تارا فایل

آشنایی با معماران جهان و آثار آنان



مقاله:
آشنایی با معماران جهان و آثار آنان

فهرست:
معماری اسلامی در ایران
جایزه معماری نمایشگاه فرانکفورت
آشنایی با تالار معماران جهان
شاخص ترین بخش معمارانه
آشنایی با تالارهای معماران
نقد آثار ونتوری در نشست ماهیانه معماران

منابع:

www.irona.com

www.memaran.com

www.koroshian.com

معماری اسلامی در ایران
در تواریخ آمده است که نخستین مسجد ایرانی مسجدالثّور نام داشت که به سال 81/700 در قزوین ساخته شد. اما قدیمی ترین بنای اسلامی که تاکنون در ایران کشف گردیده ، مسجدی به نام تاری خانه در دامغان است ، در نیمه راه مشهد به تهران . این مسجد در فاصله ی سالهای 133/750 و 170/786 ساخته شده است . به نوشته ی گدار Goddard ، "این مسجد به سبب هماهنگی تناسبات و جزرهایش هنوز یکی از باشکوه ترین ابنیه ی اسلامی است ". این مسجد با طاق پوشیده شده است .
در طول دوره ی اسلامی ، ساختمانهای ایرانی به داشتن گنبدهای زیبا معروف بوده اند. این گنبدها به خلاف آنچه در شیوه ی بیزانسی معمول بود هرگز روی لچکیهای از نوع رومی بنا نمی شد، بلکه بر سکنجهای ساده ای استوار بود که بر گوشه های سقف سوار می شد و شکل مربّع سقف را مبدّل به هشت ضلعی می کرد. نخستین گنبد متعلّق به دوره ی اسلامی در ایران از آن مسجد جامع قم است . این گنبد در سال 256/878 به دست ابوسعدبن حسین ساخته شده و هشتاد پا ارتفاع دارد.
از آن زمان تا به حال ، سه نوع متفاوت از گنبد در ایران ساخته شده است : (1) گنبدهای یک جداره ، (2) گنبدهای دو پوسته و (3) گنبدی که با گنبد خیمه ای چندوجهی یا سقف مخروطی شکل ] رک (رخ ) – م . [ پوشانده شده است . گنبد یک جداره محصول تداوم شکل گنبدهای دوره ی ساسانی است و در دوره ی سلجوقی متداول بود. برجسته ترین و بارزترین گنبدهای نوع دوم را در مقبره ی سلطان سنجر در مرو (552/1157) می توان دید و معروف ترین نمونه ی اوّلیّه از نوع سوم ، گنبد قابوس (398/1007) است .
گنبد قابوس در سال 397/1006 به دست شمس المعالی عبدالحسن قابوس حکمران گرگان و طبرستان ساخته شد. این مقبره در اصل برجی استوانه ای شکل است که قسمت بالای آن مخروطی است . درون آن خالی است و این فضای از کف تا سقف تهی را در بالا مخروط خیمه ای شکلی می پوشاند. ارتفاع کلی برج اندکی بیش از 167 پاست . این بنا با آجر ساخته شده است . ساختمان مذکور دارای دو کتیبه به خط کوفی است که یکی در ارتفاع 26 پا و 3 اینچ از سطح زمین و دیگری درست زیر حاشیه ی مقرنس کاری قرار دارد.
مقابر برجی در معماری دوره ی سلجوقی از اهمیت خاصّی برخوردار است . این نوع مقبره ها بیشتر در آذربایجان و سرحدهای قونیّه یافت می شود. از جمله نمونه های برجسته ی این نوع ابنیه ، خلیفه غازی در آماسیه و مقبره ی برجی درون مسجد سلطان علاءالدّین در قونیّه و مقابر برجی واقع در اخلاط و قیصریه را می توان نام برد.
پوشش این مقبره ها از سنگ است . نقشه ی آنها معمولاً به صورت هشت ضلعی است و سقفهای مخروطی شکل دارند. نمای خارجی با طاقنماهایی که به صورت برجسته بر بدنه ی سنگی بنا حک شده ، تزیین گردیده است . بیشتر مقبره ها چهار پنجره یا سردر دارند. درون مقبره معمولاً ساده است و همیشه با یک گنبد داخلی که از سنگ تراشیده ساخته شده ، پوشانده می شود. این بناها به ندرت دارای پله است و برای ورود به آنها احتمالاً از نردبان استفاده می شده است .
کار معماری دوره ی سلاجقه عمدتاً معطوف به ساختن مساجد بود و در این دوره بود که اصول معماری مساجد رسمی ایران شکل قطعی به خود گرفت . خصایص این نوع مسجد بدین شرح است : در ابتدای محور طولی مسجد، ایوان و سردر ورودی قرار دارد که به یک حیاط روباز منتهی می شود. رشته طاقهای گرداگرد حیاط را چهار ایوان قطع می کند که دوتای آنها بر محور طولی و دوتای دیگر بر محور عرضی قرار گرفته اند و در پشت رشته طاقها، نمازخانه ها جای دارد. ایوان اصلی به شبستان مربع شکلی راه دارد که گنبدی در بالا و محرابی چسبیده به دیوار عقب دارد.
قدیمی ترین مسجد دوره ی سلجوقی که تمام این عناصر را دارد مسجد جامع کوچک زواره در شمال شرقی اصفهان است که در سال 530/1135 ساخته شده است .
در دوره ی سلجوقی ، سقف نمازخانه های مربع یا مستطیل شکل با انواع مختلف از طاق پوشانده می شد. در قدیمی ترین مساجد موجود ایرانی ، دهانه ها با طاق نیم استوانه ای پوشانده شده است . پوشاندن زوایا در این شیوه مشکل بود و مهارتهای فنّی معمار نیز محل بروز نداشت . معماران سلجوقی طاق چهارسو را جایگزین طاق نیم استوانه ای کردند. طاقهای متقاطع ، طاقهای چهارسو، طاق و تویزه ، طاق با لچکی کاذب ، طاقهای چهاربخش فانوسی ، گنبدهای کم خیز و طاقهای تاوه ای که توسّط معماران این دوره ساخته می شد بیشتر جنبه ی تزیینی داشت . نمونه ی این پوششها را در قسمتهایی از بنای مسجد جامع اصفهان که منسوب به دوره ی سلجوقی است می توان دید.
تزیینات سطوح در معماری اسلامی ایران بر سه نوع است : نماسازی با آجر، گچبری و کاشیکاری . آجر چینی تزیینی قبل از دوره ی سلجوقی آغاز گردید، در دوره ی مذکور به اوج خود رسید و در قرن هشتم / چهاردهم رفته رفته منسوخ شد. گچبری حتی در نخستین ابنیه ی اسلامی از شیوه های مهمّ تزیین و پیوسته مورد توجه بود. کاشی لعابی را اوّل بار سلاجقه در مقیاس وسیع به کار بردند و فنّ کاشیکاری در عهد ایلخانیان پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد و در دوره ی تیموری و صفوی به اوج اعتلای خود رسید.
بعضی از مساجد دوره ی سلجوقی محرابهایی دارند که با آجرهای کوچک تراش خورده ساخته شده است . آجرهای دُمبی منقّش نیز به عنوان تزیین به کار می رفت ولی گچبری و تا حدّی حجّاری است که بیشترین نقش را در تزیینات خارجی و داخلی ابنیه ی دوره ی سلجوقی دارد. نقش اسلیمی و کتیبه نویسی با خطوط تزیینی کوفی و نستعلیق در این دوره به عنوان عناصر مهم تزیینی به کار گرفته شد. برای مثال در مرو، از مقبره ی سلطان سنجر (511-552/1117-1157)، آخرین پادشاه بزرگ سلجوقی ، هنوز ویرانه هایی برجاست که نمای داخلی آن با لوحه های زیبایی از خط و طرح اسلیمی تزیین شده است . کتیبه های کوفی و نسخ هر دو از سفال پیش بُر ساخته شده است . یکی از زیباترین نمونه های کتبیه نویسی در این دوره را در مدرسه ی مخروبه ی خرگرد در خراسان می توان دید. در این کتیبه ها نام نظام الملک وزیر اعظم سلطان آلپ ارسلان (455-485/1063-1092) ذکر شده است . مسجد جامع قزوین که در سال 509/1116 ساخته شده و محراب امامزاده کرّار در بزون (528/1134) نشان دهنده ی تکامل هنر حجّاری و گچبری در شیوه ی سلجوقی است . مسجد جامع اردستان (555/1160) دارای سه محراب است که با گچبریهای عمیق و پرکار تزیین شده است . در این محرابها انواع مختلف اسلیمی به صورت آمیخته در هم یا قرار گرفته روی هم نقش شده است و زمینه ی کار را معمولاً اسلیمیهای پرکار و تزیینی که به صورت تمام برجسته حک شده است پر می کند.
در دوره ی سلجوقی استفاده از گچ در تزیینات ، نه تنها در مساجد، بلکه در کاخها و خانه های اشراف نیز بسیار متداول بود. تصاویر تزیینی عبارت بود از صحنه های شکار و مناظری از دربار. عمق کنده کاریها در بعضی موارد آن قدر زیاد بود که به مجّسمه سازی شباهت داشت . این نقوش برجسته ی گچی عمدتاً در ری (تهران ) و ساوه یافت می شود.
در پانزده بنای بازمانده از دوره ی سلجوقی ، کاشیهای لعابی مزیّن به شبکه های نقوش یا کتیبه نویسی در نمای داخل یا خارج به کار رفته است . هنر معرّق کاری که در گنبد کبود مراغه (593/1196) عرضه شده است به مرحله ای رسید که با کار گذاشتن ردیفهای کاشی لعابدار در زمینه ی گچی ، شبکه ی در هم بافته ی پرکار و دقیقی به وجود می آورد. ازاره ها از جنس کاشی و ستاره ای شکل با جلای قهوه ای طلایی بود که روی زمینه ای سفید رنگ کار گذاشته شده بود. تزیین محرابها نیز به همین گونه بود و برای مثال محراب مسجد میدان در کاشان (623/1226) را می توان نام برد. از سلاطین قابل ذکر دوره ی سلجوقی ، ملکشاه ، پادشاه بزرگ این سلسله (465-485/1072-1092) است که پایتخت خود، اصفهان ، را به یکی از زیباترین شهرهای آسیا مبدّل ساخت . مسجد جامع اصفهان در زمان این پادشاه ساخته شد و اولین بار در ایران برجهای خیاره دار مخروطی در عهد او بنا گردید. بهترین نمونه ی این مناره های استوانه ای شکل مینای عالی در ایران است که به دستور ملکشاه ساخته شده است . این مناره با شبکه های نقوش هندسی و نوارهایی از کتیبه های کاشی لعابدار تزیین گردیده است .
در آغاز قرن هفتم / سیزدهم ، کشور ایران گرفتار مصیبت حمله ی مغول گردید. مرو و نیشابور در سال 617/1220 به دست چنگیزخان سقوط کرد و در طّی بیست و پنج سال نه تنها تمام مملکت به اشغال مهاجمین درآمد، بلکه شهرها به کلی در آتش سوخت ، ساختمانها تماماً با خاک یکسان شد و در بعضی نقاط تمامی سکنه مثل حیوان از دم تیغ گذرانده شدند و بدین لحاظ ، از ساختمانهایی که در فاصله ی هجوم اعراب به ایران تا روی کار آمدن ایلخانان مغول در این کشور بنا گردید، امروز تعداد بسیار کمی بر جای مانده است .
مغولها قریب 143 سال (644-791/1246-1389) بر ایران حکومت کردند. هلاکو بنیانگذار امپراتوری مغول لقب ایلخان بر خود نهاد و تبریز را پایتخت ساخت . نخستین بنای دوره ی مغول در ایران رصدخانه ای است در مراغه ، پایتخت تابستانی هلاکوخان ، که بنا به پیشنهاد وزیر معروف وی خواجه نصیرالدین طوسی در سال 678/1279 ساخته شد. مع ذلک احیای معماری عظیم سنّتی ایران در زمان حکومت جانشین هلاکو، ارغون ، صورت گرفت . احداث ارغونیّه ، حومه ی دلنشین تبریز در زمان وی آغاز شد. در سلطانیّه واقع در نزدیکی قزوین نیز اقدامات مشابهی صورت گرفت و کاخهای ییلاقی در آلاتاغ ، منصوریّه و لار بنا گردید. با این حال ، دوران طلایی معماری ایلخانی معاصر حکومت غازان خان است که اسلام آورد و در سال 694/1295 به سلطنت رسید. غازان خان نه تنها در عمران و آبادی جدّ و جهد بسیار داشت ، بلکه خود نیز معمار بود. شِنب ، حومه ی غربی تبریز، به دست او طرّاحی و در سال 696/1297 ساخته شد. بر روی رصدخانه ی سابق الذّکر گنبدی زده شد که طرح آن از غازان خان بود. مقبره ی رفیع غازان خان در شنب نیز به دستور خود او ساخته شد. نقشه ی این مقبره به شکل دوازده ضلعی بود و سرداب آن در سطح زمین قرار داشت . مقبره ی عظیم را کتیبه ای طلایی احاطه می کرد. قریب 14000 کارگر برای احداث این بنا به کار گرفته شدند. دیگر ابنیه ی مجاور مقبره عبارت بود از: خانقاهی برای دراویش ، مدارسی برای مذاهب حنفی و شافعی ، مدرسه ای برای تحصیل فلسفه ، اقامتگاهی برای سادات ، یک بیمارستان ، یک قصر و یک کتابخانه به علاوه ی کوشک زیبایی موسوم به اردیلیّه . مقبره در کانون مجموعه جای داشت و باغهای اطراف آن را حومه ای به نام غازانیّه احاطه می کرد. نزدیک هر یک از دروازه های این شهر که به زودی به رقیبی برای تبریز بدل شد، بازار، کاروانسرا و حمامهای عمومی ساخته شده بود. معمار اعظم غازانیّه ، تاج الّدین علیشاه نام داشت .
از غازانّیه ی امروز جز توده ای از آجر چیزی بر جای نمانده و مقبره ی معروف غازان خان به تلّی از خاک مبدّل شده است ولی شرح دقیقی از ساختمانهای بسیاری را که به دستور او بنا گردید، در آثار رشیدالدّین وصّاف ، حمداللّه مستوفی و شمس کاشانی می توان یافت .
پس از غازان خان ، برادر معروفش الجایتو (705-718/1305-1318) جانشین وی شد. الجایتو اسلام آورد و نام محمّد خدابنده را برگزید. الجایتو در زمینه ی معماری بر اسلاف خود سبقت جست . در واقع بیشتر ابنیه ی مشهور دوره ی ایلخانی در زمان حکومت وی ساخته شده است .
الجایتو ، اندکی پس از رسیدن به سلطنت ، دست به کار عمران سلطانیّه ، محلّی واقع در نزدیکی قزوین گردید. نقشه ی این پایتخت جدید را پدر وی ارغون تهیّه کرده بود، ولی او قبل از شروع به ساختن آن درگذشت . الجایتو شهر باشکوهی در سلطانیّه تاسیس کرد. ارگ شهر در یک جهت 500 گز طول داشت و دارای یک دیوار و شانزده برج بود که از سنگ تراشیده شده ساخته شده بود، مسجد اصلی با مرمر و چینی تزیین گردیده بود. بیمارستان و مدرسه ای هم در این محل قرار داشت . کاخ سلطنتی را که به صورت کوشکی مرتفع بود دوازده کاخ کوچک تر در برگرفته بود. محوّطه ی تمام مجموعه با سنگ مرمر مفروش بود.
این کاخها امروز از میان رفته اند، امّا مقبره ی سلطان محمّدالجایتو خدابنده هنوز در محل خودنمایی می کند. به عقیده ی گُدار، این مقبره به طور قطع بهترین نمونه ی شناخته شده از معماری دوره ی مغول است ، از شایسته ترین پدیده های سنّتی معماری اسلامی ایران به شمار می آید و از نظر فّنی احتمالاً جالب ترین آنهاست .
دومین بنای معروف دوره ی ایلخانی ، مسجد تاج الدّین علیشاه وزیر الجایتو در تبریز است . امروز تنها بخش بسیار کوچکی از این مسجد موجود است اما مستوفی در سال 736/1335 ساختمان ایوان اصلی این مسجد را بسیار عظیم توصیف کرده است . عرض دهانه ی این ایوان 15/30 متر بود و دیوارهای جانبی آن 40/10 متر ضخامت داشت . ارتفاع تا زیر طاق 25 متر بود. قوس جناغی محراب بر دو ستون مسی استوار بود و قاب محراب با طلا و نقره تزیین و بندکشی شده بود. به نوشته ی ابن بطوطه ، حیاط روباز مسجد با مرمر فرش شده بود، دیوارها پوشیده از کاشی بود و حوض مربع شکلی با فوّاره در وسط قرار داشت .
در عین حال ، بارگاه معظم امام رضا (علیه السّلام ) در مشهد و مرقد خواهر آن حضرت ، حضرت فاطمه ی معصومه (سلام اللّه علیها)، در قم را نباید از نظر دور داشت .
در دوره ی مغول ، دو سلسله ی بسیار معروف ، یعنی اتابکان و آل مظفّر در قسمتهای مرکزی و جنوبی ایران روی کار آمدند. اتابکان حکّام خودمختار فارس بودند و شیراز مرکز حکومت آنان بود و آل مظفر بر سرتاسر ناحیه ی جنوبی تهران امروزی تسلط داشتند و پایتخت آنان یزد بود. در تاریخ آمده است که اتابکان در شیراز ابنیه ی زیبای بسیاری بنا کردند، ولی امروز به ندرت اثری از این ساختمانها یافت می شود. بناهای ساخته شده توسّط آل مظّفر از این لحاظ خوش اقبال ترند، چرا که هنوز تعدای از آنها در یزد و کرمان موجود است .
معماری ایرانی در دوره ی ایلخانیان و مغولها همچون دیگر رشته های هنری این سرزمین جنبه ی تزیینی داشت و لطافت ، دقّت و سراحت از خصایص اصلی آن بود. به هر حال ، سبک معماری دوره ی ایلخانی به خلاف دوره ی سلجوقی ، تاکیدی عمدی بر کشیدگی قامت بنا داشت . نظری به سردر مسجد جامع اصفهان و قوسهای جناح شمالی آن ، سردر خانقاه در نطنز، مرقد و بارگاه در زیارت ، محراب مقبره ی بایزید در بسطام و سردر پیربکران ، این نکته را ثابت می کند. ارتفاع اتاقها نیز به نسبت ابعاد افقی آنها افزوده شد. ایوانها نیز باریک تر و بلندتر گردید.
شاه عباس کبیر (995-1038/1587-1628) پادشاه صفوی ، از بزرگ ترین چهره های عمران و آبادی در تاریخ ایران است . او شهرساز قابلی بود. دستاورد وی در این زمینه را می توان در اصفهان ، پایتخت او، ملاحظه کرد که او آن را از نو بنا کرد. طرح شهر شامل میدان بزرگی است که بازارهای سرپوشیده و در بزرگ مسجد شاه که به وسط ضلع جنوبی گشوده می شود و کاخ عالی قاپو که در سمت غربی میدان جای دارد آن را در میان گرفته است . همچنین طرح شامل خیابانی است موسوم به چهارباغ که بیش از دو مایل طول دارد.
مسجد جامع اصفهان را نیز شاه عباس ساخت . این مسجد چهار ایوان و یک شبستان با سقف گنبدی دارد که در جناح قبله ی آن محرابی قرار گرفته است . در طرفین ایوان جنوب شرقی دو تالار واقع است که هر کدام یک محراب و هشت گنبد دارد. سرتاسر بنا و از جمله گنبد اصلی آن به نحو دلپذیری با کاشیهای لعابی و معرق کاری تزیین شده است .
مقبره ی موجود سلطان اسماعیل (279-294/892-907) بنیانگذار سلسله ی سامانی در بخارا به منزله ی نقطه ی شروع معماری اسلامی در آسیای مرکزی است . ساختمان بنا به شکل مکّعب و دارای گنبد است . تزیینات بنا تقریباً به طور کامل از آجر است . بر روی لچکیهای قوس وسطی اشکال چهارگوش نقش بسته است . گنبد نیمکره ی مرکزی را چهار قبّه ی کوچک در چهارگوشه ی بام در بر می گیرد. اوزگند در شرق فَرغانه مرکز دیگر حکومت سامانی بود که چهار بنای مهم آن – یک مناره و سه مقبره – هنوز برجاست . مناره عبارت است از مخروطی شکلی که محیط دایره ی آن با نزدیک شدن به نوک آن به تدریج کاهش می یابد. برجْ مدوّر و خیاره دار است و قسمت فوقانی آن از بین رفته است . این برج در نوع خود قدیمی ترین نمونه است و بعدها در ایران و ترکیه بسیار متداول شد. تزیینات آن عبارت از کاشیهایی است که با شبکه های هندسی ترکیب شده و فواصل آنها را برگهای ریزگچی پر کرده است .
مرو از دیگر مراکز عمده ی فرهنگ اسلامی در این ناحیه بود. قدیمی ترین بنای این شهر مسجدی است که در بین سالهای 131-138/748-755 ساخته شده است . این مسجد، به یاد حاجی یوسف نامی از اهالی همدان ، "مسجد همدانی " نامگذاری شده است . مسجد مذکور امروز در وضعیت خوبی است و در آن نماز اقامه می شود. پایتخت امیرتیمور (737-807/1336-1404) شهر سمرقند بود و کاخها، مساجد و زیارتگاههایی که تیمور در این شهر بنا کرد آن را به صورت یکی از دلنشین ترین شهرهای مشرق زمین درآورد. سبک این ابنیه ی دوره ی تیموری از شیوه ی خراسانی تبعیّت می کند، هر چند نشانه هایی از هنر ترکی و چینی نیز در آن مشهود است . مسجد معروف خواجه احمدیساوی در نزدیکی سمرقند نیز که در سال 800/1397 ساخته شده ، از بناهای این دوره است . معمار این مسجد ایرانی و از مردم اصفهان بود. ساختمان مسجد چهارگوش و عظیم است و به شکل مکّعبی است که بر بالای آن دو گنبد قرار دارد. یک گنبد، سقف خود مسجد و دیگری متعلّق به مقبره ی خواجه است . گنبد اخیر به شیوه ی معمول دوره ی تیموری خربزه شکل است . در طرفین ورودی مسجد دو برج قرار دارد که به برج قلعه شبیه است و از روحیّه ی نظامیگری وقت حکایت می کند.
تیمور تعلّق خاطر شدیدی به زادگاهش کِش داشت . او در این شهر قصری ساخت که بینندگان در آن زمان آن را خیره کننده توصیف کرده اند. توضیحات کلاویو Clavijo ، سفیر هنری سوم پادشاه اسپانیا در دربار تیموری ، حاکی از این است که این قصر به شیوه ی کاخهای باستانی نمرود و خرساباد ساخته شده بود. نمای کاخ همچون دروازه ی ایشتار (عشتر) در بابل تماماً با کاشی لعابی پوشیده شده بود.
مع الوصف ، سمرقند بیش از هر جای دیگر مورد توجه تیمور قرار گرفت . برجسته ترین بنای این شهر مسجد بی بی خانم است که تیمور آن را در فاصله ی سالهای 801-808/1398-1405 به یاد بود همسرش بنا کرد. این مسجد سردری با شکوه و گنبدی دو پوسته دارد. مسجد مذکور قدیمی ترین نمونه ی شناخته شده از مساجد جامع سنّتی در ترکستان است . دوّمین شاهکار معماری این دوره ، مقبره ی خود تیمور در سمرقند است که به گور امیر معروف است . این بنا به دستور خود تیمور ساخته شد. مقبره ی مذکور گنبد عظیمی دارد که تقریباً به طور کامل با کاشیهای درخشان پوشیده شده است . دیوارهای خوش منظره ی مسجد با لوحه های رنگارنگی پوشیده شده که با بندکشی آنها را به صورت معرّق کاریهای زیبایی درآورده اند که همچون پرده های دل انگیز نقاشی به نظر می رسد. این معّرق کاریها از ترکیب قطعات کوچک و همچنین کتیبه های متعدّد عربی و فارسی به وجود آمده است . در طرفین چپ و راست ، دو مناره ی مدوّر جلب نظر می کرد. الغ بیگ ، که ذوق معماری را از پدر بزرگش تیمور به ارث برده بود، ساختمانهای دیگری به مقبره ی مذکور افزود و سر در شاهانه ای نیز برای آن ساخت .
شاهرخ میرزا (807-851/1404-1447)، پسر و جانشین تیمور، پایتخت خود را از سمرقند به هرات در خراسان منتقل کرد. او در هرات ارگی بنا کرد که حصار پیرامون آن چهار دروازه بود. مسجد جامع هرات که در وسط بازار اصلی قرار داشت ، زیباترین مسجد در سرتاسر خراسان بود. گوهرشاد آغا، همسر شاهرخ ، نیز علاقه ی بسیار به عمارت داشت . او در هرات مدرسه ای تاسیس کرد (820-840/1417-1437). معمار این مدرسه استاد قوام الدّین شیرازی بود. لوحه ی مرمر اصلی این مدرسه امروز در موزه ی هرات نگهداری می شود. خطوط لوح مذکور را جعفر جلال ، خطّاط مشهور هراتی ، به شیوه ی ثلث نگاشته است . از دیگر مفاخر معماری هرات ، مصلّی ، مقبره ی گوهرشاد آغا و مدرسه ی حسین بایقرا را باید نام برد. مساحتی بالغ بر 476هزار متر مربع، 324هزار متر سالن نمایشگاهی، 83هزار مترمربع فضای باز نمایشگاهی و … نمایشگاهی را خلق می کند که جایگاه سومین نمایشگاه بزرگ جهان را سال هاست در اختیار دارد، 10 تالار بزرگ و چند گالری عظیم در کنار بلندترین ساختمان اروپا، معروف به برج فرانکفورت، مختصاتی به دست می دهد که استانداردهای فضایی یک نمایشگاه تاثیرگذار بین المللی را به راحتی پشت سرمی گذارد.صرف نظر از جوانب کالبدی، نمایشگاه فرانکفورت FrankFurt Messe، میزبان مجموعه هایی است که بدون شک تاثیرات قابل توجهی در حوزه صنعت، هنر و تجارت دارند؛ نمایشگاه طراحی سال، نمایشگاه اتومبیل، نمایشگاه مدیاتک، پلاستیک الکترونیک، نمایشگاه کتاب فرانکفورت و همه و همه اعتبار اقتصادی این نمایشگاه را در پی دارد ولی این تمام ماجرا نیست.

جایزه معماری نمایشگاه فرانکفورت
جایزه ای که چندی قبل توسط مدیران نمایشگاه فرانکفورت طراحی شد، از معدود جوایزی در حوزه معماری است که با اهمیت دادن به موضوع فناوری و ترکیب آن با طراحی معماری همه ساله قرار است پروژه ای را مورد تجلیل قرار دهد. پروژه هایی که در اروپا قرار دارند و بیش از 3 سال از عمر ساخت آنها نمی گذرد. اهمیت دادن به معماری تا این حد جایگاه فرهنگ سازانه شرکت نمایشگاه های فرانکفورت را هر چه مستحکم تر ساخته است.

آشنایی با تالار معماران جهان
ده تالار در کنار چندین بنای دیگر که طیفی از معماری معاصر و بعضا تاریخی فرانکفورت را به نمایش می گذارند بعضا با حضور معماران تراز اول اروپا و جهان آثاری را مشتمل می شود که خود فی نفسه حائز ارزش های معمارانه است:
تالار 1: طرح هلموت یان معمار آلمانی دانش آموخته ایالات متحده در این تالار در کنار ورودی این تالار از شهر جایگاه نمایش گونه ای به لحاظ، نمادی برای نمایشگاه فرانکفورت است. سازه بتن تقویت شده در یک طبقه با پوشش مساحتی بالغ بر 18هزار مترمربع و بخش پارکینگ و بارانداز کاملا در قالب استانداردهای یک فضای نمایشگاهی مدرن است.
تالار Festhalle 2: تالاری با قابلیت پاسخگویی مراسم های مختلف این تالار با بزرگترین گنبد خود نگهدار جهان به عنوان یکی از شگفتی های معماری مدرن (ساخته شده به سال 1909میلادی) محسوب می شود، ارتفاعی 40متری از سطح زمین، اتصالات صلب و سازه فولادی با مساحت قریب 6000متری به راستی تحسین برانگیز است.
تالار3: کم نظیر به لحاظ زیبایی شناسانه و کارآمد به لحاظ تامین نیازهای برنامه ریزی شده مساحتی سرپوشیده بسیار با فناوری ساخت خلاقانه. تالار شماره 3هم اکنون نام زیباترین و مدرن ترین تالار نمایشگاهی اروپا را یدک می کشد. زمینی به مساحت 140 220x متر و ارتفاع 43متر در کنار 826هزار مترمکعب حجم قابل استفاده و 20هزار مترمربع نماسازی طراح صنعتی صاحب نام بریتانیایی، نیکلاس گرینشاو(Nicholus Grinshaw) ساختار شیشه ای تالار را طراحی کرده است و بنا در طی سال های 2000 تا 2001 میلادی مراحل ساخت را پشت سر گذاشته است.
تالار 4: ترکیبی از دفاتر اداری، پارکینگ اختصاصی، سالن های کنفرانس در کنار فضاهای نمایشگاهی روباز قرار دارد، سازه ای است تقویت شده از بتن و مساحتی قریب به 43هزار مترمربع را پوشش می دهد.
تالار 5: از سال 1970 این تالار فعال بوده به قابلیت باراندازی اسباب سنگین و مساحت تقریبی 20هزار متری و تحمل فشار 250کیلو نیوتن بر مترمربع، این تالار را برای کاربری های سنگین ویژه کرده است.
تالار 6: تالاری در 4طبقه با انعطاف کامل از نظر کارکردی، مساحتی بالغ بر 35هزار متر مربع و سازه بتنی و تحمل فشار 50کیلو نیوتن بر متر مربع این فضا را برای نمایشگاه های سبک مناسب ساخته است.
تالار7: فضای داخلی این سالن به 5بخش تقسیم شده و مجموعا حدود 30هزار متر فضای نمایشگاهی را به دست می دهد. بتن پیش تنیده و تحمل فشار بالا در واحد سطح این فضا را برای نمایشگاه هایی با بار سنگین مناسب کرده است.
تالار 8: با طرح توسعه ای که در سال 1996 به اجرا درآمد، هم اکنون سالن شماره 8 بیش از 56 هزار متر مربع فضای نمایشگاهی را پوشش می دهد. دسترسی مناسب از پارکینگ و گالری اصلی و رستوران ها و سالن های کنفرانس متعدد، این مجموعه را تا حد یک کاربری نمایشگاه مستقل، درآورده است.
تالار 9: اثری از معمار مدرنیست اسوالد اونگرز(Oswald Ungers) در 6طبقه، نمایی رنگارنگ و سازه ای بتنی، مساحتی بالغ بر 64هزارمتر مربع را پوشش داده است.
"گالریا": طاقی شیشه ای فضای مابین سالن های 7 و 8 را در برگرفته که "گالریا" Galleria خوانده می شود؛ با فضایی رمانتیک که در این حائز بودن مولفه های مدرن، موقعیتی خاص را برای نمایشگاه های خاص فراهم می کند. پوشش فاصله ای حدود 3/1 کیلومتری خود یک موقعیت ارتباطی سرپوشیده را به دست می دهد که بخش ورودی را با منطقه ای تجاری مرتبط می کند.
شاخص ترین بخش معمارانه
اگر بخواهیم 2 بخش را به لحاظ معماری شاخص کنیم و هویت این نمایشگاه را در این حوزه بدانها مختص نماییم، یکی از آنها بخش فروم (Form) است و دیگری برج Messe Torun است. دفتر معماری KSP Engel Und Zimmermanm طراح فروم است. فضایی برای گفت وگو و جشن در متراژی 4500متری، دو سالن بزرگ جهت برگزاری مراسم های گالا (افتتاحیه) و مجموعه ای غنی از اتاق های گفت وگو و سالن های کنفرانس و … هزینه ای بالغ بر 65میلیون دلار را روی دست مدیریت نمایشگاه گذاشته است و البته معماریی که به اندازه اسم و کاربری بنا، شاخص است.
برج Messe Torm نیز به عنوان معروف ترین اثر معمار آلمانی هلموت یان و بلندترین ساختمان اروپا از دوردست ترین چشم انداز نیز نمایشگاه را شاخص می کند. نمایشگاهی برای تمام فصول …
نقد آثار ونتوری در نشست ماهیانه معماران
مجموعه نشست های معرفی و نقد معماری امروز ایران، برنامه امروز خود را به نقد و بررسی آثار " رابرت ونتوری" اختصاص داده بود.
رابرت ونتوری، معمار امریکایی متولد 1925 است. او قبل از تاسیس دفتر کارخود در فیلادلفیا در 1958، برای " ارو سارینن" و" لویی کان" کار می کرد. کارهای او شامل ساختمان های عمومی، دانشگاهی، تجاری و مسکونی می باشد. او در خانه هایش از ابزار های فضا سازی دو پهلویی کمک گرفته است که علاقه اش به باروک را نشان می دهد. جدید ترین کارهای ونتوری، نمایانگر نظرات پست مدرنیسم است. اودر طول مدت فعالیتش آثار متعددی نیز تالیف کرده است که " پیچیدگی و تضاد در معماری" از معروفترین آنها است.

او در بخشی از سخنان خود گفت:" در مورد تکثر فرهنگی مطالب زیادی نوشته شده است. درباره وسعت فرهنگ ها، تکثر گرایی، ارتباطات، محیط و سمبول ها. حال بیایید معماری ای تولید کنیم که تمام این ها را در خود داشته باشد. فرهنگ های عالی یا سطح بالا و فرهنگ های عامیانه، در قالب یک انسجام شهری.
آیا این درست نیست که جهان امروز هم کوچک و هم پیچیده شده است؟ کوچک وپیچیده در آن واحد. و آیا این مساله در معماری امروز ما در قالب جهان گرایی(Universality)، و تکثر فرهنگی، (Multiculturalism )، دیده نمی شود؟ و آیا این ایده با تفکری که در دوره مدرندر قرون گذشته غالب بود، تفاوت ندارد؟ زمانی که جهانی گرایی تمام بخش های معماری را قبضه کرده بود. تمامی اصول معماری وتیروولویسی را. اگر به زبان از مد افتاده صحبت کنم: استحکام، کاربری و شوق و یا به زبان امروزی تر: سازه، برنامه و بیان."
وی ادامه داد:" آیا این طور نیست که در معماری امروز، در رویکرد جهانی گرایی ساختمان باید فقط المان ویتروویوسی استحکام را داشته باشد که همان تکنولوژی و سیستم های الکتریکی و مکانیکی است؟ در حالی که در رویکرد تکثر گرایی فرهنگی، المان ویتروویوسی شوق و یا بیان باید در نظر گرفته شود؟ از طرفی این شوق یا بیان، دیگر مفهوم زیبا شناختی خلوص گرای دوران مدرن را دنبال نمی کند بلکه بیشتر زیبایی شناختی سمبولیک یا تصویر گونه را در نظر دارد."
وی گفت:" در نتیجه، حالا که جهان اینقدر کوچک شده، سیستم های تکنولوژیک می توانند جهانی باشند و چون جهان پیچیده است، محتوای زیبا شناختی آن می تواند و باید چند فرهنگی باشد. و بعد با اینکه تفکر " جهانی گرایی " ، به عنوان یک ایده آل در پیدایش سبک های متعددی در فرهنگ های گذشته غرب سهیم بوده است، آیا هر کدام از این سبک های به اصطلاح جهانی، بر حسب موقعیت های جغرافیایی، ملیت و فرهنگ، با هم متفاوت نیستند؟ آیا شیوه های معماری ایتالیایی، فرانسوی، انگلیسی، گوتیک و یا رنسانس، در عین شباهت از نقطه نظر جهانی گرایی با هم متفاوت نیستند؟ "
او به این نکته اشاره کرد که:" امروز، تفاوت بر مبنای فرهنگ ها که به شدت متنوعند معنا پیدا می کند نه بر اساس هندسه شهری که تنوع، تصادفا در آن پیدا می شود و به همین دلیل تکثر گرایی فرهنگی اهمیت پیدا می کند. انسان ها ب بردباری تشویق می شوند، انواع مختلف معماری معنا و ارعتبار می یابندو پس زنده باد تنوع فرهنگی، زنده باد التقاط گرایی."
معماری نوگرای ایرانی
از زمان ورود معماری غرب به ایران و یا به عبارتی از اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، تلاش تعدادی از معماران مطرح کشور ما بومی کردن و ایرانی نمودن این سوغات فرنگ بود. در ابتدا معماری نئوکلاسیک اواسط قرن نوزده اروپا با معماری سنتی ایران تلفیق شد. بهترین نمونه آن بنای کاخ شمس العماره (1284ق) واقع در کاخ گلستان تهران و طرحهای میرزا مهدی خان شقاقی برای قصرفیروزه (1269 ق) و کاخ سپهسالار (1296 ـ 1293 ق) است.
با ورود تکنولوژی مدرن و معماری مدرن در دوران سلطنت پهلوی به ایران، تلفیق معماری غرب با تزئینات سنتی معماری ایران، خصوصاً کاشی کاری ایران را می توان در کارهای محسن فروغی مشاهده کرد. شعب بانک ملی در شهرهای مختلف ایران، کاخ های پهلوی دوم در نیاوران (1337 ـ 1343 ش) و مسجد دانشگاه تهران (1345 ش) نمونه های بارز این موضوع است.
یکی از دوران های شاخص تلفیق معماری غرب و ایران از آغاز دهه های سی و عمدتاً در دهه چهل و پنجاه شمسی در زمان سلطنت پهلوی دوم بوده است. در این زمان تعدادی از معماران برجسته همچون هوشنگ سیحون، نادر اردلان، کامران دیبا، حسین امانت، کوروش فرزامی، علی سردار افخمی و غلامرضا فرزانمهر ساختمانهای مهم و ارزشمندی را طراحی کردند که در آنها به شیوه ای بدیع و ترکیبی زیبا، تلفیق این دو معماری کاملاً متفاوت صورت پذیرفت.
فرم اوانگارد در معماری را در این دوره هوشنگ سیحون ـ فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا تهران و بوزارپاریس و سومین رئیس دانشکده هنرهای زیبا ـ بدین گونه توضیح می دهد "ما سعی کردیم که در ایران معماری مدرن داشته باشیم، ولی مدرنی که حال و هوای گذشته ایران در آن تبلور داشته باشد"(1).
بدین ترتیب حتی قبل از آنکه معماری پست مدرن در غرب و نهایتاً در کشورهای دیگر گسترش یابد، نوعی معماری مدرن ایرانی که توجه به تمدن، فرهنگ و تاریخ ایران داشت، در کشور ما رشد نمود.
از این جهت نگارنده برای این سبک نام معماری نوگرایی ایرانی انتخاب نموده است که از یک طرف در ساختمانهای این سبک نوگرایی عصر مدرن دیده می شود و از طرف دیگر استمرار سنت معماری ایران به صورت شفاف و هنرمندانه ای در شکل کالبدی بناها ملحوظ شده است.
می توان بیان نمود که اصول نظری و شکلی این سبک معماری بر دو پایه زمان ـ عصر مدرن ـ و مکان ـ سرزمین ایران ـ استوار است. این دو رکن اساسی، همتراز یکدیگر در ترکیب کالبدی ساختمان نشان داده می شد.
در این دوره فرم های سنتی و معماری گذشته ایران به عنوان زینت برای ساختمانهای مدرن مورد استفاده قرار نگرفت، بلکه معمار از ابتدای طرح سعی در تلفیق و نمایش هر دو جنبه فرهنگ بومی ایران و خصوصیات جهانی عصر مدرن در کالبد فیزیکی بنا داشت. این مطلب برخلاف قالب بناهای جدید است که یا شکل ساختمان به کلی مدرن و یا به کلی سنتی است و یا طرح های سنتی به عنوان بزک ساختمانهای مدرن مورد استفاده قرار می گیرد.

بهترین نمونه ساختمانهای معماری نوگرای ایرانی را می توان در مقابر طراحی شده توسط هوشنگ سیحون مانند مقبره بوعلی سینا (1326 ـ 1330)، مقبره نادرشاه افشار (1338)، مقبره حکیم عمرخیام (1341) و مقبره استاد کمال الملک (1342) ملاحظه کرد. همچنین مدرسه عالی مدیریت (دانشگاه امام صادق کنونی) و دانشگاه بوعلی سینا توسط نادر اردلان، پارک شفق (1345 ـ 1348)، موزه هنرهای معاصر (1346ـ1355) و شوشتر نو (1352ـ1356) توسط کامران دیبا، بنای برج و میدان شهیاد (آزادی کنونی) (1355ـ1350) و ساختمان سازمان میراث فرهنگی کشور توسط حسین امانت، سردر دانشگاه تهران (1345) توسط کوروش فرزامی، ساختمان تئاتر شهر توسط علی سردار افخمی و مقبره الشعرا (1356ـ1351) در تبریز توسط غلامرضا فرزانمهر، نمونه های بارز این سبک معماری هستند.

هوشنگ سیحون را باید بانی، سردمدار و پیشکسوت این جنبش دانست. طرح او برای مقبره بوعلی سینا در همدان، نقطه آغاز این سبک است. سیحون برای طرح این مقبره، از طرح مقابر زمان بوعلی سینا مانند گنبد قابوس و مقابر سلاطین و نامداران عصر سامانی و سلجوقی الهام گرفت. او گذشته را تکرار نکرد، بلکه ترکیب سنتی مقبره را به صورتی جدید، با استفاده از امکانات ساختاری مدرن و تلفیق با اشکال معماری مدرن به نمایش گذارد.

در هر یک از مقابر طراحی شده توسط هوشنگ سیحون، خصوصیت ایرانی ساختمان در عصر مدرن نشان داده شده است. با این که مقبره، ساختمان جدیدی از نظر شکل و نوع ساختار به نظر می آید، ولی سنت ملی و هویت فردی شخصی که بنای یادبود برای او طراحی شده نیز لحاظ گردیده است. مقبره نادرشاه افشار در مشهد و حکیم عمر خیام و استاد کمال الملک در نیشابور، سه مثال دیگر بسیار روشن و بارز در این مورد هستند.

نادر اردلان را می توان به عنوان نظریه پرداز این سبک قلمداد نمود. وی تحصیل کرده آمریکا است و هم اکنون نیز در آمریکا اقامت دارد. او در سال 1352 (1973م) به اتفاق همسر آن زمان خود، لاله بختیار، کتابی به نام حس وحدت (2) چاپ نمود. در این کتاب وی معماری سنتی ایران و مفاهیم نهفته در اشکال آن را از منظر صوفی گری مورد تفسیر قرار داد. او در این دوره دو کار بسیار برجسته در ایران دارد.

در طراحی مدرسه عالی مدیریت ـ دانشگاه امام صادق کنونی ـ اردلان از پلان مدارس علمیه قم که به صورت حیاط مرکزی طراحی می شد الهام گرفت. لذا مدرسه عالی مدیریت به صورت یک حیاط مرکزی وسیع طراحی شد که دور تا دور آن به جای حجره طلبه ها، دانشکده های این مدرسه قرار دارند. روی محور ورودی حیاط نیز به جای محراب و مدرس، یک کتابخانه قرار گرفته است.

در طرح دانشگاه بوعلی سینا در همدان نیز چهارسوها و حیاط مرکزی های ساختمان های سنتی ایران به گونه ای جدید توسط اردلان شنان داده شده است.

کامران دیبا از دیگر معماران شاخص این گروه است. در طرح موزه هنرهای معاصر در تهران، وی اجرا و تلفیق بتن نمایان با سنگ را زیباتر از هر معمار دیگر ایرانی نشان داده است. بی تردید می توان بیان نمود که کار او از نظر نحوه اجرا، پرداخت و نمایش بتن نمایان با کارهای لوکوربوزیه، لویی کان و تاداو آندو قابل مقایسه است. بر بالای ساختمان این موزه، بادگیرهای یک طرفه شهرهای کویری ایران جلوه ای زیبا و موزون یافته است. منتهی در اینجا بادگیر عملکرد نورگیر را دارد و به جای باد، نور آفتاب به صورت غیرمستقیم وارد فضای تالارهای موزه می شود. ایده گودال باغچه و حوض آب نیز به صورت انتزاعی در وسط ساختمان به نمایش گذاشته شده است.
منبع الهام دیبا در طرح مجموعه مسکونی شوشتر نو در حومه شهر تاریخی شوشتر، خانه های زیبای سنتی این شهر بوده است. این ایده سنتی به صورت نو و جدید طراحی و اجرا گردید و یکی از معدود طرح های اجرا شده در ایران است که موفق به کسب جایزه معتبر آقاخان گردیده است.
شاید بتوان برج شهیاد (آزادی کنونی) را بهترین نماد این سبک نامید. در مسابقه ای که در سال 1350 برای طراحی این برج که به مناسب دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران برگزار شد، معمار جوانی به نام حسین امانت برنده مسابقه اعلام گردید. نظر خود امانت در مورد طرحش این بود که این برج یادبودی از تاریخ و تمدن دوهزار و پانصدساله شاهنشاهی ایران است. ولی نگارنده این سطور با توجه به مکان و زمان ساخت و نمادهای بارز این برج، تفسیر و قرائتی متفاوت از طرح آن دارد. به نظر نگارنده، این برج دروازه ورودی شهر تهران بوده است. در اوایل دهه پنجاه ـ زمان احداث برج ـ میدان شهیاد (میدان آزادی) در لبه غربی ورودی شهر تهران قرار داشت. برای مسافرانی که از غرب کشور و یا از طریق فرودگاه مهرآباد وارد تهران می شدند، برج آزادی اولین بنایی بود که از شهر تهران می دیدند. در مواقع بازدید مقامات عالی رتبه خارجی از ایران نیز، گاهاً شهردار وقت کلید طلایی شهر تهران را در زیر این برج به آنها اهدا می کرد، به این عنوان که آنها میهمان نیستند. کلید دروازه شهر را در اختیار دارند و هر وقت که اراده کنند می توانند وارد شهر شوند.

دروازه شهر مانند تابلوی سردر ورودی سینما، نماد و سمبلی است از آنچه که در ورای آن باید ملاحظه شود. برج آزادی دروازه شهر و پایتخت کشوری است که گذشته آن برپایه دو تمدن پیش از اسلام و بعد از اسلام استوار است.

از جمله اشکال شاخص در هر یک از دو نمای اصلی این برج، دو قوس سهمی و جناغی بر بالای قوس سهمی است که با خطوط رسمی بندی دوره اسلامی به یکدیگر مرتبط شده اند.

قوس سهمی نمادی از قوسهای رایج در دوره اشکانی و بالاخص ساسانی ـ بهترین نمونه آن تاق کسری در عراق ـ است. پس دو نشانه از دو دوره شاخص و متمایز تمدن این مرز و بوم انتخاب شده و نماد تمدن اسلامی بر بالای تمدن باستانی استوار گردیده است.

بر سطح فضای سبز اطراف این برج، خطوط گره چینی اسلامی به گونه ای متفاوت از تکرار گذشته به زیبایی نقش بسته است. این برج هم اکنون به عنوان نماد و سمبل شهر تهران و ایران در داخل و خارج از کشور تلقی می شود.

دانشگاه تربیت مدرس در جنوب شرقی پل نصر و ساختمان میراث فرهنگی کشور واقع در خیایان آزادی، روبروی دانشگاه شریف از دیگر کارهای با ارزش این معمار است. در دانشگاه تربیت مدرس، ایده حیاط مرکزی و در ساختمان میراث فرهنگی، راسته های بازار سنتی ایران و چهار سوق به شیوه جدید و بدیع به نمایش گذاشته شده است. امانت هم اکنون در ونکوور کانادا زندگی می کند. در طرحهای بعد از انقلاب او در خارج از کشور زمینه های فکری جدیدی متفاوت از گذشته دیده می شود.

سردر ورودی دانشگاه تهران، طرح کوروش فرزامی، دیگر بنای شاخص این سبک است که به سادگی و زیبایی دو اصل زیربنای این سبک یعنی زمان و مکان را نمایش می دهد. در این بنا، یکی از شاخص ترین مصالح مدرن یعنی بتن به صورت نمایان اجرا شده است. در عین حال در شکل نما، یکی از شاخص ترین نمادهای معماری سنتی این سرزمین یعنی قوس جناغی، به صورت تکرار چهار قوس جناغی که از زوایای مختلف، متفاوت دیده می شوند به نمایش گذاشته شده است. سردر دانشگاه تهان، نماد این دانشگاه و همچنین نماد علم و تحصیلات عالی در کشور ما تلقی می شود. مفاهیم ملحوظ شده در این بنای ساده و بی پیرایه، به صورت روشن و واضح در شکل آن بیان شده است. شاید ذکر این دو گفته فردریک هگل در اینجا بی مناسب نباشد که گفته: وظیفه هنر نمایش ایده به لباس محسوس است و هنر باید ایده را به ادراک بلاواسطه عرضه کند.
علی سردار افخمی، ایده عصر مدرن و سرزمین ایران را به گونه ای متفاوت، در امتداد بالای ستون های مدرن تئاتر شهر، به صورت قوس های متداخل جناغی نشان داده است.
همچنین غلامرضا فرزانمهر، بنای یادبود مقبره الشعرا در تبریز را به صورت رحل با قوسهای جناغی و گنبد باز با خطوط رسمی بندی، با شکل و ترکیبی از سنت و نوگرایی به نمایش گذارده است.

و بالاخره باید از طرح محسن فروغی برای مقبره باباطاهر عریان (1349) در همدان نام برد. اگرچه سبک کارهای فروغی متفاوت از معماران اشاره شده در فوق است، ولی طرح مقبره باباطاهر همانند طرح مقبره بوعلی سینا در همین شهر، به تبعیت از مقابر سلجوقی، ولی با مصالح و ترکیب جدید و متفاوت از گذشته طراحی شده است. لذا می توان بیان نمود که طرح این مقبره در چارچوب اصول نظری معماری نوگرایی ایرانی انجام شده است.

بعضی از این معماران با دفتر فرح پهلوی در ارتباط بودند. با همکاری این معماران و حمایت دفتر فرح پهلوی در شهریور 1349 (1970 م) نخستین کنگره بین المللی معماران در شهر اصفهان به نام "بررسی امکان پیوند معماری سنتی با شیوه های نوین ساختمانی" برگزار شد. در این کنفرانش هجده نفر از معروف ترین معمارن جهان از آن زمان مانند لویی کان، پل رودلف(3)، باک مینیستر فولر(4) و ژرژ کاندلیس شرکت داشتند. والتر گروپیوس، میس ونده ور و ریچارد نوترا(5) (1970ـ1892م) نیز دعوت کنگره را جهت شرکت پذیرفته بودند، منتها به علت مرگ آنها در همین سال، کنگره بدون آنها آغاز به کار کرد. از ایران نام دارترین معمارن از جمله محسن فروغی، نادر اردلان، هوشنگ سیحون، کامران دیبا و علی سردار افخمی حضور داشتند.

مباحث مطرح در این کنگره در مورد سنتی، تکنولوژی و تجدد که از طرف معماران ایرانی عنوان شد و خلاصه مباحثات کنگره، بیانگر بینش معماران آوانگارد ایران در اواخر دهه چهل بود. در عین حال این مباحث چارچوب معماری آوانگارد در دهه پنجاه تا زمان انقلاب اسلامی را تبیین نمود. در اینجا نکاتی مهم از کنگره ذکر می شود:

مهندس اردلان در سخنرانی خود سنت را اینگونه تعریف نمود: "جامعه سنتی در داخل یک نظام معنوی عمل می کند که هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی جویای هماهنگی و تناسب کامل است. آفریده های آن، چون معماری، از جهان بینی تام و کاملی که نیروهای خلاقه انسان را پدید می آورد، مایه می گیرد. آن را به سوی غایتی رهنمون می شود و در عین حال جامعه را به صورت کل واحد وحدت می بخشد(6).

در خاتمه کنگره لویی کان چنین نتیجه گیری نمود: "مهمترین وظیفه یک معمار خوب آن است که در بنای ساختمانها از منابع طبیعی مثل روشنایی، باد، آب، خورشید، حرکت و ماده الهام گیرد. بناهای انسان را می توان به بهترین وضع از طریق درآمیختن هنر و علم بیان کرد که جوامع سنتی آن را کسب کرده اند و انسان امروز نیز باید به دنبال آن باشد"(7).

در پایان خلاصه مباحثات کنگره به شرح ذیل اعلام گردید:
1. سنت از آن رو دارای ارزش است که هویت، خصوصیات مادی و انسانی شهر، منطقه، کشور، مکان و عالم را حفظ و تامین می نماید. مفهوم سنت بسیار ظریف و دقیق و گاهی خطرناک می باشد. معماری گذشته کتابی است که تاریخ یک کشور و تجدد همیشگی آن را بیان می کند. احترام به سنت عبارت است از ساختن منازل، شهرها و محیط با تمام شرایط زمان با توجه به پیش بینی آینده.

2. هر دوران تکنولوژی خاص خود را به کار می برد و این مقدمه یک تکنولوژی جدی است. تفاوت زمان ما با دوران گذشته آن است که تکنولوژی سابق محدود بوده در حالی که اکنون امکانات نامحدودی که تغییرات آشکار و سریع و ابهامات و تضادها را در بر می انگیزد، ارایه می دهند. در این موقعیت فقط آن انتخاب تکنولوژی باید صورت گیرد که از عوامل شناخته شده تاریخی و جغرافیایی متاثر باشد. ولی بالاتر از همه خلق انسانی است که هدف اصلی ما را تشکیل می دهد. در نتیجه انتخاب تکنولوژی باید از این هدف الهام بگیرد. در هر زمان چه دیروز چه امروز نباید فراموش کرد که تکنولوژی فقط وسیله است و نه هدف.

3. ارتباط بین سنت و آموزش معمار وقتی به طور مشخص بیان می گردد که روشهای آموزش برای دانشجویان الهام و امکاناتی فراهم آورد که به وسیله آن بتوانند شناسایی عمومی و کلی زمان خود را به دست آورده و آنان را مواجه با واقعیات دنیا و کشور خود بنماید به نحوی که بتواند گذشته را ارزیابی، زمان حال را درک و آینده را کشف نماید"(8).

کنگره بین المللی معماران بعد از چهار سال یعنی در سال 1353 در تخت جمشید مجدداً با حضور معروف ترین معماران جهان و ایران در آن زمان همچون کنزو تانگه، هانزهانین و موشه سفدی برگزار شد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 اکثر معماران این سبک به خارج از کشور رفتند. در طرح های آنها پس از این زمان، ایده معماری نوگرایی ایرانی دیده نمی شود. لذا سال 1357 را می توان سال پایان این سبک نامید.

46


تعداد صفحات : 46 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود