضی، به عوامل متعدد محیطی، ذهنی و شخصیتی می توان اشاره کرد که به تنهایی یا در یک رابطه تعاملی می توانند در ایجاد اضطراب ریاضی موثر باشند. ازجمله این عوامل، نقش معلم به عنوان یک عامل موثر بسیار مورد تاکید قرار گرفته است: معلمان بخصوص در مقطع ابتدایی به عنوان افرادی که بیشترین تعامل را با دانش آموز دارند و از قدرت تاثیر گذاری بالایی برخوردار هستند، می توانند در ایجاد یا تشدید اضطراب ریاضی موثر واقع شوند. در بسیاری از اوقات چنین به نظر می رسد که معلمان دارای اضطراب ریاضی دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی تربیت می کنند. همچنین معلمانی که نگرش آنها نسبت به درس ریاضی منفی است، این نگرش را به دانش آموزان خود منتقل می سازند. روش تدریس معلم و تفاوت هایی که ممکن است وی بین دانش آموزان دختر و پسر خود قایل شود نیز ازجمله مواردی است که نقش موثر معلم را مورد تاکید قرار می دهد.
نکته جالب توجه اینکه در بسیاری از موارد معلمان خاطراتی از اثرات منفی معلمان شان روی نگرش و اعتقاد فعلی شان نسبت به درس ریاضی نقل می کنند، درحالی که خود آنها این رفتارها را با دانش آموزان ادامه می دهند. به این ترتیب "دور معیوب اضطراب ریاضی" همچنان ادامه خواهد یافت. برای جلوگیری از ادامه این وضعیت، آگاه نمودن معلمان از عوامل ایجادکننده اضطراب ریاضی و راه کارهای غلبه بر آن می تواند مفید باشد. کتاب حاضر با عنوان " اضطراب ریاضی و راه های ‎غلبه بر آن: آنچه معلمان باید بدانند" در چهار فصل به شرح ذیل برای استفاده معلمان عزیز تهیه و تدوین شده است:
فصل یک: اضطراب ریاضی
فصل دو: عوامل موثر بر اضطراب ریاضی
فصل سه: نقش معلمان در ایجاد اضطراب ریاضی
فصل چهار: راههای غلبه بر اضطراب ریاضی
ناهنجاری های متابولیکی در سندرم داون
تالیف: سید مصطفی نچواک
سندرم داون اختلالی شایع و شناخته شده در بروز عقب ماندگی ذهنی است. وجود پاره ای از ناهنجاری های متابولیکی در این سندرم منجر به آسیب و صدمه به نرونهای مغزی و افزایش و عمیق تر شدن کم توانی ذهنی و نهایتاً ایجاد اشکال در روند یادگیری و سخت تر شدن آموزش به این افراد می گردد. آشنایی با این ناهنجاری ها و راههای پیشگیری و درمان آنها می تواند نقش ارزنده ای در جلوگیری از معلولیت بیشتری مبتلایان به این سندرم داشته باشد. کتاب ناهنجاری های متابولیکی در سندرم داون با هدف معرفی شایعترین و مهمترین ناهنجاری متابولیکی در این سندرم تهیه شده است. این کتاب در شش فصل نگاشته شده است که هم برای والدین کودکان مبتلا به سندرم داون و هم مربیانی که با این دسته از کودکان سر و کار دارند قابلیت استفاده و بهره برداری دارد. فصل اوّل اختصاص دارد به اپیدمیولوژی، فنوتیپ و علایم بالینی همراه این سندرم، در فصل دوّم مطالبی درخصوص استرس اکسیداتیو در سندرم داون ارائه شده و در فصل سوم نیز به ناهنجاری های مربوط به متابولیسم واحدهای تک کربنه در این سندرم پرداخته شده. فصل چهارم مباحث مربوط به اختلالات تیروئید در سندرم داون مورد بحث قرار گرفته و در فصل پنجم نیز مطالبی درمورد رشد و مدیریت وزن در سندرم داون آورده شده است. فصل ششم نیز اختصاص داده شده به مراقبت های بهداشتی در سندرم داون. در پایان این فصل فرم مخصوصی جهت انجام مراقبت های بهداشتی از کودکان مبتلا به سندرم داون ارایه شده است.
بررسی میزان دانش بهداشتی مربیان بهداشت مراکز آموزش استثنایی کشور
سید مصطفی نچواک
به منظور سنجش دانش بهداشتی مربیان بهداشت و همچنین بررسی رابطه این متغیرها با سایر متغیرها از قبیل مدرک تحصیلی، سابقه کار و … از دو پرسشنامه استفاده شده: پرسشنامه اطلاعات عمومی و پرسشنامه سنجش دانش بهداشتی. این مطالعه در 14 استان کشور و مجموعاً بر روی 248 مربی بهداشت انجام گرفت. دامنه نمرات کسب شده توسط مربیان بهداشت از آزمون بعمل آمده 78/17% تا 33/83% بود. 3/36% از مربیان در این آزمون به کمتر از 50% از سوالات پاسخ صحیح داده بودند. تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمره مربیان بهداشت زن با میانگین نمره مربیان بهداشت مرد مشاهده نگردید. میانگین نمره مربیان بهداشت دارای مدرک تحصیلی فوق دیپلم کمتر از میانگین نمره مربیان بهداشت با مدرک تحصیلی لیسانس بود (0001/0=P). میزان آگاهی مربیان بهداشت درخصوص مراقبت های بهداشتی به تفکیک نوع مراقبت به گونه ای بود که بیشترین نمره مربوط به کمکهای اولیه و کمترین نمره مربوط به بهداشت محیط اختصاص یافته بود.

بررسی میزان شیوع و پایش صرع در دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران
سید مصطفی نچواک
صرع از جدی ترین و شایع ترین اختلالات عصبی در دوران کودکی است که شیوع آن روبه افزایش است و هنگامی که با عقب ماندگی ذهنی توام می شود خود را به صورت چالش و معضل قابل توجهی نشان می دهد.
در مطالعه حاضر که با هدف بررسی میزان شیوع و پایش صرع در دانش آموزان عقب مانده ذهنی 21-6 ساله شهر تهران انجام گرفته، اطلاعات موردنیاز با استفاده از سوابق و مدارک پزشکی موجود در مدارس و مصاحبه با والدین دانش آموزان گردآوری شده است. این مطالعه از نوع مقطعی است. در ابتدا با مراجعه به مدارس و بررسی سوابق پزشکی 4361 دانش آموز، میزان شیوع برآورد، آنگاه بصورت تصادفی تعدادی از والدین دانش آموزان مصروع جهت انجام مصاحبه انتخاب شدند.
در این مطالعه از شاخصهای: سن شروع ابتلا، الگوی درمان، سطح آگاهی والدین و سابقه آخرین حمله بعنوان ملا ک های تعیین وضعیت پایش صرع استفاده شده است.میزان شیوع صرع در جامعه مورد مطالعه 55/10% بود، که در دو جنس تفاوت معنی داری را نشان می داد (001/0=P) سن شروع ابتلا به صرع در 1/51% از دانش آموزان مصروع یکسالگی و در 5/60% از دانش آموزان مصروع در دو سال قبل حداقل یک بار سابقه بروز حملات صرعی وجود داشت. در 1/46% از مصروعین مورد بررسی الگوی درمان بصورت مصرف چند دارویی بود. سطح آگاهی 8/69% از والدین درمورد صرع و چگونگی مراقبت از آن ضعیف و یا اینکه خیلی ضعیف بود.باتوجه به شیوع بالا و عدم پایش مناسب و همچنین آگاهی کم والدین، لزوم ارایه برنامه های آموزشی درخصوص صرع و نحوه مراقبت از آن به مربیان و والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی مصروع ضروری به نظر می رسد. لازم است در سطح مراکز اموزشی شیوه نامه و منشور مراقبت از صرع تهیه و در اختیار مربیان قرار داده شود
ارتباط فقر آهن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران
سید مصطفی نچواک- منصور رضایی
به منظور بررسی رابطه فقر آهن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی 7 تا 18 ساله، نتایج آزمایش های بیوشیمیایی و هماتولوژیکی نمونه خون 49 نفر از این دانش آموزان شامل آهن سرم (SI)، ظرفیت تام پیوستگی آهن (TIBC)، درصد اشباع ترانسفرین (TSAT)، فریتین و معدل تحصیلی آنها بررسی گردید. همبستگی معنی داری بین معدل نیمسال اول دانش آموزان با آهن سرم (02/0=p) و درصد اشباع ترانسفرین(05/0=p) وجود داشت. براساس معیارهای ارائه شده در Tietz برای سه شاخص خونی آهن سرم، درصد اشباع ترانسفرین و فریتین، دانش آموزان به دو دسته مبتلا به فقر آهن و سالم تقسیم شدند. آنگاه میانگین معدل نیمسال اول هر گروه با یکدیگر مقایسه گردید، که تنها درمورد آهن سرم معنی دار بود (33/2 ± 82/15 در مقابل 86/1± 68/17، 03/0=p). میانگین نمره معدل نیمسال دوم دانش آموزانی که از نظر شاخص فریتین سرم در آستانه ابتلا به کم خونی فقر آهن قرار داشتند و مکمل آهن دریافت کرده بودند نسبت به معدل نیمسال اول آنها و در مقایسه با دانش آموزانی که از نظر این شاخص سالم تشخیص داده شده بودند، بیش از 5/2 برابر افزایش نشان داد. آزمون آماری t همبسته متوسط اختلاف بین معدل تحصیلی قبل و بعد از استفاده از مکمل را معنی دار نشان داد (005/0=p).
ساخت و هنجاریابی آزمون پیشرفت تحصیلی نوشتن پایه اول ابتدایی
حجت اله راغب
جهت ساخت آزمون پیشرفت تحصیلی نوشتن پایه اول ابتدایی بااستفاده از جدول مشخصات آزمون یا جدول دوبعدی، گویه های شش خرده آزمون از کتاب فارسی پایه اول ابتدایی استخراج گردیدند. آزمون شامل دوبخش است: بخش اول که چهار خرده آزمون را شامل می شود مربوط به املاء و بخش دوم که دوخرده آزمون بعدی را تشکیل می دهد مربوط به بیان نوشتاری یا انشاء می گردد. پس از کسب نظر متخصصین و آموزگاران و اجرای مرحله مقدماتی، گویه ها براساس ویژگیهای روان سنجی اصلاح شده و درنهایت شش خرده آزمون شامل موارد زیر هستند: خرده آزمون اول: نوشتن کلمه، شامل 32 کلمه است؛ خرده آزمون دوم: نوشتن جمله، شامل ده جمله می باشد؛ خرده آزمون سوم: نوشتن اسم تصویر، 24 تصویر را شامل می شود؛ خرده آزمون چهارم: نوشتن اسم تصویر در جمله ناقص: شامل هشت مورد می شود؛ خرده آزمون پنجم: نوشتن یک جمله برای یک تصویر: شامل پنج مورد می گردد؛ خرده آزمون ششم: نوشتن دو جمله برای یک تصویر: سه مورد را در برمی گیرد. در اجرای نهایی آزمون بر یک نمونه چ400 نفری از دانش آموزان دختر و پسر شهر تهران که بطور تصادفی انتخاب شده بودند، به دو صورت انفرادی و گروهی، در 3 نوبت از سال تحصیلی، اجرا گردید. در هر نوبت داده ها جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تعیین روایی از شیوه های روایی افتراقی و روایی ملاکی استفاده به عمل آمد. برای تعیین روایی افتراقی، عملکرد دانش آموزان عادی با دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری و دانش آموزان عقب مانده ذهنی، در آزمون مورد مقایسه قرار گرفت. جهت تعیین روایی ملاکی، همبستگی نمرات دانش آموزان در آزمون پیشرفت تحصیلی نوشتن با نمرات هوشبهر، دیکته و معدل آنها محاسبه گردید. جهت تعیین پایایی آزمون از روش همسانی درونی استفاده شد. نتایج نشان داد که آزمون پیشرفت تحصیلی نوشتن پایه اول ابتدایی از روایی و پایایی نسبتاً بالایی برخوردار است. ضمناً در اجرای انفرادی و گروهی آزمون تفاوت معناداری مشاهده نگردید، و آزمون به هر دو صورت قابل اجراست، ولی بین نمرات دخترها و پسرها در سه مرحله از سال تحصیلی تفاوت وجود داشت، که برای هر گروه جداول هنجاری جداگانه ترسیم گردید. بدین ترتیب نقاط برش، معادلهای کلاسی و نمرات استاندارد برای سه مقطع از سال تحصیلی پایه اول ابتدایی در شش خرده آزمون ارائه شده است. ضمناً این آزمون دارای یک کتابچه راهنما و یک پاسخنامه می باشد.

آموزش ترمیمی برای دانش آموزان نارسانویس
مولف :سیمین بشاورد
در میان مهارت های تحصیلی پایه، نوشتن ملموس ترین مهارت نام گرفته است، اما بسیاری از کودکان نمی توانند از مهارت نوشتن با دست بهره گیرند. در بسیاری از موارد مربیان با دانش آموزانی مواجه اند که در بکارگیری مهارت های زبان نوشتاری و ازجمله دستنویسی با مشکل روبرو هستند و نوشته های آنها فاقد ملاک های یاد شده است و نارسانویس محسوب می شوند.
ضعف در دست نویسی مانند سایر مشکلات نوشتاری می تواند با بی میلی یا امتناع دانش آموز از رفتن به مدرسه، انجام تکالیف کتبی، عملکرد تحصیلی ضعیف در سایر زمینه های آموزشگاهی، بی علاقگی کلی به کار مدرسه، فرار از خانه، نقص توجه همراه شود. اکثر این کودکان به دلیل احساس بی کفایتی و شکست درکار تحصیل دچار خشم و ناکامی می شوند و ممکن است به علت احساس فزاینده انزوا با بیگانگی و درماندگی دچار افسردگی مزمن شوند. چنانچه برای رفع این اختلال، تدابیر آموزشی و درمانی اتخاذ نگردد، در بسیاری از موارد این دانش آموزان، مشکل خود را به بزرگسالی خواهند برد. بزرگسالان دارای مشکلات نوشتاری درانطباق اجتماعی خود با مهارت های نگارشی دچار مشکل شده و بطور مداوم احساس بی کفایتی، حقارت، انزوا و بیگانگی می کنند. از اینرو انجام اقدامات به موقع در زمینه رفع چنین مشکلاتی تاحد زیادی به عهده نظام آموزشی است. به همین منظور جهت آشنایی معلمان با اختلال نارسانویسی و راههای اصلاح و کاهش آن کتاب حاضر تحت عنوان " آموزش ترمیمی برای دانش آموزان نارسانویس" در چهار فصل تهیه شده است:
در فصل اول نوشتن به طور کلی تعریف شده است و انواع مهارت های نوشتن شامل انشاء املاء به طور خلاصه و دستنویسی بصورت مفصل تر موردتوجه قرار گرفته است.
در فصل دوم سعی شده است با ارایه تعریف در زمینه نارسانویسی و پرداختن به ماهیت، طبقه بندی عوامل ایجادکننده، مشخصات بالینی و معرفی نشانه های آن اطلاعات لازم در اختیار خوانندگان قرار داده شود.
در فصل سوم تحت عنوان "آموزش دستخط"، ضمن پرداختن به آموزش مهارت های آمادگی پیش از نوشتن بر ارایه روش ها و راهبردهای تسهیل آموزش دستنویسی متمرکز شده است.
در نهایت در فصل چهارم با عنوان "اصول غلبه بر نارسانویسی" مطالبی ذکر شده است که رعایت آنها، هنگام کار با دانش آموزان نارسانویس می تواند به تسهیل فرآیند آموزش های ترمیمی کمک کند.
بررسی سلامت روانی مادران دانش آموزان مبتلا به اختلالات رفتاری
دکتر الهه محمد اسماعیل- حکیم سادات موسوی
هدف تحقیق حاضر بررسی سلامت روانی مادران کودکان دارای اختلالات رفتاری است. در این تحقیق تعداد 243 نفر از مادران دانش آموزان دارای اختلالات رفتاری مدارس ابتدایی و راهنمایی مناطق نوزده گانه شهر تهران به همراه فرزندانشان مورد بررسی قرار گرفتند. مادران دانش آموزان پس از مصاحبه روانپزشکی و تشخیص اختلالات رفتاری فرزندشان، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه علائم مرضی کودکان را تکمیل نمودند. ابزارهای بکار گرفته شده پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی، پرسشنامه علائم مرضی کودکان و مصاحبه روانپزشک بود. نتایج یافته های آماری نشان داد که: 1) 61 درصد از مادران کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری هیجانی مشکوک به عدم سلامت روان هستند که این میزان برحسب اختلالات رفتاری کودکان آنها به این شرح است: اختلال بیش فعالی- نقص توجه 69%، اختلال افسردگی 60%، اختلال بی اعتنایی مقابله ای 72%، اختلال وسواس فکری- عملی 50%، اختلال تیک 72%، اختلال شب ادراری 66%، اختلال اضطرابی 54%، اختلال هراس اجتماعی 44%، اختلال هراس خاص 50%، اختلال اضطراب فراگیر 67% اختلال اضطراب جدایی 48%، 2) بین خرده آزمونهای چهارگانه (علائم جسمانی، اضطراب، ناسازگاری اجتماعی و افسردگی) سلامت عمومی مادران کودکان دارای اختلالات بیش فعالی- نقص توجه، افسردگی، اختلالات اضطرابی، بی اعتنایی مقابله ای، وسواس فکری- عملی و اختلال شب ادراری تفاوت معناداری وجود دارد، بطوری که بالاترین میانگین در سلامت روانی مادران در چهار خرده آزمون در تمام اختلالات مورد بررسی به استثنای اختلال شب ادراری، متعلق به حیطه عملی همبستگی معنی داری وجود دارد ولی بین سلامت روانی مادران و اختلال تیک تفاوت معناداری مشاهده نشد.
اختلالات عاطفی و ناتوانیهای یادگیری در کودکان پیش دبستانی
مترجم: حجت اله راغب
هدف این کتاب ارائه اطلاعاتی درمورد شناخت مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان پیش دبستانی و دبستانی و مطرح نمودن راهکارهای مداخله ای است که به بچه ها کمک می کند تا بر مشکلات یادگیری، عاطفی و اجتماعی- رفتاری غلبه کنند. مشکلاتی که در دوره آمادگی و سالهای دوره ابتدایی مزاحم رشد آنها می شوند. البته اصل کتاب تنها به دوره ابتدایی توجه داشته است، ولی مترجم باتوجه به اهمیت دوره پیش دبستانی بخش دوم را که به این دوره اختصاص دارد با استفاده از منابع متعدد به کتاب ضمیمه نموده است. مخاطبین این کتاب مربیان، والدین، متخصصین تعلیم و تربیت و توانبخشی و تمامی کسانی است که به نوعی با آموزش و توانبخشی دانش آموزان دوره آمادگی و ابتدایی سروکار دارند. باتوجه به اضافه نمودن یک بخش توسط مترجم، ترجمه فارسی کتاب از سه بخش تشکیل شده است.
بخش اول که شامل دو فصل است دیدگاههای کلی درمورد ناتوانیهای یادگیری و اختلالات عاطفی را مورد بررسی قرار می دهد. فصل اول به ناتوانیهای یادگیری شایع و فصل دوم به اختلالات اجتماعی، عاطفی و رفتاری فراگیر می پردازد.
بخش دوم کتاب اختلالات عاطفی و ناتوانیهای یادگیری در کودکان پیش دبستانی را مطرح می نماید. این بخش شامل فصلهای سوم، چهارم و پنجم کتاب می شود. در فصل سوم اختلالات عاطفی شامل اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی مطرح شده و در هریک از اختلالات یک "مطالعه موردی" نیز ارائه می گردد. در فصل چهارم اختلال کمبود توجه – بیش فعالی به صورت مستقل در کودکان پیش دبستانی مورد بررسی قرار می گیرد. مواردی چون علایم اولیه، مداخله های رفتاری، شناختی و دارویی مطرح می گردند. فصل پنجم درمورد ناتواناییهای یادگیری در دوره پیش دبستانی است. مواردی چون علائم هشداردهنده، فهرستهای وارسی، خصوصیات کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال ADHD و مداخله بهنگام در این فصل مورد بررسی قرار می گیرند.
بخش سوم به تعاملات و مداخله های کلامی دانش آموزان ابتدایی می پردازد. این بخش شامل فصلهای ششم الی دهم کتاب می شود. فصل ششم به این نکته که "اختلالات یادگیری با مشکلات رفتاری همراه هستند" توجه می کند. فصل هفتم به این مساله که "مشکلات عاطفی می توانند ناتوانیهای یادگیری را پنهان سازند"، می پردازد. فصل هشتم این مورد را که "ناتوانیهای یادگیری قادرند ناراحتیهای عاطفی موجود را تشدید کنند"، مطرح می نماید. فصل نهم به این نکته که "مشکلات عاطفی می توانند اختلالات یادگیری را تشدید نمایند"، اشاره می کند و بالاخره فصل دهم به این موضوع که "سلامت روانی یادگیری را افزایش می دهد"، می پردازد. در تمامی فصول این بخش "مطالعه های موردی" مطرح شده و تمرینهای با ارزشی نیز جهت مربیان برای کار با دانش آموزان ارائه می گردد


تعداد صفحات : حجم فایل:379 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود